آيات ۴ و ۵ ناس و غدیر
آیات ۴ و ۵ سوره ناس آیاتی که وصف برخی دشمنان غدیر پس از اعلام ولایت امیرالمؤمنین دانسته شده که تلاش میکردند درباره انتخاب الهی غدیر شبههافکنی کنند.
| مشخصات آیه | |
|---|---|
| نام سوره | ناس |
| شماره آیه | ۴ و ۵ |
| جزء | ۳۰ |
| محتوای آیه | |
| مکان نزول | مکه |
| موضوع | وصف دشمنان غدیر که برای شبههافکنی درباره حقیقت غدیر میکوشند |
آیات ۴ و ۵ سوره ناس از جمله آیاتی است که در روز غدیر برای توصیف دشمنان غدیر استفاده شده است. موقعیت تاریخی استفاده از این چنین تصویر شده است: پس از پایان خطابه غدیر و انتظار مردم برای مراسم بیعت یکصد و بیست هزار نفری با امیرالمؤمنین علیه السلام، عدهای و در رأس آنان خلیفه دوم شروع به شایعهپراکنی و شبههآفرینی کرد. منافقان هم که مراسم بیعت موجب خشم آنان شده بود در این شایعهافکنی فعال شدند.
امام صادق علیه السلام این قسمت ماجرای غدیر را ضمن تفسیر آیات ۴ و ۵ سوره ناس چنین بیان میفرماید: هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر امیرالمؤمنین علیه السلام را برای مردم منصوب فرمود، دومی شروع به وسوسهاندازی کرد. او وقتی در خلوت عدهای از مردم را پیدا میکرد به آنان میگفت: از اینکه قریش را در برابر پسر ابیطالب و فرزندانش خوار کند هیچ کوتاهی نمیکند. و این است معنای: «(به خدا پناه میبرم) از شر وسوسهانداز خنّاس (منقبضشونده از ذکر خدا) که در سینههای مردم وسوسه میکند».
آیاتی در وصف دشمنان غدیر
آیات ۴ و ۵ سوره ناس از جمله آیاتی است که در روز غدیر برای دشمنان غدیر استفاده شده است. بستر استفاده از این آیات چنین توصیف شده است: علی بن ابیطالب علیه السلام آن امامی است که پیامبر صلی الله علیه و آله او را سبب امتحان امت قرار داد: «ای علی، اگر تو نبودی، مؤمنان بعد از من شناخته نمیشدند». پیامبر صلی الله علیه و آله قسمتی از خطبه غدیر را به دشمنان ائمه علیهم السلام و ترسیم آینده آنان اختصاص داد. ۱۵ آیه بهصورت اقتباس و تضمین در این قسمت قرار گرفت.
در این آیات از یک سو وصف اعداء اهل بیت علیهم السلام در دنیا مطرح شده، که ثابت قدم نبودن آنان در ایمان، گفتوگوهای ناروای آنان و متکبر بودن آنان ذکر شده است. از سوی دیگر، جزای اعتقاد و عملشان در دنیا و آخرت بیان شده که سقوط ارزش اعمالشان و استحقاق آتش ابدی بدون تخفیف و مهلت و بدون شفاعت، آن هم عذاب فوقالعادهای در پایینترین درجه جهنم با شنیدن صدای جوشش آن و دیدن شعلههای آتش نمونههای آن است.[۱]
از جمله این آیات آیه ۴ و ۵ سوره ناس است: مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ، الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ؛ (به خدا پناه میبرم) از شرّ وسوسهگر نهانی، آن کس که در سینههای مردم وسوسه میکند .
متن آیات در روایت
در منابع، متن آیه ۴ و ۵ سوره ناس در روایت چنین آمده است: مِنْ شَرِّ الْوَسْواسِ الْخَنَّاسِ الَّذِی یُوَسْوِسُ فِی صُدُورِ النَّاسِ يَوْمَ الْغَديرِ لَمّا اقامَ اميرَالْمُؤْمِنينَ عليه السلام النَّبِىّ صلى الله عليه وآله لِلنّاسِ، وَ كانَ (عُمَرُ) اذا خَلا قالَ لِلنّاسِ: ما يَأْلُو انْ يُذِلَّ قُرَيْشَ لابْنِ ابى طالِبٍ وَ وُلْدِهِ؛ آيات ۴ و۵ سوره ناس درباره روز غدير است كه پيامبر صلى الله عليه و آله اميرالمؤمنين عليه السلام را براى مردم منصوب فرمود. در آنجا عمر در خلوت به مردم مىگفت: از اينكه قريش را براى پسر ابوطالب و فرزندانش ذليل كند هيچ كوتاهى نمیكند.[۲]
موقعیت تاریخی استفاده از آیات
موقعیت تاریخی استفاده از آیات ۴ و ۵ سوره ناس چنین تصویر شده است: پس از پایان خطابه غدیر و انتظار مردم برای مراسم بیعت یکصد و بیست هزار نفری با امیرالمؤمنین علیه السلام، عدهای و در رأس آنان خلیفه دوم شروع به شایعهپراکنی و شبههآفرینی کرد. منافقان هم که مراسم بیعت موجب خشم آنان شده بود در این شایعهافکنی فعال شدند. آنان برای تخریب اذهان مردم و برهم زدن برنامه غدیر چند راه را در پیش گرفتند: اولین شیوه وسوسهاندازی در قلبهای مردم بود که قابل اجرا در جایجای بیابان غدیر در میان تجمعات مردم بود. در رأس این توطئه عمر بن خطاب بود که هرگاه گروهی از مردم را به دور از چشم پیامبر صلی الله علیه و آله و اصحاب با وفایش مییافت، برای سستسازی اعتقاد آنان میگفت: «از اینکه قریش را برای پسر ابوطالب و فرزندانش ذلیل کند هیچ کوتاهی نمیکند». آیات ۴ و ۵ سوره ناس درباره اوست که میفرماید: «بگو به خدا پناه میبرم از شر وسوسهاندازی که از یاد خدا بازگرفته شده و در سینههای مردم وسوسه میکند».[۳]
تحلیل اعتقادی آیات در روایت با استفاده از روایت امام صادق علیه السلام
امام صادق علیه السلام این قسمت ماجرای غدیر را ضمن تفسیر آیات ۴ و ۵ سوره ناس چنین بیان میفرماید: هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله در روز غدیر امیرالمؤمنین علیه السلام را برای مردم منصوب فرمود، خلیفه دوم شروع به وسوسهاندازی کرد. او وقتی در خلوت عدهای از مردم را پیدا میکرد به آنان میگفت: از اینکه قریش را در برابر پسر ابیطالب و فرزندانش خوار کند هیچ کوتاهی نمیکند. و این است معنای: «(به خدا پناه میبرم) از شر وسوسهانداز خنّاس (منقبضشونده از ذکر خدا) که در سینههای مردم وسوسه میکند».[۴]
در این بیان امام صادق علیه السلام به دو جهت از اوصاف خلیفه دوم اشاره شده است: یکی وَسْواس و دیگری خَنّاس . ایجاد شک در بین مردم و شایعهپراکنی و شبههاندازی ابزاری بود منافقان و در رأس آنان عمر، در طول زندگی برای انحراف مردم از ولایت بهکار گرفتند. این بدان جهت است که تصریح به کفر همیشه باعث رفتن آبروی منافق است، اما ایجاد شک در دلها راهکاری مؤثر است. صفت «خَنّاس»، که درباره شیطان هم به کار رفته، بهمعنای کسی است که وقتی یاد خدا را میشنود گرفته میشود و تحملش تمام میگردد. این صفتی است که امام صادق علیه السلام درباره خلیفه دوم فرموده و آیه قرآن را به او تفسیر کرده است. تنفر او از نام علی علیه السلام، غدیر، دین، اتمام نعمت در هیچکس یافت نمیشود. بهترین شاهد این مدعا کلماتی است که او و یارانش در غدیر بر زبان جاری کردند:
پانویس
منابع
- بحارالانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار؛ محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
- غدیر در قرآن، قرآن در غدیر؛ محمدباقر انصاری، قم: انتشارات دلیل ما، ۱۳۸۷ش.
