پرش به محتوا

علم و آگاهی خداوند

از ویکی غدیر

«خافیه» به معنای چیزی است که در دل خطور کرده ولی به زبان نیاید. در این کلام رسول خدا به مردم می‌فهماند که تصور نکنید خداوند از آنچه در دل دارید یا بر زبان جاری می‌نمایید غافل است؛ یعنی منافقین خیال نکنند خداوند از قلوب آنان خبر ندارد. پس کسی که راه گمراهی یا راه هدایت را انتخاب می‌کند خود را مسئول بداند و نه دیگری را. و بداند که نفع و ضرر آن به خودش متوجه است.

و این کلام از آن حضرت برای آن بود که می‌دانستند در میان جمعیت عده کثیری منافق وجود دارد که بر زبان می‌آوردند آنچه را که در قلب قبول ندارند.

آنگاه می‌فرماید: هر کس بیعت کند مثل این است که با خدا بیعت کرده است؛ چون دست رسول در حقیقت دست خدا است و دلیل بر این مدعا آیه شریفه است که می‌فرماید:

إِنَّ الَّذینَ یُبایِعُونَکَ إِنَّما یُبایِعُونَ اللَّهَ یَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَیْدیهِمْ فَمَنْ نَکَثَ فَإِنَّما یَنْکُثُ عَلی نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفی بِما عاهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتیهِ أَجْراً عَظیما[۱] آنان که با تو بیعت کنند جز این نیست که با خدا بیعت می‌کنند. دست خدا بالای دست‌هایشان است. و هر که بدان بیعت که با خدا بسته است وفا کند، او را مزدی فراوان دهد.[۲]

در ذیل آیه ۱۵ سورة اسراء که در این فراز به آن اشاره شده است را مورد تحلیل و بررسی قرار می‌دهیم؛ خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:

مَنِ اهْتَدی فَإِنَّما یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری وَ ما کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولًا هرکس هدایت یافت به نفع خودش است و هرکس گمراه شد بر ضرر خود گمراه شده است. هیچ‌کس بار گناه دیگری را بر دوش نخواهد کشید و ما عذاب نمی‌کنیم تا آنکه پیامبری بفرستیم.[۳]

دقیقاً پس از تعیین متنی که مردم باید آن را تکرار کرده و بدین وسیله وظیفه بیعت لسانی را به انجام می‌رساندند، پیامبر صلی الله علیه وآله از مردم پرسید: چه می‌گویید؟ یعنی آیا آنچه گفتم را درست تکرار می‌کنید؟ آنگاه بخش اول آیه ۱۵ سوره اسراء را در کلام خود تضمین فرمود که با افزودن «فاء» در آغاز آن ارتباط آیه را با کلام خود ایجاد کرد.

این آیه در قرآن از آیه ۱۳ آغاز می‌شود که درباره سزای آدمی در قیامت است. در این آیات ابتدا این مسئله مطرح شده که وزر و وبال هرکس در آن روز بر گردن خودش خواهد بود و روز قیامت به صورت نامه اعمال ظاهر خواهد شد و به او خواهد گفت: خود بخوان و قضاوت کن! آنگاه نتیجه می‌گیرد که هرکس هدایت یافته به نفع خودش شده و هرکس گمراه شده بر ضرر خودش بوده است، و هیچ‌کس وِزر و وبال دیگری را بر عهده نمی‌گیرد.

برگشت نتیجه عمل در پذیرش ولایت به خود شخص

آنچه به عنوان تفسیر ضمنی آیه در اینجا مطرح است مسئله پذیرش قلبی ولایت است و اینکه قبول آن نباید منّتی بر خداوند حساب شود؛ زیرا پذیرش یا عدم آن به خود مردم بر می‌گردد. پیامبر صلی الله علیه وآله یک کار استثنایی از فراز منبر غدیر انجام دادند، و آن اینکه از مردم پرسیدند: چه می‌گویید؟ که خدا از خفایای دل‌ها و اصوات درهم پیچیده مردم اطلاع دارد. این بدان معنی بود که آیا سخن مرا بدون کم و کاست تکرار می‌کنید؟ آیا با پایین آوردن صدای خود در صدد اقرار نکردن به فرازهایی از آن نیستید؟ آیا آنچه بر زبان جاری می‌کنید در دل همان را می‌گویید؟

آنگاه برای ارائه ضابطه این اقرارها آیه را مطرح کردند؛ یعنی بلند یا آهسته اقرار کردن، دقیق یا تحریف شده سخن حضرت را تکرار کردن، توافق اقرار زبان با اعتقاد دل یا موافق نبودن آن، به نفع و ضرر خدا نیست بلکه به سود و زیان بیعت کننده است، و این تفسیری است که موقعیت آیه فَمَنِ اهْتَدی فَإِنَّما یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّما یَضِلُّ عَلَیْها در این کلام حضرت نتیجه می‌دهد.

نتیجه دومی که از این ترکیب سخن به دست می‌آید، اینکه بیعت کنندگان گمان نکنند با نپذیرفتن آنان چه در دل و چه در زبان، خللی در حقیقت اعلام شده در غدیر به وجود می‌آید. ولایت مطلقه معصومینb یک مقام الهی است که اعطا کننده آن و اعلام کننده‌اش خداست و بازخواست کننده‌اش خدا خواهد بود. این حقیقت بزرگ تغییر نیافتنی است و پشتوانه آن پروردگار جهان است. این مردم‌اند که با پذیرفتن آن به نفع خود عمل می‌کنند و راه بهشت را پیش می‌گیرند، و با انکار آن و انحراف از آن به ضرر خود عمل می‌نمایند و راه به جهنم می‌برند، چنان‌که در قرآن می‌فرماید:

یَمُنُّونَ عَلَیْکَ أَنْ أَسْلَمُوا، قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَیَّ إِسْلامَکُمْ بَلِ اللَّهُ یَمُنُّ عَلَیْکُمْ أَنْ هَداکُمْ لِلْإِیمانِ …[۴] بر تو- ای پیامبر- منت می‌گذارند که اسلام را پذیرفته‌اند. به آنان بگو: اسلام آوردن خود را بر من منت مگذارید، بلکه خدا بر شما منت می‌گذارد که به اسلام هدایتتان نموده است.

پانویس

  1. فتح /۱۰.
  2. شرح و تفسیر خطبه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در غدیرخم، ص ۴۶۷.
  3. اسراء / ۱۵. اسرار غدیر، ص ۱۵۹، بخش ۱۱.
  4. حجرات / ۱۷.