قرآن و غدیر

از دانشنامه غدیر

معرفى قرآن در غدير[۱]

 در ارتباط با قرآن چهار جهت به طور كامل در خطابه غدير بيان شده كه عبارتند از:

مقام قرآن و محتواى آن و نيز معرفى سرپرست قرآن و وظايف ما در قبال آن، و بدين صورت جلوه زيباى قرآن در آن موقعيت حساس ترسيم شده است.

عين عبارات خطبه در اين باره مطالعه كردنى است:

  ۱. منزلت قرآن

قرآن يادگار و نشانه پيامبرصلى الله عليه وآله در ميان مسلمين است. قرآن ثقل اكبر (در «إنّى تاركٌ فيكم الثقلين») است و از ثقل اصغر(و در عین حال «ثقل افضل») خبر مى‏ دهد.

  ۲. مطالعۀ قرآن

در قرآن تدبّر و دقت نماييد و آيات آن را بفهميد. در محكمات قرآن نظر كنيد و متشابهات آن را ترک نماييد.

  ۳. تفسير قرآن

مفسّر قرآن و بيان كننده باطن آن فقط اهل‏ بيت‏ عليهم السلام هستند. اهل‏بيت‏ عليهم السلام خليفه و جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله در تفسير قرآن و كسانى هستند كه به امضاى آن حضرت چنين حقى دارند.

۴. رابطه قرآن با اهل ‏بیت‏ عليهم السلام

قرآن با اهل ‏بيت‏ عليهم السلام موافق است و از ايشان جدا نمى‏ شود. هر يک از اين دو درباره ديگرى خبر مى‏ دهد. فضائل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را خداوند در قرآن نازل كرده است.

قرآن مى‏ گويد كه امامان علیهم السلام از فرزندان پيامبر و امیرالمؤمنین‏ عليهما السلام هستند.   

«قرآن در غدير» يعنى معرفى قرآن از بلنداى منبر غدير بر دو لب مبارک پيامبر عظيم الشأن‏ اسلام صلى الله عليه وآله؛ چرا كه قرآن ‏شناسى كار ایشان است و اين كلام الهى بر ایشان نازل شده، و از دو لب مبارک ایشان صداى شيرين ‏تر از عسل آن بزرگوار بر جان مردم نشسته است. 

ختم نبوت در اين خطابه جهانى، روزگار بلند مدت قرآن تا آخرين روز دنيا را در نظر گرفته؛ كه بايد مسلمين با تمام وجود به امانت پروردگار خود و يادگار پيامبرشان توجه داشته باشند.

از اين ديدگاه، در غدير چهار پرونده اساسى براى قرآن پيش روى نسل‏ هاى مسلمان قرار داده و راه هر عذرى را بر آنان بسته اند. 

از يک سو منزلت قرآن را از جهات مختلف بيان فرموده، و از سوى ديگر محتواى اين سند عظيم را به صورت كلى و با اشاره به نكاتى مورد توجه قرار داده اند. 

در نگاهى ديگر اساسى ‏ترين مسئله قرآن، يعنى معرفى سرپرست و مسئول آن را به رشته سخن افزوده اند.

آنگاه وظايف ما پيروان آيين محمدى را در برابر كتاب دينمان به وضوح تمام ، تبيين فرموده اند.

فرازهايى كه ذيلاً درباره قرآن مى ‏آوريم فرمايشاتى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله در ايام غدير فرموده اند.

  ۱. مقام قرآن

۲. محتواى قرآن

۳. سرپرست قرآن

۴. وظايف ما درباره قرآن

  هر كدام از اين مباحث در عنوان خود در همين عنوان «قرآن»آمده است.

  معرفى قرآنىِ غدير[۲]

 سراسر اين عنوان «قرآن» معرفى قرآنىِ غدير است و به غدير از نگاه قرآنى توجه شده است.

ولى در اينجا در واقع عصاره همه مطالب و نشان دادن جهات قرآنىِ غدير و اشاره مستقيم به آنهاست.

در اينجا با دقت در هر يک از آيات مربوط به غدير، عنوان زيبايى از آن براى غدير انتزاع كرده و به نكته‏ پردازى آن مبادرت نموده ‏ايم. 

اين روش بر گرفته از كلام پيامبر و اميرالمؤمنين و ائمه‏ عليهم السلام است، كه غدير را اين گونه معرفى فرموده ‏اند، و استناد غدير به قرآن را در موارد غير صريح با ارجاع به آيات نشان داده ‏اند. 

با قرار دادن عنوانى براى هر فراز و جمله‏ اى در اشاره به آن، آيه مربوطه را ذكر مى ‏نماييم و سپس به ترجمه ‏گونه ‏اى از آن مى ‏پردازيم، و آدرس آيات را در پاورقى ذكر مى ‏كنيم تا با مراجعه به موارد آن تفصيل روايات وارده مطالعه گردد. 

اين مبحث در دو قسمت تقديم مى ‏شود:

معرفى غدير در آينه قرآن.

معرفى دشمنان غدير در آينه قرآن.

  قبل از دو قسمت مزبور، به كلمات صريحى كه از معصومين‏ عليهم السلام در معرفى قرآنى غدير وارد شده مى ‏پردازيم: 

روز كمال دين و تمام نعمت

پيامبرصلى الله عليه وآله با اشاره به آيه اكمال[۳]در معرفى قرآنى غدير فرمودند:

وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذى اكْمَلَ اللَّهُ فيهِ الدّينَ وَ اتَمَّ عَلى امَّتى فيهِ النِّعْمَةَ وَ رَضِىَ لَهُمُ الْاسْلامَ ديناً:

غدير خم روزى است كه خدا در آن دين را كامل كرد و نعمت را بر امتم تمام فرمود، و اسلام را به عنوان دين آنان راضى شد.[۴]

روز ختم كلام نبوت

اميرالمؤمنين‏ عليه السلام با اشاره به دو آيه از قرآن، غدير را معرفى نمودند.

يكى آيه «هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذِى كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ»[۵] ، كه غدير را روز ختم كلام و جداسازى نهايى حق از باطل اعلام مى ‏كند كه عده‏اى آن را تكذيب مى‏ كنند.

ديگرى آيه «قُلْ هُوَ نَبَأٌ عَظِيمٌ أَنْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ»[۶] ، كه غدير را به عنوان خبرى عظيم -  كه عده ‏اى از آن گريزانند -  اعلام مى‏ نمايند.  آن حضرت در معرفى قرآنىِ غدير مى‏ فرمايند:  وَ هُوَ يَوْمُ الْبَيانِ عَنْ حَقائِقِ الايمانِ وَ يَوْمُ دَحْرِ الشَّيْطانِ وَ يَوْمُ الْبُرْهانِ، هذا يَوْمُ الْفَصْلِ الَّذى كُنْتُمْ بِهِ تُكَذِّبُونَ. هذا يَوْمُ الْمَلَأِ الاعْلى الَّذى انْتُمْ عَنْهُ مُعْرِضُونَ: غدير خم روز روشن شدن حقايق ايمان و روز دور كردن شيطان و روز برهان است. اين روز همان روز جداسازى حق از باطل است كه آن را تكذيب مى‏ كرديد. اين روز همان روز عالَم بالاست كه شما از آن روى گردانيد.[۷] 

روز تجديد عهد

امام صادق ‏عليه السلام با اشاره به آيه اكمال[۸] در معرفى غدير مى‏ فرمايند: هذا يَوْمٌ عَظيمٌ، عَظَّمَ اللَّهُ حُرْمَتَهُ عَلَى الْمُؤْمِنينَ وَ اكْمَلَ لَهُمْ فيهِ الدّينَ وَ تَمَّمَ عَلَيْهِمُ النِّعْمَةَ، وَ جَدَّدَ لَهُمْ ما اخَذَ عَلَيْهِمْ مِنَ الْعَهْدِ وَ الْميثاقِ: غدير روز عظيمى است كه خداوند حرمت آن را بر مؤمنين كامل كرده و دين را در آن كامل نموده و نعمت را بر آنان به حد كمال رسانده و آنچه عهد و پيمان از آنان گرفته بود براى آنان تجديد فرموده است.[۹]

روز بی ‏ارزشى دشمن

امام رضا عليه السلام در معرفى قرآنىِ غدير با اشاره به آيه «وَ قَدِمْنا إِلى ما عَمِلُوا مِنْ عَمَلٍ فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً»[۱۰] كه منظور از آن نابودى اعمال دشمنان غدير است، مى ‏فرمايند: «وَ انَّهُ لَيَوْمُ الْكَمالِ وَ يَوْمٌ مُرْغِمَةُ الشَّيْطانِ وَ يَوْمُ تَقَبُّلِ اعْمالِ الشّيعَةِ وَ مُحِبّى آلِ مُحَمَّدٍ، وَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذى يَعْمُدُ اللَّهُ فيهِ الى ما عَمِلَهُ الْمُخالِفُونَ فَيَجْعَلُهُ هَباءً مَنْثُوراً، وَ ذلِكَ قَوْلُهُ تَعالى «فَجَعَلْناهُ هَباءً مَنْثُوراً»»:  غدير روز كمال است، و روز به خاک ماليده شدن بينى شيطان است، و روز قبولى اعمال شيعيان و محبين آل محمد است، و آن روزى است كه خداوند سراغ اعمالى كه مخالفان انجام داده ‏اند مى‏رود و آنها را غبار منتشر شده مى‏ نمايد، و اين همان قول خداوند تعالى است كه مى‏ فرمايد: «آن را غبار منتشر شده قرار مى‏ دهيم».[۱۱] 


اكنون نوبت آن است كه با الهام از آيات كريمه مرتبط با غدير به معرفى قرآنىِ غدير بپردازيم:

  ۱-  معرفى غدير در آينه قرآن

عناوين بر گرفته از آيات غدير در معرفى فرهنگ غدير ۲۲ عنوان است، كه به ترتيب از كليات آغاز مى ‏شود و با در نظر گرفتن مراحل وقوع ماجراى غدير به دنبال يكديگر ذكر مى‏ گردد: 

۱. روز تبيين امامت

غدير روزى است كه در مفصل‏ ترين خطبه پيامبرصلى الله عليه وآله، مقام امامت و ابعاد مختلف آن با استناد به بيش از پنجاه آيه قرآن به طور كامل تبيين گرديد، به گونه ‏اى كه هيچ نقطه ابهامى درباره آن باقى نماند.

۲. روزى با بيشترين پشتوانه قرآنى

غدير در بين وقايع اسلام بيشترين پشتوانه قرآنى را دارد، به گونه ‏اى كه از آغاز تا انجام آن بيش از ۳۰۰ آيه مطرح شده است. از اين تعداد، ۲۰۰ آيه در متن واقعه غدير نازل شده و ۱۰۰ آيه به صراحت يا كنايه تفسير به آن واقعه شده است.[۱۲] 

۳. روز شناخت فرهنگ بانان قرآن

غدير روزى بود كه در آن مفسرين قرآن و تبيين كنندگان فرهنگ قرآنى غدير به طور كامل معرفى شدند، به گونه ‏اى كه در برابر فرهنگ جاهلى سقيفه هيچ ابهامى براى هدايت خواهان باقى نماند. 

۴. روز تفسير قرآنى

غدير آن روزى بود كه در يک ۲۴ ساعت، انواع تفسير قرآن از دو لب مبارک آورنده قرآن يعنى پيامبرصلى الله عليه وآله شنيده شد. پنج آيه قرآن به طور كلى در سراسر قرآن تفسير شد:  سه سوره كامل از قرآن در قسمتى ديگر تفسير شد. ۱۸ آيه قرآن به صراحت مورد تفسير قرار گرفت. ۹۲ آيه قرآن به صورت اقتباس يا استشهاد تفسير شد. ۱۴ آيه با اشاره مورد تفسير قرار گرفت.[۱۳] 

۵ . روز تبيين وظايف مردم

غدير روزى است كه وظيفه مردم در برابر نماينده تام الاختيار پروردگار با استناد به قرآن بيان شد، به گونه ‏اى كه تا روز قيامت هيچ كس عذرى در برابر صاحب اختيار مطلق خود نخواهد داشت؛ چرا كه پشتوانه قرآنى هميشه زنده و در كنار مقام ولايت است.

۶ . روز معرفت به پيامبرِ دلسوز

غدير روزى بود كه مردم زيباترين جلوه دلسوزى پيامبرصلى الله عليه وآله براى امتشان را به چشم خود ديدند. ایشان در آن روز با تمام توان و تلاشى سخت توانستند بر فراز منبرى از سنگ در برابر صد و هشتاد هزار نفر جانشين خود را بر سر دست بلند كنند و تا افق دور دست قرن‏ ها ایشان را نشان دهند. آنجا بود كه قرآن اين دلسوزى را به تصوير كشيد كه «ثُمَّ تَتَفَكَّرُوا ما بِصاحِبِكُمْ مِنْ جِنَّةٍ، إِنْ هُوَ إِلا نَذِيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَىْ عَذابٍ شَدِيدٍ»[۱۴]، و اين گونه به همه فهمانيد كه جز دلسوزى و اعلام خطر از قيامت و پاسخ الهى هيچ انگيزه ديگرى در پيامبر خود صلی الله علیه و آله نخواهيد يافت. 

۷. روز پايان رسالت

غدير روزى بود كه مسير شش هزار ساله انبياء با منصوب كردن جانشين ختم نبوت به پايان خود رسيد، و اين مهم در قرآن با يک دستور منعكس گرديد كه «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ»[۱۵] و اين بدان معنى بود كه نقطه ختم رسالت نصب مقام ولايت است. 

۸ . روز آخرين واجب الهى

غدير روزى است كه آخرين امرِ الهى و دستورِ وَحْيانى و فرمانِ خداوندى كه ولايت بود در كامل‏ ترين صورت آن نازل شد، و قرآن بر اين آخرين كلام تأكيد كرد، آنجا كه پرسيدند: آيا باز هم واجبى باقى مانده است؟ و پاسخ شنيدند كه «قُلْ إِنَّما أَعِظُكُمْ بِواحِدَةٍ»[۱۶] يعنى فقط همين يک مسئله ولايت باقى مانده است. 

۹. روز محكم‏ ترين دستور الهى

غدير آن روزى است كه بى‏ نظيرترين شكل دستور الهى به ميان آمد، و براى رسولِ حق صلی الله علیه و آله و سلم از هر سو براى ابلاغ مهم ‏ترين فرمان پروردگار آمادگى ايجاد شد و پشتيبانى از ایشان قدم به قدم از سوى خداوند اعلام گرديد. از يک سو با سؤال گونه «فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ»[۱۷] از مبلّغ غدير رفع نگرانى شد. از سوى ديگر با خطاب «فَاصْدَعْ بِما تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ، إِنَّا كَفَيْناكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ»[۱۸] دستور اكيد بر ابلاغ اين فرمان و بى ‏توجهى به دشمنان صادر شد.   در مرحله حساس ماجرا، فرمان اصلىِ «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ»[۱۹] آمد؛ و با يک ضمانت همه جانبه تكليف را روشن كرد.  سپس در برابر هرگونه تغيير و تبديلى در اين دستور الهى، خطابِ «قُلْ ما يَكُونُ لِى أَنْ أُبَدِّلَهُ مِنْ تِلْقاءِ نَفْسِى إِنْ أَتَّبِعُ إِلا ما يُوحى إِلَىَّ» نازل شد؛ و در پى آن با جمله «إِنِّى أَخافُ إِنْ عَصَيْتُ رَبِّى عَذابَ يَوْمٍ عَظِيمٍ»[۲۰] راه تحريف مسدود گرديد.  آنگاه در مقابل تقاضاى مشاركت ديگران در خلافت، كلمه قاطعِ «لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَ لَتَكُونَنَّ مِنَ الْخاسِرِينَ»[۲۱] نازل شد؛ و اين گونه غدير در بى‏ سابقه ‏ترين شكلِ همه دستورات الهى در تاريخ انبياء عليهم السلام به بشريت ابلاغ گرديد. 

۱۰. روز وضوح راه راست

غدير روزى بود كه با اشاره مستقيم، دست روى «صراط مستقيم» گذاشته شد؛ و اين راه راست بدون هر زنگارى در شفاف‏ ترين آينه‏ ها به مردم نشان داده شد. تفسير سوره حمد در خطابه غدير و تبيين «اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ»[۲۲] در آن، و استشهاد به «وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ»[۲۳] در ادامه آن، بلندترين معرفى راه راست بود كه ولايت را با نماز پيوند ابدى داد. 

۱۱. روز معرفى «اولو الامر»

غدير روز تبيين پر عمق ‏ترين واژه رسالت انبياء عليهم السلام بود و بايد معناى «اولو الامر» در چهارچوبى واضح و بى ‏نقاب روشن مى‏ شد. ولايت امیرالمؤمنین عليه السلام در سايه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعُونَ»[۲۴]، و ولايت امامان علیهم السلام با استناد به «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِى الْأَمْرِ مِنْكُمْ»[۲۵] چنان تبيين گرديد، كه ولايت و صاحب اختيارى مطلق اهل‏ بيت ‏عليهم السلام تا ابد از متن قرآن درخشيد و به ابديّت قرآن پيوست. 

۱۲. روز معرفى اولى به نفس

غدير روزى بود كه ولايت از متن قرآن ترجمه شد و لغت نامه ‏ها از تبيين آن عاجز ماندند. آن روز كلمه فشرده «مَوْلى» با آيه «النَّبِىُّ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ»[۲۶] تفسير شد، كه هم صاحب اختيارى مطلق را رساند و هم قِرانِ نبوت و ولايت را ثابت كرد. 

۱۳. روز نشان دادن نفس رسول صلی الله علیهما و آلهما

غدير آن روز شيرينى بود كه لايق شأن رسول صلی الله علیه و آله و سلم و آنكه قادر بر اداى حق آن مقام هستند با «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ»بيان گرديدند، و معناى «أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ»[۲۷] در آيه مباهله روشن شد، و تا آنجا پيش رفت كه «فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ»[۲۸] نازل شد، و آن روز همه فهميدند كه دست حضرت امیرالمؤمنین عليه السلام دست حضرت محمدصلى الله عليه وآله است.

۱۴. روز كمال دين

غدير آن روز با عظمتى است كه خداوند ختم تمام اديان را با «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ»[۲۹] اعلام فرمود، و اوج كمال دين الهى را بر بلندترين قله‏ ها با اين چهار كلمه كنار هم چيده شده نشان داد كه «الْيَوْمَ» يعنى اين كمال در روز اعلان ولايت است، و «أَكْمَلْتُ» يعنى كامل كننده دين خداست و به اراده او دين به كمال خود رسيده، و «لَكُمْ» يعنى اين كمال در راه مصلحت بشريّت انجام گرفته، و «دِينَكُمْ» يعنى آن دينى كه خدا از شما مى‏ خواهد اين است. 

۱۵. روز نعمت تمام

غدير روزى بود كه خداوند با آن همه نعمت كه به بشريت ارزانى داشته، بزرگ ‏ترين نعمت خود را بر بشر نازل فرمود، و اين كمالِ نعمت را با «الْيَوْمَ ... أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى»[۳۰] اعلام فرمود، تا ولايت سرآمد همه نعمت‏ هاى الهى شناخته شود. 

۱۶. روز رضايت الهى

غدير آن روز رضايت پروردگار است كه هر دو بُعد رضايت و سخط الهى با تابلوى بلند ولايت نشان داده شده است. آنگاه كه اعلام شد «الْيَوْمَ ... رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»[۳۱] جمع بين «رضايت» و «اسلام» و «دين» واژه ‏هاى ناشكفته بسيارى را با عميق ‏ترين معانى شكوفا ساخت.  آن روز بود كه معناى انحصار در «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»[۳۲] روشن شد، و همه فهميدند كه «فمن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلامِ دِيناً فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ»[۳۳] اشاره به كدامين غير اسلام ‏هايى است كه به اسم اسلام به مردم تحميل مى‏ گردد.

۱۷. روز معرفى نسل پاک امامت

غدير آن روزى است كه خداوند پاک‏ ترين نسل ‏ها را براى امامت برگزيد، كه از اصلاب شامخه و ارحام مطهره قدم در اين جهان گذارده ‏اند. اين نسل پاک از سلاله حضرت ابراهيم خليل‏ عليه السلام جز در نسل مطهر پيامبر صلى الله عليه وآله نمى ‏تواند باشد، و اين عظمت در قرآن به صراحت نقش بسته و خدا فرموده: «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فِى عَقِبِهِ»[۳۴] ، و پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير آن را تفسير كرده اند. 

۱۸. روز يادآورى ميثاق

غدير روز بازخوانى پرونده همه مردم بود كه در روز «الَست» سر تسليم در برابر پروردگار فرود آوردند. امروز بايد معلوم مى‏ شد كه آيا همچنان بر سر پيمان خويش هستند يا آن را به فراموشى سپرده ‏اند يا در صدد انكار آن هستند.  آن ميثاق و اين يادآورى در متن قرآن براى هميشه انعكاس يافت كه «وَ اذْكُرُوا نِعْمَةَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَ مِيثاقَهُ الَّذِى واثَقَكُمْ بِهِ إِذْ قُلْتُمْ سَمِعْنا وَ أَطَعْنا وَ اتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» .[۳۵] 

۱۹. روز برات بهشت

غدير پايان يک انتظار براى به دست آوردن براتِ بهشت بود. ولايت اهل ‏بيت‏ عليهم السلام كليد جنت بود كه جز خدا كسى نمى‏ توانست آن را در دست مردم گذارد، و اين گونه است كه در بهشت خواهند گفت: «الْحَمْدُ للَّهِ الَّذِى هَدانا لِهذا وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِىَ لَوْ لا أَنْ هَدانَا اللَّهُ».[۳۶]

۲۰. روز وعده حضرت امام مهدی ‏عليه السلام و عجل الله تعالی فرجه الشریف

غدير آن روزِ تاريخى بود كه مردم از بلنداى قرن‏ ها وعده حضرت امام مهدى صاحب‏ الزمان ‏عليه السلام را از دو لب مبارک مبلغ اعظم غدير گرفتند، كه منتقم همه ظالمين قبل از روز قيامت خواهند آمد؛ و اين وعده را در متن قرآن نشان دادند كه «وَ إِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلا نَحْنُ مُهْلِكُوها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ»[۳۷]، و به همه اعلام گرديد كه اين منتقم حضرت امام مهدى آل‏ محمد عليهم السلام هستند. 

۲۱. روز بيعت با خدا

غدير روزى بود كه مردم با خدا دست بيعت دادند و عهد و پيمان بستند كه بر سر قول خود وفادار بمانند، و از خدا شرم كنند كه رو در روى او پيمان‏ شكنى كنند. اين حقيقت بزرگ در آيه ‏اى صريح در آغوش قرآن قرار گرفت كه «إِنَّ الَّذِينَ يُبايِعُونَكَ إِنَّما يُبايِعُونَ اللَّهَ، يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْدِيهِمْ فَمَنْ نَكَثَ فَإِنَّما يَنْكُثُ عَلى نَفْسِهِ وَ مَنْ أَوْفى بِما عاهَدَ عَلَيْهُ اللَّهَ فَسَيُؤْتِيهِ أَجْراً عَظِيماً»[۳۸]، و اين گونه بيعت غدير گِره ابدى دست مردم با دست خداوند عز و جل و دست حضرت محمد و امیرالمؤمنین عليهما السلام شد. 

۲۲. روز اعطاى نشان رسالت

غدير آن روزى است كه پيامبرصلى الله عليه وآله با ابلاغ آخرين و بزرگ ‏ترين پيام الهى، نشانِ «وَ إِنَّ لَكَ لَأَجْراً غَيْرَ مَمْنُونٍ»[۳۹] را به خود اختصاص دادند، و امضاى الهى را بر انجام خطيرترين رسالت خويش دريافت كردند. 

۲-  معرفى دشمنان غدير در آينه قرآن

دشمنان غدير به طور جدى در آيات قرآن مطرح شده ‏اند، و پيامبرصلى الله عليه وآله به صراحت آياتى از قرآن را به آنان تفسير كرده اند. ۲۱ عنوان در اين باره از آيات غدير استخراج شده كه به ترتيب از كلى تا جزئيات ذكر مى‏ گردد: 

۱. روز امتحان نهايى مردم

غدير روز سخت ‏ترين امتحان مردمان بود، كه با عبور از باب حطه و سوار شدن بر كشتى نجات بايد فكر رسيدن به بهشت را به نتيجه مى‏ رساندند. دو ضربه هشدار دهنده مراحلِ غدير براى بيدار باش مردم كافى بود، كه در متن قرآن براى بيدارى نسل‏ ها باقى ماند:  از يک سو با «أَ حَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَ هُمْ لا يُفْتَنُونَ»[۴۰] شروع امتحان اعلام شد؛ و از سوى ديگر با «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تُتْرَكُوا وَ لَمَّا يَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِينَ جاهَدُوا مِنْكُمْ وَ لَمْ يَتَّخِذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ لا رَسُولِهِ وَ لا الْمُؤْمِنِينَ وَلِيجَةً»[۴۱] جهت ‏گيرى اين امتحان و كارنامه ‏اى كه به قبول شدگان آن اعطا خواهد شد، تبيين گرديد.

  ۲. روز شناخت ناراضيان از خدا

غدير روز شناسايى كسانى است كه با اطلاع از «رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»[۴۲] ، آگاهانه به دنبال سخط خدا رفتند و رضايت الهى را زير پا گذاشتند. خداوند هم با آيه «ذلِكَ بِأَنَّهُمُ اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّهَ وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ»[۴۳] آنان را معرفى كرد تا غديريان گول نخورند. 

۳. روز تبيين بى‏ارزشى اكثريت

غدير روزى است كه با انتخاب الهى، براى مردم اختيارى نماند تا چه رسد به اكثريت كه ارزشى داشته باشد. اعلام بى ‏ارزشى اكثريت آن گاه به اوج خود رسيد كه با استناد به آيه «وَ لَقَدْ ضَلَّ قَبْلَهُمْ أَكْثَرُ الْأَوَّلِينَ»[۴۴] بى ‏ارزشى اكثريت تا گذشته ‏هاى بسيار دور نيز به اثبات رسيد. 

۴. روز شناسايى امامان آتش!

غدير آن روزى است كه در كنار معرفى امامان جنّت، سوق دهندگان مردم به سوى دوزخ نيز به مردم معرفى شدند؛ تا با چشمانى باز به آينده خود بنگرند، و از كنار حوادث دينشان بى ‏تفاوت نگذرند. در غدير با تفسير آيه «وَ جَعَلْناهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ»[۴۵] اين حقيقت تلخ براى همه تبيين گرديد.

  ۵ . روز هشدار از عقبگرد امت

غدير روز بيدارباش امت از آينده ‏اى پرحادثه و ظلمانى بود كه در آن فتنه ، مردم تا دَرّه «أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ» سقوط مى‏ كنند، اما بايد بدانند كه «وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً»[۴۶] ، و اين نا هُشيارهایند كه خسارت مى‏ كنند، و راه طى شده را باز مى ‏گردند. 

۶ . روز عذاب بر دشمنان غدير

غدير روزى بود كه دشمنان غدير نشان دادند حاضرند ولايت را نپذيرند اگر چه عذاب بر آنان نازل شود، همانطور كه شيطان حاضر شد آتش را بپذيرد ولى سخن خدا را نپذيرد. خداوند اين جلوه غدير را با «اللَّهُمَّ إِنْ كانَ هذا هُوَ الْحَقَّ مِنْ عِنْدِكَ فَأَمْطِرْ عَلَيْنا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائْتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ»[۴۷] از قول آنان در قرآن ثبت كرد، و با «سَأَلَ سائِلٌ بِعَذابٍ واقِعٍ»[۴۸] نشان داد كه براى دشمن ولايت تخفيفى قائل نمى‏ شود. 

۷. روز شناخت شياطينِ انس

غدير آن روزى است كه شياطين در پوست انسان خود را نشان دادند، در حالى كه سعى در مخفى كارى حال خود داشتند و خود را به پيامبر صلى الله عليه وآله بسيار نزديک نشان مى‏ دادند. آن روز با نزول آيه «وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِىٍّ عَدُوًّا شَياطِينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحِى بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً»[۴۹] بر همه معلوم شد كه چه آتشى زير خاكستر براى اسلام تدارک فتنه مى ‏بيند.

۸ . روز افتضاح مكّاران

غدير روز آبرو ريزى دشمنان اسلام بود كه غدير را بزرگ ‏ترين سد راه خود به حساب آوردند. خدا هم آنان را آماج حملات قرآنى قرار داد و گاهى با «وَ مَكَرُوا مَكْراً وَ مَكَرْنا مَكْراً»[۵۰]، و گاهى ديگر با «يُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِينَ آمَنُوا وَ ما يَخْدَعُونَ إِلا أَنْفُسَهُمْ»[۵۱]، و گاهى ديگر با «أَمْ أَبْرَمُوا أَمْراً فَإِنَّا مُبْرِمُونَ»[۵۲] به معرفى آنان پرداخت. 

۹. روز شناخت كينه‏ توزان

غدير آن روزى بود كه دل‏ هاى پر از كينه نسبت به اسلام و مبلّغ اعظم آن پيامبرصلى الله عليه وآله عداوت خود را با امیرالمؤمنین ‏عليه السلام ظاهر ساختند، و قرآن اعلام كرد كه هنوز كينه ‏هاى بسيارى در سينه دارند، آنجا كه فرمود: «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفِى صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ»[۵۳] و آن كينه‏ ها بود كه بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله آتش بر در خانه حضرت امیرالمؤمنین و حضرت زهرا عليهما السلام زد. 

۱۰. روز معرفى آزار دهندگان حضرت رسول‏ صلى الله عليه وآله

غدير روز شناسايى اذيت كنندگان مقام رسالت بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله با آنان به ديده اغماض مى‏ نگريستند، اما متن قرآن با «وَ مِنْهُمُ الَّذِينَ يُؤْذُونَ النَّبِىَّ وَ يَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ»[۵۴] آنان را با صفتشان معرفى كرد. 

۱۱. روز معرفى افشاگران اسرار

غدير روزى بود كه امانتداران وحى از يك سو و افشاكنندگان اسرار حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم از سوى ديگر شناخته شدند، و با آيه «وَ إِذْ أَسَرَّ النَّبِىُّ إِلى بَعْضِ أَزْواجِهِ حَدِيثاً»[۵۵] معلوم گرديد كه آتش بسيارى از فتنه ‏ها زير سر دو تن از همسران پيامبرصلى الله عليه وآله يعنى عايشه و حفصه است، و گردانندگان سقيفه از اين موقعيت حد اكثر استفاده را برده ‏اند.

۱۲. روز شناخت ياوران ابليس

غدير روز شناسايى كسانى بود كه ابليس چشم اميد بدانان داشت و در آرزوى يارى آنان لحظه‏ شمارى مى‏ كرد، تا آنجا كه گمان خود را بر آنان عملى كرد و مصداق «وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ»[۵۶] شدند، در حالى كه گروه «إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ»[۵۷] همچنان ستبر و استوار راه خود را ادامه دادند.

  ۱۳. روز شناخت ملحدين در لباس اسلام

غدير روز شناسايى ملحدين بدتر از كفارى بود كه با امضاى صحيفه ملعونه در كنار كعبه بى‏ شرمى را به حد اعلا رساندند، تا آنجا كه خداوند با آيه «وَ مَنْ يُرِدْ فِيهِ بِإِلْحادٍ بِظُلْمٍ نُذِقْهُ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ»[۵۸] پُتْک عذاب را بر سر آنان فرود آورد. 

۱۴. روز معرفى كفار بعد از اسلام

غدير روزى است پرده ‏ها برداشته شد و گروهى با تابلوى «وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ بَعْدَ إِسْلامِهِمْ»[۵۹] شناخته شدند، و گروهى ديگر با علامت «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا»[۶۰] شناسايى گرديدند. 

۱۵. روز معرفى مفسدين

غدير آن روزى بود كه مفسدين فى الارض در اعلاترين مصداق آن شناسايى و معرفى شدند. آنان كه بزرگ ‏ترين پيمان نامه را بر ضد خدا نوشتند، با نشان «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ»[۶۱] شهره عالم شدند، و با تابلوى «فَهَلْ عَسَيْتُمْ إِنْ تَوَلَّيْتُمْ أَنْ تُفْسِدُوا فِى الْأَرْضِ»[۶۲] به همه معرفى گرديدند.

۱۶. روز سقوط اعمال دشمن

غدير روزى بود كه دشمنان غدير به آن زن بنى‏ اسرائيلى تشبيه شدند كه رشته ‏هاى خود را پنبه مى‏ كرد، و اينان با انكار ولايت همه پايه ‏هاى ساخته عمر خود را ويران كردند تا آنجا كه مصداق اين آيه شدند: «كَالَّتِى نَقَضَتْ غَزْلَها مِنْ بَعْدِ قُوَّةٍ أَنْكاثاً».[۶۳]

  ۱۷. روز بيزارى از دشمنان ولايت

غدير روز بيزارى از دشمنان آل محمد عليهم السلام است قبل از روزى كه حسرتِ اين بغض و برائت و لعن را نسبت به آنان بكشيم، و مصداق اين آيه غديرى شويم كه «وَ قالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَما تَبَرَّؤُا مِنَّا».[۶۴] 

۱۸. روز معرفى حسرت ‏كشان

غدير آن روز حسرت بار براى دشمنان ولايت در قيامت است كه شرم زدگى و تأسفِ «كَذلِكَ يُرِيهِمُ اللَّهُ أَعْمالَهُمْ حَسَراتٍ عَلَيْهِمْ» شوند، و به دنبال آن «ما هُمْ بِخارِجِينَ مِنَ النَّارِ»[۶۵] نشانگر جايگاه ابدى آنان باشد. 

۱۹. روز تأسف بر منكرين

غدير روزى است كه پيامبرِ غدير تأسفِ بلندى همراه با دلسوزى درباره كسانى داشتند كه به ولايت ايمان نياوردند و اين نعمت عظمى را از دست دادند، تا آنجا كه خداوند با آيه «فَلَعَلَّكَ باخِعٌ نَفْسَكَ عَلى آثارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِيثِ أَسَفاً»[۶۶] پيامبرش را مورد خطاب قرار داد. 

۲۰. روز يأس كفار

غدير روز مأيوس شدن كفار از رخنه در اسلام است، چرا كه قافله سالار آن تا ابد تعيين شده و هيچ كس را جرأت نگاهِ ناروا به آخرين دينِ الهى نيست، و چه زيبا اين امضاى الهى در غدير آمد كه «الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ» .[۶۷]

۲۱. روز جداسازى حق و باطل

غدير روز جداسازى اصحاب يمين از كوردلان است، كه ثمره ‏اش در قيامت آنگاه ظاهر مى‏ شود كه «يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ»، پس گروهى خرسند مصداقِ «فَمَنْ أُوتِىَ كِتابَهُ بِيَمِينِهِ فَأُولئِكَ يَقْرَؤُنَ كِتابَهُمْ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتِيلاً»[۶۸] مى‏ شوند، همان گونه كه گروهى ديگر ناخشنود مصداق «مَنْ كانَ فِى هذِهِ أَعْمى فَهُوَ فِى الْآخِرَةِ أَعْمى وَ أَضَلُّ سَبِيلاً»[۶۹] خواهند بود؛ و آن روزى است كه راه ‏هاى بازگشت بسته است.

پانویس

  1. ژرفاى غدير: ص ۸۳ . غدير در قرآن: ج ۳ ص ۱۷۸  - ۱۵۰.
  2. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۱۳  - ۲۹۵.
  3. مائده /  ۳.
  4. امالى الصدوق: ص ۱۰۹ ح ۸ . عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۰۸ ح ۲۸۸. بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۰۹ ح ۲.
  5. صافات /  ۲۵.
  6. ص /  ۶۸ .
  7. مصباح المتهجد: ص ۵۲۴ . مصباح الزائر: فصل ۷. بحار الانوار: ج ۹۴ ص ۱۱۶.
  8. مائده /  ۳.
  9. مصباح المتهجد: ص ۵۱۳ . اثبات الهداة: ج ۳ ص ۴۵۶ ح ۳۷۲. وسائل الشيعة: ج ۷ ص ۳۲۶ ح ۱۰. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۳ ح ۲۹۷.
  10. فرقان /  ۲۳.
  11. الاقبال: ص ۴۶۴. عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۲۲ ح ۳۰۵.
  12. در اين باره مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۳ ص ۲۳۵.
  13. در اين باره مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۴  - ۱۱ و ج ۳ ص ۲۳۵.
  14. سبأ /  ۴۶.
  15. انشراح /  ۷.
  16. سبأ /  ۴۶.
  17. هود /  ۱۲.
  18. حجر /  ۹۵ ۹۴.
  19. مائده /  ۶۷ .
  20. يونس /  ۱۵.
  21. زمر /  ۶۵ .
  22. حمد /  ۶ .
  23. زخرف /  ۶۱ .
  24. مائده /  ۵۵ .
  25. اسراء /  ۵۹ .
  26. احزاب /  ۶ .
  27. آل عمران /  ۶۱ .
  28. زخرف /  ۴۱.
  29. مائده /  ۳.
  30. مائده /  ۳.
  31. مائده /  ۳.
  32. آل عمران /  ۱۹.
  33. آل عمران / ۸۵ .
  34. زخرف /  ۲۸.
  35. مائده /  ۷.
  36. اعراف /  ۴۳.
  37. اسراء /  ۵۸ .
  38. فتح /  ۱۰.
  39. قلم /  ۳.
  40. عنكبوت /  ۴  - ۱.
  41. توبه /  ۱۶.
  42. مائده /  ۳.
  43. سوره حضرت محمد صلى الله عليه وآله /  ۲۸.
  44. صافات /  ۷۱.
  45. قصص /  ۴۱.
  46. آل عمران /  ۱۴۴.
  47. انفال /  ۳۳.
  48. معارج /  ۳  - ۱.
  49. انعام /  ۱۱۲.
  50. نمل /  ۵۰ .
  51. بقره /  ۹.
  52. زخرف /  ۸۰ .
  53. آل عمران /  ۱۱۵.
  54. توبه / ۶۱ .
  55. تحريم /  ۳.
  56. سبأ /  ۲۰.
  57. حجر /  ۴۲.
  58. حج /  ۲۵.
  59. توبه /  ۷۴.
  60. نساء /  ۱۳۷.
  61. بقره /  ۱۲.
  62. سوره حضرت محمدصلى الله عليه وآله /  ۲۲.
  63. نحل /  ۹۲.
  64. بقره /  ۱۶۷.
  65. بقره /  ۱۶۷.
  66. كهف / ۶.
  67. مائده /  ۳.  
  68. اسراء /  ۷۱.
  69. اسراء /  ۷۲ ۷۱.