سفیان بن سعید ثوری
سفیان بن سعید بن مسروق ثوری (۹۷–۱۶۱ق) فقیه، محدث و صوفی برجسته اهل سنت بود که از شاگردان امام جعفر صادق علیه السلام بهشمار میرفت ودر نزد متصوفه جایگاه والایی دارد، او مخالف حاکمان زمان خود بود و به دلیل مواضع سیاسیاش از حکومت عباسی فرار کرد و در بصره درگذشت. در منابع شیعی، او شخصیتی غیرشیعی و گاه معاند اهل بیت علیهم السلام معرفی شده و از سوی امام باقر علیه السلام مورد مذمت قرار گرفته است، اما در میان اهل سنت از او به عنوان یکی از رجال صحاح سته و «امیرالمؤمنین در حدیث» یاد میشود.
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | سُفیان بن سعید بن مَسْروق الثّوری |
| سرشناسی | صوفی، فقیه، محدث |
| تولد | ۹۵–۹۷ق، کوفه |
| وفات | شعبان ۱۶۱ق، بصره |
| نحوه درگذشت | در حال اختفا و فرار از حکومت عباسی |
| محل دفن | بصره |
| خویشان سرشناس | پدر: سعید بن مسروق (محدث) |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | امام جعفر صادق علیه السلام، ایوب سختیانی، خالد الحذاء، ابیحازم سلمه بن دینار و… |
| شاگردان | اوزاعی، ابن جریح و بسیاری از محدثان بزرگ اهل سنت |
| مذهب | صوفی اهل سنت (اصحاب حدیث)، |
| اطلاعات فرهنگی | |
| زمینه فعالیت | حدیث، فقه، تصوف |
| علت شهرت | تصوف، مخالفت با خلفای عباسی، |
روایت حدیث غدیر[۱][۲]
خطیب بغدادی حدیث غدیر را در «تاریخ بغداد» از سفیان ثوری نقل کرده است که عبد الرحمن معدّل در اصفهان به ما خبر داد، از محمّد بن عمر تمیمی حافظ: از حسن بن علی بن سهل عاقولی، از حمدان ابن مختار. از حفص بن عبد اللّه بن عمر از سفیان ثوری از علی بن زید. از انس که او گفت: از رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله شنیدم که میفرمود: من کنت مولاه فعلی مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه.[۳][۴]
همچنین ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه خود گوید: سفیان ثوری روایت نموده از عبد الرحمن بن قاسم، از عمر بن عبد الغفار، اینکه زمانی که ابو هریره با معاویه به کوفه آمد، شبها در باب کنده مینشست و مردم گرد او جمع میشدند جوانی از کوفه آمد و در نزد او نشست و خطاب به او گفت: تو را به خدا سوگند میدهم آیا از رسول خدا صلی اللّه علیه و آله شنیدهای که درباره علی بن ابی طالب علیه السّلام میفرمود:اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه؟
ابو هریره گفت: بار خدایا، آری، آن جوان گفت: بنابراین من خدا را گواه میگیرم، بتحقیق تو، دشمن او را دوست گرفتی و با دوست او دشمنی نمودی و سپس از نزد او برخاست.[۵]
جایگاه راوی[۶]
سفیان بن سعید بن مسروق بن حبیب بن رافع بن عبدالله بن موهبه بن أبی بن عبدالله بن سعد بن نصر بن حارث بن ثعلبه بن عامر بن ملکان بن ثور بن عبد مناة بن أدین طابخه بن الیاس بن مضر، کنیهاش ابوعبدالله کوفی است. طبری در کتاب «ذیل المذیل» نسب او را بدین صورت نقل کرده است.
سفیان ثوری در سال ۹۷ هجری قمری به دنیا آمد و در سال ۱۶۱ هجری در بصره وفات یافت. در کتاب «تهذیب التهذیب» آمده که ثوری از ثور بن عبد مناة بن أدین طابخه است و برخی او را از ثور همدان دانستهاند، اما قول اول صحیحتر است.
- دیگران در ستایش او مبالغه فراوان کردهاند؛ بهگونهای که او را «امیرالمؤمنین فی الحدیث» لقب دادهاند. ابن مبارک گفته است: «از هزار و صد شیخ حدیث شنیدم، اما از کسی بهتر از سفیان ننوشتم.» عبدالله بن داود گفته: «کسی فقیهتر از سفیان ندیدم.» شعبه گفته: «مردم را با ورع و علم سرآمد.» خطیب بغدادی گفته است: «او امامی از ائمه مسلمانان و نشانهای از نشانههای دین بود که بر امامتش اجماع شده و نیازی به توثیق ندارد، همراه با دقت، حفظ، معرفت و ضبط.» نسائی گفته: «او بزرگتر از آن است که دربارهاش گفته شود ثقه است.» صالح بن محمد گفته: «در دنیا کسی را بر سفیان مقدم نمیدانم.»
- ابن مبارک نقل کرده که سفیان حدیثی نقل کرد و چون او را دید، شرم کرد و گفت: «ما آن را از تو روایت میکنیم.» ابن حجر در «تقریب» آورده که گاهی تدلیس میکرد و در «تهذیب التهذیب» مشایخ بسیاری برای او شمرده است و گفته که از او جمعیتی بیشمار روایت کردهاند. ابن رسته او را در «الأعلاق النفیسة» از شیعیان دانسته است.
- در حاشیه «البیان و التبیین» جاحظ به نقل از حسن السندوبی آمده: «سفیان بن سعید بن مسروق نوری، ابوعبدالله، منسوب به ثور بن عبد مناة یا ثور محل (کوهی) و از تابعین و اهل حدیث با فقه، ورع و تقوا بود. رأی شیعی داشت، برای قضاوت دعوت شد اما نپذیرفت و چون به تشیع متهم شد، از دست حکومت گریخت و تا وفاتش در بصره مخفی بود و شبانه دفن شد.»
- فضیل بن عیاض به سفیان ثوری گفت: «مرا راهنمایی کن به همنشینی که به او اطمینان کنم.» گفت: «هیچ! این گمشدهای است که یافت نمیشود.»
- شیخ طوسی او را در اصحاب امام صادق علیه السلام آورده و ابن ندیم در «الفهرست» هنگام ذکر زیدیه گفته: «بیشتر محدثان بر این مذهباند، مانند سفیان بن عیینه، سفیان ثوری، صالح بن حی و فرزندش و دیگران.»
- در «مقاتل الطالبیین» آمده که حسن بن صالح و عیسی بن زید در منا درباره مسئلهای اختلاف داشتند. مردی گفت: «سفیان ثوری آمده.» حسن بن صالح گفت: «شفا آمد.» عیسی نزد سفیان رفت، اما سفیان از پاسخ خودداری کرد چون بیم داشت سخنش به ضرر حکومت باشد. چون دانست عیسی بن زید است، گریست و با احترام به او پاسخ داد و گفت: «محبت اهل بیت و اندوه بر آنان، از نشانههای ایمان است.»
- در روایتی دیگر آمده که سفیان ثوری به خاطر تشیعش از کوفه به بصره رفت و پس از ملاقات با ابن عون و ایوب، تشیع را ترک کرد و در بصره وفات یافت. برخی گفتهاند که او ابتدا شیعه زیدی بود و بعد تغییر عقیده داد، اما ممکن است مقصود از تشیع، صرفاً محبت اهل بیت علیهم السلام باشد.
- در «خلاصة» آمده که او از اصحاب ما نیست. کشی نیز درباره او روایاتی آورده است. همچنین آمده که سفیان ثوری با امام صادق علیه السلام درباره پوشیدن لباسهای خوب مناظره کرد و امام فرمود: «در زمان پیامبر صلی الله علیه وآله دنیا در تنگنا بود و اکنون که دنیا گشاده شده، شایستهترین مردم به نعمتهای آن، نیکوکاراناند.»
- در «کافی» نیز آمده که سفیان ثوری نزد امام صادق علیه السلام رفت و درباره خطبه پیامبر صلی الله علیه وآله در مسجد خیف پرسید و امام برایش نقل کرد.