امام صادق علیه السلام و تبلیغ غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶۲: خط ۲۶۲:


=== دستور زيارت صاحب غدير از امام صادق ‏عليه السلام ===
=== دستور زيارت صاحب غدير از امام صادق ‏عليه السلام ===
سلامِ عيدِ غدير رمزِ ولايت است، كه اى كاش آخرين وارث غدير ظاهر بود و ما توفيق سلام به او را در چنين روزى داشتيم. اما در هميشه زمان كه غدير زنده است، صبح عيد غدير را -  از دور يا نزديک -  رو به ايوان نجف مى ‏ايستيم و سلامى به بلنداى نام على‏ عليه السلام تقديمش مى ‏داريم. امام صادق ‏عليه السلام اين تبليغ عملى غدير را به ما آموخته مى ‏فرمايد:
سلامِ عيدِ غدير رمزِ ولايت است، كه اى كاش آخرين وارث غدير ظاهر بود و ما توفيق سلام به او را در چنين روزى داشتيم.


اگر در روز عيد غدير در مشهد اميرالمؤمنين‏ عليه السلام (يعنى نجف) بودى كنار قبر آن حضرت برو و نماز و دعا بخوان، و اگر در شهرهاى دوردست بودى به سوى او اشاره كن و اين دعا را بخوان... .<ref>عوالم العلوم : ج ۳/۱۵ ص ۲۲۰.</ref>
اما در هميشه زمان كه غدير زنده است، صبح عيد غدير را -  از دور يا نزديک -  رو به ايوان [[نجف]] مى ‏ايستيم و سلامى به بلنداى نام على‏ عليه السلام تقديمش مى ‏داريم. امام صادق ‏عليه السلام اين تبليغ عملى غدير را به ما آموخته مى ‏فرمايد:
 
اگر در روز عيد غدير در مشهد [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] (يعنى نجف) بودى كنار قبر آن حضرت برو و [[نماز جماعت در صحرای غدیر|نماز]] و [[دعا]] بخوان، و اگر در شهرهاى دوردست بودى به سوى او اشاره كن و اين دعا را بخوان... .<ref>عوالم العلوم : ج ۳/۱۵ ص ۲۲۰.</ref>


=== دستور اظهار سرور قلبى و زبانى ===
=== دستور اظهار سرور قلبى و زبانى ===
نه تنها بايد در عيد غدير خوشحال باشيم، كه بايد اين سرور و شادى هم در چهره ما پيدا باشد و هم در گفتارمان ديده شود.
نه تنها بايد در عيد غدير خوشحال باشيم، كه بايد اين سرور و شادى هم در چهره ما پيدا باشد و هم در گفتارمان ديده شود.


در خاطرمان باشد كه در چنين روزى چه اتفاق عظيمى افتاده و چگونه پوزه اهل سقيفه به خاک ماليده شده است.
در خاطرمان باشد كه در چنين روزى چه اتفاق عظيمى افتاده و چگونه پوزه اهل [[سقیفه]] به خاک ماليده شده است.


در سيماى ما تبسم و نشاطِ ناشى از خشنودى نسبت به چنين واقعه ‏اى مشاهده شود، تا آنجا كه حتى اگر گرفتارى يا غمى داريم به خاطر غدير آن را به فراموشى بسپاريم و به ياد اين روز زيبا شادى اظهار كنيم.
در سيماى ما تبسم و نشاطِ ناشى از خشنودى نسبت به چنين واقعه ‏اى مشاهده شود، تا آنجا كه حتى اگر گرفتارى يا غمى داريم به خاطر غدير آن را به فراموشى بسپاريم و به ياد اين روز زيبا شادى اظهار كنيم.


بر زبان ما تشكر و حمد الهى جارى باشد به خاطر عطاى نعمت ولايت كه خدا بر ما غديريان منت گذاشته است.
بر زبان ما تشكر و حمد الهى جارى باشد به خاطر عطاى [[نعمت]] ولايت كه خدا بر ما غديريان منت گذاشته است.


در اين باره به سفارشات ائمه‏ عليهم السلام گوش مى ‏سپاريم، آنجا كه امام صادق ‏عليه السلام مى‏ فرمايد:
در اين باره به سفارشات ائمه‏ عليهم السلام گوش مى ‏سپاريم، آنجا كه امام صادق ‏عليه السلام مى‏ فرمايد:


روز غدير روزى است كه به عنوان اظهار سرور از نعمت ولايت كه خداوند بر شما منت گذارده، بايد شكر و حمد خدا نماييد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۰.</ref>
روز غدير روزى است كه به عنوان اظهار سرور از نعمت [[ولایت]] كه خداوند بر شما منت گذارده، بايد شكر و حمد خدا نماييد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۰.</ref>


=== كيفيت تبريک غدير در كلام امام صادق‏ عليه السلام ===
=== كيفيت تبريک غدير در كلام امام صادق‏ عليه السلام ===
خط ۲۹۵: خط ۲۹۷:


=== دستور صلوات و لعن و برائت در غدير ===
=== دستور صلوات و لعن و برائت در غدير ===
اگر به خاطر آوريم كه در همان غدير خم و بعد از آن به فاصله دو ماه عده‏ اى آن را نپذيرفتند و گروهى بيعت خود را شكستند و برنامه خلافت را به سقيفه تغيير دادند، اينجاست كه صبح غدير را با دلى پر خون از اين مخالفان و دشمنان غدير آغاز مى‏ كنيم.
اگر به خاطر آوريم كه در همان غدير خم و بعد از آن به فاصله دو ماه عده‏ اى آن را نپذيرفتند و گروهى بيعت خود را شكستند و برنامه [[جانشین|خلافت]] را به [[سقیفه]] تغيير دادند، اينجاست كه صبح غدير را با دلى پر خون از اين مخالفان و دشمنان غدير آغاز مى‏ كنيم.


در حالى كه از يک سو در عيد آل محمد عليهم السلام درود بر صاحبان اين روز مى ‏فرستيم، تنفر و انزجار خود را از شكنندگان اين ركن اصيل اسلام اعلام مى‏ داريم.
در حالى كه از يک سو در عيد آل محمد عليهم السلام درود بر صاحبان اين روز مى ‏فرستيم، تنفر و انزجار خود را از شكنندگان اين ركن اصيل [[اسلام]] اعلام مى‏ داريم.


ئمه ‏عليهم السلام اين برخورد دو سويه در غدير را به عنوان يكى از تبليغات عملى غدير به ما آموخته‏ اند.
ئمه ‏عليهم السلام اين برخورد دو سويه در غدير را به عنوان يكى از تبليغات عملى غدير به ما آموخته‏ اند.
خط ۳۴۲: خط ۳۴۴:
با در نظر گرفتن امكانات محدود تبليغى آن زمان، فقط جمع‏ بندى چند شرايط غير عادى توانست خبر غدير را در اين وسعت منتشر سازد.
با در نظر گرفتن امكانات محدود تبليغى آن زمان، فقط جمع‏ بندى چند شرايط غير عادى توانست خبر غدير را در اين وسعت منتشر سازد.


حساس كردن مردم و همه مخبرين آن زمان با اعلان قبلى توقف در غدير از مكه، تقارن با سفر حج، جمع صد و بيست هزار مخاطب، شكل فراموش نشدنى منبر و خطابه، بيعت ۱۲۰۰۰۰ نفرى، مراسم سه روزه، همه اينها مجموعه مسائل غير عادى بود كه دست به دست هم داد و باعث انتشار سريع و وسيع خبر غدير شد.
حساس كردن مردم و همه مخبرين آن زمان با اعلان قبلى توقف در [[غدیر]] از [[مکّه]]، تقارن با سفر حج، جمع صد و بيست هزار مخاطب، شكل فراموش نشدنى منبر و خطابه، بيعت ۱۲۰۰۰۰ نفرى، مراسم سه روزه، همه اينها مجموعه مسائل غير عادى بود كه دست به دست هم داد و باعث انتشار سريع و وسيع خبر غدير شد.


در واقع اين شيوه ابداعى پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه هيچ كس احتمال آن را هم نمى ‏داد؛ و به همين خاطر منافقين فلج شدند و از هر اقدام مؤثرى بر ضد غدير عاجز ماندند.
در واقع اين شيوه ابداعى پيامبر صلى الله عليه و آله بود كه هيچ كس احتمال آن را هم نمى ‏داد؛ و به همين خاطر منافقين فلج شدند و از هر اقدام مؤثرى بر ضد غدير عاجز ماندند.
خط ۳۶۸: خط ۳۷۰:
روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلاست.  
روز غدير نزد اهل آسمان مشهورتر از اهل زمين است. خداوند تعالى در بهشت قصرى خلق فرموده كه بناى آن خشتى از نقره و خشتى از طلاست.  


در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاك آن از مشک و [[عنبر]] است.  
در آن قصر صد هزار اتاق سرخ رنگ و صد هزار خيمه سبز رنگ وجود دارد و خاک آن از مشک و [[عنبر]] است.  


در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل. در كناره‏ هاى اين نهرها درختانى از انواع ميوه ‏ها قرار دارد، و بر آن درختان طيورى هستند كه بدن‏ هاى آنها از [[لؤلؤ]] و بال‏ هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى ‏خوانند.  
در آن قصر چهار نهر جارى است: نهرى از شراب و نهرى از آب و نهرى از شير و نهرى از عسل. در كناره‏ هاى اين نهرها درختانى از انواع ميوه ‏ها قرار دارد، و بر آن درختان طيورى هستند كه بدن‏ هاى آنها از [[لؤلؤ]] و بال‏ هايشان از ياقوت است و به انواع صداها مى ‏خوانند.  


روز غدير كه فرا مى‏ رسد اهل آسمان‏ها وارد اين قصر مى‏ شوند و [[تهلیل|تسبیح]] و [[تهلیل|تقدیس]] و [[تهلیل]] مى ‏گويند.
روز غدير كه فرا مى‏ رسد اهل آسمان ‏ها وارد اين قصر مى‏ شوند و [[تهلیل|تسبیح]] و [[تهلیل|تقدیس]] و [[تهلیل]] مى ‏گويند.


آن پرندگان هم به پرواز در مى ‏آيند و خود را به آب مى‏زنند، و سپس در آن [[مُشک|مشک]] و [[عنبر]] مى‏ غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى‏ آيند و آن عطرها را بر آنان مى ‏پاشند.
آن پرندگان هم به پرواز در مى ‏آيند و خود را به آب مى‏زنند، و سپس در آن [[مُشک|مشک]] و [[عنبر]] مى‏ غلطند. آنگاه كه ملائكه جمع شدند بار ديگر به پرواز در مى‏ آيند و آن عطرها را بر آنان مى ‏پاشند.
خط ۳۸۱: خط ۳۸۳:


=== غدير روز نتيجه ‏گيرى پيامبر صلى الله عليه و آله از رسالت ===
=== غدير روز نتيجه ‏گيرى پيامبر صلى الله عليه و آله از رسالت ===
غدير نتيجه ‏گيرى از رسالتى بود كه پيامبر صلى الله عليه و آله بيست و سه سال در راه آن زحمت كشيد. پس غدير براى پيامبر صلى الله عليه و آله، و پيامبر صلى الله عليه و آله براى غدير، و هر دو بر محور خدا بودند. امام صادق‏ عليه السلام مراحل رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله در ابلاغ پيام غدير را چنين بيان مى ‏فرمايد:
غدير نتيجه ‏گيرى از رسالتى بود كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] بيست و سه سال در راه آن زحمت كشيد.
 
پس غدير براى پيامبر صلى الله عليه و آله، و پيامبر صلى الله عليه و آله براى غدير، و هر دو بر محور خدا بودند.
 
امام صادق‏ عليه السلام مراحل رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله در ابلاغ پيام غدير را چنين بيان مى ‏فرمايد:


خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود «فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب وَ اِلى رَبِّكَ فَارغَب»: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما»؛ منظور اين است:
خداوند عزوجل به پيامبرش فرمود «فَاِذا فَرَغتَ فَانصَب وَ اِلى رَبِّكَ فَارغَب»: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن و به سوى پروردگارت رغبت نما»؛ منظور اين است:
خط ۳۸۷: خط ۳۹۳:
آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و وصيتت را معرفى نما و فضيلت او علناً بيان كن.
آنگاه كه فراغت يافتى عَلَم و علامت خود را نصب كن و وصيتت را معرفى نما و فضيلت او علناً بيان كن.


آنگاه كه از حجةالوداع باز مى‏ گشت آيه «يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ ...» نازل شد.
آنگاه كه از [[حجةالوداع]] باز مى‏ گشت آيه «يا اَيُّهَا الرَّسولُ بَلِّغ ما اُنزِلَ اِلَيكَ مِن رَبِّكَ ...» نازل شد.


حضرت مردم را ندا داد تا جمع شدند و فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۴ ح ۷.</ref>
حضرت مردم را ندا داد تا جمع شدند و فرمود: مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ، اللّهُمَّ والِ مَن والاهُ وَ عادِ مَن عاداهُ.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۴ ح ۷.</ref>


=== افضليت غدير بين سه عيد رسمى ===
=== افضليت غدير بين سه عيد رسمى ===
در زمان‏ه اى بعد از غدير كه دوران سياه معاويه و بنى‏ اميه پيش آمد، رسميت عيد غدير زير خاک ‏هاى سقيفه دفن شد، تا روزگار امام صادق‏ عليه السلام كه با انقراض بنى ‏اميه و قبل از قدرت گرفتن بنى ‏عباس حضرت توانست بار ديگر به احياى رسميت غدير بپردازد.
در زمان‏ه اى بعد از غدير كه دوران سياه [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] و بنى‏ اميه پيش آمد، رسميت عيد غدير زير خاک ‏هاى سقيفه دفن شد، تا روزگار امام صادق‏ عليه السلام كه با انقراض بنى ‏اميه و قبل از قدرت گرفتن بنى ‏عباس حضرت توانست بار ديگر به احياى رسميت غدير بپردازد.


آن حضرت از يک سو اهميت سُرور در اين روز را مطرح كرد و فرمود: روز غدير، روز شريف و عظيمى است ... . اين روز، روزِ عيد و شادى و سرور است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۳. اليقين: ص ۳۷۲ باب ۱۳۲.</ref>
آن حضرت از يک سو اهميت سُرور در اين روز را مطرح كرد و فرمود: روز غدير، روز شريف و عظيمى است ... . اين روز، روزِ عيد و شادى و سرور است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۳. اليقين: ص ۳۷۲ باب ۱۳۲.</ref>
خط ۳۹۸: خط ۴۰۴:
از سوى ديگر عيد الهى بودن اين روز را بيان كرده فرمود: روز غدير خم روزى است كه خداوند آن را براى شيعيان و محبين ما عيد قرار داده است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۳.</ref>
از سوى ديگر عيد الهى بودن اين روز را بيان كرده فرمود: روز غدير خم روزى است كه خداوند آن را براى شيعيان و محبين ما عيد قرار داده است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۳.</ref>


سپس عنوانِ بزرگ‏ترين عيد الهى را براى غدير به ميان آورد و فرمود: عيد غدير عيد اللَّه اكبر (يعنى عيد بزرگ خداوند) است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۱.</ref>
سپس عنوانِ بزرگ‏ترين عيد الهى را براى غدير به ميان آورد و فرمود: عيد غدير عيد الله اكبر (يعنى عيد بزرگ خداوند) است.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۱.</ref>


نهايتاً افضليت غدير را بر ساير اعياد رسمى اسلام مطرح كرده فرمود: عيد غدير خم از عيد فطر و قربان و روز جمعه و روز عرفه افضل است، و نزد خداوند منزلت والاترى دارد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۲،۲۱۱،۲۱۰.</ref>
نهايتاً افضليت غدير را بر ساير اعياد رسمى اسلام مطرح كرده فرمود: عيد غدير خم از عيد فطر و قربان و روز جمعه و روز عرفه افضل است، و نزد خداوند منزلت والاترى دارد.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۲۱۲،۲۱۱،۲۱۰.</ref>
خط ۴۰۵: خط ۴۱۱:
همزمان با انقراض بنى‏ اميه و در اوايل حكومت بنى‏ عباس -  يعنى صد و بيست سال از واقعه غدير گذشته -  در يک فاصله زمانى فرصت مناسبى پيش آمد تا امام صادق‏ عليه السلام به غدير بيايد؛ و موقعيت‏ هاى جغرافيايى واقعه را براى آيندگان تاريخ بازگو كند و احياى فكرى غدير را با احياى مسجد آن بياميزد.
همزمان با انقراض بنى‏ اميه و در اوايل حكومت بنى‏ عباس -  يعنى صد و بيست سال از واقعه غدير گذشته -  در يک فاصله زمانى فرصت مناسبى پيش آمد تا امام صادق‏ عليه السلام به غدير بيايد؛ و موقعيت‏ هاى جغرافيايى واقعه را براى آيندگان تاريخ بازگو كند و احياى فكرى غدير را با احياى مسجد آن بياميزد.


در سفر حج و راه مدينه تا مكه و عبور از غدير، امام معصوم‏ عليه السلام از پايگاه امامت غدير در حال عبور بود.
در سفر حج و راه مدينه تا مكه و عبور از غدير، امام معصوم‏ عليه السلام از پايگاه [[امامت]] غدير در حال عبور بود.


فرصتِ كاملاً حساسى است تا ناگفته‏ هايى از غدير براى آنان كه فقط گوشه‏ هايى از واقعه را شنيده‏ اند ترسيم شود؛ آن هم با نشان دادن موقعيت‏ هاى اتفاقاتى كه در آنجا افتاده است.
فرصتِ كاملاً حساسى است تا ناگفته‏ هايى از غدير براى آنان كه فقط گوشه‏ هايى از واقعه را شنيده‏ اند ترسيم شود؛ آن هم با نشان دادن موقعيت‏ هاى اتفاقاتى كه در آنجا افتاده است.
خط ۴۱۳: خط ۴۱۹:
امام صادق‏ عليه السلام را از مدينه به مكه مى ‏بردم. پس از طى ۲۰۰  كيلومتر از مدينه به مسجد غدير رسيديم. حضرت به بازسازى صحنه غدير پرداخته و نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود:
امام صادق‏ عليه السلام را از مدينه به مكه مى ‏بردم. پس از طى ۲۰۰  كيلومتر از مدينه به مسجد غدير رسيديم. حضرت به بازسازى صحنه غدير پرداخته و نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود:


آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود: «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ». سپس حضرت به سمت ديگر مسجد نگاهى كرد و فرمود: آنجا خيمه ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى ‏حذيفه و ابوعبيده جرّاح است كه پيامبر صلى الله عليه و آله را مسخره مى ‏كردند و درباره آنان آيه اى نازل شد.سپس صحنه ‏اى از حركات منافقين در مجلس ۱۲۰۰۰۰ نفرى خطابه غدير را مطرح كرد و فرمود:
آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود: «مَن كُنتُ مَولاهُ فَعَلِىٌّ مَولاهُ».
 
سپس حضرت به سمت ديگر مسجد نگاهى كرد و فرمود: آنجا خيمه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] و [[سالم مولی ابی ‏حذیفه]] و [[ابوعبیده جرّاح]] است كه پيامبر صلى الله عليه و آله را مسخره مى ‏كردند و درباره آنان آيه اى نازل شد. سپس صحنه ‏اى از حركات منافقين در مجلس ۱۲۰۰۰۰ نفرى خطابه غدير را مطرح كرد و فرمود:


آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله را ديدند كه دستان على ‏عليه السلام را بلند كرده به يكديگر گفتند: چشمانش را بنگريد كه چگونه مى ‏گردد گويا چشم ديوانه است! جبرئيل هم با اين آيه نازل شد:
آنگاه كه پيامبر صلى الله عليه و آله را ديدند كه دستان على ‏عليه السلام را بلند كرده به يكديگر گفتند:


«وَ اِن يَكادُ الَّذينَ كَفَروا لَيُزلِقونَكَ بِاَبصارِهِم لَمّا سَمِعوا الذِّكرَ وَ يَقولونَ اِنَّهُ لَمَجنونٌ، وَ ما هُوَ اِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمينَ»: «كسانى كه كافر شدند آنگاه كه ذكر را مى‏ شنوند از روى غضب نگاه‏ هاى تندى به تو مى ‏كنند و مى ‏گويند: او ديوانه است، ولى آن جز ذكرى براى جهانيان نيست».<ref>كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۲ ح ۵۵ و ج ۱۰۰ ص ۲۲۵ ح ۲۱.</ref>
چشمانش را بنگريد كه چگونه مى ‏گردد گويا چشم ديوانه است! جبرئيل هم با اين آيه نازل شد:
 
«وَ اِن يَكادُ الَّذينَ كَفَروا لَيُزلِقونَكَ بِاَبصارِهِم لَمّا سَمِعوا الذِّكرَ وَ يَقولونَ اِنَّهُ لَمَجنونٌ، وَ ما هُوَ اِلاّ ذِكرٌ لِلعالَمينَ»:
 
«كسانى كه كافر شدند آنگاه كه ذكر را مى‏ شنوند از روى غضب نگاه‏ هاى تندى به تو مى ‏كنند و مى ‏گويند: او ديوانه است، ولى آن جز ذكرى براى جهانيان نيست».<ref>كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۲ ح ۵۵ و ج ۱۰۰ ص ۲۲۵ ح ۲۱.</ref>


== حضور امام صادق‏ عليه السلام در سرزمين غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۱۱ - ۳۲۶. </ref>==
== حضور امام صادق‏ عليه السلام در سرزمين غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۱۱ - ۳۲۶. </ref>==
   يكى از جريانات مهم در زندگى امام صادق‏ عليه السلام اين است كه حضرت شخصاً در بيابان غدير حاضر شده و جاى جاى وقايع آن روز را نشان داده، و علت نزول اين آيات را بيان فرموده است. حضرت با نگاهى به سمت چپ مسجد غدير (كه در زمان امام صادق‏ عليه السلام وجود داشته) فرمود: آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ».
   يكى از جريانات مهم در زندگى امام صادق‏ عليه السلام اين است كه حضرت شخصاً در بيابان غدير حاضر شده و جاى جاى وقايع آن روز را نشان داده، و علت نزول اين آيات را بيان فرموده است.
 
حضرت با نگاهى به سمت چپ مسجد غدير (كه در زمان امام صادق‏ عليه السلام وجود داشته) فرمود: آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ».


سپس نگاهى به سمت ديگر نموده و فرمود: آنجا محل استقرار ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى‏ حذيفه و ابوعبيده جرّاح است.
سپس نگاهى به سمت ديگر نموده و فرمود: آنجا محل استقرار ابوبكر و عمر و سالم مولى ابى‏ حذيفه و ابوعبيده جرّاح است.
خط ۴۳۵: خط ۴۴۹:
آنجا را به نام مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله نام نهادند و به زيارت آنجا آمدند.
آنجا را به نام مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله نام نهادند و به زيارت آنجا آمدند.


يكى از موارد احياى مسجد غدير توسط سوى معصومين ‏عليهم السلام جريان امام صادق ‏عليه السلام است. آن حضرت شخصاً به غدير آمده‏ اند و توضيحات دقيقى از موقعيت جغرافيايى غدير بيان فرموده ‏اند. حسان جمال مى‏ گويد: امام صادق ‏عليه السلام را از مدينه به مكه مى‏ بردم.
يكى از موارد احياى مسجد غدير توسط سوى معصومين ‏عليهم السلام جريان امام صادق ‏عليه السلام است.
 
آن حضرت شخصاً به غدير آمده‏ اند و توضيحات دقيقى از موقعيت جغرافيايى غدير بيان فرموده ‏اند. حسان جمال مى‏ گويد: امام صادق ‏عليه السلام را از مدينه به مكه مى‏ بردم.


وقتى به مسجد غدير رسيديم حضرت نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود: آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود:
وقتى به مسجد غدير رسيديم حضرت نگاهى به سمت چپ آن كرد و فرمود: آنجا جاى پاى پيامبر صلى الله عليه و آله است آنگاه كه فرمود:
خط ۴۴۸: خط ۴۶۴:
از امام صادق ‏عليه السلام پرسيدند:
از امام صادق ‏عليه السلام پرسيدند:


منظور پيامبر صلى الله عليه و آله از كلامى كه در روز غدير درباره على ‏عليه السلام فرموده: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...» چيست؟ حضرت فرمود: به خدا قسم همين سؤال را از خود پيامبر صلى الله عليه و آله نيز پرسيدند، و آن حضرت در پاسخ فرمودند:
منظور پيامبر صلى الله عليه و آله از كلامى كه در روز غدير درباره على ‏عليه السلام فرموده: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...» چيست؟
 
حضرت فرمود: به خدا قسم همين سؤال را از خود پيامبر صلى الله عليه و آله نيز پرسيدند، و آن حضرت در پاسخ فرمودند:
 
خداوند مولاى من است و بر من از خودم بيشتر اختيار دارد و با امر او مرا امرى و اختيارى  نيست.
 
و من مولاى مؤمنان هستم و نسبت به آنان از خودشان بيشتر اختيار دارم و با امر من ايشان را امرى و اختيارى نيست.


خداوند مولاى من است و بر من از خودم بيشتر اختيار دارد و با امر او مرا امرى و اختيارى  نيست. و من مولاى مؤمنان هستم و نسبت به آنان از خودشان بيشتر اختيار دارم و با امر من ايشان را امرى و اختيارى نيست. و هر كس من صاحب اختيار او هستم و با امر من او را اختيارى نيست، على بن ابى طالب مولاى اوست و بر او از خودش بيشتر اختيار دارد و با امر او برايش امرى و اختيارى نيست.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۳ ح ۱۹۰. </ref>
و هر كس من صاحب اختيار او هستم و با امر من او را اختيارى نيست، على بن ابى طالب مولاى اوست و بر او از خودش بيشتر اختيار دارد و با امر او برايش امرى و اختيارى نيست.<ref>عوالم العلوم: ج ۳/۱۵ ص ۱۳۳ ح ۱۹۰. </ref>


== موقعيت‏ هاى تبليغى غدير در زمان امام صادق‏ عليه السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۲۵۱،۲۵۰.</ref>==
== موقعيت‏ هاى تبليغى غدير در زمان امام صادق‏ عليه السلام<ref>تبليغ غدير در سيره معصومين‏ عليهم السلام: ص ۲۵۱،۲۵۰.</ref>==
شرايط تبليغى غدير در زمان سه امام بعد از حسنين ‏عليهما السلام ، يعنى امام سجاد و امام باقر و امام صادق ‏عليهم السلام، هر يک ويژگى ‏هاى خاصى دارد.
شرايط تبليغى غدير در زمان سه امام بعد از حسنين ‏عليهما السلام ، يعنى [[امام سجّاد علیه السلام|امام سجاد]] و [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] و امام صادق ‏عليهم السلام، هر يک ويژگى ‏هاى خاصى دارد.


امام صادق ‏عليه السلام در سفرى كه به مكه مى ‏رفت، در بين راه به غدير خم رسيد و در آنجا توقفى فرمود و سپس به تشريح جغرافيايى منطقه و كيفيت مجلس پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير پرداخت و حتى جاى نشستن منافقين را نشان داد.<ref>كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۲ ح ۵۵ و ج ۱۰۰ ص ۲۲۵ ح ۲۱.  </ref>
امام صادق ‏عليه السلام در سفرى كه به [[مکّه]] مى ‏رفت، در بين راه به غدير خم رسيد و در آنجا توقفى فرمود و سپس به تشريح جغرافيايى منطقه و كيفيت مجلس پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير پرداخت و حتى جاى نشستن منافقين را نشان داد.<ref>كافى: ج ۴ ص ۵۶۶ ح ۲. اثبات الهداة: ج ۲ ص ۱۶ ح ۶۷ ، ص ۲۱ ح ۸۷ . بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۷۲ ح ۵۵ و ج ۱۰۰ ص ۲۲۵ ح ۲۱.  </ref>
==<big>پانویس</big>==
==<big>پانویس</big>==