ملک عظیم خداوند در خطبه غدیر توسط پیامبر صلی الله علیه و آله مورد اشاره قرار گرفته است.

در منابع آمده است که خداوند با جعل خویش به‌صورت مطلق و کلی ملک خویش را در دست محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله قرار داده است. این در سنّت انبیای گذشته در رتبه‌های پایین‌تر بوده است.

آنچه که خداوند متعال به‌عنوان ملک عظیم به حضرت سلیمان علیه السلام عطا فرموده مرتبهٔ عالی و مطلقهٔ آن را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت ایشان علیهم السلام نیز داده است. این مطلب در روز غدیر با بیان عبارت من کنت مولاه فهذا علی مولاه؛ هر کس من مولای اویم، پس علی مولای اوست اثبات می‌گردد. ملک عظیم یکی از این خصوصیاتی است که خداوند در روز غدیر برای امیرالمؤمنین علیه السلام و اوصیای او اعلان فرموده است.

در برخی منابع، درباره حسادت مخالفان به جایگاه اهل بیت علیهم السلام چنین نوشته شده است: همیشه نسبت به آنچه که پیامبران یا خلفا یا اولیا از فضل الهی دارا بوده‌اند و به ارادهٔ خداوند نسبت به دیگر مردم برتری یافته‌اند توسط بعضی از مردم مورد حسادت واقع شده‌اند.

مُلک عظیم خداوند

درباره معنای این عبارت در خطبه غدیر که راجع به ملک عظیم خداوند است، برخی محققان چنین تحلیل کرده‌اند: کلمه املاک ممکن است جمع مَلَک (به فتح لام) یا جمع مَلِک (به کسر لام) باشد: اگر جمع مَلَک باشد، مقصود آن است که او صاحب اختیار ملائک است؛ اگر جمع مَلِک باشد، منظور آن است که مالک اصلی نسبت به تمام مملوک‌ها خدا است و دیگر مالکیت‌ها عارضی است.

در هر دو صورت، مطلب مسلم است و اگر جمع هر دو باشد نیز صحیح است؛ زیرا مالک دنیا و آخرت او است و مالکیت خالق بر مخلوق ذاتی است.[۱]

مراتب ملکیت

مِلْکیّت دو قسم دانسته شده است:

  • ملکیت حقّه حقیقیّة ذاتیّه که مختصّ به خداست؛ چون خالق و موجدِ تمام موجودات عالم امکان است.
  • ملکیت جعلیّه که منوط است به جعلِ مَن بیده الاعتبار و در شرع، مَن بیده الاعتبار فقط ذات مقدّس ربوبی است و بس؛ اگر چه در نظر عرف، سلطان یا رئیس قوم را بیده الاعتبار می‌دانند، حتّی رئیس دزدان که اشیاء سرقت شده را بین آنها تقسیم می‌کند.

مراد از الْمُلْکِ به‌عنوان اسم مصدر عبارت از جمیع ممکنات از عالم مجرّدات و مادیّات است. ملکیّت جعلیّه تابع جعل جاعل است؛ بنابراین ملکیت جعلیه یا مطلقهٔ کلیّه است، مثل ملکیّت پبامبر خدا صلی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام که مالک دنیا و آخرت هستند چنانچه بر طبق آن اخبار بسیار وارد شده، یا مقیّدهٔ جزئیّه، مثل ملکیّت اشخاص نسبت به مملوکات خود طبق جعل شرع.[۲]

اشکال و پاسخ به آن

در این زمینه یک اشکال قابل ذکر است: چگونه می‌شود یک شیء، مثل فلان خانه، مملوک زید باشد به ملکیّت مستقلّ، ملک امام هم باشد ملک خدا هم باشد؟

جواب: دو مالک مستقلّ بر شیئی واحد محال است؛ یعنی هر دو مالک در عرض یکدیگر باشند. امّا ملکیت طولی مانعی ندارد؛ مثل مالکیّت عبد بنا بر قول به اینکه مالک می‌شود و مالکیّت مولی که مالک عبد و مملوکات اوست العبد و ما فی یده کان لمولاه؛ بنده و هر آنچه که دارد، از آنِ مولاست. زید مالکِ خانه، امام مالک زید و خانه، خدا مالک امام و زید و خانه:  تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ؛ به هر که بخواهی می‌دهی و از هر که بخواهی می‌گیری (آل عمران:۲۶).[۳]

فرق بین مالک و متصرف

از نظر برخی محققان، ملکیّت با تصرّف فرق دارد؛ مثلاً شخص سارق و غاصب متصرّفِ در عین مال غصب‌شده است، ولی ملک آنها نیست و بالعکس، مالک باشد و متصرف نباشد، باز هم مالک خواهد بود. از اینجا معلوم می‌شود که ظالمان و جبارانی مثل بنی‌امیّه و بنی‌عباس، که صاحب حکومت بوده‌اند غاصب بودند و مالک نبودند.

اگر کسی مدّعی شود که ملکیّت خدایی بوده، چنانچه یزید ادعا کرده بود و این قدرت‌نمایی و ظلم را خواست خداوند قلمداد کرد، آنگاه جواب آن دفع توهّمش به آیهٔ شریفهٔ  وَ سَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ؛ و کسانی که ستم کرده‌اند به‌زودی خواهند دانست به کدام بازگشتگاه برخواهند گشت (شعراء:۲۲۷) است که منسوب به سَرِ مطهّر حضرت ابی‌عبداللَّه علیه السلام است و بر طبق این اخبار وارد شده است.[۴]

اعطای ملک به آل محمد صلی الله علیه و آله توسط خداوند

در منابع آمده است که خداوند با جعل خویش به‌صورت مطلق و کلی ملک خویش را در دست محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله قرار داده است.

این در سنّت انبیای گذشته در رتبه‌های پایین‌تر بوده است؛ همانگونه که خداوند متعال در مورد اعطای ملک عظیم به حضرت سلیمان علیه السلام این‌گونه می‌فرماید:  أمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیماً؛ یا اینکه به مردم به‌سبب آنچه خداوند از فضل خویش به آنان داده است حسد می‌ورزند؟ بی‌گمان ما به خاندان ابراهیم کتاب (آسمانی) و حکمت داده و به ایشان فرمانروایی سترگی بخشیده‌ایم (نساء:۵۴).[یادداشت ۱]

آنچه که خداوند متعال به‌عنوان ملک عظیم به حضرت سلیمان علیه السلام عطا فرموده مرتبهٔ عالی و مطلقهٔ آن را به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و اهل بیت ایشان علیهم السلام نیز داده است. این مطلب در روز غدیر با بیان عبارت من کنت مولاه فهذا علی مولاه؛ هر کس من مولای اویم، پس علی مولای اوست اثبات می‌گردد؛ زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله با این عبارت هر آنچه خصوصیت و شأن در لفظ «مولای اول» می‌باشد را برای لفظ «مولای دوم» تثبیت نمودند. ملک عظیم یکی از این خصوصیاتی است که خداوند در روز غدیر برای امیرالمؤمنین علیه السلام و اوصیای او اعلان فرموده است.

خداوند در قرآن کریم در مورد ملکیت جعلیه مطلقهٔ کلیّه محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله اینگونه می‌فرماید:  قُلِ اللَّهُمَّ مالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ قَدیرٌ؛ بگو: بارالها! مالک حکومت‌ها تویی، به هر کس بخواهی، حکومت می‌بخشی و از هر کس بخواهی، حکومت را می‌گیری هر کس را بخواهی، عزت می‌دهی و هر که را بخواهی خوار می‌کنی. تمام خوبی‌ها به‌دست توست تو بر هر چیزی قادری (آل عمران:۲۶).

عبدالاعلی مولی آل سام می‌گوید: از امام صادق علیه السلام درباره این آیه سؤال کردم و گفتم: مگر خداوند حکومت و خلافت را به بنی‌امیه نداده بود؟ امام فرمودند: این‌گونه که تو می‌پنداری نیست، خداوند متعال خلافت را به ما داده بود ولی بنی‌امیه آن را گرفتند (غصب کردند)؛ مثل اینکه مردی یک لباس دارد و دیگری آن را از او می‌گیرد، ولی آن لباس از آنِ کسی که آن را گرفته نیست.[۵]

در تفسیر عیّاشی از داود بن فرقد نقل شده که گفت در این آیه از حضرت صادق علیه السلام سؤال کردم و گفتم: آیا خداوند خلافت را به بنی‌امیه داد؟ امام فرمودند: آن گونه که مردم می‌گویند، نیست، خداوند خلافت را به ما داد و بنی امیه آن را گرفتند. مانند اینکه مردی یک لباس داشته باشد و دیگری آن را از او بگیرد، ولی آن لباس از آن وی نیست.[۶]

البته پیامبر صلی الله علیه و آله در خطبهٔ غدیر پس از پیش‌بینی این غصب خلافت و کشاندن امامت به پادشاهی ایجاد امید می‌نماید. او متذکر موضوعی مهم می‌شود؛ اینکه ظالمان و غاصبان خلافت به‌دست آخرین وصی خویش حضرت ولی عصرعلیه السلام مجازات شده و انتقام همهٔ ظلم‌ها واردشده به خاندان خویش و همهٔ بشریت گرفته خواهد شد و سفرهٔ هر نوع بی‌عدالتی و ظلم برچیده خواهد شد:الا انَّ خاتَمَ الائِمَّةِ مِنَّا الْقائِمَ الْمَهْدِیَّ. الا انَّهُ الظّاهِرُ عَلَی الدّینِ. الا انَّهُ الْمُنْتَقِمُ مِنَ الظّالِمینَ. الا انَّهُ فاتِحُ الْحُصُونِ وَ هادِمُها. الا انَّهُ غالِبُ کُلِّ قَبیلَةٍ مِنْ اهْلِ الشِّرْکِ وَ هادیها. الا انَّهُ الْمُدْرِکُ بِکُلِّ ثارٍ لِاولِیاءِ اللَّهِ.؛ آگاه باشید! همانا آخرین امام، مهدی قائم علیه السلام، از ما است. آگاه باشید! او بر همهٔ ادیان پیروز خواهد شد. آگاه باشید! او انتقام‌گیرنده از ستمگران است. آگاه باشید! او فتح‌کنندهٔ دژها و ویران‌کنندهٔ آنها است. آگاه باشید! او بر همهٔ طوایف و قبایل اهل شرک غلبه یافته و آنها را هدایت کند. آگاه باشید! او گیرنده خون‌بهای همهٔ اولیای خداست.[۷]

حسادت مخالفان به جایگاه اهل بیت علیهم السلام

در برخی منابع، درباره حسادت مخالفان به جایگاه اهل بیت علیهم السلام چنین نوشته شده است: همیشه نسبت به آنچه که پیامبران یا خلفا یا اولیا از فضل الهی دارا بوده‌اند و به ارادهٔ خداوند نسبت به دیگر مردم برتری یافته‌اند توسط بعضی از گروه مردم مورد حسادت واقع شده‌اند. به این موضوع در روایتی در ذیل آیهٔ ۵۴ سوره نساء تصریح کامل شده است:

ابی‌الصباح می‌گوید: از حضرت صادق علیه السلام در خصوص کسانی که در آیهٔ شریفه:  أمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلی ما آتاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ فَقَدْ آتَیْنا آلَ إِبْراهیمَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ آتَیْناهُمْ مُلْکاً عَظیماً؛ بلکه آنان به مردم [که در حقیقتْ پیامبر و اهل بیت اویند] به‌خاطر آنچه خدا از فضلش به آنان عطا کرده حسد می‌ورزند. تحقیقاً ما به خاندان ابراهیم کتاب و حکمت دادیم، و به آنان فرمانروایی بزرگی بخشیدیم.  مورد حسد واقع شده‌اند پرسیدم. امام علیه السلام فرمود: ای اباالصباح! محسود (کسی که دیگران به او حسد بورزند) در این آیه ما خاندان پیامبریم.[۸] همچنین محمد بن فضیل از امام کاظم علیه السلام نقل کرد که فرمود: محسود در این آیه، ما دودمان پیامبریم.[۹]

در خطبهٔ غدیر پیامبر صلی الله علیه و آله پس از معرفی امیرالمؤمنین علیه السلام به‌عنوان وصی و جانشین خویش و همچنین بیان فضائل آن حضرت نسبت به حسادت مردم به این جایگاه رفیع هشدار داده و مردم را از حسدورزی انذار نمودنده است: مَعاشِرَ النّاسِ، انَّ ابْلیسَ اخْرَجَ آدَمَ مِنَ الْجَنَّةِ بِالْحَسَدِ، فَلا تَحْسُدُوهُ فَتَحْبِطَ اعْمالُکُمْ وَ تَزِلَّ اقْدامُکُمْ؛ ای مردم! همانا ابلیس آدم را به‌خاطر حسادت از بهشت بیرون کرد، پس نسبت به حضرت علی علیه السلام حسد نورزید که اعمال شما باطل و قدم‌هایتان دچار لغزش شود.

پس پیامبر صلی الله علیه و آله در این عبارت خطبه در مورد حسادت مردم نسبت به این جایگاه پیش‌بینی نموده و هشدار دادند. البته درقسمت دیگری از خطبه به این موضوع تصریح نمودند که چگونه جایگاه و مُلکی که خداوند برای امیرالمؤمنین علیه السلام و اوصیا او در نظر گرفته است توسط منافقان و حسودان به‌ظاهر غصب خواهد شد و مردم به گمراهی کشیده خواهند شد. بر اثر آن ائمهٔ کفر در آیندهٔ نزدیک جایگاه امامت و خلافت را غضب خواهند کرد و موضوع امامت را که مقام جعل از طرف پروردگار است به پادشاهی تبدیل خواهند کرد.

همان‌گونه که فرمودند: مَعاشِرَ النّاسِ، انَّهُ سَیَکُونُ مِنْ بَعْدی ائِمَّةٌ یَدْعُونَ الَی النّارِ وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ لا یُنْصَرُونَ … وَ سَیَجْعَلُونَ اْلِامامَةَ بَعْدی مُلْکاً وَ اغْتِصاباً، الا لَعَنَ اللَّهُ الْغاصِبینَ الْمُغْتَصِبینَ؛ ای مردم! به‌زودی پس از من امامانی خواهند آمد که مردم را به آتش فرا خوانند، آنها در روز قیامت یاری نمی‌شوند… و به‌زودی امامت را بعد از من پادشاهی قرار خواهند داد و غاصبانه تصرف خواهند کرد. آگاه باشید خداوند لعنت کند کسانی را که غاصبانه و به زور و ستم آن را به تصرف خود درآورند.[۱۰]

پانویس

  1. شرح خطبه غدیر، ج۱، ص۲۵۶.
  2. شرح خطبه غدیر، ج۱، ص۲۵۶–۲۵۷.
  3. شرح خطبه غدیر، ج۱، ص۲۵۷.
  4. شرح خطبه غدیر، ج۱، ص۲۵۷.
  5. الکافی، ج۸، ص۲۶۶، ح۳۸۹؛ البرهان، ج۱، ص۶۰۷.
  6. تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۶۶؛ البرهان، ج۱، ص۶۰۷؛ أطیب البیان، ج‏۳، ص۱۵۸.
  7. شرح خطبه غدیر، ج۱، ص۲۵۸–۲۶۰.
  8. البرهان، ج۱، ص۴۵.
  9. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص ۹۳، ح ۲۴۲.
  10. شرح خطبه غدیر، ج۱، ص۲۶۱–۲۶۲.
  1. بُرَید عِجلی گوید: امام باقر علیه السلام درباره قول خدای تبارک و تعالی «ما به آل ابراهیم کتاب و حکمت و ملک بزرگ دادیم» فرمود: خدا پیغمبران و رسولان و امامان را از آل ابراهیم قرار داد، پس چگونه این مردم نسبت به آل ابراهیم علیه السلام این مقام را معترفند ولی درباره آل محمد علیهم السلام انکار می‌کنند. عرض کردم «و به ایشان ملک بزرگی دادیم» چیست؟ فرمود: ملک بزرگ این است که امامان را در آن خانواده قرار داد، هر که اطاعت آنها کند، اطاعت خدا کرده و هر که نافرمانی آنها کند، نافرمانی خدا کرده است، این است ملک بزرگ (الکافی، ج۱، ص۲۰۶).

منابع

  • أطیب البیان فی تفسیر القرآن؛ عبدالحسین طیب، تهران: انتشارات اسلام، ۱۳۷۸ش.
  • البرهان فی تفسیر القرآن؛ هاشم بن سلیمان بحرانی، قم: مؤسسة البعثة (مرکز الطباعة و النشر)، ۱۴۱۵ق.
  • تفسیر العیاشی؛ محمد بن مسعود عیاشی، تحقیق: سید هاشم رسولی محلاتی، تهران: مکتبة العلمیة الاسلامیة، ۱۳۸۰ق.
  • شرح خطبه غدیر؛ محمدرضا شریفی، اصفهان: انتشارات نورالحیات، ۱۴۴۶ق.
  • الکافی؛ محمد بن یعقوب کلینی، تحقیق: علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق.