صحاف
كتابِ غدير در صحّافى در بغداد[۱]
از اوايل قرن دوم هجرى كه تدوين معارف دينى رسماً آزاد اعلام شد، تبليغ غدير نيز شكلى تازه به خود گرفت و كم كم از شكل روايت به صورت تأليف در آمد. در اواسط قرن دوم به اولين تأليف مستقلِ غدير برمىخوريم كه از فراهيدى است.
اين مسير ادامه يافت و كتاب هاى مختلفى به صورت مستقل يا ضمنى در زمينه بحث هاى رجالى و تاريخىِ مربوط به سند حديث غدير تأليف شده است. به طورى كه ابوالمعالى جوينى از قرن پنجم مى گويد: در بغداد در دست صحافى كتابى ديدم كه بر جلد آن نوشته بود: «جلد بيست و هشتم از اسناد حديث من كنت مولاه فعلى مولاه، و بعد از اين جلد بيست و نهم خواهد بود»!![۲]