زیارت امیر المومنین علیه السلام در غدیر
آرزوى هر شيعه
آرزوى هر شيعه است كه اى كاش زمان به عقب برمى گشت و در غدير حاضر بود و با مولايش دست بيعت مى داد و به آن حضرت تبريک مى گفت. اى كاش اميرالمؤمنين عليه السلام اكنون زنده بودند، و هر ساله در روز غدير به حضورشان شرفياب مى شديم و با ایشان تجديد بيعت مى كرديم و بار ديگر به ایشان تهنيت مى گفتيم.
تحقق اين آرزو چندان مشكل نيست. زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام در نجف اشرف و حضور در حرم مطهر آن حضرت و عرض ادب به ساحت قدس ایشان و سخن گفتن با ایشان از صميم جان و باز گفتن اين آرزوى قلبى در پيشگاهشان از نظر شيعه، تجديد بيعت حقيقى و تبريک و تهنيت واقعى است. سلام غدير به آن دوم شخصيت عالم وجود كه صداى ما را مى شنوند و پاسخ ما را مى دهند در حكم حضور در بيابان غدير و بيعت با دست مبارک ایشان است.
امام صادق و امام رضا عليهما السلام سفارش اكيد فرموده اند[۱]كه تا حد امكان در روز غدير كنار قبر اميرالمؤمنين عليه السلام حاضر باشيم و اين يادبود عظيم را در حرم صاحب غدير بپا كنيم.
حتى اگر نمى توانيم در حرم ایشان حاضر شويم در هر جايى كه باشيم كافى است به سوى مزار با صفايشان اشاره كنيم و به ایشان سلامى دهيم و قلب خود را در حرم ایشان حاضر كنيم و با مولايمان سخن بگوييم، كه ایشان سلام ما را سلامى گرم مى دهند و دست بيعت ما را با دستان يداللهى خويش مى فشارند.
اين يادبود سالانه، تجديد خاطره غدير و بيعت مجدد با صاحب آن است، و از زمان ائمه عليهم السلام تا كنون همواره برگزار شده است. سالانه هزاران نفر در شب و روز غدير در حرم اميرالمؤمنين عليه السلام حضور يافته اند و بند رقّيّت ایشان را بدست مباركشان زينت گردن خود ساخته اند و به صاحب اختيارى مطلق ایشان بر همه هستى شان افتخار نموده اند، و اين را به عنوان بيعت با فرزندشان حضرت قائم آل محمد عجل اللَّه فرجه تلقى نموده اند.
به همين خاطر يكى از مراسم خاص روز غدير، زيارت بارگاه مطهر و حريم ملائک پاسبانِ صاحب اين روز يعنى اميرالمؤمنين عليه السلام است. چه بسا بتوان اين معنى را در زيارتشان در نظر گرفت كه: چون ما موفق نشده ايم در صحراى غدير حضور يابيم تا به حضرتشان تبريک و تهنيت بگوئيم.
اينک در چنين روزى - پس از قرن ها - به زيارت قبر ایشان مى رويم، و با اين اعتقاد كه امام معصوم عليه السلام هميشه زنده هستند و صداى ما را مى شنوند، به ساحت اقدس ایشان تبريک و تهنيت مى گوئيم و با ایشان تجديد بيعت مى نمائيم.
سلام غدير به آن دوم شخصيت عالم وجود كه صداى ما را مى شنوند و پاسخ ما را مى دهند در حكم حضور در بيابان غدير و بيعت با دست مبارک ایشان است.
به بيان ديگر:
زيارات و ادعيه اى كه معصومين عليهم السلام در موارد متعدد فرموده اند، بيانگر اعتقادات اصيلى است كه شامل مسائل مختلفى از جمله تزكيه نفس، ارتباط با خدا، تلقين عقائد حقه و تكرار آنها، مخصوصاً معرفت به ساحت مقدس حضرات معصومين عليهم السلام و اسباب زيادتى محبت و صفاى قلب و رفع كدروت هاى گناهان از اندرون انسان و جلب توفيقات و دفع مضرّات و مفاسد دنيوى و اخروى و جسمى است.
بارگاه ملكوتى مولى الموحدين اميرالمؤمنين على عليه السلام دائماً محل آمد و شد فرشتگان و ارواح فرستادگان الهى و زيارتگاه امامان معصوم عليهم السلام و شيعيان و عارفان راستين آن حضرت بوده و هست.
ثواب عظيم و خيرات و بركات بى حد و حسابى كه از جانب خداوند به زائران آن مرقد مطهر تعلق مى گيرد موجب تحيّر، و گواهى است بر عظمت سيد الاوصياء نزد خداوند متعال. علاوه بر آن، زيارت مرقد مطهر آن بزرگوار همانند ديدار با ايشان در دوران حياتشان مى باشد. [۲]
اظهار ادب به حرم مطهر پيشوايان معصوم عليهم السلام و زيارت قبور منورشان به منزله اظهار ادب و ارادت و تجديد عهد و ميثاق با آنان در زمان حيات مقدسشان است. در روايات فراوانى زيارت مرقد مطهر آن بزرگواران مورد تأكيد قرار گرفته است. حتى در روايتى، امام عليه السلام شيعه خود را كه نسبت به زيارت كم توجهى كرده، مورد سرزنش و توبيخ قرار داده اند.
به راستى وجود سراسر لطف و كرم و رحمتِ معصومين عليهم السلام و حتى مزار نورانى آنان چه دژ استوارى است براى خسته دلانى كه آماج تيرهاى بلايند. و چه نسيم روح بخشى از فيض حضور و قبور منورشان مى ورزد، كه آرام جان مؤمنان است.
روايات بر تأكيد زيارت حضرت امير عليه السلام
روايات بسيارى گوياى آن است كه زيارت آن بزرگوار عبادتى است كه مورد عنايت خاص خداوند سبحان مى باشد:
۱-«عَنْ يُونُسَ بْنِ أَبِي وَهْبٍ الْقَصْرِيِ قَالَ: دَخَلْتُ الْمَدِينَةَ فَأَتَيْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَيهِ السَّلام فَقُلْتُ لَهُ أَتَيْتُكَ وَ لَمْ أَزُرْ قَبْرَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيهِ السَّلام فَقَالَ بِئْسَ مَا صَنَعْتَ لَوْ لَا أَنَّكَ مِنْ شِيعَتِنَا مَا نَظَرْتُ إِلَيْكَ أَ لَا تَزُورُ مَنْ يَزُورُهُ اللَّهُ تَعَالَى مَعَ الْمَلَائِكَةِ وَ يَزُورُهُ الْأَنْبِيَاءُ عَلَيهِم السَّلام وَ يَزُورُهُ الْمُؤْمِنُونَ قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ مَا عَلِمْتُ ذَلِكَ قَالَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيهِ السَّلام عِنْدَ اللَّهِ أَفْضَلُ مِنَ الْأَئِمَّةِ كُلِّهِمْ وَ لَهُ ثَوَابُ أَعْمَالِهِمْ وَ عَلَى قَدْرِ أَعْمَالِهِمْ فُضِّلُوا...»:[۳]
یونس گفت :وارد مدينه شدم. نزد امام صادق عليه السلام رفتم و به ايشان عرضه داشتم: خدمت شما رسيدم و اميرالمؤمنين عليه السلام را زيارت نكردم. فرمودند: كار بدى كردى! اگر از شيعيان ما نبودى نگاهت نمى كردم. آيا كسى را كه پيامبران عليهم السلام و مؤمنان زيارتشان مى كنند تو زيارت نمى كنى؟ عرض كردم: فدايت شوم، من اهميت آن را نمی دانستم. فرمودند: بدان كه اميرالمؤمنين عليه السلام نزد خداوند برتر از همه پيشوايان معصوم عليهم السلام هستند و ثواب اعمال ائمّه علیهم السلام برای ایشان است و این بزرگواران به مقدار اعمالشان فضیلت داده می شوند .
۲-امام عليه السلام در روايتى ديگر فرمودند:
«رَوَاهُ الْمُفِيدُ فِي الْمُقْنِعَةِ مُرْسَلًا عَنِ الصَّادِقِ عَلَيهِ السَّلام قَالَ: مَنْ تَرَكَ زِيَارَةَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيهِ السَّلام لَمْ يَنْظُرِ اللَّهُ إِلَيْه»:[۴] كسى كه زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام را ترک كند، خداوند به او نگاه نمى كند... .
۳-امام امیرالمؤمنین عليه السلام ولىّ خدا و خليفه و برگزيده او در روى زمين هستند. ایشان باب اللَّه و مظهر خداوند منان هستند. فرمان بردارى از ایشان فرمان بردارى از خدا، و نافرمانى ایشان نافرمانى خداست. خشنودى ایشان خشنودى خدا، و خشم ایشان خشم خداست. همچنين زيارتشان به منزلۀ زيارت حضرت حق است.
زيد شحّام مى گويد:«قُلتُ لِاَبِى عَبدِاللَّه عَلَيهِ السَّلام: مَا لِمَن زَارَ الحُسَينَ عَلَيهِ السَّلَام؟ قَالَ: كَمَن زَارَ اللَّهَ فِى عَرشِه...» [۵]: به حضرت امام صادق عليه السلام عرض كردم: كسى كه امام حسين عليه السلام را زيارت كند چه پاداشى دارد؟ فرمودند: مانند كسى است كه خداوند را در عرشش زيارت كرده باشد.
۴-زيارت اميرالمؤمنين على عليه السلام در همه وقت مستحب است و ثواب فراوانى دارد. امام صادق عليه السلام به محمد بن مسلم فرمودند:«مَا خَلَقَ اللَّهُ خَلْقاً أَكْثَرَ مِنَ الْمَلَائِكَةِ وَ إِنَّهُ لَيَنْزِلُ كُلَّ يَوْمٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ فَيَأْتُونَ الْبَيْتَ الْمَعْمُورَ فَيَطُوفُونَ بِهِ فَإِذَا هُمْ طَافُوا بِهِ نَزَلُوا فَطَافُوا بِالْكَعْبَةِ- فَإِذَا طَافُوا بِهَا أَتَوْا قَبْرَ النَّبِيِّ صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وَآلِه فَسَلَّمُوا عَلَيْهِ ثُمَّ أَتَوْا قَبْرَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيهِ السَّلام فَسَلَّمُوا عَلَيْهِ ثُمَّ أَتَوْا قَبْرَ الْحُسَيْنِ عَلَيهِ السَّلام فَسَلَّمُوا عَلَيْهِ ثُمَّ عَرَجُوا وَ يَنْزِلُ مِثْلُهُمْ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ- وَ قَالَ عَلَيهِ السَّلام مَنْ زَارَ قَبْرَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيهِ السَّلام عَارِفاً بِحَقِّهِ غَيْرَ مُتَجَبِّرٍ وَ لَا مُتَكَبِّرٍ كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَجْرَ مِائَةِ أَلْفِ شَهِيدٍ وَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ مَا تَأَخَّرَ وَ بُعِثَ مِنَ الْآمِنِينَ وَ هُوِّنَ عَلَيْهِ الْحِسَابُ وَ اسْتَقْبَلَتْهُ الْمَلَائِكَةُ فَإِذَا انْصَرَفَ شَيَّعَتْهُ إِلَى مَنْزِلِهِ فَإِنْ مَرِضَ عَادُوهُ وَ إِنْ مَاتَ شَيَّعُوهُ بِالاسْتِغْفَارِ إِلَى قَبْرِه...».[۶]:
خداوند خلقى را افزون تر از فرشتگان نيافريده است. روزانه هفتاد هزار فرشته به بيت المعمور فرود مى آيند و طواف مى كنند. سپس به زمين فرود آمده و كعبه را طواف مى كنند. چون كعبه را طواف كردند، به حرم رسول اللَّه صلى الله عليه وآله آمده و به آن حضرت سلام مى كنند. پس از آن به حرم امام حسين عليه السلام آمده و به آن حضرت سلام مى كنند. سپس به آسمان رفته و گروه ديگرى مثل آنان فرود مى آيند. همين طور تا روز رستاخيز.
و آن حضرت فرمودند: هر كس قبر اميرالمؤمنين عليه السلام را با معرفت و بدون كبر و غرور زيارت كند، خداوند براى او پاداش يكصد هزار شهيد مقرّر مى فرمايند، و گناهان گذشته و آينده او را مى آمرزد، و در روز قيامت در ميان كسانى برانگيخته مى شود كه در امان هستند، و حساب بر او آسان گرفته مى شود. فرشتگان هنگام زيارت به پيشواز او مى روند، و زمانى كه از زيارت برگردد او را تا منزلش همراهى مى كنند. اگر بيمار شد عيادتش مى كنند، و اگر بميرد در حالى كه برايش از خدا طلب بخشش نموده او را تا قبرش تشييع مى كنند.
۵-كسى كه آن حضرت را با پاى پياده زيارت كند ثواب و پاداش بيشترى دارد. امام صادق عليه السلام فرمودند:
«عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ عَلَيهِ السَّلام قَالَ: مَنْ زَارَ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيهِ السَّلام مَاشِياً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّةً وَ عُمْرَةً فَإِنْ رَجَعَ مَاشِياً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَجَّتَيْنِ وَ عُمْرَتَيْنِ»[۷]:
هر كس اميرالمؤمنين عليه السلام را با پاى پياده زيارت كند، خداوند براى هر قدم، ثواب يک حج و يک عمره برايش مقرر مى فرمايد. و اگر با پاى پياده برگردد، خداوند براى هر قدم ثواب دو حج و دو عمره برايش مقرّر مى فرمايد.
۶-حضرت امام رضاعليه السلام در مورد ثواب زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير به ابن ابى نصر فرمودند:«اى پسر ابى نصر، هر جا كه بودى سعى كن روز غدير نزد قبر اميرالمؤمنين عليه السلام باشى، كه خداوند متعال گناه شصت ساله هر مؤمن و مؤمنه را و هر زن و مرد مؤمنی را مى بخشد، و در آن روز از آتش آزاد مى كند چند برابر آنچه در ماه رمضان و شب قدر و شب عيد فطر آزاد نمود، و انفاق يک درهم در آن روز براى برادر دينى هزار درهم محسوب مى شود».[۸]
۷-امام صادق علیه السلام نيز سفارش اكيد فرمودند كه تا حد امكان در روز غدير كنار قبر اميرالمؤمنين عليه السلام باشيد، و آن حضرت را از نزديک زيارت كنيد.
با در نظر گرفتن آنچه بيان شد، فضيلت زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير مشخص مى شود. يكى از ايام مبارک بلكه اشرف آنها نزد خدا و رسول صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وَآلِه و ائمه معصومين و انبياء مرسلين عليهم السلام و ملائكه مقربين و دوستان و مواليان چهارده معصوم عليهم السلام يوم اللَّه الاكبر عيد غدير است.
اما زيارت هاى اميرالمؤمنين عليه السلام در روز غدير:
الف. زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام از دور و نزديک [۹]
در هر جا كه باشيم زيارت آن حضرت ممكن است، و مى توان به زيارات مطلقه آن حضرت در حرم هم او را زيارت كرد.
از اين جمله زيارات زيارتي است كه امام صادق عليه السلام فرمودند: زمانى كه در روز غدير در مشهد اميرالمؤمنين عليه السلام هستى به حرم آن حضرت برو، و اگر در مكان دورى از قبر شريف هستى اشاره كن به طرف قبر آن حضرت و بعد از نماز اين دعا را بخوان:
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلى وَليِّك و أخى نَبيِّك و وَزيرِه و حَبيبِه و خَليلِه و مَوضِعِ سِرِّه و خِيَرَتِه مِن أُسرَتِه و وَصيِّه و صَفوَتِه و خالِصَتِه و أمينِه و وليِّه و أشرَفِ عِترَتِه الَذينَ آمَنُوا بِهِ و أبى ذُرّيَّتِه و بَابِ حِكمَتِه و الناطِقِ بِحُجَّتِه و الداعى إلى شَريعَتِه و الماضى عَلى سُنَّتِه(خ ل:سُنَنِه) و خَليفَتِه عَلى أمَّتِه سَيِّد المُسلِمينَ و أميرِ المُؤمِنينَ و قائِدِ الغُرِّ المُحَجَّلينَ أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن خَلقِك و أصفيائِكَ و أوصياءِ أنبيائكَ.اللّهُمَّ إنّى أشهَدُ أنَّهُ قَد بَلَّغَ عَن نَبيِّك صَلّى اللَّهُ عَلَيه و آلِه ما حُمِّلَ و رَعى ما استُحفِظَ و حَفِظَ ما استُودعَ وَ حَلَّلَ حلالَكَ و حَرَّمَ حَرامَكَ و أقامَ أحكامَكَ و دَعا إلى سَبيلِكَ و والى أولياءَك و عَادَى أَعدَاءَكَ و جاهَدَ النَّاكِثينَ عَن سَبيلِكَ و القَاسِطِينَ و المَارِقينَ عَن أمرِكَ صابِراً مُحتَسِباً مُقبِلاً غَيرَ مُدبِرٍ، لا تَأخُذُهُ فى اللَّهِ لَومَةُ لائِمٍ.حَتّى بَلَغَ فى ذَلِكَ الرِّضَا، وَ سَلَّمَ إلَيكَ القَضَاءَ وَ عَبَدَكَ مُخلِصاً وَ نَصَحَ لَكَ مُجتَهِداً.ك حَتّى أتاهُ اليَقينُ فَقَبَضْتَهُ إلَيكَ شَهيداً سَعِيداً وليّاً تَقيّاً رَضيّاً زَكيّاً هادياً مَهديّاً. اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ عَلَيهِ أفضَلَ ما صَلَّيتَ عَلى أحَدٍ مِن أنبيَائِكَ و أصفيَائِكَ، يا رَبَّ العالَمينَ».
امام صادق عليه السلام پس از خواندن دعايى كه در پايان دو ركعت نماز ظهر عيد غدير آمده، براى رفع نيازمندى ها به زيارت جد بزرگوارشان حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام رفتند، و زيارتى را - كه ذكر آن گذشت - در آن جا خواندند.[۱۰]
ب. زيارت امين اللَّه[۱۱]
در زيارت هاى مخصوص روز عيد غدير، بر زيارت امين اللَّه نيز تأكيد شده است. حضرت امام باقر عليه السلام مى فرمايند: حضرت امام سجادعليه السلام زيارت نمودند آن حضرت را در حالى كه محاسن شريف آن حضرت به اشک مباركشان آغشته بود، و آن زيارت «امين اللَّه»است:
«السَلامُ عَلَيكَ يا أمينَ اللَّهِ فى أرضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلى عِبادِهِ. السَلامُ عَلَيكَ يا أميرَالمُؤمِنينَ.أشهَدُ أنَّكَ جاهَدتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ، وَ عَمِلتَ بِكِتابِهِ، وَ اتَّبَعتَ سُنَنَ نَبيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيهِ وَ آلِهِ، حَتّى دَعاكَ اللَّهُ إلى جِوارِهِ، فَقَبَضَكَ إلَيهِ بِاختيارِهِ، وَ ألزَمَ أعداءَكَ الحُجَّةَ مَعَ ما لَكَ مِنَ الحُجَجِ البالِغَةِ عَلى جَميعِ خَلقِهِ.اللهُمَّ فَاجعَل نَفسى مُطمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ، راضيَةً بِقَضائِكَ، مُولَعَةً بِذِكرِكَ وَ دُعائِكَ، مُحِبَّةً لِصَفوَةِ أوليائِكَ، مَحبُوبَةً فى أرضِكَ وَ سَمائِكَ، صابِرَةً عَلى نُزولِ بَلائِكَ، شاكِرَةً لِفَواضِلِ نَعمائِكَ، ذاكِرَةً لِسوابِغِ آلائِكَ، مُشتاقَةً إلى فَرحَةِ لِقائِكَ، مُتَزَوِّدَةً التَقوى لِيَومِ جَزائِكَ، مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ أولِيائِكَ، مُفارِقَةً لِأَخلاقِ أعدائِكَ، مَشغُولَةً عَنِ الدُنيا بِحَمدِكَ وَ ثَنائِكَ.»
سپس گونۀ مبارکشان را بر قبر حضرت قرار داده و چنين فرمودند:
«اللهُمَّ إنَّ قُلُوبَ المُخبِتينَ إلَيكَ والِهَةٌ، وَ سُبُلَ الراغِبينَ إلَيكَ شارِعَةٌ، وَ أعلامَ القاصِدينَ إلَيكَ واضِحَةٌ، وَ أفئِدَةَ العارِفينَ مِنْكَ فازِعَةِ، وَ أصواتَ الداعينَ إلَيكَ صاعِدَةٌ، وَ أبوابَ الإجابَةِ لَهُم مُفَتَّحَةٌ، وَ دَعوَةَ مَن ناجاكَ مُستَجابَةٌ، وَ تَوبَةَ مَن أنابَ إلَيكَ مَقبُولَةٌ، وَ عَبرَةَ مَن بَكى مِن خَوفِكَ مَرحُومَةٌ، وَ الإغاثَةَ لِمَنِ استَغاثَ بِكَ مَوجُودَةٌ مَبذُولَةٌ، وَ الإعانَةَ لِمَنِ استَعانَ بِكَ مَبذُولَةٌ مَوْجُودَةٌ، وَ عِداتِكَ لِعِبادِكَ مُنجَزَةٌ، وَ زَلَلَ مَنِ استَقالَكَ مُقالَةٌ، وَ أعمالَ العامِلينَ لَدَيكَ مَحفُوظَةٌ، وَ أرزاقَكَ إلَى الخَلائِقِ مِن لَدنكَ نازِلَةٌ، وَ عَوائِدَ المَزيدِ إلَيهِم واصِلَةٌ، وَ ذُنُوبَ المُستَغفِرينَ مَغفُورَةٌ، وَ حَوائِجَ خَلقِكَ عِندَكَ مَقضِيَّةٌ، وَ جَوائِزَ السائِلينَ عِندَكَ مُوَفَّرَةٌ، وَ عَوائِدَ المَزيدِ مُتَواتِرَةٌ، وَ مَوائِدَ المُستَطعِمينَ مُعَدَّةٌ، وَ مَناهِلَ الظِماءِ لَدَيكَ مُترَعَةٌ.اللهُمَّ فَاستَجِب دُعائى، وَ اقبَل ثَنائى وَ اجمَع بَينى وَ بَينَ أوليائى، بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلىٍّ وَ فاطِمَةَ وَ الحَسَنِ وَ الحُسَينِ. إنَّكَ وَلىُّ نَعمائى وَ مُنتَهى مُناىَ وَ غايَةُ رَجائى فى مُنقَلَبى وَ مَثواىَ.»
«أنتَ إلهى وَ سَيّدى وَ مَولاى. إِغفِر لِى وَ لِأولِيَائَنَا، وَ كُفَّ عَنَّا أَعدَاءَنا وَ اشغَلهُم عَن أذَانَا، وَ أظهِر كَلِمَةَ الحَقِّ وَ اجعَلها العُليا، وَ أدحِض كَلِمَةَ البَاطِل وَ اجعَلهَا السُّفلَى. إنَّك عَلى كُلِّ شَىءٍ قَدِيرٍ».[۱۲]
حضرت امام باقرعليه السلام فرمودند: اين زيارت را فردى از شيعيان ما نزد قبر اميرالمؤمنين عليه السلام يا در كنار قبر يكى از ائمه عليهم السلام نمى خواند، مگر آنكه اين زيارت در نامه اى از نور قرار گرفته و به مُهر رسول خداصلى الله عليه وآله مى رسد، و در نهايت به حضرت قائم عليه السلام تسليم مى گردد. پس اگر خدا بخواهد (در روز قيامت) اين زيارت با بشارت و خوشامدگويى و بزرگداشت به استقبال او مى رود.
جابر مى گويد: اين زيارت را براى حضرت امام صادق عليه السلام نقل كردم، آن حضرت فرمودند: هر گاه خواستى پس از اين زيارت يكى از ائمه عليهم السلام را وداع كنى چنين بگو:
«قَالَ جَابِرٌ حَدَّثْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ عَلَيهِمَا السَّلام وَ قَالَ لِي زِدْ فِيهِ إِذَا وَدَّعْتَ أَحَداً مِنَ الْأَئِمَّةِ فَقُلْ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الْإِمَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ عَلَيْكَ السَّلَامُ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ آمَنَّا بِالرَّسُولِ وَ بِمَا جِئْتُمْ بِهِ وَ دَعَوْتُمْ إِلَيْهِ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيَارَتِي وَلِيَّكَ اللَّهُمَّ لَا تَحْرِمْنِي ثَوَابَ مَزَارِهِ الَّذِي أَوْجَبْتَ لَهُ وَ يَسِّرْ لَنَا الْعَوْدَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى».
علامه مجلسى در ذيل اين زيارت مى نويسد: در متن خبر، لفظى نيست كه بر اختصاص اين زيارت به روز عيد غدير دلالت داشته باشد.[۱۳]
ج. زيارت معروف غدير [۱۴]
زيارتى است كه از امام حسن عسكرى عليه السلام از پدرشان امام هادى عليه السلام - زمانى كه معتصم آن حضرت را تبعيد كرده بود - نقل شده است كه فرمودند:
هر گاه زيارت آن حضرت را اراده كردى، جلوى درب قبه شريفه آن حضرت بايست و اذن دخول امام عليه السلام[۱۵] بگير و بگو:
در مزار شهيد اذن دخول براى اين زيارت را اين گونه بيان كرده است:
«اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ وَقَفْتُ عَلَى بَابِ بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ نَبِيِّكَ وَ آلِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ...». اذن دخول كه به معناى درخواست فرمان براى شرفيابى است، يكى از آداب زيارت مى باشد. علاوه بر خواص و آثارى كه دارد مصداق روشنى از اظهار ادب است، چون زائر ادب كننده است و زائر محب و با معرفت، مى داند حضور در محضر امام معصوم عليه السلام بى اذن خدا و رسول و حجت خدا و فرشتگان پذيرفته نيست. اين اذن، نه تنها هنگام ورود به حرم مطهرشان، بلكه در زمان حيات ظاهريشان نيز متداول بوده است. تا آنجا كه اصحاب خاص، وقتى عزم ديدار امام عليه السلام را مى كردند، بر در منزل آن امام مى ايستادند و اجازه ورود مى گرفتند. خداى متعال با صراحت در قرآن مجيد، مؤمنان را از وارد شدن بى اذن به خانه پيامبرصلّى الله عليه وآله منع كرده، و در سوره احزاب مى فرمايد: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ [۱۶]: اى كسانى كه ايمان آورده ايد به خانه هاى پيامبر وارد نشويد مگر اينكه به شما اذن داده شود. و خانه پيشوايان معصوم عليه السلام به منزله خانه پيامبرصلى الله عليه وآله است.
«اللَّهُمَّ إِنِّي قَدْ وَقَفْتُ عَلَى بَابِ بَيْتٍ مِنْ بُيُوتِ نَبِيِّكَ وَ آلِ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ وَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ، وَ قَدْ مَنَعْتَ الدُّخُولَ إِلَى بُيُوتِهِ إِلَّا بِإِذْنِ نَبِيِّكَ، فَقُلْتَ»: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ «اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ نَبِيِّكَ فِي غَيْبَتِهِ كَمَا أَعْتَقِدُ فِي حَضْرَتِهِ، وَ أَعْلَمُ أَنَّ رُسُلَكَ وَ خُلَفَاءَكَ أَحْيَاءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ، يَرَوْنَ مَكَانِي فِي وَقْتِي هَذَا، وَ يَسْمَعُونَ كَلَامِي، وَ أَنَّكَ حَجَبْتَ كَلَامَهُمْ.فَإِنِّي أَسْتَأْذِنُكَ يَا رَبِّ أَوَّلًا، وَ أَسْتَأْذِنُ رَسُولَكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثَانِياً، وَ أَسْتَأْذِنُ خَلِيفَتَكَ الْإِمَامَ الْمُفْتَرَضَ عَلَيَّ طَاعَتُهُ فِي الدُّخُولِ فِي سَاعَتِي هَذِهِ، وَ أَسْتَأْذِنُ مَلَائِكَتَكَ الْمُوَكَّلِينَ بِهَذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ الْمُطِيعَةِ لَكَ السَّامِعَةِ، السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْمَلَائِكَةُ الْمُوَكَّلُونَ بِهَذَا الْمَشْهَدِ الْمُبَارَكِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ».
«بِإِذْنِ اللَّهِ وَ إِذْنِ رَسُولِهِ وَ إِذْنِ خُلَفَائِهِ وَ إِذْنِ هَذَا الْإِمَامِ وَ بِإِذْنِكُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ أَجْمَعِينَ، أَدْخُلُ هَذَا الْبَيْتَ مُتَقَرِّباً إِلَى اللَّهِ، بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ، فَكُونُوا مَلَائِكَةَ اللَّهِ أَعْوَانِي، وَ كُونُوا أَنْصَارِي حَتَّى أَدْخُلَ هَذَا الْبَيْتَ».
«وَ أَدْعُوَ اللَّهَ بِفُنُونِ الدَّعَوَاتِ، وَ أَعْتَرِفَ لِلَّهِ بِالْعُبُودِيَّةِ، وَ لِهَذَا الْإِمَامِ وَ لِآبَائِهِ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ بِالطَّاعَةِ».[۱۷]
متن زیارت:
سپس با پاى راست وارد شو و آهسته پيش برو تا به ضريح مطهر برسى. ضريح را رو به رو قرار بده و پشت به قبله بايست و بگو:
«السَّلامُ عَلَى مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ وَ صَفْوَةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ. أَمِينِ اللَّهِ عَلَى وَحْيِهِ وَ عَزَائِمِ أَمْرِهِ وَ الْخَاتِمِ لِمَا سَبَقَ وَ الْفَاتِحِ لِمَا اسْتُقْبِلَ وَ الْمُهَيْمِنِ عَلَى ذَلِكَ كُلِّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ. السَّلامُ عَلَى أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلائِكَتِهِ الْمُقَرَّبِينَ وَ عِبَادِهِ الصَّالِحِينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ وَ وَارِثَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ وَلِىَّ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ مَوْلاىَ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاىَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِى أَرْضِهِ وَ سَفِيرَهُ فِى خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ الْبَالِغَةَ عَلَى عِبَادِهِ».
«السَّلامُ عَلَيْكَ يَا دِينَ اللَّهِ الْقَوِيمَ وَ صِرَاطَهُ الْمُسْتَقِيمَ. السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبَأُ الْعَظِيمُ الَّذِى هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ وَ عَنْهُ يُسْأَلُونَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ آمَنْتَ بِاللَّهِ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ وَ صَدَّقْتَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ مُكَذِّبُونَ وَ جَاهَدْتَ ]فِى اللَّهِ[ وَ هُمْ مُحْجِمُونَ (مُجْمِحُونَ) وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً لَهُ الدِّينَ صَابِرا مُحْتَسِباً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ، أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمِينَ. السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَيِّدَ الْمُسْلِمِينَ وَ يَعْسُوبَ الْمُؤْمِنِينَ وَ إِمَامَ الْمُتَّقِينَ وَ قَائِدَ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ».
«أَشْهَدُ أَنَّكَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ، وَ وَصِيُّهُ، وَ وَارِثُ عِلْمِهِ، وَ أَمِينُهُ عَلَى شَرْعِهِ، وَ خَلِيفَتُهُ فِى أُمَّتِهِ، وَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ صَدَّقَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى نَبِيِّهِ. وَ أَشْهَدُ أَنَّهُ قَدْ بَلَّغَ عَنِ اللَّهِ مَا أَنْزَلَهُ فِيكَ. فَصَدَعَ بِأَمْرِهِ، وَ أَوْجَبَ عَلَى أُمَّتِهِ فَرْضَ طَاعَتِكَ وَ وِلايَتِكَ، وَ عَقَدَ عَلَيْهِمُ الْبَيْعَةَ لَكَ، وَ جَعَلَكَ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ كَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ كَذَلِكَ».
«ثُمَّ أَشْهَدَ اللَّهَ تَعَالَى عَلَيْهِمْ فَقَالَ: أَ لَسْتُ قَدْ بَلَّغْتُ؟ فَقَالُوا: اللَّهُمَّ بَلَى. فَقَالَ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ وَ كَفَى بِكَ شَهِيداً وَ حَاكِماً بَيْنَ الْعِبَادِ. فَلَعَنَ اللَّهُ جَاحِدَ وِلايَتِكَ بَعْدَ الْإِقْرَارِ وَ نَاكِثَ عَهْدِكَ بَعْدَ الْمِيثَاقِ».
«وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَيْتَ بِعَهْدِ اللَّهِ تَعَالَى، وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى مُوفٍ لَكَ بِعَهْدِهِ، وَ مَنْ أَوْفَى بِمَا عَاهَدَ عَلَيْهِ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً».
«وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ، الْحَقُّ الَّذِى نَطَقَ بِوِلايَتِكَ التَّنْزِيلُ، وَ أَخَذَ لَكَ الْعَهْدَ عَلَى الْأُمَّةِ بِذَلِكَ الرَّسُولُ».
«وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَ عَمَّكَ وَ أَخَاكَ الَّذِينَ تَاجَرْتُمُ اللَّهَ بِنُفُوسِكُمْ، فَأَنْزَلَ اللَّهُ فِيكُمْ»: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرَىٰ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ ۚ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ ۖ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ وَالْقُرْآنِ ۚ وَمَنْ أَوْفَىٰ بِعَهْدِهِ مِنَ اللَّهِ ۚ فَاسْتَبْشِرُوا بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُمْ بِهِ ۚ وَذَٰلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ ﴿١١١﴾التَّائِبُونَ الْعَابِدُونَ الْحَامِدُونَ السَّائِحُونَ الرَّاكِعُونَ السَّاجِدُونَ الْآمِرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَالنَّاهُونَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَالْحَافِظُونَ لِحُدُودِ اللَّهِ ۗ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ ﴿١١٢﴾ [۱۸]
«أَشْهَدُ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ أَنَّ الشَّاكَّ فِيكَ مَا آمَنَ بِالرَّسُولِ الْأَمِينِ، وَ أَنَّ الْعَادِلَ بِكَ غَيْرَكَ عَانِدٌ (عَادِلٌ) عَنِ الدِّينِ الْقَوِيمِ الَّذِى ارْتَضَاهُ لَنَا رَبُّ الْعَالَمِينَ وَ أَكْمَلَهُ بِوِلايَتِكَ يَوْمَ الْغَدِيرِ».
«وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْمَعْنِىُّ بِقَوْلِ الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ»: وَأَنَّ هَٰذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ ۖ وَلَا تَتَّبِعُوا السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَنْ سَبِيلِهِ [۱۹]«ضَلَّ وَ اللَّهِ وَ أَضَلَّ مَنِ اتَّبَعَ سِوَاكَ وَ عَنَدَ عَنِ الْحَقِّ مَنْ عَادَاكَ. اللَّهُمَّ سَمِعْنَا لِأَمْرِكَ وَ أَطَعْنَا وَ اتَّبَعْنَا صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ، فَاهْدِنَا رَبَّنَا وَ لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا إِلَى طَاعَتِكَ وَ اجْعَلْنَا مِنَ الشَّاكِرِينَ لِأَنْعُمِكَ».
«وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ لَمْ تَزَلْ لِلْهَوَى مُخَالِفاً، وَ لِلتُّقَى مُحَالِفاً، وَ عَلَى كَظْمِ الْغَيْظِ قَادِراً، وَ عَنِ النَّاسِ عَافِياً غَافِراً، وَ إِذَا عُصِىَ اللَّهُ سَاخِطاً، وَ إِذَا أُطِيعَ اللَّهُ رَاضِياً، وَ بِمَا عَهِدَ إِلَيْكَ عَامِلاً. رَاعِياً لِمَا اسْتُحْفِظْتَ، حَافِظاً لِمَا اسْتُودِعْتَ، مُبَلِّغاً مَا حُمِّلْتَ، مُنْتَظِراً مَا وُعِدْتَ».
«وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا اتَّقَيْتَ ضَارِعاً، وَ لا أَمْسَكْتَ عَنْ حَقِّكَ جَازِعاً، وَ لا أَحْجَمْتَ عَنْ مُجَاهَدَةِ غَاصِبِيكَ عَاصِيكَ نَاكِلاً، وَ لا أَظْهَرْتَ الرِّضَى بِخِلافِ مَا يُرْضِى اللَّهَ مُدَاهِناً، وَ لا وَهَنْتَ لِمَا أَصَابَكَ فِى سَبِيلِ اللَّهِ، وَ لا ضَعُفْتَ وَ لا اسْتَكَنْتَ عَنْ طَلَبِ حَقِّكَ مُرَاقِبا».
«مَعَاذَ اللَّهِ أَنْ تَكُونَ كَذَلِكَ، بَلْ إِذْ ظُلِمْتَ احْتَسَبْتَ رَبَّكَ، وَ فَوَّضْتَ إِلَيْهِ أَمْرَكَ. وَ ذَكَّرْتَهُمْ فَمَا ادَّكَرُوا، وَ وَعَظْتَهُمْ فَمَا اتَّعَظُوا، وَ خَوَّفْتَهُمُ اللَّهَ فَمَا تَخَوَّفُوا».
«وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ جَاهَدْتَ فِى اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ، حَتَّى دَعَاكَ اللَّهُ إِلَى جِوَارِهِ، وَ قَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيَارِهِ، وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَكَ الْحُجَّةَ بِقَتْلِهِمْ إِيَّاكَ، لِتَكُونَ الْحُجَّةُ لَكَ عَلَيْهِمْ مَعَ مَا لَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَةِ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ».
«السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ. عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصا، وَ جَاهَدْتَ فِى اللَّهِ صَابِراً، وَ جُدْتَ بِنَفْسِكَ مُحْتَسِباً، وَ عَمِلْتَ بِكِتَابِهِ، وَ اتَّبَعْتَ سُنَّةَ نَبِيِّهِ، وَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ، وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ، وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ، وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ. مَا اسْتَطَعْتَ مُبْتَغِيا مَا عِنْدَ اللَّهِ، رَاغِباً فِيمَا وَعَدَ اللَّهُ. لا تَحْفِلُ بِالنَّوَائِبِ، وَ لا تَهِنُ عِنْدَ الشَّدَائِدِ، وَ لا تَحْجِمُ عَنْ مُحَارِبٍ أَفِكَ مَنْ نَسَبَ غَيْرَ ذَلِكَ إِلَيْكَ، وَ افْتَرَى بَاطِلاً عَلَيْكَ، وَ أَوْلَى لِمَنْ عَنَدَ عَنْكَ»
«لَقَدْ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ الْجِهَادِ، وَ صَبَرْتَ عَلَى الْأَذَى صَبْرَ احْتِسَابٍ، وَ أَنْتَ أَوَّلُ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ، وَ صَلَّى لَهُ، وَ جَاهَدَ وَ أَبْدَى صَفْحَتَهُ فِى دَارِ الشِّرْكِ، وَ الْأَرْضُ مَشْحُونَةٌ ضَلالَةً، وَ الشَّيْطَانُ يُعْبَدُ جَهْرَةً. وَ أَنْتَ الْقَائِلُ: لا تَزِيدُنِى كَثْرَةُ النَّاسِ حَوْلِى عِزَّةً وَ لا تَفَرُّقُهُمْ عَنِّى وَحْشَةً، وَ لَوْ أَسْلَمَنِى النَّاسُ جَمِيعاً لَمْ أَكُنْ مُتَضَرِّعاً».
«اعْتَصَمْتَ بِاللَّهِ فَعَزَزْتَ وَ آثَرْتَ الْآخِرَةَ عَلَى الْأُولَى. فَزَهِدْتَ وَ أَيَّدَكَ اللَّهُ وَ هَدَاكَ وَ أَخْلَصَكَ وَ اجْتَبَاكَ. فَمَا تَنَاقَضَتْ أَفْعَالُكَ، وَ لا اخْتَلَفَتْ أَقْوَالُكَ، وَ لا تَقَلَّبَتْ أَحْوَالُكَ، وَ لا ادَّعَيْتَ وَ لا افْتَرَيْتَ عَلَى اللَّهِ كَذِباً، وَ لا شَرِهْتَ إِلَى الْحُطَامِ، وَ لا دَنَّسَكَ الْآثَامُ. وَ لَمْ تَزَلْ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ يَقِينٍ مِنْ أَمْرِكَ، تَهْدِى إِلَى الْحَقِّ وَ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ».
«أَشْهَدُ شَهَادَةَ حَقٍّ، وَ أُقْسِمُ بِاللَّهِ قَسَمَ صِدْقٍ أَنَّ مُحَمَّداً وَ آلَهُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِمْ سَادَاتُ الْخَلْقِ، وَ أَنَّكَ مَوْلاىَ وَ مَوْلَى الْمُؤْمِنِينَ، وَ أَنَّكَ عَبْدُ اللَّهِ وَ وَلِيُّهُ وَ أَخُو الرَّسُولِ وَ وَصِيُّهُ وَ وَارِثُهُ، وَ أَنَّهُ الْقَائِلُ لَكَ: وَ الَّذِى بَعَثَنِى بِالْحَقِّ مَا آمَنَ بِى مَنْ كَفَرَ بِكَ وَ لا أَقَرَّ بِاللَّهِ مَنْ جَحَدَكَ، وَ قَدْ ضَلَّ مَنْ صَدَّ عَنْكَ، وَ لَمْ يَهْتَدِ إِلَى اللَّهِ وَ لا إِلَىَّ مَنْ لا يَهْتَدِى بِكَ، وَ هُوَ قَوْلُ رَبِّى عَزَّ وَ جَلَّ»: وَ إِنِّى لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَ آمَنَ وَ عَمِلَ صَالِحاً ثُمَّ اهْتَدَى [۲۰]،«إِلَى وِلايَتِكَ».
«مَوْلاىَ، فَضْلُكَ لا يَخْفَى، وَ نُورُكَ لا يُطْفَأُ(لا يُطْفَى)، وَ أَنَّ مَنْ جَحَدَكَ الظَّلُومُ الْأَشْقَى. مَوْلاىَ، أَنْتَ الْحُجَّةُ عَلَى الْعِبَادِ، وَ الْهَادِى إِلَى الرَّشَادِ، وَ الْعُدَّةُ لِلْمَعَادِ. مَوْلاىَ، لَقَدْ رَفَعَ اللَّهُ فِى الْأُولَى مَنْزِلَتَكَ، وَ أَعْلَى فِى الْآخِرَةِ دَرَجَتَكَ، وَ بَصَّرَكَ مَا عَمِىَ عَلَى مَنْ خَالَفَكَ، وَ حَالَ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ مَوَاهِبِ اللَّهِ لَكَ».
«فَلَعَنَ اللَّهُ مُسْتَحِلِّى الْحُرْمَةِ مِنْكَ، وَ ذَائِدِى الْحَقِّ عَنْكَ، وَ أَشْهَدُ أَنَّهُمُ الْأَخْسَرُونَ الَّذِينَ تَلْفَحُ وُجُوهَهُمُ النَّارُ وَ هُمْ فِيهَا كَالِحُونَ».
«وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مَا أَقْدَمْتَ وَ لا أَحْجَمْتَ وَ لا نَطَقْتَ وَ لا أَمْسَكْتَ إِلا بِأَمْرٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ؛ قُلْتَ: وَ الَّذِى نَفْسِى بِيَدِهِ، لَقَدْ نَظَرَ إِلَىَّ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أَضْرِبُ بِالسَّيْفِ قُدْما. فَقَالَ: يَا عَلِىُّ، أَنْتَ مِنِّى بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى، إِلا أَنَّهُ لا نَبِىَّ بَعْدِى، وَ أُعْلِمُكَ أَنَّ مَوْتَكَ وَ حَيَاتَكَ مَعِى وَ عَلَى سُنَّتِى. فَوَ اللَّهِ مَا كَذِبْتُ وَ لا كُذِبْتُ وَ لا ضَلَلْتُ وَ لا ضُلَّ بِى وَ لا نَسِيتُ مَا عَهِدَ إِلَىَّ رَبِّى، وَ إِنِّى لَعَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّى، بَيَّنَهَا لِنَبِيِّهِ وَ بَيَّنَهَا النَّبِىُّ لِى، وَ إِنِّى لَعَلَى الطَّرِيقِ الْوَاضِحِ، أَلْفِظُهُ لَفْظاً. صَدَقْتَ وَ اللَّهِ وَ قُلْتَ الْحَقَّ، فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ سَاوَاكَ بِمَنْ نَاوَاكَ، وَ اللَّهُ جَلَّ اسْمُهُ يَقُولُ»: هَلْ يَسْتَوِى الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذِينَ لا يَعْلَمُونَ . [۲۱]
«فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ عَدَلَ بِكَ مَنْ فَرَضَ اللَّهُ عَلَيْهِ وِلايَتَكَ وَ أَنْتَ وَلِىُّ اللَّهِ وَ أَخُو رَسُولِهِ وَ الذَّابُّ عَنْ دِينِهِ، وَ الَّذِى نَطَقَ الْقُرْآنُ بِتَفْضِيلِهِ؛ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى»: ...فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ عَلَى الْقَاعِدِينَ دَرَجَةً ۚ وَكُلًّا وَعَدَ اللَّهُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا﴿٩٥﴾وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْراً عَظِيماً دَرَجَاتٍ مِنْهُ وَ مَغْفِرَةً وَ رَحْمَةً وَ كَانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحِيماً﴿٩٦﴾ [۲۲]
«وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى»: أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ۚ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿١٩﴾الَّذِينَ آمَنُوا وَهَاجَرُوا وَجَاهَدُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ أَعْظَمُ دَرَجَةً عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَائِزُونَ ﴿٢٠﴾يُبَشِّرُهُمْ رَبُّهُمْ بِرَحْمَةٍ مِنْهُ وَرِضْوَانٍ وَجَنَّاتٍ لَهُمْ فِيهَا نَعِيمٌ مُقِيمٌ ﴿٢١﴾خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ إِنَّ اللَّهَ عِنْدَهُ أَجْرٌ عَظِيمٌ ﴿٢٢﴾ .[۲۳]
«أَشْهَدُ أَنَّكَ الْمَخْصُوصُ بِمِدْحَةِ اللَّهِ، الْمُخْلِصُ لِطَاعَةِ اللَّهِ، لَمْ تَبْغِ بِالْهُدَى بَدَلاً وَ لَمْ تُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّكَ أَحَداً. وَ أَنَّ اللَّهَ تَعَالَى اسْتَجَابَ لِنَبِيِّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فِيكَ دَعْوَتَهُ، ثُمَّ أَمَرَهُ بِإِظْهَارِ مَا أَوْلاكَ لِأُمَّتِهِ إِعْلاءً لِشَأْنِكَ، وَ إِعْلاناً لِبُرْهَانِكَ، وَ دَحْضاً لِلْأَبَاطِيلِ وَ قَطْعاً لِلْمَعَاذِيرِ».
«فَلَمَّا أَشْفَقَ مِنْ فِتْنَةِ الْفَاسِقِينَ وَ اتَّقَى فِيكَ الْمُنَافِقِينَ، أَوْحَى إِلَيْهِ رَبُّ الْعَالَمِينَ»: يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ .[۲۴]
«فَوَضَعَ عَلَى نَفْسِهِ أَوْزَارَ الْمَسِيرِ، وَ نَهَضَ فِى رَمْضَاءِ الْهَجِيرِ. فَخَطَبَ وَ أَسْمَعَ وَ نَادَى فَأَبْلَغَ. ثُمَّ سَأَلَهُمْ أَجْمَعَ فَقَالَ: هَلْ بَلَّغْتُ؟ فَقَالُوا: اللَّهُمَّ بَلَى. فَقَالَ: اللَّهُمَّ اشْهَدْ. ثُمَّ قَالَ: أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ؟ فَقَالُوا: بَلَى. فَأَخَذَ بِيَدِكَ وَ قَالَ: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهَذَا عَلِىٌّ مَوْلاهُ، اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ».
«فَمَا آمَنَ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فِيكَ عَلَى نَبِيِّهِ إِلاّ قَلِيلٌ، وَ لا زَادَ أَكْثَرَهُمْ غَيْرَ تَخْسِيرٍ. وَ لَقَدْ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى فِيكَ مِنْ قَبْلُ وَ هُمْ كَارِهُونَ»: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ ۚ ذَٰلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ ۚ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ ﴿٥٤﴾إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ﴿٥٥﴾وَمَنْ يَتَوَلَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ﴿٥٦﴾ [۲۵]. رَبَّنَا آمَنَّا بِمَا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ .[۲۶] رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ .[۲۷]
«اللَّهُمَّ إِنَّا نَعْلَمُ أَنَّ هَذَا هُوَ الْحَقُّ مِنْ عِنْدِكَ فَالْعَنْ مَنْ عَارَضَهُ وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَذَّبَ بِهِ وَ كَفَرَ»، وَ سَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَىَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ .[۲۸]
«السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ سَيِّدَ الْوَصِيِّينَ وَ أَوَّلَ الْعَابِدِينَ وَ أَزْهَدَ الزَّاهِدِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ صَلَوَاتُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ. أَنْتَ مُطْعِمُ الطَّعَامِ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِيناً وَ يَتِيماً وَ أَسِيراً لِوَجْهِ اللَّهِ، لا تُرِيدُ مِنْهُمْ جَزَاءً وَ لا شُكُوراً. وَ فِيكَ أَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَى»: وَ يُؤْثِرُونَ عَلَى أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَنْ يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ .[۲۹]
«وَ أَنْتَ الْكَاظِمُ لِلْغَيْظِ وَ الْعَافِى عَنِ النَّاسِ وَ اللَّه يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ، وَ أَنْتَ الصَّابِرُ فِى الْبَأْسَاءِ وَ الضَّرَّاءِ وَ حِينَ الْبَأْسِ، وَ أَنْتَ الْقَاسِمُ بِالسَّوِيَّةِ وَ الْعَادِلُ فِى الرَّعِيَّةِ وَ الْعَالِمُ بِحُدُودِ اللَّهِ مِنْ جَمِيعِ الْبَرِيَّةِ، وَ اللَّهُ تَعَالَى أَخْبَرَ عَمَّا أَوْلاكَ مِنْ فَضْلِهِ بِقَوْلِهِ»: أَفَمَنْ كَانَ مُؤْمِنًا كَمَنْ كَانَ فَاسِقًا ۚ لَا يَسْتَوُونَ ﴿١٨﴾أَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ جَنَّاتُ الْمَأْوَىٰ نُزُلًا بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿١٩﴾ .[۳۰]
«وَ أَنْتَ الْمَخْصُوصُ بِعِلْمِ التَّنْزِيلِ وَ حُكْمِ التَّأْوِيلِ وَ نَصِّ الرَّسُولِ، وَ لَكَ الْمَوَاقِفُ الْمَشْهُودَةُ وَ الْمَقَامَاتُ الْمَشْهُورَةُ وَ الْأَيَّامُ الْمَذْكُورَةُ؛ يَوْمَ بَدْرٍ وَ يَوْمَ الْأَحْزَابِ، إِذْ زَاغَتِ الْأَبْصَارُ وَ بَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا»؛ هُنَالِكَ ابْتُلِيَ الْمُؤْمِنُونَ وَزُلْزِلُوا زِلْزَالًا شَدِيدًا ﴿١١﴾وَإِذْ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَرَسُولُهُ إِلَّا غُرُورًا ﴿١٢﴾وَإِذْ قَالَتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ يَا أَهْلَ يَثْرِبَ لَا مُقَامَ لَكُمْ فَارْجِعُوا ۚ وَيَسْتَأْذِنُ فَرِيقٌ مِنْهُمُ النَّبِيَّ يَقُولُونَ إِنَّ بُيُوتَنَا عَوْرَةٌ وَمَا هِيَ بِعَوْرَةٍ ۖ إِنْ يُرِيدُونَ إِلَّا فِرَارًا ﴿١٣﴾ .[۳۱]
«وَ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى»: وَ لَمَّا رَأَى الْمُؤْمِنُونَ الْأَحْزَابَ قَالُوا هَذَا مَا وَعَدَنَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ صَدَقَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ مَا زَادَهُمْ إِلا إِيمَاناً وَ تَسْلِيماً .[۳۲] فَقَتَلْتَ عَمْرَهُمْ، وَ هَزَمْتَ جَمْعَهُمْ، وَ رَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْراً، وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ، وَ كَانَ اللَّهُ قَوِيّاً عَزِيزاً .[۳۳]
«وَ يَوْمَ أُحُدٍ إِذْ يُصْعِدُونَ وَ لا يَلْوُونَ عَلَى أَحَدٍ وَ الرَّسُولُ يَدْعُوهُمْ فِى أُخْرَاهُمْ وَ أَنْتَ تَذُودُ بُهَمَ الْمُشْرِكِينَ عَنِ النَّبِىِّ ذَاتَ الْيَمِينِ وَ ذَاتَ الشِّمَالِ، حَتَّى رَدَّهُمُ اللَّهُ تَعَالَى عَنْكُمَا خَائِفِينَ وَ نَصَرَ بِكَ الْخَاذِلِينَ».
«وَ يَوْمَ حُنَيْنٍ-عَلَى مَا نَطَقَ بِهِ التَّنْزِيلُ-» ...إِذْ أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ فَلَمْ تُغْنِ عَنْكُمْ شَيْئًا وَضَاقَتْ عَلَيْكُمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ﴿٢٥﴾ثُمَّ أَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَىٰ رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَنْزَلَ جُنُودًا لَمْ تَرَوْهَا وَعَذَّبَ الَّذِينَ كَفَرُوا ۚ وَذَٰلِكَ جَزَاءُ الْكَافِرِينَ ﴿٢٦﴾ [۳۴]؛«وَ الْمُؤْمِنُونَ أَنْتَ. وَ مَنْ يَلِيكَ، وَ عَمُّكَ الْعَبَّاسُ يُنَادِى الْمُنْهَزِمِينَ: يَا أَصْحَابَ سُورَةِ الْبَقَرَةِ، يَا أَهْلَ بَيْعَةِ الشَّجَرَةِ. حَتَّى اسْتَجَابَ لَهُ قَوْمٌ قَدْ كَفَيْتَهُمُ الْمَؤُونَةَ وَ تَكَفَّلْتَ دُونَهُمُ الْمَعُونَةَ. فَعَادُوا آيِسِينَ مِنَ الْمَثُوبَةِ، رَاجِينَ وَعْدَ اللَّهِ تَعَالَى بِالتَّوْبَةِ؛ وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ جَلَّ ذِكْرُهُ»: ثُمَّ يَتُوبُ اللَّهُ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ عَلَى مَنْ يَشَاءُ .[۳۵] «وَ أَنْتَ حَائِزٌ دَرَجَةَ الصَّبْرِ، فَائِزٌ بِعَظِيمِ الْأَجْرِ».
«وَيَوْمَ خَيْبَرَ إِذْ أَظْهَرَ اللَّهُ خَوَرَ الْمُنَافِقِينَ، وَ قَطَعَ دَابِرَ الْكَافِرِينَ، وَ الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ». وَ لَقَدْ كَانُوا عَاهَدُوا اللَّهَ مِنْ قَبْلُ لا يُوَلُّونَ الْأَدْبَارَ وَ كَانَ عَهْدُ اللَّهِ مَسْئُولاً .[۳۶]
«مَوْلاىَ، أَنْتَ الْحُجَّةُ الْبَالِغَةُ، وَ الْمَحَجَّةُ الْوَاضِحَةُ، وَ النِّعْمَةُ السَّابِغَةُ، وَ الْبُرْهَانُ الْمُنِيرُ. فَهَنِيئاً لَكَ بِمَا آتَاكَ اللَّهُ مِنْ فَضْلٍ وَ تَبّاً لِشَانِئِكَ ذِى الْجَهْلِ. شَهِدْتَ مَعَ النَّبِىِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ جَمِيعَ حُرُوبِهِ وَ مَغَازِيهِ، تَحْمِلُ الرَّايَةَ أَمَامَهُ وَ تَضْرِبُ بِالسَّيْفِ قُدَّامَهُ».
«ثُمَّ لِحَزْمِكَ الْمَشْهُورِ وَ بَصِيرَتِكَ فِى الْأُمُورِ أَمَّرَكَ فِى الْمَوَاطِنِ، وَ لَمْ يَكُنْ عَلَيْكَ أَمِيرٌ. وَ كَمْ مِنْ أَمْرٍ صَدَّكَ عَنْ إِمْضَاءِ عَزْمِكَ فِيهِ التُّقَى، وَ اتَّبَعَ غَيْرُكَ فِى مِثْلِهِ الْهَوَى. فَظَنَّ الْجَاهِلُونَ أَنَّكَ عَجَزْتَ عَمَّا إِلَيْهِ انْتَهَى. ضَلَّ وَ اللَّهِ الظَّانُّ لِذَلِكَ وَ مَا اهْتَدَى، وَ لَقَدْ أَوْضَحْتَ مَا أَشْكَلَ مِنْ ذَلِكَ لِمَنْ تَوَهَّمَ وَ امْتَرَى بِقَوْلِكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ: قَدْ يَرَى الْحُوَّلُ الْقُلَّبُ وَجْهَ الْحِيلَةِ وَ دُونَهَا حَاجِزٌ مِنْ تَقْوَى اللَّهِ فَيَدَعُهَا رَأْىَ الْعَيْنِ، وَ يَنْتَهِزُ فُرْصَتَهَا مَنْ لا حَرِيجَةَ (جَرِيحَةَ) لَهُ فِى الدِّينِ. صَدَقْتَ وَ اللَّهِ وَ خَسِرَ الْمُبْطِلُونَ».
«وَ إِذْ مَاكَرَكَ النَّاكِثَانِ فَقَالا: نُرِيدُ الْعُمْرَةَ. فَقُلْتَ لَهُمَا: لَعَمْرُكُمَا مَا تُرِيدَانِ الْعُمْرَةَ، لَكِنْ تُرِيدَانِ الْغَدْرَةَ. فَأَخَذْتَ الْبَيْعَةَ عَلَيْهِمَا وَ جَدَّدْتَ الْمِيثَاقَ، فَجَدَّا فِى النِّفَاقِ. فَلَمَّا نَبَّهْتَهُمَا عَلَى فِعْلِهِمَا، أَغْفَلا وَ عَادَا وَ مَا انْتَفَعَا، وَ كَانَ عَاقِبَةُ أَمْرِهِمَا خُسْراً».
«ثُمَّ تَلاهُمَا أَهْلُ الشَّامِ. فَسِرْتَ إِلَيْهِمْ بَعْدَ الْإِعْذَارِ، وَ هُمْ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ وَ لا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ، هَمَجٌ رُعَاعٌ ضَالُّونَ، وَ بِالَّذِى أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍ فِيكَ كَافِرُونَ وَ لِأَهْلِ الْخِلافِ عَلَيْكَ نَاصِرُونَ. وَ قَدْ أَمَرَ اللَّهُ تَعَالَى بِاتِّبَاعِكَ وَ نَدَبَ الْمُؤْمِنِينَ إِلَى نَصْرِكَ وَ قَالَ عَزَّ وَ جَلَّ»: يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ .[۳۷]
«مَوْلاىَ، بِكَ ظَهَرَ الْحَقُّ وَ قَدْ نَبَذَهُ الْخَلْقُ، وَ أَوْضَحْتَ السُّنَنَ بَعْدَ الدُّرُوسِ وَ الطَّمْسِ. فَلَكَ سَابِقَةُ الْجِهَادِ عَلَى تَصْدِيقِ التَّنْزِيلِ، وَ لَكَ فَضِيلَةُ الْجِهَادِ عَلَى تَحْقِيقِ التَّأْوِيلِ. وَ عَدُوُّكَ عَدُوُّ اللَّهِ، جَاحِدٌ لِرَسُولِاللَّهِ. يَدْعُو بَاطِلاً، وَ يَحْكُمُ جَائِراً، وَ يَتَأَمَّرُ غَاصِباً، وَ يَدْعُو حِزْبَهُ إِلَى النَّارِ».
«وَ عَمَّارٌ يُجَاهِدُ وَ يُنَادِى بَيْنَ الصَّفَّيْنِ: الرَّوَاحَ الرَّوَاحَ إِلَى الْجَنَّةِ. وَ لَمَّا اسْتَسْقَى فَسُقِىَ اللَّبَنَ، كَبَّرَ وَ قَالَ: قَالَ لِى رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ: آخِرُ شَرَابِكَ مِنَ الدُّنْيَا ضَيَاحٌ مِنْ لَبَنٍ، وَ تَقْتُلُكَ الْفِئَةُ الْبَاغِيَةُ. فَاعْتَرَضَهُ أَبُو الْعَادِيَةِ الْفَزَارِىُّ فَقَتَلَهُ. فَعَلَى أَبِى الْعَادِيَةِ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ لَعْنَةُ مَلائِكَتِهِ وَ رُسُلِهِ أَجْمَعِينَ، وَ عَلَى مَنْ سَلَّ سَيْفَهُ عَلَيْكَ وَ سَلَلْتَ سَيْفَكَ عَلَيْهِ -يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ-مِنَ الْمُشْرِكِينَ وَ الْمُنَافِقِينَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ، وَ عَلَى مَنْ رَضِىَ بِمَا سَاءَكَ وَ لَمْ يَكْرَهْهُ وَ أَغْمَضَ عَيْنَهُ وَ لَمْ يُنْكِرْ أَوْ أَعَانَ عَلَيْكَ بِيَدٍ أَوْ لِسَانٍ أَوْ قَعَدَ عَنْ نَصْرِكَ أَوْ خَذَلَ عَنِ الْجِهَادِ مَعَكَ أَوْ غَمَطَ فَضْلَكَ وَ جَحَدَ حَقَّكَ أَوْ عَدَلَ بِكَ مَنْ جَعَلَكَ اللَّهُ أَوْلَى بِهِ مِنْ نَفْسِهِ».
«وَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ وَ سَلامُهُ وَ تَحِيَّاتُهُ وَ عَلَى الْأَئِمَّةِ مِنْ آلِكَ الطَّاهِرِينَ، إِنَّهُ حَمِيدٌ مَجِيدٌ».
«وَ الْأَمْرُ الْأَعْجَبُ وَ الْخَطْبُ الْأَفْظَعُ بَعْدَ جَحْدِكَ حَقَّكَ غَصْبُ الصِّدِّيقَةِ الطَّاهِرَةِ الزَّهْرَاءِ سَيِّدَةِ النِّسَاءِ فَدَكاً، وَ رَدُّ شَهَادَتِكَ وَ شَهَادَةِ السَّيِّدَيْنِ سُلالَتِكَ وَ عِتْرَةِ الْمُصْطَفَى صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكُمْ. وَ قَدْ أَعْلَى اللَّهُ تَعَالَى عَلَى الْأُمَّةِ دَرَجَتَكُمْ، وَ رَفَعَ مَنْزِلَتَكُمْ، وَ أَبَانَ فَضْلَكُمْ، وَ شَرَّفَكُمْ عَلَى الْعَالَمِينَ؛ فَأَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً. قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ»: إِنَّ الْإِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا ﴿١٩﴾إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا ﴿٢٠﴾وَإِذَا مَسَّهُ الْخَيْرُ مَنُوعًا ﴿٢١﴾إِلَّا الْمُصَلِّينَ ﴿٢٢﴾ .[۳۸] «فَاسْتَثْنَى اللَّهُ تَعَالَى نَبِيَّهُ الْمُصْطَفَى وَ أَنْتَ يَا سَيِّدَ الْأَوْصِيَاءِ مِنْ جَمِيعِ الْخَلْقِ، فَمَا أَعْمَهَ مَنْ ظَلَمَكَ عَنِ الْحَقِّ».
«ثُمَّ أَفْرَضُوكَ سَهْمَ ذَوِى الْقُرْبَى مَكْراً، وَ أَحَادُوهُ عَنْ أَهْلِهِ جَوْراً. فَلَمَّا آلَ الْأَمْرُ إِلَيْكَ، أَجْرَيْتَهُمْ عَلَى مَا أَجْرَيَا رَغْبَةً عَنْهُمَا بِمَا عِنْدَ اللَّهِ لَكَ».
«فَأَشْبَهَتْ مِحْنَتُكَ بِهِمَا مِحَنَ الْأَنْبِيَاءِ عَلَيْهِمُ السَّلامُ عِنْدَ الْوَحْدَةِ وَ عَدَمِ الْأَنْصَارِ. وَ أَشْبَهْتَ فِى الْبَيَاتِ عَلَى الْفِرَاشِ الذَّبِيحَ عَلَيْهِ السَّلامُ؛ إِذْ أَجَبْتَ كَمَا أَجَابَ وَ أَطَعْتَ كَمَا أَطَاعَ إِسْمَاعِيلُ صَابِراً مُحْتَسِباً، إِذْ قَالَ لَهُ»: يَا بُنَىَّ إِنِّى أَرَى فِى الْمَنَامِ أَنِّى أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَا ذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِى إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ .[۳۹]«وَ كَذَلِكَ أَنْتَ لَمَّا أَبَاتَكَ النَّبِىُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ أَمَرَكَ أَنْ تَضْجَعَ فِى مَرْقَدِهِ وَاقِيا لَهُ بِنَفْسِكَ، أَسْرَعْتَ إِلَى إِجَابَتِهِ مُطِيعاً وَ لِنَفْسِكَ عَلَى الْقَتْلِ مُوَطِّنا. فَشَكَرَ اللَّهُ تَعَالَى طَاعَتَكَ وَ أَبَانَ عَنْ جَمِيلِ فِعْلِكَ بِقَوْلِهِ جَلَّ ذِكْرُهُ»: وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِى نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ .[۴۰]
«ثُمَّ مِحْنَتُكَ يَوْمَ صِفِّينَ، وَ قَدْ رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ حِيلَةً وَ مَكْراً. فَأَعْرَضَ الشَّكُّ وَ عُزِفَ الْحَقُّ وَ اتُّبِعَ الظَّنُّ. أَشْبَهَتْ مِحْنَةَ هَارُونَ إِذْ أَمَّرَهُ مُوسَى عَلَى قَوْمِهِ فَتَفَرَّقُوا عَنْهُ، وَ هَارُونُ يُنَادِى بِهِمْ وَ يَقُولُ»: ...يَا قَوْمِ إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهِ ۖ وَإِنَّ رَبَّكُمُ الرَّحْمَٰنُ فَاتَّبِعُونِي وَأَطِيعُوا أَمْرِي ﴿٩٠﴾قَالُوا لَنْ نَبْرَحَ عَلَيْهِ عَاكِفِينَ حَتَّىٰ يَرْجِعَ إِلَيْنَا مُوسَىٰ ﴿٩١﴾ .[۴۱]«وَ كَذَلِكَ أَنْتَ لَمَّا رُفِعَتِ الْمَصَاحِفُ قُلْتَ: يَا قَوْمِ، إِنَّمَا فُتِنْتُمْ بِهَا وَ خُدِعْتُمْ. فَعَصَوْكَ وَ خَالَفُوا عَلَيْكَ وَ اسْتَدْعَوْا نَصْبَ الْحَكَمَيْنِ. فَأَبَيْتَ عَلَيْهِمْ وَ تَبَرَّأْتَ إِلَى اللَّهِ مِنْ فِعْلِهِمْ وَ فَوَّضْتَهُ إِلَيْهِمْ. فَلَمَّا أَسْفَرَ الْحَقُّ وَ سَفِهَ الْمُنْكَرُ وَ اعْتَرَفُوا بِالزَّلَلِ وَ الْجَوْرِ عَنِ الْقَصْدِ، اخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِهِ وَ أَلْزَمُوكَ عَلَى سَفَهٍ؛ التَّحْكِيمَ الَّذِى أَبَيْتَهُ وَ أَحَبُّوهُ وَ حَظَرْتَهُ وَ أَبَاحُوا ذَنْبَهُمُ الَّذِى اقْتَرَفُوهُ. وَ أَنْتَ عَلَى نَهْجِ بَصِيرَةٍ وَ هُدىً وَ هُمْ عَلَى سُنَنِ ضَلالَةٍ وَ عَمىً»
«فَمَا زَالُوا عَلَى النِّفَاقِ مُصِرِّينَ وَ فِى الْغَىِّ مُتَرَدِّدِينَ، حَتَّى أَذَاقَهُمُ اللَّهُ وَبَالَ أَمْرِهِمْ؛ فَأَمَاتَ بِسَيْفِكَ مَنْ عَانَدَكَ، فَشَقِىَ وَ هَوَى وَ أَحْيَا بِحُجَّتِكَ مَنْ سَعِدَ فَهُدِىَ. صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ غَادِيَةً وَ رَائِحَةً وَ عَاكِفَةً وَ ذَاهِبَةً».
«فَمَا يُحِيطُ الْمَادِحُ وَصْفَكَ، وَ لا يُحْبِطُ الطَّاعِنُ فَضْلَكَ. أَنْتَ أَحْسَنُ الْخَلْقِ عِبَادَةً، وَ أَخْلَصُهُمْ زَهَادَةً، وَ أَذَبُّهُمْ عَنِ الدِّينِ. أَقَمْتَ حُدُودَ اللَّهِ بِجُهْدِكَ(بِجَهْدِكَ)، وَ فَلَلْتَ عَسَاكِرَ الْمَارِقِينَ بِسَيْفِكَ. تُخْمِدُ لَهَبَ الْحُرُوبِ بِبَنَانِكَ، وَ تَهْتِكُ سُتُورَ الشُّبَهِ بِبَيَانِكَ، وَ تَكْشِفُ لَبْسَ الْبَاطِلِ عَنْ صَرِيحِ الْحَقِّ، لا تَأْخُذُكَ فِى اللَّهِ لَوْمَةُ لائِمٍ».
«وَ فِى مَدْحِ اللَّهِ تَعَالَى لَكَ غِنىً عَنْ مَدْحِ الْمَادِحِينَ وَ تَقْرِيظِ الْوَاصِفِينَ؛ قَالَ اللَّهُ تَعَالَى»: مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُوا تَبْدِيلاً .[۴۲]«وَ لَمَّا رَأَيْتَ أَنْ قَتَلْتَ النَّاكِثِينَ وَ الْقَاسِطِينَ وَ الْمَارِقِينَ وَ صَدَقَكَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَعْدَهُ، فَأَوْفَيْتَ بِعَهْدِهِ قُلْتَ: أَ مَا آنَ أَنْ تُخْضَبَ هَذِهِ مِنْ هَذِهِ أَمْ مَتَى يُبْعَثُ أَشْقَاهَا؟ وَاثِقاً بِأَنَّكَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكَ وَ بَصِيرَةٍ مِنْ أَمْرِكَ، قَادِمٌ عَلَى اللَّهِ مُسْتَبْشِرٌ بِبَيْعِكَ الَّذِى بَايَعْتَهُ بِهِ، وَ ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ».
«اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَنْبِيَائِكَ وَ أَوْصِيَاءِ أَنْبِيَائِكَ، بِجَمِيعِ لَعَنَاتِكَ، وَ أَصْلِهِمْ حَرَّ نَارِكَ. وَ الْعَنْ مَنْ غَصَبَ وَلِيَّكَ حَقَّهُ، وَ أَنْكَرَ عَهْدَهُ، وَ جَحَدَهُ بَعْدَ الْيَقِينِ وَ الْإِقْرَارِ بِالْوِلايَةِ لَهُ يَوْمَ أَكْمَلْتَ لَهُ الدِّينَ».
«اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ وَ مَنْ ظَلَمَهُ وَ أَشْيَاعَهُمْ وَ أَنْصَارَهُمْ. اللَّهُمَّ الْعَنْ ظَالِمِى الْحُسَيْنِ وَ قَاتِلِيهِ وَ الْمُتَابِعِينَ عَدُوَّهُ وَ نَاصِرِيهِ وَ الرَّاضِينَ بِقَتْلِهِ وَ خَاذِلِيهِ، لَعْناً وَبِيلا. اللَّهُمَّ الْعَنْ أَوَّلَ ظَالِمٍ ظَلَمَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ مَانِعِيهِمْ حُقُوقَهُمْ. اللَّهُمَّ خُصَّ أَوَّلَ ظَالِمٍ وَ غَاصِبٍ لِآلِ مُحَمَّدٍ بِاللَّعْنِ، وَ كُلَّ مُسْتَنٍّ بِمَا سَنَّ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ».
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ(وَ آلِ مُحَمَّدٍ)خَاتَمِ النَّبِيِّينَ، وَ عَلَى عَلِىٍّ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ، وَ اجْعَلْنَا بِهِمْ مُتَمَسِّكِينَ، وَ بِوِلايَتِهِمْ مِنَ الْفَائِزِينَ الْآمِنِينَ الَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ».[۴۳]
ترجمه زيارت غديريه:
سلام بر محمد رسول خدا، خاتم پيامبران، و سرور رسولان، و برگزيده پروردگار جهانيان، امين خدا بر وحى و دستورات قطعى الهى، و ختم كننده آنچه گذشته، و گشاينده آنچه خواهد آمد، و چيره بر همه اينها، و رحمت و بركات و درودها و تحيّات خدا بر او باد. سلام بر پيامبران خدا و رسولانش، و فرشتگان مقرّب و بندگان شايسته اش.
سلام بر تو اى اميرمؤمنان، و سرور جانشينان، و وارث دانش پيامبران، ولى پروردگار جهانيان و مولاى من و مولاى مؤمنان، و رحمت و بركات خدا بر او باد. سلام بر تو اى مولاى من اى اميرمؤمنان، اى امين خدا بر روى زمينش، و سفير او در خلقش، و حجّت رسايش بر بندگان.
سلام بر تو اى دين معتدل خدا، و راه راستش. سلام بر تو اى خبر بزرگى كه آنها در آن اختلاف كردند، و از آن بازخواست شوند. سلام بر تو اى اميرمؤمنان، به خدا ايمان آوردى، در حالى كه همه شرک مى ورزيدند، و حق را تصديق گفتى وقتى كه آنان را تكذيب مى نمودند، و جهاد كردى و آنان از جهاد عقب نشينى مى كردند.
خدا را عبادت كردى در حالى كه خالص نمودى براى او دين را، صبر كردى و به حساب خدا گذاشتى تا مرگ تو را دررسيد. آگاه باشيد لعنت خدا بر ستمكاران.
سلام بر تو اى آقاى مسلمانان و رئيس دين، و پيشواى اهل تقوا، و مقتداى سپيدرويان، و رحمت و بركات خدا بر تو باد. شهادت مى دهم كه تويى برادر رسول خدا، جانشين و وارث علمش و امين او بر قانونش و جانشين او در امّتش، و اول كسى كه به خدا ايمان آورد، و آنچه را بر پيامبرش نازل شده بود تصديق كرد.
و شهادت مى دهم كه آن حضرت همه آنچه را خدا درباره تو نازل كرد به مردم رساند، و امر خدا را درباره تو با صداى بلند اعلام كرد، و بر امّتش حتمى بودن طاعت و ولايتت را واجب نمود، و بيعت تو را بر عهده آنان نهاد، و حضرتت را نسبت به مؤمنان سزاوارتر از خودشان قرار داد، چنان كه خدا خود او را اين چنين قرار داد.
سپس پيامبر اسلام خدا را بر مردم شاهد گرفت و فرمود: آيا من آن نيستم كه رساندم. همه گفتند: به خدا آرى. پس فرمود: خدايا گواه باش، و تو براى گواهى و حاكميت بين بندگان بسى. پس خدا لعنت كند منكر ولايتت را بعد از اقرار، و شكننده پيمانت را پس از پيمان بستن.
و شهادت مى دهم كه تو به عهد خداى تعالى وفا كردى، و خداى تعالى وفا كننده به عهد خويش براى توست، و هر كس به آن پيمانى كه با خدا بسته وفا كند خدا پاداش بزرگى به او خواهد داد.
و شهادت مى دهم كه تو اميرمؤمنان هستى، و آن حقّى كه قرآن به ولايتت گويا شد، و رسول خدا در اين زمينه براى تو از امّتت پيمان گرفت. و شهادت مى دهم كه تو و عمو و برادرت كسانى هستيد كه با خدا با جانهايتان معامله كرديد. پس خدا اين آيه را در حق شما نازل كرد:
به درستى كه خدا از مؤمنان خريد جانها و اموالشان را كه در عوض به آنها بهشت براى آنان باشد و در راه خدا پيكار مى كنند پس مى كشند و كشته مى شوند وعده اى است بر او محقق شده در تورات و انجيل و قرآن و كيست كه به عهد خود وفادارتر از خدا باشد پس شادى كنيد به معاملهاى كه انجام داديد و اين است آن رستگارى بزرگ. آنان اند توبه كنندگان عبادت كنندگان روزه گيران ركوع كنندگان سجودكنندگان امركنندگان به معروف نهى كنندگان از منكر و نگهبانان حدود خدا و به مؤمنان بشارت ده.
شهادت مى دهم اى اميرمؤمنان، كه شک كننده درباره تو به رسول امين ايمان نياورده، و اينكه روى گرداننده از ولايت تو به ولايت غير، معاندانه روى گردان از دين است، دين ميانه اى كه پروردگار جهانيان براى ما پسنديده، و آن را روز غدير به ولايت تو كامل نموده است.
و گواهى مى دهم كه در اين گفته خداى عزيز رحيم، مقصود تويى: به حقيقت اين است راه راست من، از آن پيروى كنيد و راههاى ديگر را پيروى ننماييد كه شما را از راه او پراكنده كند. به خدا سوگند گمراه شد، و گمراه كرد كسى كه از غير تو پيروى نمود، و كسى كه تو را دشمن داشت، ستيزه ورزان از حق روى گرداند.
خدايا امرت را شنيديم و اطاعت كرديم و راه راست تو را پيروى نموديم. پروردگارا ما را هدايت كن، و بعد از اينكه ما را به طاعتت هدايت كردى دلهايمان را منحرف مساز و ما را از سپاسگزاران نعمتهايت قرار ده.
و شهادت مى دهم كه تو پيوسته با هواى نفس مخالف، و با پرهيزكارى هم پيمان، و به فرو خوردن خشم توانا و گذشت كننده از مردم و آمرزنده آنان بودى، و زمانى كه خدا معصيت مى شود خشمناک، و هنگامى كه اطاعت مى شود خشنودى. به آنچه خدا با تو پيمان بسته بود عامل بودى، و آنچه نگهدارى اش از تو خواسته شده بود رعايت نمودى، و آنچه به تو سپرده شده بود حفظ كردى، و آنچه از حق بر عهده ات نهاده شده بود رساندى، و آنچه را به آن وعده داده شدى به انتظار نشستى.
و شهادت مى دهم كه از روى زبونى محافظه كارى نكردى، و در اثر بى تابى و عجز از گرفتن حقت باز نايستادى، و به خاطر ترس و وحشت، از پيكار با غاصبان ولايتت قدم به عقب نگذاشتى، و به علت سستى بر خلاف آنچه خدا را خشنود مى كند اظهار خشنودى ننموده، و براى آنچه در راه خدا به تو دررسيده سست نشدى، و به خاطر ترس و زبونى از خواستن حقّت ناتوان و درمانده نگشتى.
پناه به خدا از اينكه چنين باشى. بلكه زمانى كه مورد ستم واقع شدى، به حساب پروردگارت گذاشتى و كارت را به او واگذار كردى. و ستمكاران را پند دادى ولى نپذيرفتند، و اندرز دادى ولى قبول نكردند، و آنان را از خدا ترساندى ولى نترسيدند.
و شهادت مى دهم كه تو اى اميرمؤمنان در راه خدا به حق جهاد كردى، تا اينكه خدا تو را به جوارش فرا خواند، و به اختيارش تو را به جانب خود قبض روح كرد، و حجتت را بر دشمنانت ختم كرد، با به قتل رساندن تو را، تا حجت به سود تو و زيان باشد، همراه با آنچه براى تو بود از حجت هاى رسا بر همه خلق.
سلام بر تو اى اميرمؤمنان. خدا را خالصانه عبادت كردى، و صابرانه در راه خدا جهاد نمودى، و به حساب خدا جانبازى كردى، و به كتابش عمل نمودى، و روش پيامبرش را پيروى كردى، و نماز را بپا داشتى، و زكات را پرداختى، و به معروف امر كردى، و تا توانستى از منكر نهى نمودى.
طالب بودى آنچه را نزد خداست، راغب بودى در آنچه خدا وعده داد. كاسه صبرت از پيش آمدها لبريز نشد، و هنگام سختى ها سست نگشتى. از مقابل هيچ جنگجويى بازنگشتى. آنكه غير اين امور را به تو نسبت داد تهمت زد، و به باطل دروغ بر تو بست، و مرگ بر كسى كه با اصرار بر مخالفت با تو از تو روى گرداند.
به راستى در راه خدا به حق جهاد كردى، و بر آزار مردم به نيكى صبر كردى؛ صبرى به حساب خدا. تويى اول كسى كه به خدا ايمان آوردى، و براى او نماز خواندى و جهاد كردى، و خود را در خانه شرک براى حق آشكار نمودى، در حالى كه زمين انباشته به گمراهى بود، و شيطان آشكارا عبادت مى شد.
و تويى گوينده اين سخن: كثرت مردم در پيرامونم عزتى به من نيفزايد و پراكنده شدن شان ترسى به من اضافه نكند. اگر همه مردم از من دست بردارند نالان نشوم. پناهنده به خدا شدى و عزت يافتى. آخرت را بر دنيا برگزيدى و پارسا گشتى. خدا تأييدت نمود و راهنمايى فرمود، و در گردونه خلوص قرار داد، و تو را برگزيد.
كردارهايت ضد و نقيض نشد. گفتارهايت اختلاف نيافت. حالاتت زير و رو نگشت. ادعاى بيهوده نكردى، و بر خدا دروغ نبستى، و به متاع اندک دنيا طمع نورزيدى. گناهان تو را آلوده نساخت. همواره امورت بر پايه برهانى از سوى پروردگارت بود. در كارت بر يقين بودى. به سوى حق و راه مستقيم هدايت مى نمودى.
شهادت مى دهم شهادت حق و سوگند مى خورم سوگند صدق، كه محمد و خاندانش درود خدا بر آنان باد سروران خلق اند، و اينكه تو مولاى من و مولاى همه مؤمنانى. تو بنده خدا و ولىّ او و برادر جانشين و وارث او هستى، و او گوينده اين سخن به حضرت تو است:
سوگند به كسى كه مرا به حق برانگيخت به من ايمان نياورد آن كه به تو كافر شد، و به خدا اقرار ننمود آن كه به انكار تو برخاست. گمراه شد كسى كه مردم را از تو بازداشت، و به سوى خدا و به جانب من راه نيافت.
و اين گفتار پروردگار عزّ و جلّ من است: من آمرزنده ام آن كس را كه توبه كرد و ايمان آورد و عمل شايسته انجام داد. سپس به سوى ولايت تو راه يابد.
مولاى من، فضل تو مخفى نمى ماند، و نورت خاموش نگردد، و آن كه تو را انكار كند ستمكار و بدبخت است.
مولاى من، تو حجت بر بندگانى و راهنماى به سوى راه راستى، و ذخيره روز معادى.
مولاى من، خدا مقامت را در دنيا بلند كرد، و درجه ات را در آخرت والا گردانيد، و بينايت نمود به آنچه بر كسى كه با تو مخالفت كرد پوشيده ماند، و بين تو و موهبت هاى خدا حجاب شد.
لعنت خدا بر حلال شمارندگان حرمتت، و دفع كنندگان حقّت، و شهادت مى دهم كه آنان از زيانكارترين مردمى هستند كه آتش چهره آنان را مى سوزاند، و در ميان دوزخ زشت و عبوس هستند.
و شهادت مى دهم كه اقدام نكردى، و قدم به عقب نگذاشتى، و سخن نگفتى و باز نايستادى مگر به فرمان خدا و رسولش.
خود فرمودى: سوگند به آن كه جانم در دست اوست، رسول خدا -درود خدا بر او و خاندانش باد- به من نظر كرد، در حالى كه پيشقدمانه شمشير مى زدم، ايشان به من فرمود: اى على تو نسبت به من به منزله هارونى نسبت به موسى، جز اينكه بعد از من پيغمبرى نيست.
و من تو را خبر مى دهم كه مرگ و زندگى تو با من و بر اساس راه و رسم من است. به خدا سوگند دروغ نگفتم و به من دروغ گفته نشد، و گمراه نشدم و كسى به وسيله من گمراه نشده، و آنچه را پروردگارم با من عهد كرده فراموش نكردم.
من بر برهانى از سوى پروردگارم هستم كه براى پيامبرش بيان نموده و پيامبر نيز براى من بيان داشته است، و من به راستى بر راه روشن هستم كه آن را صريح مى گويم با صراحت تمام: اى اميرمؤمنان، به خدا سوگند راست گفتى و حق گفتى.
پس خدا لعنت كند كسى را كه تو را با آن كس كه با تو دشمنى كرد برابر قرار داد و مقام تو را به او داد، در حالى كه خدا مى فرمايد: آيا كسانى كه مى دانند با كسانى كه نمى دانند برابرند؟
پس خدا لعنت كند كسى را كه مساوى تو قرار داد آن كس را كه خدا ولايتت را بر او واجب كرد. و حال اينكه تو ولىّ خدايى، و برادر رسول خدايى و دفاع كننده از دين خدايى، و كسى هستى كه قرآن به برترى اش گوياست؛ خداى تعالى فرمود: خدا جهادكنندگان را بر نشستگان برترى داد به اجرى بزرگ درجات و مغفرت و رحمت از جانب او براى جهادگنندگان است و خدا همواره آمرزنده و مهربان است.
و خداى تعالى فرمود: آيا آب دهى به حاجيان و آب دادن در مسجدالحرام را قرار داده ايد همانند آن كس كه به خدا و روز جزا ايمان آورده و در راه خدا جهاد كرده است هرگز پيش خدا برابر نيستند خدا گروه ستمكاران را هدايت نمى كند. آنان كه ايمان آورده اند و هجرت كردند و در راه خدا با اموال و جان هايشان جهاد كردند از جهت مقام به نزد خدا برتر اند و ايشان رستگاران اند نويدشان مى دهد پروردگارشان به رحمتى از جانب خود و خشنودى و بهشت هايى كه در آنها نعمت پايدار براى آنان باشد در آن بهشت ها جاودانند به راستى كه نزد خدا پاداشى بزرگ است.
شهادت مى دهم كه تو به ستايش خدا مخصوص گشته اى، و مخلص در طاعت خدايى. براى هدايت جايگزينى نجستى، و در بندگى پروردگارت احدى را شريک نساختى. خداى تعالى دعاى پيامبرش - درود خدا بر او و خاندانش - را در حق تو اجابت كرد. سپس اظهار آنچه تو را سزاوار حكومت بر ملّتش كرده بود به او فرمان داد، براى بالا بردن شأنت، و علنى ساختن برهانت، و دفع باطلها، و بريدن بهانه ها.
پس زمانى كه از آشوب اهل فسق بيمناک شد، و درباره تو در برابر منافقان محافظه كارى كرد، پروردگار جهانيان به او وحى كرد:اى رسول آنچه از پروردگارت به تو نازل شده به مردم برسان اگر انجام ندهى پيام خدا را نرسانده اى خدا تو را از مردم حفظ مى كند.
پس او بارهاى سنگين سفر را بر دوش جان نهاد، و در حرارت شديد نيمه روز برخاست. سخنرانى كرد و شنواند و فرياد زد. پس پيام حق را رساند، سپس از همه آنها پرسيد: آيا رساندم؟ گفتند: به خدا قسم آرى. فرمود: خدايا شاهد باش.
سپس به مردم خطاب كرد: آيا من آن نيستم كه به مؤمنان از خود آنان سزاوارترم؟ گفتند: آرى. پس دست تو را گرفت و فرمود: هر كه را كه من مولاى اويم، پس اين على مولاى اوست. خدايا دوست بدار هر كه او را دوست دارد، و دشمن بدار هر كه او را دشمن دارد، و يارى كن كسى را كه يارى اش كند، و خوار كن هر كه خوارش سازد.
پس به آنچه خدا درباره تو بر پيامبرش نازل كرد ايمان نياورد جز عده اى اندک، و اكثرشان را نيفزود جز زيانكارى. پيش از آن نيز خدا در حق تو اين آيه را نازل كرد در حالى كه آنان دوست نداشتند: اى كسانى كه ايمان آورده ايد هر كه از شما از دينش برگردد خدا به زودى قومى را بياورد كه آنها را دوست دارد و آنها هم خدا را دوست دارند بر مؤمنان نرمند و بر كافران سخت در راه خدا جهاد كنند از سرزنش سرزنش كنندگان نمى ترسند اين است فضل خدا به هر كه بخواهد عنايت مى كند خدا گسترانده و داناست.
جز اين نيست كه شما ولىّ خدا و رسول او و همه آنانى هستند كه ايمان آورند و آنانى كه نماز را بر پا مى دارند و زكات مى دهند در حالى كه ركوع كننده اند و هر كه با خدا و رسولش و كسانى كه ايمان آوردند دوستى كند پس حزب خدا حزب پيروز است.
پروردگارا، به آنچه نازل كردى ايمان آورديم، و از پيامبر پيروى نموديم، پس ما را با گواهان بنويس. پروردگارا، دلهاى ما را پس از آنكه هدايت مان كردى منحرف مساز، و به ما از نزد خود رحمتى ببخش، كه تو بسيار بخشنده اى.
خدايا ما مى دانيم كه اين گفتار از نزد تو حق است، پس لعنت كن كسى را كه با آن معارضه كرد و به آن كبر ورزيد و آن را تكذيب كرد و كافر شد، و زود است بدانند كسانى كه ستم كردند به چه بازگشت گاهى برگردند.
سلام بر تو اى اميرمؤمنان و سرور جانشينان، و رأس عبادت كنندگان، و پارساترين پارسايان، و رحمت خدا و بركات و درودها و تحيّاتش بر تو باد. تويى خوراننده طعام در حال دوست داشتن آن به درمانده و يتيم و اسير، تنها به خاطر خشنودى خدا. كه از آنها پاداش و سپاسى نمى خواستى، و خداى تعالى در حق تو چنين گفت: ديگران را بر خود ترجيح مى دهند گر چه خود تهيدست باشند هر كه از بخل وجودش محفوظ ماند پس آنانند از رستگاران.
تويى فروبرنده خشم، و گذشت كننده از مردم، و خدا نيكوكاران را دوست دارد. تويى صبركننده در تنگدستى و پريشان حالى و به هنگام جنگ. تويى بخش كننده به برابرى، و دادگر در ميان ملّت، و آگاه به مقرّرات خدا از ميان همه انسان ها. خداى تعالى خبر داد از آنچه سزاوار كرده تو را از فضلش به گفته اش: آيا كسى كه مؤمن است همانند كسى است كه فاسق است؟ هرگز برابر نيستند. اما كسانى كه ايمان آورده اند و كار شايسته كردند براى آنها بهشت هاى خويش که جايگاهی جهت پذيرايى اند را به پاداش آنچه انجام دادند قرار داد.
و تويى اختصاص يافته به علم قرآن، و حكم تأويل، و صريح گفتار پيامبر، و توراست موقعيت هاى گواهى شده، و مقامات مشهور، و روزهاى ياد شده؛ روز بدر، و روز احزاب آن زمان كه چشمها منحرف، و جانها به گلوها رسيد، و به خدا گمان مى برديد، گمان هاى گوناگون. در آنجا اهل ايمان آزمايش شدند و دچار تزلزل روحى گشتند تزلزل سخت.
آن هنگام اهل نفاق و آنان كه در دلهايشان بيمارى بود گفتند: خدا و رسولش جز فريب به ما وعده ندادند. و در آن زمان گروهى از آنان گفتند: اى اهل مدينه، جايى براى شما نيست، بازگرديد. و جمعى از آنان از پيامبر اجازه مى خواستند؛ مى گفتند: خانه هاى ما باز و بى حفاظ است و حال آنكه بى حفاظ نبود. آنان جز فرار از جنگ قصدى نداشتند، و خداى تعالى فرمود: همين كه اهل ايمان دسته هاى كفر و شرک را ديدند گفتند اين همان است كه خدا و رسولش به ما وعده داد خدا و رسولش راست گفتند و آنان را نيفزود مگر ايمان و تسليم.
پس عَمرو قهرمان آنها را كُشتى، و جمع آنان را فرارى دادى، و خدا آنان را كه كافر بودند با خشمشان بازگرداند، در حالى كه به غنيمتى دست نيافتند، و خدا جنگ را از اهل ايمان كفايت كرد، و خدا نيرومند و عزيز است.
و روز احد هنگامى كه از اطراف پيامبر فرار مى كردند، و به احدى اعتنا نمى نمودند در حالی که پيامبر آنان را از پشت سرشان به كارزار دعوت مى كرد، تو بودى كه مشركان را براى حفظ پيامبر به راست و چپ دفع مى كردى، تا خدا گزند آنان را در حالى كه ترسان بودند از شما دو بزرگوار برگرداند، و شكست خوردگان را به وسيله تو يارى كرد.
و روز حنين، بنا بر آنچه قرآن در اين آيه به آن گويا شد: زمانى كه نفرات زياد شما باعث شگفتى شما شد ولى شما را به هيچ وجه بى نياز نكرد و زمين با آن فراخى اش بر شما تنگ شد سپس روى گردانده فرار كرديد. آنگاه خدا آرامش خود را بر رسولش و بر مؤمنان نازل فرمود.
تو بودى و همراهانت، و عمويت عباس، شكست خوردگان را صدا زد: اى اصحاب سوره بقره، اى اهل بيت شجره، تا جماعتى به او پاسخ دادند. كه تو رنج آنها را كفايت كردى، و به جاى آنها كمک را عهده دار شدى. پس نوميد از پاداش برگشتند، و اميدوار به وعده خداى تعالى به توبه، و اين است سخن خدا كه عظيم باد يادش: آنگاه خدا توبه مى پذيرد پس از آن توبه كسى را كه بخواهد. در حالى كه تو درجه صبر را به دست آوردى و به مزد بزرگ پيروز شدى.
و روز خيبر كه خدا شكست منافقان را آشكار كرد، و دنباله كافران را بريد، و سپاس خداى را پروردگار جهانيان، در حالى كه آنها از پيش با خدا پيمان بسته بودند كه فرار نكنند، و به يقين پيمان خدا مورد بازخواست است.
مولاى من، تويى حجّت رسا، و راه روشن، و نعمت كامل، و برهان تابناک. پس گوارا باد تو را، آنچه خدا از برترى به تو داد، و نابود باد دشمن نادانت.
با پيامبر-درود خدا بر او و خاندانش-در تمام جنگها و لشگركشى هايش حاضر بودى. پيشاپيش پرچم اسلام را به دوش مى كشيدى، و در برابرش شمشير مى زدى. سپس تنها براى تدبير و كاردانى مشهودت و بينايى ات در امور، در تمام ميدانها تو را به فرماندهى گماشت، و اميرى بر تو نبود.
چه بسيار كارهايى كه تقوا مانع اجراى تصميمت در آنها شد، اما جز تو در مثل آن از هواى نفس پيروى كرد. پس نادانان گمان كردند كه تو از آنچه او به آن رسيد عاجز شدى. به خدا قسم گمان كننده اين چنين گمراه شد و راه نيافت. و تو واضح ساختى آنچه مشكل شده بود از اين امور، براى آن كه توهّم و ترديد كرد به گفتارت.
درود خدا بر تو كه فرمودى: گاهى انسان زبردست و چيره روى چاره را مى بيند، ولى در برابرش پرده اى از تقواى خداست. در نتيجه روى چاره را آشكار رها مى كند. ولى فرصت آن را غنيمت مى داند كسى در امر باكى ندارد. به خدا سوگند راست گفتى، و ياوه سرايان دچار زيان شدند.
هنگامى كه آن دو عهدشكن(طلحه و زبير) با تو به فريبكارى برخاستند، و گفتند: قصد عمره داريم، به آنان گفتى: به جان خودتان قسم قصد عمره نداريد، بكله قصد خيانت داريد. در نتيجه از آن دو نفر بيعت گرفتى، و پيمان را محكم كردى. پس در نفاق كوشيدند. زمانى كه بر كار نادرستشان آگاهشان كردى بى توجهى كردند و به كار خويش بازگشتند. ولى بهره مند نشدند، و سرانجام كار هر دو خسران شد.
سپس اهل شام خيانت آن دو را دنبال كردند. و تو پس از بستن راه غدر بر آنان به سويشان حركت كردى، ولى آنها به دين حق گردن ننهادند، و در قرآن تدبّر ننمودند. بى خردان پست و گمراهان ناجوانمرد، به آنچه در حق تو بر محمد نازل شده بود كافر اند، و ياوران مخالف تو، در حالى كه خدا به پيروى از تو امر كرد، و مؤمنان را به يارى تو فرا خواند، و فرمود خداى عزّ و جلّ: اى كسانى كه ايمان آورده ايد خدا را پروا كنيد، و با راستگويان باشيد.
مولاى من، حق بر تو نمايان شد، در حالى كه مردم آن را به يک سو انداختند، و تو روش هاى دينى را پس از كهنگى و نابودى آشكار ساختى. تو راست پيشينه جهاد بر پايه تصديق به قرآن، و تو راست فضيلت جهاد بر پايه تحقّق تأويل.
و دشمن تو دشمن خدا، و انكاركننده رسول خداست. دعوت مى كند به باطل، حكومت كند به ستم، فرمان مى دهد غاصبانه، دار و دسته اش را به دوزخ مى خواند، در حالى كه عمّار جهاد مى كرد و ميان دو لشگر فرياد مى زد: كوچ كنيد، كوچ كنيد به سوى بهشت. و زمانى كه آب خواست، با شير سيراب شد، و تكبير زد و گفت: رسول خدا - درود خدا بر او و خاندانش - به من فرمود: آخرين نوشيدنى ات از دنيا مخلوطى است از شير، و تو را گروه متجاوز به قتل مى رساند. پس ابو العاديه فزارى راه را بر عمّار گرفت و او را كشت. بر ابو العاديه لعنت خدا و لعنت فرشتگان خدا و همه پيامبران.
و لعنت بر كسى كه شمشير به روى تو كشيد، و تو به روى او شمشير كشيدى - اى اميرمؤمنان - از مشركان و منافقان تا روز قيامت، و بر آن كه خشنود شد به آنچه تو را غمگين ساخت، و غم تو را ناخوش نداشت و ديده بر هم نهاد و بى تفاوت گذشت، و علت و عاملش را انكار نكرد، يا عليه تو به دست و زبان كمک كرد، يا از يارى اش دست كشيد، يا از جهاد نمودن به همراه تو، كناره گيرى كرد، يا فضل تو را كوچک شمرد، و حقّت را انكار كرد، يا با تو برابر نمود كسى را كه خدا قرار داد تو را سزاوارتر به او از خود او. و درودهاى خدا و رحمت و بركات و سلام و تحيّاتش بر تو و بر امامان از خاندان پاک تو.
فدک صديقه طاهره زهرا سرور زنان، و نپذيرفتن گواهى تو و گواهى دو سرور از نژادت و عترت مصطفى است، درود خدا بر شما باد. و حال آن كه خدا درجه شما را بر امت برتر گرداند، و منزلت شما را رفيع قرار داد، و فضل و شرفتان را بر جهانيان آشكار ساخت، و پليدى را از شما برد و پاكتان ساخت پاک ساختنى ويژه.
خداى عزّ و جلّ فرمود: انسان بسيار حريص آفريده شده چون گزندى به او در رسد بى صبرى كند و چون خيرى به او در رسد دريغ ورزد جز نمازگزاران. پس خداى متعال پيامبر برگزيده اش را و تو را - اى سرور جانشيان - از همه خلق استثنا كرد. پس آنان كه به تو ستم كردند چقدر از ديدن حق كور بودند.
سپس سهم خويشان پيامبر را از باب فريب براى تو مقرّر داشتند، ولى به جور و ستم از اهلش برگرداندند. چون حكومت به تو برگشت با خويشان پيامبر در حالى كه از آن دو نفر روى گردان بودى، به خاطر پاداشى كه نزد خدا براى تو بود به همان صورت عمل كردى كه آن دو نفر عمل كردند. پس گرفتارى تو به آن دو نفر به گرفتارى پيامبران - درود خدا بر ايشان - در هنگام تنهايى و بى ياورى شبيه شد.
و در آرميدن در بستر پيامبر شبيه به اسماعيل ذبيح - درود بر او - شدى؛ چه آن كه تو نيز مانند او قبول كردى و اطاعت نمودى، به همان صورت كه اسماعيل صابرانه و پاداش خواهانه اطاعت كرد. وقتى كه ابراهيم به او گفت: پسرم در خواب ديدم كه تو را ذبح مى كنم بنگر كه رأى تو چيست گفت: پدر به آنچه دستور داده شده اى اقدام كن اگر خدا بخواهد مرا از بردباران خواهی يافت. و تو نيز زمانى كه پيامبر - درود خدا بر او و خاندانش - در بسترش خواباندت و به تو فرمان داد در خوابگاهش بيارامى و او را با جانت از شر دشمنانش حفظ كنى، فرمان بردارانه به پذيرش دعوتش شتافتى و خود را براى كشته شدن آماده كردى.
در نتيجه خدا از فرمان برداريت قدردانى كرد، و از كار زيبايت به گفتارش جلّ ذكره در قرآن پرده برداشت؛ آنجا كه فرمود: و از مردم كسى است كه جانش را براى به دست آوردن خوشنودى خدا مى فروشد.
سپس گرفتاريت در جنگ صفين - كه قرآن ها از روى حيله و فريب به نيزه ها بالا رفته بود - در نتيجه شک و ترديد پيدا شد، و حق به يک سو افتاد، و از گمان پيروى شد. اين گرفتارى ات شبيه به گرفتارى هارون شد؛ زمانى كه موسى او را بر قوم خود امارت داد، آنها از او پراكنده شدند. هارون بر سر آنان فرياد مى زد و مى گفت: اى مردم شما به گوساله آزمايش شده ايد. به درستى كه پروردگار شما خداى بخشنده است. از من پيروى كنيد و از دستورم پيروى نماييد. گفتند: همچنان روى آور به گوساله خواهيم بود تا موسى به سوى ما بازگردد!
همچنين تو اى اميرمومنان، همين كه قرآن ها بالا رفت گفتى: اى ملت، شما به آن آزمايش شديد و گرفتار نيرنگ گشته ايد، اما از خواسته تو سرپيچى كردند، و با تو به مخالفت برخاستند، و گماشتن دو داور را از تو تقاضا نمودند. تو از تقاضاى آنان سرباز زدى، و از عمل آنان به سوى خدا بيزارى جستى، و آن را به خودشان واگذاشتى.
پس زمانى كه حق آشكار شد و خطاى منكر روشن گشت و به لغزش و انحراف از راه حق اعتراف كردند، پس از آن دچار اختلاف شدند و از روى بى خردى تو را مجبور به پذيرفتن حكميّت كردند. حكميّتى كه از آن سرباز زدى و آنان مى خواستند و تو از آن باز داشتى، روا دانستند گناهانشان را كه مرتكب شدند.
تو بر راه بينايى و هدايت بودى، و ايشان بر روش هاى گمراهى و كورى. همچنان بر نفاق اصرار داشتند و در گمراهى سرگردان بودند، تا خدا سنگينى كار ناپسندشان را به آنان چشاند، و كسى را كه با تو دشمنى كرد با شمشيرت به نابودى كشيد. پس بدبخت و نگون سار شد و با حجّت تو زنده كرد كسى را كه سعادت يافت و راهنمايى شد.
درود خدا بر تو باد بامداد و شامگاه، در حَضَر و در سفر. بر وصفت مدح كننده اى احاطه نكند، و عيبجويى برترى ات را نابود ننمايد. تو در عبادت بهترين خلقى، و در پارسايى خالص ترين آنانى، و در دفاع از دين سرسخت ترين ايشان. با كوششت حدود خدا را به پا داشتى، و با شمشيرت اُردوهاى خارج از دين را فرارى دادى. با سرانگشتهايت شعله جنگها را خاموش ساختى، و با بيانت پرده هاى شبه را دريدى، و آميختگى باطل را از حق روشن بر طرف كردى. سرزنش هيچ سرزنش كننده اى تو را در راه خدا نگرفت، مدح خداى تعالى تو را بى نياز كرد از مدح مداحان و ستايش وصف كنندگان،
خداى تعالى فرمود: از مؤمنان مردانى هستند كه به آنچه با خدا بر آن پيمان بسته بودند صادقانه وفا كردند گروهى بر سر پيمان خود به شهادت رسيدند و جمعى از آنان انتظار مى شكند و به هيچ روى تغيير نكردند.
زمانى كه ديدى پيمان شكنان و ستمكاران و بيرون رفتگان از دين را كشتى، و رسول خدا - كه درود خدا بر او و خاندانش باد - وعده اش را به تو راست گفته بود و تو هم به عهدش وفا كردى، گفتى: آيا وقت آن نرسيده كه اين محاسن به خون سر رنگين شود؟ با چه زمان بدبختترين اين ملت براى اين كار برانگيخته مى شود. اطمينان داشتى به اينكه بر پايه برهانى از پروردگارت و بصيرت از كارت هستى، وارد شونده بارگاه خدايى، شادان به معامله اى كه انجام دادى، و اين است آن رستگارى بزرگ.
خدايا كشندگان پيامبرانت، و جانشينان انبيايت را به تمام لعنتهايت لعنت كن، و آنان را ملازم حرارت آتشت گردان.
و لعنت كن كسى را كه حق ولىّ ات را غصب كرد، و پيمانش را انكار نمود، و او را پس از يقين و اقرار به ولايتش - روزى كه دين را براى او كامل كردى - منكر شد.
خدايا قاتلان اميرمؤمنان و كسانى كه به او ستم كردند و پيروان و ياران آنان را لعنت كن.
خدايا ستم كنندگان بر حسين را لعنت كن، و همچنين قاتلانش، و پيروى كنندگان از دشمنش و ياوران دشمنش و راضيان به قتلش، و دريغ كنندگان از يارى اش؛ لعنتى شديد و سخت.
خدايا لعنت كن اول ستمكارى كه به خاندان محمد ستم كرد، و آنان را از حقوقشان بازداشت.
خدايا اول ستمكار و غاصب حق خاندان محمد را به لعنت اختصاص ده، و هر پيروى كننده از آنچه او شيوه ساخت تا روز قيامت.
خدايا درود فرست بر محمد خاتم پيامبران، و بر على سرور اوصيا، و خاندان پاكش، و ما را قرار ده از متمسّكين به آنان، و از كاميابان به ولايت شان، و ايمنى اى كه نه بيمى بر آنان است و نه اندوهگين مى شوند.
پانویس
- ↑ عوالم العلوم؛ ج ۳/ ۱۵،ص ۲۲۰.
- ↑ امام صادق عليه السلام فرمودند: إنه من زارنى فى حياتى فقد زارنى فى مماتى، و من زارنى فى مماتى فقد زارنى فى حياتى. وسائل الشيعة؛ ج ۱۴ ،ص ۵۷۸ ،ح ۵ .
- ↑ شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، ۳۰جلد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ: اول، ۱۴۰۹ ق.وسائل الشيعة؛ ج ۱۴ ،ص ۳۷۶ ،ح ۲.
- ↑ وسائل الشيعة؛ ج ۱۴ ،ص۳۷۶ ،ح ۲.
- ↑ بحار الانوار: ج ۱۰۰ ص ۱۱۹ ح ۱۵.
- ↑ وسائل الشیعه؛ج۱۴،ص۳۷۵.
- ↑ وسائل الشيعة؛ج ۱۴،ص ۳۸۰ ،ح ۱.
- ↑ التهذيب؛ج ۶ ،ص ۲۴. الاقبال؛ص ۴۶۸. بحار الانوار؛ ج ۹۷ ،ص ۱۱۹ و ج ۱۰۰ ،ص ۳۵۸. وسائل الشيعه؛ ج ۱۰ ،ص ۳۰۲.
- ↑ الاقبال؛ص ۴۹۴، و در چاپ ديگر؛ ج ۲ ،ص ۳۰۷. بحار الانوار؛ ج ۱۰۰،ص ۳۷۲.
- ↑ الصحيفة الصادقية: ص ۱۱۰.
- ↑ كامل الزيارات: ص ۳۷. الاقبال: ص ۴۷۰. بحار الانوار: ج ۱۰۰ ص ۳۵۸.
- ↑ مصباح المتهجد: ص ۷۳۹ ۷۳۸.
- ↑ بحار الانوار؛ج ۹۷،ص ۲۶۷و۲۶۸، به نقل از فرحة الغَرِّى؛ص۴۶.
- ↑ بحار الانوار؛ ۹۷،ص ۳۶۰ ،ح ۶ ، ص ۳۶۸- ۳۵۹. مزار (شهيد اول)؛ ص ۶۷به بعد.
- ↑ مزار شهيد؛ص۶۴.در همين زيارت در ابتداى اذن دخول مى فرمايند:«اللهم انى وقفت على باب بيت من بيوت نبيك صلى الله عليه وآله...»: پروردگارا، من بر خانه اى از خانه هاى پيامبرت ايستاده ام....
- ↑ احزاب/۵۳.
- ↑ المزار الكبيرلابن مشهدي؛ص۵۵۵.
- ↑ توبه/۱۱۱و۱۱۲.
- ↑ انعام/۱۵۳.
- ↑ طه /۸۲ .
- ↑ زمر/۹.
- ↑ نساء/ ۹۵و ۹۶.
- ↑ توبه/۲۲- ۱۹
- ↑ مائده/۶۷.
- ↑ مائده/۵۶ -۵۴
- ↑ آل عمران/۵۳.
- ↑ آل عمران/ ۸ .
- ↑ شعراء/۲۲۷.
- ↑ حشر/۹.
- ↑ سجده/ ۱۸و۱۹.
- ↑ احزاب/ ۱۳-۱۱.
- ↑ احزاب/۲۲.
- ↑ احزاب/۲۵.
- ↑ توبه / ۲۵و۲۶.
- ↑ توبه /۲۷.
- ↑ احزاب/۱۵.
- ↑ توبه/۱۱۹.
- ↑ معارج /۲۲-۱۹.
- ↑ صافّات/ ۱۰۲.
- ↑ بقره / ۲۰۷.
- ↑ طه /۹۰و۹۱.
- ↑ احزاب/۲۳.
- ↑ المزار؛شهيد اول:ص ۱۰۸-۱۰۳.المزار الكبير؛ابن المشهدى:ص۲۶۳.