حضور منافقین در غدیر
حضور منافقين در غدير××× 1 سخنرانى استثنائى غدير: ص 34 - 29 21. واقعه قرآنى غدير: ص 67 . ×××
از نگاه اعتقادى و فكرى، جمعيت عظيم حاضر در حجةالوداع و غدير شامل افرادى با درجات متفاوت ايمان بود. از مسلمانان مخلصى در اعلى درجات ايمان همچون سلمان و ابوذر و مقداد گرفته، تا افراد متوسط الايمان، تا برسد به تازه مسلمانانى كه قدم در بارگاه اسلام گذاشته بودند، تا برسد به كلمه توحيد بر زبان جارى كنندگانى كه تا ديروز بر عليه اسلام شمشير مىزدند.
در نگاهى ديگر شامل افرادى ديندار و با تقوا و فداكار براى دين بود، در مقابل شهوت پرستانى كه هدفى جز مقاصد دنيوى در سر نداشتند. در دقّتى ديگر گروهى هنوز در تعصبات جاهلى غرق بودند و عقدههاى بدر و احد و حنين را در دل نگه داشته بودند، در مقابل افرادى كه با ايمان راسخ از جاهليت و عادتهاى آن بيزار بودند و بر آنها لعنت مىفرستادند.
در كنار همه اينها منافقين بودند كه با نقشههاى جدى بر ضد اسلام و حتى امضاى معاهده بر ضد جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله - كه صحيفه ملعونه نام گرفت - در برابر منبر غدير حضور داشتند. البته منافقين گروهى بودند كه نبايد به حال خود رها مىشدند تا فتنه انگيزى كنند، و به همين جهت پيامبرصلى الله عليه وآله تعهد داشت كه حتماً در مراسم غدير حضور داشته باشند تا هم تحت كنترل باشند و هم حجت بر آنان تمام شود.
از همه جالبتر در هيبت غدير آن بود كه حتى افرادى از مشركين - كه هنوز بر جاهليت خود باقى بودند - از مكه تا غدير آمدند تا ببينند پيامبرصلى الله عليه وآله مىخواهد در غدير چه بگويد.××× 2 بحار الانوار: ج 21 ص 396 393 385 و ج 37 ص 158 111. ×××
پس از اتمام حجةالوداع و در راه بازگشت به مدينه، در شب هيجدهم ماه ذىالحجة رسيده بود و كاروان مسير شبانه خود را به سوى غدير مىپيمود. غدير خم نيز با بركه آبش و چشمهسار و پنج درخت كهنسالش در انتظار كاروان عظيم حجاج بود. مقصدى كه از مكه تعيين شد و مردم از وعدهگاهشان و برنامهاى كه در انتظارشان بود به خوبى خبر داشتند.
قلب رسولاللَّهصلى الله عليه وآله در چگونگى تحقق امر الهى و اعلام ولايت مطلقه جانشينان معصوم خود مىتپيد. پيك وحى نيز در تكاپوى فوق العادهاى براى تدارك برنامه فردا بود.
همزمان تحركات مُخرِّب منافقين وارد مرحله جدى شده و اوضاع نشان مىداد كه با حضور آن اكثريت مغشوش با افكار جاهلى، اجراى برنامه از پيش تعيين شده غدير غير ممكن است. از يك سو مردم ظاهربين فوراً دهان به حسادت باز خواهند كرد كه پسر عمويش و خاندان خود را بر ما مسلط مىكند.
از سوى ديگر منافقين آشوب به پا خواهند كرد و مجلس سخنرانى را بر هم خواهند ريخت و حتى ممكن است قصد جان پيامبر و اميرالمؤمنينعليهما السلام را نمايند.
هم خداوند علم به بحرانى بودن موقعيت داشت و هم پيامبرصلى الله عليه وآله به عنوان مجرى امر خدا به شدت نگران آن بود، و هم مؤمنين از اعلام ولايت در چنان شرايطى واهمه داشتند، و هم منافقين جو حاكم را زير نظر گرفته بودند و صدها توطئه در سر مىپروراندند. در چنين شرايطى، پروردگار جهان مىخواست با يَدِ قدرت خود نشان دهد كه اگر او اراده كند همه مقهور اويند.
اواخر شب هيجدهم كه كاروان به درختان و بركه غدير كاملاً نزديك شده بود آيهاى از قرآن نازل شد كه در عين اختصار همه جوانب غدير را در بر داشت، و تابلوى درخشنده غدير در متن قرآن شد. اين آيه همه نگرانىها را بر طرف كرد و خبر قطعى از اراده پروردگار و ضمانت حفظ از هر خطر و توطئهاى را آورد.
در آن لحظات حساس كه پيامبرصلى الله عليه وآله به شدت در انتظار وحى بود، جبرئيل نازل شد و آيه 67 سوره مائده را نازل كرد و عرضه داشت: يا رسول اللَّه، خداوند به تو سلام مىرساند و مىفرمايد:
»يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ، اِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ« :
اى پيامبر، ابلاغ كن آنچه از پروردگارت بر تو نازل شده، و اگر انجام ندهى رسالت خدا را نرساندهاى، و خدا تو را از شر مردم حفظ مىكند. خداوند قوم كافر را هدايت نمىكند.××× 1 عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 177 143. بحار الانوار: ج 28 ص 98. ×××
نزول اين آيه همه آن چيزى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله انتظارش را مىكشيد و انعكاس آن مىتوانست اين گونه باشد: »يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ« : اى صاحب رسالت، آنچه از پروردگارت درباره امامت و خلافت و ولايت نازل شده ابلاغ كن و به مردم برسان. »وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ« : اين مسئله آن قدر قطعى و مهم و مورد تأكيد است كه اگر نشود گويا در رسالت و نبوت خويش هيچ گامى برنداشتهاى و رسالتى كه بر دوشت نهاده شده به انجام نرسانده بر زمين نهادهاى. »وَ اللَّه يَعْصِمُكَ مِنَ النّاسِ« : از جهت توطئههايى كه از آن هراس دارى مطمئن باش كه خداوند حفظ تو را از شر مردمان توطئهگر ضمانت نموده است. »اِنَّ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الْكافِرينَ« : هدف اصلى، ابلاغ اين پيام و اتمام حجت است و شكى نيست كه گروهى از مردم ولايت را نمىپذيرند و بدان ايمان نمىآورند و كفر مىورزند.
با نزول اين آيه، پيامبرصلى الله عليه وآله همه آنچه درباره توطئهها از مردم مخفى مىكرد بىواهمه با آنان در ميان گذاشت و فرمود:
اين آيه تهديد بعد از وعيد است. حتماً امر خداوند را به انجام خواهم رساند چرا كه اگر مردم هم مرا متهم كنند و تكذيب نمايند براى من آسانتر از عقوبت الهى در دنيا و آخرت است، و خدا بدون انجام اين وظيفه از من راضى نمىشود. اكنون كه خدا ضامن حفظ من است از هيچكس نمىهراسم.××× 2 بحار الانوار: ج 37 ص 122. عوالم العلوم: ج 3 / 15 ص 39. ×××