صفحه تست شمارنده
چكيده[۱]
پژوهش حاضر با هدف تبیین پیامدهای برداشت «دوستی» از حدیث غدیر كه مختار اهل سنت است، به تحلیل و بررسی این دیدگاه پرداخته است. این نوشتار كه از سنخ توصیف و تبیین است، با بهرهگیری از روش كیفی، در صدد پاسخ به این پرسش است كه پذیرش تفسیر «دوستی» از حدیث غدیر، چه پیامدها و تأثیراتی بر اعتقادات پذیرندگان خواهد داشت؟
با مطالعه منابع اهلسنت، درمییابیم كه بسیاری از مسلمانان، نه تنها امیرمؤمنان علیه السلام را دوست نداشتهاند، بلکه به خانهاش حمله كرده، با ایشان جنگیدهاند و تا هشتاد سال پس از شهادتش، به او ناسزا میگفتهاند.
مستند به همین منابع باید گفت كه جنگ با امیرمؤمنان علیه السلام بغض نسبت به ایشان و فحاشی به او، پیامدهای همچون نفاق، فسق و جهنمی شدن و عدم عدالت صحابه كه اساس مذهب مخالفان شیعه است را در پی دارد.
كلیدواژها:
«دوستی» ، مولا، ولایت ، حدیث غدیر، بغض امیرمؤمنان علیه السلام.
مقدمه و تبيين مسئله
حدیث «غدیر»، قویترین دلیل شیعه برای اثبات جانشینی بلافصل امیرمؤمنان علیه السلام است. در این حدیث آمده است كه رسولخدا صلی الله علیه و آله در بازگشت از حجةالوداع، در منطقه مشهور به «غدیر خم» ، پس از نزول آیه تبلیغ، دستان امیرمؤمنان علیه السلام را گرفتند و فرمودند:
آیا من نسبت به مؤمنان از خودشان شایستهتر نیستم؟
(ولایت تام و مطلق) همگان گفتند: بله.
سپس فرمود: پس هر كس من «ولی» او هستم، علی نیز «مولای» اوست.[۲]
به اعتراف بزرگان اهلسنت و حتی سلفیها، سند این روایت، متواتر است؛[۳] به این معنا كه صدور آن، قطعی و انكار آن، انكار ضروریات است.
حتی برخی منكر روایت متواتر را كافر قلمداد كردهاند. [۴]
در تبیین دلالت حدیث «غدیر»، دو دیدگاه میان مسلمانان وجود دارد:
اهلبیت علیه السلام و پیروان آنان بر این نظر اتفاق دارند كه رسولخدا صلی الله علیه و آله در روز هیجدهم ذیالحجة سال دهم هجری، امیرمؤمنان علیه السلام را به جانشینی خود انتخاب كرده است؛ این در حالی است که سایر طوایف اسلامی، معتقدند كه در غدیر خم، بحثی از خلافت مطرح نشده، بلكه تنها به مردم اعلام شده كه علی علیه السلام را دوست داشته باشند.
ادله و براهین اثبات كننده دیدگاه شیعه و مبطل دیدگاه دیگر، بیش از آن است كه بتوان در یك مقاله و بلكه یك جلد كتاب جمعآوری كرد.
علامه امینی) در یازده جلد از كتاب الغدیر و میرحامدحسین نقوی لكنهوی در جلد اول كتاب نفیس عَبَقاتُ الاَنوار فی مَناقِبِ الائَمَةِ الاَطهار، مستندات دیدگاه شیعه را به تفصیل ذکر کردهاند.
دهها كتاب تخصصی دیگر نیز در این موضوع، نگاشته شده است. كتابهای كلامی، حدیثی و تفسیری شیعه نیز به این موضوع پرداختهاند. به نظر میرسد این بحث از لحاظ بیان و تبیین، به اشباع رسیده است.
دلالت حدیث «غدیر» را از این زاویه نیز میتوان بررسی، تحلیل و موشكافی كرد كه اگر مراد رسولخدا صلی الله علیه و آله از جمعکردن مردم در غدیر و ایراد آن خطبه مفصل، تنها اعلام دوستی امیرمؤمنان علیه السلام باشد، چه پیامدها و آثار اعتقادیای برای طرفداران این نظریه، به دنبال خواهد داشت؟
حدیث «غدیر» در طول این چهارده قرن، از این زاویه مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفته است و نوآوری این مقاله، تحلیل این حدیث شریف از این زاویه است.
پاسخ به این سؤال راه توجیه و فرار از حقیقت را بر روی مخالفان شیعه خواهد بست؛ زیرا حتی اگر تفسیر حدیث «غدیر» به دوستی مطابق حقیقت داشته باشد، این امر به ضرر شیعه و به نفع اهلسنت نخواهد بود؛ چراکه بر اساس اعتراف سنیمذهبان، تعداد قابل توجهی از مسلمانان، حتی این توصیه رسولخدا صلی الله علیه و آله را نیز عملی نكردهاند.
آنان به جای دوستداشتن امیرمؤمنان علیه السلام با او جنگیدهاند، آن حضرت را به شهادت رساندهاند، بغضش را به دل گرفتهاند و با سب و فحاشی آشکار به آن حضرت، كینه و عداوت خود را مبرهن ساختهاند.
از دیدگاه مخالفان شیعه، تمام صحابه، عادل، در زمره اولیاء، اصفیاء و برگزیدگان الهیاند [۵]و همگی اهل بهشت میباشند.[۶]
اگر ثابت شود كه این افراد در غدیر خم از زبان مبارک رسولخدا صلی الله علیه و آله شنیدهاند كه امیرمؤمنان علیه السلام را دوست داشته باشند، به جای دوستی، عامدانه به جای دوستی، با او دشمنی كردهاند و جنگیدهاند و آشکارا ناسزا گفتهاند، باید پاسخگوی آیاتی باشند كه مخالفت با خدا و پیامبرش را فسق، ظلم و كفر اعلام كردهاند.[۷]
در ادامه، با استناد به روایات صحیحالسندی که در منابع و مصادر اهلسنت موجود است، موارد فحاشی، جنگ و بغض نسبت به امیرمؤمنان علیه السلام برشمرده میشود.
سپس اثبات میشود كه بغض نسبت به آن حضرت، نشانه نفاق؛ جنگ با ایشان، كفر و ناسزا به آن حضرت از مصادیق دشنام به خدا، پیامبر صلی الله علیه و آله و طبق فتوای بزرگان اهلسنت و حتی سلفیان، كفر و موجب قتل است.
بنابراین عدالت صحابه و بهشتی بودن همگی آنان، كه تكیهگاه و شالوده اصلی مكتب مخالفان شیعه است، قابل قبول نیست و بار دیگر حقانیت مكتب اهلبیت به اثبات میرسد.
- ↑ سید محمد یزدانی، عزالدین رضا نژاد.
- ↑ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ مُحَمَّدٍ حَدَّثَنَا أَبُو الْحُسَیْنِ أَخْبَرَنِی حَمَّادُ بْنُ سَلَمَهَ عَنْ عَلِیِّ بْنِ زَیْدِ بْنِ جُدْعَانَ عَنْ عَدِیِّ بْنِ ثَابِتٍ عَنْ الْبَرَاءِ بْنِ عَازِبٍ قَالَ : أَقْبَلْنَا مَعَ رَسُولِ اللَّهِ۹ فِی حَجَّتِهِ الَّتِی حَجَّ فَنَزَلَ فِی بَعْضِ الطَّرِیقِ فَأَمَرَ الصَّلَاهَ جَامِعَهً فَأَخَذَ بِیَدِ عَلِیٍّ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ فَقَالَ: أَلَسْتُ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِینَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ قَالُوا بَلَى قَالَ أَلَسْتُ أَوْلَى بِکُلِّ مُؤْمِنٍ مِنْ نَفْسِهِ قَالُوا بَلَى قَالَ فَهَذَا وَلِیُّ مَنْ أَنَا مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ اللَّهُمَّ عَادِ مَنْ عَادَاهُ. (البانی، محمد ناصر الدين، صحیح سنن ابن ماجه، ج۱، ص۵۶).
- ↑ وجملة القول أن حديث الترجمة حديث صحيح بشطريه، بل الأول منه متواتر عنه ۹ كما ظهر لمن تتبع أسانيده وطرقه. (الباني، سلسلة الأحاديث الصحيحة وشيء من فقهها وفوائدها، ج۴، ص۳۴۳؛ أنّ هَذَا حَدِيْثٌ صَحِيْحٌ لا مَرِيَّةَ فِيْهِ، بَلْ بَعْضُ الْحُفّاظِ عَدَّهُ مُتَوَاتِراً إذ في رواية أحمد أنه سمعه من النبي۹ ثلاثون صحابيا وشهدوا به لعلي لما نوزع أيام خلافته. (قاري، مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح، ج ۱۱، ص ۲۴۸ ).
- ↑ وَأَمَّا مَنْ أَنْكَرَ مَا ثَبَتَ بِالتَّوَاتُرِ وَالْإِجْمَاعِ فَهُوَ كَافِرٌ بَعْدَ قِيَامِ الْحُجَّةِ. (ابن تيميه، مجموع الفتاوى، ج۱، ص ۱۰۹).
- ↑ «فالصحابة كلهم عدول أولياء الله تعالى وأصفياؤه وخيرته من خلقه بعد أنبيائه ورسله هذا مذهب أهل السنة والذي عليه الجماعة من أئمة هذه الأمة.». (قرطبي، الجامع لأحكام القرآن (تفسير القرطبي)، ج ۱۶ ص ۲۹۹).
- ↑ وكلهم عدول فاضل من أهل الجنة. (ابن حزم، الإحكام، ج ۵ ص ۸۶).
- ↑ وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ… وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ… وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ. (المائده (۵)؛ ۴۴ـ۴۷).