هدف
اهداف غدير[۱]
اگر غدير عملى مى شد دنيا چگونه بود؟
نسل امروز مايل است تصورى از روزگارى داشته باشد كه در آن مسير طبيعى خلافت پيش مى رفت و اميرالمؤمنين على عليه السلام به خلافت مى رسيد، ولى افسوس كه گرفتار ظلمتى از سقيفه بنى ساعده است كه نمى تواند اين منظره را در ذهن خود به تصوير بكشد.
او مى خواهد بداند كه اگر فقط غدير بود و سقيفه اى نبود دنيا چگونه بود، و چه مسيرى را در پيش مى گرفت؟
اگر دستورات پيامبرصلى الله عليه وآله درباره دوازده امام عليهم السلام عملى مى شد چه فرقى با وضع موجود داشت؟
اينكه سلمان و ابوذر و مقداد در آن روزهاى اول به مردم نهيب مى زدند كه اگر خلافت به صاحبش بازگردد نعمت هاى الهى از آسمان و زمين بر مردم ارزانى خواهد شد، منظورشان چه بود؟
غاصبانى را كه اين همه نعمت را از دست همه بشريت گرفتند با چه زبانى مى شود نفرين كرد؟
اين مسئله كه واقعاً غدير براى چه روزگارى از آينده اسلام در نظر گرفته شده بود و صاحب اسلام با اين برنامه عظيم چه منوياتى را دنبال مى كرد، دقيق ترين برخورد با اين حركت دلسوزانه پيامبرصلى الله عليه وآله است.
با در نظر گرفتن آن اهداف و نگاهى به آنچه واقع شد، رنجنامه اى با اين مضمون مى توان سر داد:
هدف غدير محكم كردن دين بود، نه برگرداندن به جاهليت؛ چنانكه سقيفه كرد!
آموزش معارف دين بود، نه فرو بردن مردم در جهل؛ چنانكه سقيفه كرد!
پاسخ به طالبين حقيقت از اديان ديگر بود كه سراغ اسلام مى آمدند، نه خوار كردن اسلام با بهت زدگى در مقابل آن؛ چنانكه سقيفه كرد!
بيان قرآن اين سرمايه اصلى اسلام بود نه طالبين معرفت آن را شكنجه و تبعيد كردن؛ چنانكه سقيفه كرد!
تعليم قضاوت هاى به حق و نشان دادن امن و عدالت در اجتماع بود؛ نه ترويج ظلم و بى عدالتى و جايز دانستن آن بر خليفه حتى نسبت دادن آن به خدا و رسول؛ چنانكه سقيفه كرد!
از جمله اهداف مهم غدير مى توان اين موارد را بر شمرد:
الف. تعيين سرنوشت مردم بعد از رسول خداصلى الله عليه وآله
پيامبرصلى الله عليه وآله نور و هدايت است، و قرآن مجيد از ايشان تعبير به شمس و سراج منير مى كند. آيا ممكن است مردم را در ابهام و شک و اضطراب و بلاتكليفى بگذارد و برود؟!
ب. تعيين تكليف رسالت كه تا روز قيامت بايستى ادامه پيدا كند.
ج. تعيين تكليف با مسئله ولايت، به معناى اكمال دين و اتمام نعمت.
د.دستيابى به اسلام راستين. حضرت صديقه طاهره عليها السلام در خطبه فدكيه مى فرمايند: اسلام را دگرگون كردند. به اين معنى كه اسلام راستين را از منبع اسلام كه صاحب ولايت بود نگرفتند.
ه .اتحاد امت. حضرت زهراعليها السلام مى فرمايند: و طاعتنا نظاماً للملّة، و امامتنا اماناً للفرقة[۲]: خداوند اطاعت ما را قرار داد تا امت نظم پيدا كنند، و امامت ما را امان از تفرقه قرار داد.
همچنين حضرت زهراعليها السلام در كلام ديگرى مى فرمايند:
و اللَّه لو تركوا الحق على اهله و اتبعوا عترة نبيه عليهم السلام لما اختلف فى اللَّه اثنان، و لورثها سلف عن سلف و خلف بعد خلف، حتى يقوم قائمنا، التاسع من ولد الحسين.[۳] در اين حديث تصريح شده كه اگر حق به اهلش واگذار مى شد، هرگز اين تشتت و اختلاف در امت اسلامى به وجود نمى آمد.
اهداف بلندمدت غدير[۴]
اسلام فقط دين ۲۳ ساله يا صد ساله نبود، بلكه طبق وعده پروردگار خاتم اديان بود و مى بايست تا آخرين روز دنيا و آغاز قيامت به عنوان تنها دين الهىِ مورد قبول خداوند بر گستره جهان بدرخشد.
لذا در غدير اهداف روشن و والايى براى آينده آن - كه تاكنون چهارده قرن از آن گذشته - پيشبينى شد. آنچه در غدير به عنوان عصاره ختم نبوت، براى امت عظيم اسلام در طول زمان ها و به وسعت مكان ها، در نظر گرفته شد در جهات زير قابل ترسيم است:
امامت
محور غدير امامت بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله است كه با ژرفنگرى و آينده بينى دقيق -كه در هيچ يک از اديان و ملل جهان نظير ندارد -پيش بينى شده است.اين پيش بينى ها در جهات زير قابل توجه است:
الف. انتخاب بهترين مولى
يافتن فردى مناسب براى يك مقام تا وقتى در اختيار بشر باشد احتمال خطا در آن راه دارد. وقتى مسئله به عظمت جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله باشد كوچكترين اشتباه بزرگترين ضررها را به دنبال خواهد داشت. در اين مرحله خدا بر مسلمانان منت گذاشت و اين انتخاب را خود بر عهده گرفت. بر همه واضح است كه انتخاب خداوند نه تنها احتمال اشتباه ندارد، بلكه قطعاً بهترين انتخابى خواهد بود كه فوق آن تصور نمىشود.
ب. معرفى دوازده امام عليهم السلام تا آخر دنيا
نكته بسيار مهم و قابل توجه در غدير، يكسره كردن مسئله جانشينى پيامبرصلى الله عليه وآله تا آخرين روز دنيا بود. در غدير فقط اميرالمؤمنين عليه السلام معرفى نشد، بلكه دوازده امام معصوم عليهم السلام به عنوان سلسله لا ينقطع امامت تعيين شدند.
البته بايد هم چنين مى شد، زيرا آنچه درباره تعيين جانشين اول پيامبرصلى الله عليه وآله ضرورت داشت دقيقاً در مراحل بعد نيز تا آخر دنيا مورد توجه بود، و به همان دليل پيامبرصلى الله عليه وآله رشته جانشينى خود تا روز قيامت را در غدير بيان كردند و دوازده امام عليهم السلام را يكجا به مردم معرفى نمودند، و بر حضور آنان به عنوان امام در همه اعصار تأكيد كردند و امامت هركس ديگرى را به هر دليلى و در هر مقامى و با هر نسبتى به صراحت نفى كردند.
ج. تعيين امام معصوم
بشر هميشه در جستجوى راهى است كه او را قطعاً به هدف برساند، و اين دست يافتنى نيست مگر در سايه مصونيت از خطاهاى عمدى و سهوى. بين تمام اديان و مذاهب جهان تنها مذهب شيعه است كه مى تواند اين ادعا را با ضمانت الهى داشته باشد.
يعنى امامان معصوم عليهم السلام رهبران و مقتدايان دينى ما هستند كه از طرف خداوند عصمتشان از هر خطايى تضمين شده است. در سايه عصمت، شيعه مطمئن است راهى كه در پيش گرفته درست بوده و همان است كه خداوند از بندگانش طلب كرده است. اين پايه اى بود كه در غدير با عبارات مختلف از آن ياد شد.
د. معدن علم
تأكيدى كه در غدير براى مقام امامت بود اطمينان دادن به مردم درباره اتصال علم اهل بيت عليهم السلام به علم الهى بود. پيداست نيازهاى علمى مردم گستره اى به وسعت زمان ها و مكان ها و موضوعات مختلف دارد، و با توجه به بى نهايت بودن علم جا دارد سؤالات علمى را هم نامتناهى تعبير كنيم.
در برابر چنين نيازى جز درياى بيكران علم كه سرچشمه آن علم خداوند باشد و هم از سوى او به عنوان علم لدنّى به ايشان عطا شده باشد راه ديگرى نيست، چرا كه بشر عادى محدود و گنجايش علمش معين است. در غدير پاسخى بلند به اين نياز عظيم داده شد و خداوند با ضمانت خويش، پيامبر و دوازده امام عليهم السلام را معادن علم خود توصيف كرد و تأكيد نمود كه در هر باره اى نياز داشتيد از ايشان سؤال كنيد، و آنان هيچ نيازى به علم و عالم ندارند.
ه . ولايت مطلقه الهيه
امامت و ولايت در هر حدى محدود باشد در ماوراى آن حد زير سؤال مى رود، و مشكلاتى كه در صورت عدم تعيين امام قابل پيش بينى است در همان محدوده مطرح مى شود. لذا در غدير پس از ضمانت هاى مختلفى مانند افضليت، عصمت و علم كه از طرف پروردگار درباره دوازده امام عليهم السلام داده شد، اختيار مطلق در امور دين و دنياى مردم از جهات مختلف به دست مقام عصمت سپرده شد كه به عنوان نايبان خداوند در زمين عمل مى كنند.
و. حضرت مهدى عليه السلام
پيداست كه با حضور منافقان و مسلمانان ضعيف العقيده، جنبه عملى امامت غدير به آسانى قابل تحقق نيست. لذا در غدير - يعنى روزى كه اصل امامت مطرح شد - اين پيشبينى به صراحت اعلام شد تا يک مسلمان پس از اعتقاد به امامت، بداند كه اين اعتقاد - طبق وعده خداوند - روزى محقق خواهد شد اگر چه آن روز دير باشد؛ و آن روزى است كه حضرت مهدى عليه السلام ظهور كند. اين مسئله دو جهت مهم اعتقادى را تأمين مى كند:
اول. اعتقاد يک مؤمن بر مبنايى استوار و ريشه دار قرار دارد، و محقق نشدن اعتقاد او در اجتماع ضررى به اصل آن نمى زند. قلب او مطمئن است كه مى تواند پاسخگوى عقيده اى باشد كه در دل دارد و طبق آن در محدوده اى كه امكان دارد عمل مى كند.
دوم. با انتظار تحقق عينى اين اعتقاد و وقوع آن در زمان ظهور حضرت مهدى عليه السلام، مقايسه اى روشن بين عقيده خود و ديگران خواهد يافت و لذت آن را چند برابر خواهد چشيد.