تحلیل کلمه مولی
تحليل كلمه »مولى«××× 1 غدير در قرآن: ج 1 ص 28. ×××
در مورد تحليل كلمه مولى و مفهموم صاحب اختيار دو نكته قابل تأمل است:
1- پيش زمينه مولى
با يك نگاه - حتى گذرا - به ماجراى غدير، مىبينيم كه جرقّه غدير از مسئله »ولايت« و »صاحب اختيارى مردم« آغاز شده و از همان ابتدا كه آيه »النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ...«××× 1 احزاب / 6 . ××× پيش از سفر حجةالوداع و در مدينه بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد، درباره اين ارتباط در ذهن مردم جاى گرفته است. حتى عظمت مسئله به خوبى جلوه كرده است كه فوراً درباره معنى و محدوده آن سؤال كردهاند.
با اين ذهنيت، آيا مضحكه نيست كه بگوييم پيامبرصلى الله عليه وآله آن جمعيت 120000 نفرى را در غدير جمع كرد تا بگويد: »على را دوست بداريد« ؟!! اينجاست كه اگر قضاياى تاريخى را با همه جوانب آن از آغاز تا انجام دنبال كنيم، تأثير عجيبى در درك و تحليل آن خواهد گذاشت و گاهى صورت ماجرا تغيير پيدا مىكند.
2- ولايت مطلقه
خط ارتباط غدير با قرآن بسيار زيبا به تصوير كشيده شده است، و جا دارد آن را اين گونه به خاطر بسپاريم:
قرآن ولايت نبوى را اثبات مىكند. پيامبرصلى الله عليه وآله همان آيه را در غدير به عنوان شاهد بر ولايت خود ذكر مىكند. آنگاه ولايت اميرالمؤمنين و امامانعليهم السلام را به عنوان تفريع و ادامه ولايت خود بيان مىكند. سپس اين ولايت را به معناى تصميم گيرندگان در همه امور مردم توضيح مىدهد. آنگاه با ذكر ولايت سه امام، استمرار آن را از بقيه فرازهاى غدير به ما مىفهماند.
تأكيد اين حديث بر جمله »لَيْسَ لَهُمْ مَعَهُ امْرٌ« است؛ يعنى با وجود آنان براى مردم اختيارى نيست. بايد گفت: قوام ولايت مطلقه امامانعليهم السلام به همين نكته است؛ يعنى اگر آنان صاحب فرمان على الاطلاق باشند، هيچ كس ديگرى و حتى خود كسى كه دربارهاش تصميم گيرى مىشود، نبايد حق دخالت و نظر در آن موضوع داشته باشد.
ضمانت چنين فرمان قاطعى عصمت الهى است كه فقط درباره امامانعليهم السلام وجود دارد؛ و هر كسى را متقاعد مىكند كه در برابر دستور و نظر مبارك معصومعليهم السلام خود را تخطئه نمايد و فرمان او را مقدم بداند، كه در واقع فرمان خدا را مقدم داشته است.