صحیح بخاری (کتاب)
اطلاعات کتاب | |
---|---|
نویسنده | محمد بن اسماعیل بخاری |
مذهب | اهل تسنن |
زبان | عربی |
موضوع | حدیث |
تعداد جلد | ۸ج |
«صحیح بخاری»، با نام کامل «الجامع المسند الصحیح المختصر من أمور رسولالله صلی الله علیه وسلّم وسننه وأیامه»، یکی از معتبرترین کتب حدیث نزد اهل سنت و جزو صحاح سته است. این کتاب توسط ابوعبدالله محمد بن اسماعیل بخاری گردآوری شده و در حدود سال ۲۳۲ هجری قمری تکمیل شده است. اهل سنت، این کتاب را پس از قرآن، صحیحترین کتاب میدانند.
نویسنده
محمد بن اسماعیل بخاری (۱۹۴–۲۵۶ق) از بزرگترین و مهمترین مصنفین حدیثی اهل سنت است. او به دلیل حافظه و استعداد حدیثی فوقالعاده، در سنین نوجوانی در این علم متخصص شد. بخاری به مناطق مختلف اسلامی سفر کرد و حدیث را از اساتید مختلف فراگرفت و کتاب صحیح خود را در طی ۱۶ سال و در حال مسافرت نوشت و آن را بر اساتید حدیثی خود عرضه کرد.
تألیفات
محمدبن اسماعیل بخاری دارای تألیفات گوناگونی میباشد که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- الادب المفرد
- التاریخ الکبیر
- الجامع الصحیح یا صحیح بخاری
- خلق افعال العباد و الرد علی الجهمیه
- خیر الکلام فی القراءه خلف الامام
- قرة العینین فی رفع الیدین فی الصلاة
- کتاب الضعفاء الصغیر
محتوای کتاب
صحیح بخاری در ۹۷ کتاب و ۳٬۴۵۰ باب بر اساس ابواب فقهی تنظیم شده است و تعداد احادیث آن با احتساب احادیث مکرر، ۷٬۲۷۵ حدیث و با حذف مکررات، حدود ۴٬۰۰۰ حدیث است. البته، تعداد احادیث بدون تکرار در روایات مختلف، متفاوت ذکر شده است.
اهمیت و جایگاه:
صحیح بخاری مهمترین کتاب حدیثی اهل سنت است و آنان به آن نگاهی مقدسمآبانه دارند.
بخاری، پایهگذار انتخاب و جمعآوری احادیث صحیح و تنظیم و ترتیب آن بوده است. قبل از او، احادیث صحیح، حسن و ضعیف در کنار هم میآمدند، او برای انتخاب حدیث صحیح، «شرط بخاری» داشته است. بر اساس آن، حدیثی را صحیح میداند که محدثان بزرگ نسبت به وثاقت تک تک راویان آن تا یک صحابی مشهور، اتفاق نظر داشته باشند و سند آن نیز متصل و غیرمقطوع باشد، همچنین اتصال سند، اتقان و وثاقت رجال و نبودن اشکال و ضعف در متن یا سند حدیث را رعایت میکرده است.
انتقادات:
با وجود جایگاه والای صحیح بخاری، بیش از ۱۰۰ حدیث موجود در آن مورد انتقاد قرار گرفتهاند، زیرا با شروط بخاری سازگار نیستند.
همچنین، در این کتاب احادیث عجیب و غریب و موهن نیز یافت میشوند.
شروح:
کتاب صحیح بخاری مورد توجه بسیار زیاد اهل سنت است، به گونهای که نزدیک به ۴۰۰ کتاب در شرح و توضیح آن نوشته شده است.
از جمله شروح مشهور آن میتوان به «فتح الباری شرح صحیح البخاری»، نوشته ابن حجر عسقلانی و «عمدة القاری» از بدرالدین العینی اشاره کرد.
عدم نقل حدیث غدیر[۱]
فخر رازی در ردّ حدیث غدیر به عدم نقل آن توسط بخاری و مسلم استدلال کرده، و اینکه چون این دو نفر حدیث غدیر را در صحیح خود نقل نکردهاند پس از اعتبار ساقط است.
پاسخ این شبهه رازی هم در یک جمله این است: بسیاری از مرویّات بخاری و مسلم در کتابهایشان نزد پیشوایان بزرگ اهل سنت و حافظان حدیث و ناقدان اخبار، سنداً یا متناً باطل است.
در این صورت، چگونه میتوان تمسک فخر رازی به عدم نقل حدیث متواتر و مشهور غدیر توسط بخاری و مسلم را پذیرفت؟! و چگونه روایت نکردن حدیث غدیر توسط این دو مایه انکار صدور آن از سوی رسول خدا صلی الله علیه و آله خواهد بود؟! مرحوم میرحامد حسین ده پاسخ برای این اشکال او گفته است.
نقل حدیثی هم سیاق با حدیث غدیر[۲]
در دو کتاب احادیثی آمده که با حدیث غدیر هم سیاق هستند. یکی از آنها سیاق حدیث غدیر در «صحیح بخاری» است.
به تعبیر دیگر: یکی از وجوه دلالت حدیث غدیر بر امامت و ولایت حدیثی است که بخاری در صحیحش آورده است.
وی مینویسد: ابراهیم بن منذر، از محمد بن فلیح، از پدرش، از هلال بن علی، از عبدالرحمن بن ابی عمره، از ابوهریره، از پیامبر صلی الله علیه و آله برای من نقل کرد:
هیچ مؤمنی نیست مگر اینکه من در دنیا و آخرت از او به خودش سزاوارترم. اگر (دلیل) میخواهید این آیه را بخوانید: «النَبیُّ أولی بِالمُؤمِنینَ مِن أنفُسِهِم».
پس هر مؤمنی که بمیرد و مالی را بر جای نهد، خویشان پدری اش - هر کس باشند - آن مال را از او ارث میبرند. و هر کس وام یا عیالی بر جای نهد، (بستانکار یا عیالش) نزد من آید که من مولای اویم.
پیشتر گذشت که این حدیث را مسلم نیز نقل کرده است. همچنین از گزارش کتاب «الدرّ المنثور» معلوم شد که ابن جریر و ابن ابی حاتِم و ابن مردوَیه نیز این حدیث را روایت کردهاند.
این حدیث در سیاق همانند حدیث غدیر است. از این رو، باید مراد از «مَولی» در حدیث غدیر همان باشد که در این حدیث اراده شده است.
یکسانی سیاق جدّاً روشن است، چرا که پیامبر صلی الله علیه و آله نخست أولی بودن خود نسبت به مؤمنان در دنیا و آخرت را خاطرنشان کرده، و سپس فرموده است: من مولای اویم.
حدیث غدیر نیز چنین است. آنجا نیز رسول خدا صلی الله علیه و آله در آغاز بیان کرده که از مؤمنان به خودشان سزاوارتر است و سپس افزوده است: هر کس من مولای او هستم علی مولای او است.
بنابراین، به همان دلیلی که اهل سنت مَولی در حدیث منقول در صحیحین را به معنای «ولیّ امر» حمل کردهاند، ما نیز مَولی در حدیث غدیر را به این معنی حمل میکنیم.
پیشتر (ذیل عنوان مَولی به معنای أولی در حدیثی منقول در صحیحین) سخن قَسطَلانی نقل شد که در تفسیر عبارت «من مولای او هستم» در حدیث صحیحین نوشته بود: یعنی من ولیّ میّت هستم و پرداختن امور او به عهده من است. کرمانی و نَوَوی نیز چنین تفسیری داشتند.
منابع
دانشنامه غدیر، جلد ۱۴، صفحه ۱۲۱.