احمد بن یحیی بلاذری
احمد بن یحیی بن جابر بن داوود بلاذری، از برجستهترین تاریخنگاران، ادیبان و مترجمان سده سوم هجری بود که در بغداد زاده شد و آثار مهمی چون «فتوح البلدان» و «انساب الأشراف» را تألیف کرد. او علاوه بر تاریخنگاری، در شعر و نسبشناسی نیز صاحبنظر بود و نقش مهمی در انتقال متون فارسی به عربی داشت. بلاذری تا سال ۲۷۹ هجری قمری زیست، و بخش عمدهای از عمر خود را در حلقههای علمی و دربار خلفای عباسی گذراند.
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | ابوالحسن احمد بن یحیی بن جابر بن داوود البغدادی البلاذری |
| سرشناسی | کاتب، شاعر، مترجم، تاریخنگار، نسبشناس و جغرافیدان نامدار قرن سوم هجری |
| تولد | بین سالهای ۱۷۰ تا ۱۸۰ هجری قمری در بغداد |
| وفات | ۲۷۹ هجری قمری |
| نحوه درگذشت | پس از مصرف داروی «تمرالبلاذری» دچار اختلال عقل و بیماری شد. |
| محل دفن | بغداد |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | عفان بن مسلم، عبدالاعلی بن حماد، محمد بن سعد کاتب واقدی، ابن هشام کلبی |
| شاگردان | یحیی بن الندیم، احمد بن عمّار، ابویوسف یعقوب بن نعیم |
| مذهب | اهل سنت |
| اطلاعات فرهنگی | |
| زمینه فعالیت | تاریخنگاری، جغرافیا، شعر، ترجمه، نسبشناسی |
| علت شهرت | تألیف آثار مهم تاریخی همچون «فتوح البلدان» و «انساب الأشراف» |
زندگینامه
احمد بن یحیی بن جابر بن داوود بلاذری (درگذشته حدود ۲۷۹ق) برای بلاذری چندین کنیه از جمله ابوالحسن، ابوجعفر، و ابوبکر نقل شده است، اگرچه در روایتی از یاقوت حموی وی با لقب ابوالحسن یاد شده است. تاریخ تولد او بهدرستی معلوم نیست؛ اما بر اساس تحلیل سهیل زکار از مدحیهای که بلاذری برای مأمون عباسی سرود، تولدش میان سالهای ۱۷۰ تا ۱۸۰ قمری دانسته شده است.[۱] با توجه به روابط علمی او با عفان بن مسلم (د ۲۱۹ق) و نقل غیرمستقیم از واقدی (د ۲۰۷ق)،[۲] به نظر میرسد سالهای ۱۹۵ تا ۲۰۰ قمری زمان واقعبینانهتری برای تولد او باشد.
بلاذری به احتمال زیاد در بغداد زاده شد و هیچ اشارهای به وابستگی قبیلهای او در منابع نیامده است.[۳] برخی نشانهها چون مهارت او در ترجمه متون فارسی و نیز پیشینه خانوادگیاش که شامل نویسندگان دیوانی ایرانی مانند جابر بن داوود در دربار هارونالرشید میشد، بهروشنی اصالت ایرانی نیاکان وی را نشان میدهد.[۴] حمزه اصفهانی نیز تأکید کرده است که خصیب بن عبدالحمید، نیای بلاذری، دهقانی ایرانی از ناحیه مذار میان واسط و بصره بوده است.[۵]
در روزگار عباسیان، دبیران ایرانی نقش اساسی در دیوان خلافت داشتند و بسیاری این مقام را موروثی از پدران خود میگرفتند؛ بلاذری نیز به ظاهر از میان همین طبقه دیوانی برخاسته بود. از اشارات او در آثارش برمیآید که از دانش دبیران و حسابداران مطلع بود و احتمالاً مدتی در دربار به این پیشه اشتغال داشت. در دوره مأمون عباسی، با اوجگیری نهضت ترجمه از فارسی به عربی،[۶] حضور بلاذری در حلقههای ادبی و علمی دربار مأمون محتمل و طبیعی جلوه میکند.
بلاذری در سال ۲۳۱ق از حضور خود در ناحیه ربذه (نزدیکی مدینه) یاد کرده است که شاید در مسیر سفر حج بوده است.[۷] او سپس به شام سفر کرد و در شهرهایی چون دمشق، حمص، حلب، منبج و انطاکیه از محدّثان و عالمان سماع حدیث و روایت نمود.[۸] از سخنی که درباره تفاوت تاریخگذاری ایرانیان و عربها در حضور متوکل عباسی بیان کرد، دانسته میشود که تا پیش از سال ۲۴۵ق در سامرا میزیسته و از ندیمان متوکل بوده است.[۹]
در سالهای پایانی عمرش، بهسبب روحیه انتقادی و هجو سرودن علیه بزرگان، از توجه دربار دور ماند و با فقر روبهرو شد.[۱۰] در عصر مستعین عباسی بهواسطه مدح خلیفه، پاداشی دریافت کرد و مدتی در رفاه نسبی زیست؛ اما در عهد معتمد (۲۵۶–۲۷۹ق) برای گذران زندگی ناچار شد از وزرایی چون عبیدالله بن یحیی بن خاقان و اسماعیل بن بلبل یاری بجوید. هجویاتی که در انتقاد آنان سرود، گواه فشارهای معیشتی و انزوای اوست.[۱۱]
بلاذری در پایان عمر بهسبب مصرف بیش از اندازه دارویی به نام «تمرالبلاذری» که برای تقویت حافظه و تیزهوشی بهکار میرفت، دچار اختلال عقل شد و مدتی در مریض خانه بستری گردید.[۱۲] برخی چنین میپندارند که لقب «بلاذری» از این ماجرا سرچشمه گرفته است؛ اما روایاتی نیز وجود دارد که این نام از نیاکان او، بهویژه جابر بن داوود، به وی رسیده است. تعیین زادگاه او با فرضیههای مختلفی همراه است. ابن اثیر بر پایه روایتی، «بلاذر» را ناحیهای در دیلم ذکر کرده و نسبت او را از شمال ایران دانسته است، اما مقایسه این روایت با طبری آشکار میسازد که «بلاذر» در واقع تصحیف «لارز» (لاریجان) بوده است.[۱۳]
بلاذری در آثار خود تنها با نام «احمد بن یحیی بن جابر» یاد کرده و شهرت «بلاذری» گویا پس از مرگش رواج یافته است. تاریخ وفات او مطابق بیشتر منابع در سال ۲۷۹ هجری قمری، در اواخر روزگار معتمد عباسی و احتمالاً اندکی پس از ابتدای خلافت معتضد بوده است.[۱۴]
بلاذری از محدّثان و اخبارنگاران برجسته عراق و شام بهره بسیار گرفت. در عراق از عفان بن مسلم، عبدالاعلی بن حماد، علی بن المدینی، عبدالله بن صالح عجلی، مصعب زبیری، ابوعبید قاسم بن سلام و عثمان بن ابیشیبه روایت کرده است. در شام نیز از هشام بن عمار، ابوحفص عمر بن سعید، محمد بن مصفّی، محمد بن عبدالرحمان و احمد بن برد سماع حدیث داشته است.[۱۵]
از شاگردان و راویان مستقیم او میتوان یحیی بن الندیم، احمد بن عمّار و ابویوسف یعقوب بن نعیم را نام برد.[۱۶]گستردگی دامنه روایات او سبب شده است که آثارش یکی از پایههای مهم تاریخنگاری روایی در قرن سوم هجری بهشمار آید.
تألیفات
مهمترین آثار بر جای مانده از بلاذری دو کتاب تاریخی جامعاند:
- «فتوح البلدان (الفتوح)»: گزارشی مستند از فتوحات اسلامی در سرزمینهای گوناگون.
- «جمل انساب الاشراف»: مجموعهای گسترده درباره انساب و اخبار خاندانهای عربی.
همچنین ابنندیم از آثار دیگری چون البلدان الصغیر، البلدان الکبیر، الاخبار و الانساب و عهد اردشیر (ترجمه منظوم از فارسی به عربی) نام میبرد.[۱۷]
روایت حدیث غدیر[۱۸]
یکی از علما و بزرگان اهل سنت که حدیث غدیر را نقل کرده احمد بن یحیی بَلاذُری است. بلاذری حدیث غدیر را در کتاب خود آورده است.
منابع
پانویس
- ↑ انساب الاشراف، ج۱، مقدمه، ص «ج»
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۱۰ ص۲۵۴
- ↑ الفهرست، ص۱۴۲.
- ↑ فتوح البلدان، ترجمه محمد توکل، مقدمه
- ↑ فتوح البلدان، ج۴ ص۴۶۸
- ↑ معجم الادباء، ج۲، ص۵۳۴
- ↑ معجم البلدان، ج۲ ج ۷۴۹
- ↑ تاریخ مدینه دمشق، ج۶ ص۷۴
- ↑ تاریخ طبری، ج۹ ص ۲۱۸
- ↑ وفیات الاعیان، ج۶ ص۲۴
- ↑ معجم البدان، ج۲ ص۵۳۲–۵۳۵
- ↑ سیر اعلام النبلاء، ج۱۳ ص۱۶۳
- ↑ تاریخ طبری، ج۸ ص۵۵۶؛ معجم البلدان، ج۴ ص۳۴۱
- ↑ لسان المیزان، ج۱، ص۳۲۳
- ↑ تاریخ مدینة دمشق، ج۶، ص۷۴.
- ↑ تاریخ الاسلام، ج۲۰، ص۲۸۹
- ↑ الفهرست، ص۱۴۳
- ↑ چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): ص ۲۲۶.