عمرو بن عاص

از دانشنامه غدیر

اتمام حجت عمار بر عمروعاص[۱]

   در جنگ صفين عمروعاص براى اصحاب خود اين حديث را نقل كرد كه پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود:«عمار را گروه متجاوز مى‏ كشند و عمار از حق جدا نمى‏ شود و آتش جهنم او را نمى ‏سوزاند».

يك نفر از لشكر معاويه به عمروعاص گفت: هم اكنون عمار در لشكر على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است!! عمروعاص گفت: اگر بتوانى بين من و او جمع كنى با هم صحبت مى ‏كنيم.

وقتى عمار و عمروعاص در مقابل هم قرار گرفتند، عمروعاص گفت: اى عمار، تو را به خدا قسم مى ‏دهم كه از اسلحه كشيدن اين دو لشكر مانع شوى و خون آنان را حفظ كنى! ما كه يک خدا را مى ‏پرستيم و به قبله شما نماز مى‏ خوانيم و به همان دينى دعوت مى كنيم كه شما دعوت مى‏ كنيد و كتاب شما را مى‏ خوانيم و به پيامبرتان ايمان داريم.

عمار در جواب او ضمن مطالبى گفت: پيامبرصلى الله عليه وآله به من دستور داده با قاسطين كه شما هستيد بجنگم. اى ابتر، آيا بياد دارى كه پيامبرصلى الله عليه وآله به على ‏عليه السلام فرمود:«من كنت مولاه فعلى مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه»؟ صاحب اختيار من خدا و رسول و بعد از آنان على است، ولى تو مولى و صاحب اختيار ندارى!! معاويه وقتى اين خبر را شنيد گفت:«عرب هلاک شده است اگر سبك شمردن اين غلام سياه آنان را دريابد» و منظور او عمار بود. [۲]

اقرار عمروعاص به غدير[۳]

مردى از همدان به نام «بَرد» نزد معاويه آمد. عمروعاص در آنجا مشغول بدگوئى نسبت به ساحت مقدس اميرالمؤمنين ‏عليه السلام بود. برد گفت: اى عمروعاص، بزرگان ما از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيدند كه فرمود:«من كنت مولاه فعلى مولاه»، آيا اين حق است يا باطل؟ عمروعاص گفت: حق است، و من اضافه مى ‏كنم كه هيچ يک از اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله مثل مناقب على را ندارند!! ... . آن مرد نزد قبيله خود بازگشت و به آنان گفت: ما نزد قومى آمديم كه از زبان آنان بر عليه خودشان اقرار گرفتيم! بدانيد كه على بر حق است و تابع او باشيد!![۴]

روايت حديث غدير[۵]

يكى از صحابه كه حديث غدير را نقل كرده عمرو بن عاص است. يكى از شعراى غدير عمرو بن عاص است. همچنين ابن ‏قتيبه در«الامامة و السياسة»ماجراى استدلال و احتجاج شخصى به نام«برد»با حديث غدير بر عمرو عاص و اعتراف او را نقل كرده است. خوارزمى نيز در«المناقب»نام ه‏اى كه عمرو در مورد حديث غدير به معاويه نوشت را روايت كرده است. [۶]

معاويه نام ه‏اى براى عمروعاص نوشت و در آن ضمن بدگويى در مورد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، او را به يارى خود طلبيد. عمروعاص در پاسخ به نامه معاويه، به عنوان رد سخن او فضائل حضرت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را برشمرد. از جمله  عمروعاص نوشت:

پيامبر در روز غدير خم درباره او فرمود:«مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ، اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»![۷]

پانویس

  1. چهارده قرن با غدير: ص ۸۲ . اسرار غدير: ص ۲۸۳.
  2. بحار الانوار: ج ۳۳ ص ۳۰.
  3. چهارده قرن با غدير: ص ۱۰۴. اسرار غدير: ص ۲۹۲.
  4. الغدير: ج ۱ ص ۲۰۱.
  5. چكيده عبقات الانوار )حديث غدير( : ص ۱۵۹. اسرار غدير: ص ۳۰۲. چهارده قرن با غدير: ص ۱۱۵.  
  6. الامامة و السياسة: ص ۹۳. المناقب )خوارزمى( : ص ۱۲۶.
  7. الغدير: ج ۱ ص ۲۰۲.