حكم بن عيينه كوفى

حکم بن عیینه (حکم بن عتیبه) کوفی کندی (متوفای ۱۱۴ یا ۱۱۵ ق)، از تابعین برجسته و از راویان حدیث است که حدیث غدیر را از صحابه نقل کرده و نام او در منابع اهل سنت و شیعه آمده است. ذهبی و دیگر بزرگان علم رجال، او را ثقه و فقیه دانسته‌اند و روایاتش در صحاح سته اهل سنت و کتب اربعه شیعه نقل شده است. وی حدود سال ۵۰ هجری در مدینه به دنیا آمد و از نظر علمی و حدیثی، جایگاهی ممتاز میان تابعین داشت.

حکم بن عیینه کوفی
اطلاعات فردی
نام کاملحکم بن عیینه کوفی
سرشناسیاز تابعین
تولد۵۰ ق کوفه
وفات۱۱۵ ق
اطلاعات علمی
استادانابوجحیفه، زید بن ارقم، سعید بن عبدالرحمن بن آبزی
شاگردانمعاویه بن عمار، فضیل بن یسار، آبان بن تغلب
مذهبمشترک بین اهل سنت و شیعه
اطلاعات فرهنگی
زمینه فعالیتفقیه و راوی حدیث

روایت حدیث غدیر[۱]

یکی از تابعین که حدیث غدیر را از صحابه نقل کرده حکم بن عیینه (عتیبه) کوفی کندی (م ۱۱۴ یا ۱۱۵ ق) است. در «حلیة الاولیاء» حدیث غدیر را از او نقل کرده است.[۲] ذهبی[۳] او را توثیق کرده است.

زندگینامه[۴]

الحکم بن عتیبة حدود سال (م ۵۰- م ۱۱۵/۱۱۴) هجری، کنیه: ابومحمد، ابوعبدالله، ابوعمر، نسب: کندی، لقب: کوفی، طبقه: پنجم

حکم بن عتیبه حدود سال ۵۰ هجری در مدینه منوره به دنیا آمد. برخی او را با نام حکم بن عیینه یاد کرده‌اند و برخی دیگر به اشتباه او را حکم بن عتیبه بن النهّاس دانسته‌اند. او مولای مرد یا زنی از بنی‌کنده بود. نمایندگان قبیله کنده در سال ۹ هجری به مدینه آمدند و با پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله بیعت کردند و سپس از سال ۱۷ هجری به تدریج به کوفه منتقل شدند و در آنجا ساکن شدند. این قبیله در وقایع سال ۶۱ هجری در کربلا شرکت داشت و سیزده سر از کشته‌شدگان همراه امام حسین علیه السلام را آوردند. حکم بن عتیبه دارای شخصیتی برجسته علمی بود که او را در ردیف حافظان حدیث و فقیهان بزرگ تابعین قرار داد. احمد بن عبدالله عجلی می‌گوید: «حکم فردی ثقه، ثابت و فقیه و از بزرگان اصحاب ابراهیم بود و اهل سنت و پیروی بود.»[۵] مجاهد بن رومی می‌گوید: «حکم را در مسجد خَیف دیدم و علمای مردم همه نیازمند او بودند.» جریر از مغیره نقل می‌کند: «هرگاه حکم به مدینه می‌آمد، برای او ستون پیامبر صلی الله علیه وآله را خالی می‌کردند تا به سوی آن نماز بخواند.»[۶]

جایگاه رجالی

ابن حجر می‌گوید: «حکم بن عتیبه ثقه، ثابت، فقیه و از طبقه پنجم است.» همچنین احمد بن عبدالله عجلی، یعقوب بن سفیان، ابن معین، ابن سعد، ابن حبان، نسائی و ابوحاتم رازی او را توثیق کرده‌اند. تنها ابن حبان در کتاب الثقات، او را به تدلیس در خبر متهم کرده است.[۷]

کشّی در رجال خود روایاتی در مذمت و سرزنش او نقل کرده است؛ از جمله او را به دروغ بستن بر امام باقرعلیه السلام، انحراف از مدرسه اهل بیت علیهم السلام و گمراه کردن مردم و مرجئه بودن متهم کرده است. شیخ طوسی نیز او را در شمار اصحاب و راویان امام سجاد، باقر و صادق علیهم السلام آورده، بدون جرح یا تعدیل، و افزوده است: «مولای بتری زیدی.»[۸]از متأخران نیز سید ابن طاووس، علامه حلی، ابن داود، مجلسی، مامقانی و آیت‌الله خوئی او را مذمت کرده‌اند. با این حال، محدث نوری می‌گوید: «در مورد او مذمت‌های زیادی آمده، اما ظاهر امر وثاقت او در نقل است؛ چرا که بزرگان از او روایت کرده‌اند.»[۹]

احمد بن عبدالله عجلی می‌گوید: حکم دارای تشیع بود که آثار آن پس از مرگش آشکار شد. ابن قتیبه نیز او را از رجال شیعه دانسته و ذهبی از شعبه نقل می‌کند که او علی علیه السلام را برتر می‌دانست. تشیع او از برخی روایاتش در اصول کافی و نیز تصریح برخی شیعیان مانند کشی و شیخ طوسی که او را زیدی و بتری دانسته‌اند، آشکار است. هرچند در عقیده‌اش انحرافی پدید آمد، به ویژه در رفتار نامناسب گاه‌گاهی با امام باقر علیه السلام، که این امر به اعتبار روایاتش نزد شیعه خدشه وارد کرد.[۱۰]

او از امام حسین، امام سجاد، امام باقر و امام صادق علیهم السلام روایت نقل کرده است و همچنین از گروهی چون ابوجحیفه، زید بن ارقم، سعید بن عبدالرحمن بن آبزی، عبدالله بن ابی‌اوفی، شریح قاضی، سعید بن جبیر، ابووائل شقیق بن سلمه، مجاهد بن جبر، عطا بن ابی‌رباح و طاوس بن کیسان یمانی روایت دارد.[۱۱]

جماعت زیادی نیز از او روایت کرده‌اند، از جمله معاویه بن عمار، فضیل بن یسار، جمیل بن دراج (با واسطه)، معاویه بن میسره، آبان بن تغلب، ابواسحاق سبیعی، قتاده بن دعامة، مطر وراق، منصور بن معتمر، ابوعوانه و حمزه بن حبیب زیات.[۱۲]

او از جمله راویان حدیث غدیر است و این حدیث از طریق او در کتاب‌های متعدد اهل سنت آمده است. روایات او در صحاح سته اهل سنت و چهار کتاب روایی شیعه نقل شده است.[۱۳]

وفات

حکم بن عتیبه در سال ۱۱۴ یا ۱۱۵ هجری، و به قولی در سال ۱۱۳ هجری درگذشت.[۱۴]

پانویس

  1. چکیده عبقات الانوار (حدیث غدیر): صفحه ۱۶۶.
  2. حلیة الاولیاء: جلد ۴ صفحه ۲۳ ،۳۵۶.
  3. تذکرة الحفاظ (ذهبی): جلد ۱ صفحه ۱۰۴.
  4. الرواة المشترکون بین الشیعة و السنة. جلد 1، صفحه 245
  5. الطبقات الکبری، جلد۶، صفحه۳۳۱؛ الجرح والتعدیل، جلد۳، صفحه۱۲۳؛ قاموس الرجال، جلد۳، صفحه۶۱۲
  6. تهذیب الکمال، جلد۷، صفحه۱۱۴؛ رجال صحیح البخاری، جلد۱، صفحه۱۹۶
  7. (تهذیب التهذیب، جلد۲، صفحه۳۷۲؛ تقریب التهذیب، جلد۱، صفحه۱۹۲؛ کتاب الثقات، جلد۴، صفحه۱۴۴
  8. رجال الکشی، شماره ۳۶۸–۳۷۰؛ رجال الطوسی، صفحه۸۶، ۱۱۴، ۱۷۱
  9. تهذیب الکمال، جلد۷، صفحه۱۱۷؛ معجم رجال الحدیث، جلد۷، صفحه۱۸۴
  10. (الکافی، جلد۱، صفحه۳۹۸؛ رجال الکشی، شماره ۳۶۹، ۳۷۰، ۴۲۲؛ رجال الطوسی، ص۱۷۱
  11. تهذیب الکمال، جلد۷، صفحه۱۱۹؛ سیر أعلام النبلاء، جلد۵، صفحه۲۰۹
  12. تهذیب الکمال، جلد۷، صفحه۱۱۵؛ معجم رجال الحدیث، جلد۷، صفحه۱۸۴
  13. مستدرک الحاکم، جلد۳، صفحه۱۱۰؛ الغدیر، جلد۱، صفحه۲۰، ۶۳
  14. الطبقات الکبری، جلد۶، صفحه۳۳۲؛ تهذیب الکمال، جلد۷، صفحه۱۲۰