اکمال دین و اتمام نعمت با ولایت

  پيامبرصلى الله عليه وآله [۱]در خطابه غدير هيجده اقدام فوق ‏العاده انجام دادند، كه بعضى از آنها در روند عادى سخنرانى‏ هاى حضرت سابقه نداشت، و چند اقدام هم در تمامى سخنرانى ‏هاى مردم دنيا از روز اول خلق آدم تا امروز سابقه نداشته است! يكى از آن اقدامات اين بود:

نزول وحى در اثناى سخنرانى و اعلام آن در همان لحظه از كارهاى بى ‏سابقه پيامبرصلى الله عليه وآله در خطابه غدير بود، آن هم آيه‏ اى كه در تأييد پيام ابلاغ شده در همين سخنرانى بود.

در حساس‏ ترين لحظات خطبه غدير -  كه بخش چهارم خطبه بود -  و پس از بيان جمله«مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَهَذَا عَلِيٌّ مَوْلَاهُ»، پيامبرصلى الله عليه وآله توانسته بود بار سنگينRa bracket.png يا اَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ La bracket.pngرا با موفقيت به مقصود برساند و ولايت دوازده امام‏ عليهم السلام را تا آخر دنيا از فراز منبر غدير اعلام فرمايد.

هنوز چند جمله از«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»، و معرفى و بلند كردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نگذشته بود، كه پيامبرصلى الله عليه وآله خبر از نزول وحى در همان لحظه داد. اينجا بود كه جبرئيل بر قلب مقدس آن حضرت نازل شد و در حالى كه حضرت خطابه را ادامه مى ‏داد آيه ۳ سوره مائده را به عنوان سند افتخار ابدى غدير آوردRa bracket.png الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً La bracket.png«امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».

بلافاصله پس از نزول آيه، پيامبرصلى الله عليه وآله در ادامه خطبه فرمود: خدايا، تو هنگام بيان اين مطلب و منصوب نمودنت على ‏عليه السلام را در اين روز، اين آيه را درباره ولايت على نازل كردىRa bracket.png الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً La bracket.png.

اعلام نزول اين آيه هنگام اعلان ولايت، گذشته از آنكه مسئله ‏اى اعجاب برانگيز بود، خبر از كمال دين الهى با همين سخنرانى مى‏ داد و اهميت اين خطابه را به همه گوشزد مى‏ كرد. اين عظمت آنگاه به اوج خود رسيد كه نتيجه يک سخنرانى كام شدن نعمت‏ هاى الهى و رضايت خداوند اعلام شد.

آنگاه براى اينكه ثابت كند دينى جز با ولايت على ‏عليه السلام پذيرفته نيست، دو آيه ديگر از قرآن را شاهد گرفت: يكى آيه ۱۹ سوره آل عمرانRa bracket.png اِنَّ الدّينَ عِنْدَ اللَّهِ اْلاِسْلامُ La bracket.png«دين نزد خدا فقط اسلام است»، و ديگرى آيه ۸۵ سوره آل عمرانRa bracket.png وَ مَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الاِسْلامِ ديناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الْآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرينَ La bracket.png«هر كس دينى غير از اسلام برگزيند هرگز خدا از او قبول نخواهد كرد و او در آخرت از زيانكاران است».

انضمام اين دو آيه به آيه اكمال بدان معنى بود كه دين فقط اسلام است و غير اسلام مورد قبول خدا نيست، و آن دينى كه خدا به نام اسلام پذيرفته آن است كه غدير و ولايت در آن است و جانشينان پيامبرش تا روز قيامت دوازده امام ‏عليهم السلام هستند. اينجا بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله نفس راحتى كشيد و خطاب به خداوند عرضه داشت:«خدايا تو را شاهد مى‏ گيرم كه من ابلاغ نمودم».

به بيان ديگر:

پس از اهانت منافقين بين كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در بخش چهارم خطبه غدير، حضرت بدون كوچک ‏ترين وقفه ‏اى سخنان خود را ادامه داده وارد بخش پنجم خطابه شد و به تبيين بيشتر آيه اكمال پرداخت.

از يک سو كمال دين را با امامت همه دوازده امام ‏عليهم السلام اعلام فرمود، و از سوى ديگر هر گونه انكار امامت آنان را مساوى با سقوط اعمال و خلود در آتش اعلام كرد.

همچنين راه هر تخفيفى را در عذاب چنين كسانى منتفى دانست و در اين باره آيه ۲۱۷ سوره بقرهRa bracket.png فَاُولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ اَعْمالُهُمْ فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ فِى النّارِ هُمْ خالِدُونَ La bracket.png، و آيه ۸۸سوره آل عمرانRa bracket.png لا يُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ La bracket.pngرا در ضمن كلام خود آورد، و منكرين امامت را مستحق چنين عذابى دانست.

پس از آن و بار ديگر، هنگامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله با اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به پله‏ هاى پايين منبر رسيده بودند، آن حضرت شعف و اعجاب خود را از كامل شدن دين با سه سخن كوتاه ابراز داشت.

ابتدا فرمود«اللَّهُ اَكْبَرُ عَلى كَمالِ الدّينِ وَ اِتْمامِ النِّعْمَةِ وَ رِضَى الرَّبِّ بِرِسالَتى وَ الْوِلايَةِ لِعَلِىِّ بْنِ اَبى‏ طالِبٍ»«اللَّه اكبر به خاطر كمال دين و تمامى نعمت و رضايت پروردگار به رسالت من و ولايت على».

آنگاه سه بار آيهRa bracket.png الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً La bracket.pngرا قرائت كرد. بعد از آن فرمود:«كمال دين و تمام نعمت و رضايت رب به اين است كه مرا براى ابلاغ ولايت على بن ابى‏طالب بعد از خودم فرستاده است».

اين گونه بود كه با پاسخ‏ هاى پيامبرصلى الله عليه وآله ابراز احساسات مردم آرام ‏تر شد و آخرين پله ‏هاى منبر زير پاى پيامبر و على‏ عليهم السلام سبک شدند و همه منتظر اقدامات بعدى حضرت بودند، چنان كه از چهره و رفتار حضرت وجود چنان برنامه‏ هايى قابل تخمين بود.[۲]

به بيان شيواتر: پس از اتمام خطبه غدير، لحظات به كام پيامبرصلى الله عليه وآله شيرين‏ تر از عسل بود، چرا كه خطابRa bracket.png يا اَيَّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ La bracket.pngرا با عزمى راسخ به انجام رسانده بود و على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را آن چنان كه بايد معرفى كرده بود، گام ‏هاى بلند محمد و على‏ عليهما السلام فرود از منبر غدير را آغاز كرد.

همزمان مردم نيز مشتاقانه از جا برخاستند و از هر سو با ازدحام به طرف منبر آمدند؛ و در حالى كه دست‏ ها را به نشانه بيعت بالا برده بودند اشاره مى‏ كردند و مى‏ گفتند:«آرى پذيرفتيم و طبق امر خدا و رسولش از صميم قلب و با زبان و دستانمان اطاعت مى ‏كنيم».

در آن لحظات احساس برانگيز پيامبرصلى الله عليه وآله از همان فراز منبر با بسيارى از دست‏هايى كه به سويش بلند شده بود بيعت كرد و به احساسات آنان پاسخ داد. صداى تبريک و تهنيت از ميان جمعيت بلند بود، و پيامبرصلى الله عليه وآله در پاسخ تبريک آنان مى‏ فرمود«الْحَمْدُ للَّهِ الَّذى فَضَّلَنا عَلى جَميعِ الْعالَمينَ»«سپاس خدايى را كه ما را بر همه جهانيان فضيلت داد».

فريادهاى شعفى كه از جمعيت برمى ‏خاست، شكوه و ابهت بى‏ مانندى را به اجتماع بزرگ غدير مى ‏بخشيد. پيامبرصلى الله عليه وآله براى نشان دادن غدير به عنوان بزرگ‏ترين مناسبتى كه در عمر مباركش به او بايد تبريک گفت، مى ‏فرمود: به من تبريک بگوييد، به من تهنيت بگوييد، زيرا خداوند مرا به نبوت و اهل‏بيتم را به امامت اختصاص داده است.

ابراز احساسات مردم با پاسخ‏ هاى پيامبرصلى الله عليه وآله آرام ‏تر شد در حالى كه آن حضرت با اميرالمؤمنين ‏عليه السلام به پله‏ هاى پايين منبر رسيده بودند. در آن حال پيامبرصلى الله عليه وآله كمال دين را به مردم يادآور شده فرمود:

«اللَّهُ اَكْبَرُ عَلى اِكْمالِ الدّينِ وَ اِتْمامِ النِّعْمَةِ وَ رِضَى الرَّبِّ بِرِسالَتى وَ الْوِلايَةِ لِعَلِىِّ بْنِ اَبى ‏طالِبٍ»؛

«الله اكبر به خاطر كامل شدن دين و تمامى نعمت و رضايت پروردگار به رسالت من و ولايت على بن ابى‏ طالب».

سپس سه بار آيهRa bracket.png الْيَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتى وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً La bracket.pngرا قرائت كرد، و بعد از آن فرمود:«كمال دين و تمام نعمت و رضايت رب با اين است كه مرا براى ابلاغ ولايت على بن ابى ‏طالب بعد از من فرستاده است»[۳]

در همين موقعيت و پس از پايان خطبه بلند غدير بود، نوبت آن رسيد كه پيامبرصلى الله عليه وآله پيام خاص خداوند متعال را -  كه جبرئيل آورده بود -  به مردم ابلاغ فرمايد: اى مردم، خدا به من سلام رسانده مى ‏فرمايد: امروز دين شما را كامل كردم ... ، و بعد از اين حكمى براى شما نازل نمى‏ كنم. نماز و زكات و روزه و حج را بر شما نازل كردم و اين ولايت پنجمى است، و آن چهار حكم را بدون ولايت قبول نمى‏ كنم.[۴]

يكى از نكات مهمى كه در آيه اكمال قابل توجه است اينكه خداى متعال اتمام نعمت بر خلق با ولايت را از پيوندى تنگاتنگ برخوردار فرموده است. به بيان ديگر، همانطور كه كمال يافتگى دين در گرو ولايت محمدصلى الله عليه وآله و خاندان پاک اوعليهم السلام است، چنين ولايتى مسلمانان را از تماميت نعمت‏ ها برخوردار مى‏ كند.

البته نعمت مورد نظر آيه كريمه، تمام گونه‏ هاى ظاهرى و باطنى آن را در بر مى‏ گيرد، مانند: عدالت ،مساوات، همبستگى، برادرى، اخلاق، دانش، آرامش روحى و آزادى و ... ، و خلاصه تمام گونه‏ هاى نعمت‏ ها را شامل مى ‏شود.

از همين رو، نظريه آنان كه مى ‏كوشند نعمت مورد اشاره قرآن را تنها به«شريعت»و نعمت ‏هاى معنوى تفسير كنند قابل تأمل و نظر است، چه اينكه آيه مورد نظر به اصل نعمت نپرداخته، بلكه صريح آيه اتمام نعمت را بيان مى‏ كند كه شامل تمام گونه‏ هاى نعمت است.

نه تنها در اين آيه شريفه، كه در هر موردى از قرآن كريم سخن از اتمام نعمت به ميان آمده، مراد تمام نعمت‏ هايى است كه انسان در اين جهان از آن برخوردار مى ‏شود.

به عنوان مثال، آنجا كه مى ‏فرمايدRa bracket.png وَلِأُتِمَّ نِعْمَتِي عَلَيْكُمْ La bracket.pngتا نعمت خويش را بر شما تمام كنم[۵].

Ra bracket.png وَ لِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ‌ La bracket.png تاخدانعمت خود را بر شما تمام كند [۶].

Ra bracket.png و يتمّ نعمته عليک La bracket.png و نعمت خود را بر تو تمام كند [۷].

Ra bracket.png Ra bracket.pngو كذلك يتمّ نعمته عليكمLa bracket.png La bracket.png اين گونه وى نعمتش را بر شما تمام مى ‏گرداند[۸].

Ra bracket.png و يتمّ نعمته عليک La bracket.png و نعمت خود را بر تو تمام گرداند[۹].

اين تفصيل، رابطه مستقيم و تنگاتنگ ولايت اميرالمؤمنين على ‏عليه السلام و برخوردارى از نعمت‏ هاى مشروع مادى را روشن مى‏ كند، چرا كه ولايت محورى علوى از اركان اساسى و مهم رسيدن به جامعه مبتنى بر آزادى، عدالت و ارزش‏ ها و فضائل اخلاقى و انسانى مى‏ باشد. از همين رو مى‏ بايست به آخرين رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله در روز غدير خم تن دهيم و در عمل ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را بپذيريم.

به ديگر سخن: پذيرفتن ولايت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام با تمام لوازم آن كه خداوند در غدير خم آن را بر مسلمانان واجب گرداند، اثر تكوينى داشته و مردم را از خيرات و بركات بى‏ شمار آسمان و زمين بهره ‏مند مى‏ كند.

خداى متعال درباره تأثيرپذيرى از فرمان حضرتش مى‏ فرمايد:

Ra bracket.png وَ لَوْ أَنَّهُمْ أَقامُوا التَّوْراةَ وَ الْإِنْجِيلَ وَ ما أُنْزِلَ إِلَيْهِمْ مِنْ رَبِّهِمْ لَأَكَلُوا مِنْ فَوْقِهِمْ وَ مِنْ تَحْتِ أَرْجُلِهِمْ La bracket.png[۱۰]:

«و اگر آنان به تورات و انجيل و آنچه از جانب پروردگارشان به سويشان نازل شده است عمل مى ‏كردند قطعاً از بالاى سرشان(بركات آسمانى) و از زير پاهايشان(بركات زمينى)برخوردار مى‏ شدند.»

پانویس

  1. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۷۸  - ۱۷۱ ۷۶ ۵۵. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱۶ ۱۱۴ ۹۱  ۸۹. اسرار غدير: ص ۵۰ . غدير چشمه زلال ولايت(شيرازى): ص ۲۳ ۲۲.
  2. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۹۶ ۱۹۴  ۶۳ ۴۰.
  3. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۹۶ ۱۹۴  ۶۳ ۴۰.
  4. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۱۳۷.
  5. بقره / ۱۵۰
  6. مائده /۶
  7. يوسف / ۶
  8. نحل / ۸۱
  9. فتح / ۲
  10. مائده /  ۶۶