پرش به محتوا

خطبه غدیر امیرالمؤمنین علیه السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
پس از اين، متن خطبه آن حضرت را نقل نموده و سپس مى فرمايند:
پس از اين، متن خطبه آن حضرت را نقل نموده و سپس مى فرمايند:


فنهض ناهض فقال: يا اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، و ما الفئام؟ قال: مائة الف نبى و صديق و شهيد، و كيف بمن تكفّل عدداً من المؤمنين و المؤمنات؟ و انا ضمينة على اللَّه تعالى الامان من الكفر و الفقر، و ان مات فى ليلته او يومه او بعده الى مثله من غير ارتكاب كبيرة فأجره على اللَّه تعالى، و من استدان لاخوانه و اعانهم فانا الضامن على اللَّه ان بقّاه قضاه، و ان قبضه حمله عنه. و اذا تلاقيتم فتصافحوا بالسنتكم<ref>بالتسليم خ.</ref> و تهانوا النعمة فى هذا اليوم، و ليبلّغ الحاضر الغائب و الشاهد البائن، و لعيّد الغنىّ على الفقير و القوىّ على الضعيف. امرنى رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله بذلک.
فنهض ناهض فقال: يا اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، و ما الفئام؟ قال: مائة الف نبى و صديق و شهيد، و كيف بمن تكفّل عدداً من المؤمنين و المؤمنات؟
 
و انا ضمينة على اللَّه تعالى الامان من الكفر و الفقر، و ان مات فى ليلته او يومه او بعده الى مثله من غير ارتكاب كبيرة فأجره على اللَّه تعالى، و من استدان لاخوانه و اعانهم فانا الضامن على اللَّه ان بقّاه قضاه، و ان قبضه حمله عنه. و اذا تلاقيتم فتصافحوا بالسنتكم<ref>بالتسليم خ.</ref> و تهانوا النعمة فى هذا اليوم، و ليبلّغ الحاضر الغائب و الشاهد البائن، و لعيّد الغنىّ على الفقير و القوىّ على الضعيف.
 
امرنى رسول ‏اللَّه‏ صلى الله عليه وآله بذلک.


ثم اخذ فى خطبة الجمعة، و جعل صلاة جمعته صلاة عيده، و انصرف بولده و شيعته الى منزل ابى‏ محمد الحسن بن على ‏عليهما السلام بما اعدّ له من طعامه و انصرف غنيّهم و فقيرهم برفده الى عياله.
ثم اخذ فى خطبة الجمعة، و جعل صلاة جمعته صلاة عيده، و انصرف بولده و شيعته الى منزل ابى‏ محمد الحسن بن على ‏عليهما السلام بما اعدّ له من طعامه و انصرف غنيّهم و فقيرهم برفده الى عياله.


يكى از ميان جمع برخاست و گفت: اى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، معنى «فئام» چيست؟ امام فرمودند: صد هزار پيامبر صلى الله عليه وآله و راستگو و شهيد، و هر كسى كه مسئوليت بعضى از مؤمنان (زن و مرد) را قبول كند خودم ضامن او هستم به خداوند در برابر سلامت از كفر و فقر، و اگر در آن شب يا روز بدون آنكه گناه كبيره ‏اى انجام دهد بميرد، جزايش با خداست. و با هم خوشرفتار باشيد، و تقسيم نعمت كنيد، و حاضرين غائبين را خبر دهند، و انسان ثروتمند با فقير و قوى با ضعيف عيد ديدنى كند، كه پيامبر خدا  صلى الله عليه وآله چنين دستورى به من دادند.
يكى از ميان جمع برخاست و گفت: اى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام، معنى «فئام» چيست؟
 
امام فرمودند: صد هزار پيامبر صلى الله عليه و آله و راستگو و شهيد، و هر كسى كه مسئوليت بعضى از مؤمنان (زن و مرد) را قبول كند خودم ضامن او هستم به خداوند در برابر سلامت از [[کفّار|کفر]] و فقر، و اگر در آن شب يا روز بدون آنكه گناه كبيره ‏اى انجام دهد بميرد، جزايش با خداست.
 
و با هم خوشرفتار باشيد، و تقسيم نعمت كنيد، و حاضرين غائبين را خبر دهند، و انسان ثروتمند با فقير و قوى با ضعيف عيد ديدنى كند، كه پيامبر خدا  صلى الله عليه وآله چنين دستورى به من دادند.


سپس اميرالمؤمنين‏ عليه السلام خطبه را خواندند و نماز جمعه را [[نماز عید غدیر|نماز عید]] قرار دادند، و بعد از آن همراه با فرزند و همراهانشان به سوى خانه حضرت ابومحمد حسن بن على ‏عليهما السلام رهسپار شدند.
سپس اميرالمؤمنين‏ عليه السلام خطبه را خواندند و نماز جمعه را [[نماز عید غدیر|نماز عید]] قرار دادند، و بعد از آن همراه با فرزند و همراهانشان به سوى خانه حضرت ابومحمد حسن بن على ‏عليهما السلام رهسپار شدند.
خط ۱۷۱: خط ۱۷۹:
'''یک.''' ابو محمد هارون بن موسى تلعكبرى: رجالى بزرگ احمد بن عبدالرضا مهذّب ‏الدين بصرى در كتاب «فائق المقال فى الحديث و الرجال» به نقل از «رجال النجاشى» و «الخلاصة» پيرامون او مى‏ نويسد:
'''یک.''' ابو محمد هارون بن موسى تلعكبرى: رجالى بزرگ احمد بن عبدالرضا مهذّب ‏الدين بصرى در كتاب «فائق المقال فى الحديث و الرجال» به نقل از «رجال النجاشى» و «الخلاصة» پيرامون او مى‏ نويسد:


هارون بن موسى بن محمد بن سعيد بن ابومحمد التلعكبرى من بنى ‏شيبان، و كان وجهاً وجيهاً من وجوه اصحابنا. جليل القدر، واسع الرواية، معتمداً عليه، لا يطعن عليه فى شى‏ء<ref>رجال النجاشى: ص ۴۳۹ ش ۱۱۸۴. الخلاصة: ج ۱ ص ۱۸۰. فائق المقال فى الحديث و الرجال (مهذب الدين احمد بصرى) : ص ۲۰۱.</ref> : هارون فرزند موسى فرزند محمد فرزند سعيد فرزند ابومحمد تلعكبرى از خاندان بنى‏ شيبان بوده، و يكى از بزرگان قومش بود. او انسانى مطمئن و با دانش و مورد اعتماد و همه او را قبول داشتند.
هارون بن موسى بن محمد بن سعيد بن ابومحمد التلعكبرى من بنى ‏شيبان، و كان وجهاً وجيهاً من وجوه اصحابنا. جليل القدر، واسع الرواية، معتمداً عليه، لا يطعن عليه فى شى‏ء<ref>رجال النجاشى: ص ۴۳۹ ش ۱۱۸۴. الخلاصة: ج ۱ ص ۱۸۰. فائق المقال فى الحديث و الرجال (مهذب الدين احمد بصرى) : ص ۲۰۱.</ref> :
 
هارون فرزند موسى فرزند محمد فرزند سعيد فرزند ابومحمد تلعكبرى از خاندان بنى‏ شيبان بوده، و يكى از بزرگان قومش بود. او انسانى مطمئن و با دانش و مورد اعتماد و همه او را قبول داشتند.


اعتبار او تا آن اندازه والا است كه مرحوم علامه محمدتقى شوشترى در كتاب «قاموس الرجال» به نقل از «رجال شيخ طوسى» پيرامون ايشان مى ‏فرمايد: فى رجال الشيخ رحمه اللَّه فى كثير ممن عدّهم فى من لم ير الائمة عليهم السلام. روى عنه التلعكبرى، و مرّ بعنوان هارون بن موسى بن احمد رحمه اللَّه <ref>قاموس الرجال (شوشترى) : ج ۱۲ ص ۱۳. </ref>: شيخ رحمه اللَّه در رجال بسيارى را بر شمرده كه ائمه ‏عليهم السلام را نديده بودند. تلعكبرى از او روايت مى‏ كند، و يک بار به عنوان هارون بن موسى بن احمد از او ياد مى‏ نمايد.
اعتبار او تا آن اندازه والا است كه مرحوم علامه محمدتقى شوشترى در كتاب «قاموس الرجال» به نقل از «رجال شيخ طوسى» پيرامون ايشان مى ‏فرمايد: فى رجال الشيخ رحمه اللَّه فى كثير ممن عدّهم فى من لم ير الائمة عليهم السلام. روى عنه التلعكبرى، و مرّ بعنوان هارون بن موسى بن احمد رحمه اللَّه <ref>قاموس الرجال (شوشترى) : ج ۱۲ ص ۱۳. </ref>: شيخ رحمه اللَّه در رجال بسيارى را بر شمرده كه ائمه ‏عليهم السلام را نديده بودند. تلعكبرى از او روايت مى‏ كند، و يک بار به عنوان هارون بن موسى بن احمد از او ياد مى‏ نمايد.


'''دو و سه و چهار.''' ابوالحسن على بن احمد خراسانى حاجب، سعيد بن هارون ابوعمر (ابوعمر) مروزى، فيّاض بن محمد بن عمر طرسوسى (طوسى) : اين سه نفر تا آنجا كه تحقيق شد در منابع رجالى ما هيچ ذكرى از آنها نشده است. نه آنها توثيق شده ‏اند و نه آنها را رجاليون ذمّ نموده ‏اند. لذا اين سه نفر در رجال جزو مجهول ‏ها به شمار مى‏ آيند.
'''دو و سه و چهار.''' ابوالحسن على بن احمد خراسانى حاجب، سعيد بن هارون ابوعمر (ابوعمر) مروزى، فيّاض بن محمد بن عمر طرسوسى (طوسى):
 
اين سه نفر تا آنجا كه تحقيق شد در منابع رجالى ما هيچ ذكرى از آنها نشده است. نه آنها توثيق شده ‏اند و نه آنها را رجاليون ذمّ نموده ‏اند. لذا اين سه نفر در رجال جزو مجهول ‏ها به شمار مى‏ آيند.


اگر چه بعضى از رجاليون مانند مرحوم خويى اين گونه روايات را -  كه در روايت گنندگان آن افراد مجهول وجود دارند -  معتبر ندانسته و به آن استدلال نمى‏ كنند، ولى بزرگان رجالى مانند مرحوم بروجردى و ميرزا جواد تبريزى و ميرزا محمدحسن احمدى فقيه يزدى و بسيارى ديگر اين مطلب را موجب ضعف نمى ‏دانند. چرا كه ممكن است آن شخص مجهول توثيق شده باشد، ولى توثيق او به دست ما نرسيده باشد.
اگر چه بعضى از رجاليون مانند مرحوم خويى اين گونه روايات را -  كه در روايت گنندگان آن افراد مجهول وجود دارند -  معتبر ندانسته و به آن استدلال نمى‏ كنند، ولى بزرگان رجالى مانند مرحوم بروجردى و ميرزا جواد تبريزى و ميرزا محمدحسن احمدى فقيه يزدى و بسيارى ديگر اين مطلب را موجب ضعف نمى ‏دانند. چرا كه ممكن است آن شخص مجهول توثيق شده باشد، ولى توثيق او به دست ما نرسيده باشد.
خط ۲۰۵: خط ۲۱۷:


=== كلمات بزرگان پيرامون خطبه غديريه ===
=== كلمات بزرگان پيرامون خطبه غديريه ===
بسيارى از علما در طول تاريخ به اين خطبه اشاره نموده، و بعضى نيز پيرامون جواز جماعت نماز عیدغدير به آن استناد نموده ‏اند، كه به يک نمونه اشاره مى‏ كنيم:<br />علامه فاضل هندى در كتاب «كشف اللثام» مى‏ فرمايد: روى الشيخ فى «المصباح» ان امیرالمؤمنین علیه السلام فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ عَلَى‏ خَمْسِ‏ سَاعَاتٍ‏ مِنْ‏ نَهَارِ ذَلِكَ‏ الْيَوْمِ‏. فَحَمِدَ اللَّهَ، و ذكر الخطبة و قال: ثم اخذ فى خطبة الجمعة <ref>مصباح المتهجد: ص ۶۹۶ .</ref>، و لم يرو له‏ عليه السلام صلاة بعد الخطبة او قبلها. لكن فرغ من الصلاة المذكورة و الدعاء المأثور بعدها، يتصل بالزوال غالباً. فلذا قدّموها على الصلاة. و ينبغى ان يعرّفهم الامام فى الخطبة فضل ذلک اليوم و ما منّ اللَّه به فيه على عباده من اكمال الدين و اتمام النعمة، بالنص على مولى المؤمنين و امامهم و اميرهم، كما فعله اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فى الخطبة المروية عنه<ref>كشف اللثام (هندى) : ج ۴ ص ۴۰۰.</ref>:
بسيارى از علما در طول تاريخ به اين خطبه اشاره نموده، و بعضى نيز پيرامون جواز جماعت نماز عید غدير به آن استناد نموده ‏اند، كه به يک نمونه اشاره مى‏ كنيم:<br />علامه فاضل هندى در كتاب «كشف اللثام» مى‏ فرمايد: روى الشيخ فى «المصباح» ان امیرالمؤمنین علیه السلام فَصَعِدَ الْمِنْبَرَ عَلَى‏ خَمْسِ‏ سَاعَاتٍ‏ مِنْ‏ نَهَارِ ذَلِكَ‏ الْيَوْمِ‏. فَحَمِدَ اللَّهَ، و ذكر الخطبة و قال:
 
ثم اخذ فى خطبة الجمعة <ref>مصباح المتهجد: ص ۶۹۶ .</ref>، و لم يرو له‏ عليه السلام صلاة بعد الخطبة او قبلها. لكن فرغ من الصلاة المذكورة و الدعاء المأثور بعدها، يتصل بالزوال غالباً. فلذا قدّموها على الصلاة. و ينبغى ان يعرّفهم الامام فى الخطبة فضل ذلک اليوم و ما منّ اللَّه به فيه على عباده من اكمال الدين و اتمام النعمة، بالنص على مولى المؤمنين و امامهم و اميرهم، كما فعله اميرالمؤمنين ‏عليه السلام فى الخطبة المروية عنه<ref>كشف اللثام (هندى) : ج ۴ ص ۴۰۰.</ref>:


شيخ در كتاب «مصباح» روايت مى‏ كند: اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در حالى كه پنج ساعت از روز گذشته بود بالاى منبر رفتند و حمد و سپاس خدا را انجام دادند، و آن خطبه را خطبه جمعه قرار دادند.
شيخ در كتاب «مصباح» روايت مى‏ كند: اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در حالى كه پنج ساعت از روز گذشته بود بالاى منبر رفتند و حمد و سپاس خدا را انجام دادند، و آن خطبه را خطبه جمعه قرار دادند.
خط ۳۰۴: خط ۳۱۸:
'''فصل پنجم:''' پيشينه غدير: همزمانى روز عيد غدير با نوروز، همزمانى غدير با دو رويداد مهم.
'''فصل پنجم:''' پيشينه غدير: همزمانى روز عيد غدير با نوروز، همزمانى غدير با دو رويداد مهم.


'''فصل ششم:''' آداب و سنن ويژه عيد غدير: شب عيد غدير، دعاى شب عيد غدير، آداب و سنن روز عيد غدير: روزه، سفارش‏ هاى مكرر، حكايت روزه ‏دارى برخى از پيامبران و امامان ‏عليهم السلام در روز عيد غدير، پاداش ‏هاى عظيم روزه ‏داشتن در روز عيد غدير، افطارى دادن، اطعام، آراستن، لباس نو پوشيدن جلوه ‏اى از تزئين است، بوى خوش، ديدار با مؤمنان: مصافحه، تبريک گفتن، دلجويى و مهرورزى متقابل، ابراز شادمانى كردن و شادمان ساختن ديگران، پيوند با بستگان و خويشان، افزودن بر هزينه خانواده، كارگشايى، گشاده ‏دستى، هديه دادن، اجتماع، ابراز برائت، كثرت در فرستادن صلوات، سپاس و ستايش، غسل، نماز و نيايش: زيارت، زيارت از راه دور، خواندن دعاى ندبه، پيمان برادرى، عقد اخوت.
'''فصل ششم:''' [[آداب برپایی جشن و عید غدیر|آداب]] و سنن ويژه عيد غدير: شب عيد غدير، دعاى شب عيد غدير، آداب و سنن روز عيد غدير:
 
[[روزه]]، سفارش‏ هاى مكرر، حكايت روزه ‏دارى برخى از پيامبران و امامان ‏عليهم السلام در روز عيد غدير، پاداش ‏هاى عظيم روزه ‏داشتن در روز عيد غدير، افطارى دادن، اطعام، آراستن، لباس نو پوشيدن جلوه ‏اى از تزئين است، بوى خوش، ديدار با مؤمنان: مصافحه، تبريک گفتن، دلجويى و مهرورزى متقابل، ابراز شادمانى كردن و شادمان ساختن ديگران، پيوند با بستگان و خويشان، افزودن بر هزينه خانواده، كارگشايى، گشاده ‏دستى، [[هدیه]] دادن، اجتماع، ابراز [[برائت]]، كثرت در فرستادن [[صلوات]]، سپاس و ستايش، [[غسل]]، نماز و نيايش: [[زیارت]]، زيارت از راه دور، خواندن دعاى ندبه، پيمان برادرى، [[عقد اخوّت|عقد اخوت]].


'''فصل هفتم:''' صنايع ادبى خطبه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: سجع: سجع متوازى، سجع مطرّف، سجع متوازن، صنعت طباق، صنعت اقتباس، صنعت جناس، صنعت رد العجز على الصدر، صنعت مراعات النظير، حسن مطلع و حسن ختام.
'''فصل هفتم:''' صنايع ادبى خطبه اميرالمؤمنين ‏عليه السلام: سجع: سجع متوازى، سجع مطرّف، سجع متوازن، صنعت طباق، صنعت اقتباس، صنعت جناس، صنعت رد العجز على الصدر، صنعت مراعات النظير، حسن مطلع و حسن ختام.


'''فصل هشتم:''' واژه‏ نامه، و در پايان: چند سؤالى از اهل‏ تسنن.
'''فصل هشتم:''' واژه‏ نامه، و در پايان: چند سؤالى از [[اهل سنت|اهل‏ تسنن]].


كتاب ديگرى از اين مؤلفان آمده كه با نام «پرتوى از غدير در كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام» است و خلاصه اين كتاب مى‏ باشد.
كتاب ديگرى از اين مؤلفان آمده كه با نام «پرتوى از غدير در كلام اميرالمؤمنين‏ عليه السلام» است و خلاصه اين كتاب مى‏ باشد.


== گزيده خطبه غدير اميرالمؤمنين‏ عليه السلام<ref>غدير تجلی گاه ولايت (سيد حسين اسحاقى) : ۵۸ - ۶۹. </ref> ==
== گزيده خطبه غدير اميرالمؤمنين‏ عليه السلام<ref>غدير تجلی گاه ولايت (سيد حسين اسحاقى) : ۵۸ - ۶۹. </ref> ==
ممكن است افراد بسيارى در طول تاريخ از حادثه غدير و اهميت آن سخن گفته و از آن تعاريفى ارائه داده باشند، اما هيچ يک از اين سخنان نمى‏ توانند بيانگر عظمت و شكوه غدير باشد، زيرا تنها كسانى مى‏ توانند تعريف جامع از وقايع و حوادث عرضه نمايند كه خود پديد آورنده آن باشند.
ممكن است افراد بسيارى در طول [[تاریخ]] از حادثه غدير و اهميت آن سخن گفته و از آن تعاريفى ارائه داده باشند، اما هيچ يک از اين سخنان نمى‏ توانند بيانگر عظمت و شكوه غدير باشد، زيرا تنها كسانى مى‏ توانند تعريف جامع از وقايع و حوادث عرضه نمايند كه خود پديد آورنده آن باشند.


بنابراين، تنها زيبنده خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله و امیرالمؤمنین ‏عليه السلام است كه غدير را به بهترين شكل معرفى نمايند.
بنابراين، تنها زيبنده خدا و پيامبر صلى الله عليه و آله و امیرالمؤمنین ‏عليه السلام است كه غدير را به بهترين شكل معرفى نمايند.
خط ۳۱۹: خط ۳۳۵:
امیرالمؤمنین ‏عليه السلام نيز در خطبه غدير به تفسير و تحليل عظيم اين واقعه تاريخى پرداختند. معرفى اين خطبه كه در گوشه و كنار برخى از كتاب ‏هاى ادعيه و روايات در غربت به سر مى‏ برد! خالى از فايده نيست.
امیرالمؤمنین ‏عليه السلام نيز در خطبه غدير به تفسير و تحليل عظيم اين واقعه تاريخى پرداختند. معرفى اين خطبه كه در گوشه و كنار برخى از كتاب ‏هاى ادعيه و روايات در غربت به سر مى‏ برد! خالى از فايده نيست.


خطبه ‏اى كه حضرتش در يكى از روزهاى جمعه مصادف با روز عيد غدير ايراد فرمودند، كه با حمد و ثناى الهى و با كلمات و جملاتى پرمعنى و شهادت به وحدانيت ذات اقدس الهى و بيان برخى از صفات ثبوتيه و سلبيه بارى تعالى شروع مى‏ شود. پس از تشريح اهميت نبوت و رسالت، به بيان مسئله امامت و مقام امامان مى ‏پردازند و درباره جايگاه واقعى ائمه‏ عليهم السلام و خلقت و نشو و نماى وجودى آنها سخن مى‏ گويند.
خطبه ‏اى كه حضرتش در يكى از روزهاى جمعه مصادف با روز عيد غدير ايراد فرمودند، كه با حمد و ثناى الهى و با كلمات و جملاتى پرمعنى و شهادت به وحدانيت ذات اقدس الهى و بيان برخى از صفات ثبوتيه و سلبيه بارى تعالى شروع مى‏ شود. پس از تشريح اهميت نبوت و رسالت، به بيان مسئله [[امامت]] و مقام امامان مى ‏پردازند و درباره جايگاه واقعى ائمه‏ عليهم السلام و خلقت و نشو و نماى وجودى آنها سخن مى‏ گويند.
 
در ادامه به نقش پراهميت خود مى ‏پردازند و در كنار حجت ظاهر، شاهدى ديگر را بر حقانيت خود مطرح مى‏ فرمايند. پس از آن، [[اهمیت]] روز جمعه و عيد غدير را خاطر نشان مى‏ سازند و [[فلسفه]] روز جمعه و اعمال مستحب آن را بيان مى ‏نمايند. آنگاه به ارتباط [[توحید]]، [[رسالت|نبوّت]] و [[ولایت]] و دين با يكديگر اشاره مى ‏كنند و آثار و ثمرات معرفى ولىّ در واقعه غدير را به تفصيل بيان مى ‏كنند.


در ادامه به نقش پراهميت خود مى ‏پردازند و در كنار حجت ظاهر، شاهدى ديگر را بر حقانيت خود مطرح مى‏ فرمايند. پس از آن، اهميت روز جمعه و عيد غدير را خاطر نشان مى‏ سازند و فلسفه روز جمعه و اعمال مستحب آن را بيان مى ‏نمايند. آنگاه به ارتباط توحيد، نبوت و ولايت و دين با يكديگر اشاره مى ‏كنند و آثار و ثمرات معرفى ولىّ در واقعه غدير را به تفصيل بيان مى ‏كنند.
پس از آن نصايح و پندهاى ارزشمندى مى‏ دهند، و با استناد به آيات قرآن مردم را به اطاعت خدا و رعايت [[تقوی]] و دورى از گناه تشويق مى ‏نمايند.


پس از آن نصايح و پندهاى ارزشمندى مى‏ دهند، و با استناد به آيات قرآن مردم را به اطاعت خدا و رعايت تقوى و دورى از گناه تشويق مى ‏نمايند. سپس در بيان معناى استكبار، استكبار را سرپيچى از پيروى كسى كه مى‏ بايست اطاعت شود مى ‏دانند، و به تفسير «طريق» و «صراط» و «سبيل ‏اللَّه» مى ‏پردازند و مى‏ فرمايند كه منم صراط و سبيل‏ اللَّه و منم نور الانوار.
سپس در بيان معناى استكبار، استكبار را سرپيچى از پيروى كسى كه مى‏ بايست اطاعت شود مى ‏دانند، و به تفسير «طريق» و «صراط» و «سبيل ‏اللَّه» مى ‏پردازند و مى‏ فرمايند كه منم صراط و سبيل‏ اللَّه و منم نور الانوار.


در پايان خطبه، بار ديگر مردم را به اخلاق فردى، اجتماعى، مالى و... سفارش مى‏ كنند، و استحباب روزه روز غدير و پاداش بس عظيم آن را ياد آور مى ‏شوند.<ref>اقبال الاعمال. بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۱۱۲.</ref><br />در بررسى خطبه غدير، حضرت امیرالمؤمنین عليه السلام نكات ارزشمندى به چشم مى‏ خورد كه مهم‏ ترين آنها عبارتند از:
در پايان خطبه، بار ديگر مردم را به اخلاق فردى، اجتماعى، مالى و... سفارش مى‏ كنند، و استحباب [[روزه]] روز غدير و پاداش بس عظيم آن را ياد آور مى ‏شوند.<ref>اقبال الاعمال. بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۱۱۲.</ref><br />در بررسى خطبه غدير، حضرت امیرالمؤمنین عليه السلام نكات ارزشمندى به چشم مى‏ خورد كه مهم‏ ترين آنها عبارتند از:


=== روز غدير، عيد بزرگ ===
=== روز غدير، عيد بزرگ ===
«انّ اللَّه جمع لكم معشر المومنين، فى هذا اليوم عيدين عظيمين كبيرين» . چون روز غدير در هنگام ايراد خطبه مصادف با روز جمعه بوده، حضرت به همين دليل تعبير به «عيدين» كرده و هر دو را به عظمت و بزرگى ياد كرده اند. اين خود بهترين دليل بر «تعيّد» (عيد بودن) روز هجدهم ذى‏ الحجه و برگزارى مراسم جشن و سرور و بزرگداشت آن است.
«انّ اللَّه جمع لكم معشر المومنين، فى هذا اليوم عيدين عظيمين كبيرين».
 
چون روز غدير در هنگام ايراد خطبه مصادف با روز جمعه بوده، حضرت به همين دليل تعبير به «عيدين» كرده و هر دو را به عظمت و بزرگى ياد كرده اند. اين خود بهترين دليل بر «تعيّد» (عيد بودن) روز هجدهم ذى‏ الحجه و برگزارى مراسم جشن و سرور و بزرگداشت آن است.


در عيد بودن روز غدير روايات متعددى از پيامبر صلى الله عليه وآله و امامان شيعه ‏عليهم السلام به ما رسيده است. از جمله روايتى از پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله مى‏ خوانيم كه فرمودند: يوم غدير خم افضل اعياد امتى <ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۱۱۰.</ref> : روز غدير خم برترينِ اعياد امت من است. و در جاى ديگرى مى‏ فرمايند: غدير اشرف و اعظم اعياد است.<ref>وسائل الشيعة: كتاب الصوم.</ref>
در عيد بودن روز غدير روايات متعددى از پيامبر صلى الله عليه وآله و امامان شيعه ‏عليهم السلام به ما رسيده است. از جمله روايتى از پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله مى‏ خوانيم كه فرمودند:
 
يوم غدير خم افضل اعياد امتى <ref>بحار الانوار: ج ۹۷ ص ۱۱۰.</ref> : روز غدير خم برترينِ اعياد امت من است. و در جاى ديگرى مى‏ فرمايند: غدير اشرف و اعظم اعياد است.<ref>وسائل الشيعة: كتاب الصوم.</ref>


=== روز بيان اراده خدا و روز ابلاغ ===
=== روز بيان اراده خدا و روز ابلاغ ===
خط ۳۳۶: خط ۳۵۸:


=== غدير روز بزرگ، روز گشايش، روز تكامل ===
=== غدير روز بزرگ، روز گشايش، روز تكامل ===
«انّ هذا يوم عظيم الشأن؛ فيه وقع الفرج و رفعت الدرج و وضحت الحجج» . اين روز ظرف ظهور اراده الهى و زمان ابلاغ پيام الهى و آثار مترتب بر آن است. روزى كه گشايش و فرج حاصل شد، چرا كه نگرانى امت اسلام نسبت به زمان پس از پيامبر صلى الله عليه وآله را بر طرف كرد و به آنها اميد بخشيد. روزى كه نردبان تكامل افراشته شد، و با طرح مسئله امامت و معرفى امام دين به كمال لازم خود رسيد. روزى كه حجت‏ ها آشكار شد و بر همگان اتمام حجت گرديد.
«انّ هذا يوم عظيم الشأن؛ فيه وقع الفرج و رفعت الدرج و وضحت الحجج» . اين روز ظرف ظهور اراده الهى و زمان ابلاغ پيام الهى و آثار مترتب بر آن است.
 
روزى كه گشايش و فرج حاصل شد، چرا كه نگرانى امت [[اسلام]] نسبت به زمان پس از پيامبر صلى الله عليه وآله را بر طرف كرد و به آنها اميد بخشيد.
 
روزى كه نردبان تكامل افراشته شد، و با طرح مسئله [[امامت]] و معرفى امام دين به كمال لازم خود رسيد. روزى كه حجت‏ ها آشكار شد و بر همگان اتمام حجت گرديد.


=== روز پرده ‏بردارى از مقام امامت ===
=== روز پرده ‏بردارى از مقام امامت ===
«هذا يوم الايضاح و الافصاح <ref>افصاح به معنى اظهار كردن و مترادف ايضاح است.</ref> عن المقام الصراح <ref>به معنى خالص بودن چيزى از تعلقات است.</ref>» . مقام صراح يعنى جايگاه پاكى و پيراستگى و منظور از آن مقام عصمت و امامت است كه در روز غدير از آن پرده ‏بردارى شد و امام براى همگان مشخص شد، تا ديگر بهانه‏ اى براى منافقان و دو رويان نباشد. البته پيامبر صلى الله عليه وآله به صراحت كسى را معرفى نكرده اند.
«هذا يوم الايضاح و الافصاح <ref>افصاح به معنى اظهار كردن و مترادف ايضاح است.</ref> عن المقام الصراح <ref>به معنى خالص بودن چيزى از تعلقات است.</ref>».
 
مقام صراح يعنى جايگاه پاكى و پيراستگى و منظور از آن مقام [[عصمت]] و امامت است كه در روز غدير از آن پرده ‏بردارى شد و امام براى همگان مشخص شد، تا ديگر بهانه‏ اى براى [[منافقین|منافقان]] و دو رويان نباشد. البته پيامبر صلى الله عليه وآله به صراحت كسى را معرفى نكرده اند.


=== روز كامل شدن دين ===
=== روز كامل شدن دين ===
«و يوم العهد المعهود» . روز پيمان بسته شده است؛ پيمانى كه پيامبر صلى الله عليه وآله پس از گرفتن اقرار و اعتراف از مردم مبنى بر اينكه پيامبر صلى الله عليه وآله حتى از خود مردم نسبت به خودشان بر آنها اختيار و حق دارند، يادآور شدند كه: من كنت مولاه فعلى مولاه.
«و يوم العهد المعهود». روز پيمان بسته شده است؛ پيمانى كه پيامبر صلى الله عليه وآله پس از گرفتن اقرار و اعتراف از مردم مبنى بر اينكه پيامبر صلى الله عليه و آله حتى از خود مردم نسبت به خودشان بر آنها اختيار و حق دارند، يادآور شدند كه: من كنت مولاه فعلى مولاه.


=== روز شهود و حضور ===
=== روز شهود و حضور ===
«و يوم الشاهد و المشهود» . اين تعبيرى است كه قرآن درباره قيامت به كار برده است <ref>بروج /  ۳.</ref>؛ به اين معنى كه شاهد پيامبرصلى الله عليه وآله و مشهود قيامت است، شاهد انسان ‏ها و مشهود اعمال آنان است. به كار بردن اين تعبير درباره روز غدير به اين معنى است كه پيامبر صلى الله عليه وآله شاهد و امیرالمؤمنین ‏عليه السلام مشهود اند.
«و يوم الشاهد و المشهود». اين تعبيرى است كه قرآن درباره قيامت به كار برده است<ref>بروج /  ۳.</ref>؛ به اين معنى كه شاهد پيامبر صلى الله عليه و آله و مشهود قيامت است، شاهد انسان ‏ها و مشهود اعمال آنان است. به كار بردن اين تعبير درباره روز غدير به اين معنى است كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] شاهد و امیرالمؤمنین ‏عليه السلام مشهود اند.


پيامبرصلى الله عليه وآله شهادت به ولايت امیرالمؤمنین ‏عليه السلام دادند و انسان‏ ها و فرشتگان بر اين امر گواهى دادند. تاريخ نيز گواهى داد كه گروهى به دليل نيل به مقام ولايت به امیرالمؤمنین ‏عليه السلام تبريک و تهنيت گفتند، لكن پس از چندى و در ظرف تنها چند ماه آن را زير پا گذاشتند!
پيامبر صلى الله عليه و آله شهادت به [[ولایت امیر المؤمنین ولایة الله|ولایت امیرالمؤمنین ‏علیه السلام]] دادند و انسان‏ ها و فرشتگان بر اين امر گواهى دادند. [[تاریخ]] نيز گواهى داد كه گروهى به دليل نيل به مقام ولايت به امیرالمؤمنین ‏عليه السلام [[تبریک|تبریک و تهنیت]] گفتند، لكن پس از چندى و در ظرف تنها چند ماه آن را زير پا گذاشتند!


=== روز نمايش قرارها و دو رويى‏ ها ===
=== روز نمايش قرارها و دو رويى‏ ها ===
«يوم تبيان العقود عن النفاق و الجحود» . روزى كه خط حق از جريان نفاق مشخص شد، و روزى كه باعث شد حاميان واقعى از مدعيان دروغين جدا شوند. آنان كه حقايق را آگاهانه انكار كردند و نفاق خود را در عمل آشكار ساختند.
«يوم تبيان العقود عن النفاق و الجحود». روزى كه خط حق از جريان نفاق مشخص شد، و روزى كه باعث شد حاميان واقعى از مدعيان دروغين جدا شوند. آنان كه حقايق را آگاهانه انكار كردند و نفاق خود را در عمل آشكار ساختند.


=== روز بيان حقايق ===
=== روز بيان حقايق ===
خط ۳۶۰: خط ۳۸۸:


=== روز راندن شيطان ===
=== روز راندن شيطان ===
«يوم دحر <ref>«دحر» بر وزن «دهر» به معناى راندن است. صحاح اللغه: ماده «دهر» . </ref> الشيطان». در روز غدير با كامل شدن دين، شيطان نيز -  كه از دين كامل و حقيقت ايمان دل خوشى نداشت -  رانده شد.
«يوم دحر<ref>«دحر» بر وزن «دهر» به معناى راندن است. صحاح اللغه: ماده «دهر» . </ref> الشيطان». در روز غدير با كامل شدن دين، شيطان نيز -  كه از دين كامل و حقيقت ايمان دل خوشى نداشت -  رانده شد.


با واقعه غدير وسوسه‏ ها و توطئه‏ ها و نقشه‏ ها نقش بر آب شد. شيطان نيز مانند كفار مأيوس شد.
با واقعه غدير وسوسه‏ ها و توطئه‏ ها و نقشه‏ ها نقش بر آب شد. شيطان نيز مانند كفار مأيوس شد.