اهانت منافقین به امیر المومنین در غدیر
اهانت به اميرالمؤمنينعليه السلام پس از بيعت در غدير××× 2 واقعه قرآنى غدير: ص 136. سخنرانى استثنائى غدير: ص 34 - 29. اسرار غدير: ص 83 . ×××
منافقين در خلوت همچنان اقرار به شكست خود و عظمت ماجراى غدير مىنمودند. اين شكست آتش كينه آنان را شعلهور مىكرد، ولى چون خود را از هر تلاشى عاجز مىديدند براى خالى كردن غيظ خود دست به كارهاى احمقانهاى مىزدند و در دنياى كفر آميز خود به استهزاء مىپرداختند.
در حالى كه عدهاى از آنان كنار يكديگر جمع شده بودند و از آنچه اتفاق افتاده بود تأسف مىخوردند، سوسمارى از كنار آنان عبور كرد. يكى از آنان گفت: »اى كاش محمد اين سوسمار را به جاى على امير ما قرار مىداد«! ابوذر سخن آنان را شنيد و براى پيامبرصلى الله عليه وآله نقل كرد. حضرت سراغ آنان فرستاد و آنان را حاضر نمود و خبر ابوذر را برايشان بازگو كرد.
آنان در حالى كه ابوذر را در برابر خود مىديدند انكار كردند و بر اين انكار خود قسم ياد كردند! ولى از طرف خداوند بار ديگر آيه 74 سوره توبه در ردّ آنان آمد: »يَحْلِفُونَ بِاللَّهِ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ اِسْلامِهِمْ« : »به خدا قسم ياد مىكنند كه نگفتهاند در حالى كه سخن كفر را بعد از اسلامشان بر زبان آوردهاند« .
سپس پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: »آسمان سايه نينداخته و زمين بر خود حمل نكرده راستگوتر از ابوذر« ، و بعد از آن فرمود: »جبرئيل برايم خبر آورده كه روز قيامت قومى را مىآورند كه امام آنان سوسمار است! مواظب باشيد كه شما نباشيد«!! آنگاه آيه 71 سوره اسراء را شاهد آورده فرمود: خداوند تعالى مىفرمايد: »يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ اُناسٍ بِاِمامِهِمْ« : »روزى كه هر گروهى از مردم را با امامشان فرا مىخوانيم« .××× 1 بحار الانوار: ج 37 ص 163. عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 163. مناقب ابن شهرآشوب: ج 2 ص 242. ×××