جلال الدین سیوطی

تواتر حديث غدير[۱]

سيوطى در كتاب «الأزهار المتناثرة فى الأخبار المتواترة» درباره حدیث غدیر اسناد فراوان آورده است.

حافظ سيوطى در اين كتاب به نقل احاديث متواتر بسنده كرده و به عدم نقل احاديث غير متواتر پايبند بوده است. نام كتاب شاهد اين دعوى است.[۲]

بعد از آن هم كتابى نوشت به نام «الفوائد المتكاثرة فى الأخبار المتواترة»، و در آن كتاب احاديثى را آورد كه ده صحابى يا بيشتر آن را روایت كرده ‏اند. در آن كتاب هم حديث غدير را آورده است.

روايت حديث غدير[۳]

يكى از علما و بزرگان اهل ‏سنت كه حديث غدير را نقل كرده سيوطى است. سخن صريح سيوطى در تواتر حديث غدير پيشتر گذشت.

وى در «تاريخ الخلفاء» حديث غدير را با اشاره به ماجراى غدير و نيز ماجراى احتجاج امیرالمؤمنین‏ علیه السلام در رحبه کوفه در موارد متعدد و از چندين صحابه و نيز از كتب و علماى مختلف، از جمله تِرمِذی، احمد، ابویَعلى، طَبَرانى و بَزّار نقل كرده است.[۴]

ابن‏ عماد و ابن‏ عيدروس[۵]: بسيار او را ستوده ‏اند. همچنين سيوطى شرح حال خويش را به تفصيل نوشته است.

معناى اولى براى مولى[۶]

در كتاب «عوالم العلوم» فهرستى از راويان حدیث و شعرا و اهل لغت عامه كه معنى «اولى» را معناى اصلى «مولى» دانسته‏ اند آورده[۷]، كه يكى از آنها سيوطى است.

نزول آيه تبليغ در غدير[۸]

يكى از وجوه دلالت حدیث غدیر بر امامت امیرالمؤمنین‏ علیه السلام نزول آیه تبلیغ (يا ايها الرسول بلّغ...) در غدير است، كه از جمله مشهورترين آيات غدير آيه «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...»[۹] مى‏ باشد.

اختصاص آن به غدير هم نزد شيعه و غير شيعه از مسلمات است، و بين مفسرین و محدثين اهل‏ سنت مشهور است، اگر چه بعضى از آنان در صدد انحراف شأن نزول آيه بوده ‏اند.

در كنار شيعه، عده ‏اى از بزرگان اهل‏ سنت نيز نزول اين آيه در غدير را نقل كرده ‏اند. از جمله عبدالرحمن بن ابى‏ بكر سُيوطى، جلال ‏الدين است:

جلال ‏الدين سيوطى در «الدرّ المنثور» نزول آيه تبليغ در واقعه غدير خم و در فضيلت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را از ابن ‏ابی‏ حاتم و ابن‏ مردویه و ابن‏ عساکر از ابوسعید خُدری روايت كرده است. وى همچنين پنج حديث ديگر در مورد نزول آيه تبليغ بدون ذكر شأن نزول آن نقل كرده است.[۱۰] و اما روايت سيوطى در سبب نزول آيه تبليغ در روز غدير در كتاب «الدرّ المنثور» به وجوهى معتبر است:

  1. سياق گفتار سيوطى چنين است است كه او از ميان اقوال، اين قول را حق مى‏ دانسته است، زيرا قول ديگرى را نقل نكرده است.
  2. سيوطى در خطبه كتاب «الدرّ المنثور» تصريح كرده كه اخبار و احاديثى كه وى در ذيل آيات آورده از كتاب‏ هاى معتبر استخراج شده است.
  3. كتاب «الدرّ المنثور» از تفسيرهاى مقبول و مشهورى است كه دهلوى در رساله «اصول الحديث» در كنار تفاسير بسيار معتبر از آن ياد كرده و سپس گفته كه اين جامع ‏ترين آنهاست.
  4. سيوطى در موارد متعدد در «الدرّ المنثور» به ضعف خبر تصريح كرده است. اين نشان مى ‏دهد كه اگر حديثى نزد او ضعيف باشد به ضعف آن هشدار مى‏ دهد، و در اين مورد هيچ تضعيفى نكرده است.
  5. بزرگان حديث و كلام اهل‏سنت بسيار به احاديث «الدرّ المنثور» استناد و احتجاج كرده ‏اند. از جمله: سيف ‏الله بن اسدالله ملتانى در «تنبيه السفيه» كتاب «الدرّ المنثور» را در شمار كتاب‏ هاى بسيار مهم ذكر كرده، و افزوده كه اين كتاب از مصادر «تحفه اثناعشريّه» از كتب اهل‏ سنت است. همچنين در «الشوكة العمريّة»سيوطى از حافظان و بزرگان به نام اهل ‏سنت است، تا جايى كه بعضى از دانشمندان عامه او را مجدّد قرن نهم ناميده ‏اند. شرح حال مفصل سيوطى در جلد حديث مدينة العلم از كتاب «عبقات» آمده است. همچنين ابن‏ مكتوم (ت ۶۸۲ يا ۶۸۳ - م ۷۴۹ ق) -  كه سيوطى شعر حسّان را از تذكره او نقل كرده -  از دانشمندان بزرگ اهل ‏تسنن است: صفدى و ابن‏ جَزَرى و سيوطى[۱۱]: وى را توثيق كرده و بسيار ستوده‏اند، به خصوص در حديث و تاريخ و فقه و ادبيات. «الدرّ اللقيط من البحر المحيط» در تفسير قرآن تأليف او است.
  6. اضافه بر اين، به طور كلى دهلوى در كتابش «تحفه اثنى ‏عشريه» دانشمندان و محدثان اهل‏ سنت را به تقوى و عدالت و ديانت مشهور مى ‏داند.[۱۲]

بنابراين، همه مناقشات دهلوى و غير او در اسانيد احاديث فضائل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام كه محدثان اهل‏ سنت آنها را روايت و پيشوايان و حافظان در كتاب ‏هاى معتبرشان نقل كرده ‏اند از اعتبار فرو مى ‏افتد. يكى از اين اخبار حدیث نزول آيه تبليغ در روز غدير در فضيلت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است.

نقل غديريّه حسّان بن ثابت[۱۳]

يكى از وجوه دلالت حدیث غدیر بر امامت و جانشينى، شعر حسّان بن ثابت است. قضيه شعر سرودن حسّان بن ثابت در روز غدير خم، در مقابل و به اذن پيامبر صلى الله عليه و آله را شمارى از بزرگان اهل‏ سنت نقل كرده ‏اند، كه از جمله آنان عبدالرحمن بن ابى‏ بكر سُيوطى (جلال‏ الدين) است.

سيوطى رساله ‏اى دارد كه خود در آغاز آن چنين وصفش كرده است: اين رساله‏ اى است كه در آن، اشعارى را گرد آوردم كه دربردارنده مضامين احاديث و آثار است و آن را «الأزهار» ناميده ‏ام... .

وى در اين كتاب از تذكره شيخ تاج‏ الدين ابن ‏مكتوم اشعار حسّان بن ثابت انصارى در غدير را نقل كرده است. در ادامه اشعارى از سيد حِميَرى و شاعرى ديگر آورده است.

سيوطى از حافظان و بزرگان به نام اهل ‏سنت است، تا جايى كه بعضى از دانشمندان عامه او را مجدّد قرن نهم ناميده ‏اند.

شرح حال مفصل سيوطى در جلد حديث مدينة العلم از كتاب «عبقات» آمده است.

همچنين ابن‏ مكتوم (ت ۶۸۲ يا ۶۸۳ - م ۷۴۹ ق) -  كه سيوطى شعر حسّان را از تذكره او نقل كرده -  از دانشمندان بزرگ اهل ‏تسنن است:

صفدى و ابن‏ جَزَرى و سيوطى[۱۴]: وى را توثيق كرده و بسيار ستوده ‏اند، به خصوص در حديث و تاریخ و فقه و ادبیات. «الدرّ اللقيط من البحر المحيط» در تفسير قرآن تألیف او است.

منبع

دانشنامه غدیر ،جلد ۱۴،صفحه ۴۹۵.

پانویس

  1. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۴.
  2. الازهار المتناثرة فى الاخبار المتواترة: ص ۱.
  3. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۲۸۴.
  4. تاريخ الخلفاء: ص ۱۶۹.
  5. شَذَرات الذهب: ج ۸ ص ۵۱ . النور السافر: ص ۵۸ - ۶۰. حسن المحاضرة: ج ۱ ص ۴۳۵،۳۴۴.
  6. اسرار غدير: ص ۱۱۳. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۱.
  7. عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۵۹ .
  8. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۸۷ . چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۵۴.
  9. مائده /  ۶۷ .
  10. الدرّ المنثور فى التفسير بالمأثور: ج ۲ ص ۲۹۸. نفحات الازهار: ج ۸ ص ۱۹۵ - ۲۵۷.
  11. الوافى بالوفيات: ج ۷ ص ۷۴. طبقات القرّاء: ج ۱ ص ۷۰. حسن المحاضرة: ج ۱ ص ۴۷۰. بُغيَة الوُعاة فى طبقات اللغويّين و النُحاة: ج ۱ ص ۳۲۶.
  12. تحفه اثناعشريه: باب يازدهم و در جواب طعن هشتم از مطاعن صحابه.
  13. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۴۷۹.
  14. الوافى بالوفيات: ج ۷ ص ۷۴. طبقات القرّاء: ج ۱ ص ۷۰. حسن المحاضرة: ج ۱ ص ۴۷۰. بُغيَة الوُعاة فى طبقات اللغويّين و النُحاة: ج ۱ ص ۳۲۶.