آیه ۷ مائده و غدیر

از ویکی غدیر
نسخهٔ تاریخ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۲۳ توسط Modir (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «== «وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّه عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

«وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّه عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ...»[۱]

يكى از آياتى كه در مدينه و پيش از سفر حجةالوداع بر پيامبر صلى الله عليه وآله نازل شد اين آيه بود:

«وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّه عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللَّه إِنَّ اللَّه عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» :

«به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما و پيمانى كه از شما گرفت آنگاه كه گفتيد: شنيديم و اطاعت نموديم و تقواى خدا را پيشه كنيد كه خدا به آنچه در سينه‏ هاست آگاه است» .

اين آيه از دو بُعد قابل بررسى است:

موقعيت تاريخى

پس از نزول آيه «النَّبِىُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ...» در مسير پيامبر صلى الله عليه وآله به سوى غدير و با اين اقرار كه مردم در برابر مقام «اولى به نفس بودن پيامبرصلى الله عليه وآله» نمودند، آيه ‏اى ديگر به عنوان سند و شاهدى از اين اعتراف نازل شد: «وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ميثاقَهُ الَّذى واثَقَكُمْ بِهِ اِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ اَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللَّهِ اِنَّ اللَّهَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» : «نعمت خدا بر شما و پيمان او را به ياد آوريد كه با شما ميثاق بست، آنگاه كه گفتيد: شنيديم و اطاعت كرديم، و تقواى خدا را پيشه كنيد كه خداوند به باطن قلب‏ ها آگاه است»[۲]


توضيح اينكه: در پىِ نزول آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» در مدينه و سؤال مردم از معناى آن و پاسخ پيامبر صلى الله عليه وآله كه «سمع و طاعت مطلق» است، مردم بر اين ولايت اقرار كردند و پيمان بستند كه وفادار بمانند، و اين عهد را با جمله «سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» اعلان كردند. متعاقب اين پيمان آيه نازل شد كه اين عهد و پيمان را به ياد داشته باشيد، چرا كه زمينه ‏هاى مختلفى براى شكستن آن در پيش بود.

حذيفه يمانى پس از آنكه نزول آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ...» را در مدينه به عنوان مقدمه ‏اى بر سفر غدير ذكر مى‏ كند، در دنباله ماجرا با ذكر ارتباط محتواى آيه با غدير تصريح به نزول آن در آغاز اين داستان پر ماجرا مى‏ نمايد:

گفتند: يا رسول اللَّه! اين كدام ولايت است كه شما در آن بر ما از خودمان سزاوارتريد؟ حضرت فرمود: سمع و طاعت در آنچه دوست بداريد يا خوش نداريد. ما هم گفتيم: «سَمِعْنا وَ اطَعْنا» . اينجا بود كه خداوند اين آيه را نازل كرد: «وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّه عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» : «بياد آوريد نعمت خدا را بر شما، و پيمانى كه با شما بست آنگاه كه گفتيد: شنيديم و اطاعت كرديم».[۳]

در روايات ديگرى نزولِ اين آيه پس از نزولِ آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ ...» در بازگشت از مكه به غدير ذكر شده است. عبارت چنين است: فَاَنْزَلَ: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ...» ثُمَّ اَنْزَلَ: «اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّه عَلَيْكُمْ ...»[۴]؛ كه به هر حال اصل نزول آيه در موسم غدير مسلّم است.

تحليل اعتقادى

نزول اين آيه در چنين موقعيتى، با هدفِ خاطر نشان ساختن پيمان‏ هاى بعدى بر سر همين مسئله ولايت صورت گرفت؛ چرا كه در حديثى امام محمد باقر عليه السلام درباره همين آيه شريفه می فرمايد: ميثاق و پيمان (كه در آيه ذكر شده) آن چيزى است كه خداوند در حجةالوداع بيان كرد ... ، كه نصب اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به عنوان امام همه خلق است.[۵]

در حديث ديگرى در تفسير همين آيه شريفه مى‏ فرمايد: آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه وآله پيمان ولايت را از مردم گرفت گفتند: سَمِعْنا وَ اطَعْنا، ولى سپس پيمان خداوند را شكستند.[۶]

اينك با مرورى بر پيمان بستن‏ هاى متعدد مردم در مقاطع مختلف غدير در مى‏ يابيم كه ميثاق واحدى در جلوه‏ هاى مختلف بر حسب مسير واقعه بوده، كه هر يك ديگرى را مؤكدتر مى ‏كند و نزول آيه در شأن همه اين موارد مى ‏تواند باشد:

بار اول در مدينه براى ولايت پيامبرصلى الله عليه وآله «سَمِعْنا وَ اطَعْنا» گفتند.

بار دوم در اواخر خطابه غدير بود كه حضرت از مردم اقرار لسانى گرفت و صراحتاً كلمه عهد و پيمان را به ميان آورد و بدين صورت پيمان دوم به انجام رسيد، آنجا كه فرمود:

فَقُولُوا بِأجْمَعِكُمْ: انّا سامِعُونَ مُطيعُونَ ... ، لا نَرْجِعُ عَنِ الْعَهْدِ وَ لا نَنْقُضُ الْميثاقَ ... . فَالْعَهْدُ وَ الْميثاقُ لَهُمْ مَأْخُوذٌ مِنّا مِنْ قُلُوبِنا وَ أنُفِسنا وَ ألْسِنَتِنا وَ ضَمائِرِنا وَ أيْدينا ... ، لا نَبْتَغى بِذلِكَ بَدَلاً وَ لا يَرَى اللَّه مِنْ انْفُسِنا حِوَلاً[۷]:

پس همگى چنين بگوييد: ما شنيديم و اطاعت مى ‏كنيم ... ، از اين قول بر نمى‏ گرديم و پيمان را نمى‏ شكنيم ... . پس براى آنان عهد و پيمان از ما گرفته شد، از قلب‏ هايمان و جان ‏هايمان و زبان‏ هايمان و ضمائرمان و دست‏ هايمان ... ، هرگز در پى تغيير اين عهد نيستيم و خداوند در اين باره از نفس هايمان دگرگونى نبيند.

بار سوم با پايان يافتنِ خطبه، مردم به طرف منبر پيامبر صلى الله عليه وآله جلو آمدند و صداى مردم بلند شد: نَعَمْ، نَعَمْ! سَمِعْنا وَ أطَعْنا امْرَ اللَّه وَ امْرَ رَسُولِهِ بِقُلُوبِنا وَ انْفُسِنا وَ الْسِنَتِنا وَ ايْدينا : آرى، آرى! شنيديم و اطاعت مى‏ كنيم امر خدا و رسولش را با قلب‏ها و جان‏ها و زبان‏ها و دستانمان.[۸]

بار چهارم بيعت رسمى بود كه هم با پيامبر صلى الله عليه وآله و هم با اميرالمؤمنين ‏عليه السلام رسماً دست بيعت دادند و اين ميثاق الهى را به محكم ‏ترين شكل ممكن نشان دادند.

مى ‏بينيم هيچ پيمانى چنين مراحل بهم پيوسته و محكمى نداشته، و هيچ پيمان مستحكمى اين گونه زير پا گذاشته نشده است. پس جا دارد خداوند آن را به رخ مردم بكشد و يادآور شود كه: «وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّه عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» ، و از مردم بخواهد كه در اين باره از خدا بترسند كه خدا از نيت قلب ‏ها آگاه است: «وَ اتَّقُوا اللَّه إِنَّ اللَّه عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» .

يكى از جلوه ‏هاى قرآنى غدير كه مورد غفلت قرار گرفته، فرازهاى دعا و زياراتى است كه در آنها به تبيين و تفسير آيات مربوط به واقعه غدير پرداخته شده است. در بسيارى از دعاها و زيارات -  به خصوص آنچه مربوط به شب و روز غدير است -  ناگفته‏ هايى از مسئله غدير به چشم مى‏ خورد كه در هيچ روايت ديگرى يافت نمى ‏شود. در مواردى شأن نزول آيات و در مواردى استشهاد به آيه‏ هاى قرآن و در مواردى مصداق قرار دادن غدير براى آيه مزبور مطرح شده است. از جمله اين موارد است:

«وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ، إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ للَّهِ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلى أَلاّ تَعْدِلُوا اعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوى وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ» :

«بياد آوريد نعمت خدا را بر شما و پيمانى كه از شما گرفته آنگاه كه گفتيد: شنيديم و اطاعت كرديم، و تقوى را به كار بنديد كه خداوند از راز سينه ‏ها آگاه است. اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد به خاطر خدا استوار و بر عدالت شاهد باشيد، و كينه ‏توزى با قومى باعث نشود كه بى‏عدالتى نماييد. عدل پيشه كنيد كه آن به تقوى نزديك‏تر است و تقوا پيشه كنيد كه خداوند به آنچه انجام مى ‏دهيد آگاه است.

«وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ»[۹]:

«و چنين بوديم كه روز قيامت را تكذيب مى‏ كرديم».

اين آيه و دعاى مربوط به آن از دو بُعد قابل بررسى است:

متن دعا

امام صادق ‏عليه السلام درباره ملاقات دو مؤمن با ولايت در غدير، دستور داده اند كه وقتى به يكديگر مى ‏رسند چنين بگويند:

الْحَمْدُ للَّهِ الَّذى اكْرَمَنا بِهذَا الْيَوْمِ وَ جَعَلَنا مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَ جَعَلَنا مِنَ الْمُوفينَ بِعَهْدِهِ الَّذى عَهِدَهُ الَيْنا وَ ميثاقِهِ الَّذى واثَقَنا بِهِ مِنْ وِلايَةِ وُلاةِ امْرِهِ وَ الْقُوّامِ بِقِسْطِهِ وَ لَمْ يَجْعَلْنا مِنَ الْجاحِدينَ وَ الْمُكَذِّبينَ بِيَوْمِ الّدينِ:

سپاس خدايى را كه ما را به اين روز اكرام فرموده و ما را از مؤمنين و وفا كنندگان به پيمانش -  كه با ما عهد بسته و ميثاقى كه با ما پيمان بسته -  قرار داده، كه آن پيمان صاحب اختيارى واليان امرش و قائمين به عدلش است، و خدا را شكر كه ما را از منكرين و تكذيب كنندگان به روز قيامت قرار نداده است.[۱۰]

نتيجه اعتقادى

در اين فراز از دعا دو آيه قرآن تضمين شده است. يكى آيه ميثاق كه فعل آن به خاطر سياق دعا از ضمير خطاب به متكلم برگردانده شده و به جاى «واثَقَكُمْ» كلمه «واثَقَنا» آمده است. ديگرى آيه سوره مدثر است كه جمله «كُنَّا نُكَذِّبُ» به صورت اسم فاعل و كلمه «الْمُكَذِّبينَ» آورده شده است.

از اين دعايى كه براى ملاقات برادران مؤمن در روز غدير آموخته ‏اند، دو نكته مهم فرا مى‏ گيريم كه در واقع تفسير دو آيه قرآن است:

نكته اول: واليان امر خدا

پيمانى كه خدا با ما به نام ولايت بسته بايد تفسير شود. در اين دعا با نسبت دادن «وُلاة امر» و نيز «قائمين به عدل» به خدا با ضمير «ه» به ما مى ‏فهماند كه اگر ما ولايت را پذيرفته‏ ايم به خاطر آن است كه واليان امر از طرف خداوند تعيين شده ‏اند، و آنكه بتواند عدالت واقعى را بر قرار كند كسى است كه از طرف خدا براى اين كار منصوب شود.

درباره اين آيه دو حديث وارد شده كه عمق مطلب را روشن‏ تر مى ‏نمايد:

الف. اطاعت اگر چه خوشمان نيايد

حذيفة بن يمان مى‏گويد: وقتى آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ» نازل شد، پرسيدند: يا رسول ‏اللَّه، اين ولايتى كه شما از خود ما بر ما صاحب اختيارتريد، كدام است؟ فرمود: گوش به فرمان بودن و اطاعت در آنچه خوشتان بيايد يا شما را خوش نيايد.

پگفتيم: گوش به فرمانيم و اطاعت مى‏كنيم. اينجا بود كه آيه نازل شد:«وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى‏واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا» .[۱۱]

ب. اطاعت ياد نعمت است

درباره آيه «وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ...» فرمود: هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله بر مردم پيمان ولايت را گرفت گفتند: شنيديم و اطاعت مى‏ كنيم، ولى بعد پيمان خود را شكستند.[۱۲]

نتيجه اين است كه ما با خداوند متعال پيمان بسته ‏ايم كه فقط منصوب شدگان از طرف او را به صاحب اختيارى خود بپذيريم، و در اين باره از آنچه در توان داريم دريغ نكنيم.

نكته دوم: انكار به معناى تكذيب

آيا انكار ولايت ارتباطى با انكار روز قيامت دارد؟ در اين دعا پس از آنكه از خداوند مى‏خواهيم ما را در ولايت ثابت قدم فرمايد متقابلاً مى‏گوييم: ما را از منكرين قرار مده؛ و با اشاره به آيه قرآن انكار ولايت را تكذيب روز قيامت به حساب مى‏آوريم.


اين بدان معنى است كه اگر كسى اين دستور و پيمان الهى را زير پا مى‏گذارد گويا قبول ندارد كه روزى در پيشگاه الهى بايد پاسخگوى سؤال درباره آن باشد، وگرنه چه پاسخى در برابر سؤال روز قيامت خواهد داشت.

  در عرفات در سفر حجةالوداع، جبرئيل نازل شد و با اشاره به آيه 7 سوره مائده »وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ميثاقَهُ الَّذى واثَقَكُمْ بِهِ« -  كه در مدينه قبل از سفر نازل شده بود -  اين پيام را آورد:


»اى محمد، خداوند عز و جل به تو سلام مى‏رساند و مى‏فرمايد: اجل تو نزديك شده و مدت تو پايان يافته است؛ و من تو را به سوى آنچه چاره‏اى و فرارى از آن نيست )يعنى مرگ( خواهم برد. اكنون عهد خويش را بسپار و وصيت خود را پيش بينى نما؛ و آنچه از علم و ميراث علوم انبياى قبل از توست واسلحه و تابوت و همه آنچه از نشانه‏هاى پيامبران نزد توست به وصى و خليفه بعد از خود تحويل ده، كه او حجت تمام عيار من بر خلقم على بن ابى‏طالب است.


او را به عنوان علامت براى مردم به پا دار و عهد و پيمان و بيعت او را تجديد كن، و به آنان ياد آورى كن آنچه از آنان تعهد گرفته‏ام از بيعتم و پيمانى كه با آنان محكم كرده‏ام، و عهدى كه با آنان داشته‏ام درباره ولايت وليم و صاحب اختيار آنان و هر مرد و زن مؤمنى، يعنى على بن ابى‏طالب« .


آنگاه خداوند با اشاره به آيه 3 سوره مائده »اليَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ« -  كه هنوز نازل نشده بود -  ارتباط كمال دين را با ولايت على‏عليه السلام بيان كرد ... .××× 1 بحار الانوار: ج 37 ص 203 202 151. عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 297 177 176  52 51. الاحتجاج: ج 1 ص 66 . ×××


  هنگامى كه نماز صبح دوشنبه هيجدهم ذى‏الحجة در مسير بازگشت از حجةالوداع به سوى غدير خم خوانده شد و كاروان به حركت خود به سمت غدير ادامه داد و حدود پنج ساعت ديگر از راه باقى مانده بود، پيامبرصلى الله عليه وآله اميرالمؤمنين‏عليه السلام را فرا خواند و نزول آيه تبليغ را خبر داد.


بقيه مسير با سرعت بيشترى طى شد و پيامبرصلى الله عليه وآله براى اجراى فرمان الهى عجله نشان داد. همزمان آيه 7 سوره مائده كه در مدينه قبل از سفر حج نازل شده بود تكرار شد: »وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ ميثاقَهُ الَّذى واثَقَكُمْ بِهِ اِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ اَطَعْنا« : »به ياد آوريد نعمت خدا را بر شما و پيمانى را كه با شما محكم نمود آنگاه كه گفتيد: پذيرفتيم و اطاعت مى‏كنيم« .


اين پيمان اشاره به »سَمِعْنا وَ اَطَعْنا« بود كه مردم قبل از حركت به سوى مكه در مدينه درباره آيه »النَّبِىُّ اَوْلى بِالْمُؤْمِنينَ ...« گفتند، و اكنون نتايج آن را در غدير با »مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ« مى‏گرفتند.××× 1 تفسير برهان: ج 1 ص 488 ح 2. عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 115. ×××


  در مورد آيه ميثاق كتابى ارزشمند و جامع تأليف شده، كه حاوى نكات و دقائق ارزشمندى است. لازم است در اينجا اين كتاب گرانسنگ معرفى شود:


»آيه ميثاق غدير« ، غلامرضا صادقى‏فرد، فارسى، چاپى، تاسوعا، مشهد، چاپ اول، سال 1393 ش، وزيرى، 998 ص. در اين كتاب طى نوزده فصل، مفصل در مورد آيه ميثاق: »و اذكروا نعمة اللَّه عليكم و ميثاقه الذى واثقكم به...« و از جهات مختلف در مورد اين آيه شريفه سخن گفته است.


فهرست اين كتاب از اين قرار است:


خطبه پيامبر رحمت‏صلى الله عليه وآله در غدير خم

مقدمه


فصل اول: پيشگفتارى بر تحليل آيه ميثاق غدير

1-  فضاى نزول آيه ميثاق غدير

2-  نگاهى به خط سير حكومت حاكمانى با نام سقيفه

3-  تحريف‏هاى ويژه در آيات و روايات امامت و ولايت و غدير خم

4-  تصويرهاى دگرگون شده از روزهاى آخر حيات پيامبرصلى الله عليه وآله

5 -  تصاويرى مغاير با تصاوير قرآنى و روايى

6 -  تصوير كتاب خدا از روزهاى آخر حيات پيامبرصلى الله عليه وآله

7-  تصوير روايات عامه از روزهاى آخر حيات پيامبرصلى الله عليه وآله

8 -  معرفى اجمالى افرادى كه در برابر غدير مقاومت و فعاليت مى‏كردند

9-  نقش يهوديان در جامعه اطراف پيامبر خداصلى الله عليه وآله و در مقابله با غدير

10-  سرنوشت واقعه غدير خم در زمان حاكمان پس از پيامبر خداصلى الله عليه وآله

11-  آيه ميثاق غدير و واقعه غدير خم


فصل دوم: مرورى بر "آيه ميثاق غدير"


فصل سوم: كلمه‏ها و تركيب‏هاى آيه ميثاق غدير

1-  »و...«

2-  »اذكروا«

3-  »نعمة«

4-  »اللَّه«

5 -  »عليكم«

6 -  »ميثاقه«

7-  »الذى«

8 -  »واثقكم به«

9-  »اذ«

10-  »قلتم«

11-  »سمعنا و اطعنا«

12-  »اتقوا«

13-  »انّ«

14-  »عليم بذات الصدور«


فصل چهارم: نعمت و ميثاق خدا در زمان و مكانى ويژه و راه ذكر آن

1-  كتاب‏هاى تمام پيامبران‏عليهم السلام »ذكر« است

2-  ذكر بودن ويژگى مشترك قرآن و كتاب‏هاى آسمانى ديگر

3-  ذكر بودن مبدأ عرشى قرآن و ساير كتاب‏هاى آسمانى و تمام نازل شده‏ها

4-  خاتم پيامبران‏صلى الله عليه وآله نيز »ذكر« است

5 -  نزول رسول‏خداصلى الله عليه وآله به زمين

6 -  »اهل ذكر« اهل پيامبرصلى الله عليه وآله

7-  فرمان "اذكر" و فرمان "ذكر"

8 -  آموزش عملى ذكر كردن )هذا ذكر...(

9-  ذكر نعمت و ميثاق خدا در روز و ساعتى مشخص


فصل پنجم: فرمان به ذكر تنها نعمتى كه خدا آن را نعمت مى‏داند

1-  تنها نعمتى كه خدا جل جلاله آن را نعمت مى‏داند

2-  تلاشى براى شناخت اين يك نعمت


فصل ششم: عهد، مبايعه، ميثاق، اقرار و اداى شهادت

1-  عهد

شكستن عهد

2-  مبايعه و بيعت

الف. كيفيت مبايعه

ب. اقدام براى مبايعه

ج. شكستن مبايعه

3-  ميثاق

شكستن ميثاق

4-  اقرار

الف. موارد اطاعت

ب. نقطه مقابل اقرار

5 -  اداى شهادت

6 -  نتيجه بحث

فصل هفتم: »سمعنا و اطعنا« تعهدى قطعى براى هميشه

1-  ميثاق و اقرار و شهادت

2-  عهدى با عبارت »سمعنا و اطعنا«

3-  تعهد قطعى، هم نسبت به سمع و هم نسبت به اطاعت

4-  اقرار رسمى مؤمنان


فصل هشتم: مواثقه با ميثاق خدا

1-  ميثاق خدا

2-  ميثاق فردى و ميثاق جمعى

3-  راهى براى مواثقه ميثاق خدا


فصل نهم:

1-  ذكر نعمت و ميثاق خدا

2-  ذكر نعمت

3-  ذكر ميثاق

4-  ذكرى پيوسته و براى هميشه

5 -  ذكر نعمت يا شكران

6 -  رابطه »ذكر« با تبليغ شاهدان به غايبان


فصل دهم: اقرارى همگانى در يك واقعه

1-  اعمال همگانى و اعمال جمعى

2-  جنس اعطاى نعمت در آيه ميثاق غدير

3-  ميثاق در آيه ميثاق غدير

4-  اقرار در آيه ميثاق غدير

5 -  دلالت واژه »اذ« براى نعمت و ميثاق

6 -  مواثقه ميثاق از راه اقرار

7-  نتيجه مهم

فصل يازدهم: سمع و طاعت مطلق

1-  حق اطاعت مطلق و عصمت

الف. عصمت اولوالامر

ب. اطاعت مطلق از افرادى كه معصومند


فصل دوازدهم: تحليلى از آيه ميثاق غدير

1-  مقطع اول: »و اذكروا نعمه اللَّه عليكم«

1. مخاطبان آيه

2. ويژگى‏هاى ذكر

3. ويژگى‏هاى نعمت

الف. يك نعمت نه نعمت‏هايى بى‏شمار

ب. نعمتى فقط براى مؤمنان

ج. نعمتى در دايره اعتقادات، نه در دايره احكام

د. نعمتى هميشگى و همگانى

ه  . نعمت براى مؤمنانى كه اين نعمت را »ذكر« مى‏كنند

و. نعمتى كه جريان آن، به ذكر كردن آن وابسته است

ز. وجوب شكر اين نعمت

ح. مرورى بر ويژگى‏هاى اين نعمت

2-  مقطع دوم: »يثاقه الذى و اثقكم به«

1. ميثاق

2. ذكر ميثاق

3. ويژگى‏هاى ميثاق

الف. ميثاقى بى‏مانند

ب. ميثاقى كه اخذ نشده و بلكه مواثقه شده است

ج. ميثاقى با اقدام الهى

د. ميثاقى هميشگى و همگانى

ه  . گناه نقض اين ميثاق

و. مرورى بر ويژگى‏هاى اين ميثاق

3-  مقطع سوم: اذ قلتم سمعنا و اطعنا

1. اقرار رسمى و همگانى مؤمنان

2. اقرار عملى در كنار ميثاق

3. همزمانى اعطاى نعمت و مواثقه ميثاق با اقرار

4. »اداى شهادت« پس از اين »اقرار«

5 . ويژگى‏هاى اين اقرار

4-  مقطع چهارم: »اتقو اللَّه ان اللَّه عليم بذات الصدور«

1. هشدار مقطع پايانى آيه

2. حركت منافقان

3. غافلگير شدن منافقان

4. فاصله واقعه تا نزول آيه

5 . تصميم‏هاى خطرناك منافقان

6 . جدّى بودن اين خطر

7. خطرى در ايام يأس كافران

8 . عدم حضور كافران در محيط نزول اين آيات

9. خبرى براى دو آگاهى، مؤمنان از خطر، منافقان از قدرت

10. مرورى بر نتيجه‏ها

بررسى نتيجه‏ها و تحليل آيه در يك نگاه


فصل سيزدهم: تلاشى براى شناخت نعمت و ميثاق و اقرار و شهادت آيه ميثاق غدير

1-  پيشنهادهايى براى شناخت نعمت و ميثاق

2-  عدم سازگارى اين پيشنهادها با آيه

3-  مرورى بر ويژگى‏هاى نعمت، ميثاق، اقرار و نيز هشدار پايان آيه

4-  گامى براى شناخت اين واقعه

الف. با استفاده از هدايت همين آيه

ب. با استفاده از هدايت آيه اكمال

ج. با استفاده از هدايت آيه تبليغ

د. با استفاده از هدايت  آيه اولوالامر و آيه ولايت

ه  . با استفاده از هدايت آيات تطهير، صادقان و مباهله

5 -  جمع‏آورى اطلاعات و نتيجه‏گيرى

6 -  غدير خم، جايگاه اعطا و اتمام نعمت و مواثقه ميثاق و اقرار و اداى شهادت


فصل چهاردهم: واقعه غدير خم

1-  نام »ميثاق غدير« بر روى هفتمين آيه از سوره مائده

2-  مرورى گذرا بر بخش‏هايى از خطبه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير خم

3-  نقل واقعه غدير خم توسط غير اماميه، البته به روشى خاص

4-  نكاتى چند در گزارش مسلم نيشابورى از غدير خم


فصل پانزدهم: مذاكره ذكر نعمت و ميثاق خدا در غدير خم بخشى از »تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر«

1-  عواقب امتناع از ذكر نعمت و ميثاق خدا در غدير خم

2-  تبليغ شاهدان به غايبان

3-  زمان صدور اين فرمان و موضوعى كه بايد تبليغ شود

4-  روند تبديل »غايبان« به »شاهدان«

5 -  ايجاد جريانى به نام جريان »ذكر«

6 -  هم‏نوايى جريان اين »ذكر« و جريان اين »تبليغ«

7-  مذاكره همگانى ذكر يعنى »تواصى«

8 -  دو شرط فراموش شده نجات، تواصى به »الحق« و تواصى به »الصبر«

9-  عاقبت گريز از تواصى به آنچه تواصى به آن واجب است

10-  ذكر زبانى و ذكر كتابى

11-  حكم فردى كه مى‏تواند در مورد غدير خم بنويسد و ننويسد

فصل شانزدهم: اقرار و ذكر نعمت و ميثاق خدا در غدير خم همه در سوره مباركه حمد

1-  سوره حمد در خطبه پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير خم

2-  تاريخچه اين بحث از اين كتاب

3-  آموزش، اقرار و ميثاق توحيد و نبوت و معاد در سوره حمد

4-  تمام غدير خم در سوره مباركه حمد

الف. »صراط مستقيم« كليد ورود به موضوع بحث جارى

ب. تنها يك صراط به نام »الصراط المستقيم«

ج. معرفى »الصراط المستقيم« از راه نعمت

د. معرفى تنها نعمت خدا جل جلاله

ذكر نعمت غدير خم در سوره حمد

ميثاقى از نوع ميثاق غدير خم در سوره حمد

ز. اقرارى پشت اقرار، اقرارى از نوع اقرار غدير خم

نزول تمام سوره درباره صراط مستقيم خداوند

5 -  »صراط اللَّه« صراط نعمت داده شدگان

6 -  »صراط اللَّه« خودِ نعمت داده شدگان هستند

7-  مرضات خداوند، مرضات نعمت داده شدگان است

8 -  اختصاص سوره حمد به نعمت داده شدگان

9-  »اعطاى نعمت« و »اقرار« و »ميثاق« همه به صورت دسته جمعى

الف. دسته جمعى بودن اعطاى نعمت و اقرار و ميثاق در سوره حمد

ب. اجتماعى با محوريت »الذين انعمت عليهم«

ج. يك محور براى تنها جامعه الهى

د. نگاهى به دلالت وجود عناوين مختلف براى محوريت تنها جامعه الهى


فصل هفدهم: ميثاقى براى بعثت دوازده نقيب پيامبرصلى الله عليه وآله

بعثت اين نقبا و كتاب‏هاى عامه

فصل هجدهم: »اشهد ان علياً اميرالمؤمنين و ولى اللَّه« سومين شهادت اذان، بخشى از فرمان خدا در آيه ميثاق غدير

1-  بهترين ذكر براى شهادت ثالثه

2-  وجوب شهادت ثالثه

الف. »اهدنا الصراط المستقيم« يعنى »اشهد ان علياً ولى اللَّه«

ب. آيه ميثاق غدير و حكم شهادت ثالثه در اذان

1. اداى شهادت  ثالثه به عنوان بخشى از واقعه غدير

2. اداى شهادت ثالثه به عنوان بخشى از فرمان »اذكروا«

يك. فرمان خدا به »ذكر كردن« و »ذكر زبانى«

دو. عموميت و اجراى استمرارى اين فرمان و نيز »ذكر زبانى«

سه. وابستگى »ذكر زبانى« به الفاظ »ذكر«

چهار. وضعيت »ذكر نعمت و ميثاق« در كتاب خدا

پنج. »نعمت« و »ميثاق« كه بايد »ذكر« شود

شش. نتايج حاصل از اين بحث‏ها

ج. فرمان »ليبلغ الشاهد الغائب« و حكم شهادت ثالثه در اذان

1. نگاهى به واژه »تبليغ«

2. نگاهى به واژه »شاهد«

3. نگاهى به واژه »غايب«

4. رسالتى كه شاهدان بايد آن را به غايبان تبليغ كنند

5 . وظيفه شاهدان تبليغ ولايت مولى اميرمؤمنان‏عليه السلام به ديگران

6 . بهترين زمان براى انجام وظيفه اين تبليغ

7. اداى قطعى شهادت به ولايت اميرمؤمنان‏عليه السلام در حجةالوداع

3-  امتناع از اداى اين شهادت و يا مانع شدن از آن


فصل نوزدهم: تعهد خداوند در برابر ميثاق خودش، ميثاق غدير خم

1-  تعهد خداوند

2-  خداوند در مورد اعمالش مورد پرسش و بازخواست قرار نمى‏گيرد

3-  وعده‏هاى خدا و عمل كردن بر اساس وعده‏ها

4-  هدايت مؤمنان يكى از تعهدهاى قطعى الهى

5 -  نصرت و فلاح مؤمنان، يكى ديگر از تعهدهاى الهى

6 -  پذيرش ولايت مؤمنان، يكى ديگر از تعهدهاى قطعى خدا

7-  خدايا ! بپذير ولايت هر فردى را كه ولايت امير ابرارعليه السلام را بپذيرد

8 -  و اين ميثاق خداست و ميثاق خدا به خدايى خدا هميشه زنده است


  همچنين مراجعه شود به عنوان: قرآن /  آيه »وَ هُوَ الَّذِى أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ فَمُسْتَقَرٌّ وَ مُسْتَوْدَعٌ، قَدْ فَصَّلْنَا الْآياتِ لِقَوْمٍ يَفْقَهُونَ« .

  1. مائده /  ۸،۷ . غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۵ و ج ۳ ص۳۸۹ - ۳۹۱. واقعه قرآنى غدير: ص ۶۹،۲۶،۱۱ .
  2. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۷،۲۹۶. الاقبال: ص ۴۵۹،۴۵۳.
  3. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۹۶. الاقبال: ص۴۵۳ - ۴۵۹.
  4. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۱۵ ح ۱۵۱.
  5. فقه القرآن (راوندى) : ج ۲ ص ۲۸۴. مستدرك الوسائل: ج ۱۷ ص ۶۱ ح ۱۳.
  6. بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۷۰ ح ۴۶. تفسير القمى: ج ۱ ص ۳۶۷.
  7. اسرار غدير: ص ۱۵۸،۱۵۷ بخش ۱۱.
  8. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۱۷ ح ۱۳۳.
  9. مدّثر /  ۴۶.
  10. عوالم العلوم: ج 3/15 ص 215. الاقبال: ص 475.
  11. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۷.
  12. تفسير القمى: ج ۱ ص ۱۶۳.