سخنرانی

از ویکی غدیر

آماده‏ سازى منبر غدير[۱]

پس از رسيدن كاروان حجةالوداع به غدير و فرمان توقف از سوى پيامبرصلى الله عليه وآله، آن حضرت مقداد و سلمان و ابوذر و عمار را فرا خواند و به آنان دستور داد تا به محل پنج درخت كهنسال -  كه در يک رديف جلوى بركه غدير بودند -  بروند و آنجا را براى اجراى مراسم آماده كنند.

آنان خارهاى زير درختان را كندند و سنگ‏ هاى ناهموار را جمع كردند و زير درختان را جارو كردند و آب پاشيدند. سپس شاخه ‏هاى پايين آمده درختان را -  كه تا نزديكى زمين آمده بود -  قطع كردند. بعد از آن در فاصله دو درختِ وسط، روى شاخه ‏ها پارچه ‏اى انداختند تا سايبانى از آفتاب باشد.

سپس در زير سايبان، بناى منبرى از سنگ را تدارك ديدند. ابتدا با جمع آورى سنگ‏هاى بزرگ و كوچك، آنها را روى هم چيدند و شبه منبرى به بلندى قامت حضرت ساختند. سپس از رواندازهاى شتران و ساير مركب‏ ها كمک گرفتند و بناى آن را تكميل كردند.

در مرحله بعد پارچه ‏اى براى زيبايى از بالا تا پايين منبر انداختند. آنان منبر را طورى برپا كردند كه نسبت به دو طرف جمعيت در وسط قرار بگيرد، و پيامبرصلى الله عليه وآله هنگام سخنرانى مُشرِف بر مردم باشد تا همه آن حضرت را ببينند. چنان كه در گزارش ماجراى غدير آمده است: احدى  از حاضرين غدير خم نبود مگر آنكه آن حضرت را به چشم خود مى ‏ديد و صداى آن حضرت را به گوش خود مى ‏شنيد.

از سوى ديگر شخصى به نام ربيعة بن اُمية بن خلف -  كه صداى بلندى داشت‏مأمور شد كلام حضرت را براى افرادى كه دورتر قرار داشتند تكرار كند تا همه سخنان حضرت را شنيده باشند.[۲]

دو نفر نيز مأموريت يافتند چند شاخه بلند اطراف منبر را كه قابل بريدن نبود با دست نگه دارند تا جايگاه سخنرانى بهتر ديده شود.[۳]

ايستادن دو نفر بر فراز منبر غدير[۴]

عادت ذهنى عموم مردم از منبر، نشستن بر فراز آن است نه ايستادن، و پيامبرصلى الله عليه وآله نيز در تمام عمر خود هر گاه بر فراز منبر سخن گفته در حال نشسته بوده است. اما در غدير از همان آغاز خطابه اين منظره توجه همه را به خود جلب كرد كه حضرت پس از بالا رفتن از پله ‏هاى منبر، بر فراز آن ننشست و در حال قيام رو به مردم نمود.

در حالى كه اين جلوه جالب ادامه داشت، جهت اعجاب برانگيز ديگرى بر آن افزوده شد. همچنان كه مردم منتظر آغاز سخنرانى بودند متوجه شدند پيامبرصلى الله عليه وآله به پايين منبر اشاره مى ‏كند و لحظاتى بعد گام‏ هاى بلند على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را ديدند كه از پله‏ هاى منبر بالا مى‏ رود.

چشم‏ها به منبر دوخته شده بود به گمان آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله با على‏عليه السلام كار خاصى دارد و مى‏ خواهد درباره نظم مجلس به او دستورى دهد، غافل از آنكه او بايد تا آخر سخنرانى در كنار خطيب حضور داشته باشد.

على‏ عليه السلام پله‏ هاى منبر را بالا رفت تا آنكه يک پله پايين ‏تر از پيامبرصلى الله عليه وآله بر فراز منبر در سمت راست آن حضرت ايستاد. اوج عظمت آنگاه جلوه‏ گر شد كه به احترام ختم نبوت و براى آنكه پشت به حضرتش نباشد، خود را متمايل به طرف صورت مبارک خاتم الانبياءصلى الله عليه وآله نمود.

در آن حال كه دو نور خلقت بر فراز منبر بودند دست محمدى بر شانه علوى فرود آمد، و صداى خطيب اعظم در فضاى غدير به «بسم اللَّه الرحمن الرحيم» طنين انداز شد.

قيام بر منبر در غدير، در حالى كه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام نيز كنار حضرت ايستاده بودند، منظره ‏اى بود كه براى اولين بار مردم دو نفر را در سابقه ذهن خود بر فراز منبر مى ‏ديدند. در موقعيت حساس خطبه، پيامبرصلى الله عليه وآله دست على ‏عليه السلام را گرفت و او را نزديک خود آورد و سپس بازوان وى را گرفت و بلند كرد و عملاً معرفى نمود. اين منظره از زيباترين جلوه‏ هاى بيادماندنى غدير براى كسانى بود كه آن واقعه را ديدند يا شنيدند.[۵]

تبليغ غدير با سخنرانى[۶]

يكى از گرايش ‏هاى تحقيقى در مورد غدير و از انواع راهكارها و تحقيقاتى كه محققان از طريق آنها در آستان غدير خدمت نموده ‏اند و يا جا دارد كه خدمت نمايند تنظيم سخنرانى ‏هاى غدير است.

تنظيم سخنرانى‏ ها و بيانات بزرگان كه در غدير ايراد مى ‏كنند نيز از ديگر مسائل مهم در كتاب غدير است، چرا كه علماى شيعه سخنرانى‏ ها و بيانيه ‏هايى ايراد مى ‏نمايند كه شامل نكات و ظرائف بسيار است. اين گونه گفتارها اگر ثبت نشود با گذشت زمان از اذهان نيز پاک خواهد شد، ولى اگر به صورت كتاب و گاهى به صورت يادنامه چاپ و منتشر گردد اثرى جاودان در فرهنگ غدير خواهد بود.

توصيف منبر غدير[۷]

خفقان سقيفه و بنى ‏اميه اين آرزو را بر دل دوستان غدير گذاشت كه جزئيات مفصل ماجرا را از لبان مبارک امام معصوم بشنوند. با انقراض بنى ‏اميه و قبل از تسلط بنى‏ عباس، فرصت مناسبى بود تا امام پنجم غدير براى اولين بار جزئياتى از محل خطابه و كيفيت آماده‏ سازى آن را بازگو كند و متن كامل خطبه را در اختيار دوستداران غدير قرار دهد.

اين يعنى به ما بفهماند كه واقعه‏ اى در سه روز با خطابه‏ اى به طول بيش از يک ساعت، چه نعمت عظيمى در تاريخ اعتقادى ماست كه تا قيامت موظف به نشر و ابلاغ آن به نسل ‏هاى بعد هستيم.

اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در مورد منبر غدير فرمود:

در غدير شبيه منبرى براى پيامبرصلى الله عليه وآله ساخته شد و آن حضرت بر فراز آن رفت و بازوى مرا گرفت و بلند كرد به حدى كه سفيدى زير بغلش ديده شد. در آن مجلس با صداى بلند فرمود: «من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه» . پس اساس ولايت من ولايت الهى است، و عداوت با من برابر دشمنى با خداست.[۸]

همچنين امام باقرعليه السلام در شرح مفصلى از ماجراى غدير ساخت منبر غدير را اين گونه شرح داد:

پيامبرصلى الله عليه وآله از جاده اصلى به سمت مسجد غدير آمد كه در آنجا درختانى بود. حضرت دستور داد زير آن درختان پاكسازى شود و سنگ‏ هايى را شبيه منبر روى هم بچينند تا در حال خطابه مشرف بر مردم باشد.

آنگاه مردم از هر سو در برابر منبر جمع شدند و پيامبرصلى الله عليه وآله بر فراز آن سنگ ‏ها ايستاد و خطابه را چنين آغاز كرد: «الحَمدُ للَّهِ الَّذى عَلا فى تَوَحُّدِهِ وَ دَنا فى تَفَرُّدِهِ وَ جَلَّ فى سُلطانِهِ ...» .[۹]

پانویس

  1. اسرار غدير: ص ۴۸. واقعه قرآنى غدير: ص ۷۳.
  2. بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص ۲۰۴ ۲۰۳ ۱۷۳ ۱۶۸ ۱۴۹ و ج ۹۸ ص ۲۹۸. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۳۰۱ ۱۰۶  ۸۰ ۷۹ ۷۵  ۶۰ ۵۰.
  3. بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۲۳ ص ۳۶۲ و ج ۳۶ ص ۱۵۲ و ج ۳۷ ص ۲۰۴ ۲۰۳ ۱۷۳ ۱۵۲ ۱۴۰ ۱۱۹ و ج ۹۸ ص ۲۹۸. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۳۰۱  - ۲۹۹  ۸۰ ۷۹ ۷۵  ۶۰  ۵۰. احقاق الحق: ج ۲۱ ص ۴۶.
  4. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۰ . ژرفاى غدير: ص ۷۴.
  5. بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۳۸۷ و ج ۳۷ ص ۲۰۹ ۱۱۱. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۳۰۱ ۹۷ ۴۷ ۴۴. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۲۶۷ ح ۳۹۱ ۳۸۷. احقاق الحق: ج ۶ ص ۲۷۰ و ج ۲۱ ص ۵۷۵۳ . كتاب سليم: ص ۸۸۸ ح ۵۵ .
  6. غدير در آئينه كتاب: ص ۳۴. چهارده قرن با غدير: ص ۱۵۷  - ۱۵۳.
  7. ژرفاى غدير: ص ۱۹۰. تبليغ غدير در سيره معصومين ‏عليهم السلام: ص ۸۲ ۸۱ .
  8. الكافى(روضه) : ص ۲۷. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۸ ح ۷۲.
  9. احتجاج: ج ۱ ص ۶۶ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۱ ح ۸۶ .