۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۴۲۷: | خط ۴۲۷: | ||
== دشمنان در خطبه غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۱۵،۹۵،۵۰. ژرفاى غدير: ص ۱۰۴،۱۰۳. واقعه قرآنى غدير: ص ۹۸. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۲، ۲۶ - ۳۲. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۷، ۱۷۱ - ۱۷۸.</ref> == | == دشمنان در خطبه غدير<ref>اسرار غدير: ص ۲۱۵،۹۵،۵۰. ژرفاى غدير: ص ۱۰۴،۱۰۳. واقعه قرآنى غدير: ص ۹۸. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۱۲، ۲۶ - ۳۲. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۷، ۱۷۱ - ۱۷۸.</ref> == | ||
از آنجا كه اهل | از آنجا كه [[اهل بیت علیهم السلام]] عصاره خلقت اند و خداوند تعالى ساير مخلوقات را به بركت ايشان و در سايه وجودشان آفريده است، لذا به همان اندازه كه محبت و ولايت آنان نزد پروردگار ارزش و اهميت دارد بغض و عداوت با اين والاترين مخلوقاتِ خداوند نيز نزد او گناهى نابخشودنى است و بى ارزش كننده همه خوبى هاست. | ||
مسلمين در مقابل اهل بيت عليهم السلام هميشه بر سر دو راهى قرار دارند: | مسلمين در مقابل اهل بيت عليهم السلام هميشه بر سر دو راهى قرار دارند: | ||
يا حب و يا بغض، و راه سومى برايشان وجود ندارد. نداشتن محبت ايشان - در صورت شناخت آنان - جرم است و كسى | يا حب و يا بغض، و راه سومى برايشان وجود ندارد. نداشتن محبت ايشان - در صورت شناخت آنان - جرم است و كسى نمى تواند در اين باره بى تفاوت باشد. | ||
پيداست همانطور كه محبت اهل بيت عليهم السلام درجات دارد، بغض و عداوت با ايشان هم در دشمنانشان يكسان نيست و شدت و ضعف آن و نوع دشمنى هايشان متفاوت است. | پيداست همانطور كه محبت اهل بيت عليهم السلام درجات دارد، بغض و عداوت با ايشان هم در دشمنانشان يكسان نيست و شدت و ضعف آن و نوع دشمنى هايشان متفاوت است. | ||
در يک جمع بندى، بنيانه اى اساسى ولايت در خطبه | در يک جمع بندى، بنيانه اى اساسى ولايت در [[خطبه غدیر]]، به گونه اى بنا نهاده شده كه درجات و جايگاه هر يک از آنها در اعتقاد معين باشد. | ||
يكى از پايه هاى اعتقادى خطبه غدير بيان ارتباط | يكى از پايه هاى اعتقادى خطبه غدير بيان ارتباط [[ولایت]] با حب و بغض و مطالبى درباره دشمنان و مبغضين اهل بيت عليهم السلام است. | ||
گر چه محوريت خطبه غدير امر امامت و ولايت بود، ولى پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير ۲۵ جمله هم در مورد دوستان و دشمنان اهل بيت عليهم السلام بيان داشتند. از جمله فرمودند: | گر چه محوريت خطبه غدير امر امامت و ولايت بود، ولى پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير ۲۵ جمله هم در مورد دوستان و دشمنان اهل بيت عليهم السلام بيان داشتند. از جمله فرمودند: | ||
خط ۴۵۳: | خط ۴۵۳: | ||
پروردگارا، هر كس با على دشمنى كند دشمن بدار، و هر كس او را انكار كند لعنت كن، و بر هر كس كه حق او را انكار نمايد غضب فرما. | پروردگارا، هر كس با على دشمنى كند دشمن بدار، و هر كس او را انكار كند لعنت كن، و بر هر كس كه حق او را انكار نمايد غضب فرما. | ||
آنان كه امامت على و جانشينان او از فرزندانم و نسل او تا روز قيامت را نپذيرند، كسانى اند كه اعمال آنان سقوط | آنان كه امامت على و جانشينان او از فرزندانم و نسل او تا روز قيامت را نپذيرند، كسانى اند كه اعمال آنان سقوط مى كند و دائماً در آتش خواهند بود. | ||
عذاب آنان تخفيف داده نمى شود، و به آنان مهلت داده نخواهد شد. | عذاب آنان تخفيف داده نمى شود، و به آنان مهلت داده نخواهد شد. | ||
خط ۴۷۱: | خط ۴۷۱: | ||
دشمنان اهل بيت عليهم السلام در خطبه غدير را با اين تقسيم بندى نيز مى توان بيان كرد: | دشمنان اهل بيت عليهم السلام در خطبه غدير را با اين تقسيم بندى نيز مى توان بيان كرد: | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير، هم محک و معيارهاى دشمنى با اهل بيت عليهم السلام را - به عنوان اتمام حجت - براى مردم مشخص كرده اند، و هم جزاى دشمنى و مخالفت با ايشان را بيان فرموده اند كه ذيلاً ذكر مى كنيم: | پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه غدير، هم محک و معيارهاى دشمنى با اهل بيت عليهم السلام را - به عنوان [[اتمام حجت]] - براى مردم مشخص كرده اند، و هم جزاى دشمنى و مخالفت با ايشان را بيان فرموده اند كه ذيلاً ذكر مى كنيم: | ||
=== انواع دشمنى با اهل بيت عليهم السلام === | === انواع دشمنى با اهل بيت عليهم السلام === | ||
انكار حق ايشان و قبول نكردن ولايتشان. | انكار حق ايشان و قبول نكردن ولايتشان. | ||
شک درباره ايشان و مقاماتى كه خدا به آنان عطا كرده است. | |||
قبول نكردن ايشان به عنوان امام خود، و اقتدا نكردن به آنان. | قبول نكردن ايشان به عنوان امام خود، و اقتدا نكردن به آنان. | ||
خط ۴۹۵: | خط ۴۹۵: | ||
سفهاء و گمراهان و برادران شياطين و تكذيب كنندگاناند. | سفهاء و گمراهان و برادران شياطين و تكذيب كنندگاناند. | ||
خداوند ايشان را مذمت نموده و خوار | خداوند ايشان را مذمت نموده و خوار مى نمايد، و آنان را دشمن مى دارد و نمى آمرزد و بخاطر تكذيبشان آنان را هلاک مى فرمايد. | ||
=== جزاى دشمنان اهل بيت عليهم السلام در روز قيامت === | === جزاى دشمنان اهل بيت عليهم السلام در روز قيامت === | ||
اعمال آنان در دنيا و آخرت | اعمال آنان در دنيا و آخرت بى ارزش مى شود و سقوط مى كند. | ||
در شعله هاى آتش فرو مى روند و صداى شعله كشيدن آتش جهنم را مى شنوند و زبانه هاى آن را مى بينند. | در شعله هاى آتش فرو مى روند و صداى شعله كشيدن آتش جهنم را مى شنوند و زبانه هاى آن را مى بينند. | ||
خط ۵۰۶: | خط ۵۰۶: | ||
عذاب شديدِ دائمى خواهند داشت و در آتش جهنم جاودانه خواهند بود. | عذاب شديدِ دائمى خواهند داشت و در آتش جهنم جاودانه خواهند بود. | ||
پس از پايان بخش سوم خطبه غدير و در ابتداى بخش چهارم خطبه، در حالى كه | پس از پايان بخش سوم خطبه غدير و در ابتداى بخش چهارم خطبه، در حالى كه [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] را بر سر دست بلند كرده بود و پس از بيان: «اَلا فَمَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ» فرمود: | ||
اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ: خدايا دوست بدار هر كس على را دوست بدارد، و دشمن بدار هر كس على را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس على را يارى كند، و خوار كن هر كس على را خوار كند. | اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ: خدايا دوست بدار هر كس على را دوست بدارد، و دشمن بدار هر كس على را دشمن بدارد، و يارى كن هر كس على را يارى كند، و خوار كن هر كس على را خوار كند. | ||
در واقع حضرت با نشان دادن على عليه السلام و اشاره «هذا» به سوى او | در واقع حضرت با نشان دادن على عليه السلام و اشاره «هذا» به سوى او دقيق ترين معرفى خليفه پيامبر صلى الله عليه و آله صورت گرفت؛ و به دنبال آن پرچم دوستى و يارى او بر فراز غدير برافراشته شد. | ||
در بخش هفتم خطبه | در بخش هفتم [[خطبه غدیر]] و پس از آن كه صراط مستقيم كاملاً واضح و روشن شد، سخنرانى پيامبر مكرم اسلام صلى الله عليه و آله در معرفى دو گروه دوست و دشمن آنان ادامه يافت. | ||
حضرت يازده جمله در اين باره فرمود كه شش جمله آن در توصيف اولياى اهل بيت عليهم السلام و پنج جمله در وصف اعداء بود. | حضرت يازده جمله در اين باره فرمود كه شش جمله آن در توصيف اولياى اهل بيت عليهم السلام و پنج جمله در وصف اعداء بود. | ||
خط ۵۲۲: | خط ۵۲۲: | ||
در جمله دوم مستقيماً آيه ۲۲ سوره مجادله را در وصف آنان قرائت كرد كه مى فرمايد: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَومِ الْآخَرِ...» و مفهوم آن چنين بود كه دوستى خدا با دوستى دشمنان خدا جمع نمى شود. | در جمله دوم مستقيماً آيه ۲۲ سوره مجادله را در وصف آنان قرائت كرد كه مى فرمايد: «لا تَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَومِ الْآخَرِ...» و مفهوم آن چنين بود كه دوستى خدا با دوستى دشمنان خدا جمع نمى شود. | ||
حضرت با اين آيه شرط برائت از دشمنان را براى قبول ولايت قرار داد، و متقابلاً پاداش و نشان بزرگترى را به اولياى اهل بيت عطا فرمود. | حضرت با اين آيه شرط [[برائت]] از دشمنان را براى قبول ولايت قرار داد، و متقابلاً پاداش و نشان بزرگترى را به اولياى اهل بيت عطا فرمود. | ||
در جمله سوم تا ششم پيامبر صلى الله عليه و آله آياتى در وصف اولياى اهل بيت عليهم السلام آورد، و از جمله هفتم باز هم توصيف دشمنان اهل بيت را بيان نمود. | در جمله سوم تا ششم پيامبر صلى الله عليه و آله آياتى در وصف اولياى اهل بيت عليهم السلام آورد، و از جمله هفتم باز هم توصيف دشمنان اهل بيت را بيان نمود. | ||
خط ۵۵۰: | خط ۵۵۰: | ||
«اى مردم، دشمن ما كسى است كه خداوند او را مورد مذمت و لعن قرار داده، و دوست ما هر كسى است كه خداوند او را مدح نموده و دوست بدارد». | «اى مردم، دشمن ما كسى است كه خداوند او را مورد مذمت و لعن قرار داده، و دوست ما هر كسى است كه خداوند او را مدح نموده و دوست بدارد». | ||
مسلمانان در بياناتِ قرآنىِ پيامبر صلى الله عليه و آله در خطبه | مسلمانان در بياناتِ قرآنىِ پيامبر صلى الله عليه و آله در [[خطبه غدیر]] به دو دسته دوستان و دشمنان اهل بيت عليهم السلام تقسيم شده اند، و بسيارى از آيات [[قرآن]] كه درباره خوبان و بَدان عالم مطرح است به اين دو گروه تفسير شده است. | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در مورد دوست و دشمن اهل بيت عليهم السلام در قرآن، در خطبه غدير مى فرمايد: | پيامبر صلى الله عليه و آله در مورد دوست و دشمن اهل بيت عليهم السلام در قرآن، در خطبه غدير مى فرمايد: | ||
خط ۵۵۶: | خط ۵۵۶: | ||
مَعاشِرَ النّاسِ، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّه وَ لَعَنَهُ، وَ وَلِيُّنا كُلُّ مَنْ مَدَحَهُ اللَّه وَ احَبَّهُ: | مَعاشِرَ النّاسِ، عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّه وَ لَعَنَهُ، وَ وَلِيُّنا كُلُّ مَنْ مَدَحَهُ اللَّه وَ احَبَّهُ: | ||
اى مردم، دشمن ما كسى است كه خداوند او را مورد مذمت و لعن قرار داده، و دوست ما هر كسى است كه خداوند او را مدح نموده و دوست بدارد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۳ بخش ۷.</ref> | اى مردم، دشمن ما كسى است كه خداوند او را مورد مذمت و [[لعن]] قرار داده، و دوست ما هر كسى است كه [[خداوند]] او را مدح نموده و دوست بدارد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۳ بخش ۷.</ref> | ||
اين كلام رسول اللَّه صلى الله عليه و آله از سه بُعد قابل بررسى است: | اين كلام رسول اللَّه صلى الله عليه و آله از سه بُعد قابل بررسى است: | ||
خط ۵۶۳: | خط ۵۶۳: | ||
عبارات فوق را پيامبر صلى الله عليه و آله در موقعيتى فرمود كه قبل از آن بيش از ده آيه قرآن را درباره دوستان اهل بيت عليهم السلام و هشت آيه را درباره دشمنان ايشان تفسير نموده بود. | عبارات فوق را پيامبر صلى الله عليه و آله در موقعيتى فرمود كه قبل از آن بيش از ده آيه قرآن را درباره دوستان اهل بيت عليهم السلام و هشت آيه را درباره دشمنان ايشان تفسير نموده بود. | ||
با اين آمادگى يک مبناى كلى ارائه فرمود كه دوست و دشمن اهل بيت عليهم السلام همان دوست و دشمن خداست و معيار آن جستجو در مواردى است كه خداوند عده اى را به جهتى مورد مذمت يا لعنت يا هر دو قرار داده، و | با اين آمادگى يک مبناى كلى ارائه فرمود كه دوست و دشمن اهل بيت عليهم السلام همان دوست و دشمن خداست و معيار آن جستجو در مواردى است كه خداوند عده اى را به جهتى مورد مذمت يا لعنت يا هر دو قرار داده، و عده اى را مورد ستايش يا محبوبيت خويش يا هر دو قرار داده است. | ||
در واقع به جاى آنكه حضرت بخواهد موارد را يكى يكى بشمارد به همان چند مورد اكتفا فرموده و از مردم خواسته بقيه موارد را با مطالعه قرآن به دست آورند و مصاديق آن را تطبيق نمايند كه تا ابد راه ضلالت مسدود باشد. | در واقع به جاى آنكه حضرت بخواهد موارد را يكى يكى بشمارد به همان چند مورد اكتفا فرموده و از مردم خواسته بقيه موارد را با مطالعه قرآن به دست آورند و مصاديق آن را تطبيق نمايند كه تا ابد راه ضلالت مسدود باشد. | ||
=== موقعيت قرآنى === | === موقعيت قرآنى === | ||
در اينجا ضرورى به نظر مى رسد مواردى از آيات ذم و لعن خداوند را مورد مطالعه قرار دهيم تا دريابيم پيامبر صلى الله عليه و آله از فراز منبر غدير كدامين دور دست ها را زير نظر دارد و كدام سو را به مسلمين نشان مى دهد. | در اينجا ضرورى به نظر مى رسد مواردى از آيات ذم و [[لعن]] خداوند را مورد مطالعه قرار دهيم تا دريابيم پيامبر صلى الله عليه و آله از فراز منبر غدير كدامين دور دست ها را زير نظر دارد و كدام سو را به مسلمين نشان مى دهد. | ||
چند نمونه از آيات حاكى از لعنت كتمان كنندگان، كافران، طرفداران جبت و | چند نمونه از آيات حاكى از لعنت كتمان كنندگان، كافران، طرفداران [[جبت و طاغوت]]، مفسدين فى الارض، [[شجره ملعونه]]، اذيت كنندگان خدا و رسول، [[منافقین]] و مشركين، چنين است: | ||
==== الف) لعنتِ كتمان كنندگان ==== | ==== الف) لعنتِ كتمان كنندگان ==== | ||
«إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِى الْكِتابِ، أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّه وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»<ref>بقره / ۱۵۹.</ref>: | «إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ ما أَنْزَلْنا مِنَ الْبَيِّناتِ وَ الْهُدى مِنْ بَعْدِ ما بَيَّنَّاهُ لِلنَّاسِ فِى الْكِتابِ، أُولئِكَ يَلْعَنُهُمُ اللَّه وَ يَلْعَنُهُمُ اللَّاعِنُونَ»<ref>بقره / ۱۵۹.</ref>: | ||
«كسانى كه | «كسانى كه [[کتمان]] مى كنند آنچه از دليل هاى محكم و هدايت نازل كرديم بعد از آن كه آن ها را براى مردم در قرآن تبيين نموديم، اينان كسانى اند كه خدا آنان را لعنت مى كند و لعنت كنندگان لعنتشان مى نمايند». | ||
و ما خوب مى دانيم كه اهل | و ما خوب مى دانيم كه اهل [[سقیفه]] و اتباعشان چگونه در كتمان اصل معارف قرآن - به خصوص آنچه به ولايت و امامت و مناقب خاندان رسالت عليهم السلام ارتباط داشت - تلاش كردند. | ||
==== ب) لعنتِ كافران ==== | ==== ب) لعنتِ كافران ==== | ||
«إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ، أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّه وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ»<ref>بقره / ۱۶۱.</ref>: | «إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ كُفَّارٌ، أُولئِكَ عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّه وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ»<ref>بقره / ۱۶۱.</ref>: | ||
«كسانى كه كافر شدند و با كفرشان از دنيا رفتند، لعنت خدا و | «كسانى كه كافر شدند و با كفرشان از دنيا رفتند، لعنت [[خداوند|خدا]] و [[ملائکه]] و همه مردم بر آنان باد». | ||
«كَيْفَ يَهْدِى اللَّه قَوْماً كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ. أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّه وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ»<ref>آل عمران / ۸۷،۸۶ .</ref>: | «كَيْفَ يَهْدِى اللَّه قَوْماً كَفَرُوا بَعْدَ إِيمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَيِّناتُ وَ اللَّه لا يَهْدِى الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ. أُولئِكَ جَزاؤُهُمْ أَنَّ عَلَيْهِمْ لَعْنَةَ اللَّه وَ الْمَلائِكَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعِينَ»<ref>آل عمران / ۸۷،۸۶ .</ref>: | ||
خط ۵۸۸: | خط ۵۸۸: | ||
«چگونه خداوند هدايت مى كند قومى را كه بعد از ايمانشان كافر شدند و شهادت دادند كه پيامبر بر حق است و دليل هاى محكم براى آنان آمد، و خدا قوم ظالم را هدايت نمى كند. آنانند كسانى كه لعنت خدا و ملائكه و همه مردم بر آنان است». | «چگونه خداوند هدايت مى كند قومى را كه بعد از ايمانشان كافر شدند و شهادت دادند كه پيامبر بر حق است و دليل هاى محكم براى آنان آمد، و خدا قوم ظالم را هدايت نمى كند. آنانند كسانى كه لعنت خدا و ملائكه و همه مردم بر آنان است». | ||
چه كسانى بودند كه بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله كافر شدند بعد از آنكه مسلمان بودند؟ چه كسانى فرامين الهى را يكى پس از ديگرى زير پا گذاشتند؟ چه كسانى بدعت ها را به جاى سنت ها قرار دادند؟ اهل سقيفه بودند كه با كفرِ مطلق مردم را تا | چه كسانى بودند كه بعد از پيامبر صلى الله عليه و آله كافر شدند بعد از آنكه مسلمان بودند؟ چه كسانى فرامين الهى را يكى پس از ديگرى زير پا گذاشتند؟ چه كسانى بدعت ها را به جاى سنت ها قرار دادند؟ اهل سقيفه بودند كه با كفرِ مطلق مردم را تا [[جاهلیت]] باز گرداندند، و خود را مستحق لعنت خدا و ملائكه و همه مردم نمودند. | ||
==== د) لعنتِ طرفداران جبت و طاغوت ==== | ==== د) لعنتِ طرفداران جبت و طاغوت ==== | ||
«أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلاً أُولئِكَ لَعَنَهُمُ اللَّه وَ مَنْ يَلْعَنِ اللَّه فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِيراً»<ref>نساء / ۵۲ .</ref>: | «أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِنَ الْكِتابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ يَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هؤُلاءِ أَهْدى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلاً أُولئِكَ لَعَنَهُمُ اللَّه وَ مَنْ يَلْعَنِ اللَّه فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِيراً»<ref>نساء / ۵۲ .</ref>: | ||
«نظر نمى كنى به آنان كه نصيبى از كتاب دارند، و به جبت و طاغوت ايمان مى آورند و درباره كسانى كه كافر شدند مى گويند: راه اينان هدايت يافته تر از كسانى است كه ايمان آوردند. اينانند كه خدا لعنتشان كرده، و هركس كه خدا او را لعنت كند براى او ياورى نخواهد بود». | «نظر نمى كنى به آنان كه نصيبى از كتاب دارند، و به [[جبت و طاغوت]] ايمان مى آورند و درباره كسانى كه كافر شدند مى گويند: راه اينان هدايت يافته تر از كسانى است كه ايمان آوردند. اينانند كه خدا لعنتشان كرده، و هركس كه خدا او را لعنت كند براى او ياورى نخواهد بود». | ||
جبت و طاغوت همان است كه اميرالمؤمنين عليه السلام در دعاى قنوت فرمود: | جبت و طاغوت همان است كه اميرالمؤمنين عليه السلام در دعاى قنوت فرمود: | ||
اللهمَّ الْعَنْ صَنَمَىْ قُرَيْشَ وَ جِبْتَيْها وَ طاغُوتَيْها ... . و همانان بودند كه دشمنان پيامبر صلى الله عليه و آله و منافقين را بر سلمان و ابوذر و مقداد و عمار مقدم داشتند و مؤمنين حقيقى را كنار زدند، و لعنت ابدى خداوند را تا روزى كه بدعتشان پابرجاست، بر خود خريدند. | اللهمَّ الْعَنْ صَنَمَىْ قُرَيْشَ وَ جِبْتَيْها وَ طاغُوتَيْها ... . و همانان بودند كه دشمنان پيامبر صلى الله عليه و آله و منافقين را بر [[سلمان فارسی(محمّدی)|سلمان]] و [[ابوذر غفاری|ابوذر]] و [[مقداد بن عمرو کندی|مقداد]] و [[عمار بن یاسر عنسی (ابوالیقظان)|عمار]] مقدم داشتند و مؤمنين حقيقى را كنار زدند، و لعنت ابدى خداوند را تا روزى كه بدعتشان پابرجاست، بر خود خريدند. | ||
==== ج) لعنتِ منافقان ==== | ==== ج) لعنتِ منافقان ==== | ||
خط ۶۳۲: | خط ۶۳۲: | ||
«وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِى أَرَيْناكَ إِلاّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِى الْقُرْآنِ»<ref>اسراء / ۶۰ .</ref>: | «وَ ما جَعَلْنَا الرُّؤْيَا الَّتِى أَرَيْناكَ إِلاّ فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِى الْقُرْآنِ»<ref>اسراء / ۶۰ .</ref>: | ||
«قرار نداديم رؤيايى كه نشانت داديم مگر براى امتحان مردم و به عنوان ياد شجره ملعونه در قرآن». | «قرار نداديم رؤيايى كه نشانت داديم مگر براى امتحان مردم و به عنوان ياد [[شجره ملعونه]] در قرآن». | ||
بنى اميه كه شاخه هاى شجره ملعونه تيم و عدى از سقيفه بودند، در خواب به پيامبر صلى الله عليه و آله نشان داده شدند. | بنى اميه كه شاخه هاى شجره ملعونه تيم و عدى از سقيفه بودند، در خواب به پيامبر صلى الله عليه و آله نشان داده شدند. | ||
آن حضرت در تفسير اين آيه فرمود: من دوازده نفر از امامان ضلالت را در خواب ديدم كه از منبرم بالا و پايين مى روند، و امّتم را به صورت عقبگرد به گذشته خود باز مى گردانند. دو نفر از آنان (ابوبكر و عمر) از دو قبيله مختلف قريش تيم و عدى و سه نفر (عثمان و معاويه و يزيد) از بنى اميه و هفت نفر (عبدالملک، وليد، هشام، يزيد، سليمان، عمر بن عبدالعزيز و مروان) از اولاد حكم بن | آن حضرت در تفسير اين آيه فرمود: من دوازده نفر از امامان ضلالت را در خواب ديدم كه از منبرم بالا و پايين مى روند، و امّتم را به صورت عقبگرد به گذشته خود باز مى گردانند. دو نفر از آنان (ابوبكر و عمر) از دو قبيله مختلف قريش تيم و عدى و سه نفر (عثمان و معاويه و يزيد) از بنى اميه و هفت نفر (عبدالملک، وليد، هشام، يزيد، سليمان، عمر بن عبدالعزيز و مروان) از اولاد حكم بن ابى العاص هستند. | ||
==== ز) لعنتِ اذيت كنندگان خدا و رسول صلى الله عليه و آله ==== | ==== ز) لعنتِ اذيت كنندگان خدا و رسول صلى الله عليه و آله ==== | ||
خط ۶۴۳: | خط ۶۴۳: | ||
«كسانى كه خدا و رسولش را اذيت مى كنند خداوند آنان را در دنيا و آخرت لعنت فرموده و بر ايشان عذاب خواركننده اى آماده كرده است». | «كسانى كه خدا و رسولش را اذيت مى كنند خداوند آنان را در دنيا و آخرت لعنت فرموده و بر ايشان عذاب خواركننده اى آماده كرده است». | ||
«مَنْ آذى فاطِمَةَ فَقَدْ آذانى، وَ مَنْ آذانى فَقَدْ آذَى اللَّه» كه پيامبر صلى الله عليه و آله نظير آن را درباره | «مَنْ آذى فاطِمَةَ فَقَدْ آذانى، وَ مَنْ آذانى فَقَدْ آذَى اللَّه» كه پيامبر صلى الله عليه و آله نظير آن را درباره [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی علیه السلام]] و نيز همه اهل بيت عليهم السلام فرموده، شامل كدام اذيت كنندگان است؟ | ||
جز آنان كه درِ خانه على و فاطمه عليهما السلام را آتش زدند و به آن منزل وحى حمله آوردند و بانوى خانه را اذيتى در حد قتل نمودند و از صورت سيلى خورده و بازوى ورم كرده و پهلوى شكسته و فرزند سقط شده چيزى فرو گذار نكردند؟ جز آنان كه طناب بر گردن صاحب خانه انداخته با شمشيرهاى كشيده براى بيعتش بردند؟ | جز آنان كه درِ خانه على و فاطمه عليهما السلام را آتش زدند و به آن منزل وحى حمله آوردند و بانوى خانه را اذيتى در حد قتل نمودند و از صورت سيلى خورده و بازوى ورم كرده و پهلوى شكسته و فرزند سقط شده چيزى فرو گذار نكردند؟ جز آنان كه طناب بر گردن صاحب خانه انداخته با شمشيرهاى كشيده براى بيعتش بردند؟ | ||
خط ۶۶۱: | خط ۶۶۱: | ||
بياييد نتيجه بگيريم كه جمله «عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّه وَ لَعَنَهُ» دريچه اى پُر ديد بر فصلى از عقيده ماست كه عنوان «تَبَرّى» را بر خود دارد و به شفافيت آفتاب به ما مى فهماند كه چه كسانى را بايد لعنت كنيم و از آنان بيزار باشيم. | بياييد نتيجه بگيريم كه جمله «عَدُوُّنا مَنْ ذَمَّهُ اللَّه وَ لَعَنَهُ» دريچه اى پُر ديد بر فصلى از عقيده ماست كه عنوان «تَبَرّى» را بر خود دارد و به شفافيت آفتاب به ما مى فهماند كه چه كسانى را بايد لعنت كنيم و از آنان بيزار باشيم. | ||
همان گونه كه جمله «وَلِيُّنا كُلُّ مَنْ مَدَحَهُ اللَّه وَ احَبَّهُ» كه در نقطه مقابل اين | همان گونه كه جمله «وَلِيُّنا كُلُّ مَنْ مَدَحَهُ اللَّه وَ احَبَّهُ» كه در نقطه مقابل اين چشم انداز اعتقادى قرار دارد، عنوان «تَوَلَّى» را برايمان معنى خواهد كرد، و همچون زلال بلور بر دل هاى ما مى شناساند؛ كه بايد چه كسانى را دوست بداريم و ولايتشان را بپذيريم. | ||
اساسِ «هَل الدينُ إلاّ الحُبّ وَ الْبُغض»<ref>الكافى: ج ۲ ص ۱۲۵. تفسير فرات: ص ۱۶۵. المحاسن: ص ۲۶۲. بحار الانوار: ج ۶۴ ص ۵۲ و ج ۶۵ ص ۶۳ و ج ۶۶ ص ۲۴۱.</ref> از مهمترين اركان اعتقادى ماست. ولايت اهل | اساسِ «هَل الدينُ إلاّ الحُبّ وَ الْبُغض»<ref>الكافى: ج ۲ ص ۱۲۵. تفسير فرات: ص ۱۶۵. المحاسن: ص ۲۶۲. بحار الانوار: ج ۶۴ ص ۵۲ و ج ۶۵ ص ۶۳ و ج ۶۶ ص ۲۴۱.</ref> از مهمترين اركان اعتقادى ماست. ولايت [[اهل بیت علیهم السلام]] كه به معناى [[صاحب اختیار]] بودن آنان و اطاعت كامل مردم از ايشان است، لازمه اش محبت داشتن نسبت به آنان و بغض و كينه نسبت به دشمنان ايشان است. در اين باره سه جنبه در خطبه غدير بيان شده است: | ||
==== محبت و عداوت نزد خدا ==== | ==== محبت و عداوت نزد خدا ==== |