۲۲٬۹۷۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹۵: | خط ۳۹۵: | ||
مى گويند: بر حذر دارنده اتمام حجت نمود، ولى ما گفتيم: محمد همه اينها را از پيش خود مى گويد و از سوى خدا در اين باره چيزى نازل نشده است، و شما دوستان اهل بيت گمراهيد!! | مى گويند: بر حذر دارنده اتمام حجت نمود، ولى ما گفتيم: محمد همه اينها را از پيش خود مى گويد و از سوى خدا در اين باره چيزى نازل نشده است، و شما دوستان اهل بيت گمراهيد!! | ||
ولى اى كاش درست فكر مى كرديم و اين همه سفارش پيامبر صلى الله عليه و آله را درباره على و فرزندانش عليهم السلام به گوش جان مى خريديم. اين اقرار را دشمنان زمانى | ولى اى كاش درست فكر مى كرديم و اين همه سفارش پيامبر صلى الله عليه و آله را درباره على و فرزندانش عليهم السلام به گوش جان مى خريديم. | ||
اين اقرار را دشمنان زمانى مى نمايند كه كار از كار گذشته و روز [[قیامت]] و روز سزاى اعمال است، و اف بر اين اعتراف كه در كنار آتش جهنم باشد. | |||
و اين چنين روزهايى در انتظار مخالفين و دشمنان آل رسول عليهم السلام است و گريزى از آن نخواهند داشت، در حالى كه ما به عنوان دوستان اهل بیت علیهم السلام در انتظار پاداش بزرگ خواهيم بود. | و اين چنين روزهايى در انتظار مخالفين و دشمنان آل رسول عليهم السلام است و گريزى از آن نخواهند داشت، در حالى كه ما به عنوان دوستان اهل بیت علیهم السلام در انتظار پاداش بزرگ خواهيم بود. | ||
خط ۴۷۰: | خط ۴۷۲: | ||
على بن ابى طالب عليه السلام آن امامى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را سبب امتحان امت قرار داد و فرمود: لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى: اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى شدند. | على بن ابى طالب عليه السلام آن امامى است كه پيامبر صلى الله عليه و آله او را سبب امتحان امت قرار داد و فرمود: لَوْ لا انْتَ يا عَلِىُّ لَمْ يُعْرَفِ الْمُؤْمِنُونَ بَعْدى: اى على، اگر تو نبودى مؤمنين بعد از من شناخته نمى شدند. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله فصلى از مراسم غدير و خطابه آن را به دشمنان ائمه عليهم السلام اختصاص داده تا مردود شوندگان از امتحان علوى بدانند چه آينده اى در انتظار آنان است. [[اقتباس]] از چند آيه و تضمين آياتى ديگر براى اين منظور، روى هم ۱۵ آيه را عنوان اين بخش قرار داده است. | پيامبر صلى الله عليه و آله فصلى از مراسم غدير و خطابه آن را به دشمنان ائمه عليهم السلام اختصاص داده تا مردود شوندگان از امتحان علوى بدانند چه آينده اى در انتظار آنان است. | ||
[[اقتباس]] از چند آيه و تضمين آياتى ديگر براى اين منظور، روى هم ۱۵ آيه را عنوان اين بخش قرار داده است. | |||
در اين آيات از يک سو اوصاف و رفتار اعداء اهل بيت عليهم السلام در دنيا مطرح شده، كه ثابت قدم نبودن آنان در ايمان و گفتگوهاى نارواى آنان و متكبر بودن آنان ذكر شده است. | |||
از سوى ديگر جزاى اعتقاد و عملشان در دنيا و آخرت را بيان مى كند كه سقوط ارزش اعمالشان، و استحقاق آتش ابدى بدون تخفيف و مهلت و بدون شفاعت، آن هم عذاب فوق العاده اى در پايين ترين درجه جهنم با شنيدن صداى جوشش جهنم و ديدن شعله هاى آتش نمونه هاى آن است. | |||
اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۱۵ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۶ و ۷ سوره ملک و آيه ۱۲ سوره فرقان است: | اين آيات تضمين شده در كلام پيامبر صلى الله عليه و آله ۱۵ آيه است، كه از جمله اين آيات آيه ۶ و ۷ سوره ملک و آيه ۱۲ سوره فرقان است: | ||
خط ۴۹۲: | خط ۴۹۸: | ||
=== موقعيت تاريخى === | === موقعيت تاريخى === | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در اواسط [[خطبه غدیر]] مشغول معرفى دوستان و دشمنان امامان منصوب شده در غدير است و از عذاب هاى جهنم درباره آنان سخن به ميان آورده | پيامبر صلى الله عليه و آله در اواسط [[خطبه غدیر]] مشغول معرفى دوستان و دشمنان امامان منصوب شده در غدير است و از [[عذاب]] هاى جهنم درباره آنان سخن به ميان آورده است. | ||
آيه اول در سوره ملک است كه بجز كلمه اول آن بقيه آيه با تغييرى آمده است؛ به اين صورت كه فعل «سَمِعُوا» از صورت ماضى به مستقبل تغيير يافته و «يَسْمَعُونَ» شده است، و بجاى «لِجَهَنَّمَ» از ضمير استفاده شده و «لَها» آمده است. آيه دوم در سوره فرقان است كه كلمه «زَفير» درباره آتش جهنم فقط در اين آيه آمده است و حضرت اين كلمه را با عبارت «يَرَوْنَ لَها» تركيب فرموده است. | براى بيان وحشتى كه در آتش در انتظار آنان است دو آيه به صورت تركيب يافته در كلام حضرت تضمين شده است. | ||
آيه اول در سوره ملک است كه بجز كلمه اول آن بقيه آيه با تغييرى آمده است؛ به اين صورت كه فعل «سَمِعُوا» از صورت ماضى به مستقبل تغيير يافته و «يَسْمَعُونَ» شده است، و بجاى «لِجَهَنَّمَ» از ضمير استفاده شده و «لَها» آمده است. | |||
آيه دوم در سوره فرقان است كه كلمه «زَفير» درباره آتش جهنم فقط در اين آيه آمده است و حضرت اين كلمه را با عبارت «يَرَوْنَ لَها» تركيب فرموده است. | |||
=== موقعيت قرآنى === | === موقعيت قرآنى === | ||
در [[قرآن]] آيه سوره ملک از جمله قبل از آن آغاز مى شود كه [[عذاب]] كافران را جهنم قرار مى دهد؛ و سپس در اين آيه وحشت در لحظات افتادن در جهنم را ترسيم مى كند كه صداى وحشتناک شعله كشيدن و جوشيدن آن را خواهند شنيد. دنبال اين آيه سؤال هايى است كه خزانه داران جهنم، در آنجا از آنان مى پرسند و پاسخ هايى است كه آنان مى دهند. | در [[قرآن]] آيه سوره ملک از جمله قبل از آن آغاز مى شود كه [[عذاب]] كافران را جهنم قرار مى دهد؛ و سپس در اين آيه وحشت در لحظات افتادن در جهنم را ترسيم مى كند كه صداى وحشتناک شعله كشيدن و جوشيدن آن را خواهند شنيد. | ||
دنبال اين آيه سؤال هايى است كه خزانه داران جهنم، در آنجا از آنان مى پرسند و پاسخ هايى است كه آنان مى دهند. | |||
آيه سوره فرقان درباره كسانى است كه روز قيامت را باور ندارند و به تعبير [[قرآن]] «كَذَّبُوا بِالسَّاعَةِ» هستند. | |||
خداوند به اينان «سَعير» و آتش شعله گرفته اى را وعده مى دهد كه وقتى از دور اهل جهنم را مى بيند شعله مى كشد و صداى وحشتناكى از آن بر مى خيزد. | |||
در آيات بعد تنگى جاى آنان در جهنم و صداى واى و ويل آنان مطرح شده است. | |||
=== تحليل اعتقادى === | === تحليل اعتقادى === | ||
خط ۵۰۷: | خط ۵۲۳: | ||
معناى دقيق «زَفير» و «شَهيق» و ارتباط آن به آتش چيست؟ «زَفير» فرو بردن نَفَس با صوت، و «شَهيق» خارج ساختن آن با صوت است كه شايد در نَفَسِ عميق كشيدن محسوس باشد. | معناى دقيق «زَفير» و «شَهيق» و ارتباط آن به آتش چيست؟ «زَفير» فرو بردن نَفَس با صوت، و «شَهيق» خارج ساختن آن با صوت است كه شايد در نَفَسِ عميق كشيدن محسوس باشد. | ||
اين دو كلمه درباره انسان ها به كار مى رود و در آيه ۱۰۶ از سوره هود وحشت اهل جهنم از آتش را با ترسيم نَفَس هايى كه از وحشت در سينه حبس مى كنند و از ترس بيرون مى دهند بيان نموده است: «فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِى النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ»: «اما كسانى كه شقى شدند در آتش خواهند بود و براى آنان است در آن صداى نفس هايشان كه از ترس فرو مى دهند و باز پس مى آورند». | اين دو كلمه درباره انسان ها به كار مى رود و در آيه ۱۰۶ از سوره هود وحشت اهل جهنم از آتش را با ترسيم نَفَس هايى كه از وحشت در سينه حبس مى كنند و از ترس بيرون مى دهند بيان نموده است: | ||
«فَأَمَّا الَّذِينَ شَقُوا فَفِى النَّارِ لَهُمْ فِيها زَفِيرٌ وَ شَهِيقٌ»: «اما كسانى كه شقى شدند در آتش خواهند بود و براى آنان است در آن صداى نفس هايشان كه از ترس فرو مى دهند و باز پس مى آورند». | |||
==== ب) نسبت «زفير» و «شهيق» به جهنم ==== | ==== ب) نسبت «زفير» و «شهيق» به جهنم ==== | ||
آنچه در اينجا مهم است نسبت دادن «زفير» و «شهيق» به جهنم است. براى درک اين مطلب آتش بزرگى را در نظر بگيريد كه با افزودن هيزم يا دميدن در آن يا برخورد باد با آن به اصطلاح «گُر» مى گيرد و | آنچه در اينجا مهم است نسبت دادن «زفير» و «شهيق» به جهنم است. براى درک اين مطلب آتش بزرگى را در نظر بگيريد كه با افزودن هيزم يا دميدن در آن يا برخورد باد با آن به اصطلاح «گُر» مى گيرد و شعله ور مى شود. | ||
در اين حالت گويا آتش با تغيير اصواتى كه از آن شنيده مى شود نفس مى كشد و نفس آزاد مى كند، و اين تنفس را به نفس فرو دادن و بيرون دادن در آدمى تشبيه كرده اند و از آن به «زَفير» و «شَهيق» آتش تعبير مى كنند، كه همراه آن شعله آتش بالا و پايين مى رود. | |||
آنچه اين تصور را به ذهن نزديک تر مى كند جمله حاليه «وَ هِىَ تَفُورُ» به همراه شهيق است، يعنى صداى آتش را مى شنوند در حالى كه مى جوشد و فوران مى كند، كما اينكه كلمه «تَغَيُّظ» در آيه سوره فرقان مطلب را به ذهن آشناتر مى كند كه به معناى شدت يافتن حرارت آتش است و طبيعى است كه در آن حالت صدايى از آتش جهنم شنيده مى شود. | آنچه اين تصور را به ذهن نزديک تر مى كند جمله حاليه «وَ هِىَ تَفُورُ» به همراه شهيق است، يعنى صداى آتش را مى شنوند در حالى كه مى جوشد و فوران مى كند، كما اينكه كلمه «تَغَيُّظ» در آيه سوره فرقان مطلب را به ذهن آشناتر مى كند كه به معناى شدت يافتن حرارت آتش است و طبيعى است كه در آن حالت صدايى از آتش جهنم شنيده مى شود. | ||
خط ۵۲۰: | خط ۵۴۰: | ||
==== د) عكس العمل جهنم با حضور اهل آن ==== | ==== د) عكس العمل جهنم با حضور اهل آن ==== | ||
در آيه سوره فرقان اصوات آتش جهنم برخاسته از نوعى ادراک در آن تلقى شده است، كه مى فرمايد: «و إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً»: | در آيه سوره فرقان اصوات آتش جهنم برخاسته از نوعى ادراک در آن تلقى شده است، كه مى فرمايد: «و إِذا رَأَتْهُمْ مِنْ مَكانٍ بَعِيدٍ سَمِعُوا لَها تَغَيُّظاً وَ زَفِيراً»: | ||
اين مطلب هيچ استبعادى ندارد به خصوص آنكه در قرآن مورد ديگرى از شعور و عكس العمل جهنم ذكر شده است، آنجا كه مى فرمايد: «يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ»: «روزى كه به جهنم مى گوييم: آيا پر شدى؟ و جهنم در پاسخ مى گويد: آيا باز هم هست؟». | «وقتى جهنم آنان را از مكان دور ببيند از آن صداى بالا رفتن حرارت و فرو كشيدن نفسش را مى شنوند». | ||
گويا آتش نزديک شدن اهل عذاب را احساس مى كند و از خود چنين عكس العملى نشان مى دهد. | |||
اين مطلب هيچ استبعادى ندارد به خصوص آنكه در قرآن مورد ديگرى از شعور و عكس العمل جهنم ذكر شده است، آنجا كه مى فرمايد: | |||
«يَوْمَ نَقُولُ لِجَهَنَّمَ هَلِ امْتَلَأْتِ وَ تَقُولُ هَلْ مِنْ مَزِيدٍ»: «روزى كه به جهنم مى گوييم: آيا پر شدى؟ و جهنم در پاسخ مى گويد: آيا باز هم هست؟». | |||
با توجه به چهار نكته اى كه ذكر شد، پيامبر صلى الله عليه و آله با استناد به آيه قرآن دو جهت را درباره دشمنان ائمه عليهم السلام به ما متوجه مى كند: | با توجه به چهار نكته اى كه ذكر شد، پيامبر صلى الله عليه و آله با استناد به آيه قرآن دو جهت را درباره دشمنان ائمه عليهم السلام به ما متوجه مى كند: | ||
خط ۵۲۸: | خط ۵۵۴: | ||
۱. با توجه به اينكه موضوع آيات كفار هستند، حضرت با اين اقتباس دشمنان اهل بيت عليهم السلام را كافر اعلام مى كند. | ۱. با توجه به اينكه موضوع آيات كفار هستند، حضرت با اين اقتباس دشمنان اهل بيت عليهم السلام را كافر اعلام مى كند. | ||
۲. وحشت و اضطراب دشمنان اهل | ۲. وحشت و اضطراب [[دشمنان اهل بیت و غدیر|دشمنان اهل بیت علیهم السلام]] در جهنم و عكس العمل جهنم با ديدن آنان كه شعله مى كشد و قلب آنان را از ترس آب مى كند، از يک سو توجه دادن به آينده خط [[سقیفه]] و بر حذر داشتن از چنين خطرى است، و از سوى ديگر آرامش قلبى براى دوستان اهل بيت عليهم السلام است كه اگر گرفتار فتنه هاى سقيفه شده اند و دنيايشان تلخ شده، از آينده سياه آنان در آخرت با خبر باشند. | ||
== آيه «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا . قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلامَكُمْ . بَلِ اللَّه يَمُنُّ عَلَيْكُمْ...»<ref>حجرات / ۱۷. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۸۰ - ۲۸۶.</ref> == | == آيه «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا . قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلامَكُمْ . بَلِ اللَّه يَمُنُّ عَلَيْكُمْ...»<ref>حجرات / ۱۷. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۲۸۰ - ۲۸۶.</ref> == | ||
بزرگترين امتحان بشريت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه اتمام حجت آن به نحو اكمل انجام گرفت و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه اى راه گريز نماند | بزرگترين امتحان بشريت در غدير مطرح شد. امتحانى همه جانبه كه اتمام حجت آن به نحو اكمل انجام گرفت و براى هيچ كس به هيچ دليل و بهانه اى راه گريز نماند. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه بلند خود، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشارت و صراحت پيش بينى فرمود و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به ۱۱ آيه تضمين شده در خطبه غدير بيان فرمود. از جمله اين آيات آيه ۱۷ سوره حجرات و آيه ۲۸ سوره | در اين امتحان عظيم، هم جهاتى كه مى توانست سر منشأ آزمايش باشد متعدد بود، و هم عللى كه مى توانست انگيزه شيطانى براى سقوط در امتحان باشد در جلوه هاى مختلف به ميان آمد. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطابه بلند خود، اين شرايط امتحان را براى مردم تبيين فرمود تا با آمادگى كامل به استقبال آن بروند. | |||
اين آينده تلخِ امتحان را حضرتش در غدير به اشارت و صراحت پيش بينى فرمود و مراحل چنين امتحان بزرگى را با استشهاد به ۱۱ آيه تضمين شده در خطبه غدير بيان فرمود. | |||
از جمله اين آيات آيه ۱۷ سوره حجرات و آيه ۲۸ سوره محمد صلى الله عليه و آله و آيه ۳۵ سوره الرحمن و آيه ۱۴،۱۳ سوره فجر است: | |||
«يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّه يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»: | «يَمُنُّونَ عَلَيْكَ أَنْ أَسْلَمُوا قُلْ لا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّه يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»: | ||
خط ۵۵۶: | خط ۵۸۸: | ||
مَعاشِرَ النّاسِ، لا تَمُنُّوا عَلَىَّ بِاسْلامِكُمْ، بَلْ لا تَمُنُّوا عَلَى اللَّه فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَ يَسْخَطَ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ، انَّ رَبَّكُمْ لَبِالْمِرْصادِ: | مَعاشِرَ النّاسِ، لا تَمُنُّوا عَلَىَّ بِاسْلامِكُمْ، بَلْ لا تَمُنُّوا عَلَى اللَّه فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَ يَسْخَطَ عَلَيْكُمْ وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ، انَّ رَبَّكُمْ لَبِالْمِرْصادِ: | ||
اى مردم، با اسلامتان بر من منت مگذاريد، بلكه بر خدا هم منت نگذاريد، كه عملتان را نابود مى نمايد و بر شما غضب | اى مردم، با اسلامتان بر من منت مگذاريد، بلكه بر خدا هم منت نگذاريد، كه عملتان را نابود مى نمايد و بر شما غضب مى كند و شما را به شعله اى از آتش و مس گداخته مبتلا مى نمايد. پروردگار شما در كمين است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ بخش ۶ .</ref> | ||
(خ ل:) لا تَمُنُّوا عَلَى اللَّه اسْلامَكُمْ فَيَسْخَطَ عَلَيْكُمْ وَ يُصيبَكُمْ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ («ج»: وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِسَوْطِ عَذابٍ) ، انَّهُ لَبِالْمِرْصادِ: | (خ ل:) لا تَمُنُّوا عَلَى اللَّه اسْلامَكُمْ فَيَسْخَطَ عَلَيْكُمْ وَ يُصيبَكُمْ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ («ج»: وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِسَوْطِ عَذابٍ)، انَّهُ لَبِالْمِرْصادِ: | ||
اسلامتان را بر خدا منت مگذاريد كه بر شما غضب مى كند و از سوى او عذابى به شما مى رسد («ج»: شما را به تازيانه [[عذاب]] مبتلا مى كند)، و خدا در كمين است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ پاورقى ۲ از نسخه «الف» و «ج».</ref> | اسلامتان را بر خدا منت مگذاريد كه بر شما غضب مى كند و از سوى او عذابى به شما مى رسد («ج»: شما را به تازيانه [[عذاب]] مبتلا مى كند)، و خدا در كمين است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۹ پاورقى ۲ از نسخه «الف» و «ج».</ref> | ||
خط ۵۶۷: | خط ۵۹۹: | ||
=== موقعيت تاريخى === | === موقعيت تاريخى === | ||
در اواسط خطبه | در اواسط [[خطبه غدیر]] قبل از آنكه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] توطئه گران بر ضد [[جانشین|خلافت]] را مطرح كند، براى آنكه مسلمانان به سوابق خود در اسلام مغرور نشوند و خود را در معرض امتحانى سخت بدانند، اين چهار آيه در يک فراز تركيب شده اند. | ||
'''آيه اول''' (لا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلامَكُمْ) در كلام حضرت - طبق نسخه هاى مختلف - به سه گونه تضمين شده است: | '''آيه اول''' (لا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلامَكُمْ) در كلام حضرت - طبق نسخه هاى مختلف - به سه گونه تضمين شده است: | ||
'''آيه دوم''' (اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّه وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ) به صورت اقتباس كامل و تبديل غايب به مخاطب در كلام حضرت با عبارت «فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَ يَسْخَطَ عَلَيْكُمْ» آمده كه در برخى نسخه ها فقط «يَسْخَطَ عَمَلَكُمْ» ذكر شده است. | در نسخه «ب» با افزودن «ب» در كلمه «بِاسْلامِكُمْ» و افزودن جمله «بَلْ لا تَمُنُّوا عَلَى اللَّه» بعد از آن آمده است. در نسخه هاى «الف» و «ج» به جاى «عَلَىَّ» كلمه «عَلَى الله» آورده شده است. | ||
در نسخه هاى «ه» و «و» به جاى «اسْلامَكُمْ» كلمه «فينا» آمده و بعد از آن در نسخه «ه» «ما لا يُطيعُكُمُ الله»، و در نسخه «و» «وَ لا يُطيعُكُمُ الله» افزوده شده، و كلمه «عَلَىَّ» نيز به صورت «عَلَى الله» ذكر گرديده است. | |||
'''آيه دوم''' (اتَّبَعُوا ما أَسْخَطَ اللَّه وَ كَرِهُوا رِضْوانَهُ فَأَحْبَطَ أَعْمالَهُمْ) به صورت [[اقتباس]] كامل و تبديل غايب به مخاطب در كلام حضرت با عبارت «فَيُحْبِطَ عَمَلَكُمْ وَ يَسْخَطَ عَلَيْكُمْ» آمده كه در برخى نسخه ها فقط «يَسْخَطَ عَمَلَكُمْ» ذكر شده است. | |||
'''آيه سوم''' (يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ...) فقط در نسخه «ب» در كلام حضرت با عبارت «وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ» ديده مى شود. لازم به يادآورى است كه اين آيه يک بار ديگر در اواخر همين بخش ششم خطبه ذكر شده است كه در جاى خود مورد بررسى قرار خواهد گرفت.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: به ج ۲ ص ۳۹۰.</ref> | '''آيه سوم''' (يُرْسَلُ عَلَيْكُما شُواظٌ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٌ...) فقط در نسخه «ب» در كلام حضرت با عبارت «وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِشُواظٍ مِنْ نارٍ وَ نُحاسٍ» ديده مى شود. لازم به يادآورى است كه اين آيه يک بار ديگر در اواخر همين بخش ششم خطبه ذكر شده است كه در جاى خود مورد بررسى قرار خواهد گرفت.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: به ج ۲ ص ۳۹۰.</ref> | ||
'''آيه چهارم''' (فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ، إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ) - طبق نسخه هاى مختلف - به ۵ صورت در كلام حضرت تضمين شده است: در نسخه «ب» فقط آيه ۱۴ با خطاب جمع آورده شده: «انَّ رَبَّكُمْ لَبِالْمِرْصادِ». در نسخه «الف» آيه ۱۳ به صورت «يُصيبَكُمْ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ» و در نسخه هاى «ج» و «ه» و «و» به صورت «وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِسَوْطِ عَذابٍ» آمده، و آيه ۱۴ در نسخه هاى «الف» و «ج» با عبارت «انَّهُ لَبِالْمِرْصادِ» ذكر شده و در نسخه هاى «ه» و «و» نيامده است. | '''آيه چهارم''' (فَصَبَّ عَلَيْهِمْ رَبُّكَ سَوْطَ عَذابٍ، إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ) - طبق نسخه هاى مختلف - به ۵ صورت در كلام حضرت تضمين شده است: در نسخه «ب» فقط آيه ۱۴ با خطاب جمع آورده شده: | ||
«انَّ رَبَّكُمْ لَبِالْمِرْصادِ». در نسخه «الف» آيه ۱۳ به صورت «يُصيبَكُمْ بِعَذابٍ مِنْ عِنْدِهِ» و در نسخه هاى «ج» و «ه» و «و» به صورت «وَ يَبْتَلِيَكُمْ بِسَوْطِ عَذابٍ» آمده، و آيه ۱۴ در نسخه هاى «الف» و «ج» با عبارت «انَّهُ لَبِالْمِرْصادِ» ذكر شده و در نسخه هاى «ه» و «و» نيامده است. | |||
=== موقعيت قرآنى === | === موقعيت قرآنى === | ||
آيه سوره حجرات در [[قرآن]] از آيه ۱۷ شروع مى شود كه فرموده: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا، قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا...» و منظور افرادى است كه فقط لفظ اسلام را بر زبان | آيه سوره حجرات در [[قرآن]] از آيه ۱۷ شروع مى شود كه فرموده: «قالَتِ الْأَعْرابُ آمَنَّا، قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَ لكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنا...» و منظور افرادى است كه فقط لفظ اسلام را بر زبان آورده اند و ايمان واقعى ندارند. | ||
آيه سوره | سپس مؤمنين واقعى را معرفى مى كند و از آنان مى خواهد در برابر دستورات الهى ادعايى نداشته فروتن باشند. تا آيه مزبور كه صريحاً خاطر نشان مى كند خدا بر شما منت دارد و مبادا در پذيرفتن اسلام بر خدا منت بگذاريد، و يک آيه بعد از اين پايان سوره حجرات است. | ||
آيه سوره محمد صلى الله عليه و آله درباره كسانى است كه در آيه ۲۵ ذكر شده كه از دين باز مى گردند و منافقانه با كفار ارتباط برقرار مى كنند كه تا حد امكانشان از اسلام حذف كنند. | |||
سپس خداوند عذابى كه توسط [[ملائکه]] بر اينان نازل مى شود يادآور شده تا به اين آيه مىرسد كه علت آن عذاب را سخط خداوند و حبط و نابودى اعمالشان ذكر مى كند. | |||
آيه سوره «الرحمن» ادامه مى يابد كه سلطان پروردگار و عجز جن و انس را مطرح مى فرمايد، و اينكه جن و انس نمى توانند بدون اجازه و قدرت الهى از آفاق [[آسمان]] و زمين نفوذ كنند، تا به اين آيه مى رسد كه اگر آتش و مس گداخته بر سر شما بريزد نمى توانيد آن را از خود دور كنيد. | آيه سوره «الرحمن» ادامه مى يابد كه سلطان پروردگار و عجز جن و انس را مطرح مى فرمايد، و اينكه جن و انس نمى توانند بدون اجازه و قدرت الهى از آفاق [[آسمان]] و زمين نفوذ كنند، تا به اين آيه مى رسد كه اگر آتش و مس گداخته بر سر شما بريزد نمى توانيد آن را از خود دور كنيد. | ||
خط ۵۸۷: | خط ۶۲۹: | ||
=== تحليل اعتقادى === | === تحليل اعتقادى === | ||
تفسيرى كه از مطرح شدن اين آيه در اين موقعيت [[خطبه غدیر]] قابل استفاده است به معناى منت گذاشتن مسلمانان بر خدا و رسول در مسئله خلافت و جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله باز مى گردد. | تفسيرى كه از مطرح شدن اين آيه در اين موقعيت [[خطبه غدیر]] قابل استفاده است به معناى منت گذاشتن مسلمانان بر خدا و رسول در مسئله [[جانشین|خلافت]] و جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله باز مى گردد. | ||
جالب اينكه در برخى نسخه ها با صراحت كامل و با عبارتى ظريف اين مهم را به ميان آورده و مى فرمايد: «لا تَمُنُّوا عَلَى اللَّه فينا ما لا يُطيعُكُمُ اللَّه»، و مى بينيم كه به جاى «اسْلامَكُمْ» كلمه «فينا» را آورده است. يعنى درباره ما | جالب اينكه در برخى نسخه ها با صراحت كامل و با عبارتى ظريف اين مهم را به ميان آورده و مى فرمايد: | ||
«لا تَمُنُّوا عَلَى اللَّه فينا ما لا يُطيعُكُمُ اللَّه»، و مى بينيم كه به جاى «اسْلامَكُمْ» كلمه «فينا» را آورده است. يعنى درباره ما اهل بيت، يا درباره امر [[خلافت]] ما اهل بيت بر خدا منت مگذاريد، و سپس افزوده كه «خدا در اين باره سخن شما را نخواهد پذيرفت». | |||
اين منت گذاشتن را مى توان به غرور مسلمانى تعبير كرد، و طبعاً با حضور [[پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] بر سر مسائل كوچكى چون تقسيم غنايم جنگى جلوه مى كرد، اما با رحلت حضرت افكار شيطانى [[خلافت]] را به صورت بالاترين غنيمت به دست آمده از [[اسلام]] جلوه مى دهد كه بر سر تقسيم آن نَفْسها طمع بلند بروز مى دهند. | اين منت گذاشتن را مى توان به غرور مسلمانى تعبير كرد، و طبعاً با حضور [[پیامبر رحمت صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] بر سر مسائل كوچكى چون تقسيم غنايم جنگى جلوه مى كرد، اما با رحلت حضرت افكار شيطانى [[خلافت]] را به صورت بالاترين غنيمت به دست آمده از [[اسلام]] جلوه مى دهد كه بر سر تقسيم آن نَفْسها طمع بلند بروز مى دهند. | ||
در غدير اين مطلب علناً بر زبان عدهاى آمد كه اگر بناست على خليفه باشد لااقل ديگران را هم با او شريک كن يا بعد از او كسانى را براى خلافت نامزد نما !! كه پيامبر صلى الله عليه و آله به شدت با اين طمع كارى در برابر دستور الهى مقابله فرمود و آن را رد كرد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱،۱۶۰.</ref> | در غدير اين مطلب علناً بر زبان عدهاى آمد كه اگر بناست على خليفه باشد لااقل ديگران را هم با او شريک كن يا بعد از او كسانى را براى خلافت نامزد نما!! | ||
كه پيامبر صلى الله عليه و آله به شدت با اين طمع كارى در برابر دستور الهى مقابله فرمود و آن را رد كرد.<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۶۱،۱۶۰.</ref> | |||
یكى از وجهه هاى [[امتحان الهی]] آن است كه منت گذاشتن هيچ گاه به صراحت بر زبان كسى جارى نمى شود، بلكه هر كس با به ميان آوردن سوابق خويش سعى مى كند سهمى از مزاياى جامعه اسلامى را به خود اختصاص دهد! | یكى از وجهه هاى [[امتحان الهی]] آن است كه منت گذاشتن هيچ گاه به صراحت بر زبان كسى جارى نمى شود، بلكه هر كس با به ميان آوردن سوابق خويش سعى مى كند سهمى از مزاياى جامعه اسلامى را به خود اختصاص دهد! | ||
تقدم در اسلام، فداكارى ها و جانفشانى ها در راه آن، نسبت داشتن با پيامبر صلى الله عليه و آله و امثال اينها، زبان عده اى را باز مى كند كه بگويند: پس سهم ما چه مى شود؟ پس نتيجه زحمات ما كجا رفت؟ پس ما براى چه مسلمان شديم؟ آيا از مسلمانى فقط نماز و روزه به ما | تقدم در اسلام، فداكارى ها و جانفشانى ها در راه آن، نسبت داشتن با پيامبر صلى الله عليه و آله و امثال اينها، زبان عده اى را باز مى كند كه بگويند: | ||
پس سهم ما چه مى شود؟ پس نتيجه زحمات ما كجا رفت؟ پس ما براى چه مسلمان شديم؟ آيا از مسلمانى فقط [[نماز جماعت در صحرای غدیر|نماز]] و [[روزه]] به ما مى رسد و خلافت نصيب ديگران است؟! و امثال اين اعتراضات منت آميز كه در مسئله خلافت - چه رو در روى پيامبر صلى الله عليه و آله و چه بعد از آن حضرت - بارها و بارها مطرح گرديد. | |||
اميرالمؤمنين عليه السلام در سوابق و فضايل و فداكارى و عمل به فرامين اسلام و اوامر پيامبر صلى الله عليه و آله قابل مقايسه با هيچ كس نبود، و آنچه داشت در زيباترين جلوه اخلاص تقديم درگاه الهى نموده بود، ولى با اين همه وقتى ديد مردم با پيش كشيدن سوابق خود تصميم بر هم زدن دين خدا و ولايت الهى دارند، از همان نقطه در مقابل مردم ايستاد و فضايل و سوابق خود را مطرح كرد تا آنان را متوجه اين نكته كند كه اگر فضايل و سوابق دليل تقدم و كسب حقوق است هيچ كس بر من تقدم ندارد، و در عين حال من منت خدا را دارم نه اينكه بر خدا منت گذارم، و اگر نبود كه خداوند مرا به اين مقام منصوب فرموده، خود را براى به دست آوردن آن جلو نمى انداختم و در پى آن نبودم. | اميرالمؤمنين عليه السلام در سوابق و فضايل و فداكارى و عمل به فرامين اسلام و اوامر پيامبر صلى الله عليه و آله قابل مقايسه با هيچ كس نبود، و آنچه داشت در زيباترين جلوه اخلاص تقديم درگاه الهى نموده بود، ولى با اين همه وقتى ديد مردم با پيش كشيدن سوابق خود تصميم بر هم زدن دين خدا و ولايت الهى دارند، از همان نقطه در مقابل مردم ايستاد و فضايل و سوابق خود را مطرح كرد تا آنان را متوجه اين نكته كند كه اگر فضايل و سوابق دليل تقدم و كسب حقوق است هيچ كس بر من تقدم ندارد، و در عين حال من منت خدا را دارم نه اينكه بر خدا منت گذارم، و اگر نبود كه خداوند مرا به اين مقام منصوب فرموده، خود را براى به دست آوردن آن جلو نمى انداختم و در پى آن نبودم. | ||
مجموع آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله درباره علت و كيفيت نصب خليفه از سوى خدا در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] فرموده، وقتى در كنار اين فراز كه شامل آيه «لا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّه يَمُنُ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ» قرار بگيرد، اين نتيجه را به ما يادآور مىشود كه امر خلافت مانند اصل اسلام جزء فرامينى است كه از سوى خداوند براى صلاح دنيا و آخرت مردم آمده است. اينكه امامت و خلافت چگونه بايد باشد و صاحب اين مقام چه كسى بايد باشد، مسئله اى از طرف خداست و طبق حكمت الهى تعيين شده است. | مجموع آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله درباره علت و كيفيت نصب خليفه از سوى خدا در [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] فرموده، وقتى در كنار اين فراز كه شامل آيه «لا تَمُنُّوا عَلَىَّ إِسْلامَكُمْ بَلِ اللَّه يَمُنُ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ لِلْإِيمانِ» قرار بگيرد، اين نتيجه را به ما يادآور مىشود كه امر خلافت مانند اصل اسلام جزء فرامينى است كه از سوى خداوند براى صلاح دنيا و آخرت مردم آمده است. | ||
اينكه [[امامت]] و خلافت چگونه بايد باشد و صاحب اين مقام چه كسى بايد باشد، مسئله اى از طرف خداست و طبق حكمت الهى تعيين شده است. | |||
همان گونه كه بايد سپاسگزار خداوند باشيد و منت خدا بر شماست كه به [[اسلام]] هدايتتان فرموده، همانطور در مسئله ولايت بر شما منت دارد كه امامانى معصوم - كه خود آنان را خلق كرده و امتحان نموده - براى مردم منصوب فرموده است، و مردم را به حال خود رها نكرده تا با اشتباهات عمدى و سهوى خود را دچار امامان ناشايست كنند و دنيا و آخرتشان تباه شود. | همان گونه كه بايد سپاسگزار خداوند باشيد و منت خدا بر شماست كه به [[اسلام]] هدايتتان فرموده، همانطور در مسئله ولايت بر شما منت دارد كه امامانى معصوم - كه خود آنان را خلق كرده و امتحان نموده - براى مردم منصوب فرموده است، و مردم را به حال خود رها نكرده تا با اشتباهات عمدى و سهوى خود را دچار امامان ناشايست كنند و دنيا و آخرتشان تباه شود. | ||
هر مسلمانى بايد شرمنده اين لطف الهى بوده منت خدا را خريدار باشد، نه آنكه معترضانه ادعا كند كه چرا خدا بدون در نظر گرفتن حقى براى ساير مسلمانان در [[خلافت]]، خليفه منصوب نموده است؟! بنابراين اگر كسى اين دلسوزى خداوند و انتصاب حكيمانه الهى را با افكار جاهلى - كه سر از تعصب و منت گذاشتن و سهميه خواستن بر | هر مسلمانى بايد شرمنده اين لطف الهى بوده منت خدا را خريدار باشد، نه آنكه معترضانه ادعا كند كه چرا خدا بدون در نظر گرفتن حقى براى ساير مسلمانان در [[خلافت]]، خليفه منصوب نموده است؟! | ||
بنابراين اگر كسى اين دلسوزى خداوند و انتصاب حكيمانه الهى را با افكار جاهلى - كه سر از تعصب و منت گذاشتن و سهميه خواستن بر مى آورد - مطرح كند، از طرف خداوند متعال مستحق چهار سزاى بزرگ است: | |||
'''الف)''' حبط عمل، يعنى كسى كه بر خدا منت گذارد، خدا اعمال انجام دادهاش را نيز نابود مىكند و براى روز جزا دست خالى | '''الف)''' حبط عمل، يعنى كسى كه بر خدا منت گذارد، خدا اعمال انجام دادهاش را نيز نابود مىكند و براى روز جزا دست خالى مى ماند. | ||
'''ب)''' سخط و نارضايتى و غضب خداوند، يعنى خدا از اين برخورد بند هاش با چنان پروردگار مهربانى كه دلسوزانه تمام شرايط [[هدایت]] او را آماده فرموده، غضب مى كند و به چنين بنده اى نگاه رضايت و مرحمت نمى نمايد. | '''ب)''' سخط و نارضايتى و غضب خداوند، يعنى خدا از اين برخورد بند هاش با چنان پروردگار مهربانى كه دلسوزانه تمام شرايط [[هدایت]] او را آماده فرموده، غضب مى كند و به چنين بنده اى نگاه رضايت و مرحمت نمى نمايد. |