جابر بن سمرة سوائی (ابو سلیمان)

ابوسليمان جابر بن سمرة بن جناده سوائى (م ۷۴ ق) يكى از صحابه كه حدیث غدیر را نقل كرده است. ابن‏ عقده در «حدیث الولایة» حديث غدير را ضمن واقعه غدير از جابر بن سمره نقل كرده است. همچنين خوارزمی در مقتل خود او را در شمار راويان حديث غدير ذكر كرده، و متقی هندی در «کنز العمال» حديث غدير را از وى نقل كرده است.[۱]

روايت حديث غدير[۲][۳]

 عن الحافظ ابن أبي شيبة بإسناده عن جابر بن‏ سَمُرة، قال: كنّا بالجُحْفة- غدير خُمٍّ- إذ خرج علينا رسول اللَّه صلى الله عليه وآله فأخذ بيد عليّ، فقال: «من كنتُ مولاه فعليّ مولاه»[۴]

نقل از حافظ ابن ابى شيبه باسنادش از جابر بن سمره روايت نموده كه او گفت: ما، در جحفه «غدير خم» بوديم ناگاه رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله بر ما بيرون شد. پس دست على عليه السّلام را گرفت و فرمود: هر كس كه من مولاى اويم على عليه السّلام مولاى او است.

ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها

ورد عن جابر بن‏ سَمُرة، قال: قال رسول اللَّه صلى الله عليه و آله و سلم: «أيّها الناس، هذا عليُّ بن أبي طالب أنتم تزعمون أنَّني أنا زوّجته ابنتي فاطمة، و لقد خطبَها إليَّ أشراف قريش فلم أُجِب، كلُّ ذلك أتوقّع الخبر من السماء حتى جاءني جبرئيل ليلة أربع و عشرين من شهر رمضان فقال: يا محمد، العليُّ الأعلى يقرأ عليك السلام، و قد جمع الروحانيِّين و الكرّوبيِّين في وادٍ يُقال له: الأفْيَح. تحت شجرة طُوبى و زوّج فاطمة عليّا، و أمرني فكنت الخاطب، و اللَّه تعالى الوليّ».[۵]

از جابر بن‏ سمره‏ رسيده است كه گفت رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: آيا مى‏پنداريد كه من دخترم فاطمه سلام الله علیها را به ازدواج على بن ابى طالب علیه السلام درآوردم حال آنكه بزرگان قريش به خواستگارى وى آمدند و من نپذيرفتم؟ در اين كار به انتظار خبر آسمانى (وحى) بودم تا آنكه در شب بيست و چهارم ماه رمضان جبرئيل بسوى من آمد و گفت اى محمّد، (خداى) علىّ اعلى بر تو درود مى‏فرستد، او روحانيان و كروبيان را در جايگاهى كه به آن «افيح» گويند، بزير درخت طوبى جمع كرده، فاطمه سلام الله علیها را به ازدواج على علیه السلام در آورد. مرا نيز فرمان داد كه خطبه خوان اين پيوند باشم و خداى تعالى خود ولى (عقد) بود

حدیث سد الابواب

جابر بن‏ سمرة، قال: أمر رسول اللَّه صلى الله عليه وآله بسدِّ الأبواب كلّها غير باب عليٍّ. فقال العبّاس: يا رسول اللَّه قدر ما أدخل أنا وحدي و أخرج. قال: «ما أُمِرت بشي‏ء من ذلك». فسدّها غير باب عليٍّ. قال: و ربّما مرَّ و هو جُنبٌ[۶]

جابر بن‏ سمرة گويد: رسول خدا صلی الله علیه وآله دستور داد همه درهاى مسجد را غير از در على علیه السلام بربندند، عباس گفت يا رسول اللّه به اندازه‏ اى كه من تنها داخل‏ و خارج شوم (بگذاريد باز باشد) پيغمبر صلی الله علیه وآله فرمود: من اين‏ها را دستور ندارم، آنگاه درها را بست مگر در على را، او گويد: و گاهى على با حال جنابت از آن مى‏گذشت.

جایگاه راوی

جابر بن سمرة بن جناده بن جندب بن حجیر بن رئاب بن حبیب بن سواءة بن عامر بن صعصعة العامری و سپس زاده‌های سوائی؛ همچنین گفته شده که او جابر بن سمرة بن عمرو بن جندب است. در خصوص کنیه‌اش اختلاف وجود دارد؛ برخی او را ابو خالد و برخی ابو عبدالله می‌دانند. او از حلفای بنی زهرة و پسر خواهر سعد بن ابی وقاص بود، زیرا مادرش خالده دختر ابی وقاص بود. او در شهر کوفه زندگی می‌کرد و در آنجا خانه‌ای ساخت. جابر در زمان حکومت بشر بن مروان در کوفه درگذشت و عمرو بن حریث المخزومی بر او نماز خواند. برخی می‌گویند که او در سال ۶۶ هجری، چند روز پس از کشته شدن مختار، از دنیا رفت.[۷]

پانویس

  1. مقتل خوارزمى: فصل چهارم. كنز العمال: جلد ۶ صفحه ۳۹۸.
  2. چكيده عبقات الانوار (حديث غدير): ص ۱۴۰.
  3. دانشنامه غدیر،جلد ۶ ،صفحه ۲۵۰
  4. الغدير في الكتاب و السنة و الأدب ؛ جلد‏1 صفحه57
  5. الغدير في الكتاب و السنة و الأدب ؛ جلد‏2 صفحه445
  6. الغدير في الكتاب و السنة و الأدب، جلد‏2، صفحه445
  7. أسد الغابة في معرفة الصحابة. جلد 1، دار الکتب العلمية، 1424، صفحه 488.