پیش گیری پیامبر از کارشکنی منافقین در غدیر
پيشگيرى پيامبرصلى الله عليه وآله از كارشكنى منافقين××× 1 اسرار غدير: ص 24. ژرفاى غدير: ص 49. ×××
يكى از مسائلى كه پس از اعلام نزديكى شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله و طبعاً در روزها و ماهها و سالهاى اول پس از رحلت آن حضرت، اسلام را تهديد مىكرد و مىبايست به طور شفاف براى مردم بيان مىشد اقدامات منافقين بود.
آنچه مىتوانست همه نقشههاى منافقين را يكجا خنثى نمايد و اسلام را در جوّ اجتماعى آغشته به نفاق زمان پيامبرصلى الله عليه وآله بر حقيقت خود حفظ كند، و نيز براى جلوگيرى از انحرافات و مقابله با منافقين كه حتى با حضور پيامبرصلى الله عليه وآله توطئه مىكردند، تعيين و اعلان رسمى جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله لازم بود تا اقدامات آنان خنثى شود.
آن حضرت اين مهم را از آغاز بعثت خويش در هر فرصت مناسب بيان مىفرمود، و حتى بارها با سند و پشتوانه اجتماعى مطرح مىكرد، تا آنجا كه روزى اميرالمؤمنينعليه السلام را فراخواند و سپس به خادم خود دستور داد تا صد نفر از قريش و هشتاد نفر از ساير عرب و شصت نفر از عجم و چهل نفر از اهل حبشه را جمع نمايد. وقتى اين عده جمع شدند دستور داد ورقهاى بياورند.
سپس به آنان دستور داد مانند صف نماز در كنار يكديگر بايستند و فرمود: »اى مردم، آيا قبول داريد كه خداوند صاحب اختيار من است و به من امر و نهى مىنمايد و من در برابر سخن خدا حق امر و نهى ندارم« ؟
گفتند: آرى، يا رسول اللَّه. فرمود: »آيا من نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارتر نيستم و به شما امر و نهى مىكنم و شما در برابر سخن من حق امر و نهىنداريد« ؟ گفتند: بلى ، يا رسولاللَّه.
فرمود: هر كس كه خداوند و من صاحب اختيار اوييم اين على صاحب اختيار او است. او شما را امر و نهى مىكند و شما در برابر سخن او حق امر و نهى نداريد. خداوندا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد، و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس او را يارى كند، و خوار كن هر كس او را خوار كند. خداوندا تو شاهد من بر اينان هستى كه من ابلاغ كردم و دلسوزى نمودم.
سپس دستور داد آن ورقه )كه اين مطالب در آن نوشته شده بود( سه بار براى آنان خوانده شود. بعد سه بار فرمود: چه كسى از شما مايل است اين پيمان را باز پس گيرد؟ آنان سه مرتبه گفتند: به خدا و پيامبرش پناه مىبريم از اينكه گفته خود را باز پس گيريم.
بعد آن حضرت ورقه را بست و با مُهر يكايك آن جمع ورقه را مهر نمود و فرمود: اى على، اين نوشته را نزد خود نگه دار، و هر كس اين پيمان را شكست آن را برايش بخوان تا من در روز قيامت خصم او باشم.××× 1 فيض القدير: ص 394. ×××
80. پيشنهاد جايگزينىِ فردى به جاى علىعليه السلام××× 1 واقعه قرآنى غدير: ص 141. سخنرانى استثنائى غدير: ص 34 - 29. ×××
پس از اتمام خطبه غدير و بيعت همگانى با اميرالمؤمنينعليه السلام، چهارمين روشى كه منافقين براى شبهه اندازى در پيش گرفتند و به عنوان شگردى تازه آن را به ميان آوردند مسئله تبديل علىعليه السلام به شخص ديگرى بود.
آنان ابتدا اين مطلب را در بين خود مطرح كردند و گفتند: »اى كاش امام ديگرى غير از على براى ما قرار مىداد و به جاى او ديگرى را جايگزين مىكرد. قلبهاى ما هرگز طاقت ولايت على همراه با اطاعت او را ندارد. از پيامبرصلى الله عليه وآله بخواهيم كه او را براى ما به ديگرى تبديل كند. اى كاش على را امام قرار نمىداد و ما را امام قرار مىداد، يا اكنون كه او را امام قرار داده تغيير مىداد و ما را به جاى او قرار مىداد« .
آنگاه نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمدند و با گستاخى تمام اين درخواست را نزد آن حضرت مطرح كردند و سخنگوى آنان معاذ بن جبل يكى از امضا كنندگان صحيفه بود. جالبتر اينكه ابوبكر و عمر را به عنوان كسى كه جايگزين علىعليه السلام شود نام بردند!! و اين گونه پرده از منشأ توطئهها برداشته شد.
آنان گفتند: »يا رسول اللَّه، مردم تازه مسلمان شدهاند و راضى نمىشوند كه نبوت در شما و امامت در پسر عمويتان باشد. اگر آن را به غير او منتقل نماييد بهتر خواهد بود« . پيامبر اكرمصلى الله عليه وآله فرمود: من اين كار را با رأى خود انجام ندادهام كه درباره آن اختيارى داشته باشم. اين خداوند است كه به من دستور داده و آن را بر من واجب كرده است« .
خداوند نيز بىدرنگ پاسخ آنان را با آيه 15 سوره يونس داد و آن را بر پيامبرصلى الله عليه وآله چنين نازل كرد: »وَ اِذا تُتْلى عَلَيْهِمْ آياتِنا بَيِّناتٍ قالَ الَّذينَ لا يَرْجُونَ لِقائَنا ائْتِ بِقُرْآنٍ غَيْرِ هذا اَوْ بَدِّلْهُ قُلْ ما يَكُونُ لى اَنْ اُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسى اِنْ اَتَّبِعُ اِلاّ ما يُوحى اِلَىَّ اِنّى اَخافُ اِنْ عَصَيْتُ رَبّى عَذابَ يَوْمٍ عَظيمٍ« :
»هنگامى كه آيات روشن ما بر آنان تلاوت مىشود، كسانى كه اميد ملاقات ما را ندارند مىگويند: قرآنى غير از اين براى ما بياور يا آن را تبديل كن. بگو: براى من چنين حقى نيست كه آن را از پيش خود تبديل نمايم. جز آنچه بر من وحى مىشود تابع چيز ديگرى نيستم. من اگر عصيان پروردگارم را نمايم از عذاب روزى عظيم مىترسم« .
بدين گونه پيامبرصلى الله عليه وآله به آنان اعلان كرد كه من حق چنين تغييرى را ندارم، چرا كه از پيش خود انجام ندادهام بلكه كاملاً پيرو وحى هستم، و در كوچكترين سرپيچى در اعلان ولايت علىعليه السلام از عذاب الهى ترس دارم.××× 1 بحار الانوار: ج 23 ص 210 و ج 36 ص 148 و ج 37 ص 161 160. عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 297. تفسير فرات: ص 177. الصراط المستقيم: ج 1 ص 314. ×××