بهشت
آيه «ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ»[۱] = بهشت / آيه «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ . ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ»
آيه «الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ»[۲] = بهشت / آيه »ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...«
آيه «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...»[۳]
در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام ديده مى شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده است.
آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول صلى الله عليه وآله قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على عليه السلام با سلام بهشتى.
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله 6 آيه است، كه از جمله اين آيات آيه 20 و 21 سوره توبه است:
«الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه وَ أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ. يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» :
«كسانى كه ايمان آورده و هجرت كنند و با اموال و جان هايشان در راه خدا جهاد كنند مقام آنان نزد خداوند عظيم تر است و آنان رستگارانند. پروردگارشان با رحمت و رضوان خود به آنان بشارت مى دهد و بهشتى كه برايشان در آن نعمت هاى پا برجاست» .
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
متن خطبه غدير
مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ الى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِامْرَةِ الْمُؤْمِنينَ، اولئِکَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ:
اى مردم، كسانى كه براى بيعت با او و قبول ولايتش و سلام بر او به عنوان «اميرالمؤمنين» سبقت بگيرند رستگارانند و در باغ هاى نعمت خواهند بود.[۴]
موقعيت تاريخى
در آخرين جملات از خطابه يک ساعته پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير آن حضرت براى تشويق مردم به بيعت با على عليه السلام و سوق مردم به سوى ولايت او، آيه قرآن را تكيه گاه كلام خويش قرار داده و آن را در سخن خود تضمين فرموده است.
در اين تركيب، آخرِ آيه 20 از سوره توبه (أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ) آورده شده، و سپس آخر آيه 21 به صورت فشرده با حفظ مضمون آمده است، به طورى كه در قرآن «جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ» است و حضرت مضمون آن را با عبارت «فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» فرموده است. لازم به يادآورى است كه انتخاب اين دو آيه براى عنوان بحث به خاطر وجود دو جمله «أُولئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ» و «جنات نعيم» به صورت پشت سر هم در آنهاست.
البته اين احتمال وجود دارد كه اقتباس از آيه 9 سوره يونس باشد: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهِمُ الْأَنْهارُ فِى جَنَّاتِ النَّعِيمِ» ، و يا از آيه 8 سوره لقمان اقتباس شده باشد كه مى فرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ» .
موقعيت قرآنى
موقعيت قرآنى اين آيه در اوايل سوره توبه، مقايسه اى بين مؤمنان و بيان درجات آنهاست. پس از آنكه سقايت و آب دادن به حاجيان و آباد كردن مسجد الحرام را با مجاهدين در راه خدا مساوى نمى داند، در اين آيه هجرت كنندگان و جهاد كنندگان با مال و جان را بالاتر معرفى مى نمايد و بشارت به بهشت مى دهد.
تحليل اعتقادى
تفسير گونه اى كه از تركيب قرآنى با موضوع ولايت در خطبه غدير استفاده مى شود، دو وعده قرآنى براى سه عمل عظيم نزد خداوند است. آن سه عمل صالح بزرگ كه سبقت و سرعت به سوى آن مورد توجه خداست بيعت با على عليه السلام و پذيرفتن ولايت او و گفتن «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرَ الُمؤْمِنينَ» به اوست. اين سه به معناى اقرار قلبى و لسانى و عملى به صاحب اختيارى او بر همه جوانب حيات ماست.
و اما دو وعده الهى براى سبقت به اين سه عمل عظيم، يكى رستگارى و فائز شدن و خوشبختى تمام عيار به امضاى پروردگار است، و ديگرى باغ هاى پر از نعمت كه عاقبت خوشبختى است و جايزه پروردگار در بهشت است، و اين گونه فائزين در جنات نعيم مورد قدردانى خداوند قرار خواهند گرفت.
آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَهُمْ جَنَّاتُ النَّعِيمِ»[۵] = بهشت / آيه «الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...»
آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ يَهْدِيهِمْ رَبُّهُمْ بِإِيمانِهِمْ...»[۶] = بهشت / آيه »الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...»
آيه «إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ»[۷]
در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام ديده مى شود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنين عليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايه هاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شک و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى «ايمان به غيب» رسيده، و آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين على عليه السلام با سلام بهشتى.
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله 6 آيه است، كه از جمله اين آيات آيه 12 سوره ملک است:
«إِنَّ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ» :
«كسانى كه از پروردگارشان مى ترسند (بدون آنكه او را ببينند) به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است» .
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
متن خطبه غدير
الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذِينَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ بِالْغَيْبِ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَ أَجْرٌ كَبِيرٌ. مَعاشِرَ النّاسِ، شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ:
بدانيد كه اولياء و دوستان امامان معصوم كسانى هستند كه از پروردگارشان مىترسند )بدون آنكه او را ببينند( به خاطر ايمانى كه به غيب دارند. براى آنان مغفرت و اجر بزرگ است. اى مردم، چقدر فاصله است بين شعلههاى آتش و اجر بزرگ!!××× 1 اسرار غدير: ص 153 بخش 7. ×××
2- موقعيت تاريخى
فرازهاى اواسط خطابه پيامبرصلى الله عليه وآله همچنان در توصيف مواليان ائمهعليهم السلام است و آن حضرت از قوت ايمان آنان مسئله ايمان به غيب را مطرح مىكند كه خداوند در قرآن ارزش والايى براى آن قائل شده است. اين مسئله را با تضمين آيه سوره ملك در كلام خود، به صورت كامل و فقط با برداشتن »انَّ« از اول آن مطرح نموده است.
3- موقعيت قرآنى
در سوره ملك بعد از آنكه خداوند عذاب كافران در جهنم را توصيف مىكند، در آيه 12 مؤمنان را در برابر آنان قرار مىدهد و با بيان عمق ايمانشان مغفرت و اجر كبير را به آنان وعده مىدهد.
4- تحليل اعتقادى
دو نكته بسيار حساس كه از ارتباط اين آيه با پذيرندگان ولايت معصومينعليهم السلام در خطابه غدير قابل ملاحظه است، مسئله ايمان به غيب و مسئله اجر كبير است كه دومى به عنوان پاداش چنين ايمان محكمى تعيين شده است.
آنچه در اينجا قابل ذكر است اشاره به اجر كبير در آيه است. شكى نيست كه به جاى »اجر بزرگ« ممكن بود نام »بهشت« به صراحت برده شود ولى گويا ثمره ايمان به غيب منحصر به بهشت نيست، و خداوند به كسانى كه چنين ايمانى و يقينى را در روز قيامت به ارمغان بياورند پاداشى ذخيره نموده كه خود از آن به عنوان »كبير« ياد كرده و فقط در آن روز عظمت اين لطف الهى معلوم خواهد شد.
در كنار اجر بزرگ، مغفرت و بخشش خداوند است كه براى ايمان آورندگان به غيب ضمانت شده است.
نكته قابل توجه اين است كه در آيات قبل از آيه 12، خداوند از »سعير« و »جهنم« به عنوان جزاى كافران نام مىبرد؛ و پيامبرصلى الله عليه وآله نيز همين آيات سعير را در فرازهاى قبلى خطبه فرموده است.
با توجه به آنچه از »اجر كبير« براى مؤمنان به غيب و »سعير« براى كافران گفته شد معلوم مىشود آنان كه ولايت امامان را قبول ندارند در واقع ايمان به غيب ندارند و طبعاً مستحق »سعير« هستند و اين به معناى كافر بودن آنان است. لذا پيامبرصلى الله عليه وآله در عبارتى فشرده و پر معنى مىفرمايد: شَتّانَ ما بَيْنَ السَّعيرِ وَ الاجْرِ الْكَبيرِ: چقدر فاصله است بين سعير و اجر كبير!! كه همان فاصله كفر و ايمان است.
7. آيه »إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ«××× 1 حجر / 46 45. غدير در قرآن: ج 2 ص 360 359 255 354. ×××
در خطابه غدير آياتى از قرآن به صورت اقتباس و تضمين، در شأن پذيرندگان ولايت اميرالمؤمنينعليه السلام ديده مىشود. مقامات و شئونى كه درباره اولياى اميرالمؤمنينعليه السلام در اين فرازها مطرح شده، از پايههاى اعتقادى آن يعنى داشتن قلبى مطمئن و بى شك و ترديد آغاز شده، و به توصيف ايمان حقيقى آنان يعنى »ايمان به غيب« رسيده است.
آنگاه رستگارى آنان مورد امضاى خدا و رسول قرار گرفته و مغفرت و اجر بزرگ برايشان ضمانت شده است. آن پاداش بزرگ بهشت است و امان از آتش، و استقبال از محبين علىعليه السلام با سلام بهشتى.
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله 6 آيه است، كه از جمله اين آيات آيه 45 و 46 سوره حجر و آيه 73 سوره زمر است:
»إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ، ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ« :
»متقين در بهشتها و چشمه سارها هستند. با سلام و امنيت داخل آن شويد« .
»وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ«××× 1 زمر / 73. ×××:
»كسانى كه تقوا پيشه كردند گروه گروه به سوى بهشت برده مىشوند تا هنگامى كه به آن مىرسند و درهاى آن باز مىشود، خزانه دارانش به آنها مىگويند: سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل آن شويد.
اين آيه از چهار بُعد قابل بررسى است:
1- متن خطبه غدير
الا انَّ اوْلِيائَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنِينَ تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ، يَقُولُونَ »سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدِينَ« :
بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مىشوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مىآيند و مىگويند: »سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد« .××× 2 اسرار غدير: ص 152 بخش 7. ×××
2- موقعيت تاريخى
در خطبه غدير پس از آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله از اصل مسئله امامت فراغت يافت به معرفى دوستان و دشمنان امامت پرداخت. در اين فراز از اواسط خطبه مسئله ورودِ با جلالت آنان به بهشت را با اقتباس از دو آيه قرآن در كلام خود بيان فرمود.
در اين تركيبِ كلام آيه سوره حجر از صورت امر و ضمير »ها« در كلمه »ادخلوها« به صورت غايب و ذكر كلمه »جنت« آمده و »يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ« شده است. قسمت آخر آيه سوره زمر نيز با تصرفى در كلمات، به جاى »قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها« جمله »تَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بالتسليم« آمده و سپس بقيه آيه عيناً ذكر شده است.
3- موقعيت قرآنى
آيات سوره حجر ضمن اتمام حجتهاى خدا بر ابليس است كه وقتى بر آدم سجده نكرد مورد مؤاخذه قرار گرفت تا آنجا كه خدا به او فرمود: وعدهگاه گمراه شوندگان به دست تو جهنم است، و در مقابل وعدهگاه متقين بهشت است كه با سلامتى وارد آن خواهند شد.
آيه سوره زمر در زمينه ترسيم روز قيامت است كه از آيه 68 آغاز مىشود و از نفخه صور بيان مىكند تا نوبت به جهنم و بهشت مىرسد كه متقين به سمت بهشت برده مىشوند و خزانه دارانش با سلام و تحيت آنان را وارد مىكنند و بشارت ابديت به آنان مىدهند، و دنباله مطلب تا آخر اين سوره ادامه مىيابد.
4- تحليل اعتقادى
از جهت تفسيرى دو نقطه مهم در كلام مبارك پيامبرصلى الله عليه وآله پيرامون اين دو آيه در خطبه غدير نهفته است: يكى ارتباط تقوى و ولايت، و ديگرى تشريفات خاص براى ورود با جلالت شيعيان به بهشت.
اما مورد دوم كه تشريفات ورود شيعيان به بهشت است و از تضمين دو آيه مزبور در اين قسمت از خطابه غدير قابل توجه است، عنايت خاص پروردگار در روز قيامت به كسانى است كه ولايت ائمهعليهم السلام را پذيرفتهاند.
لطف اين كرامت در آن است كه اين اقليت در آن غوغاى اكثريت تقوى را و ترس از خدا را فراموش نكردند و امر الهى درباره صاحب اختيارشان را به گوش جان خريدند و بر ديده منت نهادند و از خداى خود براى چنين نعمتى سپاسگزارى كردند.
در روز قيامت نوبت خداست كه سرفرازى اين اقليت مظلوم را بر همه معلوم نمايد و به رخ آن اكثريت ظالم بكشد.
در اين دو آيه، چهار عنايت الهى به شيعيان اهلبيتعليهم السلام - كه مظهر تقوايند - چنين آمده است:
1. با سلام وارد بهشت مىشوند.
2. در آن غوغاى محشر در امن و امانند.
3. بهشت در انتظار قدوم آنان است، و به محض آمدن درهاى بهشت به رويشان باز مىشود.
4. ملائكه مؤكل بر بهشت براى آنان سه خبر خوش دارند:
سلام بر شما!
پاكيزه شديد!
تا ابد در بهشت خواهيد بود!
البته احاديث بسيار مفصلى درباره كرامت خداوند درباره شيعيان در روز قيامت وارد شده، تا آنجا كه همه مردم جهان در آن روز آرزو مىكنند كهاى كاش از »فاطميين« و »علويين« بودند و به آن همه عنايت الهى دست مىيافتند.××× 1 در اين باره به جلد 8 بحار الانوار مراجعه شود. ×××
8. آيه »أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...«××× 2 اعراف / 49. غدير در قرآن: ج 2 ص 168 - 163. ×××
با در نظر گرفتن اينكه غدير مراسم مفصلى در سه روز بوده، گذشته از آياتى كه مستقيماً در آن ايام نازل شده و در قسمت آيات نازل شده در غدير ذكر شد، آياتى هم در ضمن كلام به صورت اشاره آمده و منظور از آنها بيان شده است. اين موارد در تفسير 18 آيه است، كه از جمله اين آيات، آيه 49 سوره اعراف و آيه 72 سوره توبه و آيه 23 و 24 سوره رعد و آيه 71 سوره زخرف است:
»أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ، ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَ لا أَنْتُمْ تَحْزَنُونَ« :
»آيا اينان هستند كه قسم ياد كرديد خدا رحمتى به آنان نمىرساند؟ داخل بهشت شويد كه ترسى بر شما نيست و محزون نمىشويد« .
»وَعَدَ اللَّه الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً فِى جَنَّاتِ عَدْنٍ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ«××× 1 توبه / 72. ×××:
»خداوند به مردان و زنان مؤمن وعده كرده بهشتهايى را كه در آن نهرهايى جارى است و در آن هميشگى خواهند بود و مسكنهاى پاكيزهاى كه در بهشتهاى عدن است و رضايتى از سوى پروردگار كه بالاتر است. اين است رستگارى عظيم« .
»جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ. سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ«××× 2 رعد / 24 23. ×××:
»بهشتهاى عدن كه آنان و هركس از پدران و همسران و فرزندانشان كه صلاحيت داشته باشند داخل آن مىگردند و ملائكه از هر درى بر آنان وارد مىشوند. سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد و خانه عاقبت خوبى است« .
»يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ وَ أَنْتُمْ فِيها خالِدُونَ«××× 3 زخرف / 71. ×××:
»كاسههايى از طلا و ظرفهايى بر آنان گردانده مىشود كه در آنهاست آنچه دلها بخواهد و چشمها لذت ببرد و شما در آن هميشگى خواهيد بود« .
اين آيات از سه بُعد قابل بررسى است:
1- متن روايت
لَمَّا اعْتَرَضَ الْحارِثُ الْفِهْرىُّ وَ طَلِبَ الْعَذابَ مِنَ اللَّه انْ كانَ مُحَمَّدٌ صادِقاً وَ قُتِلَ بِعَذابٍ مِنَ السَّماءِ وَ نَزَلَتْ »سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ...« قالَ النَّبِىّصلى الله عليه وآله لاصْحابِهِ: رَأَيْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ.
قالَ: وَ سَمِعْتُمْ؟ قالُوا: نَعَمْ. قالَ: »طوبى لِمَنْ والاهُ وَ الْوَيْلُ لِمَنْ عاداهُ. كَأَنّى انْظُرُ الى عَلِىٍّ وَ شيعَتِهِ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُزَفُّونَ عَلى نُوقٍ مِنْ رياضِ الْجَنَّةِ شَبابٌ مُتَوَّجُونَ مُكَحَّلُونَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ قَدْ ايِّدُوا بِرِضْوانٍ مِنَ اللَّه اكْبَرُ، ذلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظيمُ؛ حَتّى سَكَنُوا حَظيرَةَ الْقُدْسِ مِنْ جِوارِ رَبِّ الْعالَمينَ، لَهُمْ فيها ما تَشْتَهِى الانْفُسُ وَ تَلَذُّ الاعْيُنُ وَ هُمْ فيها خالِدُونَ؛ وَ يَقُولُ لَهُمُ الْمَلائِكَةُ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ« :
آنگاه كه حارث فهرى اعتراض كرد و گفت: اگر محمد راست مىگويد عذاب بر من نازل شود، و عذاب نازل شد و او را كشت و آيه »سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ« نازل شد، پيامبرصلى الله عليه وآله به اصحابش فرمود: ديديد؟ گفتند: آرى. فرمود: و شنيديد؟ گفتند: آرى.
فرمود: خوشا به حال كسى كه ولايت او را بپذيرد و واى بر كسى كه با او دشمنى كند. گويا على و شيعيانش را مىبينم كه روز قيامت سوار بر شترها بين باغهاى بهشت با جلالت برده مىشوند در حالى كه جوان سال و خوش سيما هستند و تاج بر سر با چشمان سرمه كشيدهاند.
نه ترسى بر آنان است و نه محزون مىشوند؛ و با رضايت پروردگار كه مهمتر و بزرگتر است تأييد مىشوند و آن است رستگارى عظيم، تا آنكه در پناهگاه قدس از جوار پروردگار عالم ساكن شوند كه در آنجا آنچه دل بخواهد و ديده لذت ببرد برايشان آماده است و در آن دائمى خواهند بود. ملائكه به آنان مىگويند: »سلام بر شما به خاطر صبرى كه نموديد، و خوب خانه نهايى براى خود به دست آورديد« .××× 1 بحار الانوار: ج 37 ص 167. ×××
2- موقعيت تاريخى
آخرين ساعات از برنامه سه روزه غدير است. كم كم برنامه بيعت نيز به پايان رسيده است و مردم آماده مىشوند تا خيمهها را جمع كنند و براى حركت به سوى مدينه نيمه باقيمانده راه را پيش گيرند. در چنين موقعيتى دوازده نفر از منافقين به رياست حارث فهرى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمدند.
اينان با رگهاى ورم كرده از كينه، معترضانه پرسيدند: آيا ولايت على را از سوى خداوند آوردى يا از پيش خود گفتى؟!! پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: از طرف خداوند اين دستور را به شما ابلاغ نمودم.
اين متعصبين كه شالوده ذهن و افكارشان جاهليت بود گفتند: خدايا، اگر محمد راست مىگويد بلاى آسمانى بر ما نازل كن!! اين درخواستِ برخاسته از نفاق و كفر و استكبار در برابر ذات الهى فوراً پاسخ داده شد و بلاى آسمانى بر سر همه آنان نازل شد و هلاكشان كرد و دوازده جنازه بىجان از غضب الهى، جلوى ديدگان يكصد و بيست هزار نفر روى زمين افتادند، و مردم داغى جهنم را از عمق جانشان احساس كردند.××× 2 بحار الانوار: ج 37 ص 167 162 136. عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 144 129 57 56. الغدير: ج 1 ص 193. همچنين مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج 1 ص 389. ×××
در چنين شرايطى پيامبرصلى الله عليه وآله با استفاده از فرصت پيش آمده، فضيلتِ پذيرندگان ولايت علوى در بهشت را با اقتباس از چهار آيه قرآن در كلامى مختصر بيان فرمود و آيات را به گونهاى با كلام خويش تركيب فرمود كه مظهرى از فصاحت محمدى را جلوهگر ساخت.
آيه سوره اعراف )لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ( 12 بار در قرآن با تفاوتى مختصر آمده است و همه اين موارد در توصيف اهل بهشت است.
آيه سوره توبه )رِضْوانٌ مِنَ اللَّه أَكْبَرُ( پس از آنكه نعمتهاى بهشتى را مىشمارد، نعمت بالاترى را به ميان مىآورد كه رضايت پروردگار است.
آيه سوره رعد )سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ( تحيّت و تهنيت الهى به اهل بهشت هنگام ورود به آن است.
آيه سوره زخرف )فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ( بيانگر نعمت نامتناهى و متنوع و دلخواه بهشت است كه شامل تمام خواستههاى لذت بخش بشر است.
مىبينيم كه اين چهار آيه جوانب مختلف نعمتهاى بهشتى را بيان كرده و اينك پيامبرصلى الله عليه وآله همه اين جوانب را درباره پذيرندگان »مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ« كنار هم چيده به آنان هديه مىكند.
3- تحليل اعتقادى
در تحليل اين موقعيت قرآنى در غدير بايد گفت: منظره ايجاد شده پس از مرگ حارث فهرى با بلاى آسمانى، يادآور بهشت و جهنم براى آن جمعيت يكصد و بيست هزار نفرى و همه نسلهاى تاريخ بود، چرا كه عذاب دنيا نمونهاى از عذاب آخرت است آنگاه كه در پاسخ به عصيان در برابر اوامر الهى باشد.
در آنجا مردم جهنمِ دشمنان علىعليه السلام را به چشم خود ديدند چنانكه حضرت فرمود: شنيديد؟ ديديد؟! اكنون بهترين موقعيت براى گريزى به بهشت بود تا آن سوى قضيه را نيز در نظر خود مجسم كنند.
عظمتى كه پيامبرصلى الله عليه وآله از كيفيت حضور شيعيان علىعليه السلام ترسيم فرموده روح تازه در جانهاى خسته آنان كه از جنايتهاى سقيفه جراحتها بر تن دارند مىدمد. ابتدا مىفرمايد: »خوشا به حالشان« ! سپس به »يُزَفُّونَ« اشاره مىكند، يعنى با عظمت و جلال آنان را مىبرند. آنگاه »مُتَوَّجُونَ« را مطرح مىفرمايد كه تاجِ كرامت و شرف بر سر دارند.
در دنباله اين توصيف اشارات قرآنى آغاز مىشود: خوف و حزنى ندارند، بالاتر از نعمتهاى بهشت، خداى بزرگ از آنان راضى است چرا كه »رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً« ، و چه سعادتى از اين بالاتر كه فوز عظيم نصيبشان شده است.
آنگاه مقام بهشتى آنان را فراتر از ساير اهل بهشت در جوار پروردگار و در حظيرة القدس ذكر مىنمايد، جايى كه خداوند والاترين بهشتيان را در آن جاى داده و اختيار مطلق لذات را به آنان سپرده و در واقع بهشت را به آنان ارزانى داشته است.
و اين همه آنگاه مضاعف مىشود كه بدانند پايانى بر آن نيست و خالدون هست. از زيباترين فرازهاى قرآنى سلام خداوند است كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا به اولياى علىعليه السلام بشارت داده است. »سلام بر شما به خاطر آنچه صبر كرديد« . خوشامدگويى ملائكه از طرف خداوند بر نقطه صبر متمركز است.
صبرى بزرگ، در سايه صبر علىعليه السلام! تحملى به سياهى طنابى كه بر گردن صاحب ولايت انداختند! بردبارى با محتواىِ »اوَ تُضْرَبُ الزَّهْراءُ نَهْراً« ؟××× 1 نوائب الدهور: ج 3 ص 158. ××× دندان روى جگر گذاشتن به سختىِ »صَبَرْتُ وَ فِى الْعَيْنِ قَذى وَ فِى الْحَلْقِ شَجى« .××× 2 مناقب ابن شهرآشوب: ج 2 ص 48. ××× عرقِ شرمسارى با حرارتِ »فَلَقَدْ عَزَّ عَلَى ابْنِ ابىطالِبٍ انْ يَسْوَدَّ مَتْنَ فاطِمَةَ ضَرْباً فَلا يَثُورَ الى عَقيلَتِهِ وَ لا يَصِرَّ دُونَ حَليلَتِهِ« .××× 3 نوائب الدهور: ج 3 ص 158. ×××
صبرى تلختر از زهر، كه صداى سيلى بر چهره ماه و غلاف شمشير بر پهلو و ميخ در بر سينه و تازيانه بر بازو همراه آن باشد! كمر خم شده از تحملى كه با گذشت 75 شبِ تاريك از يك روزِ پر قساوت، هنگامِ غسل خونِ تازه از پهلو، خونِ كبود شده بر بازو و كتف، صداى اشك علىعليه السلام را به گوش عالم برساند.
صبرى فراتر از صبر كه بر پاى منبر صاحب غدير به جاى ذكر فضيلت او، لعن بر او شنيدن و اين همه خون جگر را با پارههاى جگر به خواهر سپردن!
صبرى كه صبر از شنيدنش اشكريز است، آنگاه كه غدير را با جوانمردان و شير خوارانش در كربلا پيش چشم كودكان و خواهرانش سر بريدند و بوسه خواهر را بر حلقوم بريده رساندند، و ديده دخترانش را بر سر بريده حسرتناك گذاشتند.
صبرى بزرگتر از صبر، كه مادر صبر آن را آفريد و از كربلا تا شام با خود برد و با موى سپيد به كربلا باز گردانيد.
صبرى كه امامان غدير را جام زهر نوشانيد و كاسه اشك گرفت. صبرى كه دوازدهمين نور صابرش با نالهاى بلند مىفرمايد: »لاَنْدُبَنَّكَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لاَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً« ، و به عظمت آن بانو قسم ياد مىكند كه »لا تَرانِى اتَّخَذْتُ لا وَ عُلاها، بَعْدَ بَيْتِ الاحْزانِ بَيْتَ سُرُورٍ« .
سلام بر صبرى كه چهارده قرن سيلاب اشك به همراه آورده، و درود بر شيعيان علىعليه السلام كه كاسه چشمشان پر از خونِ دل است.
سلام بر شما اى شيعيان صابرى كه در هر كجاى جهان به پاى صاحب غدير و براى خشنودى مبلِّغ اعظم غدير اهانتها مىشنويد و مورد حمله قرار مىگيريد و شما را به مسخره مىگيرند، اما هرگز دست از ريسمان الهىِ محمد و على و فاطمهعليهم السلام بر نمىداريد.
ملائكه در انتظارتان درب بهشت را گلباران مىكنند تا با قدوم شما تحيّتى بزرگ تقديمتان نمايند: »سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ« !
9. آيه »ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...«××× 1 فاطر / 35 - 32. غدير در قرآن: ج 3 ص 369 - 364. ×××
يكى از جلوههاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است.
در بسيارى از دعاها و زيارات - به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است - ناگفتههايى از مسئله غدير به چشم مىخورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمىشود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيههاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:
»ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا، فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ مِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَ مِنْهُمْ سابِقٌ بِالْخَيْراتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذلِكَ هُوَ الْفَضْلُ الْكَبِيرُ. جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها يُحَلَّوْنَ فِيها مِنْ أَساوِرَ مِنْ ذَهَبٍ وَ لُؤْلُؤاً وَ لِباسُهُمْ فِيها حَرِيرٌ. وَ قالُوا الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا غفور شَكُورٌ. الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ« :
»سپس كتاب را به كسانى از بندگانمان كه برگزيديم به ارث رسانديم. عدهاى از آنان ظالم به نفس خويش بودند و عدهاى ميانه رو، و عدهاى پيشتاز به سوى خيرات با اجازه خدا، كه اين فضيلت بزرگ است. بهشت عدن كه وارد آن مىشوند، كه در آن با دستبندهايى از طلا و نيز با مرواريد مزين مىشوند، و لباسشان در آنجا حرير است. آنان مىگويند: خدا را شكر كه اندوه را از ما برد. پروردگار ما آمرزنده و سپاسگزار است. خدايى كه با فضل خود ما را به خانه اقامت آورد كه در آن به ما رنج و خستگى نمىرسد« .
اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
1- متن دعا
در نمازى كه از امام صادقعليه السلام در اعمال روز غدير وارد شده، دعايى بعد از نماز خوانده مىشود كه فرازى از آن چنين است:
... وَ اجْعَلْ مَحْيانا خَيْرَ الْمَحْيا وَ مَماتَنا خَيْرَ الْمَماتِ وَ مُنْقَلَبَنا خَيْرَ الْمُنْقَلَبِ عَلى مُوالاةِ اوْلِيائِكَ وَ الْبَرائَةِ مِنْ اعْدائِكَ، حَتّى تَتَوَفّانا وَ انْتَ عَنّا راضٍ قَدْ اوْجَبْتَ لَنَا الْخُلُودَ فى جَنَّتِكَ بِرَحْمَتِكَ وَ الْمَثْوى فى جِوارِكَ وَ الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ، لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ××× 1 عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 219. الاقبال: ص 475. ×××:
...خدايا، زندگى ما را بهترين زندگى و مرگ ما را بهترين مردن و محل بازگشت ما را بهترين مكان قرار ده با ولايت اوليائت و بيزارى از دشمنانت، تا آنكه ما را از دنيا ببرى در حالى كه از ما راضى هستى، و با رحمت و فضل خويش دائمى بودن در بهشت و سكونت در جوارت و بازگشت به محل دائمى اقامت را بر ما واجب فرمايى؛ آنجايى كه در آن رنج و خستگى به ما نمىرسد.
2- نتيجه اعتقادى
در آخر اين فراز از دعاى روز غدير، آخرين قسمت از آيات مذكور تضمين شده است. در اين تضمين با تغيير ضماير جمله »الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ« در آيه، به صورت »الانابَةَ الى دارِ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِكَ« آمده است و بقيه آيه لفظ به لفظ مطابق است.
الف. بهشت و رضوان اللَّه براى اهل ولايت
با توجه به اينكه كمال دين و تمام نعمت و رضايت رب، همگى براى رسيدن به بهشتى است كه نتيجه رضوان اللَّه است؛ خداوند در آيهاى از قرآن حال بندگان پذيرنده چنين دينى را بيان مىكند و مىگويد: »كتاب را براى بندگان برگزيده باقى گذاشتيم« .
آنگاه بهشت را براى آنان توصيف مىكند و اشاره مىفرمايد كه وقتى وارد آن شوند با لسانِ شكر نتيجه كار خود را مىبينند.
اكنون انطباق آن آيه بر پذيرندگان ولايت در اين دعا به معناى آن است كه در واقع اهل ولايت با خيال راحت در بهشت ساكن خواهند شد و نتيجه اعتقاد خود را خواهند ديد و به راحتى و آرامش ابدى دست خواهند يافت.
ب. عظمت شيعه در بهشت
در اينجا حديث مفصلى كه امام صادقعليه السلام از پدرانش از اميرالمؤمنينعليه السلام نقل كرده××× 1 بحار الانوار: ج 65 ص 71 ح 131. ××× جلوه بسيار زيبايى از اين عظمت شيعه در بهشت را به تصوير مىكشد، كه خلاصهاى از آن را مىآوريم:
هنگامى كه آيه »طُوبى لَهُمْ وَ حُسْنُ مَآبٍ« بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد، مقداد نزد آن حضرت آمد و پرسيد: يا رسولاللَّه، طوبى چيست؟ حضرت فرمود:
درختى در بهشت است كه اسب سوار تندرو صد سال زير سايه آن مىتازد و هنوز به آخر آن نمىرسد ... ، زير سايه آن مجالس شيعيان علىعليه السلام است كه در آنجا جمع مىشوند. روزى از روزها كه در سايه آن گفتگو مىكنند، ملائكه همراه اسبانى نزد آنان مىآيند و آنان را دعوت مىكنند تا براى سلام به پروردگار به جاى خاصى بيايند.
هر يك سوار بر آن مركبها مىشوند و در يك صف طولانى حركت مىكنند تا به محل موعود مىرسند. در آنجا عرضه مىدارند: رَبَّنا انْتَ السَّلامُ وَ مِنْكَ السَّلامُ وَ لَكَ يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. خداوند در پاسخ آنان مىفرمايد: انَا السَّلامُ وَ مِنِّى السَّلامُ وَ لى يَحِقُّ الْجَلالُ وَ الاكْرامُ. مرحبا به بندگانم كه سفارش مرا درباره اهلبيت حفظ كردند و حق مرا مراعات نمودند، و با ايمان به غيب امر مرا عملى كردند، و در همه حال نسبت به دستورات من دلسوزانه عمل كردند.
آنان مىگويند: قسم به عزت و جلالت ما آن گونه كه حق عظمت توست كارى انجام ندادهايم و حق تو را ادا نكردهايم. به ما اجازه سجده بده.
خداوند عزوجل به آنان مىفرمايد: اكنون ديگر زحمت عبادت را از شما برداشتهام و بدنهاى شما را براى آسايش به خودتان سپردهام، چرا كه زمان بلندى بدن هايتان را به عبادت من واداشتيد و خود را به سختى انداختيد.
اكنون به آسايش و رحمت من رسيدهايد، پس هر چه مىخواهيد درخواست كنيد و از من بخواهيد تا آرزوهايتان را برآورم. امروز هم نمىخواهم جزاى اعمال شما را بدهم، بلكه با رحمت و كرامت و بخشش و شأن عظيم خود و به خاطر محبت شما به اهلبيت محمد جزايتان مىدهم.
پيامبرصلى الله عليه وآله در اينجا فرمود: اى مقداد، محبين على غرق در عطايا و مواهبى الهى مىشوند، تا آنجا كه شيعيان ضعيف و مقصر نيز از خدا به اندازه همه دنيا درخواست مىكنند و خدا به آنها عنايت مىكند. با اين همه خداوند به آنان مىفرمايد: در خواستههايتان كوتاهى كرديد و به كمتر از آنچه سزاوارتان بود راضى شديد. اكنون به موهبتهاى پروردگارتان بنگريد.
اينجاست كه قبّهها )گنبدها و طاقها( و قصرهايى در اعلا عليين ظاهر مىشود كه از ياقوت سرخ و سبز و سفيد و زرد است و نور افشانى مىكند كه در كنار هر يك دو باغ بهشتى است.
وقتى مىخواهند وارد منازلشان شوند آنان را سوار بر مركبهايى از نور مىبرند. همين كه وارد منازلشان شدند ملائكه را مىيابند كه به آنان از طرف پروردگار تهنيت مىگويند!
هنگامى كه در منازل خود جاى گرفتند به آنان گفته مىشود: آيا آنچه پروردگارتان به شما وعده داده بود حق يافتيد؟ مىگويند: بلى پروردگارا، تو از ما راضى باش. خداوند در پاسخ آنان مىفرمايد: با رضايت من از شما و با محبت اهلبيت پيامبرم به خانه من وارد شديد و با ملائكه مصافحه نموديد. گوارايتان باد! گوارايتان باد عطايى قطع نشدنى كه ناراحتى در آن نيست.
اينجاست كه آنان اين آيه قرآن را مىخوانند و مىگويند: »الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا لَغَفُورٌ شَكُورٌ. الَّذِى أَحَلَّنا دارَ الْمُقامَةِ مِنْ فَضْلِهِ لا يَمَسُّنا فِيها نَصَبٌ وَ لا يَمَسُّنا فِيها لُغُوبٌ« .
10. آيه »جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ...«××× 1 رعد / 24 23. ××× = بهشت / آيه »أَهؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...« - آيه »ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...«
11. آيه »سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ«××× 2 رعد / 24. ××× = بهشت / آيه »أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...«
12. آيه »وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ«××× 3 يونس / 2. غدير در قرآن: ج 3 ص 375 374. ×××
يكى از جلوههاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات - به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است - ناگفتههايى از مسئله غدير به چشم مىخورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمىشود.
در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيههاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:
»وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ« : »بشارت ده آنان را كه ايمان آوردند كه براى آنان قدم پابرجايى نزد پروردگارشان است« .
اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:
1- متن دعا
امام جعفر صادقعليه السلام در فرازى از دعايى كه بعد از نماز عيد غدير وارد شده مىفرمايد:
فَاسْأَلُكَ يا رَبِّ تَمامَ ما انْعَمْتَ عَلَيْنا... ، وَ اجْعَلْ لَنا قَدَمَ صِدْقٍ مَعَ الْمُتَّقينَ××× 1 عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 218. الاقبال: ص 475. ×××: پروردگارا، از تو كامل شدن آنچه بر ما عنايت فرمودى را مىخواهم... ، و براى ما قدم پابرجايى با متقين قرار ده.
2- نتيجه اعتقادى
فراز آخر آيه در قالبى ديگر در اين دعا به چشم مىخورد. با آوردن »يا رَبِّ« در اول دعا اشاره به »رَبِّهِمْ« در آخر آيه احساس مىشود؛ و كلمه »قَدَمَ صِدْقٍ« دقيقاً همان مسئلهاى است كه در متن آيه مطرح شده است.
ثبات قدم در ولايت
اين دعا به ما مىفهماند كه گذشته از پذيرفتن ولايت، ثابت قدم بودن در اين راه نيز شرط است. يعنى بايد از خدا بخواهيم ما را در راه ولايت ثابت قدم بدارد تا با اين قدم صدق به جايگاه صدق در روز قيامت برسيم، آنجا كه مىفرمايد: »إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ نَهَرٍ، فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ« .××× 2 قمر / 54 . ×××
پيامبرصلى الله عليه وآله در اين باره مىفرمايد: هر كس ما را دوست بدارد و محبت ما را دين خود قرار دهد، خداوند او را در بهشت با ما ساكن مىكند، فِى مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ: در جايگاه صدق نزد پروردگار مالك مقتدر.××× 3 الفضائل )شاذان( : ص 123. تفسير فرات: ص 456. ×××
13. آيه »وَ سِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَراً حَتَّى إِذا جاؤُها وَ فُتِحَتْ أَبْوابُها...«××× 1 زمر / 73. ××× = بهشت / آيه »إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِى جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ . ادْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنِينَ«
14. آيه »وَعَدَ اللَّه الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِناتِ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها وَ مَساكِنَ طَيِّبَةً...«××× 2 توبه / 72. ××× = بهشت / آيه »أَ هؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...«
15. آيه »وَ قالُوا الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ إِنَّ رَبَّنا غفور شَكُورٌ...«××× 3 فاطر / 34. ××× = بهشت / آيه »ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...«
16. آيه »يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنَّاتٍ لَهُمْ فِيها نَعِيمٌ مُقِيمٌ«××× 4 توبه / 21. ××× = بهشت / آيه »الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...«
17. آيه »يُطافُ عَلَيْهِمْ بِصِحافٍ مِنْ ذَهَبٍ وَ أَكْوابٍ وَ فِيها ما تَشْتَهِيهِ الْأَنْفُسُ وَ تَلَذُّ الْأَعْيُنُ...«××× 5 زخرف / 71. ××× = بهشت / آيه »أَهؤُلاءِ الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لا يَنالُهُمُ اللَّه بِرَحْمَةٍ . ادْخُلُوا الْجَنَّةَ لا خَوْفٌ عَلَيْكُمْ...«
18. بهشت در خطبه غدير××× 6 سخنرانى استثنائى غدير: ص 146 - 137. ×××
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش اول خطبه غدير خداوند را با نام »رَبُّ الْجِنَّة« معرفى فرمود:
مُحْصِى الاَنْفاسِ وَ رَبُّ الْجِنَّةِ وَ النّاسِ:
شمارنده نَفَسها و پروردگار جنّ و بشر.
19. بيعت در غدير و بهشت = بهشت / آيه »الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...«
20. ثبات قدم در ولايت و بهشت = بهشت / آيه »وَ بَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا أَنَّ لَهُمْ قَدَمَ صِدْقٍ عِنْدَ رَبِّهِمْ«
21. ديدار مؤمنين در روز غدير و بهشت××× 1 اسرار غدير: ص 256 - 254 246. چهارده قرن با غدير: ص 234 233. ×××
در احاديث اهلبيت عصمت و طهارتعليهم السلام مراسم و برنامههاى عامى براى همه اعياد وارد شده كه در كتب ادعيه مذكور است. گذشته از آنها براى عيد و جشن غدير دستورات خاصى از ائمهعليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها ديدار مؤمنين در روز غدير است:
امام رضاعليه السلام فرمود: هر كس در اين روز مؤمنان را زيارت كند و به ديدار آنان رود خداوند بر قبر او هفتاد نور وارد مىكند و قبر او را وسيع مىنمايد، و هر روز هفتاد هزار ملائكه در قبرش او را زيارت مىكنند و او را به بهشت بشارت مىدهند.××× 2 عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 224. ×××
22. رضوان اللَّه براى اهل ولايت = بهشت / آيه »ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...«
23. سلام با لقب »اميرالمؤمنين« و بهشت = بهشت / آيه »الَّذِينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فِى سَبِيلِ اللَّه بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّه...«
24. شيعيان و بهشت در خطبه غدير××× 1 اسرار غدير: ص 214 50. سخنرانى استثنائى غدير: ص 242 - 233 212 - 201. ×××
يكى از مقامات شيعيان و محبّين ائمهعليهم السلام كه در خطبه غدير به آن اشاره شده اين است كه بهشت جزاى نهايى ايشان است. با سلامتى و امن وارد آن مىشوند و بدون حساب در آن روزى داده مىشوند. ملائكه به پيشواز و مشايعت ايشان مىآيند و به آنان سلام مىكنند، و بشارت ابديت در بهشت را به ايشان مىدهند.
حضرت در بخش هفتم خطبه غدير، حضرت تكيه سخن را بر اثراتِ ولايت و محبت اهلبيتعليهم السلام قرار دادند و فرمودند: »اصحاب صراط مستقيم در سوره حمد شيعيان اهلبيتعليهم السلام هستند« .
سپس آياتى از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آنها را به شيعيان و پيروان آلمحمدعليهم السلام تفسير فرمودند. آياتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كردند و آنها را به دشمنان آلمحمدعليهم السلام معنى كردند.
پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش هفتم خطبه غدير، مستقيماً آيه 22 سوره مجادله را در وصف آنان قرائت كرد كه مىفرمايد: »لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ...« و مفهوم آن چنين بود كه دوستى خدا با دوستى دشمنان خدا جمع نمىشود.
حضرت با اين آيه شرط برائت از دشمنان را براى قبول ولايت قرار داد، و متقابلاً پاداش و نشان بزرگترى را به اولياى اهلبيتعليهم السلام عطا فرمود:
اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّهُ فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ: »لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَومِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آبائَهُمْ اَوْ اَبْنائَهُمْ اَوْ اِخْوانَهُمْ اَوْ عَشيرَتَهُمْ، اوُلئِكَ كَتَبَ فى قُلُوبِهِمُ الايمانَ وَ اَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنّاتٍ تَجْرى مِنْ تَحْتِهَا الاَنْهارُ خالِدينَ فيها رَضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ اوُلئِكَ حِزْبُ اللَّهِ اَلا اِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ« :
بدانيد كه دوستان اهلبيت كسانىاند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است: »لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ ...« : »نمىيابى قومى را كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند، و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضدّيت دارند روى دوستى داشته باشند، اگر چه پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا فاميلشان باشند. آناناند كه ايمان در قلوبشان نوشته شده و خداوند آنان را با روحى از خود تأييد فرموده و ايشان را به بهشتى وارد مىكند كه از پايين آن نهرها جارى است و در آن دائمى خواهند بود. خدا از آنان راضى است و آنان از خدا راضى هستند. آنان حزب خداوند هستند. بدانيد كه حزب خدا رستگارند« .
همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى ديگر از بخش هفتم خطبه غدير وعده بهشت براى دوستان اهلبيتعليهم السلام را بيان نمود. حضرت با ادغام آيه 46 سوره حجر: »اُدْخُلُوها بِسَلامٍ آمِنينَ« ، و آيه 73 سوره زمر: »حَتّى اِذا جاؤُوها وَ فُتِحَتْ اَبْوابُها قالَ لَهُمْ خَزَنَتُها سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ« فرمود: »بدانيد اولياء و دوستان امامان كسانى هستند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مىشوند و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مىآيند و مىگويند: »سلام بر شما، پاكيزه شديد. پس براى هميشه داخل بهشت شويد« :
اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمُ الَّذينَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ بِسَلامٍ آمِنينَ . تَتَلَقّاهُمُ الْمَلائِكَةُ بِالتَّسْليمِ يَقُولُونَ: سَلامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوها خالِدينَ:
بدانيد كه دوستان ايشان كسانىاند كه با سلامتى و در حال امن وارد بهشت مىشوند، و ملائكه با سلام به ملاقات آنان مىآيند و مىگويند: »سلام بر شما، پاكيزه شديد، پس براى هميشه داخل بهشت شويد« .
حضرت در فرازى ديگر ورود بىحساب به بهشت را مژده داد و آيه 40 سوره غافر: »فَاُولئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ« مورد استناد قرار گرفت و حضرت فرمود: »بدانيد كه اولياى اهلبيت كسانىاند كه بهشت براى آنان است و بدون حساب در آن روزى داده مىشوند« .
اَلا اِنَّ اَوْلِياءَهُمْ، لَهُمُ الْجَنَّةُ يُرْزَقُونَ فيها بِغَيْرِ حِسابٍ.
بدانيد كه دوستان ايشان كسانى هستند كه بهشت براى آنان است و در آن بدون حساب روزى داده مىشوند.
همچنين پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از يازدهمين و آخرين بخش از خطبه غدير، پذيرفتن ولايت و بيعت در غدير را مساوى بهشت بيان كرد.
حضرت بار ديگر با اشاره به آيه 71 سوره احزاب: »وَ مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً« بر اطاعت و ولايت پذيرى و تسليم در برابر خدا و رسول و على و امامان بعد از او تأكيد كرد. سپس با اشاره به آيه 20 و 21 سوره توبه:
»الَّذينَ آمَنُوا وَ هاجَرُوا وَ جاهَدُوا فى سَبيلِ اللَّهِ بِاَمْوالِهِمْ وَ اَنْفُسِهِمْ اَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ وَ اُولئِكَ هُمُ الْفائِزونَ يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَ رِضْوانٍ وَ جَنّاتٍ لَهُمْ فيها نَعيمٌ مُقيمٌ« ، به سبقت گيرندگان در امر مهم ولايت نشان بهشت عنايت كرد.
در مقابل به مردم گوشزد كرد كه رضاى الهى را در نظر بگيرند، چرا كه اگر همه اهل زمين كافر شوند ضررى به خداوند نمىرسد، و در اين باره به دو آيه اشاره كرد:
آيه 8 سوره ابراهيم: »اِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَاِنَّ اللَّهَ لَغَنِىٌّ حَميدٌ« ، و آيه 144 سوره آل عمران: »وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً« .
مَعاشِرَ النّاسِ، مَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ عَلِيّاً وَ الاَئِمَّةَ الَّذينَ ذَكَرْتُهُمْعليهم السلام فَقَدْ فازَ فَوْزاً عَظيماً.
مَعاشِرَ النّاسِ، السّابِقُونَ اِلى مُبايَعَتِهِ وَ مُوالاتِهِ وَ التَّسْليمِ عَلَيْهِ بِإِمْرَةِ الْمُؤْمِنينَ اوُلئِكَ هُمُ الْفائِزُونَ فى جَنّاتِ النَّعيمِ.
مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى اللَّهُ بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَإِنْ تَكْفُرُوا اَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الاَرْضِ جَميعاً فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً:
اى مردم، هر كس خدا و رسولش و على و امامانى را كه ذكر كردمعليهم السلام اطاعت كند به رستگارى بزرگ دست يافته است.
اى مردم، كسانى كه براى بيعت با او )اميرالمؤمنينعليه السلام( و قبول ولايت او و سلام كردن به عنوان »اميرالمؤمنين« با او، سبقت بگيرند آنان رستگارانند و در باغهاى نعمت خواهند بود.
اى مردم، سخنى بگوييد كه به خاطر آن خداوند از شما راضى شود، و اگر شما و همه كسانى كه در زمين هستند كافر شوند به خدا ضررى نمىرسانند.
25. عظمت شيعه در بهشت = بهشت / آيه »ثُمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتابَ الَّذِينَ اصْطَفَيْنا مِنْ عِبادِنا . فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِنَفْسِهِ وَ...«
26. غدير برات بهشت××× 1 غدير در قرآن: ج 3 ص 304. ×××
عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير در ماجرا و خطبه غدير و كلمات معصومينعليهم السلام، 22 عنوان است كه به ترتيب از كليات آغاز مىشود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر اتفاق افتاده است. يكى از آنها »روز برات بهشت« است:
غدير پايان يك انتظار براى به دست آوردن براتِ بهشت بود. ولايت اهلبيتعليهم السلام كليد جنت بود كه جز خدا كسى نمىتوانست آن را در دست مردم گذارد، و اين گونه است كه در بهشت خواهند گفت: »الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ« .××× 2 اعراف / 43. ×××
براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن / معرفى قرآنىِ غدير.
27. قصر غدير در بهشت××× 1 اسرار غدير: ص 243 - 241. چهارده قرن با غدير: ص 232 231. ×××
در آسمانها روز غدير را مىشناسند و اكنون آغاز پانزدهمين قرنى است كه حتى در يك سال آن جشن غدير ترك نشده است. از جمله نثار حضرت زهراعليها السلام در جشن غدير در آسمانهاست:
امام رضاعليه السلام از پدرش امام موسى بن جعفرعليه السلام از جدش امام صادقعليه السلام نقل مىفرمايد كه فرمود:
روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلا است. در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاك آن از مشك و عنبر است. در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل. در كنارههاى اين نهرها درختانى از انواع ميوهها قرار دارد، و بر آن درختان طيورى هستند كه بدنهاى آنها از لؤلؤ و بالهايشان از ياقوت است و به انواع صداها مىخوانند.
روز غدير كه فرا مىرسد اهل آسمانها وارد اين قصر مىشوند و تسبيح و تقديس و تهليل مىگويند. آن پرندگان هم به پرواز در مىآيند و خود را به آب مىزنند، و سپس در آن مشك و عنبر مىغلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مىآيند و آن عطرها را بر آنان مىپاشند. ملائكه در روز غدير »نثار فاطمهعليها السلام«××× 2 نثار فاطمهعليها السلام همان ميوههاى درخت طوبى است كه در شب زفاف حضرت، به امر الهى از آن درخت در آسمانها پخش شد و ملائكه آنها را به عنوان يادگار برداشتند. بحار الانوار: ج 43 ص 109. ××× را به يكديگر هديه مىدهند. وقتى آخرين ساعات روز غدير فرا مىرسد ندا مىآيد: »به مراتب و درجات خود برگرديد كه به احترام محمدصلى الله عليه وآله و علىعليه السلام تا سال آينده در چنين روزى، از لغزش و خطر در امان خواهيد بود« .××× 3 بحار الانوار: ج 37 ص 163. عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 221. ×××
28. ورود غدير و قربان و فطر و جمعه به بهشت××× 1 اسرار غدير: ص 235 - 233. ×××
احاديثى در فضيلت عيد غدير و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان معصومينعليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادقعليه السلام است. از جمله حضرت فرمود:
روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مىبرند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. »روز غدير خم« در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است. خداوند تعالى بر غدير ملائكه مقربين را موكل مىكند كه رئيسشان جبرئيل است، و انبياء مرسلين را كه رئيسشان حضرت محمدصلى الله عليه وآله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيسشان اميرالمؤمنينعليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيسشان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند. اينان »غدير« را همراهى مىكنند تا آن را وارد بهشت نمايند.××× 2 عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 212. ×××