پرش به محتوا

جلوه‌های ولایت در کلمه مولی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== جلوه ‏هاى ولايت در كلمه مولى<ref>اسرار غدير: ص ۱۱۱، ۱۱۴ - ۱۱۶. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۵، ۱۲۸ - ۱۳۰.</ref> ==
== جلوه ‏هاى ولايت در كلمه مولى<ref>اسرار غدير: ص ۱۱۱، ۱۱۴ - ۱۱۶. چهارده قرن با غدير: ص ۱۲۵، ۱۲۸ - ۱۳۰.</ref> ==
  با آنكه خطبه غدير منشور دائمى اسلام تلقى مى‏ شود و داراى محتوايى فراگير نسبت به همه جوانب اسلام به صورت كلى است، ولى بحث ‏هاى علمى در متن حديثِ غدير عموماً در كلمه «مولى» و معانى عرفى و لغوى آن مرتكز است.
  با آنكه [[خطبه غدیر]] منشور دائمى [[اسلام]] تلقى مى‏ شود و داراى محتوايى فراگير نسبت به همه جوانب اسلام به صورت كلى است، ولى بحث ‏هاى علمى در متن [[حدیث غدیر]] عموماً در كلمه «مولى» و معانى عرفى و لغوى آن مرتكز است.


اين بدان جهت است كه قطب اصلى حديث جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» است، و هرگاه به صورت اختصار به حديث غدير اشاره شود همين جمله مدّ نظر قرار مى‏ گيرد، و راويان و محدثين نيز در هنگام اختصار به همين جمله اكتفا نموده‏ اند و قرائن همراه آن را حذف كرده ‏اند.
اين بدان جهت است كه قطب اصلى [[احاديث مرتبط با غدير|حدیث]] جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ» است، و هرگاه به صورت اختصار به حديث غدير اشاره شود همين جمله مدّ نظر قرار مى‏ گيرد، و راويان و محدثين نيز در هنگام اختصار به همين جمله اكتفا نموده‏ اند و قرائن همراه آن را حذف كرده ‏اند.


نكته قابل توجه در اين مقطع آن است كه با توجه به متن خطبه مفصل و دقت در ساير مطالبى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه خود فرموده ‏اند، معناى «مولى» و مراد از «ولايت» هم براى مخاطبين در غدير بسيار واضح و روشن بوده، و هم براى هر مُنصفى كه متن را مطالعه كند و شرايط خطبه را به طور كامل در نظر بگيرد واضح‏تر از آن خواهد بود كه جاى بحث و احتجاج باشد.
نكته قابل توجه در اين مقطع آن است كه با توجه به متن خطبه مفصل و دقت در ساير مطالبى كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] در خطبه خود فرموده ‏اند، معناى «مولى» و مراد از «ولايت» هم براى مخاطبين در غدير بسيار واضح و روشن بوده، و هم براى هر مُنصفى كه متن را مطالعه كند و شرايط خطبه را به طور كامل در نظر بگيرد واضح‏تر از آن خواهد بود كه جاى بحث و احتجاج باشد.


به كارگرفتن كلمه «مولى» براى آن است كه هيچ لفظى از قبيل «امامت»، «خلافت»، «وصايت» و امثال اينها نمى ‏تواند حامل معناى دقيقى باشد كه در «ولايت» نهفته و فوق همه معانى الفاظ مذكور است.
به كارگرفتن كلمه «مولى» براى آن است كه هيچ لفظى از قبيل «[[امامت]]»، «[[جانشین|خلافت]]»، «[[وصایت]]» و امثال اينها نمى ‏تواند حامل معناى دقيقى باشد كه در «ولايت» نهفته و فوق همه معانى الفاظ مذكور است.


پيامبر صلى الله عليه و آله نمى‏ خواهد فقط امامت يا خلافت يا وصايت حضرت را بيان كند، بلكه مى‏ خواهد اولى به نفس بودن و صاحب اختيار تام بر جان و مال و عرض و دين مردم بودن و به عبارت واضح‏تر «ولايت مطلقه الهيه» را كه به معناى نيابت تامه از طرف پروردگار است بيان كند، و براى اين منظور هيچ لفظى فصيح ‏تر و گوياتر از «مولى» پيدا نمى ‏شود.
پيامبر صلى الله عليه و آله نمى‏ خواهد فقط امامت يا خلافت يا وصايت حضرت را بيان كند، بلكه مى‏ خواهد اولى به نفس بودن و صاحب اختيار تام بر جان و مال و عرض و دين مردم بودن و به عبارت واضح‏تر «ولايت مطلقه الهيه» را كه به معناى نيابت تامه از طرف پروردگار است بيان كند، و براى اين منظور هيچ لفظى فصيح ‏تر و گوياتر از «مولى» پيدا نمى ‏شود.


دشمنان غدير هم اگر كلمه ديگرى در اينجا به كار رفته بود خيلى آسان‏تر آن را مى‏پذيرفتند و يا در مقام رد آن چنين تلاش نمى ‏كردند، و اگر بنا به تعدد معانى بود در الفاظ ديگر بسيار آسان‏تر بود.
دشمنان غدير هم اگر كلمه ديگرى در اينجا به كار رفته بود خيلى آسان‏تر آن را مى ‏پذيرفتند و يا در مقام رد آن چنين تلاش نمى ‏كردند، و اگر بنا به تعدد معانى بود در الفاظ ديگر بسيار آسان‏تر بود.


آنان با تشكيک در معناى اين كلمه مى‏ خواهند آن را از محتواى مهم و كارساز عقيدتى و اجتماعى آن جدا كنند و آن را در حد بيان يک موضوع عاطفى و اخلاقى پايين بياورند.
آنان با تشكيک در معناى اين كلمه مى‏ خواهند آن را از محتواى مهم و كارساز عقيدتى و اجتماعى آن جدا كنند و آن را در حد بيان يک موضوع عاطفى و اخلاقى پايين بياورند.
خط ۳۵: خط ۳۵:


=== جلوه اول ===
=== جلوه اول ===
اگر در سراسر خطبه غدير دقت كنيم خواهيم ديد كه اكثر مطالب آن تفسير و توضيحى براى روشن كردن كامل معنى «مولى» و مصداق آن، و ارزش الهى «ولايت» در اجتماع و ارتباط آن با توحيد و نبوت و وحى است.
اگر در سراسر خطبه غدير دقت كنيم خواهيم ديد كه اكثر مطالب آن تفسير و توضيحى براى روشن كردن كامل معنى «مولى» و مصداق آن، و ارزش الهى «ولايت» در اجتماع و ارتباط آن با [[توحید]] و [[رسالت|نبوّت]] و وحى است.


بنا بر اين در حالى كه خود پيامبر صلى الله عليه و آله مقصود و مراد از «مولى» را روشن كرده، و همه حاضرين در غدير -  كه شاعر بزرگ عرب حسّان هم در ميان آنان بوده -  معناى صاحب اختيارى را از آن فهميدند و بر سر همين بيعت نمودند، معنى ندارد براى فهميدن منظور آن حضرت به لغت‏ها و لغت‏نامه ‏ها و معانى عرفى اين كلمه مراجعه كنيم، چه آنها با تفسير خودِ حضرت مطابق باشد و چه نباشد!
بنا بر اين در حالى كه خود پيامبر صلى الله عليه و آله مقصود و مراد از «مولى» را روشن كرده، و همه حاضرين در غدير -  كه شاعر بزرگ عرب حسّان هم در ميان آنان بوده -  معناى صاحب اختيارى را از آن فهميدند و بر سر همين [[بیعت]] نمودند، معنى ندارد براى فهميدن منظور آن حضرت به لغت‏ها و لغت‏نامه ‏ها و معانى عرفى اين كلمه مراجعه كنيم، چه آنها با تفسير خودِ حضرت مطابق باشد و چه نباشد!


=== جلوه دوم ===
=== جلوه دوم ===
خط ۴۷: خط ۴۷:


=== جلوه سوم ===
=== جلوه سوم ===
اجتماع آن روز براى رفع هر ابهامى در مسئله ولايت بوده، و اگر بنا باشد همان مجلس آغاز ابهامى بزرگ در مسئله باشد، آن هم با به كار بردن يک كلمه عجيب كه اين همه پيچيدگى دارد، در اين صورت بايد گفت: اگر چنين مجلسى نبود مسئله ولايت بسيار واضح ‏تر بود!!!
اجتماع آن روز براى رفع هر ابهامى در مسئله [[ولایت]] بوده، و اگر بنا باشد همان مجلس آغاز ابهامى بزرگ در مسئله باشد، آن هم با به كار بردن يک كلمه عجيب كه اين همه پيچيدگى دارد، در اين صورت بايد گفت: اگر چنين مجلسى نبود مسئله ولايت بسيار واضح ‏تر بود!!!


اينجاست كه آيه قرآن «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»<ref>مائده /  ۶۷ .</ref> محقق مى‏ شود.
اينجاست كه آيه قرآن «وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ»<ref>مائده /  ۶۷ .</ref> محقق مى‏ شود.
خط ۵۴: خط ۵۴:


=== جلوه چهارم ===
=== جلوه چهارم ===
پيامبراكرم‏ صلى الله عليه و آله كه فصيح‏ترين مردم در سخن گفتن بودند، آن هم در مهم‏ترين سخنرانى خود در طول حيات، اگر بنا باشد مطلبى گفته باشند كه مسلمانان فقط در فهم معناى تحت‏ اللفظى آن پس از هزار و چهارصد سال بحث هنوز به نتيجه روشنى نرسيده باشند، اين برخلاف فصاحت است و هيچ پيامبرى پيام الهى را چنين نرسانده است!!
[[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر اکرم‏ صلی الله علیه و آله]] كه فصيح ‏ترين مردم در سخن گفتن بودند، آن هم در مهم‏ترين سخنرانى خود در طول حيات، اگر بنا باشد مطلبى گفته باشند كه مسلمانان فقط در فهم معناى تحت‏ اللفظى آن پس از هزار و چهارصد سال بحث هنوز به نتيجه روشنى نرسيده باشند، اين برخلاف فصاحت است و هيچ پيامبرى پيام الهى را چنين نرسانده است!!


=== جلوه پنجم ===
=== جلوه پنجم ===
جا دارد كسى بپرسد: چطور وقتى همين غاصبين خلافت در حالى كه خود حقى نداشتند، خليفه بعد از خود را هم تعيين مى‏ كردند و كلمه «ولى» را به كار مى ‏بردند هيچ كس نگفت:
جا دارد كسى بپرسد: چطور وقتى همين غاصبين [[جانشین|خلافت]] در حالى كه خود حقى نداشتند، خليفه بعد از خود را هم تعيين مى‏ كردند و كلمه «ولى» را به كار مى ‏بردند هيچ كس نگفت:


اين كلمه هفتاد معنى دارد؟ چطور وقتى ابوبكر درباره عمر نوشت:
اين كلمه هفتاد معنى دارد؟ چطور وقتى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] درباره [[عمر بن خطاب|عمر]] نوشت:


«ولَّيْتُكم بعدى عمر بن الخطاب» ابهامى درباره معناى ولايت نبود، و فقط در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير اين بحث ‏ها پيش آمد؟!!!
«ولَّيْتُكم بعدى عمر بن الخطاب» ابهامى درباره معناى ولايت نبود، و فقط در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله در غدير اين بحث ‏ها پيش آمد؟!!!
خط ۶۶: خط ۶۶:


=== جلوه ششم ===
=== جلوه ششم ===
همچنين جا دارد سؤال شود: حديث غدير به اقرار عامه و خاصه متواتر است و كمتر حديثى داريم كه در طول چهارده قرن اين همه روايت كننده داشته باشد. اگر معناى آن به قدرى مبهم است كه هنوز كسى معناى واقعى آن را نيافته و بين چندين احتمال نامتناسب مانده، چه داعى بر نقل آن بوده و اين راويان بزرگ كه بسيارى از آنان از علما و مؤلفين بوده ‏اند چه داعى در نقل داشته ‏اند؟!
همچنين جا دارد سؤال شود: حديث غدير به اقرار عامه و خاصه متواتر است و كمتر حديثى داريم كه در طول چهارده قرن اين همه روايت كننده داشته باشد.
 
اگر معناى آن به قدرى مبهم است كه هنوز كسى معناى واقعى آن را نيافته و بين چندين احتمال نامتناسب مانده، چه داعى بر نقل آن بوده و اين راويان بزرگ كه بسيارى از آنان از [[علما]] و مؤلفين بوده ‏اند چه داعى در نقل داشته ‏اند؟!


حديث مبهم كه نقل كردن ندارد! حديث مبهم كه احتياج به جمع آورى اسناد بيشتر ندارد! پس بايد گفت: به خاطر معناى مهمى كه از «مولى» براى همه واضح بوده اين همه بدان اهتمام ورزيده ‏اند.
حديث مبهم كه نقل كردن ندارد! حديث مبهم كه احتياج به جمع آورى اسناد بيشتر ندارد! پس بايد گفت: به خاطر معناى مهمى كه از «مولى» براى همه واضح بوده اين همه بدان اهتمام ورزيده ‏اند.


=== جلوه هفتم ===
=== جلوه هفتم ===
جا دارد كسى بگويد: اينكه ابوبكر و عمر و حارث فهرى و چند نفر ديگر پرسيدند: «آيا اين مسئله از جانب خداست يا از جانب خودت است؟» به خاطر همين بود كه معناى بسيار سنگينى را از كلمه «مولى» دريافتند كه همان صاحب اختيارى بود و براى زير سؤال بردن آن حاضر به اين جسارت نسبت به ساحت مقدس آن حضرت شدند، وگرنه همه مى‏دانند كه تمام گفته ‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله طبق آيه «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى»<ref>نجم / ۳.</ref> چيزى جز وحى و كلام خداوند نيست.
جا دارد كسى بگويد: اينكه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و عمر و [[حارث بن نعمان فهری|حارث فهری]] و چند نفر ديگر پرسيدند: «آيا اين مسئله از جانب خداست يا از جانب خودت است؟» به خاطر همين بود كه معناى بسيار سنگينى را از كلمه «مولى» دريافتند كه همان صاحب اختيارى بود و براى زير سؤال بردن آن حاضر به اين جسارت نسبت به ساحت مقدس آن حضرت شدند، وگرنه همه مى‏دانند كه تمام گفته ‏هاى پيامبر صلى الله عليه و آله طبق آيه «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى»<ref>نجم / ۳.</ref> چيزى جز وحى و كلام خداوند نيست.


== پانویس ==
== پانویس ==