اسناد خطبه متوسط پیامبر در غدیر

از ویکی غدیر

  در بعضى موارد خطبه غدير به شكل متوسط -  يعنى كوتاه‏ تر از خطبه طولانى و مشهورِ غدير و طولانى ‏تر از خطبه كوتاهِ غدير -  نقل شده، كه منافاتى با خطبه طولانى و مشهور غدير ندارد، بلكه بخش ‏هايى از آن خطبه است. بررسى اسناد خطبه متوسطِ غدير به شرح زير مى ‏باشد:

منابع و سند خطبه متوسط غدير

سيد بن طاووس(ت ۵۸۹ - م ۶۶۴ ق)با انگيزه تتمه ‏نويسى بر كتاب ارزشمند «مصباح المتهجد» ، شيخ طوسى (م ۴۶۰ ق)اقدام به تأليف ده اثر با عنوان «المهمات لصلاح المتعبد و التتمات لمصباح المتهجد» مى ‏نمايد. كتاب «الاقبال بالاعمال الحسنة» يكى از اين آثار است، كه مشتمل بر اعمال عبادى يازده ماه از سال -از شوال تا شعبان -  مى‏ باشد.[۱]

وى به هنگام تأليف اين كتاب -  كه آن را در سال ۶۵۰ هجرى قمرى و در شهر كربلا نوشته است[۲] -  افزون بر هفتاد كتاب در موضوع زيارات و ادعيه در اختيار داشته، و با بهره ‏گيرى از آن آثار به تدوين اين كتاب ارزشمند پرداخته است.[۳]

يكى از آثارى كه سيد در تدوين «الاقبال » از آن بهره گرفته كتاب «النشر و الطىّ» است، كه خطبه متوسط غدير از آن كتاب و از طريق حذيفة بن يمان از پيامبر صلى الله عليه و آله گزارش شده است.

سيد بن طاووس در «الاقبال» فصلى را به روز غدير و بزرگ داشت آن اختصاص داده است.[۴] او ذيل اين فصل چنين مى ‏نويسد:

بدان كه آنچه ما در اين فصل ذكر مى ‏كنيم، همان چيزى است كه مخالفين شيعه نيز آن را روايت كرده و نزد آنان قابل اعتماد است. آنچه مؤلف كتاب «النشر و الطىّ» از مخالفان نقل كرده و آن را به اتفاق دوست و دشمن حجتى آشكار قرار داده از همين دست از روايات است. زمانى كه پادشاه مازندران على بن رستم در رى اقامت داشته، مؤلف «النشر و الطىّ» نسخه‏ اى از اين كتاب را به او داده است.[۵]

سيد بن طاووس پس از بيان اين مقدمه، روايت مورد نظر خود را با ذكر سند كامل بيان مى ‏كند:

فقال: فيما رواه عن رجالهم و عن احمد بن محمد بن على المهلب: اخبرنا الشريف ابو القاسم على بن محمد بن على بن القاسم الشعرانى، عن ابيه: حدثنا سلمة بن الفضل الانصارى، عن ابى‏ مريم، عن قيس بن حنان، عن عطية السعدى، قال: سألت حذيفة بن اليمان، عن اقامة النبى‏ صلى الله عليه و آله علياً عليه السلام يوم الغدير كيف كان؟ ... [۶] : از حذيفه پرسيدم كه پيامبر صلى الله عليه و آله چگونه و با چه كيفيتى در روز غدير على‏ عليه السلام را بر پا داشت (و او را به ولايت منصوب فرمود) ؟

در اين روايت، حذيفه از جريان خاتم ‏بخشى حضرت امير المؤمنين على ‏عليه السلام در ركوع شروع كرده، و با ذكر مقدمات سفر حجة الوداع نكاتى را ذكر مى‏ كند. سيد بن طاووس در لا به لاى اين روايت اخبار مرتبط ديگرى را از غير حذيفه و از غير كتاب «النشر و الطىّ» نيز وارد مى‏ كند. سپس در انتهاى بحث چنين مى ‏نويسد:

قال صاحب كتاب «النشر و الطىّ» فى تمام حديثه ما هذا لفظه: فهبط جبرئيل فقال: اقرأ «يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليک من ربك»الآية. و قد بلغنا غدير خم ... . ثم صعد النبى‏ صلى الله عليه و آله المنبر ينظر يمنة و يسرة، ينتظر اجتماع الناس اليه. فلما اجتمعوا فقال: الحمد للَّه الذى علا فقهر فى توحّده، و دنا فى تفرّده، الى ان قال: اقرّ له على نفسى بالعبودية، و اشهد له بالربوبية ... .[۷]

تحقيقى در شناخت كتاب «النشر و الطىّ» و مؤلف آن

متأسفانه نام مؤلف كتاب «النشر و الطىّ» نامعلوم است. سيد بن طاووس به دفعات از مؤلف اين كتاب ياد مى‏ كند، اما هرگز نامى از او به ميان نمى ‏آورد. پيش از سيد بن طاووس نيز كسى از اين كتاب و مؤلف آن سخنى نگفته، و پس از او نيز تنها مرحوم كفعمى (م ۹۰۵ ق)در تتمه كتاب «المصباح » از آثارى كه از آن ها در بهره‏ گيرى و تدوين «المصباح» سود برده ياد مى‏ كند.[۸]

اين امر نشان مى‏ دهد كه اين كتاب تا حدود ۲۵۰ سال پس از وفات سيد بن طاووس هم چنان موجود بوده است. اما متأسفانه مرحوم كفعمى نيز نامى از مؤلف اين كتاب به ميان نمى‏ آورد. ممكن است مؤلف به سبب تقيه يا هر علتى ديگر نام خود را مخفى نگاه داشته است.

با توجه به توضيحى كه سيد بن طاووس در خصوص كتاب«النشر و الطىّ»گفته نشان مى‏ دهد كه اين كتاب از آثار مورد توجه آن دوران بوده است. كفعمى نيز در مقدمه«المصباح»توضيح مى‏ دهد كه كتاب‏ هاى مرجعش جهت گردآورى «المصباح» كتاب‏هاى مورد اعتمادى بوده كه بايد به آنها تمسك ورزيد.[۹]در نتيجه «النشر و الطىّ»به عنوان يكى از منابع و مراجع «المصباح» كفعمى مورد اعتماد تلقى خواهد شد.

در مورد زمان حيات مؤلف«النشر و الطىّ» به طور خاص اطلاعى در دست نيست. حاج آقا بزرگ تهرانى تمام يا بسيارى از آن هفتاد و چند مرجع «الاقبال » را متعلق به پيش از وفات شيخ طوسى دانسته است.[۱۰] اما «النشر و الطىّ» قطعاً متعلق به پس از وفات شيخ طوسى است، چرا كه مؤلف اين كتاب نسخه ‏اى از آن را به پادشاه مازندران رستم بن على داده است: فمن ذلك ما رواه عنهم مصنف كتاب الخالص المسمى ب«النشر و الطىّ» ، و جعله حجة ظاهرة، باتفاق العدو و الولى. و حمل به نسخة الى الملك‏شاه مازندران رستم بن على لما حضره بالرى.[۱۱]

در نتيجه مصنف اين كتاب هم‏ عصر با دوره پادشاهى رستم بن على‏ شاه بوده است. ابن ‏اثير در «الكامل فى التاريخ» ذيل حوادث سال ۵۶۰ هجرى به وفات رستم بن على بن شهريار بن قارن شاه مازندران اشاره كرده است.[۱۲] لذا اين كتاب به طور قطع به سده ششم هجرى تعلق دارد.

با توجه به داده ‏هاى «الاقبال» و توضيحات سيد بن طاووس در آن كتاب، به نظر مى‏ رسد كه او از انديشمندان شيعى قرن ششم است. سيد تصريح مى ‏كند كه او كتابش را به اعتراف دوست و دشمن حجتى آشكار قرار داده است. لذا محتمل نيست كه او از مخالفان باشد و خلاف عقيده خود را به عنوان حجتى آشكار به تأليف در آورد.

آن چه مسلّم است او در اين كتاب براى حجيت بخشيدن به رواياتش آن ها را از راويان اهل ‏تسنن نقل مى‏ كرده، تا مخالفان نسبت به پذيرش روايات كتاب او سر تسليم فرود آورند. البته اين امر بدين معنى نيست كه تمام رجال تمام اسناد او از مخالفان هستند، بلكه به نظر مى ‏رسد رواتِ متصل به مؤلف با رواتِ طبقات بالايى سند از مخالفان هستند.

هم چنين سيد بن طاووس در فصل هفتم «الاقبال » مصنف كتاب«النشر و الطىّ»را در كنار بزرگان صاحب نام شيعى مثل كلينى، على بن حسن بن فضّال، صدوق، مفيد، طوسى و طرازى قرار مى‏ دهد، و ايشان را «ذوى الفضل الكثير» مى ‏خواند.[۱۳]

به نظر بسيار بعيد مى‏ رسد كه سيد بن طاووس يكى از انديشمندان سنى مذهب را با اين صفت تكريم كرده باشد. هم چنين قرار گرفتن كتاب «النشر و الطىّ»در فهرست مصادر مرحوم كفعمى براى تأليف كتاب «المصباح» ، خود شاهد ديگرى براى شيعى بودن اين كتاب است. لذا بر خلاف اظهار نظر برخى[۱۴] نبايد او را از مشاهير سنى مذهب بر شمرد.

بررسى سند خطبه متوسط غدير

سيد بن طاووس روايت مورد نظر خود را با ذكر سند چنين بيان مى‏ كند:

... و عن احمد بن محمد بن على المهلب: اخبرنا الشريف ابوالقاسم على بن محمد بن على بن القاسم الشعرانى، عن ابيه: حدثنا سلمة بن الفضل الانصارى، عن ابى‏ مريم، عن قيس بن حنان، عن عطية السعدى، قال: سألت حذيفة بن اليمان، عن اقامة النبى‏ صلى الله عليه و آله علياً عليه السلام يوم الغدير كيف كان؟ ...[۱۵]: يعنى از حذيفه پرسيدم كه پيامبر صلى الله عليه و آله چگونه و با چه كيفيتى در روز غدير على ‏عليه السلام را بر پا داشت ( و او را به ولايت منصوب فرمود).

سيد بن طاووس در «الاقبال » و مرحوم شيخ حر عاملى (م ۱۱۰۴ ق) در «اثبات الهداة » ، در خصوص رجال سند خطبه متوسط غدير ادعا كرده ‏اند كه تمام رجال اين سند از روات اهل ‏تسنن هستند. شيخ حرّ عاملى مى ‏نويسد: روى على بن موسى بن طاووس -  من علمائنا -  فى كتاب «الاقبال » نقلاً من كتاب «النشر و الطىّ» ، باسناده عن رجال المخالفين، عن النبى ... .[۱۶]

مؤلف «النشر و الطىّ» سند روايت خطبه متوسط غدير را اين گونه آغاز مى‏ نمايد: عن رجالهم ... ، و عن احمد بن محمد بن على المهلّب ... . عبارت «عن رجالهم»بى ‏ترديد به رجال اهل‏ تسنن اشاره دارد. به نظر مى‏ رسد مؤلف«النشر و الطىّ» اين خطبه را از تعدادى از روات اهل تسنن مستقيماً شنيده است.

پس از ذكر روات طبقات بالاتر[۱۷] نيز اين خطبه را به عنوان حجتى آشكار بر مخالفان قرار داده، و از همين جهت نسخه ‏اى از آن كتاب را به پادشاه مازندران بخشيده است.

بررسى ‏هاى رجالى حاكى از آن است كه دو راوى به نام ‏هاى احمد بن محمد بن على المهلّب و قيس بن حنان[۱۸] نيز وجود دارد. به احتمال وى همان يونس بن خباب بوده است.

نگاهى به متن خطبه متوسط غدير

براى شناخت دقيق متن خطبه متوسط غدير، بى ‏شك لازم است متن خطبه متوسط مطالعه گردد. اين كار علاوه بر آنكه ما را با متن اين خطبه به طور كامل آشنا مى‏ كند، امكان مقايسه اين خطبه با خطبه ‏هاى طولانى و كوتاه را ميسر مى ‏نمايد. ابتدا نكاتى در مورد خطبه متوسط غدير را بيان مى‏ كنيم، و سپس متن آن را همراه با ترجمه مى ‏آوريم:

نكاتى پيرامون متن خطبه متوسط غدير

نكته اول: متن خطبه متوسط غدير اين گونه آغاز مى شود: "الحمد للَّه الذى علا فقهر فى توحّده و دنا فى تفرّده، الى ان قال: اقرّ له على نفسى بالعبودية ... . عبارت «الى ان قال» نشان مى‏ دهد كه بخشى از سخنان پيامبر صلى الله عليه و آله گزارش نشده است.

با توجه به متن خطبه طولانى، اين بخش مربوط به حمد الهى و بيان مقدماتى در جهت اعلان ولايت حضرت امير عليه السلام است كه حداكثر مشتمل بر چهارصد واژه خواهد بود.

نكته دوم: حجم خطبه متوسط يك پنجم حجم خطبه طولانى است. از اين رو موارد فراوانى در خطبه طولانى غدير مطرح شده كه در خطبه متوسط از آن ها ياد نشده است. سيد بن طاووس نه در «اليقين» و نه در «التحصين» اين خطبه را متذكر نشده است، زيرا آن چه كه سيد بن طاووس به دنبال آن بوده در خطبه متوسط غدير نيامده است.

منبع

ناگفته‏ هايى از اسناد خطبه غدير ( موّحدى): ص ۱۵۱-۱۶۴.

پانویس

  1. اعمال ماه رمضان به خاطر اهميت فوق ‏العاده اين ماه در كتابى ديگر با نام «المضمار» گرد آمده است.
  2. در سال ‏هاى ۶۵۵ ،۶۵۶ نيز توسط سيد بن طاووس چندين باب ديگر به كتاب «الاقبال» افزوده شد.
  3. در قرون گذشته يكى از غنى‏ ترين كتابخانه هاى شخصى كه مملوّ از نسخه‏ هاى گران بهاى خطى و منحصر به فرد بوده، كتابخانه سيد بن طاووس بوده است. در اين كتابخانه، به نقل خود سيد بيش از ۱۵۰۰ كتاب معتبر و نفيس در علوم مختلف وجود داشته است. از جمله در موضوع دعا بيش از ۷۰جلد كتاب نزد سيد بوده، كه كتاب‏ هايى مثل «الاقبال» را از آن ها تدوين كرده است. از شهيد اول (م ۷۸۶ ق)نقل شده است كه سيد بن طاووس به هنگام تأليف كتاب «الاقبال» (تأليف سال ۶۵۰ ق )نزديك به ۱۵۰۰ كتاب در اختيار داشته، كه بيش از ۶۰ عنوان آن از جمله آثار دعايى بوده است. چرا كه در فصل ۱۴۲ كتاب «كشف المحجه» تأليف ۶۴۹ ق خود پس از ترغيب فرزندش به تعليم علوم مى‏ نويسد: خداوند بلند مرتبه كتاب ‏هاى بسيارى به واسطه من براى تو آماده ساخت... . خداوند بيش از ۶۰ كتاب دعايى براى من مهيا ساخت. پس خدا را خدا را در حفظ اين آثار و دعاهاى موجود در آن ها، چرا كه آن ها گنجينه‏ هايى هستند كه عرفا براى دستيابى به آن ها بر هم پيشى گيرند، و بسان آن ها نزد ديگرى وجود ندارد. (كشف المحجه ابن ‏طاووس : ص ۱۳۱)  چنان چه ابن‏ طاووس در كتاب «مهج الدعوات» تأليف ۷ جمادى الاولى سال ۶۶۲ ق -  يعنى دو سال پيش از وفات وى -  مى‏ نويسد كه وى به آثار دعايى ديگرى كه تعداد آن ها با كتب سابق بيش از۷۰ اثر مى ‏شود دست يافته است.(مهج الدعوات ابن‏ طاووس: ص ۴۱۱ ) شيخ آقا بزرگ معتقد است كه قريب به اتفاق آن هفتاد و اندى كتاب دعايى كه نزد ابن‏ طاووس موجود بوده از آثار پيش از شيخ طوسى (م ۴۶۰ ق) است. الذريعة (آقا بزرگ : ج ۸ ص ۱۷۷. الذريعة: ج ۸ ص ۱۷۷: هذه النيف و السبعين مجلداً من كتب الدعوات التى كانت عند السيد رضى‏ الدين ابن ‏طاوس فى۶۶۲ ق. جُلّها بل كلها كانت من تصانيف المتقدمين على الشيخ الطوسی الذی توفی ۴۶۰ ق. چراکه شیخ منتجب الدین (م ۵۸۵ ق) در فهرست خود از این آثار یاد نمی کند. آقا بزرگ همچنین می نویسد: بل الظاهر من کلمات السید بن طاووس فی اثناء تصانیفه ان کتب الدعاء التی کانت عنده کان اکثرها من الاصول القدیمة بذکر تواریخ بعضها و بوصف کثیر منها بانها نسخة الاصل او نسخة عتیقة و بذکر محالها فی المستنصریة او غیرها و یذکر انها قرأت علی المصنف او علی غیره او ان علیه خط فلان و غیر ذلک من الکلمات الصریحة جمیعها فی ان الکتب الموجودة عنده کانت مصححة معتمدة علیه مرویّة له عن مشایخه الاعلام. الذریعة: ج۸ ص ۱۷۷.
  4.   فصل فى بعض تفصيل ما جرت عليه حال يوم الغدير من التعظيم و التبجيل.
  5.   اعلم ان ما نذكر فى هذا الفصل ما رواه ايضاً مخالفو الشيعة، المعتمد عليهم فى النقل. فمن ذلك ما رواه عنهم مصنف كتاب الخالص المسمى «النشر و الطىّ» ، و جعله حجة ظاهرة باتفاق العدوّ و الولى، و حمل به نسخه الى الملك‏شاه مازندران رستم بن على لما حضره بالرى. الاقبال: ج ۱ ص ۴۶۵.  
  6. الاقبال (سيد بن طاووس): ج ۱ ص ۴۵۶.
  7.   ترجمه: نويسنده كتاب «النشر و الطىّ» در انتهاى سخنش چنين نوشته است: جبرئيل هبوط كرد و به پيامبر صلى الله عليه و آله عرض كرد كه بخوان: «يا ايها الرسول بلّغ ما انزل اليك من ربك» ... . سپس پيامبر صلى الله عليه و آله از منبر بالا رفت در حالى كه به راست و چپ خود مى‏ نگريست و منتظر گردهمايى مردم بود. هنگامى كه مردم اجتماع كردند، فرمود: سپاس خدايى را كه بلند ... .
  8.    و لنشر الى ذكر الكتب التى اشرنا اليها فى خطبة، و وعدنا بالذكر لها فى ديباجته المجموع منها هذا الكتاب و ما فيه من اصله و حواشيه. جمعتها من اماكن متعددة و مواطن متبددة ... . المصباح )كفعمى( : ص ۷۷۰.  
  9. و قد جمعته من كتب معتمد على صحتها، مأمور بالتمسك بوثقى عروتها. لا يغيّرها كرّ العصرين، و لا مرّ الملوين. المصباح ( كفعمى): ص ۴.  
  10. الذريعة: ج ۸ ص ۱۷۷: هذه النيف و السبعين مجلداً من كتب الدعوات التى كانت عند السيد رضی ‏الدين بن طاوس فى ۶۶۲ ق. جلّها بل كلها كانت من تصانيف المتقدمين على الشيخ الطوسى الذى توفى ۴۶۰ ق.  
  11. الاقبال (سيد بن طاووس): ج ۱ ص ۴۵۶.  
  12. ثم دخلت سنة ستين و خمس مائة. ذكر وفاة شاه مازندران و ملك ابنه بعده. فى هذه السنة ثامن ربيع ‏الاول توفى شاه مازندران رستم بن على بن شهريار بن قارن. و لما توفى، كتم ابنه علاءالدين الحسن موته اياماً. حتى استولى على سائر الحصون و البلاد، ثم اظهر ... . الكامل فى التاريخ: ج ۱۱ ص ۳۱۵.
  13. فصل ۷ : في ما نذكره ايضاً من فضل يوم الغدير، برواية جماعة من ذوى الفضل الكثير. و هى قطرة من بحر غزير... . و من اولئك مصنّف كتاب «النشر و الطىّ» ... . الاقبال ( سيد بن طاووس): ص ۳۶۶  - ۳۶۴.
  14. جناب محمد باقر انصارى در كتاب «خطبه غدير در آئينه اسناد»مؤلفان دو كتاب «نور الهدى» و«النشر و الطىّ» را از مؤلفان مشهور و مورد اعتماد اهل ‏تسنن خوانده است. با توجه به توضيحات ارائه شده در اين فصل و فصل گذشته، هر دو مؤلف مذكور از انديشمندان شيعى به شمار مى ‏آيند، و نبايد ايشان را سنى مذهب پنداشت. اما نكته شگفت‏ آور آن است كه با توجه به نامعلوم بودن حتى نام مؤلف «النشر و الطىّ» و در دست نداشتن هيچ اطلاعاتى از او، چگونه مى‏توان او را فردى «مشهور» بر شمرد؟
  15. الاقبال ( سيد بن طاووس): ج ۱ ص ۴۶۵.
  16.    اثبات الهداة (حرّ عاملى) : ج ۲ ص ۲۸۵.  
  17.   به نظر مى ‏رسد روات طبقات بالا -  كه نزديك به حذيفه هستند -  از رجال اهل‏ تسنن به شمار مى آيند.  
  18.   علامه مجلسى در«بحار الانوار » ، به هنگام نقل اين روايت نام اين راوى را به شكل «قيس بن حيان»ضبط كرده است. قيس بن حيان نيز غير مذكور است.