انتقام امام زمان از ستمگران
این فراز از خطبه اشاره بر این دارد که خداوند متعال انتقام از ستمکاران را به امام زمان روحی فداه تفویض فرموده است و علت آن است که آن حضرت باید عدالت را بر پایهٔ حق و حقیقت، را به معنای واقعی کلمه در تمام جهان پیاده کند که پیاده کردن عدالت بدون گرفتن حق مظلوم از ظالم محقق نمیگردد؛ زیرا اگر خداوند ظالم و مظلوم را در جامعه به حال خود بگذارد، ظلم منتفی نخواهد بود و این با عدالت اجتماعی منافات دارد. همانگونه که امام زمان روحی فداه میفرمایند: … أَنَا بَقِیَّةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ الْمُنْتَقِمُ مِنْ أَعْدَائِهِ فَلَا تَطْلُبْ أَثَراً بَعْدَ عَیْنٍ یَا أَحْمَدَ بْنَ إِسْحَاقَ![۱][۲]منم بقیة اللّه فی ارضه و منتقم از دشمنان او. ای احمد بن اسحاق! پس از مشاهده عین دنبال اثری نگرد.
خداوند در قرآن کریم برای مظلوم، سلطانی قرار داده که او انتقام خواهد گرفت همانگونه که خداوند میفرماید:
وَ لا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتی حَرَّمَ اللَّهُ إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کانَ مَنْصُوراً
;[۳]
و کسی را که خدا کشتنش را حرام کرده [و به جانش حرمت نهاده] جز به حق نکشید، و هر کس مظلوم [و به ناحق] کشته شود، برای وارثش تسلّطی بر قاتل [جهت خونخواهی، دیه و عفو] قرار دادهایم، پس وارث مقتول نباید در کشتن زیاده روی کند؛ زیرا او [با قوانین صحیح و درستی چون دیه و قصاص] مورد حمایت قرار گرفته است.
از حضرت امام محمدباقر علیه السلام و امام جعفر صادق علیه السلام روایت شده که آیه فوق در حق حضرت امام حسین علیه السلام وارد شده و حضرت قائم علیه السلام ولی دم امام حسین علیه السلام است که انتقام خون آن حضرت را خواهد گرفت و اگر تمام اهل زمین را بکشد اسراف در قتل نکرده است و اینکه خداوند میفرماید: در کشتن زیاده روی نکنید، یعنی به گونهای نباشد که چیزی را ایجاد کنید و در آن اسراف کنید و آنگاه فرمود: قسم به خدا حضرت قائم علیه السلام فرزندان قاتلین حضرت حسین علیه السلام را میکشد؛ زیرا که به عمل پدرانشان راضی هستند.[۴]
سلام بن مستنیر از امام باقر علیه السلام در مورد تفسیر کلام خدا
مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کانَ مَنْصُوراً
روایت نموده که فرمود: او حسین بن علی علیه السلام است که مظلومانه به شهادت رسید و ولیّ او ما و قائم هستیم، و هنگام قیام قائم است که او مطالبه خون حضرت حسین علیه السلام را مینماید.[۵]
طرح یک پرسش و پاسخ آن
اگر جماعتی یک نفر را کشتند؛ مقتول میتواند تمام آنها را بکشد، مشروط بر اینکه دیه آنها را بدهد مثلاً ده نفر یکی را کشتند باید به هر یک از وراث این ده نفر دیه بدهد بنا بر آیهٔ
إِنَّهُ کانَ مَنْصُوراً
خداوند ولی مقتول را ناصر مقتول قرار داده است.
اخبار بسیار داریم که این آیهٔ شریفه در مورد شهادت امام حسین علیه السلام است و ولیّ او حضرت قائم روحی فداه است و اگر جمیع آنها را بکشد، اسراف در قتل نشده، چون اخبار بیان مصداق اتم میکند و منافی با عموم آیه نیست و در بعض اخبار روات سؤال کردند که کسانی که در زمان حضرت بقیة اللّه رحی فداه، قاتل نبودند برای چه آنها را میکشد؟ جواب دادهاند که چون راضی به فعل آنها هستند. و الراضی بفعل قوم کالداخل فیهم[۶] و از اینجا بعض اشکالاتی متوجه میشود باید حل شود.
اولاً: راضی به قتل را نباید قصاص کرد فقط در عقوبت شریک فاعل است.
ثانیاً: این جمعیت کثیر را نمیشود برای قتل یک نفر یا چند نفر کشت.
ثالثاً: باید سهم دیه آنها را رد کرد.
بنابراین حل تمام این اشکالات و پاسخ همهٔ این سؤالات این است که حضرت اباعبداللّه علیه السلام مسلماً جزو اهل بیت رسول اللّه صلی الله علیه وآله بوده و جزو ذویالقربی هستند، لذا با توجه به اینکه قطعاً محبت آن حضرت از ضروریات دین بوده و کسانی که راضی به قتل او هستند منکر ضروری دین بوده و کافر و مرتد و واجب القتل هستند؛ لذا در رجعت حضرت حسین بن علی علیه السلام آنها را زنده کرده و از آنها انتقام میگیرد. در قیامت نیز خداوند از تمام آنها انتقام خواهد گرفت حتی طبق اخبار، هر فردی از شیعه از آنها انتقام گرفته، باز زنده شده و فرد دیگری انتقام میگیرد و این کار ادامه خواهد داشت، بالاخص نُصّاب[۷] که محکوم به کفر هستند.[۸]
انتقام امام زمان روحی فداه از دشمنان خدا
از جمله القاب امام زمان علیه السلام، اَلْمُنْتَقِمْ است. در کتاب «کمال الدین» به سند خود از امام صادق علیه السلام از پدران بزرگوارش از امیرالمؤمنین علیه السلام روایت کرده است که: پیغمبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمودند:
هنگامی که به سوی آسمان (به معراج) برده شدم، پروردگار من به من وحی فرمود که: ای محمّد! من نظری به سوی زمین افکندم و تو را از آن اختیار نمودم، و پیغمبر ساختم، و اسم تو را از نام خود برگرفتم که من محمودم و تو محمّدی، دوباره بر زمین نظری افکندم و علی علیه السلام را از آن برگزیدم، و او را وصیّ و خلیفه و شوهر دختر تو قرار دادم و برای او هم نامی از نامهای خود برگرفتم، پس من علیّ اعلی هستم و او علی است و فاطمه و حسن و حسین را از نور شما خلق کردم. آنگاه ولایت آنان را بر فرشتگان عرضه کردم تا هر که پذیرفت در پیشگاه من از مقرّبین گردد، ای محمد! اگر بندهای از بندگانم آن قدر عبادتم کند تا درمانده شود و بدنش مانند مشک پوسیده گردد، ولی در حالی که منکر ولایت آنان باشد به نزد من آید، او را در بهشتم جای نخواهم داد، و در زیر عرشم سایه نخواهم بخشید، ای محمد! میخواهی آنان را بینی؟ عرض کردم: آری پروردگارا. خداوند عزّ و جل فرمود: سرت را بلند کن. پس سرم را بلند کردم که به ناگاه انوار علی و فاطمه و حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی، و جعفر بن محمد، و موسی بن جعفر، و علی بن موسی، و محمد بن علی، و علی بن محمد، و الحسن بن علی، و محمد بن الحسن علیهم السلام را - که در میان ایشان - مانند ستاره درخشانی به پا خاسته بود مشاهده نمودم.
عرض کردم: پروردگارا اینها چه کسانی هستند؟
فرمود: اینها امامان هستند، و این قائم است؛ آنکه حلال مرا حلال و حرام مرا حرام کند، و به وسیله او از دشمنانم انتقام میگیرم، و او برای اولیای من مایه راحت است، و او است که دل شیعیان و پیروان تو را از ظالمین و کافرین شفا میبخشد و لات و عزّی را تر و تازه بیرون میآورد پس آنها را خواهد سوزانید، البته فتنه و امتحان مردم با آنان سختتر از فتنه گوساله و سامری خواهد بود.[۹]
در کتاب «بحارالانوار» از «مزار کبیر» به سند خود از حضرت امام صادق علیه السلام آورده که فرمودند: هرگاه قائم ما به پاخیزد برای خدا و رسول او و همه ما خاندان پیغمبر انتقام خواهد گرفت.[۱۰]
و در همان کتاب به نقل از ارشاد دیلمی از امام صادق علیه السلام آمده: دست بنی شیبه را میبُرد و بر در کعبه میآویزد و بر آن مینویسد: اینها دزدان کعبه هستند.[۱۱]
و در تفسیر قمی درباره آیه
فَمَهِّلِ الکافِرینَ أمْهِلْهُمْ رُوَیداً
[۱۲]؛ پس کافران را مهلت بده، آنها را به اندک مهلتی. چنین آمده است: برای هنگام قیام قائم، پس او از جبّارها و طاغوتهای قریش و بنیامیه و سایر مردم برای من انتقام میگیرد.[۱۳]
در دعای شریف ندبه در صبح جمعه میخوانیم: أَیْنَ الطّالِبُ بِذُحُولِ الاَنْبِیاءِ وَاَبْناءِ الاْنْبِیاءِ اَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءِ؛ کجاست آن [منتقمی] که از ستم [ظالمان] بر پیامبران و اولاد پیغمبران دادخواهی کند؟ کجاست خون خواه [جدّ غریبش] شهید کربلا؟
عیّاشی در تفسیر آیه:
وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفْ فی الْقَتْلِ اِنَّهُ کانَ مَنْصُوراً
[۱۴]؛ و هر آنکه مظلوم کشته شود البته ما برای ولیّ او تسلط و حکومت قرار دادهایم، پس در کشتن اسراف نکند که او یاری شده است.
از حضرت صادق علیه السلام راجع به همین آیه آمده است: که فرمودند: این آیه درباره امام حسین علیه السلام نازل شده، اگر اهل زمین به خاطر او کشته شوند اسراف نیست.[۱۵]
و در کتاب «علل الشرایع» از حضرت باقر علیه السلام منقول است که فرمود: هنگامی که جدّم حسین علیه السلام کشته شد، فرشتگان به درگاه خداوند عزّ و جل صدا به گریه و ناله بلند کردند و عرضه داشتند: إلها؛ صاحب إختیارا؛ آیا غفلت میورزی از کسی که برگزیده تو و فرزند برگزیدهات و بهترین خلق را به قتل رسانیده است؟
پس خداوند عزّ و جل به آنها وحی فرمود که: ای ملائکهٔ من! آرام باشید، به عزت و جلالم سوگند که حتماً از آنها انتقام خواهم گرفت، هر چند پس از مدتها باشد. سپس خداوند عزّ و جل برای فرشتگان از روی امامان از فرزندان حسین پرده برداشت ملائکه خوشحال شدند و متوجه شدند که یکی از آنها ایستاده نماز میخواند، خداوند فرمود: توسط این قائم از آنها انتقام میگیرم.[۱۶]
و در کافی از حضرت صادق علیه السلام روایت است که فرمود:
وقتی حسین علیه السلام کشته شد، آسمانها و زمین و آنچه در آنها است ناله کردند و گفتند: پروردگارا به ما اجازه بده که خلایق را نابود سازیم و بار دیگر زمین تجدید گردد که حرمت تو را حلال دانسته و برگُزیدهات را به قتل رسانیدهاند. پس خداوند به آنها وحی فرمود که: ای فرشتگان و ای آسمانهای من و ای زمین من آرام گیرید. سپس یکی از حجابها را برداشت، به ناگاه پشت آن محمد و دوازده وصیّ او علیهم السلام مشاهده شدند و دست قائم از آنها را گرفت و فرمود: ای فرشتگانم! و ای آسمانهایم! و ای زمین من! با این یاری خواهم جست - سه مرتبه این خطاب را فرمود.[۱۷]
و در «غایة المرام» محدث جلیل سیّد هاشم بحرانی از طریق عامّه در حدیث معراج چنین آمده:
خداوند تعالی فرمود: ای محمد! آیا دوست داری آنان را ببینی؟ گفتم: آری، پروردگارا.
خداوند فرمود: به سمت راست عرش روی گردان. چون روی به آن سوی کردم به ناگاه دیدم علی و فاطمه و حسن و حسین و علی بن الحسین و محمد بن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمد بن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و مهدی علیهم السلام غرق در نور ایستاده نماز میخوانند، و او- یعنی مهدی علیه السلام- در میان آنها همچون ستاره درخشانی بود. خداوند فرمود: اینان حجّتها هستند و او ثائر از عترت تو است به عزتم سوگند او حجّت ثابت برای دوستانم و انتقام گیرنده از دشمنانم است.[۱۸]
و در کتاب «بحارالانوار» در وصف اصحاب حضرت قائم علیه السلام از حضرت صادق علیه السلام روایت است که فرمود:
گویا که دلهایشان مانند قطعهای از آهن است که هیچگونه شکی درباره خداوند در آن راه ندارد، از سنگ سختتر که اگر بر کوهها حمله برند، آنها را از جای برکنند، با پرچمهای خویش به هیچ شهری روی نیاورند مگر اینکه آن را خراب کنند گویی که بر اسبهایشان عقابها نشستهاند، به زین اسب امام علیه السلام دست میکشند و تبرک میجویند، و پیرامون حضرتش حلقه میزنند، در جنگها با جانبازی آن بزرگوار را یاری میکنند و آنچه میخواهد انجام میدهند. در میان آنان مردانی هستند که شبها خواب ندارند، در نمازشان زمزمهای دارند همچون زمزمه زنبور عسل، شب را با عبادت به صبح میرسانند و صبحگاهان بر اسبهایشان آمادهاند، شبها پارسا و روزها شیرند، آنان از آن حضرت فرمانبردارند، مانند کنیز نسبت به ارباب خود. همچون چراغها روشنند و دلهایشان نورانی است و از خشیت إلهی لرزان، از خداوند شهادت درخواست میکنند و آرزو دارند که در راه خدا کشته شوند، شعارهایشان: یا لثاراتِ الْحُسَینِ. (خونخواهی حسین علیه السلام) میباشد. هرگاه به سویی حرکت کنند به مقدار یک ماه رعب و بیم پیشتر از آنها میرود، به سوی مولای خود میشتابند، خداوند توسط ایشان امام حقّ را یاری میکند.[۱۹]
و نیز از آن حضرت منقول است که فرمود: هرگاه قائم علیه السلام خروج کند نوادگانِ قاتلان امام حسین علیه السلام را به قتل خواهد رساند.[۲۰]
البته در حدیثی از حضرت رضا علیه السلام علّت این امر را رضایت آنها نسبت به کارهای پدرانشان دانسته و اینکه آنها افتخار هم میکنند و هر کس به چیزی راضی باشد مانند آن است که آن را انجام داده باشد.
و در کتاب اَلْمَحَجَّةُ فیما نَزَلَ فِی الْقائِمِ الْحُجَّةِ از امام صادق علیه السلام درباره آیه:
وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً . . .
.[۲۱] آمده که این آیه درباره حسین علیه السلام نازل شده، اگر ولیّ او اهل زمین را بکشد اسراف نکرده است، و ولیّ او قائم علیه السلام است.[۲۲]
انتقام از قتلة کربلا، بالاترین رزق برای شیعیان
از مهمترین دعاهایی که در زیارت عاشورا ما را امیدوار به استجابت آن نموده و از آن به «رزق» یاد شده است، رزق یاری امام زمان روحی فداه در جهت انتقام از قتله کربلاست. این خواهش را زیارت کننده در دو جای زیارت عاشورا بدین ترتیب از خداوند منان درخواست میکند:
- و أَنْ یَرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِکَ مَعَ إِمَامٍ مَنْصُورٍ مِنْ أَهْلِ بَیْتِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه وآله؛ از او در خواست میکنم که روزی من گرداند تا با امام منصور از اهل بیت محمّد صلی الله علیه وآله خون خواه تو باشم.
- وَ أَنْ یرْزُقَنِی طَلَبَ ثَارِی مَعَ إِمَامٍ هُدًی ظَاهِرٍ؛ و مرا نصیب کند در رکاب امام هدایت که هادی و ظاهر شونده است.
این دو فراز از زیارت عاشورا، ما را متوجه یک موضوع بسیار اعتقادی و سازنده مینماید که به اختصار عرض نموده و تفصیل آن را برای تحقیق به خوانندگان واگذار مینماییم.
یکی از الطاف الهی در حق بندگان خود از شیعیان، این است که برای بهرهمندی از فیض عظیم و ثواب بزرگ قرار گرفتن جزء منتقمین، آنها را محروم نساخته و به آنها در رسیدن به این آرزو امکان میدهد. حتی آنانی که تا قبل از ظهور امام زمان روحی فداه از دنیا رفته باشند طبق روایات رسیده و استناد به دعای عهدنامه از قبرها بیرون میآیند، زنده میشوند و به این رزق بزرگ دست مییابند؛ بنابراین کسی که میخواهد این رزق نصیب او گردد و جزء خونخواهان امام حسین علیه السلام باشد باید در زمان غیبت آمادگی لازم را در جهت رسیدن به این رزق بزرگ با تهذیب نفس و اطاعت از خداوند پیدا کند.
پانویس
- ↑ الغبیه، ص ۱۴۶؛ کشف الغمه، ج۳، ص ۳۱۶؛ اعلام الوری، ص ۴۱۲؛ المحجه البیضاء، ج۴، ص ۳۳۹؛ ینابیع الموده، ج۳، ص ۳۳۹؛ الزام الناصب، ص ۶۹ و ۱۰۴ و ۱۴۲؛ بشارة الاسلام، ص ۱۶۷.
- ↑ شرح و تفسیر خطبه پیامبراکرم صلی الله علیه وآله در غدیرخم، ص ۴۱۶–۴۱۵.
- ↑ اسراء / ۳۳.
- ↑ تأویل الآیات، ج۱، ص ۲۸۰–۲۷۹.
- ↑ تفسیر عیاشی، ج۲، ص ۲۹۰.
- ↑ نهج البلاغه، حکمت ۱۵۴.
- ↑ مراد ناصبیها جمع (ناصبی): آن که دشمن علی علیه السلام و خاندان اوست.
- ↑ أطیب البیان فی تفسیر القرآن، ج۱۲، ص ۱۰۲–۱۰۱.
- ↑ کمال الدین، ج۱، ص ۲۵۲.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۷۶.
- ↑ همان، ص ۳۳۸.
- ↑ طارق / ۱۸.
- ↑ تفسیر القمی، ص ۷۲۱.
- ↑ اسراء/ ۳۳.
- ↑ روضه کافی، ج۸، ص ۲۵۵.
- ↑ علل الشرایع، ص ۱۶۰.
- ↑ کافی، ج۱، ص ۵۳۴.
- ↑ غایة المرام، ص ۱۹۴.
- ↑ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۰۸.
- ↑ همان، ص ۳۱۳.
- ↑ اسراء / ۳۳.
- ↑ المحجه، ص ۱۲۷.