برائت: تفاوت میان نسخه‌ها

۴۸۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۲ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
==آيه «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّه وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّه وَ رَسُولَهُ...»<ref>مجادله /  ۲۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۶۰-۶۲ .</ref>==
==آيه «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّه وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّه وَ رَسُولَهُ...»<ref>مجادله /  ۲۲. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۶۰-۶۲ .</ref>==
در [[غدیر]] ۱۸ آيه قرآن به صراحت [[تفسیر]] شده است؛ به اين معنى كه پيامبرصلى الله عليه وآله متن آيه را جداگانه در خطبه بيان فرموده و قبل يا بعد از آن به تفسيرش پرداخته است. اين موارد در مقابل آياتى است كه به صورت تضمين در كلام و [[اقتباس]] در خطابه حضرت آمده است.
در [[غدیر]] ۱۸ آيه قرآن به صراحت [[تفسیر]] شده است؛ به اين معنى كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] متن آيه را جداگانه در خطبه بيان فرموده و قبل يا بعد از آن به تفسيرش پرداخته است. اين موارد در مقابل آياتى است كه به صورت تضمين در كلام و [[اقتباس]] در خطابه حضرت آمده است.


يكى از اين آيات، آيه ۲۲ سوره مجادله است:
يكى از اين آيات، آيه ۲۲ سوره مجادله است:
خط ۶: خط ۶:
«لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّه وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّه وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ، أُولئِكَ كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها رَضِىَ اللَّه عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّه، أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّه هُمُ الْمُفْلِحُونَ»:
«لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّه وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّه وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ، أُولئِكَ كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها رَضِىَ اللَّه عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّه، أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّه هُمُ الْمُفْلِحُونَ»:


«نمى ‏يابى قومى را كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده باشند، و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضديت دارند روى دوستى داشته باشند، اگر چه پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا فاميلشان باشند. آنانند كه ايمان بر قلب‏ هايشان ثبت شده و خداوند با روح خود آنان را مؤيد داشته، و آنان را وارد بهشتى مى‏ كند كه نهرها در آن جارى است و در آن دائمى ‏اند. خدا از آنان راضى است و آنان از خدا راضى‏ اند. اينان حزب خدايند، و حزب خداوند رستگارانند» .
«نمى ‏يابى قومى را كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده باشند، و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضديت دارند روى دوستى داشته باشند، اگر چه پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا فاميلشان باشند.
 
آنانند كه ايمان بر قلب‏ هايشان ثبت شده و خداوند با روح خود آنان را مؤيد داشته، و آنان را وارد بهشتى مى‏ كند كه نهرها در آن جارى است و در آن دائمى ‏اند.
 
خدا از آنان راضى است و آنان از خدا راضى‏ اند. اينان حزب خدايند، و حزب خداوند رستگارانند» .


اين آيه از سه بُعد قابل بررسى است:
اين آيه از سه بُعد قابل بررسى است:
خط ۱۴: خط ۱۸:
الا انَّ اوْلِياءَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّه فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّه وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّه وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ، أُولئِكَ كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها رَضِىَ اللَّه عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّه أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّه هُمُ الْمُفْلِحُونَ»:
الا انَّ اوْلِياءَهُمُ الَّذينَ ذَكَرَهُمُ اللَّه فى كِتابِهِ، فَقالَ عَزَّ وَ جَلَّ: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّه وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّه وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ، أُولئِكَ كَتَبَ فِى قُلُوبِهِمُ الْإِيمانَ وَ أَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ يُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها رَضِىَ اللَّه عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ أُولئِكَ حِزْبُ اللَّه أَلا إِنَّ حِزْبَ اللَّه هُمُ الْمُفْلِحُونَ»:


«بدانيد كه اولياى اهل ‏بیت كسانى ‏اند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است: «نمى ‏يابى قومى را كه ايمان به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند، و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضديت دارند روى دوستى داشته باشند، اگر چه پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا فاميلشان باشند. آنانند كه ايمان بر قلب‏ هايشان ثبت شده و خداوند با روح خود آنان را مؤيد داشته، و آنان را وارد بهشتى مى‏ كند كه نهرها در آن جارى است و در آن دائمى‏ اند. خدا از آنان راضى است و آنان از خدا راضى‏ اند. اينان حزب خدايند، و حزب خداوند رستگارانند».<ref> اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷. </ref>
«بدانيد كه اولياى اهل ‏بیت كسانى ‏اند كه خداوند در كتابش آنان را ياد كرده و فرموده است:
 
«نمى ‏يابى قومى را كه ايمان به خدا و روز قيامت ايمان آورده باشند، و در عين حال با كسانى كه با خدا و رسولش ضديت دارند روى دوستى داشته باشند، اگر چه پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا فاميلشان باشند.
 
آنانند كه ايمان بر قلب‏ هايشان ثبت شده و خداوند با روح خود آنان را مؤيد داشته، و آنان را وارد بهشتى مى‏ كند كه نهرها در آن جارى است و در آن دائمى‏ اند.
 
خدا از آنان راضى است و آنان از خدا راضى‏ اند. اينان حزب خدايند، و [[حزب الله|حزب خداوند]] رستگارانند».<ref> اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷. </ref>


'''موقعيت تاريخى'''
'''موقعيت تاريخى'''


پيداست كه غدير مى‏ خواهد صف حق و باطل را تا آخر روزگار در شفاف ‏ترين شكل از هم جدا كند. مى‏ خواهد صريحاً اعلام كند كه دوستى على‏ عليه السلام با دوستى دشمنانش قابل جمع نيست همان گونه كه دوستى دشمنان على‏ عليه السلام با دوستى او قابل جمع نيست، تا هيچ مسلمانى عمر خود را اين گونه به پايان نبرد و با اين خيال واهى خود را مؤمن نداند.
پيداست كه غدير مى‏ خواهد صف حق و باطل را تا آخر روزگار در شفاف ‏ترين شكل از هم جدا كند.
 
مى‏ خواهد صريحاً اعلام كند كه دوستى على‏ عليه السلام با دوستى دشمنانش قابل جمع نيست همان گونه كه دوستى دشمنان على‏ عليه السلام با دوستى او قابل جمع نيست، تا هيچ مسلمانى عمر خود را اين گونه به پايان نبرد و با اين خيال واهى خود را مؤمن نداند.
 
پیامبر صلی الله علیه و آله به صراحت مى ‏فرمايد:


پیامبر صلی الله علیه و آله به صراحت مى ‏فرمايد: پذيرندگان ولايت على‏ عليه السلام منظور از اين آيه‏ اند، و ولىّ واقعى بايد اين گونه باشد و امكان ندارد به گونه ‏اى ديگر باشد، يعنى بايد با كسانى كه رو در روى خدا و رسول ايستاده ‏اند دوستى نكند اگر چه پدر يا فرزند يا برادر يا فاميلش باشد.
پذيرندگان ولايت على‏ عليه السلام منظور از اين آيه‏ اند، و ولىّ واقعى بايد اين گونه باشد و امكان ندارد به گونه ‏اى ديگر باشد، يعنى بايد با كسانى كه رو در روى خدا و رسول ايستاده ‏اند دوستى نكند اگر چه پدر يا فرزند يا برادر يا فاميلش باشد.


'''تحليل اعتقادى'''
'''تحليل اعتقادى'''
خط ۲۸: خط ۴۲:
در مقابل آنان ما موظفيم اين گونه تبرى داشته باشيم و از آنان بيزارى بجوييم كه هر كس تمايلى به آن خط داشت اگر چه نزديک ‏ترين دوستانمان باشد از او فاصله بگيريم و بيزار باشيم.
در مقابل آنان ما موظفيم اين گونه تبرى داشته باشيم و از آنان بيزارى بجوييم كه هر كس تمايلى به آن خط داشت اگر چه نزديک ‏ترين دوستانمان باشد از او فاصله بگيريم و بيزار باشيم.


اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏ فرمايد: هر كس ولايت موسى و هارون را پذيرفت و از دشمنان آنان بيزارى جست از گوساله و [[سامری]] بيزارى جسته است، و هر كس ولايت عجل و سامرى را پذيرفت و از دشمنان آن دو بيزارى جست، از موسى و هارون بيزارى جسته در حالى كه خود هم ندانسته است. هر كس ولايت پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل ‏بيتش را بپذيرد و ولايت مرا داشته باشد و از دشمن من بيزارى جسته باشد از آن دو نفر (ابوبكر و عمر) بيزارى جسته است، و هر كس از دشمن آن دو نفر بيزارى بجويد از پيامبر صلى الله عليه و آله بيزارى جسته است در حالى كه خود متوجه نيست!<ref>كتاب سليم: ص ۴۴۲ ح ۶۷ . </ref>
اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى‏ فرمايد:
 
هر كس ولايت [[موسی علیه السلام|موسی]] و [[هارون علیه السلام|هارون]] را پذيرفت و از دشمنان آنان بيزارى جست از گوساله و [[سامری]] بيزارى جسته است، و هر كس ولايت عجل و [[سامری]] را پذيرفت و از دشمنان آن دو بيزارى جست، از موسى و هارون بيزارى جسته در حالى كه خود هم ندانسته است. هر كس ولايت پيامبر صلى الله عليه و آله و اهل ‏بيتش را بپذيرد و ولايت مرا داشته باشد و از دشمن من بيزارى جسته باشد از آن دو نفر (ابوبكر و عمر) بيزارى جسته است، و هر كس از دشمن آن دو نفر بيزارى بجويد از پيامبر صلى الله عليه و آله بيزارى جسته است در حالى كه خود متوجه نيست!<ref>كتاب سليم: ص ۴۴۲ ح ۶۷ . </ref>


در پايان اين آيه [[خداوند]] عجب اوصاف افتخارآميزى را به شيعيان بيزارى جوينده از دشمنان على‏ عليه السلام داده است، كه مى ‏فرمايد: ايمان در قلبشان است، با روح خدا مؤيدند، اهل بهشت و دائمى در آنند، خدا از آنان راضى است، آنان از خدا راضى‏ اند، حزب‏ اللَّه‏ اند، رستگارانند.
در پايان اين آيه [[خداوند]] عجب اوصاف افتخارآميزى را به شيعيان بيزارى جوينده از دشمنان على‏ عليه السلام داده است، كه مى ‏فرمايد: [[ایمان]] در قلبشان است، با روح خدا مؤيدند، اهل بهشت و دائمى در آنند، خدا از آنان راضى است، آنان از خدا راضى‏ اند، حزب‏ الله‏ اند، رستگارانند.


==آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»<ref>مائده /  ۳. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۶۸،۱۵۱. </ref>==
==آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»<ref>مائده /  ۳. غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۶۸،۱۵۱. </ref>==
از جمله مهم‏ ترين و مشهورترين آيات غدير كه در اثناء خطبه غدير بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد اين آيه است:  
از جمله مهم‏ ترين و مشهورترين آيات غدير كه در اثناء خطبه غدير بر پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شد اين آيه است:  


«الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ، الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»:
«الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ دِينِكُمْ فَلا تَخْشَوْهُمْ وَ اخْشَوْنِ، الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى وَ رَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ دِيناً»:


«امروز كافران از تخريب دين شما نااميد شدند. ديگر از آنان نترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان دين شما راضى شدم».
«امروز كافران از تخريب دين شما نااميد شدند. ديگر از آنان نترسيد و از من بترسيد. امروز دين شما را كامل كردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم و [[اسلام]] را به عنوان دين شما راضى شدم».


آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه در روايتى اصل ولایت و برائت عصاره غدير خوانده شده است:
آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه در روايتى اصل ولایت و برائت عصاره غدير خوانده شده است:


خداوند خطاب به پيامبرش در زمينه نزول آيه اكمال فرمود: فَانّى لَمْ اقْبِضْ نَبِيّاً مِنَ الانْبِياءِ الا مِنْ بَعْدِ اكْمالِ دينى وَ حُجَّتى وَ اتْمامِ نِعْمَتى بِوِلايَةِ اوْلِيائى وَ مُعاداةِ اعْدائى : من هيچ پيامبرى از پيامبرانم را قبض روح نمى‏ كنم مگر بعد از كمال دينم و حجتم و تكميل دينم با ولايت اوليائم و دشمنى دشمنانم.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۲ ح ۸۶ . عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۶. اليقين: ص ۳۴۴. </ref>
خداوند خطاب به پيامبرش در زمينه نزول [[آیه «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً»|آیه اکمال]] فرمود: فَانّى لَمْ اقْبِضْ نَبِيّاً مِنَ الانْبِياءِ الا مِنْ بَعْدِ اكْمالِ دينى وَ حُجَّتى وَ اتْمامِ نِعْمَتى بِوِلايَةِ اوْلِيائى وَ مُعاداةِ اعْدائى: من هيچ پيامبرى از پيامبرانم را قبض روح نمى‏ كنم مگر بعد از كمال دينم و حجتم و تكميل دينم با ولايت اوليائم و دشمنى دشمنانم.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۲۰۲ ح ۸۶ . عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۷۶. اليقين: ص ۳۴۴. </ref>


==برائت از ائمه ضلال و پيروانشان<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۷۹-۱۸۶. اسرار غدير: ص ۲۱۶.</ref> ==
==برائت از ائمه ضلال و پيروانشان<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۷۹-۱۸۶. اسرار غدير: ص ۲۱۶.</ref> ==
پيامبر صلى الله عليه و آله در [[خطبه غدیر]] و در حاشيه شناخت [[ائمه ضلال]]، آنان را مورد لعنت قرار دادند و اعلام كردند كه من و پروردگار از ايشان بيزاريم. حضرت در در فرازى از بخش ششم خطبه غدير اشاره به رهبران ضلالت و گمراهى داشت.
پيامبر صلى الله عليه و آله در [[خطبه غدیر]] و در حاشيه شناخت [[ائمه ضلال]]، آنان را مورد [[لعن|لعنت]] قرار دادند و اعلام كردند كه من و پروردگار از ايشان بيزاريم. حضرت در در فرازى از بخش ششم [[خطبه غدیر]] اشاره به رهبران ضلالت و گمراهى داشت.
 
حضرت آيه ۴۱ سوره قصص را شاهد قرار داد كه مى ‏فرمايد:
 
«وَ جَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً يَدْعُونَ اِلَى النّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ»، و با تضمين اين آيه در كلام خود فرمود:


حضرت آيه ۴۱ سوره قصص را شاهد قرار داد كه مى ‏فرمايد: «وَ جَعَلْناهُمْ اَئِمَّةً يَدْعُونَ اِلَى النّارِ وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ لا يُنْصَرُونَ»، و با تضمين اين آيه در كلام خود فرمود: «اى مردم، به زودى بعد از من امامانى خواهند بود كه به آتش دعوت مى‏ كنند و روز قيامت كمک نمى‏ شوند» .
«اى مردم، به زودى بعد از من امامانى خواهند بود كه به آتش دعوت مى‏ كنند و روز قيامت كمک نمى‏ شوند» .


سپس بيزارى خود و خدا را از آنان اعلام كرد و پايين‏ ترين درجه [[جهنم]] را به آنان وعده داد. حضرت اين مطلب را با استناد به دو آيه قرآن بيان كرد. يكى آيه ۱۴۵ سوره نساء: «اِنَّ الْمُنافِقينَ فِى الدَّرْكِ الاَسْفَلِ مِنَ النّارِ» ، و ديگرى آيه ۲۹ سوره نحل: «فَادْخُلُوا اَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرينَ».
سپس بيزارى خود و خدا را از آنان اعلام كرد و پايين‏ ترين درجه [[جهنم]] را به آنان وعده داد. حضرت اين مطلب را با استناد به دو آيه قرآن بيان كرد. يكى آيه ۱۴۵ سوره نساء:
 
«اِنَّ الْمُنافِقينَ فِى الدَّرْكِ الاَسْفَلِ مِنَ النّارِ» ، و ديگرى آيه ۲۹ سوره نحل: «فَادْخُلُوا اَبْوابَ جَهَنَّمَ خالِدينَ فيها فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرينَ».


حضرت در اين باره چنين اشاره فرمود كه امامان ضلالت و ياران و پيروانشان در پايين ‏ترين درجه آتش هستند و چه بد است اقامتگاه متكبرين.
حضرت در اين باره چنين اشاره فرمود كه امامان ضلالت و ياران و پيروانشان در پايين ‏ترين درجه آتش هستند و چه بد است اقامتگاه متكبرين.
خط ۷۴: خط ۹۶:
  [[امام باقر علیه السلام]] به عنوان بيان مفهوم و حدود ولايت و برائت با استناد به حديث غدير فرمودند: چقدر اين امت نسبت به على بن ابی طالب‏ عليه السلام ظلم و بى‏ انصافى كرده ‏اند!
  [[امام باقر علیه السلام]] به عنوان بيان مفهوم و حدود ولايت و برائت با استناد به حديث غدير فرمودند: چقدر اين امت نسبت به على بن ابی طالب‏ عليه السلام ظلم و بى‏ انصافى كرده ‏اند!


سپس حضرت به عنوان نمونه فرمودند: شما مخالفين، دوستانِ [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] را دوست داريد و از دشمنان او -  هر كس كه باشد -  بيزارى مى‏ جوييد، و دوستان عمر را دوست داريد و از دشمنان او -  هر كس كه باشد -  بيزارى مى ‏جوييد، و دوستان عثمان را دوست داريد و از دشمنان او -  هر كس كه باشد -  بيزارى مى‏ جوييد. ولى وقتى نوبت به [[علی بن ابی‏ طالب‏ علیه السلام]] مى‏ رسد مى‏ گويند: دوستانش را دوست داريم ولى از دشمنانش بيزارى نمى‏ جوييم بلكه آنان را هم دوست داريم!
سپس حضرت به عنوان نمونه فرمودند:
 
شما مخالفين، دوستانِ [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] را دوست داريد و از دشمنان او -  هر كس كه باشد -  بيزارى مى‏ جوييد، و دوستان عمر را دوست داريد و از دشمنان او -  هر كس كه باشد -  بيزارى مى ‏جوييد، و دوستان عثمان را دوست داريد و از دشمنان او -  هر كس كه باشد -  بيزارى مى‏ جوييد. ولى وقتى نوبت به علی بن ابی‏ طالب‏ علیه السلام مى‏ رسد مى‏ گويند:
 
دوستانش را دوست داريم ولى از دشمنانش بيزارى نمى‏ جوييم بلكه آنان را هم دوست داريم!
 
چگونه چنين ادعايى برايشان صحيح است در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ فرمايد:


چگونه چنين ادعايى برايشان صحيح است در حالى كه پيامبر صلى الله عليه و آله مى‏ فرمايد: «اللهم وال من والاه و عادِ من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله»، ولى مى‏ بينى كه با دشمنان او دشمنى نمى‏ كنند و خواركنندگان او را خوار نمى‏ كنند. اين انصاف نيست.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۲۳۹.</ref>
«أللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ»، ولى مى‏ بينى كه با دشمنان او دشمنى نمى‏ كنند و خواركنندگان او را خوار نمى‏ كنند. اين انصاف نيست.<ref>بحار الانوار: ج ۲۱ ص ۲۳۹.</ref>
== برائت، يكى از اعمال عيد غدير<ref>آداب عيد غدير (خانه كودک) : ص ۵۶-۱۴۵.  غدير دعا و محبت (نيشابورى) : ص ۳۷-۶۲ . همراه با ذى ‏الحجه (اوحدى) : ج ۲ ص ۱۰۵-۱۸۱. ترجمه الغدير (امينى - واحدى) : ص ۶۵۹ . اسرار غدير: ص۲۴۶،۲۵۴-۲۵۶. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۴،۲۳۳. قنوت خورشيد: ص ۲۹، به نقل از كتاب: غدير عيد برتر (صدرى) . چهارده قرن با غدير: ص ۷۷ ، ۱۵۳-۱۵۷ ، ۲۰۱-۲۰۹ ، ۲۳۳ ، ۲۳۴ . غدير در قرآن: ج ۳ ص۳۳۸-۳۴۰. اسرار غدير: ص۲۴۶ ، ۲۵۲ ، ۲۵۳ ، ۲۵۴-۲۵۶ ،۲۸۱ ،۳۵۳-۳۶۳ .</ref>   ==
== برائت، يكى از اعمال عيد غدير<ref>آداب عيد غدير (خانه كودک) : ص ۵۶-۱۴۵.  غدير دعا و محبت (نيشابورى) : ص ۳۷-۶۲ . همراه با ذى ‏الحجه (اوحدى) : ج ۲ ص ۱۰۵-۱۸۱. ترجمه الغدير (امينى - واحدى) : ص ۶۵۹ . اسرار غدير: ص۲۴۶،۲۵۴-۲۵۶. چهارده قرن با غدير: ص ۲۳۴،۲۳۳. قنوت خورشيد: ص ۲۹، به نقل از كتاب: غدير عيد برتر (صدرى) . چهارده قرن با غدير: ص ۷۷ ، ۱۵۳-۱۵۷ ، ۲۰۱-۲۰۹ ، ۲۳۳ ، ۲۳۴ . غدير در قرآن: ج ۳ ص۳۳۸-۳۴۰. اسرار غدير: ص۲۴۶ ، ۲۵۲ ، ۲۵۳ ، ۲۵۴-۲۵۶ ،۲۸۱ ،۳۵۳-۳۶۳ .</ref>   ==
از موارد بسيار مهم در مورد روز و عيد غدير، اعمال و آداب عید غدیر است. به علت [[اهمیت]] اين روز، اعمال و آدابى ذكر شده كه با هيچ روزى برابرى نمى ‏كند و مختص به قشر خاص و سن معينى نيست، و داراى ابعاد اعتقادى و عبادى مختلفى است. از جمله آداب عيد غدير بيزارى جستن از دشمنان است:
از موارد بسيار مهم در مورد روز و عيد غدير، اعمال و آداب عید غدیر است. به علت [[اهمیت]] اين روز، اعمال و آدابى ذكر شده كه با هيچ روزى برابرى نمى ‏كند و مختص به قشر خاص و سن معينى نيست، و داراى ابعاد اعتقادى و عبادى مختلفى است. از جمله آداب عيد غدير بيزارى جستن از دشمنان است: