جغرافیای غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۱٬۱۳۶ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۸: خط ۱۸:


=== امكانات حياتى غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۷.</ref> ===
=== امكانات حياتى غدير<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۲۷.</ref> ===
خصوصيت غدير خم از ميان آبادى ‏هايى كه از مكه تا مدينه بر سر راه مسافران بود، وجود بركه بزرگ آب در آن بود، كه در حد يک درياچه كوچک مى ‏نمود و در طول سال آب آن خشک نمى‏ شد، در حالى كه بركه‏ هاى ديگر مدتى پس از فصل بارندگى و سيل خشک مى‏ شدند.
خصوصيت غدير خم از ميان آبادى ‏هايى كه از [[مکّه]] تا [[مدینه]] بر سر راه مسافران بود، وجود بركه بزرگ آب در آن بود، كه در حد يک درياچه كوچک مى ‏نمود و در طول سال آب آن خشک نمى‏ شد، در حالى كه بركه‏ هاى ديگر مدتى پس از فصل بارندگى و سيل خشک مى‏ شدند.


به همين جهت مسافران از ميان غديرهاى اين جاده «غدير خم» را براى استراحت انتخاب مى ‏كردند و اميدشان به آب هميشه ذخيره آن بود.
به همين جهت مسافران از ميان غديرهاى اين جاده «غدير خم» را براى استراحت انتخاب مى ‏كردند و اميدشان به آب هميشه ذخيره آن بود.
خط ۲۴: خط ۲۴:
بنا بر اين يكى از جهات انتخاب غدير خم اين نياز حياتى مردم يعنى آب بود كه به حد وافر در آنجا وجود داشت، و به راحتى مى‏ توانست نياز صد و بيست هزار نفر را تأمين كند.
بنا بر اين يكى از جهات انتخاب غدير خم اين نياز حياتى مردم يعنى آب بود كه به حد وافر در آنجا وجود داشت، و به راحتى مى‏ توانست نياز صد و بيست هزار نفر را تأمين كند.


اگر چه كاروان عظيم حجاج آب همراه داشتند و شتران مخصوص حمل آب قافله را همراهى مى‏ كرد، اما پيداست كه آنها در طول مسير در آبادى‏ ها ظرف ‏هاى خالى شده را پر مى ‏كردند.
اگر چه [[کاروان]] عظيم حجاج آب همراه داشتند و شتران مخصوص حمل آب قافله را همراهى مى‏ كرد، اما پيداست كه آنها در طول مسير در آبادى‏ ها ظرف ‏هاى خالى شده را پر مى ‏كردند.


بنا بر اين براى توقف سه روزه آن جمعيت عظيم ذخيره عظيمى از آب لازم بود، كه هم براى نوشيدن و استفاده‏ هاى غذايى كفايت كند و هم براى شستشو و طهارت مردم كافى باشد، و اين خصوصيت در بركه «خم» وجود داشت.
بنا بر اين براى توقف سه روزه آن جمعيت عظيم ذخيره عظيمى از آب لازم بود، كه هم براى نوشيدن و استفاده‏ هاى غذايى كفايت كند و هم براى شستشو و طهارت مردم كافى باشد، و اين خصوصيت در بركه «خم» وجود داشت.
خط ۳۶: خط ۳۶:


=== انتخاب سرزمين غدير<ref>اسرار غدير: ص ۴۱،۳۵. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۱۸.</ref> ===
=== انتخاب سرزمين غدير<ref>اسرار غدير: ص ۴۱،۳۵. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۱۸.</ref> ===
با اينكه انتظار مى‏ رفت پيامبر خدا صلى الله عليه و آله در اين اولين و آخرين سفر حج خود مدتى در مكه بمانند، ولى بلافاصله پس از اتمام حج حضرت به منادىِ خود بلال دستور دادند تا به مردم اعلان كند: فردا كسى جز معلولان نبايد باقى بماند، و همه بايد حركت كنند تا در وقت معين در «غدير خم» حاضر باشند.
با اينكه انتظار مى‏ رفت [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]] در اين اولين و آخرين سفر حج خود مدتى در مكه بمانند، ولى بلافاصله پس از اتمام حج حضرت به منادىِ خود بلال دستور دادند تا به مردم اعلان كند: فردا كسى جز معلولان نبايد باقى بماند، و همه بايد حركت كنند تا در وقت معين در «غدير خم» حاضر باشند.


انتخاب منطقه «غدير» -  كه به امر خاص الهى بود -  از چند جهت قابل ملاحظه است: يكى اينكه در راه بازگشت از مكه، كمى قبل از محل جدايى [[کاروان]] ‏ها و تقاطع مسيرهاست.
انتخاب منطقه «غدير» -  كه به امر خاص الهى بود -  از چند جهت قابل ملاحظه است: يكى اينكه در راه بازگشت از مكه، كمى قبل از محل جدايى [[کاروان]] ‏ها و تقاطع مسيرهاست.
خط ۱۵۲: خط ۱۵۲:
بلافاصله پس از نماز، پيامبر صلى الله عليه و آله به طرف منبر آمد و از پله ‏هاى آن بالا رفت و بر آخرين پله آن در مقابل مردم ايستاد.
بلافاصله پس از نماز، پيامبر صلى الله عليه و آله به طرف منبر آمد و از پله ‏هاى آن بالا رفت و بر آخرين پله آن در مقابل مردم ايستاد.


سپس اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را فرا خواند و به او دستور داد بالاى منبر بيايد و در سمت راستش بايستد.
سپس [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] را فرا خواند و به او دستور داد بالاى منبر بيايد و در سمت راستش بايستد.


آن حضرت هم از منبر بالا رفت و يک پله پايين ‏تر از پيامبر صلى الله عليه و آله در طرف راست و احتراماً كمى مايل به طرف آن حضرت ايستاد كه پشت به حضرتش نباشد.
آن حضرت هم از منبر بالا رفت و يک پله پايين ‏تر از پيامبر صلى الله عليه و آله در طرف راست و احتراماً كمى مايل به طرف آن حضرت ايستاد كه پشت به حضرتش نباشد.


در اين حال پيامبر صلى الله عليه و آله دست بر شانه على‏ عليه السلام گذاشت. اكنون مردم -  بر خلاف هميشه كه يک خطيب را در حال نشسته مى‏ ديدند -  دو نفر را بر فراز منبر در حال ايستاده مى‏ ديدند و خود را آماده شروع خطابه مى‏كردند.
در اين حال پيامبر صلى الله عليه و آله دست بر شانه على‏ عليه السلام گذاشت. اكنون مردم -  بر خلاف هميشه كه يک خطيب را در حال نشسته مى‏ ديدند -  دو نفر را بر فراز منبر در حال ايستاده مى‏ ديدند و خود را آماده شروع خطابه مى‏ كردند.


پيامب رصلى الله عليه و آله نگاهى به راست و چپ جمعيت نمود و منتظر شد تا مردم پس از نماز فشرده ‏تر بنشينند و جمع شوند و با سكوت آماده شنيدن سخنان حضرتش شوند.
پيامبر صلى الله عليه و آله نگاهى به راست و چپ جمعيت نمود و منتظر شد تا مردم پس از نماز فشرده ‏تر بنشينند و جمع شوند و با سكوت آماده شنيدن سخنان حضرتش شوند.


==== ب) خطابه‏ اى براى نسل ‏ها ====
==== ب) خطابه‏ اى براى نسل ‏ها ====
اكنون بى‏ سابقه ‏ترين سخنرانى تاريخ شش هزار ساله انبياء عليهم السلام با حضور يكصد و بيست هزار نفر در مقابل اول شخصيت جهان آغاز مى‏ شود. با نام خدا طنين صداى پيامبر صلى الله عليه و آله در فضاى غدير پيچيد:
اكنون بى‏ سابقه ‏ترين سخنرانى تاريخ شش هزار ساله [[پیامبران علیهم السلام|انبیاء علیهم السلام]] با حضور يكصد و بيست هزار نفر در مقابل اول شخصيت جهان آغاز مى‏ شود. با نام خدا طنين صداى پيامبر صلى الله عليه و آله در فضاى غدير پيچيد:


بسم اللَّه الرحمن الرحيم، الحمد للَّه الذى علا فى توحده و دنا فى تفرده و جل فى سلطانه و عظم فى اركانه و احاط بكل شى علماً و هو فى مكانه ... .
بسم اللَّه الرحمن الرحيم، الحمد للَّه الذى علا فى توحده و دنا فى تفرده و جل فى سلطانه و عظم فى اركانه و احاط بكل شى علماً و هو فى مكانه ... .
خط ۱۶۹: خط ۱۶۹:
حضرت پس از حمد و ثناى الهى، تصريح كرد كه بايد فرمان مهمى درباره على بن ابى ‏طالب ابلاغ كنم، و اگر اين پيام را نرسانم رسالت الهى را نرسانده ‏ام و ترس از [[عذاب]] او دارم.
حضرت پس از حمد و ثناى الهى، تصريح كرد كه بايد فرمان مهمى درباره على بن ابى ‏طالب ابلاغ كنم، و اگر اين پيام را نرسانم رسالت الهى را نرسانده ‏ام و ترس از [[عذاب]] او دارم.


آنگاه امامت دوازده امام ‏عليهم السلام بعد از خود را تا آخرين روز دنيا اعلام فرمود. سپس با بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ...»، و كمال دين و تمام نعمت را با ولايت ائمه‏ عليهم السلام اعلام فرمود. بعد از آن غضب الهى بر [[عداوت اهل بیت علیهم السلام|دشمنان اهل بیت‏ علیهم السلام]] را با تلاوت آيات [[عذاب]] و [[لعن]] از [[قرآن]] و [[تفسیر]] آن به عده ‏اى از اصحابشان بيان فرمود.
آنگاه امامت دوازده امام ‏عليهم السلام بعد از خود را تا آخرين روز دنيا اعلام فرمود.


سپس با اشاره رمزى به «اصحاب صحيفه ملعونه»، تصريح كرد كه بعد از من مقام امامت را غصب مى‏ كنند و غاصبين را لعنت كرد.
سپس با بلند كردن و معرفى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ...»، و كمال دين و تمام نعمت را با ولايت ائمه‏ عليهم السلام اعلام فرمود.


آنگاه تكيه سخن را بر اثراتِ ولايت و محبت اهل بيت ‏عليهم السلام قرار داد و آياتى از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت فرمود و آنها را به شيعيان و پيروان آل محمد عليهم السلام تفسير نمود. آياتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كرد و آنها را به دشمنان آل محمد عليهم السلام معنى نمود.
بعد از آن غضب الهى بر [[عداوت اهل بیت علیهم السلام|دشمنان اهل بیت‏ علیهم السلام]] را با تلاوت آيات [[عذاب]] و [[لعن]] از [[قرآن]] و [[تفسیر]] آن به عده ‏اى از اصحابشان بيان فرمود.
 
سپس با اشاره رمزى به «[[اصحاب صحیفه ملعونه و مقابله با صراط مستقیم|اصحاب صحیفه ملعونه]]»، تصريح كرد كه بعد از من مقام امامت را غصب مى‏ كنند و غاصبين را [[لعن|لعنت]] كرد.
 
آنگاه تكيه سخن را بر اثراتِ [[ولایت ائمه علیهم السلام|ولایت]] و [[محبت]] [[معصومین علیهم السلام|اهل بیت ‏علیهم السلام]] قرار داد و آياتى از قرآن درباره اهل [[بهشت]] تلاوت فرمود و آنها را به شيعيان و پيروان آل محمد عليهم السلام [[تفسیر آیات در خطابه غدیر|تفسیر]] نمود.
 
آياتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كرد و آنها را به دشمنان آل محمد عليهم السلام معنى نمود.


در فراز ديگر مطالبى اساسى درباره حضرت بقية الله الاعظم حجة بن الحسن المهدى ارواحنا فداه فرمود، و به اوصاف و شئون خاص حضرتش اشاره كرد؛ و آينده ‏اى پر از عدل و داد را به دست آن حضرت به جهانيان مژده داد.
در فراز ديگر مطالبى اساسى درباره حضرت بقية الله الاعظم حجة بن الحسن المهدى ارواحنا فداه فرمود، و به اوصاف و شئون خاص حضرتش اشاره كرد؛ و آينده ‏اى پر از عدل و داد را به دست آن حضرت به جهانيان مژده داد.
خط ۱۸۴: خط ۱۹۰:


==== ج) سه برنامه استثنايى بر فراز منبر ====
==== ج) سه برنامه استثنايى بر فراز منبر ====
آن منبر سنگى كه در جغرافياى غدير مى‏ درخشد -  گذشته از سخنرانى -  شاهد سه اقدام عملى نيز بود كه تا آن روز سابقه نداشت. يكى آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله پس از معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و بيان مقام امامت، از فراز [[منبر]] مردم را مورد سؤال قرار داد و از آنان پاسخ خواست تا اقرار كنند. حضرت فرمودند: چه كسى نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارتر است؟ همه يكصدا پاسخ دادند: خدا و رسولش.
آن منبر سنگى كه در جغرافياى غدير مى‏ درخشد -  گذشته از سخنرانى -  شاهد سه اقدام عملى نيز بود كه تا آن روز سابقه نداشت.


دوم آنكه از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام خواست نزديك‏تر بيايد و آنگاه دو بازوى حضرت را گرفت و او را تا آنجا بلند كرد كه پاهاى حضرت محاذى زانوان [[پیامبر صلی الله علیه و آله]] قرار گرفت. در آن حال فرمود: من كنت مولاه فهذا على مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله: هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست. خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هر كس او را خوار كند.
يكى آنكه پيامبر صلى الله عليه و آله پس از معرفى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و بيان مقام امامت، از فراز [[منبر]] مردم را مورد سؤال قرار داد و از آنان پاسخ خواست تا اقرار كنند.


سوم بيعت عمومى بود كه حضرت از انبوه جمعيت خواست تا اقرار نام ه‏اى درباره ولايت اهل ‏بيت‏ عليهم السلام بر زبان جارى سازند و آن را همراه پيامبر صلى الله عليه و آله تكرار كنند. در اينجا خطاب به مردم فرمود: همه بگوييد:
حضرت فرمودند: چه كسى نسبت به شما از خودتان صاحب اختيارتر است؟ همه يكصدا پاسخ دادند: خدا و رسولش.


ما فرمان تو را كه از جانب خداوند درباره على بن ابى‏ طالب و امامان از فرزندانش به ما رساندى اطاعت مى‏ كنيم و به آن راضى هستيم، و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر اين مدعا بيعت مى‏ كنيم ... . عهد و پيمان در اين باره براى ايشان از ما، از قلب‏ ها و جان‏ ها و زبان‏ ها و ضماير و دستانمان گرفته شد. هر كس با دستش توانست و گرنه با زبانش بدان اقرار كرده است.
دوم آنكه از اميرالمؤمنين ‏عليه السلام خواست نزديك‏تر بيايد و آنگاه دو بازوى حضرت را گرفت و او را تا آنجا بلند كرد كه پاهاى حضرت محاذى زانوان پیامبر صلی الله علیه و آله قرار گرفت.


قرآن عجب حضورى در غدير دارد. هر فراز از اين واقعه عظيم با آيه‏اى تأييد مى‏ شود تا آنجا كه امضاى الهى را به ارمغان مى ‏آورد: «اليوم اَكملتُ لكم دينكم و اَتممتُ عليكم نعمتى و رضيت لكم الاسلام ديناً».
در آن حال فرمود: من كنت مولاه فهذا على مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله: هر كس من صاحب اختيار اويم اين على صاحب اختيار اوست.
 
خدايا دوست بدار هر كس او را دوست بدارد و دشمن بدار هر كس او را دشمن بدارد و يارى كن هر كس او را يارى كند و خوار كن هر كس او را خوار كند.
 
سوم [[بیعت]] عمومى بود كه حضرت از انبوه جمعيت خواست تا اقرار نام ه‏اى درباره ولايت اهل ‏بيت‏ عليهم السلام بر زبان جارى سازند و آن را همراه پيامبر صلى الله عليه و آله تكرار كنند.
 
در اينجا خطاب به مردم فرمود:
 
همه بگوييد: ما فرمان تو را كه از جانب خداوند درباره على بن ابى‏ طالب و امامان از فرزندانش به ما رساندى اطاعت مى‏ كنيم و به آن راضى هستيم و با قلب و جان و زبان و دستمان با تو بر اين مدعا بيعت مى‏ كنيم... .
 
عهد و پيمان در اين باره براى ايشان از ما، از قلب‏ ها و جان‏ ها و زبان‏ ها و ضماير و دستانمان گرفته شد. هر كس با دستش توانست و گرنه با زبانش بدان اقرار كرده است.
 
قرآن عجب حضورى در غدير دارد. هر فراز از اين واقعه عظيم با آيه‏اى تأييد مى‏ شود تا آنجا كه امضاى الهى را به ارمغان مى ‏آورد:
 
«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَ رَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلاَمَ دِيناً».


=== خاطره‏ هايى در جغرافياى غدير ===
=== خاطره‏ هايى در جغرافياى غدير ===
خط ۱۹۹: خط ۲۱۹:
با پايان سخنرانى پيامبر صلى الله عليه و آله، برنامه سه روزه آغاز شد و در هر نقطه وادى غدير چراغ هدايتى به يادگار گذاشت. نگاهى به نقطه نقطه اين سرزمين يادآور خاطره ‏هايى از آن ايام ثلاثه است، كه هر كدام به تنهايى جغرافياى اعتقاد ما نيز هست.
با پايان سخنرانى پيامبر صلى الله عليه و آله، برنامه سه روزه آغاز شد و در هر نقطه وادى غدير چراغ هدايتى به يادگار گذاشت. نگاهى به نقطه نقطه اين سرزمين يادآور خاطره ‏هايى از آن ايام ثلاثه است، كه هر كدام به تنهايى جغرافياى اعتقاد ما نيز هست.


اگر جايگاه منبر بازسازى شود در زير درختان پيامبر صلى الله عليه و آله را خواهيم ديد كه عمامه خود را -  كه سحاب نام داشت -  به معناى اعلام جانشينى در برابر مردم بر سر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى ‏بندد. ازدحام مردم را پس از سخنرانى خواهيم ديد كه سعى مى‏ كنند خود را به پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نزديك‏تر كنند، و [[تبریک]] و تهنيت بگويند و با ايشان مصافحه كنند. فريادهاى شعفِ جمعيت شكوه و عظمت عجيبى را بر وادى غدير حاكم ساخته است.
اگر جايگاه [[سخنرانی|منبر]] بازسازى شود در زير درختان پيامبر صلى الله عليه و آله را خواهيم ديد كه [[عمامه]] خود را -  كه [[سحاب]] نام داشت - به معناى اعلام جانشينى در برابر مردم بر سر اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى ‏بندد.
 
ازدحام مردم را پس از سخنرانى خواهيم ديد كه سعى مى‏ كنند خود را به پيامبر صلى الله عليه و آله و اميرالمؤمنين‏ عليه السلام نزديک تر كنند، و [[تبریک]] و تهنيت بگويند و با ايشان مصافحه كنند.


اگر گوش جان فرا دهيم صداى منادى پيامبر صلى الله عليه و آله را مى‏شنويم كه در بين مردم اين خلاصه غدير را تكرار مى‏ كند: «من  كنت مولاه فهذا على مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله».
فريادهاى شعفِ جمعيت شكوه و عظمت عجيبى را بر وادى غدير حاكم ساخته است.
 
اگر گوش جان فرا دهيم صداى منادى پيامبر صلى الله عليه و آله را مى‏شنويم كه در بين مردم اين خلاصه غدير را تكرار مى‏ كند:
 
«من كنت مولاه فهذا على مولاه، اللهم وال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله».


==== ب) براى بيعت صف كشيدند ====
==== ب) براى بيعت صف كشيدند ====
اگر با چشم دل بنگريم مراسم [[بیعت]] تماشايى است كه توقف سه روزه براى آن است. زير درختان در كنار بركه دو خيمه را خواهيم ديد كه به دستور خاص پيامبر صلى الله عليه و آله برپا شده است. در يكى خود حضرت و در ديگرى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام جلوس فرموده ‏اند. راستى عجب مناظر به ياد ماندنى!
اگر با چشم دل بنگريم مراسم [[بیعت]] تماشايى است كه توقف سه روزه براى آن است. زير درختان در كنار بركه دو خيمه را خواهيم ديد كه به دستور خاص پيامبر صلى الله عليه و آله برپا شده است.
 
در يكى خود حضرت و در ديگرى [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] جلوس فرموده ‏اند. راستى عجب مناظر به ياد ماندنى!


مردم براى بيعت صف كشيده ‏اند، صفى كه بايد يكصد و بيست هزار نفر در آن به نوبت بايستند و هر يک شخصاً بيعت نمايند. اين مراسم تا آن روز سابقه نداشت و مردم لحظه لحظه آن را دنبال مى‏ كردند.
مردم براى بيعت صف كشيده ‏اند، صفى كه بايد يكصد و بيست هزار نفر در آن به نوبت بايستند و هر يک شخصاً بيعت نمايند. اين مراسم تا آن روز سابقه نداشت و مردم لحظه لحظه آن را دنبال مى‏ كردند.


ابتدا وارد خيمه پيامبر صلى الله عليه و آله مى ‏شدند و با حضرت بر سر پيمان ولايت علوى دست بيعت مى ‏دادند. آنگاه از خيمه حضرت خارج مى‏ شدند و وارد خيمه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مى ‏شدند و با ادب «السلام عليك يا اميرالمؤمنين» مى ‏گفتند و بر سر پايدارى در اين ولايت و دفاع از آن، دست بيعت مى‏ دادند.
ابتدا وارد خيمه پيامبر صلى الله عليه و آله مى ‏شدند و با حضرت بر سر پيمان ولايت علوى دست بيعت مى ‏دادند. آنگاه از خيمه حضرت خارج مى‏ شدند و وارد خيمه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام مى ‏شدند و با ادب «السلام عليک يا اميرالمؤمنين» مى ‏گفتند و بر سر پايدارى در اين ولايت و دفاع از آن، دست بيعت مى‏ دادند.


كِى از خاطره بازديد كنندگان بيابان غدير محو خواهد شد كه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] در همين خيمه ‏ها با پيامبر و على ‏عليهما السلام دست بيعت دادند و «اصبحت مولاى و مولى كل مؤمن و مؤمنة» گفتند و پرسيدند: آيا اين برنامه از طرف خداست يا نه!!! و پيامبر صلى الله عليه وآله با تعجب فرمود: آيا چنين مسئله بزرگى بدون امر خدا مى ‏شود؟! و با اين همه بساط سقيفه را همانان بر پا كردند، و پايه ‏گذار ضديت با ولايت على ‏عليه السلام تا ابد شدند.
كِى از خاطره بازديد كنندگان بيابان غدير محو خواهد شد كه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] در همين خيمه ‏ها با پيامبر و على ‏عليهما السلام دست بيعت دادند و «اصبحت مولاى و مولى كل مؤمن و مؤمنة» گفتند و پرسيدند:
 
آيا اين برنامه از طرف خداست يا نه!!! و پيامبر صلى الله عليه و آله با تعجب فرمود: آيا چنين مسئله بزرگى بدون امر خدا مى ‏شود؟! و با اين همه بساط [[سقیفه]] را همانان بر پا كردند، و پايه ‏گذار ضديت با ولايت امیرالمؤمنین على ‏عليه السلام تا ابد شدند.


==== ج) بيعت بانوان در غدير ====
==== ج) بيعت بانوان در غدير ====
منظره ديگرى كه در جغرافياى غدير ثبت شد بيعت زنان بود. بانوى بانوان جهان حضرت فاطمه زهرا عليها السلام از حاضرين اين بيعت بود، كه بعد از دو ماه و اندى آن را به ياد همه آورد و در گير و دار سقيفه خاطر نشان ساخت.
منظره ديگرى كه در جغرافياى غدير ثبت شد [[بیعت]] زنان بود. بانوى بانوان جهان [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه زهرا علیها السلام]] از حاضرين اين بیعت بود، كه بعد از دو ماه و اندى آن را به ياد همه آورد و در گير و دار سقيفه خاطر نشان ساخت.


همسران پيامبر صلى الله عليه و آله از جمله عایشه و حفصه نيز از حاضران اين بيعت بودند كه با آن حجت عظيم كه بر آنان تمام شد چنان نقشى را در سقيفه ايفا كردند.
همسران پيامبر صلى الله عليه و آله از جمله عایشه و حفصه نيز از حاضران اين بيعت بودند كه با آن حجت عظيم كه بر آنان تمام شد چنان نقشى را در سقيفه ايفا كردند.


شكل خاص بيعت زنان فراموش نشدنى و يادآور حرمت و حجاب زنان در ولايت علوى بود. طشتى پر از آب، پرده‏اى در وسط آن، دست اميرالمؤمنين‏ عليه السلام داخل آب در يک سوى پرده، دست بانوان در سوى ديگر پرده در آب، همه حاكى از آن است كه حتى در چنين امر عظيمى بايد بيعت از پشت پرده باشد كه نه تنها دست در دست بيعت كننده قرار نمى ‏گيرد، بلكه پرده‏اى زده مى‏شود تا يكديگر را نبينند.
شكل خاص بيعت زنان فراموش نشدنى و يادآور حرمت و حجاب زنان در ولايت علوى بود. طشتى پر از آب، پرده‏اى در وسط آن، دست اميرالمؤمنين‏ عليه السلام داخل آب در يک سوى پرده، دست [[اتمام حجت بانوان با غدیر|بانوان]] در سوى ديگر پرده در آب، همه حاكى از آن است كه حتى در چنين امر عظيمى بايد بيعت از پشت پرده باشد كه نه تنها دست در دست بيعت كننده قرار نمى ‏گيرد، بلكه پرده ‏اى زده مى‏ شود تا يكديگر را نبينند.


==== د) ملائكه در غدير ====
==== د) ملائكه در غدير ====
گشت و گذارى در وادى غدير، اولين شعر زيباى غدير را به گوش ما مى ‏رساند، كه حسّان بن ثابت آن را سروده و از فراز بلندى به دستور پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله براى مردم مى‏ خواند.
گشت و گذارى در وادى غدير، اولين شعر زيباى غدير را به گوش ما مى ‏رساند، كه حسّان بن ثابت آن را سروده و از فراز بلندى به دستور پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه و آله براى مردم مى‏ خواند.


در حاشيه اين سرزمين خاطره عجيبى خود نمايى مى‏ كند. مردم امين وحى الهى جبرئيل را به صورت مردى خوشرو مى ‏بينند كه مى‏ گويد: «پيامبر براى على پيمانى بست كه جز كافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمى‏ زند».
در حاشيه اين سرزمين خاطره عجيبى خود نمايى مى‏ كند. مردم امين وحى الهى جبرئيل را به صورت مردى خوشرو مى ‏بينند كه مى‏ گويد:
 
«پيامبر براى على پيمانى بست كه جز كافر به خدا و رسولش آن را بر هم نمى‏ زند».


راستى جا دارد سه روز در غدير بمانيم و همه آن وقايع را جلو ديدگان آوريم و از ياد آنها لذت ببريم.
راستى جا دارد سه روز در غدير بمانيم و همه آن وقايع را جلو ديدگان آوريم و از ياد آنها لذت ببريم.


==== هـ) مباهله در غدير ====
==== هـ) مباهله در غدير ====
پايان روز سوم نوبت ديدن اصحاب فيل بود كه با [[سنگ آسمانی]] نابود شدند! نوبت مباهله در غدير بود كه خدا به عنوان شاهد غدير معجزه نشان داد.
پايان روز سوم نوبت ديدن اصحاب فيل بود كه با [[سنگ آسمانی]] نابود شدند! نوبت [[مباهله]] در غدير بود كه خدا به عنوان شاهد غدير معجزه نشان داد.
 
زير درختان، كنار خيمه پيامبر صلى الله عليه و آله دوازده نفر پس از آن مراسم تاريخى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمده‏ اند و [[حارث بن نعمان فهری|حارث فهری]] سركرده آنان مى ‏پرسد:


زير درختان، كنار خيمه پيامبر صلى الله عليه و آله دوازده نفر پس از آن مراسم تاريخى نزد پيامبرصلى الله عليه وآله آمده‏ اند و حارث فهرى سركرده آنان مى ‏پرسد: آيا اينكه گفتى «من كنت مولاه فهذا على مولاه» از جانب پروردگار بود يا از نزد خود گفتى؟!
آيا اينكه گفتى «من كنت مولاه فهذا على مولاه» از جانب پروردگار بود يا از نزد خود گفتى؟!


و پيامبر صلى الله عليه و آله را مى‏ بينيم كه در پاسخ او مى‏ گويد: خداوند به من وحى كرده و بدون اجازه پروردگارم خبرى را اعلام نمى ‏كنم.
و پيامبر صلى الله عليه و آله را مى‏ بينيم كه در پاسخ او مى‏ گويد: خداوند به من وحى كرده و بدون اجازه پروردگارم خبرى را اعلام نمى ‏كنم.
خط ۲۴۰: خط ۲۷۴:


=== ناگفته ‏هاى پنهان غدير ===
=== ناگفته ‏هاى پنهان غدير ===
ديدار كننده از وادى غدير با شنيدن اين فراز از وقايع آن روز احساس ديگرى از درون خود مى ‏يابد، كه گويا آن روزها ماجراهاى ديگرى هم جريان داشته است. وقايع و ماجراهايى كه جا دارد در اين جغرافياى تاريخى به جستجوى آنها نيز بپردازيم:
ديدار كننده از وادى غدير با شنيدن اين فراز از وقايع آن روز احساس ديگرى از درون خود مى ‏يابد، كه گويا آن روزها ماجراهاى ديگرى هم جريان داشته است.
 
وقايع و ماجراهايى كه جا دارد در اين جغرافياى تاريخى به جستجوى آنها نيز بپردازيم:


==== الف) فرياد شيطان در غدير ====
==== الف) فرياد شيطان در غدير ====
اگر چشم دل باز باشد ابليس را خواهد ديد كه در روز غدير از شدت غيظ فرياد مى‏ كشد. شياطين از او علت را مى‏پرسند و او مى‏گويد: اين پيامبر كارى كرد كه اگر به سرانجام رسد هرگز كسى خدا را معصيت نخواهد كرد. آنان به التماس مى‏ گويند: تو بودى كه آدم را گمراه كردى، اكنون نيز دست به كار شو! او هم وعده مى‏دهد كه بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله آرام ننشيند و با كمک منافقان تمام تلاش خود را براى شكستن پيمان ولايت به كار گيرد.
اگر چشم دل باز باشد [[شیطان|ابلیس]] را خواهد ديد كه در روز غدير از شدت غيظ فرياد مى‏ كشد. شياطين از او علت را مى‏ پرسند و او مى ‏گويد: اين پيامبر كارى كرد كه اگر به سرانجام رسد هرگز كسى خدا را معصيت نخواهد كرد.
 
آنان به التماس مى‏ گويند: تو بودى كه آدم را گمراه كردى، اكنون نيز دست به كار شو! او هم وعده مى‏ دهد كه بعد از شهادت [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] آرام ننشيند و با كمک [[منافقین|منافقان]] تمام تلاش خود را براى شكستن پيمان ولايت به كار گيرد.


==== ب) منافقين در غدير ====
==== ب) منافقين در غدير ====
[[شیطان|ابلیس]] را در اين سوى غدير رها مى‏ كنيم و سراغى از [[منافقین]] مى ‏گيريم كه سخت در تلاشند. درختان و بركه و چشمه غدير و تک تک ريگ ‏هاى آن وادى براى ما شهادت خواهند داد كه آن روز و در برابر [[منبر]] پيامبر صلى الله عليه و آله كدام چشمان خيانتكارى غيظ خود را فرو مى‏ دادند.
[[شیطان|ابلیس]] را در اين سوى غدير رها مى‏ كنيم و سراغى از [[منافقین]] مى ‏گيريم كه سخت در تلاشند. درختان و بركه و چشمه غدير و تک تک ريگ ‏هاى آن وادى براى ما شهادت خواهند داد كه آن روز و در برابر [[منبر]] پيامبر صلى الله عليه و آله كدام چشمان خيانتكارى غيظ خود را فرو مى‏ دادند.


آنان كه در مكه براى غصب خلافت همپيمان شده و «صحيفه ملعونه» را امضا كرده بودند، اكنون در ميان جمعيت نيروهاى خود را از ميان منافق صفتان انتخاب مى‏ كردند. آنان هنگام سخنرانى با نگاه ‏هاى اعتراض گونه خود و هنگام بيعت با اعتراضات صريحشان، زهر خويش را بر [[عسل]] مصفاى غدير مى ‏ريختند.
آنان كه در مكه براى غصب خلافت همپيمان شده و «صحيفه ملعونه» را امضا كرده بودند، اكنون در ميان جمعيت نيروهاى خود را از ميان منافق صفتان انتخاب مى‏ كردند.
 
آنان هنگام سخنرانى با نگاه ‏هاى اعتراض گونه خود و هنگام بيعت با اعتراضات صريحشان، زهر خويش را بر [[عسل]] مصفاى غدير مى ‏ريختند.


اكنون كه غدير را انجام شده مى ‏بينند فتنه‏ هاى جديدى در سر مى‏ پرورانند: قتل پيامبر صلى الله عليه و آله و على‏ عليه السلام قبل از رسيدن به مدينه! خدايا اين بركه چه اسرارى در خود نهفته دارد؟ به روى شيرين آن لبخند بزنيم يا براى روى تلخ آن اشک بريزيم. عجيب است كه بعد از اين همه، نقشه مى‏ كشند كه در راه پيامبر صلى الله عليه و آله را به قتل برسانند و يا اگر نتوانستند على ‏عليه السلام را !!
اكنون كه غدير را انجام شده مى ‏بينند فتنه‏ هاى جديدى در سر مى‏ پرورانند: قتل پيامبر صلى الله عليه و آله و على‏ عليه السلام قبل از رسيدن به مدينه! خدايا اين بركه چه اسرارى در خود نهفته دارد؟


آرى، بالاخره مراسم سه روزه غدير پايان مى‏ پذيرد، و كاروان صد و بيست هزار نفرى [[حجةالوداع]] با غدير وداع مى‏كنند، و جز اندكى در دل هم با غدير خداحافظى مى ‏كنند!!
به روى شيرين آن لبخند بزنيم يا براى روى تلخ آن اشک بريزيم. عجيب است كه بعد از اين همه، نقشه مى‏ كشند كه در راه پيامبر صلى الله عليه و آله را به قتل برسانند و يا اگر نتوانستند على ‏عليه السلام را !!
 
آرى، بالاخره مراسم سه روزه غدير پايان مى‏ پذيرد، و كاروان صد و بيست هزار نفرى [[حجةالوداع]] با غدير وداع مى‏ كنند، و جز اندكى در دل هم با غدير خداحافظى مى ‏كنند!!


==== ج) قله «هَرشى» ادامه جغرافياى غدير ====
==== ج) قله «هَرشى» ادامه جغرافياى غدير ====
جغرافياى غدير اما هنوز گسترده مى ‏شود و تا «[[هرشی(عَقَبه)|هَرشی]]» در ۲۰ كيلومتر بعد از غدير ادامه مى‏يابد. اين نام چه ارتباطى با غدير دارد و كجاست؟ همان كوهى است كه مى‏ خواستند بر فراز آن نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله را و در پاى آن نقشه قتل على‏صلى الله عليه وآله اجرا كنند! چه كسانى؟ همانان كه بعد از رحلتش [[خلافت]] را غصب كردند!
جغرافياى غدير اما هنوز گسترده مى ‏شود و تا «[[هرشی(عَقَبه)|هَرشی]]» در ۲۰ كيلومتر بعد از غدير ادامه مى ‏يابد. اين نام چه ارتباطى با غدير دارد و كجاست؟ همان كوهى است كه مى‏ خواستند بر فراز آن نقشه قتل پيامبر صلى الله عليه و آله را و در پاى آن نقشه قتل امیرالمؤمنین علیه السلام‏ اجرا كنند! چه كسانى؟ همانان كه بعد از رحلتش [[خلافت]] را غصب كردند!
 
پس بياييد بعد از ديدار غدير سرى هم به قله هَرشى بزنيم و خاطره تلخ آن شب را مرور كنيم. در تاريكى، [[اکثریت]] كاروان مجبورند كوه را دور بزنند چون اين گونه براى شتران آسان‏ تر است، اما پيامبر صلى الله عليه و آله و عده‏اى ديگر از كوه بالا مى‏روند تا با عبور از قله آن در سوى ديگر [[کوه]] زودتر پايين آيند و راه نزديک شود.


پس بياييد بعد از ديدار غدير سرى هم به قله هَرشى بزنيم و خاطره تلخ آن شب را مرور كنيم. در تاريكى، اكثريت كاروان مجبورند كوه را دور بزنند چون اين گونه براى شتران آسان‏تر است، اما پيامبر صلى الله عليه و آله و عده‏اى ديگر از كوه بالا مى‏روند تا با عبور از قله آن در سوى ديگر كوه زودتر پايين آيند و راه نزديك شود.
چشمان نافذى همچون [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفه]] مى‏ خواهد كه ببيند چهارده نفر زودتر از پيامبر صلى الله عليه و آله سربالايى كوه را در پيش گرفته به سرعت سمت قله را نشانه رفته ‏اند.


چشمان نافذى همچون [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفه]] مى‏ خواهد كه ببيند چهارده نفر زودتر از پيامبر صلى الله عليه و آله سربالايى كوه را در پيش گرفته به سرعت سمت قله را نشانه رفته ‏اند. كمى بعد، پيامبر صلى الله عليه و آله حركت مى‏ كند و عده‏ اى از قافله همراه مى‏ شوند، ولى سربالايى تند كوه حركت شتران را كُند مى‏ كند و قافله عقب مى ‏ماند.
كمى بعد، پيامبر صلى الله عليه و آله حركت مى‏ كند و عده‏ اى از قافله همراه مى‏ شوند، ولى سربالايى تند كوه حركت شتران را كُند مى‏ كند و قافله عقب مى ‏ماند.


افسار شتر پيامبرصلى الله عليه وآله در دست حذيفه است و عمار از پشت سر شتر را راهنمايى مى‏كند و سريع‏تر به قله مى‏رسند. كسى جز پيامبر صلى الله عليه و آله نمى‏ داند و نمى ‏بيند كه در دو سوى گردنه چهارده نفر با شمشيرهاى آخته آماده‏ اند و ظرف‏ هاى پر از شن را در ابتداى سراشيبى نگه داشته ‏اند تا با عبور شتر پيامبر صلى الله عليه و آله آنها را رها كنند و با وحشت و سقوط شتر، جان پيامبرصلى الله عليه وآله به خطر افتد.
افسار شتر پيامبر صلى الله عليه و آله در دست حذيفه است و عمار از پشت سر شتر را راهنمايى مى‏ كند و سريع‏تر به قله مى‏رسند. كسى جز پيامبر صلى الله عليه و آله نمى‏ داند و نمى ‏بيند كه در دو سوى گردنه چهارده نفر با شمشيرهاى آخته آماده‏ اند و ظرف‏ هاى پر از شن را در ابتداى سراشيبى نگه داشته ‏اند تا با عبور شتر پيامبر صلى الله عليه و آله آنها را رها كنند و با وحشت و سقوط شتر، جان پيامبر صلى الله عليه و آله به خطر افتد.


==== د) «و اللَّه يعصمك من الناس» حافظ پيامبر صلى الله عليه و آله ====
==== د) «و الله يعصمك من الناس» حافظ پيامبر صلى الله عليه و آله ====
اگر از هَرشى بازديد كرديد از كوه بپرسيد: آن چهارده نفر چه كسانى بودند كه با رسيدن پيامبرصلى الله عليه وآله به قله، ظرف ‏هاى پر از شن و سنگ‏ هاى بزرگ را به طرف شتر آن حضرت رها كردند؟
اگر از هَرشى بازديد كرديد از كوه بپرسيد: آن چهارده نفر چه كسانى بودند كه با رسيدن پيامبرصلى الله عليه وآله به قله، ظرف ‏هاى پر از شن و سنگ‏ هاى بزرگ را به طرف شتر آن حضرت رها كردند؟


خط ۲۷۸: خط ۳۲۲:
اين مسجد خارى در چشم دشمنان بود كه به عنوان شاهدى زنده از ولايت على ‏عليه السلام در قلب بيابان مى ‏درخشيد، و پيداست كه دشمنان هرگز چشم ديدن چنين بناى اعتقادى -  تاريخى را نداشتند.
اين مسجد خارى در چشم دشمنان بود كه به عنوان شاهدى زنده از ولايت على ‏عليه السلام در قلب بيابان مى ‏درخشيد، و پيداست كه دشمنان هرگز چشم ديدن چنين بناى اعتقادى -  تاريخى را نداشتند.


طبيعى بود كه اولين اقدام براى نابودى اين آثار به دست عمر بن الخطاب باشد، چرا كه او مؤسس صحيفه و [[سقیفه]] بود. آرى، به دستور [[عمر بن خطاب|عمر]] مسجد غدير كه توسط پيامبر صلى الله عليه و آله و اصحابش علامت گذارى شده بود از ميان برده شد و علائم آن محو گرديد؛ و سقيفه پنداشت كه آخرين يادگار غدير از صفحه روزگار برداشته شد.
طبيعى بود كه اولين اقدام براى نابودى اين آثار به دست [[عمر بن خطاب|عمر بن الخطاب]] باشد، چرا كه او مؤسس [[صحیفه ملعونه|صحیفه]] و [[سقیفه]] بود. آرى، به دستور عمر مسجد غدير كه توسط [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] و اصحابش علامت گذارى شده بود از ميان برده شد و علائم آن محو گرديد؛ و [[سقیفه]] پنداشت كه آخرين يادگار غدير از صفحه روزگار برداشته شد.


ولى دلسوختگان غدير جغرافياى غدير را حفظ كردند، و در زمان اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بار ديگر آنجا را احيا كردند و ياد غدير را زنده نمودند.
ولى دلسوختگان غدير جغرافياى غدير را حفظ كردند، و در زمان [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] بار ديگر آنجا را احيا كردند و ياد غدير را زنده نمودند.


==== ب) خرابى دوم مسجد غدير به دست معاويه ====
==== ب) خرابى دوم مسجد غدير به دست معاويه ====
پس از شهادت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام، بار ديگر معاويه دشمن كينه ‏توز [[اسلام]]، ساربانى را با دويست نفر مأمور كرد و آنان را به غدير خم فرستاد، تا هر گونه آثارى در آنجا هست با خاک يكسان كنند.
پس از شهادت اميرالمؤمنين ‏عليه السلام، بار ديگر [[معاویة بن ابی سفیان|معاویه]] دشمن كينه ‏توز [[اسلام]]، ساربانى را با دويست نفر مأمور كرد و آنان را به غدير خم فرستاد، تا هر گونه آثارى در آنجا هست با خاک يكسان كنند.


اى درختان غدير كه در سايه شما پيامبر صلى الله عليه و آله دست على‏ عليه السلام را به عنوان نشان [[هدایت]] بالا برد؛ و اى بركه و چشمه غدیر و اى ريگ‏هاى وادى غدير، اگر اشک مى‏ ريزيد كه جاى پاى محمد و على‏ عليها السلام را با خاک يكسان كردند، خبر داريد كه خانه محمد و على ‏عليها السلام را به آتش كشيدند و طناب بر گردن صاحب غدير انداختند، تا به اجبار از او براى سقيفه [[بیعت]] بگيرند!!
اى درختان غدير كه در سايه شما پيامبر صلى الله عليه و آله دست على‏ عليه السلام را به عنوان نشان [[هدایت]] بالا برد؛ و اى بركه و چشمه غدیر و اى ريگ ‏هاى وادى غدير، اگر اشک مى‏ ريزيد كه جاى پاى محمد و على‏ عليها السلام را با خاک يكسان كردند، خبر داريد كه خانه محمد و على ‏عليها السلام را به آتش كشيدند و طناب بر گردن صاحب غدير انداختند، تا به اجبار از او براى سقيفه [[بیعت]] بگيرند!!


ما هم با شما اشک مى ‏ريزيم، اما خوشحاليم كه مدافعان هميشه بيدار غدير نگذاشتند اين محدوده جغرافيايى در لابلاى ظلم سقيفه نابود گردد.
ما هم با شما اشک مى ‏ريزيم، اما خوشحاليم كه مدافعان هميشه بيدار غدير نگذاشتند اين محدوده جغرافيايى در لابلاى ظلم سقيفه نابود گردد.


==== ج) غدير خم در زمان ائمه‏ عليهم السلام ====
==== ج) غدير خم در زمان ائمه‏ عليهم السلام ====
بعد از آن امام حسين‏ عليه السلام را در مسيرى كه از [[مکّه]] به [[عراق]] مى ‏آمد، مى‏ بينيم كه كاروان [[کربلا]] را از غدير عبور مى‏ دهد و در آنجا توقفى دارد.
بعد از آن [[امام حسین‏ علیه السلام]] را در مسيرى كه از [[مکّه]] به [[عراق]] مى ‏آمد، مى‏ بينيم كه كاروان [[کربلا]] را از غدير عبور مى‏ دهد و در آنجا توقفى دارد.


بار ديگر مسجد غدير را در زمان [[امام باقر علیه السلام]] احيا شده مى ‏بينيم. پس از آن [[امام صادق ‏علیه السلام]] را مى ‏بينيم كه رسماً در سفر از مدينه به مكه در غدير توقفى مى‏ نمايد و جاى [[منبر]] پيامبر صلى الله عليه و آله و جزئياتى از واقعه را نشان مى‏دهد. در نقطه ‏اى ديگر محل خيمه [[منافقین]] را نشان مى‏ دهد و برخى توطئه ‏هاى آنان را بيان مى ‏فرمايد.
بار ديگر [[مسجد غدیر]] را در زمان [[امام باقر علیه السلام]] احيا شده مى ‏بينيم. پس از آن [[امام صادق ‏علیه السلام]] را مى ‏بينيم كه رسماً در سفر از [[مدینه]] به [[مکّه]] در غدير توقفى مى‏ نمايد و جاى [[منبر]] پيامبر صلى الله عليه و آله و جزئياتى از واقعه را نشان مى ‏دهد. در نقطه ‏اى ديگر محل خيمه [[منافقین]] را نشان مى‏ دهد و برخى توطئه ‏هاى آنان را بيان مى ‏فرمايد.


در زمان [[امام کاظم ‏علیه السلام]] نيز مسجد غدير را آباد مى ‏بينيم و حضرت به اصحابشان دستور نماز در آن مسجد را مى ‏داد، و تصريح مى‏ فرمود كه پدرم نيز چنين دستورى را به اصحابش مى ‏داد.
در زمان [[امام کاظم ‏علیه السلام]] نيز مسجد غدير را آباد مى ‏بينيم و حضرت به اصحابشان دستور نماز در آن مسجد را مى ‏داد، و تصريح مى‏ فرمود كه پدرم نيز چنين دستورى را به اصحابش مى ‏داد.
خط ۳۰۷: خط ۳۵۱:
پس از او ابن حمزه (م ۵۶۰ ق) به اين مطلب تصريح مى‏ كند.
پس از او ابن حمزه (م ۵۶۰ ق) به اين مطلب تصريح مى‏ كند.


پس از آن [[ابن ادریس حلی]] (م ۵۹۸ ق) بقاى مسجد غدير در زمان خود را يادآور شده است.
پس از آن ابن ادریس حلی (م ۵۹۸ ق) بقاى مسجد غدير در زمان خود را يادآور شده است.


بعد از او علامه حلى (م ۷۲۶ ق) اين مطلب را خاطر نشان كرده است.
بعد از او علامه حلى (م ۷۲۶ ق) اين مطلب را خاطر نشان كرده است.
خط ۳۱۵: خط ۳۵۹:
بعد از آن شيخ يوسف بحرانى (م ۱۱۸۶ ق) را مى ‏بينيم كه به وجود مسجد غدير در زمان خود تصريح مى ‏كند.
بعد از آن شيخ يوسف بحرانى (م ۱۱۸۶ ق) را مى ‏بينيم كه به وجود مسجد غدير در زمان خود تصريح مى ‏كند.


سيد حيدر كاظمى (م ۱۲۶۵ ق) از وجود مسجد غدير خبر داده و مى‏گويد: »با آنكه جاده از غدير فاصله دارد ولى مسجد آن مشهور است« .
سيد حيدر كاظمى (م ۱۲۶۵ ق) از وجود مسجد غدير خبر داده و مى ‏گويد: «با آنكه جاده از غدير فاصله دارد ولى مسجد آن مشهور است».


محدث نورى نيز از وجود آن در قبل از سال ۱۳۰۰ ق خبر داده كه در سفر حج با استاد خود سيد مهدى قزوينى حلى در مسجد غدير نماز خوانده‏ اند.
محدث نورى نيز از وجود آن در قبل از سال ۱۳۰۰ ق خبر داده كه در سفر حج با استاد خود سيد مهدى قزوينى حلى در مسجد غدير نماز خوانده‏ اند.
خط ۳۲۴: خط ۳۶۸:
شكى نيست كه چون منطقه غدير در مسير سيل است تغييراتى در شكل و حدود جغرافيايى آن پديد آيد. آن چند درخت كهنسال در طول ۱۴۰۰ سال از بين رفته‏ اند. در اين بيابان در سال‏ هاى بارانى گياهان و درختان بيشترى روييده و در خشكسالى از بين رفته است.
شكى نيست كه چون منطقه غدير در مسير سيل است تغييراتى در شكل و حدود جغرافيايى آن پديد آيد. آن چند درخت كهنسال در طول ۱۴۰۰ سال از بين رفته‏ اند. در اين بيابان در سال‏ هاى بارانى گياهان و درختان بيشترى روييده و در خشكسالى از بين رفته است.


چشمه غدير گاهى پر آب و گاهى كم آب بوده و در مواردى در صدد حفر و ازدياد آب آن برآمده ‏اند. بركه غدير در اثر عوارض طبيعى عريض ‏تر يا كم عرض‏تر شده است. حتى در زمان عثمانى ‏ها سيل شديد باعث خرابى مسجد شده و دوباره اقدام به بازسازى آن گرديده است.
[[آبگیر|چشمه غدیر]] گاهى پر [[آب]] و گاهى كم آب بوده و در مواردى در صدد حفر و ازدياد آب آن برآمده ‏اند. بركه غدير در اثر عوارض طبيعى عريض ‏تر يا كم عرض‏تر شده است.
 
حتى در زمان عثمانى ‏ها سيل شديد باعث خرابى مسجد شده و دوباره اقدام به بازسازى آن گرديده است.


نكته قابل توجه، عنايت خاص سلاطين [[هند]] به [[مسجد غدیر]] بوده، كه چند بار توسط آنان تعمير و بازسازى شده است. آنچه مسلم است اينكه تا قبل از سلطه وهابيان در [[عربستان]]، مسجد غدير رسماً بر جا بوده و محل [[زیارت]] و نماز حاجيان در رفت و برگشت حج بوده است.
نكته قابل توجه، عنايت خاص سلاطين [[هند]] به [[مسجد غدیر]] بوده، كه چند بار توسط آنان تعمير و بازسازى شده است. آنچه مسلم است اينكه تا قبل از سلطه وهابيان در [[عربستان]]، مسجد غدير رسماً بر جا بوده و محل [[زیارت]] و نماز حاجيان در رفت و برگشت حج بوده است.


يكى از بناهاى مقدسى كه وهابيت همچون ساير موارد به انهدام آن دست يازيده مسجد غدير است. آنان با دو اقدام كينه‏ توزانه اثر مسجد غدير را به كلى محو كرده ‏اند. از يک سو ساختمان مسجد را كاملاً منهدم ساخته و از بين برده‏ اند و اثرى از آن باقى نگذاشته‏ اند، و از سوى ديگر جاده را به قدرى از غدير فاصله داده ‏اند كه حتى دورنماى آن را از جاده نمى‏توان ديد.
يكى از بناهاى مقدسى كه [[وهابیت]] همچون ساير موارد به انهدام آن دست يازيده مسجد غدير است. آنان با دو اقدام كينه‏ توزانه اثر مسجد غدير را به كلى محو كرده ‏اند.
 
از يک سو ساختمان مسجد را كاملاً منهدم ساخته و از بين برده‏ اند و اثرى از آن باقى نگذاشته‏ اند، و از سوى ديگر جاده را به قدرى از غدير فاصله داده ‏اند كه حتى دورنماى آن را از جاده نمى ‏توان ديد.


==== ب) اكتشاف جغرافيايى غدير در قرن پانزدهم ====
==== ب) اكتشاف جغرافيايى غدير در قرن پانزدهم ====
خوشبختانه دو محقق شناخته شده از كشور عربستان اقدام به شناسايى غدير نموده‏ اند. اين دو محقق نتيجه تحقيق خود را به طور مستند و به صورت كتابى منتشر ساخته‏اند.
خوشبختانه دو محقق شناخته شده از كشور عربستان اقدام به شناسايى غدير نموده‏ اند. اين دو محقق نتيجه تحقيق خود را به طور مستند و به صورت كتابى منتشر ساخته‏اند.


يكى جغرافيدانى از [[اهل‏ سنت]] به نام عاتق بن غيث بلادى است كه اهل بلاديه در نزديكى غدير است. او از طرف دولت عربستان مأمور به شناسايى مسير هجرت پيامبر صلى الله عليه و آله شده و در اين راه به غدير خم رسيده و به شناسايى دقيق آن پرداخته است. او در سال‏ هاى ۱۳۹۳ و ۱۳۹۶ قمرى در دو نوبت شخصاً به آن منطقه سفر كرده و به تحقيق از اهالى آنجا پرداخته و جزئيات جغرافيايى منطقه را به صورت دقيقى ثبت كرده است.
يكى جغرافيدانى از [[اهل‏ سنت]] به نام عاتق بن غيث بلادى است كه اهل بلاديه در نزديكى غدير است. او از طرف دولت عربستان مأمور به شناسايى مسير هجرت پيامبر صلى الله عليه و آله شده و در اين راه به غدير خم رسيده و به شناسايى دقيق آن پرداخته است.
 
او در سال‏ هاى ۱۳۹۳ و ۱۳۹۶ قمرى در دو نوبت شخصاً به آن منطقه سفر كرده و به تحقيق از اهالى آنجا پرداخته و جزئيات جغرافيايى منطقه را به صورت دقيقى ثبت كرده است.


ديگرى علامه دكتر شيخ عبدالهادى فَضلى از علماى شيعه منطقه شرقى عربستان است، كه در سال‏ هاى ۱۴۰۲ و ۱۴۰۹ قمرى شخصاً دو سفر اكتشافى به منطقه غدير داشته و با توجه به منابع تاريخى اقدام به شناسايى دقيق محدوده منطقه غدير و بركه و چشمه آن با تحقيقات محلى نموده است.
ديگرى علامه دكتر شيخ عبدالهادى فَضلى از علماى شيعه منطقه شرقى عربستان است، كه در سال‏ هاى ۱۴۰۲ و ۱۴۰۹ قمرى شخصاً دو سفر اكتشافى به منطقه غدير داشته و با توجه به منابع تاريخى اقدام به شناسايى دقيق محدوده منطقه غدير و بركه و چشمه آن با تحقيقات محلى نموده است.