سلمان فارسی(محمّدی): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== آماده‏ سازى منبر غدير <ref>اسرار غدير: ص ۴۸. واقعه قرآنى غدير: ص ۷۳.</ref> ==
== آماده‏ سازى منبر غدير <ref>اسرار غدير: ص ۴۸. واقعه قرآنى غدير: ص ۷۳.</ref> ==
پس از رسيدن كاروان حجةالوداع به غدير و فرمان توقف از سوى پيامبرصلى الله عليه وآله، آن حضرت مقداد و سلمان و ابوذر و عمار را فرا خواند و به آنان دستور داد تا به محل پنج درخت كهنسال -  كه در يک رديف جلوى بركه غدير بودند -  بروند و آنجا را براى اجراى مراسم آماده كنند.
پس از رسيدن كاروان حجةالوداع به غدير و فرمان توقف از سوى [[حضرت محمّد صلی الله علیه وآله|پیامبرصلی الله علیه وآله]]، آن حضرت مقداد و سلمان و ابوذر و عمار را فرا خواند و به آنان دستور داد تا به محل پنج درخت كهنسال -  كه در يک رديف جلوى برکه غدیر بودند -  بروند و آنجا را براى اجراى مراسم آماده كنند.


آنان خارهاى زير درختان را كندند و سنگ ‏هاى ناهموار را جمع كردند و زير درختان را جارو كردند و آب پاشيدند.  
آنان خارهاى زير درختان را كندند و سنگ ‏هاى ناهموار را جمع كردند و زير درختان را جارو كردند و آب پاشيدند.  
خط ۱۵: خط ۱۵:


== بيعت در غدير <ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۷۷  - ۳۷۴. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۲۰</ref> ==
== بيعت در غدير <ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۳۷۷  - ۳۷۴. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۲۰</ref> ==
پس از پايان خطابه غدير مراسم بيعت آغاز شد. دو خيمه در كنار هم بر پا شده و مردم براى بيعت صف بسته ‏اند. صفى كه يكصد و بيست هزار نفر طى سه روز به نوبت وارد آن خواهند شد و با حضور در خيمه پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله ابتدا با آن حضرت پيمان خواهند بست و سپس به خيمه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى ‏آيند و با اقرار به صاحب اختيارى او بر خود، با او دست بيعت داده «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرالمؤمنين» خواهند گفت.
پس از پايان [[خطبه غدیر|خطابه غدیر]] مراسم بيعت آغاز شد. دو خيمه در كنار هم بر پا شده و مردم براى [[بیعت]] صف بسته ‏اند. صفى كه يكصد و بيست هزار نفر طى سه روز به نوبت وارد آن خواهند شد و با حضور در خيمه پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله ابتدا با آن حضرت پيمان خواهند بست و سپس به خيمه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام مى ‏آيند و با اقرار به صاحب اختيارى او بر خود، با او دست بيعت داده «السَّلامُ عَلَيْكَ يا اميرالمؤمنين» خواهند گفت.


از اولين افراد از خواص مؤمنين كه براى بيعت حضور يافتند مقداد و سلمان و ابوذر بودند.  
از اولين افراد از خواص مؤمنين كه براى بيعت حضور يافتند [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] و سلمان و [[ابوذر غفاری|ابوذر]] بودند.  


پس از آنكه اين سه نفر با پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت كردند به آنان فرمود: «به على به عنوان اميرالمؤمنين سلام كنيد» ، و آنان اين كار را انجام داده با آن حضرت نيز بيعت كردند. بعد از آنان به حذيفه و ابن مسعود و عمار و بريده اسلمى همين دستور را دادند و آنان نيز بيعت كردند.
پس از آنكه اين سه نفر با پيامبرصلى الله عليه وآله بيعت كردند به آنان فرمود: «به على به عنوان اميرالمؤمنين سلام كنيد» ، و آنان اين كار را انجام داده با آن حضرت نيز بيعت كردند. بعد از آنان به [[حذیفة بن یمان یمانی|حذیفه]] و ابن مسعود و عمار و بريده اسلمى همين دستور را دادند و آنان نيز بيعت كردند.


در چنين شرايطى پيامبرصلى الله عليه وآله مقداد را براى بيعت به حضور پذيرفت و بعد از بيعت به او فرمود: برخيز و بر على به عنوان اميرالمؤمنين سلام كن. مقداد به خيمه اميرالمؤمنين ‏صلى الله عليه وآله آمد و همان گونه بر حضرتش سلام داد و با او بيعت كرد.
در چنين شرايطى پيامبرصلى الله عليه وآله مقداد را براى بيعت به حضور پذيرفت و بعد از بيعت به او فرمود: برخيز و بر على به عنوان اميرالمؤمنين سلام كن. مقداد به خيمه اميرالمؤمنين ‏صلى الله عليه وآله آمد و همان گونه بر حضرتش سلام داد و با او بيعت كرد.
خط ۳۴: خط ۳۴:


== روايت حديث غدير <ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير) : ص ۱۴۹.</ref> ==
== روايت حديث غدير <ref>چكيده عبقات الانوار (حديث غدير) : ص ۱۴۹.</ref> ==
يكى از صحابه كه حديث غدير را نقل كرده سلمان فارسى، ابوعبداللَّه (م ۳۶ يا ۳۷ ق) است. ابن‏ عقده در «حديث الولاية» و جعابى در «نخب المناقب» و حموينى «فرائد السمطين» حديث غدير را از او روايت كرده ‏اند.  
يكى از صحابه كه [[حدیث غدیر]] را نقل كرده سلمان فارسى، ابوعبداللَّه (م ۳۶ يا ۳۷ ق) است. [[ابن‏ عقده]] در «حديث الولاية» و جعابى در «نخب المناقب» و حموينى «فرائد السمطين» حديث غدير را از او روايت كرده ‏اند.  


همچنين شمس ‏الدين جزرى در «اسنى المطالب» وى را در شمار راويان حديث غدير از صحابه شمرده است. <ref>فرائد السمطين (حموينى) : باب ۵۸ . اسنى المطالب (جزرى) : ص ۴.</ref>
همچنين شمس ‏الدين جزرى در «اسنى المطالب» وى را در شمار راويان حديث غدير از صحابه شمرده است. <ref>فرائد السمطين (حموينى) : باب ۵۸ . اسنى المطالب (جزرى) : ص ۴.</ref>


== سلمان از اركان اربعه <ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۷۳  - ۳۶۷.</ref> ==
== سلمان از اركان اربعه <ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۷۳  - ۳۶۷.</ref> ==
از جمله آيات تضمين شده در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير آيه ۹۴ سوره نحل است:
از جمله آيات تضمين شده در كلام [[حضرت محمّد صلی الله علیه وآله|پیامبرصلی الله علیه وآله]] در [[خطبه غدیر]] آيه ۹۴ سوره نحل است:


«وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّه وَ لَكُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ» :
«وَ لا تَتَّخِذُوا أَيْمانَكُمْ دَخَلاً بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها وَ تَذُوقُوا السُّوءَ بِما صَدَدْتُمْ عَنْ سَبِيلِ اللَّه وَ لَكُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ» :


«قسم‏هايتان را بين خود دستاويز فساد قرار ندهيد تا مبادا قدمى پس از ثابت بودن آن بلغزد و بدى را به سزاى مانع شدن از راه خدا بچشيد و براى شما عذاب عظيمى خواهد بود» .
«قسم ‏هايتان را بين خود دستاويز فساد قرار ندهيد تا مبادا قدمى پس از ثابت بودن آن بلغزد و بدى را به سزاى مانع شدن از راه خدا بچشيد و براى شما عذاب عظيمى خواهد بود» .


پيامبرصلى الله عليه وآله هم در خطبه غدير فرمود: الا انَّ جَبْرَئيلَ خَبَّرَنى عَنِ اللَّه تَعالى بِذلِكَ وَ يَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِيّاً وَ لَمْ يَتَوَلَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَتى وَ غَضَبى» ، «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ، وَ اتَّقُوا اللَّه» انْ تُخالِفُوهُ «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها، إِنَّ اللَّه خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ» :
پيامبرصلى الله عليه وآله هم در خطبه غدير فرمود: الا انَّ جَبْرَئيلَ خَبَّرَنى عَنِ اللَّه تَعالى بِذلِكَ وَ يَقُولُ: «مَنْ عادى عَلِيّاً وَ لَمْ يَتَوَلَّهُ فَعَلَيْهِ لَعْنَتى وَ غَضَبى» ، «وَ لْتَنْظُرْ نَفْسٌ ما قَدَّمَتْ لِغَدٍ، وَ اتَّقُوا اللَّه» انْ تُخالِفُوهُ «فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ ثُبُوتِها، إِنَّ اللَّه خَبِيرٌ بِما تَعْمَلُونَ» :
خط ۴۹: خط ۴۹:
بدانيد كه جبرئيل از جانب خداوند اين خبر را براى من آورده و مى ‏گويد: «هر كس با على دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد» . «هر كس ببيند براى فردا چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد» كه با على مخالفت كنيد «و در نتيجه قدمى بعد از ثابت بودن آن بلغزد. خداوند از آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است» . <ref>اسرار غدير: ص ۱۴۳ بخش ۳.</ref>
بدانيد كه جبرئيل از جانب خداوند اين خبر را براى من آورده و مى ‏گويد: «هر كس با على دشمنى كند و ولايت او را نپذيرد لعنت و غضب من بر او باد» . «هر كس ببيند براى فردا چه پيش فرستاده است. از خدا بترسيد» كه با على مخالفت كنيد «و در نتيجه قدمى بعد از ثابت بودن آن بلغزد. خداوند از آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است» . <ref>اسرار غدير: ص ۱۴۳ بخش ۳.</ref>


با دقت در مسئله مخالفت با حضرت امیر عليه السلام، معناى اين فراز خطابه غدير كه با اقتباس از آيه قرآن ادا شده به خوبى روشن مى‏ شود. در اين جمله خطبه مخالفت با حضرت امیر عليه السلام را مستلزم لغزش قدم‏هاى ثابت اعلام مى‏ كند. يعنى بسيارى از آنان كه در ايمان خود ثابت قدم بودند با مخالفت حضرت امیر عليه السلام -  اگر چه در حد سكوت و يارى نكردنشان -  از راه حق لغزيدند، و آن ايمان پايدار و ريشه ‏دار را -  و لو براى چند روزى -  از دست دادند، اگر چه بعداً به فكر بازسازى آن افتادند و توبه كردند و بازگشتند و عده ‏اى از آنان جانانه حضرت امیر عليه السلام را يارى كردند.
با دقت در مسئله مخالفت با حضرت امیر عليه السلام، معناى اين فراز خطابه غدير كه با اقتباس از آيه [[قرآن]] ادا شده به خوبى روشن مى‏ شود. در اين جمله خطبه مخالفت با حضرت امیر عليه السلام را مستلزم لغزش قدم ‏هاى ثابت اعلام مى‏ كند. يعنى بسيارى از آنان كه در ايمان خود ثابت قدم بودند با مخالفت حضرت امیر عليه السلام -  اگر چه در حد سكوت و يارى نكردنشان -  از راه حق لغزيدند، و آن ايمان پايدار و ريشه ‏دار را -  و لو براى چند روزى -  از دست دادند، اگر چه بعداً به فكر بازسازى آن افتادند و توبه كردند و بازگشتند و عده ‏اى از آنان جانانه حضرت امیر عليه السلام را يارى كردند.


امام باقرعليه السلام شدت و ادامه ارتداد و تحير مردم بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله را تا يک سال پس از رحلت آن حضرت بيان كرده مى‏ فرمايد: مردم تا يک سال بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله در ارتداد بودند به جز سه نفر. پرسيدند: آن سه كيانند؟  
امام باقرعليه السلام شدت و ادامه ارتداد و تحير مردم بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله را تا يک سال پس از رحلت آن حضرت بيان كرده مى‏ فرمايد: مردم تا يک سال بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله در ارتداد بودند به جز سه نفر. پرسيدند: آن سه كيانند؟  
خط ۵۵: خط ۵۵:
فرمود: مقداد و ابوذر و سلمان، و سپس فرمود: زمان زيادى نگذشت كه مردم معرفت پيدا كردند. <ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۳۵۱ ح ۷۶.</ref>
فرمود: مقداد و ابوذر و سلمان، و سپس فرمود: زمان زيادى نگذشت كه مردم معرفت پيدا كردند. <ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۳۵۱ ح ۷۶.</ref>


همچنين امام صادق‏ عليه السلام اولين توبه كنندگان از تزلزل سقيفه را چنين معرفى مى ‏نمايد: به خدا قسم همه -  به جز آن سه نفر -  هلاک شدند. البته بعد از زمانى چهار نفر ديگر ملحق شدند و روى هم هفت نفر شدند: ابوساسان، عمار، شتيره، ابوعمره!<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۳۵۲ ح ۷۸.</ref>
همچنين [[امام صادق‏ علیه السلام]] اولين توبه كنندگان از تزلزل [[سقیفه]] را چنين معرفى مى ‏نمايد: به خدا قسم همه -  به جز آن سه نفر -  هلاک شدند. البته بعد از زمانى چهار نفر ديگر ملحق شدند و روى هم هفت نفر شدند: ابوساسان، عمار، شتيره، ابوعمره!<ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۳۵۲ ح ۷۸.</ref>


در حديث ديگرى امام صادق‏ عليه السلام در بيان نمونه ‏اى از لغزش ثابت قدمان در اثر فتنه سقيفه فرمود: ارْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ رَسُولِ اللَّه‏صلى الله عليه وآله الاّ ثَلاثَةَ نَفَرٍ: سَلْمانَ وَ اباذَرٍ وَ الْمِقْدادَ. پرسيدند: پس عمار چه شد؟! فرمود: او از راه راست تمايلى به راست و چپ پيدا كرد، ولى سپس بازگشت! <ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۴۴۰ ح ۹ و ج ۲۸ ص ۲۳۹ ح ۲۶ و ج ۶۴ ص ۱۶۵.</ref>
در حديث ديگرى امام صادق‏ عليه السلام در بيان نمونه ‏اى از لغزش ثابت قدمان در اثر فتنه سقيفه فرمود: ارْتَدَّ النّاسُ بَعْدَ رَسُولِ اللَّه‏صلى الله عليه وآله الاّ ثَلاثَةَ نَفَرٍ: سَلْمانَ وَ اباذَرٍ وَ الْمِقْدادَ. پرسيدند: پس [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار]] چه شد؟! فرمود: او از راه راست تمايلى به راست و چپ پيدا كرد، ولى سپس بازگشت! <ref>بحار الانوار: ج ۲۲ ص ۴۴۰ ح ۹ و ج ۲۸ ص ۲۳۹ ح ۲۶ و ج ۶۴ ص ۱۶۵.</ref>


از ابوذر پرسيدند: چگونه عمار و حذيفه وقتى ابوبكر و عمر را ديدند، در كار خود بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله به ترديد افتادند؟
از ابوذر پرسيدند: چگونه عمار و حذيفه وقتى [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و عمر را ديدند، در كار خود بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله به ترديد افتادند؟


ابوذر پاسخ داد: آنان توبه و پشيمانى خود را بعداً اعلام كردند، ولى اولى براى خود مقامى ادعا كرد و دومى با سه نفر ديگر برايش شهادت دادند كه همان مطلب را از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيده ‏اند.
ابوذر پاسخ داد: آنان توبه و پشيمانى خود را بعداً اعلام كردند، ولى اولى براى خود مقامى ادعا كرد و دومى با سه نفر ديگر برايش شهادت دادند كه همان مطلب را از پيامبرصلى الله عليه وآله شنيده ‏اند.


عمار و حذيفه هم با خود گفتند: لابد اين مطلبى است كه بعد از مطلب اول (يعنى خلافت على‏عليه السلام) اتفاق افتاده، و لذا اين دو نفر هم با ساير شک كنندگان به ترديد افتادند. ولى بعداً توبه كردند و معرفت پيدا كردند و تسليم شدند. <ref>كتاب سليم: ص ۲۷۲.</ref>
عمار و حذيفه هم با خود گفتند: لابد اين مطلبى است كه بعد از مطلب اول (يعنى خلافت على ‏عليه السلام) اتفاق افتاده، و لذا اين دو نفر هم با ساير شک كنندگان به ترديد افتادند. ولى بعداً توبه كردند و معرفت پيدا كردند و تسليم شدند. <ref>كتاب سليم: ص ۲۷۲.</ref>


وقتى همين سؤال را از خود حذيفه پرسيدند چنين گفت: به خدا قسم گوش و چشم ما گرفته شد و مرگ و شهادت را خوش نداشتيم و دنيا در قلبمان زينت يافت؛ و ما از خدا مى‏ خواهيم كه از گناهانمان چشم‏ پوشى كند، و در آنچه از عمرمان مانده ما را از لغزش حفظ نمايد. <ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۴ و ج ۳۷ ص ۳۲۷.</ref>
وقتى همين سؤال را از خود حذيفه پرسيدند چنين گفت: به خدا قسم گوش و چشم ما گرفته شد و مرگ و شهادت را خوش نداشتيم و دنيا در قلبمان زينت يافت؛ و ما از خدا مى‏ خواهيم كه از گناهانمان چشم‏ پوشى كند، و در آنچه از عمرمان مانده ما را از لغزش حفظ نمايد. <ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۹۴ و ج ۳۷ ص ۳۲۷.</ref>


از جهتى ديگر مى‏ توان از كلمه «تَزِلَّ» -  كه به معناى لغزش است -  اين استفاده را كرد كه راه راست يكى بيشتر نيست و آن گام برداشتن در راه حضرت امیر ‏عليه السلام و موافقت تمام عيار با آن حضرت است. در نتيجه هر گونه لغزش و كوتاهى در آن راه به معناى انحراف از حق و مخالفت با آن است، ولى درجه آن از كوچک‏ ترين لغزش آغاز مى‏ شود تا به لغزش‏ هايى مى ‏رسد كه به قعر جهنم پرتاب مى‏ كند؛ و از همين ديدگاه مخالفين اهل ‏بيت‏ عليهم السلام قابل درجه‏ بندى هستند.
از جهتى ديگر مى‏ توان از كلمه «تَزِلَّ» -  كه به معناى لغزش است -  اين استفاده را كرد كه راه راست يكى بيشتر نيست و آن گام برداشتن در راه حضرت امیر ‏عليه السلام و موافقت تمام عيار با آن حضرت است. در نتيجه هر گونه لغزش و كوتاهى در آن راه به معناى انحراف از حق و مخالفت با آن است، ولى درجه آن از كوچک‏ ترين لغزش آغاز مى‏ شود تا به لغزش‏ هايى مى ‏رسد كه به قعر جهنم پرتاب مى‏ كند؛ و از همين ديدگاه مخالفين [[اهل ‏بیت‏ علیهم السلام]] قابل درجه‏ بندى هستند.


== سلمان و غدير در قيامت <ref>اسرار غدير: ص ۲۳۵  - ۲۳۳.</ref> ==
== سلمان و غدير در قيامت <ref>اسرار غدير: ص ۲۳۵  - ۲۳۳.</ref> ==
احاديثى در فضيلت عيد غدير و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان معصومين ‏عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادق ‏عليه السلام است. از جمله حضرت فرمود:
احاديثى در فضيلت عيد غدير و اهميت خاص آن در مقايسه با ساير اعياد و نيز احياى غدير از لسان معصومين ‏عليهم السلام وارد شده كه از جمله آنها احياى غدير توسط امام صادق ‏عليه السلام است. از جمله حضرت فرمود:


روز قيامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى‏ برند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، عيد غدير. «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است. خداوند تعالى بر غدير ملائكه مقربين را موكل مى‏ كند كه رئيسشان جبرئيل است، و انبياء مرسلين را كه رئيسشان حضرت محمدصلى الله عليه وآله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيسشان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيسشان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند.  
روز قیامت چهار روز را مانند عروس به پيشگاه الهى مى‏ برند: عيد فطر، عيد قربان، روز جمعه، [[عید غدیر|عید غدیر.]] «روز غدير خم» در مقابل عيد قربان و فطر مانند ماه بين ستارگان است. [[خداوند]] تعالى بر غدير [[ملائکه]] مقربين را موكل مى‏ كند كه رئيسشان [[جبرئیل]] است، و انبياء مرسلين را كه رئيسشان حضرت محمدصلى الله عليه وآله است، و اوصياء منتجبين را كه رئيسشان اميرالمؤمنين ‏عليه السلام است، و اولياء خود را كه رئيسشان سلمان و ابوذر و مقداد و عمار هستند.  


اينان «غدير» را همراهى مى ‏كنند تا آن را وارد بهشت نمايند. <ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۲.</ref>
اينان «غدير» را همراهى مى ‏كنند تا آن را وارد بهشت نمايند. <ref>عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۲۱۲.</ref>


سؤال سلمان از آيه اكمال <ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۶.</ref>
سؤال سلمان از [[آیه «الْیَوْمَ أَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَضِیتُ لَکُمُ الْإِسْلامَ دِیناً»|آیه اکمال]] <ref>اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۶.</ref>


وقتى در غدير آيه «اليَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ...» نازل شد، سلمان فارسى پرسيد: يا رسول اللَّه، آيا اين آيات به خصوص درباره على نازل شده است؟ پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود:
وقتى در غدير آيه «اليَوْمَ اَكْمَلْتُ لَكُمْ دينَكُمْ وَ...» نازل شد، سلمان فارسى پرسيد: يا رسول اللَّه، آيا اين آيات به خصوص درباره على نازل شده است؟ پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود:
خط ۸۲: خط ۸۲:
درباره او و جانشينانم تا روز قيامت نازل شده است. و سپس فرمود: اى سلمان، تو و كسانى كه با تو در اين مطلب حاضر بودند شاهد باشيد و حاضران به غايبان برسانند.
درباره او و جانشينانم تا روز قيامت نازل شده است. و سپس فرمود: اى سلمان، تو و كسانى كه با تو در اين مطلب حاضر بودند شاهد باشيد و حاضران به غايبان برسانند.


سلمان فارسى عرض كرد: يا رسول اللَّه، آنان را براى ما بيان فرما. فرمود: على برادرم و وزيرم و وصيّم و وارثم و خليفه ‏ام در امتم و صاحب اختيار هر مؤمنى بعد از من، و يازده امام از فرزندانش، اول آنان فرزندم حسن و سپس حسين و سپس نُه نفر از فرزندان حسين، يكى پس از ديگرى، كه قرآن با آنان است و آنان با قرآنند، و از آن جدا نمى‏ شوند تا بر سر حوض كوثر بر من وارد شوند. <ref>كتاب سليم: حديث ۲۵.</ref>
سلمان فارسى عرض كرد: يا رسول اللَّه، آنان را براى ما بيان فرما. فرمود: على برادرم و وزيرم و وصيّم و وارثم و خليفه ‏ام در امتم و [[صاحب اختیار]] هر مؤمنى بعد از من، و يازده امام از فرزندانش، اول آنان فرزندم حسن و سپس حسين و سپس نُه نفر از فرزندان حسين، يكى پس از ديگرى، كه قرآن با آنان است و آنان با قرآنند، و از آن جدا نمى‏ شوند تا بر سر [[حوض کوثر]] بر من وارد شوند. <ref>كتاب سليم: حديث ۲۵.</ref>


== سؤال سلمان از پيامبرصلى الله عليه وآله در منى <ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۳۳.</ref> ==
== سؤال سلمان از پيامبرصلى الله عليه وآله در منى <ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۳۳.</ref> ==
در سفر حجةالوداع و پس از نزول سوره نصر در منى و اِخبار پيامبرصلى الله عليه وآله از شهادت خود، اولين مسئله ‏اى كه به ذهن همه خطور كرد جانشينى حضرت بود، كه صريح ‏ترين زمينه فكرى براى غدير بود. اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله سراغ سلمان رفتند و از او -  كه به پيامبرصلى الله عليه وآله نزديک ‏تر بود -  خواستند تا از حضرت بپرسد: امور ما را به كه مى ‏سپارى و محل رجوع ما چه كسى خواهد بود و محبوب‏ ترين افراد نزد تو كيست؟
در سفر [[حجةالوداع]] و پس از نزول سوره نصر در منى و اِخبار [[حضرت محمّد صلی الله علیه وآله|پیامبرصلی الله علیه وآله]] از شهادت خود، اولين مسئله ‏اى كه به ذهن همه خطور كرد جانشينى حضرت بود، كه صريح ‏ترين زمينه فكرى براى غدير بود. اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله سراغ سلمان رفتند و از او -  كه به پيامبرصلى الله عليه وآله نزديک ‏تر بود -  خواستند تا از حضرت بپرسد: امور ما را به كه مى ‏سپارى و محل رجوع ما چه كسى خواهد بود و محبوب‏ ترين افراد نزد تو كيست؟


در پاسخ اين سؤال آن حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساس ‏تر و نسبت به پاسخ آن تشنه‏ تر مى ‏نمود. سپس فرمود: «برادرم و وزيرم و جانشينم در اهل‏ بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مى‏ گذارم كه دَيْن مرا ادا مى ‏كند و به وعده‏ هاى من وفا مى‏ نمايد، على بن ابى ‏طالب است» .<ref>تفسير فرات: ص ۶۱۳ . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۱۱ ح ۱۸۳. ترجمة الامام على ‏عليه السلام من تاريخ دمشق: ج ۱ ص ۱۳۰.</ref>
در پاسخ اين سؤال آن حضرت تعلّلى نموده تا سه بار آن را به تأخير انداخت و گويا مردم را نسبت به مسئله حساس ‏تر و نسبت به پاسخ آن تشنه‏ تر مى ‏نمود. سپس فرمود: «برادرم و وزيرم و جانشينم در اهل‏ بيتم و بهترين كسى كه بعد از خود باقى مى‏ گذارم كه دَيْن مرا ادا مى ‏كند و به وعده‏ هاى من وفا مى‏ نمايد، على بن ابى ‏طالب است» .<ref>تفسير فرات: ص ۶۱۳ . شرح الاخبار: ج ۱ ص ۲۱۱ ح ۱۸۳. ترجمة الامام على ‏عليه السلام من تاريخ دمشق: ج ۱ ص ۱۳۰.</ref>


== سؤال سلمان از معناى مولى <ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۲ . ژرفاى غدير: ص ۱۹۴. غدير از زبان مولى: ص ۲۵. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۶. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱۵. اسرار غدير: ص ۱۲۰ ۶۵  - ۶۲.</ref> ==
== سؤال سلمان از معناى مولى <ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۸۲ . ژرفاى غدير: ص ۱۹۴. غدير از زبان مولى: ص ۲۵. اولين ميراث مكتوب درباره غدير: ص ۳۶. واقعه قرآنى غدير: ص ۱۱۵. اسرار غدير: ص ۱۲۰ ۶۵  - ۶۲.</ref> ==
پس از خطبه غدير و مراسم عمامه‏ گذارى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و تبريک و تهنيت و در طول سه روز كه مراسم بيعت ادامه داشت، قشرهاى مختلف مردم گروه گروه در پيشگاه پيامبرصلى الله عليه وآله حضور مى‏ يافتند. در اين اجتماعات كوچک -  با توجه به اهميت خطبه و مسئله بيعت -  سؤالاتى درباره آن مطرح مى‏ كردند و توضيح بيشترى مى‏ خواستند. سؤالاتى كه از سوى مؤمنين و نيز منافقين از پيامبرصلى الله عليه وآله پرسيده شد، بر روشنگرى غدير افزود.
پس از [[خطبه غدیر]] و مراسم عمامه‏ گذارى اميرالمؤمنين ‏عليه السلام و تبريک و تهنيت و در طول سه روز كه مراسم بيعت ادامه داشت، قشرهاى مختلف مردم گروه گروه در پيشگاه پيامبرصلى الله عليه وآله حضور مى‏ يافتند. در اين اجتماعات كوچک -  با توجه به اهميت خطبه و مسئله بيعت -  سؤالاتى درباره آن مطرح مى‏ كردند و توضيح بيشترى مى‏ خواستند. سؤالاتى كه از سوى مؤمنين و نيز منافقين از پيامبرصلى الله عليه وآله پرسيده شد، بر روشنگرى غدير افزود.


پس از چند سؤال و جواب و اقرار مردم به رسالت و ولايت و اشاره ‏هاى مكرر به مسئله امامت و حديث غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله در ادامه فرمود:
پس از چند سؤال و جواب و اقرار مردم به رسالت و ولايت و اشاره ‏هاى مكرر به مسئله امامت و حديث غدير، پيامبرصلى الله عليه وآله در ادامه فرمود: