مردی از کرانه غدیر
عبدالحسین امینی معروف به علامه امینی (۱۳۲۰-۱۳۹۰ق)، یکی از عالمان بزرگ شیعه و از مبلغین غدیر است و آثاری همچون الغدیر، شهداء الفضیلة، «سیرَتُنا و سنَتُنا سیرةُ نبیِنا و سنتِه»، «تفسیر سوره حمد» و «أدبُ الزائرِ لِمَن يَمَّمَ الحائر» در شرح آداب زیارت امام حسین(ع) تألیف کرده است. او همچنین کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام را در نجف تأسیس نموده، که در سال ۱۳۹۶ش حدود ۴۲ هزار جلد کتاب داشته است.
زندگینامه
در سال ۱۲۸۱ هجری شمسی، در خانواده حاج میرزا احمد امینی، عالم عالی مقام تبریز، فرزندی به دنیا آمد که نامش را عبد الحسین گذاشتند. سالهای کودکی را در دامان پدر و مادری پارسا و پرهیزکار سپری کرد.
تحصیلات مقدماتی را هم نزد پدر و دیگر عالمان شهر به پایان برد. آن گاه برای تکمیل اندوختههایش رهسپار کشور عراق شد و در حوزههای علمی شهر نجف به ادامه تحصیل پرداخت و خیلی زود به دلیل علاقه فراوان، استعداد بسیار و پشتکار شگفتش، مراحل متفاوت تحصیل را طی کرد و در همان اوان جوانی، به مقام بلند علمی دست یافت و در حدود سی پنج سالگی از سوی مراجع بزرگ تقلید و مجتهدان صاحب نام تشیع، به دریافت اجازه اجتهاد و نقل روایات ائمه معصومین علیهم السلام نایل آمد.[۱]
دانشمند جوان، پس از پایان تحصیلات، به زادگاهش بازگشت و به ارشاد و هدایت مردم پرداخت. اما چندی نگذشت که تبریز را برای روح بزرگش کوچک دید و به ناچار، دل از شهر و دیار خویش برکند و رخت اقامت در دیاری دیگر افکند.[۲]
هجرت به نجف
سفر دوباره او به نجف اشرف، که محصول عشقی بود که به مولایش امیر المؤمنین داشت. مدتها بود که طرح تدوین دایرة المعارفی بزرگ را در سر میپروراند. کتابی عظیم، که به احقاق حق خاندان علی علیه السلام بپردازد و چونان خورشیدی درخشان، زوایای تاریک تاریخ اسلام را روشن سازد. او آمده بود تا در کنار مرقد مولایش علی علیه السلام زانو بزند و با استمداد از روح بلند آن امام همام، به اندیشه ارجمندش جامه عمل بپوشد.
تأسیس کتابخانه امیرالمؤمنین علیه السلام
اما دیری نگذشت که دریافت به دلیل نبودن کتابخانه تخصصی و مشکلات دسترسی به انبوه منابع خطی و مدارک فراوان چاپی، طرح تدوین دایرة المعارف بزرگش ناممکن مینماید، با این همه ناامید نشد؛ بل با حوصله و پشتکاری شگفت، به فراهم آوردن مقدمات تأسیس نخستین کتابخانه تخصصی امام علی علیه السلام در جوار حرم آن حضرت مشغول شد. خرید زمین، بنای ساختمان، تهیه کتابهای لازم، آمادهسازی تجهیزات مدرن کتابخانه ای، ایجاد ارتباط با مؤلفان و مترجمان و ناشران و مراکز مطبوعاتی جهان اسلام و نیز راه اندازی مجله و روزنامه مخصوص کتابخانه[۳]از جمله کارهای وقت گیر و توان سوزی بود که همه نیروی این دانشمند جوان را به خویش اختصاص داد.
با وجود این، کار مطالعه و تدوین کتاب عظیمش «الغدیر» را نیز فراموش نکرد و همزمان با تکمیل کتابها و تجهیز کتابخانه، تألیف آن را هم پی گرفت. او برای این کار با حداقل امکانات به شهرهای گوناگون کشورهای اسلامی و غیر اسلامی سفر کرد و به تحقیق منابع و به مطالعه مدارک گوناگون و یادداشت برداری از آنها پرداخت و کتابهای کمیاب فراوانی را برای نگهداری در کتابخانه تخصصی اش نسخه برداری و رونویسی کرد.[۴]
برای نمونه، تنها در سرزمین هند، به کتابخانههای خصوصی و عمومی شهرهای حیدرآباد، لکهنو،پنته، کانپور، علیگره، رامپور، جلالی و بمبئی راه یافت و به بیش از نیم میلیون کتاب خطی و چاپی دسترسی پیدا کرد.[۵]
تألیف کتاب «الغدیر»
این روحانی بسیاردانا، در طول نزدیک به چهل سال مطالعه و تحقیق در کتابخانههای دنیای اسلام، بیش از ده هزار کتاب[۶]از نویسندگان فرقههای متفاوت اسلامی و غیر اسلامی را مطالعه و یادداشت برداری کرد و در کنار نقد و تحلیل بسیاری از آنها، به نقل مدارک مورد نظر خود و پدیدآوردن اثر گرانقدر خویش پرداخت.
اثری ماندگار که در این روزگار، کمتر کتابی همتای آن پدیده آمده است. گفتنی است که «الغدیر» تنها کتاب نویسنده آن نیست.
علامه امینی در کنار این اثر ارجمند، دهها کتاب ارزشمند دیگر هم به زبانهای فارسی و عربی در رشتههای فقه و توحید و تفسیر و تاریخ و دیگر علوم انسانی و اسلامی تألیف کرده است.[۷]که از آن جمله میتوان نخستین کتاب او، شهیدان راه فضیلت را نام برد، در این کتاب زندگینامه یکصد و سی عالم شهید شیعه، در فاصله قرن چهارم تا چهاردهم هجری، آمده است. با این همه این عالم شهیر و دانشمند کمنظیر معاصر، به «صاحب الغدیر» معروف است؛ زیرا کتاب یاد شده، عظیمترین و تأثیر گذارترین اثر اوست.[۸]
محتوای کتاب «الغدیر»
این کتاب بیست جلدی،[۹] که ترجمه فارسی آن درسی جلد منتشر شده است،[۱۰]دایرة المعارفی سرشار از مباحث علمی و اسلامی در عرصههای گوناگون فقه، تفسیر، تاریخ، عقیدهشناسی، شخصیتشناسی، کتابشناسی، حدیثشناسی، و نقد و تحلیل کتابهای معاصر و تصحیح متون تاریخی است.
در کتاب الغدیر، نزدیک به یکصد و پنجاه کتاب معروف و مهم جهان اسلام از «تاریخ طبری» گرفته تا «فجر الاسلام» احمد امین نقد و تحلیل و بررسی و به شیوه ای علمی و سره از ناسره آن جدا شده است.[۱۱]
در کتاب «الغدیر» شعر و زندگینامه دهها شاعر بزرگ عرب و عجم از صدر اسلام تا زمان مؤلف به صورتی مفصل و تحلیلی بیان و شأن و جایگاه هر یک از آنان در عرصه ادب فارسی و عربی بویژه در زمینه «غدیریه» ها معلوم شده است.
در کتاب «الغدیر» روایات بسیاری از کتابهای معتبر اهل سنت از نظر صحت متن، اعتبار سند و دلالتهای تاریخی شرح و توضیح داده شده و شرح زندگانی بسیاری از صحابه پیامبر و نقش آنان در تاریخ صدر اسلام بررسی شده است. همچنین حکایات و نوادر تاریخی، فقهی و تفسیری و ادبی فراوانی به مناسبت نقل شده و بینشها و روشهای بسیاری از گروهها و فرقههای دینی و سیاسی معرفی و نقد و تحلیل شده است.
در کتاب الغدیر، رفتار و آثار جمع کثیری از معاصران در مقام عالم و استاد و مورخ و شرقشناس تجزیه و تحلیل شده است.[۱۲]
در این کتاب، پس از نقل واقعه غدیر و بیان اهمیت آن در تاریخ اسلام، یکصد و بیست نفر از صحابه و هشتاد و چهار نفر از گروه تابعین و سیصد و شصت نفر از عالمان و حافظان و مفسران قرآن در قرنهای دوم تا چهاردهم هجری، که مجموع آنها به ۵۶۴ نفر میرسد، نام برده و معرفی شدهاند که چون حلقههای زنجیر، سلسله راویان حدیث غدیر را از زمان ما به زمان پیامبر وصل میکنند. به علاوه، بیست و شش تن از مؤلفان شیعه و سنی، که درباره حدیث غدیر به تألیف مخصوص دست یازیدهاند، معرفی شدهاند. نمونههای فراوانی نیز از استدلال و احتجاج با مردم و قسم دادن آنان به اقرار حق ولایت علی علیه السلام به وسیله خود آن حضرت و یاران و فرزندانش نقل شده است.
الغدیر در نگاه دانشمندان
جالب اینکه علامه امینی، اکثریت قریب به اتفاق منابع و مآخذ کتاب بیست جلدی «الغدیر» را از مدارک معتبر اهل سنت نقل کرده است، به طوری که برای اهل انصاف، هیچ راهی جز قبول استدلال نویسنده و اقرار به حقانیت ولایت امیر مؤمنان باقی نمیگذارد. همین ویژگی کتاب باعث شد به دنبال چاپ نخستین مجلدات آن، به سرعت از سوی علما و دانشمندان محقق اهل سنت در کشورهای گوناگون عربی مورد اقبال و استقبال قرار گیرد. اقبال و استقبالی همراه با حیرت و تأثیر و قدرشناسی که گزیده چند نمونه از آنها را، که به صورت نامه برای صاحب «الغدیر» نوشته شده است، به منزله حسن ختام نقل میکنیم.[۱۳]
علاء الدین خروفه، قاضی بزرگ دادگاههای کشور مصر، مینویسد:
«گمان نمیکردم در این عصر، عصری که شتاب در گردآوری مطالب بیپایه و سطحی و عدم دقت در بحث و کاوش حقایق از خصوصیات بارز آن میباشد، یک مرد، که خود معادل یک گروه و امت است، قیام نماید و این چنین کتاب بزرگ و نفیسی را فراهم آورد که حتی از حیطه قدرت یک عده از شخصیتهای بارز و مسلط در علوم خارج باشد!»[۱۴]
یوسف اسعد داغر، نویسنده مسیحی عرب، مینویسد:
«به خدا سوگند اگر برای شیعه در قرن چهاردهم هجری، نمیبود جز امینی بزرگ و الغدیرش [و سه تن دیگر که نام میبرد]در نظر خردمندان همین مردان دین برای خدمت به علم و اجتماع و هدایت افکار کافی بودند.»[۱۵]
دکتر عبد الرحمن کیالی، دانشمند و سیاستمدار نامدار سوری، مینویسد:
«کتاب شما «الغدیر» میتواند پرده از روی یک حقیقت تاریخی راجع به خلافت اسلامی بردارد که مورخین راه انصاف را درباره آن پیش نگرفتهاند. برخی آن را تحریف کرده و جمع دیگری جاهلانه یا مغرضانه از کنار آن گذشتهاند. «الغدیر» با عظمت خود و آنچه در آن از سنت، ادب، علم، هنر، تاریخ، اخلاق و حقایق به چشم میخورد، شایان مطالعه و بررسی و تحقیق بوده و سزاوار است که هر مسلمانی از دانش سرشار آن کامیاب گشته و بداند که مورخین صدر اسلام تا چه حد تقصیر و کوتاهی کردهاند.»[۱۶]
دکتر محمد غلاب، فیلسوف نامدار عرب و استاد دانشگاه الازهر مصر، مینویسد:
«کتاب نفیس و پر ارج «الغدیر» بسان نامش دریاچه باصفایی از علم و دانش در خود فراگرفته و آن که در جستجوی حقایق است، آرزوهای خود را همراه گمشده اش در این کتاب مییابد. واقعاً کوشش شما به سوی عظیمترین میراث اسلامی معطوف شده و با نهایت حق جویی، آثار و احادیث راستین را در این باره استخراج و بررسی فرموده و هرگونه شبهه و پرده پوشی را با تصحیح و انتقاد دنبال کردهاید.»[۱۷]
توفیق فکیکی، حقوقدان برجسته مصری، نوشته است:
«اگر ادعا کنم که کتاب «الغدیر»، از حیث علم و هنر و تهیه تاریخ و تراجم، در حد آخرین توان بشری است، واقعاً گزافه گویی نکردهام. این کتاب، بوستان روحافزایی است که تحفههای چون گل خندان آن چشم دل را میرباید. دایرة المعارفی است که محکمترین آرای دینی و علمی را ارائه میدهد. باید اعتراف کرد که این اثر نفیس جاویدان، در آن حد است که مجموع انجمنهای علمی عصر حاضر، از ارائه آن عاجز و ناتوانند و باید با شگفتی و اعجاب و بزرگداشت شایسته تلقی شود.»[۱۸]
دکتر صفا خلوصی، استاد دانشگاه لندن و مترجم جلد اول «الغدیر» به انگلیسی، مینویسد:
«من هیچگاه نمیتوانم اعجاب شدیدم را نسبت به شما کتمان کنم و همواره این مطلب را نزد بسیاری از برادران در بغداد و خاورشناسان در لندن گفتهام؛ زیرا مردی که ۱۵ سال از عمرش را[تا تاریخ نوشته شدن این نامه]در تألیف کتابی صرف کند، شایسته تقدیر است. خواهشمند است عالیترین تحییات و اعجاب مخلص را قبول فرمایید، زیرا در آن مطالب بسیار عالی که نتیجه بحث و تحقیق به هم پیوسته است یافتم. در انتظار بقیه مجلدات آن در کمال علاقه و اشتیاق میباشم.»[۱۹]
دکتر بولس سلامه، شاعر، نویسنده و حقوقدان برجسته مسیحی لبنانی، مینویسد:
«کار بزرگی که شما بی مددکار بدان اقدام کردهاید، کار دشواری است که برای جماعتی از دانشمندان نیز تاب فرساست. پس شما چگونه توانستهاید به تنهایی آماده انجام آن شوید؟ دوره کتاب نفیس شما تنها مجموعه ای از احادیث نیست؛ بلکه دایرة المعارفی است مایه استحکام بیان حقایق، و اطمینان تاریخ، و گشایش آفاق معرفت و سرسبزی بوستان شعر و ادب.»[۲۰]
«روشنگری شما چه نیرومند است و چه برهان تابناکی دارید، اگر کسی بخواهد با یکدندگی آن روشنگریهای استوار را نپذیرد، به آن بز کوهی میماند که شاخهای خود را با سنگ خارا به جنگ اندازد.»[۲۱]
نقل نظریات دانشمندان بزرگ مسیحی و مسلمان اهل سنت را درباره عظمت کتاب «الغدیر و و نویسنده آن، به همین نمونهها پایان میدهیم. علاقه مندان میتوانند اصل آنها را در ابتدای مجلدات گوناگون کتاب مطالعه کنند.
وفات علامه امینی
سرانجام، بزرگ پژوهشگر معاصر شیعه، علامه صاحب کمال «شیخ عبد الحسین امینی» پس از سالها تلاش صادقانه در راه احیای اسلام راستین و اثبات حقانیت حکومت علی و خاندانش، در حالی که هنوز همه آرزوهای بزرگ و اندیشههای سترگش را جامه عمل نپوشیده بود، قامت بلندش زیر بار کار بسیار، خم شد و چهره زیبا و اندام نیرومندش تکیده و رنجور گردید. مدتی صبوری پیشه کرد و دردهایش را با غرق شدن در کار بیشتر پنهان کرد و تاب آورد. اما عاقبت از پای درآمد. آن چنانکه ناچار شد قلم و کاغذ و کتاب را هم بر زمین بگذارد! دریغا که معالجاتش در تهران نتیجه ای نداد و مرد پرتلاش و زنده دل عرصه اندیشه و قلم، پس از دو سال بستری شدن در خانه و بیمارستان، به اصرار و هزینه دوستان و علاقه مندانش به خارج رفت. درداکه پزشکان فرنگ نیز درمانش را از عهده بر نیامدند و یک ماه بعد به تهران بازگشت و مدتی بعد، در نیم روز جمعه، دوازدهم تیر ماه سال ۱۳۴۹، در کوچه نیشابور خیابان شاپور تهران، جان به جان آفرین تسلیم کرد. چند روز بعد از تشییع جنازه اش در تهران و نجف، پیکرش در کنار کتابخانه ای که خود تأسیس کرده بود، به خاک سپرده شد.[۲۲]اما نامش در تاریخ علم و ادب و تحقیق، به زندگی جاودانه خویش ادامه میدهد.
منبع
مجله کیهان فرهنگی، آذر ۱۳۸۰، شماره ۱۸۲.
پانویس
- ↑ به نقل ازشهیدان راه فضیلت، صص ۸–۷؛ یادنامه علامه امینی، ص۲۰.
- ↑ یادنامه علامه امینی، ص۲۰.
- ↑ یادنامه علامه امینی، ص۲۵؛ حماسه غدیر، صص ۳۰۸–۳۰۵.
- ↑ یادنامه علامه امینی، ص۲۵.
- ↑ یادنامه علامه امینی، ص۲۶.
- ↑ حماسه غدیر (مقاله دکتر سید جعفر شهیدی)، ص ۴۸۰.
- ↑ یادنامه علامه امینی، ص۲۴.
- ↑ نخستین چاپ عربی این کتاب در سال ۱۳۱۸ شمسی (۱۳۵۵ قمری) در نجف اشرف منتشر شد و چاپ اول ترجمه فارسی آن هم سال ۱۳۵۳ در قم به انجام رسید.
- ↑ الغدیر، ترجمه محمد تقی واحدی، ج۱، ص ۸.
- ↑ چاپ کامل ترجمه به همت انتشارات بنیاد بعثت انجام شده است.
- ↑ حماسه غدیر، ص ۱۸۷.
- ↑ الغدیر، ج اول تا یازدهم متن عربی (به نقل از ج ۱ ترجمه، چ ۱)مقدمه.
- ↑ این نامهها، که تعدادشان هم کم نیست. در مقدمه مجلدات الغدیر (متن عربی و فارسی) آمده است. همچنین گزیدهای از آنها با ترجمه ای بهتر در حماسه غدیر، صص ۴۱۲–۳۵۵ موجود است.
- ↑ الغدیر، ج ۱، ص ۴۹.
- ↑ حساسترین فراز تاریخ یا داستان غدیر، ص ۱۳۹.
- ↑ الغدیر، ترجمه محمد باقر بهبودی، ج۷، صص ۷ و ۱۰.
- ↑ الغدیر، ترجمه محمد باقر بهبودی، ج۷، ص۱۳.
- ↑ الغدیر، ترجمه محمد باقر بهبودی، ج۷، ص ۱۷.
- ↑ الغدیر، ترجمه محمد باقر بهبودی، ج۷، ص ۱۷ و ۱۸.
- ↑ حساسترین فراز تاریخ، صص ۱۴۴–۱۴۳؛ حماسه غدیر، صص ۴۱۰–۴۰۹.
- ↑ الغدیر، ج ۱۳، ترجمه محمد تقی واحدی، صص ۱۴–۱۳.
- ↑ حماسه غدیر، صص ۳۴۵–۳۴۳؛ یادنامه، ص۲۷–۲۸.
فهرست منابع
- حساسترین فراز تاریخ یا داستان غدیر؛ جمعی از دبیران، تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۴۷ش.
- حماسه غدیر؛ محمد رضا حکیمی، تهران: بی نا، ۱۳۵۵ش.
- شهیدان راه فضیلت؛ عبدالحسین امینی، م۱۳۹۰ق، ترجمه: جلال الدین فارسی، تهران: روزبه، ۱۳۵۵ش.
- الغدیر؛ عبدالحسین امینی، ترجمه: محمد باقر بهبودی، تهران: کتابخانه بزرگ اسلامی و انتشارات غدیر، ۱۳۵۴ش.
- الغدیر؛ عبدالحسین امینی، ترجمه: محمد تقی واحدی، تهران: کتابخانه بزرگ اسلامی و انتشارات غدیر، ۱۳۴۰ش.
- یادنامه علامه امینی؛ سید جعفر شهیدی، م۱۳۸۶ش، محمد رضا حکیمی م۱۴۰۰ش، تهران: شرکت سهامی انتشار، ۱۳۵۲ش.