۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
=== متن روايت === | === متن روايت === | ||
عَنْ عَلِىّ عليه السلام قالَ: عَمَّمَنى رَسُولُ | عَنْ عَلِىّ عليه السلام قالَ: عَمَّمَنى رَسُولُ الله صلى الله عليه و آله يَوْمَ غَديرِ خُمٍّ بِعَمامَةٍ فَسَدَلَ طَرَفَها عَلى مِنْكَبى وَ قالَ: «انَّ الله ايَّدَنى يَوْمَ بَدْرٍ وَ حُنَيْنٍ بِمَلائِكَةٍ مُعْتَمّينَ بِهذِهِ الْعَمَّةِ»: | ||
اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم عمامه اى بر سر من بست و آخر آن را روى شانه ام انداخت و فرمود: «خدا در روز [[بدر (جنگ)|بدر]] و حنين مرا با ملائكه اى تأييد و كمک نمود كه چنين عمامه اى بر سر داشتند».<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۹۹ - ۲۰۱.</ref> | اميرالمؤمنين عليه السلام مى فرمايد: پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير خم عمامه اى بر سر من بست و آخر آن را روى شانه ام انداخت و فرمود: «خدا در روز [[بدر (جنگ)|بدر]] و حنين مرا با ملائكه اى تأييد و كمک نمود كه چنين عمامه اى بر سر داشتند».<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۹۹ - ۲۰۱.</ref> | ||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
در غدير پيامبر صلى الله عليه و آله عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت به عنوان تاج افتخار بر سر اميرالمؤمنين عليه السلام بست و انتهاى عمامه را بر دوش آن حضرت قرار داد و فرمود: عمامه تاج عرب است. | در غدير پيامبر صلى الله عليه و آله عمامه خود را كه «سحاب» نام داشت به عنوان تاج افتخار بر سر اميرالمؤمنين عليه السلام بست و انتهاى عمامه را بر دوش آن حضرت قرار داد و فرمود: عمامه تاج عرب است. | ||
آنگاه شكل خاص اين عمامه را با ياد جنگ بدر و حنين توضيح داد كه در اين دو جنگ خداوند | آنگاه شكل خاص اين عمامه را با ياد [[بدر (جنگ)|جنگ بدر]] و حنين توضيح داد كه در اين دو جنگ خداوند [[ملائکه]] را به كمک من فرستاد و آنان عمامه هايى به اين صورت داشتند، و اين اشاره به دو آيه در اين باره در قرآن بود.<ref>عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۱۹۹. الغدير: ج ۱ ص ۲۹۱. كنز العمال: ج ۱۵ ص ۴۸۲.</ref> | ||
=== موقعيت قرآنى === | === موقعيت قرآنى === | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
در چنين موقعيتى خداوند لشكر ناپيداى خود را به كمک فرستاد و مسلمانان را از شكست رهايى بخشيد. | در چنين موقعيتى خداوند لشكر ناپيداى خود را به كمک فرستاد و مسلمانان را از شكست رهايى بخشيد. | ||
در حديث آمده است كه در جنگ بدر و حنين اين ملائكه از آسمان نازل شدند و به صورت بشر در آمدند و همراه مسلمانان جنگيدند و بسيارى از | در حديث آمده است كه در جنگ بدر و حنين اين ملائكه از آسمان نازل شدند و به صورت بشر در آمدند و همراه مسلمانان جنگيدند و بسيارى از [[کفّار]] را كشتند، اگر چه مسلمانان آنها را نمى ديدند. | ||
به طورى كه بسيارى از كفار بعدها با تعجب مى پرسيدند: در آغاز جنگ تعداد شما كم بود. اينان چه كسانى بودند كه به لشكر شما اضافه شدند؟ آن اسب هاى دو رنگ و سواران سفيدپوش بودند كه افراد ما را كشتند!!<ref>بحار الانوار: ج ۱۹ ص ۲۸۴ و ج ۲۱ ص ۱۵۱</ref> | به طورى كه بسيارى از كفار بعدها با تعجب مى پرسيدند: در آغاز جنگ تعداد شما كم بود. اينان چه كسانى بودند كه به لشكر شما اضافه شدند؟ آن اسب هاى دو رنگ و سواران سفيدپوش بودند كه افراد ما را كشتند!!<ref>بحار الانوار: ج ۱۹ ص ۲۸۴ و ج ۲۱ ص ۱۵۱</ref> | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
از خصوصيات اين ملائكه عمامه اى بود كه بر سرداشتند و انتهاى آن بر دوششان آويخته بود. | از خصوصيات اين ملائكه عمامه اى بود كه بر سرداشتند و انتهاى آن بر دوششان آويخته بود. | ||
بدين گونه بار ديگر نگاهى به قرآن را در غدير شاهديم كه پيامبر صلى الله عليه و آله با اشاره به دو فراز قرآنى يادآور مى شود كه بخشى از مراسم غدير كه عمامه سحاب به اين صورت خاص بر سر على عليه السلام بسته مى شود يادگارى از روزهاى بدر و حنين است كه خدا ملائكه را به يارى اسلام فرستاد. | بدين گونه بار ديگر نگاهى به قرآن را در غدير شاهديم كه پيامبر صلى الله عليه و آله با اشاره به دو فراز قرآنى يادآور مى شود كه بخشى از مراسم غدير كه عمامه سحاب به اين صورت خاص بر سر على عليه السلام بسته مى شود يادگارى از روزهاى بدر و حنين است كه خدا ملائكه را به يارى [[اسلام]] فرستاد. | ||
== پانویس == | == پانویس == |