حَشرِ اميرالمؤمنين عليه السلام و شيعيان حضرت
حَشرِ اميرالمؤمنين عليه السلام و شيعيان حضرت [۱]
در غدير كتاب الهى با حيات مردم عجين گرديد، به صورت جزء لا ينفكّى كه تا حوض كوثر عضو جدايى ناپذير زندگى مسلمانان خواهد بود. پيامبرصلى الله عليه وآله هم در خطبه غدير اين مفهوم را به شكل هاى مختلف از جمله حديث حديث رايات در روز قيامت بيان فرمود.
آنچه در اينجا قابل ذكر است اشاره حضرت به حشر اميرالمؤمنين عليه السلام به عنوان قائد الغرّ المحجّلين (پيشواى پيشانى سفيدان) در حديث رايات است:
امت من بر سر حوض كوثر در پنج گروه و با پنج پرچم وارد مى شوند:
اول آنان رايت گوساله امت من است... . سپس رايت فرعون امتم بر سر حوض وارد مى شوند كه اكثر مردم اينانند كه توسط او از راه راست منحرف شده اند ... . سپس رايت هامان امتم كه امام پنجاه هزار نفر از آنان است نزد من مى آيند... . سپس رايت مِخْدَج نزد من مى آيد كه امام هفتاد هزار نفر از امت من است و من دست او را مى گيرم... .
سپس رايت اميرالمؤمنين و قائدِ پيشانى سفيدان نزد من وارد مى شود. من بپا مى خيزم و دست او را مى گيرم، و در اين حال روى او و اصحابش سفيد مى شود. مى گويم: بعد از من درباره ثِقلين چه رفتارى داشتيد؟ مى گويند: ثقل اكبر را تابع شديم و آن را تصديق نموديم، و ثقل اصغر را كمک كرديم و يارى نموديم و همراه او به شهادت رسيديم. من مى گويم: سيراب و آب نوشيده باز گرديد. آنان جرعه اى مى نوشند كه بعد از آن هرگز تشنه نمى شوند. روى امامشان همچون خورشيد طالع است، و روى آنان مانند ماه چهارده شبه و همچون نورانى ترين ستاره در آسمان است... .
- ↑ غدير در قرآن: ج ۳ ص ۱۷۸ - ۱۷۶.