اسرائیل بن یونس سبیعی

اسرائیل بن یونس کوفی،[۱] از تابعین و راویان حدیث نبوی بود. او نوهٔ محدث، ابو اسحاق سبیعی، پسر محدث یونس بن ابی اسحاق و برادر عیسی بن یونس بود. وی از یاران علمی ابوحنیفه به‌شمار می‌رفت. وی عالمی دانشمند و فقیه بود.[۲] از امام اعظم و امام ابویوسف حدیث شنید و فقه آموخت و از او وکیع بن جراح و عبدالرحمن بن مهدی روایت کرده‌اند. امام احمد بن حنبل و یحیی بن معین، وثاقت او را تصدیق کرده‌اند و امام بخاری و مسلم نیز از او حدیث نقل کرده‌اند.[۳]

اسرائیل بن یونس سبیعی
اطلاعات فردی
نام کاملاسرائیل بن یونس بن ابی اسحاق سبیعی
تولد۱۰۰ ق کوفه
وفات۱۶۲ ق
خویشان سرشناسنوهٔ محدث اهل سنت ابو اسحاق سبیعی
اطلاعات علمی
استادانسماک بن حرب، منصور بن معتمر، ابراهیم بن مهاجر
شاگرداناسماعیل بن جعفر، وکیع بن جراح، عبدالرحمن بن مهدی
مذهباهل سنت
اطلاعات فرهنگی
زمینه فعالیتفقیه و راوی حدیث اهل سنت
علت شهرتاز یاران علمی ابوحنیفه

زنگینامه[۴]

اسرائیل بن یونس، از بزرگان تابعین و راویان معتبر حدیث در قرن دوم هجری بود[۵] که در سال ۱۰۰ هجری در کوفه به دنیا آمد. او نوهٔ ابو اسحاق سبیعی، یکی از بزرگ‌ترین محدثان تابعی، و فرزند یونس بن ابی اسحاق بود. خاندان او به علم و فضیلت شهرت داشت و خود اسرائیل نیز از کودکی در محیطی علمی پرورش یافت و بیشتر روایات جدش را به خوبی حفظ کرده بود.

او نه تنها حافظه‌ای قوی و دقتی مثال‌زدنی داشت، بلکه به عنوان عالمی فقیه و محدثی ثقه، مورد اعتماد بزرگان علم حدیث بود. امام احمد بن حنبل، یحیی بن معین، نسائی، ابن سعد و بسیاری دیگر، وثاقت و اعتبار علمی او را تصدیق کرده‌اند. امام بخاری و مسلم نیز از روایات او در کتاب‌های خود بهره برده‌اند. اسرائیل بن یونس در حلقه‌های علمی کوفه و بغداد تدریس می‌کرد و شاگردان زیادی پرورش داد که برخی از آن‌ها از بزرگان علم حدیث شدند.[۶] او نه تنها در علم، بلکه در تقوا، خشوع و توجه به آخرت نیز زبانزد بود و بسیاری از معاصرانش به زهد و بی‌نفسی او اشاره کرده‌اند. سرانجام، اسرائیل بن یونس در حدود سال ۱۶۰ یا ۱۶۲ هجری قمری درگذشت.[۷]

روایت حدیث غدیر[۸]

ابن کثیر حدیث غدیر در ماجرای احتجاج امیرالمؤمنین علیه السلام در رحبه کوفه را در تاریخش از اسرائیل نقل کرده است.[۹]

روی أبو إسرائیل‏، عن الحکم‏، عن أبی سلیمان المؤذِّن- هذا سند أحمد الآتی-: أنَّ علیّا علیه السلام نشد الناس: «من سَمِع رسول اللَّه صلی الله علیه و سلم یقول: من کنتُ مولاه فعلیّ مولاه؟» فشهد له قومٌ، و أمسک زید بن أرقم، فلم یشهد، و کان یعلمها!- فدعا علیّ علیه السلام علیه بذهاب البصر فعَمِیَ، فکان یحدِّث الناس بالحدیث بعد ما کُفَّ بصره.

ابو اسرائیل از حَکَم، از ابوسلیمان مؤذن (که این همان سند احمد است که خواهد آمد) روایت کرده است: علی علیه‌السلام مردم را سوگند داد و فرمود: «چه کسی از شما از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله شنیده است که فرمود: هر که من مولای اویم، علی مولای اوست؟» گروهی برای او شهادت دادند، اما زید بن ارقم خودداری کرد و شهادت نداد، با اینکه آن را می‌دانست! س علی علیه‌السلام برای او دعا کرد که بینایی‌اش برود، و او نابینا شد. پس از آن، زید بن ارقم پس از نابینا شدن، حدیث را برای مردم نقل می‌کرد.

ابن حِبّان و سیوطی:[۱۰] ابن خُزَیمه از دورقی از ابن مهدی از عیسی بن یونس از اسرائیل، یحیی قطّان و احمد او را توثیق کرده و در مورد حفظ حدیث و اعتبار او سخن گفته‌اند.

پانویس

  1. تهذیب التهذیب، ابن حجر، جلد ۱، صفحه ۲۵۳
  2. تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، جلد ۷، صفحه ۴۷۶
  3. تذکرة الحفاظ، ذهبی، جلد ۱، صفحه ۱۹۳
  4. تهذیب الکمال، جلد ۴، صفحه ۴۶۶
  5. تذکرة الحفاظ، ذهبی، جلد ۱، صفحه ۱۹۳
  6. تهذیب الکمال، جلد ۴، صفحه ۴۶۶
  7. تذکرة الحفاظ، ذهبی، جلد ۱، صفحه ۱۹۳
  8. چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): ص ۲۰۱.
  9. تاریخ ابن کثیر: ج ۷ ص ۳۴۸
  10. الثقات: ج ۶ ص ۷۹. طبقات الحفّاظ: ص ۹۰. تذکرة الحفّاظ: ج ۱ ص ۲۱۴. تهذیب التهذیب: ج ۱ ص ۲۶۱. اللّباب فی الانساب: ج ۱ ص ۵۳۱. طبقات ابن سعد: ج ۶ ص ۲۶۰.