ریشه یابی ضدیت با غدیر
ريشهيابى ضديت با غدير××× 1 تبليغ غدير در سيره معصومينعليهم السلام: ص 233 232. ×××
در مقابله ائمهعليهم السلام با معاندان و مخالفان غدير، حقايق ريشهاى اين مسئله تبيين شده، تا همه بدانند دشمنى با غدير مشابه دشمنىهاى ديگر نيست و مسئله عميقتر از آن چيزى است كه فكر مىكنند. در اين باره پنج مسئله زير مطرح شده است:
1. گاهى از دشمنى با غدير به عنوان قطع ارتباط با خدا و پيامبرصلى الله عليه وآله تعبير شده××× 2 بحار الانوار: ج 28 ص 205. ×××، به اين معنى كه جدايى از غدير قهر با خدا و رسول است، چرا كه مهمترين فرمان ايشان عمداً زير پا گذاشته مىشود.
2. گاهى مخالفت با غدير از بالاترين مصاديق ظلم شمرده شده××× 3 بحار الانوار: ج 31 ص 443. ×××، به اين معنى كه هم ظلم به خود و هم به ديگران است، و هم در ميان ظلمهايى كه تصور مىشود هيچ ظلمى به اين وسعت نيست.
3. گاهى از انكار غدير به »كفرى بر كفر ديگر« تعبير شده××× 4 اثبات الهداة: ج 2 ص 7 ح 18. ×××، حاكى از آنكه اهل سقيفه فقط غدير را منكر نشدهاند، بلكه در توحيد و نبوت كافر بودهاند، تا روزى كه به فرامين خدا و رسول درباره غدير كافر شدهاند.
4. گاهى اين تعبير به ميان آمده كه آيا دشمنان غدير به اين هم فكر كردهاند كه روزى بايد پاسخگوى اين جنايت خود در روز قيامت باشند؟ و آيا فكر كردهاند كه آنچه در دنيا انجام مىدهند جز مهلت الهى نمىتواند باشد؟××× 5 مناقب ابن شهرآشوب: ج 3 ص 80 . بحار الانوار: ج 6 ص 53 . ×××
5 . گاهى شدت اين دشمنى ترسيم شده كه حتى صاحب غدير را با طناب سياهى بر گردن براى بيعت با دشمن غدير بردند! و نهايتاً تعابيرى داريم كه به همه غاصبين غدير و مخالفان آن اعلام مىدارد: »غدير خط بطلان بر هر غاصبى است«××× 1 بحار الانوار: ج 31 ص 417 416. ×××، و اين بدان معناست كه اگر واقعه غدير فقط همين يك خاصيت را داشت كه غاصبين را به همه نشان داد كافى بود، چنانكه نسلهاى بعد به خوبى اين حقيقت را دريافتند، و لااقل در فكر و اعتقاد گول سقيفه را نخوردند، اگر چه ظاهر حكومت در دست آنان بود.