عید غدیر از دیدگاه علامه جعفر مرتضی

از ویکی غدیر

عید غدیر، یک عید اصیل اسلامی است. چرا که روز هجدهم ذی الحجه را مسلمانان در سه قرن اول، به این عنوان جشن می‌گرفته‌اند.[۱]

گفتار مقریزی که می‌گوید: «اولین باری که این عید در اسلام معروف شد، در زمان فرمانروایی معز دوله علی بن بویه، در عراق بود، وی آن را به سال سیصد و پنجاه و دو هجری، بوجود آورد و از آن پس، شیعیان این روز را عید قرار دادند،[۲] غیر صحیح و قابل قبول نیست.

زیرا مسعودی گفته است: «فرزندان و شیعیان علی رضی الله عنه، این روز را گرامی می‌داشتند.»[۳] و این در حالی است که مسعودی شش سال قبل از تاریخی که مقریزی می‌گوید، یعنی به سال سیصد و چهل و شش هجری، فوت کرده است.

فرات بن ابراهیم از دانشمندان قرن سوم، حدیثی را از امام صادق علیه السلام روایت می‌کند که حضرت در آن از آباء طاهرینش - علیهم السلام - نقل می‌کند: رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

«یوم غدیر خم افضل اعیاد امتی…» (روز غدیر از بهترین اعیاد امت من است…)[۴]

امام علی علیه السلام در سالی که روز جمعه و روز غدیر با هم مصادف شده بود، برای مردم خطبه خواند و در آن فرمود:

«ان الله عز و جل جمع لکم معشر المؤمنین فی هذا الیوم عیدین عظیمین کبیرین…»

(خدای عزوجل در این روز، دو عید عظیم بزرگ را برای شما گروه مؤمنان جمع کرده است)در این خطبه طولانی امام مردم را به انجام کارهایی که شایسته است در اعیاد انجام گردد و اظهار شادی و سرور در این گونه ایام - به‌طور تفصیل - امر می‌کند. طالبین به این خطبه مراجعه کنند.[۵]

فرات به سند خود از فرات بن احنف و او از امام صادق علیه السلام روایت می‌کند که: به امام عرض کردم: فدایت شوم، آیا عیدی بهتر از عید فطر، و عید قربان، و روز جمعه، و روز عرفه برای مسلمین وجود دارد؟

حضرت به من فرمود:

«نعم، افضلها و اعظمها و اشرفها عندالله منزلة، هو الیوم الذی اکمل الله فیه الدین، و انزل علی نبیه محمد: الیوم اکملت لکم دینکم الخ..»[۶]

(بلی، افضل و اعظم و اشرف اعیاد از نظر قدر و منزلت در نزد خدا، روزی است که در آن خدا دینش را کامل کرد و آیه شریفه: الیوم اکملت لکم دینکم… را بر پیامبرش نازل کرد)در کتاب شریف کافی آمده است: حسن بن راشد از امام صادق علیه السلام نقل می‌کند که حضرت روز غدیر را عید خواند و در آخر کلام خود فرمود:

«فان الانبیاء صلوات الله علیهم کانت تامر الاوصیاء بالیوم الذی کان یقام فیه الوصی ان یتخذ عیدا»

(انبیاء الهی صلوات الله علیهم به جانشینان خود دستور می‌دادند که روز انتخاب و برگزیدن وصی را جشن بگیرند)

حسن می‌گوید: عرض کردم: اگر کسی آن را روزه بگیرد چه وضعی دارد؟

حضرت فرمود: «صیام ستین شهرا»[۷]

مؤید این مطلب روایتی است که خطیب بغدادی از ابوهریره، با سندی که راویان آن همگی از ثقات می‌باشند، نقل می‌کند.

در این روایت ابوهریره نقل می‌کند:

هر کس روز هجدهم ذی الحجه را روزه بگیرد، ثواب روزه شصت ماه برایش نوشته می‌شود.[۸] و این روز، روز غدیر خم است. و در روایت دیگری آمده است که: رسول اکرم صلی الله علیه وآله به حضرت علی علیه السلام سفارش کرد که مسلمین این روز را عید بگیرند.[۹] در این باره به روایات ذیل مراجعه کنید:

روایت مفضل بن عمر از امام صادق علیه السلام،[۱۰] روایت عمار بن حریز عبدی از امام صادق علیه السلام[۱۱] و روایت ابوالحسن لیثی از امام صادق علیه السلام[۱۲] و نیز روایت زیاد بن محمد از آن حضرت علیه السلام.[۱۳] «فیاض بن عمر محمد بن طوسی در سال دویست و پنجاه و نه، در حالی که بیش از نود سال از عمرش می‌گذشت گفت: ابوالحسن علی بن موسی الرضا - علیه السلام - را در روز غدیر خم دیدم که گروهی از خواصش، در حضور آن بزرگوار نشسته بودند. حضرت علیه السلام آنان را برای صرف افطار دعوت کرده بود و طعام و خیرات و عطایابی از قبیل پوشاک و حتی انگشتر و کفش به منازل آنان فرستاد و وضع آنان و حواشی خود را تغییر داد و در آن روز وسائلی را دیدم بکار گرفتند که سابقه نداشت. و در این حال حضرت علیه السلام فضایل این روز بزرگ را برای آنان ذکر می‌کرد. الخ..»[۱۴]

در کتاب مختصر بصائر الدرجات، به اسناد از محمد بن علاء همدانی واسطی و یجبی بن جریح بغدادی آمده است که گفتند: «با هم، به قصد دیدار احمد بن اسحاق قمی، از اصحاب امام حسن عسکری علیه السلام (متوفای ۲۶۰) عازم شهر قم شدیم.

هنگامی که رسیدیم، در منزل او را کوبیدیم، دخترکی عراقی در را باز کرد. حال احمد را از او پرسیدیم. گفت: مشغول برگزاری عید خود است، زیرا امروز عید است. گفتیم: سبحان الله، اعیاد شیعه چهارتاست: عید قربان، عید فطر، عید غدیر و روز جمعه الخ..»[۱۵]

علامه امینی در کتاب ارزشمند الغدیر، ده‌ها روایت از ده‌ها کتاب مورد وثوق اهل سنت دال بر عید بودن روز غدیر در قرون اول اسلام و اینکه این عید، شایع و معروف بود، جمع‌آوری و نقل کرده است… کافی است به فصلی از این کتاب مراجعه شود که در آن تبریک و تهنیت شیخین (ابوبکر و عمر) به حضرت علی علیه السلام را به مناسبت انتصاب او از طرف رسول خداصلی الله علیه وآله به ولایت، ذکر می‌کند.

غیر از منابعی که تهنیت صحابه را بدین مناسبت ذکر کرده‌اند و علاوه بر منابع بسیاری که بر عید بودن روز غدیر تصریح کرده‌اند، علامه امینی تبریک شیخین را از شصت منبع معتبر ذکر کرده است.[۱۶]لذا از این مطالب معلوم می‌شود که: گفته ابن تیمیه در مورد عید غدیر که: عید گرفتن این روز هیچگونه دلیلی ندارد و در بین سلف، چه از اهل بیت و چه از دیگران، کسی آن را جشن نگرفته،[۱۷] صحیح نیست و مستند به دلیل علمی یا تاریخی نمی‌باشد و دلائل محکم خلاف آن را ثابت می‌کند.

پانویس

  1. بزرگداشت‌ها در اسلام (المواسم و المراسم)، علامه جعفر مرتضی عاملی، ترجمه: محمد سپهری.
  2. الخطط مقریزی، ج ۱، ص ۲۸۸.
  3. التنبیه و الاشراف، ص ۲۲۱ و ۲۲۲.
  4. الغدیر، ج ۱، ص‏۲۸۳.
  5. مصباح المتهجد، ص ۶۹۸.
  6. الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۴ و ۲۸۵ و تفسیر فرات، ص‏۱۲.
  7. کافی، ج ۴، ص‏۱۴۹–۱۴۸; الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۵ به نقل از کافی و مصباح المتهجد، ص ۶۸۰.
  8. تاریخ بغداد، ج ۸، ص ۲۹۰؛ تذکرة الخواص، ص ۳۰، مناقب خوارزمی، ص ۹۴ به جای شصت ماه، شصت سال آورده، مناقب الامام علی از ابن مغازلی، ص‏۱۹؛ فرائد السمطین، باب‏۱۳، ج ۱، ص‏۷۷ مانند مناقب خوارزمی، الغدیر، ج ۱، ص ۴۰۱و۴۰۲
  9. کافی، ج ۴، ص‏۱۴۹، الغدیر، ج ۱، ص ۲۸۵ و۲۸۶.
  10. خصال صدوق، ج ۱، ص‏۲۴۶، الغدیر، ج ۱، ص‏۲۸۶.
  11. مصباح المتهجد، ص ۶۸۰، الغدیر، ج ۱، ص‏۲۸۶.
  12. الغدیر، ج ۱، ص‏۲۸۷ به نقل از حمیری
  13. مصباح المتهجد، ص‏۶۷۹.
  14. الغدیر، ج ۱، ص‏۲۸۷، مصباح المتهجد، ص‏۶۹۶
  15. الغدیر، ج ۱، ص‏۲۸۷.
  16. در این باره رجوع کنید به: الغدیر، ج ۱، از ص‏۲۶۷ تا ص‏۲۸۹.
  17. اقتضاء الصراط المستقیم، ص ۲۹۴.

فهرست منابع

  • اقتضاء الصراط المستقیم؛ احمد بن عبدالحلیم بن تیمیه، تصحیح و تنظیم: ناصر عبدالکریم عقل، ریاض: مکتبة الرشد، بی تا.
    • بزرگداشت‌ها در اسلام (المواسم و المراسم)، علامه جفعر مرتضی عاملی، ترجمه: محمد سپهری، قم: بوستان کتاب، چهارم، ۱۳۸۸ش.
    • الخطط مقریزی؛ احمد بن علی مقریزی، م۸۴۵ق، لندن: مؤسسة الفرقان للتراث الاسلامی، ۱۴۲۲ق.
    • التنبیه و الاشراف؛ علی بن حسین مسعودی، م۳۴۶ق، قاهره: دارالصاوی، بی تا.
    • تفسیر فرات؛ ابوالقاسم فرات بن ابراهیم الکوفی، م۳۰۷ق، تهران: مؤسسة الطبع و النشر فی وزارة الإرشاد الإسلامی، ۱۴۱۰ق.
    • تذکرة الخواص؛ سبط بن جوزی، م۶۵۴ق، قم: شریف رضی، اول، ۱۴۱۸ق.
    • الخصال؛ ابن بابویه قمی، م۳۸۱ق، قم: جامعه مدرسین، اول، ۱۳۶۲ش.
    • فرائد السمطین؛ ابراهیم بن محمد جوینی، م۷۳۰ق، بیروت: مؤسسة المحمودی، ۱۴۰۰ق.
    • الغدیر؛ عبدالحسین امینی، م ۱۳۹۰ق، بیروت: دارالکتاب العربی، سوم، ۱۳۸۷ ق.
    • مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد؛ محمد بن الحسن طوسی، م۴۶۰ق، بیروت‏: مؤسسة فقه الشیعة، اول، ۱۴۱۱ ق‏.
    • الکافی؛ محمد بن یعقوب کلینی، م۳۲۸ق، تهران: دارالکتب الاسلامیه، چهارم، ۱۴۰۷ق.
    • تاریخ بغداد؛ أحمد بن علی أبو بکر الخطیب البغدادی، م۴۶۳ق، بیروت: دار الکتب العلمیة، بی تا.
    • مناقب الامام علی بن ابی طالب؛ ابن مغازلی، م۴۸۳ق، صنعاء: دارالآثار، ۱۴۲۴ق.
    • المناقب؛ موفق بن احمد خوارزمی، م۵۶۸ق، قم: مؤسسة النشر الإسلامی، دوم، ۱۴۱۱ق.