احکام
ابلاغ احكام[۱]
همه سخنرانى هاى پيامبرصلى الله عليه وآله براى ابلاغ دستورات پروردگار بود، اما در هيچ كدام خداوند دستور خاصى براى ابلاغ نداده بود. وقتى حكمى مانند نماز و امثال آن بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل مى شد به معناى آن بود كه آن را به مردم برساند، و نياز نبود كه امر خاصى هم بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شود كه امر نماز را به مردم ابلاغ كن.
اما در مسئله ولايت، گذشته از اصل مسئله كه بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شده بود، براى ابلاغ آن امر خاص ديگرى نازل شد و آن آيه 67 سوره مائده بود:
«يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ واِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»:
«اى پيامبر، برسان آنچه در حق على از پروردگارت بر تو نازل شده و اگر انجام ندهى رسالت او را نرسانده اى، و خداوند تو را از مردم حفظ مى كند».
احكام، يكى از مبانى خطبه غدير[۲]
در مسائلى كه به نوعى با ولايت مرتبط است و در دو بُعد اعتقاد و عمل جلوه مى كند، در خطبه غدير مبانى مستحكمى ارائه شده كه يكى از آنها بيان ضوابط كلى درباره حلال و حرام است.
در اين باره دو ضابطه كلى مطرح شده است: درباره احكامى كه تا آن روز بيان شده بود حضرت اعلام كرد كه هرگز از آن ها برنمى گردد و هيچ تغييرى در آنها ايجاد نخواهد شد، و درباره احكام باقيمانده مردم را به على و يازده امام عليهم السلام بعد از او تا روز قيامت ارجاع داد.
همچنين نكات مهمى درباره نماز و زكات و حج بيان داشتند، كه در اين باره ضمن تأكيد بر اين اركان مهم دين، هر سؤالى درباره آن ها را به امامان بعد از خود ارجاع دادند.
در فرازى از بخش دهم خطبه غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله پس از اشاره به نماز و زكات آمادگى لازم را براى مطلب اصلى به وجود آورد، كه عبارت بود از آينده نگرى درباره همه حلال ها و حرام هاى خداوند، كه بسيارى از آنها گفته نشده بود و براى برخى از آنها هنوز زمينه اى وجود نداشت. اين فراز يكى از مهمترين قسمت هاى خطبه غدير به شمار مى آيد كه پيامبرصلى الله عليه وآله ضابطه ابدى درباره حلال و حرام را در اختيار مردم گذاشت و راه هر گونه خود رأيى درباره احكام الهى را مسدود نمود.
در اين باره حضرت دو ضابطه بسيار مهم براى مردم تعيين كرد: يكى مرجع مردم در حلال و حرام تا روز قيامت كه در اين باره ابتدا تصريح كرد كه تعداد حلال و حرام آن قدر زياد است كه نمىتوان در يك مجلس همه را بيان كرد. سپس راه حل آن را تعيين جانشينانى دانستند كه به نيابت از پيامبرصلى الله عليه وآله پاسخگوى مردم باشند، و آنان را از اميرالمؤمنين عليه السلام تا حضرت مهدى عليه السلام معرفى كردند.
ضابطه دوم عدم تغيير حلال و حرام تا روز قيامت كه در اين باره حضرت اعلام كرد هيچ حرامى و حلالى را تا كنون تغيير نداده ام و تغييرى هم در آنها به وجود نخواهد آمد. بنا بر اين از مردم نيز خواستند بر اين عدم تغيير پايدار بمانند.
پيامبرصلى الله عليه وآله در مورد بيان احكام مى فرمايد:
انَّ اللَّه امَرَكُمْ فى كِتابِهِ بِالصَّلاةِ فَقَدْ بَيَّنْتُها لَكُمْ، وَ بِالزَّكاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ فَبَيَّنْتُها لَكُمْ وَ فَسَّرْتُها. وَ امَرَكُمْ بِالْوِلايَةِ، وَ انّى اشْهِدُكُمْ انَّها لِهذا خاصَّة - وَ وَضَعَ يَدَهُ عَلى عَلِىِّ بْنِ ابى طالِبٍ عليه السلام - ثُمَّ لاِبْنَيْهِ بَعْدَهُ، ثُمَّ لِلاوْصِياءِ مِنْ بَعْدِهِمْ مِنْ وُلْدِهِمْ، لا يُفارِقُونَ الْقُرْآنَ وَ لا يُفارِقُهُمُ الْقُرْآنُ حَتّى يَرِدُوا عَلَىَّ حَوْضى[۳]:
خداوند در كتابش شما را به نماز امر فرموده كه آن را برايتان بيان داشتم، و به زكات و روزه و حج دستور داده كه براى شما تبيين كرده و تفسير نمودم، و به ولايت امر كرده، و من شما را شاهد مى گيرم كه ولايت مخصوص اين شخص است - و حضرت در اين حال دست مبارک را بر على بن ابى طالب عليه السلام گذاشت - . سپس به دو پسرش بعد از او اختصاص دارد، و بعد از آن دو مخصوص جانشينان از فرزندان آنان است. آنان از قرآن جدا نمىشوند و قرآن هم از آنان جدا نمى شود تا بر سر حوضم بر من وارد شوند.
اميرالمؤمنين عليه السلام در زمان عثمان اتمام حجتى در مسجد داشتند و از جمله به غدير استناد فرمودند.
در آنجا زيد بن ارقم و براء بن عازب و ابوذر و مقداد و عمار گفتند: ما شهادت مى دهيم كه سخن پيامبرصلى الله عليه وآله را به ياد داريم كه بر منبر ايستاده بود و تو در كنار او بودى و مى فرمود:
اى مردم، خداوند به من دستور داده كه معرفى كنم امام شما را و آن كه بعد از من در ميان شما قائم خواهد بود، و وصى خود و جانشينم را، و آن كسى كه خداوند در كتابش اطاعت او را بر مؤمنين واجب كرده و اطاعت او را قرين اطاعت خود و من نموده، و شما را در قرآن به ولايت او دستور داده است.
من براى معاف شدن در اين باره - از ترس اهل نفاق و تكذيبشان - به پروردگارم مراجعه كردم، ولى (خداوند) مرا ترسانيد كه بايد اين رسالت را برسانم و گرنه مرا عذاب مى كند.
اى مردم، خداوند در كتابش شما را به نماز امر كرده و من آن را برايتان بيان نمودم، و به زكات و روزه و حج دستور داده كه آن را هم براى شما بيان و تفسير نمودم، و به ولايت دستور داده و من شما را شاهد مى گيرم كه ولايت مخصوص اين شخص است - و حضرت دست مبارك را بر على بن ابى طالب عليه السلام قرار دادند - و سپس براى دو پسرش بعد از او، و سپس براى اوصياء از فرزندانشان بعد از آن هاست. آنان از قرآن جدا نمى شوند و قرآن از آنان جدا نمى شود تا بر سر حوضم بر من وارد شوند.
اى مردم، پناه و امامتان بعد از خودم و ولىّ و هدايت كننده شما را برايتان بيان كردم و او برادرم على بن ابى طالب است و او در ميان شما به منزله من در ميان شماست. دين خود را از او پيروى كنيد و در همه امورتان از او اطاعت نماييد، زيرا آنچه خداوند از علم و حكمتش به من آموخته نزد اوست. از او بپرسيد و از او و جانشينانش بعد از او بياموزيد. به آنان چيزى ياد ندهيد و بر آنان پيشى نگيريد و از ايشان عقب نمانيد كه آنان با حق و حق با آنان است. نه ايشان از حق جدا مى شوند و نه حق از ايشان جدا مى شود.
زيد بن ارقم و بقيه پس از اين شهادت نشستند.[۴]
بيعت براى حلال و حرام[۵]
در خطبه غدير، همه مردم هنوز از هضم يک مرحله از فرازهاى غير عادى خطبه غدير عبور نمى كردند كه با مطلب تازه ترى رو به رو مى شدند. گاهى به نظر مى رسد كه شايد بسيارى از مخاطبين غدير فقط مى شنيدند و به خاطر مى سپردند، و تجزيه و تحليل مطالب را به فرصتى ديگر موكول مى كردند!
در نظر بگيريد كه پيامبرى مىخواست در آخرين ماههاى عمر خود همه قوانين باقى مانده اسلام را يک جا به مسلمين بياموزد، در حالى كه تا آن روز براى تعليم يک دهم آن هم فرصت نيافته بود. چگونه چنين كارى ممكن بود؟ اوج بلاغت و سخنورى آنجا خود را نشان داد كه اين هدف مى خواست در خطبه اى يک ساعته انجام شود.
عجيب تر آن بود كه كارى به اين عظمت فقط با يک جمله كوتاه در بليغ ترين نوع خود فيصله يافت و همه حلال ها و حرام ها تا روز قيامت تبيين گرديد. اين يک اقدام بى نظير در خطابه غدير بود كه تا امروز هر شنونده اى را به حيرت واداشته است.
پيامبرصلى الله عليه وآله در اين باره با اشاره به كثرت حلال و حرام، و عدم امكان بيان همه آنها به صورت يكجا، اعلام كرد كه وقتى از شما براى دوازده امام بعد از خود - كه امامتشان تا روز قيامت است - بيعت بگيرم، در واقع همه احكام الهى را براى شما گفته ام، و شما را در هر عصر و زمانى به مبلغينى سپردهام كه همانند من هستند و هر چه بگويند سخن من است. بنابراين در هيچ زمانى احدى نخواهد ماند كه از قوانين دينش بى خبر بماند.
تبليغ غدير با قبولى اعمال با ولايت[۶]
عظمت غدير اقتضا مى كند به بلنداى آن برنامه ريزى داشته باشيم، و گمان نكنيم پيامى با آن عظمت را در گونه هاى كم ابهت تبليغ مى توان جلوهگر ساخت. احترام به مقام با عظمت غدير به ما فرمان مى دهد كه آن را در جذاب ترين و ارزشمندترين گونه هاى رسانه اى جلوهگر سازيم، و هر گونه تبليغى در رابطه با غدير را لايق شأن آن و به عظمت ساحت مقدس اولين مبلِّغ آن يعنى پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله به انجام رسانيم.
يكى از اين راهكارهاى تبليغ غدير، بيان غدير به عنوان دريچه اى به درياى علم الهى است:
اگر در غدير پيام آمد كه هيچ حكم واجبى را بدون ولايت قبول نمى كنيم، ما نيز بايد اين تابلوى غدير را به همه نشان دهيم تا بدانند غديريان از مسئله اى بنيادين سخن مى گويند و در واقع مى خواهند نماز و روزه و زكات و حج را آن گونه كه خدا مى خواهد بپا دارند.
تغيير در احكام ممنوع[۷]
يكى از پيام هاى غدير اين است كه اسلام به عنوان دينى غير قابل تغيير با پايه هايى استوار - كه حلال و حرام آن تا روز قيامت به قوّت خود باقى خواهد بود مطرح شده است، و تصريح شده كه حلال و حرام آن است كه خدا آن را حلال و حرام اعلام كند.
پانویس
- ↑ مائده/67 . سخنرانى استثنائى غدير: ص 51.
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير: ص 68 . واقعه قرآنى غدير: ص 105. غدير در قرآن: ج 2 ص 17. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص 19.
- ↑ كتاب سليم: ص 200. فرائد السمطين: ج 1 ص 312 ح 250. عوالم العلوم: ج 3/15 ص 234.
- ↑ كتاب سليم: ح 11.
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير: ص 61.
- ↑ سخنرانى استثنائى غدير: ص107، 125.
- ↑ ژرفاى غدير: ص 55.