آيات ۱۰ تا ۱۲ انشقاق و غدیر
آیاتی برای معرفی دشمنان غدیر
آیات ۱۰ تا ۱۲ سوره انشقاق از سوی برخی محققان بهعنوان معرفینامه دشمنان غدیر و عاقبت آنان تلقی شده است. این محققان برای نظر خود چنین تحلیلی ارائه کردهاند: ولایت على بن ابىطالب عليه السلام از سوی پيامبر سبب امتحان امت قرار داده شده است: «لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى؛ اى على، اگر تو نبودى، مؤمنان بعد از من شناخته نمىشدند».[۱] پيامبر قسمتی از مراسم غدير را به معرفی دشمنان ائمه علیهم السلام و ترسیم آینده آنان اختصاص داد. اقتباس از چند آيه و تضمين آياتى ديگر براى اين منظور، روى هم ۱۵ آيه را عنوان اين بخش قرار داده است؛ از جمله اين آيات آيه ۱۰ تا ۱۲ سوره انشقاق است:
وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ ﴿١٠﴾فَسَوْفَ يَدْعُو ثُبُورًا ﴿١١﴾ وَيَصْلَىٰ سَعِيرًا ﴿١٢)؛ و اما کسی که نامه اعمالش را از پشت سرش دهند (۱۰) بهزودی با فریادی حسرتبار، هلاکت و نابودی خود را خواهد. (۱۱)و در آتش افروخته در آید.
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
متن خطبه غدير
«الا انَّ اعْداءَهُمُ الَّذينَ يَصْلَوْنَ سَعيراً»؛ «بدانيد دشمنان ائمه كسانى اند كه شعله هاى آتش را بر تن خود خواهند يافت.» [۲]
موقعيت تاريخى
خطبه غدير از اواسط آن گذشته و پيامبر صلى الله عليه و آله در بيان آينده دوستان و دشمنان على عليه السلام است. پس از پنج فراز كه درباره دوستان آن حضرت مى فرمايد، نوبت به دشمنان مى رسد و در اولين فراز با اقتباس از آيه قرآن در سوره انشقاق يكى از نتايج دشمنى با على عليه السلام را بيان مى نمايد.
در اين عبارت كلمه «يَصْلى» كه در آيه مفرد است در كلام حضرت براى تطابق با كلمه «اعْداء» به صورت جمع (يَصْلَوْنَ) آمده است.
موقعيت قرآنى
موقعيت قرآنى اين آيه در اوايل سوره انشقاق ترسيمى از روز قيامت است كه مردم را به دو گروه تقسيم مى كند:
گروه اول كسانى اند كه نامه اعمالشان به دست راستشان داده مى شود و حساب آنان آسان بوده مسرور نزد دوستانشان مى روند.
گروه دوم در مقابل آنانند و كسانى هستند كه نامه اعمالشان از پشت سر به آنان داده مى شود و صداى واى و ويل بلند مى كنند و شعله هاى آتش را بر بدن خود احساس مى نمايند.
تحليل اعتقادى
دريافتى كه از تركيب آيه با كلام پيامبر صلى الله عليه و آله تداعى مى شود تطبيق دشمنان امامان عليهم السلام با كسانى است كه نامه اعمال از پشت سر به آنان داده مى شود. در روزى كه به دور از هياهو هاى دنيا با سرد شدن قدرت ها نوبت آن است كه حضرت حىّ قيوم حكم نهايى آحاد بشر را به آنان ابلاغ فرمايد، اين نامه هاى اعمال است كه پرده از حقيقت ها بر مى دارد. در آن لحظات كه همه در انتظارى بهت آور به سر مى برند، همه دست راست خود را مى نگرند كه شايد پرونده خود را از آن سو دريافت كنند.
در آن هنگامه وقتى نامه اعمال دشمنان على عليه السلام را از پشت سر به دست آنان مى دهند گويى سرب داغ بر فرق آنان ريخته مى شود و فرياد «واى بر من، ويلى ويلى» آنان بلند مى شود و مأموران عذاب الهى آنان را روانه جهنم مى كنند؛ تا مگر داغى كه بر دل على عليه السلام و يارانش در دنيا گذاشتند با قرار گرفتن در ميان شعله هاى آتش بر قلبشان رسوخ كند و جگرشان را داغ زند.
پانویس
منابع
- الإقبال بالأعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة؛ علی بن موسی (سید بن طاووس)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم: مکتب الإعلام الإسلامی، ۱۴۱۸ق.