کتابنامه سند حدیث غدیر

از ویکی غدیر

كتب مفصلى در مورد سند و متن حديث غدير و بحث‏ هاى رجالى و استدلالى و تاريخىِ مربوط به حديث غدير تأليف شده است.

در اين كتاب‏ ها در مورد مضامين مختلف حديث غدير، شرح حديث غدير و واژه ‏ها و زواياى حديث غدير، اسماء راويان حديث غدير از مرد و زن بحث و گفتگو شده، و البته بيشتر در مورد اسناد حديث غدير است.

بيشتر بحث‏ها رجالى است، و درباره موثق بودن راويان بحث شده و تاريخچه مفصلى از اسناد و راويان حديث غدير تدوين شده و جنبه‏ هاى اعجاب‏ انگيز آن در زمينه‏ هاى اسناد و رجال تبيين گرديده است. ذيلاً به دو نمونه اشاره مى‏ شود:

ابوالمعالى جوينى مى‏ گويد:

در بغداد در دست صحافى يک جلد كتاب ديدم كه بر جلد آن چنين نوشته بود:

«جلد بيست و هشتم از اسنادِ حديثِ مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ و بعد از اين جلد، مجلد بيست و نهم خواهد بود».[۱]

ابن ‏كثير مى‏ گويد:

«كتابى در دو جلد ضخيم ديدم كه طبرى در آن، احاديثِ غديرخم را جمع آورى كرده بود».[۲]

در تعدادى از كتاب‏ هاى بزرگان عامه حديث غدير به عنوان يكى از مسلمات روايت شده كه از جمله مؤلفين آنها عبارتند از:

اَصمعى، ابن ‏سكّيت، جاحظ، سِجستانى، بخارى، اندلسى، ثعلبى، ذهبى، مناوى، ابن‏ حجر، تفتازانى، ابن ‏اثير، قاضى عياض، باقلانى.[۳]

در اينجا كتبى كه مستقلاً در مورد حديث غدير تأليف شده در دو قسمت معرفى مى‏ شود:

قسمت اول كتب پيشينيان كه اصطلاحاً كتب مرجع هستند، و قسمت دوم كتب اخير كه جمع ‏آورى كامل در اين موضوع هستند:

كتب پيشينيان

كثرت طرق حديث غدير و اسانيد معتبر آن -  كه گروه بزرگى از حافظان به صحت نقل آن از جماعت پرشمارى از صحابيان نامدار اعتراف كرده ‏اند -  بر اهل دانش روشن است؛ تا آنجا كه اين طرق و اسانيد به مراتب بسيار و از حدّ تواتر گذشته است. براى آنكه مدّعاى خود را روشن سازيم، در ادامه پاره‏اى از ادلّه و شواهد مربوطه را از تصريحات بزرگ پيشوايان اهل ‏سنت ذكر مى ‏كنيم:

اول. ابن ‏عقده (ت ۲۴۴ يا ۲۴۹ -  م ۳۳۲ ق)

به نقل سيد بن طاووس، از جمله شواهدى كه كثرت طرق حديث غدير و تواتر آن را نشان مى‏ دهد، نگارش كتابى است ويژه درباره طرق حديث غدير؛ شامل بيش از صد تن از صحابيان بزرگ و با اسانيد پرشمار، كه به دست حافظ ابوالعباس احمد بن محمد معروف به ابن‏ عقده كوفى تأليف شده و به نام «الموالاة» است.[۴]

دوم. طبرى

يحيى بن حسن اسدى حلّى (ابن‏ بطريق) و سيد بن طاووس در كتب خود اشاره نموده ‏اند كه ابوجعفر محمد بن جرير طبرى عامى كتابى درباره طرق حديث غدير تأليف كرده است.

نام اين كتاب «كتاب الولاية» يا «الردّ على الحُرقوصيّة» است.[۵]

جماعتى از حافظان بزرگ اهل ‏سنت نيز نگارش اين كتاب به دست طبرى را تصديق كرده ‏اند، از جمله: ذهبى، ابن ‏كثير، ياقوت حَمَوى، ابن‏ حَجَر عَسقَلانى.[۶]

همچنين علماى بزرگ اهل ‏سنت در مورد طبرى توثيق و بزرگداشتِ فراوان نموده ‏اند، كسانى همانند ابن‏ تيميه و سيوطى و... .××× 3 منهاج السنّة: ج 2 ص 127. التَنبِئة بِمن يبعثُه اللَّه على رأس كلِّ مائة (سيوطى). معجم الأدباء: ج 18 ص 40. الأنساب (الطبرى). تهذيب الاسماء و اللغات: ج 1 ص 78. وفيات الأعيان: ج 4 ص 191. العِبَر: حوادث سال 310. مرآة الجنان: حوادث سال 310. طبقات سُبكى: ج 2 ص 135. تتمّة المختصر: حوادث سال 310. لسان الميزان: ج 5 ص 100. طبقات الحفّاظ: ص 307. تذكرة الحفّاظ: ص 710. ميزان الاعتدال: ج 3 ص 498. تاريخ بغداد: ج 2 ص 162. طبقات القرّاء: ج 2 ص 106. شَذَرات الذهب: ج 2 ص 260. ×××


سوم. عبيداللَّه بن عبداللَّه حَسكانى، ابوالقاسم

سيد بن طاووس در دو كتاب خود اشاره نموده كه حَسكانى كتابى به نام »الهداة إلى أداء حقّ الموالاة« در دوازده جزوه نگاشته، و در آن حديث غدير را اثبات كرده و طرقش را گرد آورده است.××× 4 الاقبال: ص 453. الطرائف فى معرفة مذاهب الطوائف. ×××


چهارم. مسعود بن ناصر سِجِستانى، ابوسعيد سِجِزّى ركّاب )م 477 ق(

سيد بن طاووس مى‏گويد كه سِجِستانى كتاب جداگانه‏اى در هفده جزء درباره طرق حديث غدير؛ شامل صد و ده تن از صحابه -  كه شش تن از آنان بانوان هستند -  به نام »كتاب دراية حديث الولاية« نوشته است.××× 1 الاقبال: ص 453. الطرائف فى معرفة المذاهب: ص 38. ×××



پنجم. شمس‏الدين ذهبى

حافظ ذهبى نيز درباره طرق حديث غدير كتابى جداگانه نوشته و تصريح كرده است كه اين حديث طرق نيكويى دارد. ذهبى مى‏نويسد:


شكى نيست كه در المستدرك حاكم، احاديث بسيارى هست كه شروط صحيح بودن در آنها جمع نشده است، بلكه آنها احاديثى ساختگى‏اند كه حاكم كتابش المستدرك را با نقل آنها زشت گردانده است. »حديث طير« طرق بسيار فراوانى دارد، و من كتاب جداگانه‏اى نوشته‏ام و مجموعه اين طرق را در آن گرد آورده‏ام كه نشان مى‏دهد حديث طير ريشه‏دار است. حديث »مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلىٌّ مَولاهُ« نيز طرق نيكويى دارد، و من طرق اين حديث را نيز در نوشته‏اى جداگانه فراهم آورده‏ام.××× 3 مفتاح كنز الدرايه من درر المجلّد المسموع: ص 107. ×××


عده‏اى هم به اين كتاب ذهبى اشاره نموده‏اند.××× 4 مفتاح كنز دراية المجموع. بستان المحدّثين: ص 34، شرح حال حاكم نيشابورى. ×××


ششم. يكى از دانشمندان

بنا بر نقل حسين بن جبر از ابن‏شهرآشوب، يكى از دانشمندان در جمع طرق حديث غدير، كتاب بزرگى در بيش از 28 مجلد نوشته است. حسين بن جبر مى‏گويد: جدّم ابن‏شهرآشوب گفت: شنيدم كه ابوالمعالى جوينى با شگفتى مى‏گفت: در بغداد، نزد صحّافى، كتاب جلدشده‏اى ديدم كه نقلهاى حديث غدير در آن آمده بود. روى آن كتاب، نوشته شده بود: مجلّد بيست و هشتم از طرق حديث »مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلاهُ« كه مجلّد بيستم و نهم در پى آن خواهد آمد.××× 1 نُخَب المناقب: ص 92. ×××


حافظ قُندوزى حنفى نيز اين سخن را از جوينى، حكايت كرده است.××× 2 ينابيع المودّة: ص 36. ×××


و اما ابوالمعالى جوينى -  كه كتاب عظيم ياد شده را ديده -  از بزرگان اهل حديث و تحقيق است.××× 3 وَفَيات الأعيان )ابن‏خَلِّكان( : ج 2 ص 341. مرآة الجنان )يافعى( : حوادث سال 478. العِبَر فى خبر من غَبَر )ذهبى( : حوادث سال 478. طبقات الشافعية )اِسنَوى( : ج 1 ص 409. طبقات الشافعية )اسدى( : ج 1 ص 218. المنتظم )ابن‏جوزى( : حوادث سال 478. تاريخ ابن‏كثير: حوادث سال 478. شَذَرات الذهب )ابن‏عماد( : حوادث سال 478. طبقات الشافعية )سُبكى( : ج 5 ص 165. ×××


هفتم. محمد بن على بن دُحَيم شيبانى كوفى، ابوجعفر )م 351 ق(

علامه امينى شيبانى كوفى را از راويان قرن چهارم و از كسانى كه درباره غدير كتاب تأليف كرده‏اند براى حديث غدير شمرده است.


هشتم. عبدالرحيم بن حسين شافعى، زين‏الدين، حافظ عِراقى )م 806 ق(

ابن‏فَهْد مكّى در »ذيل تذكرة الحفّاظ« شرح حال حافظ عِراقى را نوشته و كتابى در غدير را از آثار او شمرده است.××× 4 تذكرة الحفّاظ: ص 231. ×××


نهم. محمد بن عمر بغدادى، ابوبكر جِعابى )م 355 ق(

ابوبكر جِعابى صاحب كتاب »من روى حديث غدير خمّ« است. شرح حال وى در »تذكرة الحفّاظ« و »تاريخ بغداد« و »طبقات الحفّاظ« آمده است.××× 1 طبقات الحفّاظ: ص 375. ××× ابوالعباس نجاشى نيز در »الفهرست« اين كتاب را در شمار آثار وى آورده است.××× 2 الفهرست: ص 281. ×××


دهم. على بن عمر بغدادى دارَقُطنى )م 385 ق(

گنجى در »كفاية الطالب« ضمن ياد كرد حديث غدير مى‏نويسد: حافظ دارقُطنى درباره طرق اين حديث رساله‏اى تأليف كرده است.


يازدهم. محمد بن محمد دمشقى شافعى، شمس‏الدين، ابن‏جَزَرى )ت 751 -  م 833 ق(

ابن‏جَزَرى دمشقى كتابى دارد به نام »أسنى المطالب فى مناقب على بن أبى‏طالب‏عليه السلام« كه در آن به اثبات تواتر حديث غدير پرداخته است. سخاوى در كتاب »الضوء اللامع« ضمن شرح حال او، اين كتاب را از آثار وى شمرده است.


در اينجا بد نيست اشاره شود كه همانطور كه در زمينه سند حديث غدير بحث‏هاى مفصلى در كُتب شده است، در مورد متنِ حديث هم تأليفات ارزنده‏اى وجود دارد كه ذيلاً به بعضى از آنها اشاره مى‏شود:


1. معانى الأخبار، شيخ صدوق: ص 73  - 63.

2. كتاب »اقسام المولى فى اللسان« ، شيخ مفيد.

3. رسالة فى معنى المولى، شيخ مفيد.

4. رسالة فى الجواب عن الشبهات الواردة لخبر الغدير، سيد مرتضى.

5 . بحار الانوار: ج 37 ص 253  - 235.

6 . عوالم العلوم: ج 3  / 15 ص 379  - 328.

7. عبقات الانوار، ميرحامد حسين: جلدهاى مربوط به غدير.

8 . فيض القدير فيما يتعلق بحديث الغدير، حاج شيخ عباس قمى.

9. الغدير، علامه امينى: ج 1 ص 399  - 340.

10. الغدير فى الاسلام، شيخ محمدرضا فرج اللَّه: ص 209  - 84.

11. المنهج السوى فى معنى المولى و الولى، محسن على بلتستانى پاكستانى.


2-  كتب اخير

از اوائل قرن يازدهم هجرى تا امروز با ايجاد ميدان باز علمى، محققين و انديشمندان اسلام تأليفات بسيار مهمى درباره غدير تأليف كرده‏اند و به خوبى از زحمات هزار ساله نتيجه‏گيرى نمودند. در اين دوران تمام جوانب غدير مورد جمع و بررسى و تحقيق قرار گرفت و در هر جنبه‏اى به طور جداگانه كتابى نوشته شد.


قبل از معرفى كتب مستقل در اين زمينه، به چند كتاب ضمنى در اين زمينه اشاره مى‏شود، كه به نوعى شروع كننده اين تحقيقات بوده‏اند:


الغدير، علامه امينى: ج 1 ص 322  - 294 151 - 12.

عوالم العلوم، شيخ عبداللَّه بحرانى: ج 3  / 15 ص 327  - 307.

بحار الانوار، علامه مجلسى: ج 37 ص 182 181.

اثبات الهداة، شيخ حرّ عاملى: ج 2 ص 250  - 200.

الطرائف، سيد ابن‏طاووس: ص 33.


و اما تحقيقاتى كه به شكل كتاب مستقل در مورد حديث غدير تأليف شده است:


اول. كشف المهمّ فى طريق خبر غدير خم××× 1 امل الآمل: ج 2 ص 341. رياض العلماء: ج 5 ص 298. الذريعة: ج 18 ص 64 ش 693 . فهرست الفبايى كتب خطى كتابخانه مركزى آستان قدس رضوى: ص 465. ×××، سيد هاشم بن سليمان بحرانى كتكتانى )م 1107 ق( ، عربى، چاپى، تحقيق: إحياء تراث السيد هاشم البحرانى، قم، ناشر: همان، وزيرى، 229 ص. اين كتاب شامل مقدمه و سه باب است: 1. آنچه از طريق شيعه در قضيه غدير خم آمده است: شامل سى و شش طريق. 2. آنچه از طريق عامه آمده است: شامل هشتاد و هشت طريق است. 3. آنچه شيعه در تصريح پيامبرصلى الله عليه وآله درباره خلافت اميرالمؤمنين‏عليه السلام نقل نموده‏اند: شامل سى و چهار حديث است. نسخه‏اى از اين كتاب در كتابخانه آستان قدس رضوى با خط نسخ، نگاشته شده در سال 1101 ق، همراه با دو كتاب ديگر از مؤلف موجود است.

  1. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۳۵.
  2. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۳۶.
  3. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۴۷۷.
  4. الاقبال: ص ۴۵۳.
  5. العمدة. الاقبال: ص ۴۵۷،۴۵۳. الطرائف فى معرفة مذاهب الطوائف: ص ۳۸.
  6. الروضة النديّة شرح التحفة العلوية / ۵۷ . تاريخ ابن‏كثير / ۱۴۷،۱۱. معجم الادباء ۴۵۵ / ۶. تهذيب التهذيب ۳۳۹ / ۷.