۲۱٬۹۷۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۴۲: | خط ۱۴۲: | ||
<big>لَمّا تَعاقَدُوا نَزَلَتْ: «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ ...»: همين كه همپيمان شدند اين آيه نازل شد: «كسانى كه مرتد شده به عقب بازگشتند ...».<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۲۲. </ref></big> | <big>لَمّا تَعاقَدُوا نَزَلَتْ: «إِنَّ الَّذِينَ ارْتَدُّوا عَلى أَدْبارِهِمْ ...»: همين كه همپيمان شدند اين آيه نازل شد: «كسانى كه مرتد شده به عقب بازگشتند ...».<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۱۲۲. </ref></big> | ||
== <big>آيه «وَ قالَ مُوسى إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّه لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ»</big><ref>ابراهيم/ | == <big>آيه «وَ قالَ مُوسى إِنْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِى الْأَرْضِ جَمِيعاً فَإِنَّ اللَّه لَغَنِيٌّ حَمِيدٌ»</big><ref>ابراهيم/۸. غدير در قرآن: ج ۲ ص۲۳۰-۲۳۳.</ref> == | ||
<big>غدير همان اندازه كه يک اعتقاد بود يک دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف آن، كه مجموعه اى از ايمان و اطاعت و پيمان در يک سو و حمد و سپاس و تشكر از اين نعمت در سوى ديگرِ آن به چشم مى خورد. اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه اى براى آينده ها تعيين كرد.</big> | <big>غدير همان اندازه كه يک اعتقاد بود يک دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف آن، كه مجموعه اى از ايمان و اطاعت و پيمان در يک سو و حمد و سپاس و تشكر از اين نعمت در سوى ديگرِ آن به چشم مى خورد. اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه اى براى آينده ها تعيين كرد.</big> | ||
<big>بسيار جالب است كه آيات قرآن پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله بدانها استشهاد شده است. آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده مى شود | <big>بسيار جالب است كه آيات قرآن پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام پيامبرصلى الله عليه وآله بدانها استشهاد شده است. آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده مى شود ۱۰ آيه است، كه يكى از آنها آيه ۸ سوره ابراهيم و آيه ۱۴۴ سوره آل عمران است:</big> | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
<big>«وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّه الشَّاكِرِينَ»<ref>آل عمران/ | <big>«وَ ما مُحَمَّدٌ إِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ أَ فَإِنْ ماتَ أَوْ قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى أَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّه الشَّاكِرِينَ»<ref>آل عمران/۱۴۴. </ref></big> | ||
<big>«محمد صلى الله عليه وآله نيست مگر رسولى كه قبل از او پيامبرانى بوده اند. آيا اگر بميرد يا كشته شود به گذشته باز مى گرديد؟ ولى به خدا ضررى نمى رساند و خداوند سپاسگزاران را جزا مى دهد».</big> | <big>«محمد صلى الله عليه وآله نيست مگر رسولى كه قبل از او پيامبرانى بوده اند. آيا اگر بميرد يا كشته شود به گذشته باز مى گرديد؟ ولى به خدا ضررى نمى رساند و خداوند سپاسگزاران را جزا مى دهد».</big> | ||
خط ۱۶۳: | خط ۱۶۳: | ||
<big>مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى اللَّه بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَانْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِىالْأَرْضِ جَمِيعاً فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً. (خ ل: فَإِنَّ اللَّه لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ):</big> | <big>مَعاشِرَ النّاسِ، قُولُوا ما يَرْضَى اللَّه بِهِ عَنْكُمْ مِنَ الْقَوْلِ، فَانْ تَكْفُرُوا أَنْتُمْ وَ مَنْ فِىالْأَرْضِ جَمِيعاً فَلَنْ يَضُرَّ اللَّه شَيْئاً. (خ ل: فَإِنَّ اللَّه لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ):</big> | ||
<big>اى مردم، سخنى بگوييد كه به خاطر آن خدا را از شما راضى شود، و اگر شما و همه كسانى كه در زمين هستند كافر شوند به خدا ضررى نمى رسانند (خ ل: خداوند مستغنى و سپاس شده است).<ref>اسرار غدير: ص | <big>اى مردم، سخنى بگوييد كه به خاطر آن خدا را از شما راضى شود، و اگر شما و همه كسانى كه در زمين هستند كافر شوند به خدا ضررى نمى رسانند (خ ل: خداوند مستغنى و سپاس شده است).<ref>اسرار غدير: ص ۱۶۰ بخش ۱۱، و پاورقى ۴ از نسخه «ه» و «و».</ref></big> | ||
=== <big>موقعيت تاريخى</big> === | === <big>موقعيت تاريخى</big> === | ||
خط ۱۷۰: | خط ۱۷۰: | ||
<big>از آيه اول فقط قسمت وسط آن شاهد قرار گرفته و از آيه دوم قسمت آخر آن در كلام حضرت تضمين شده، و اين هر دو در كنار تعيين وظيفه مردم در گفتار و اقرارشان طبق رضاى الهى آورده شده است.</big> | <big>از آيه اول فقط قسمت وسط آن شاهد قرار گرفته و از آيه دوم قسمت آخر آن در كلام حضرت تضمين شده، و اين هر دو در كنار تعيين وظيفه مردم در گفتار و اقرارشان طبق رضاى الهى آورده شده است.</big> | ||
<big>طبق نسخه هاى «ه» و «و» دنباله آيه سوره ابراهيم يعنى جمله «فَإِنَّ اللَّه لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ» آمده كه طبق اين نسخه فقط به اين آيه استشهاد شده است. يادآور مى شود استناد به آيه سوره آل عمران در بخش | <big>طبق نسخه هاى «ه» و «و» دنباله آيه سوره ابراهيم يعنى جمله «فَإِنَّ اللَّه لَغَنِىٌّ حَمِيدٌ» آمده كه طبق اين نسخه فقط به اين آيه استشهاد شده است. يادآور مى شود استناد به آيه سوره آل عمران در بخش ۶ خطبه به طور مفصل صورت گرفته كه شرح آن خواهد آمد.<ref>مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۲ ص۷۹-۲۶۲.</ref></big> | ||
=== <big>موقعيت قرآنى</big> === | === <big>موقعيت قرآنى</big> === | ||
خط ۲۰۱: | خط ۲۰۱: | ||
<big>كثرت جمعيت و اتحادشان بر باطل، نه نشان كفر را از پيشانى آنان پاک مى كند و نه پرچم ارتداد را از دوششان بر مى دارد، و نه در اعتقاد صحيح مؤمنين خللى وارد مى كند.</big> | <big>كثرت جمعيت و اتحادشان بر باطل، نه نشان كفر را از پيشانى آنان پاک مى كند و نه پرچم ارتداد را از دوششان بر مى دارد، و نه در اعتقاد صحيح مؤمنين خللى وارد مى كند.</big> | ||
== <big>آيه «وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»</big><ref>سبأ/ | == <big>آيه «وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»</big><ref>سبأ/۲۰. غدير در قرآن: ج ۱ ص۴۱۴-۴۲۷.</ref> == | ||
<big>از جمله آياتى كه در غدير و در مورد ابليس و دار و دسته اش بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد و اشاره مستقيم به مسئله ارتداد امت داشت اين آيات است:</big> | <big>از جمله آياتى كه در غدير و در مورد ابليس و دار و دسته اش بر پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد و اشاره مستقيم به مسئله ارتداد امت داشت اين آيات است:</big> | ||
<big>«وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»: «ابليس گمان خود را به باور آنان رسانيد و جز گروهى از مؤمنين پيرو او شدند».</big> | <big>«وَ لَقَدْ صَدَّقَ عَلَيْهِمْ إِبْلِيسُ ظَنَّهُ فَاتَّبَعُوهُ إِلاَّ فَرِيقاً مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»: «ابليس گمان خود را به باور آنان رسانيد و جز گروهى از مؤمنين پيرو او شدند».</big> | ||
«<big>إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ»<ref>حجر/ | «<big>إِنَّ عِبادِى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ»<ref>حجر/۴۲. </ref>: «تو را بر بندگان واقعى من راهى نيست، مگر گروهى از گمراهان كه پيرو تو باشند».</big> | ||
خط ۲۱۸: | خط ۲۱۸: | ||
<big>آرى، آينده اى بلند مدت در پيش است كه اگر همه از آن غافل باشند شيطان نمى تواند بى تفاوت باشد، چرا كه غدير براى زيباترين گونه هدايت انسان طرحريزى شده، و شيطان هرگز چنين چيزى را بر نمى تابد.</big> | <big>آرى، آينده اى بلند مدت در پيش است كه اگر همه از آن غافل باشند شيطان نمى تواند بى تفاوت باشد، چرا كه غدير براى زيباترين گونه هدايت انسان طرحريزى شده، و شيطان هرگز چنين چيزى را بر نمى تابد.</big> | ||
<big>در چنين گير و دارى بين ابليس و لشكريانش - در پشت پرده غدير - وقايعى به وقوع مى پيوندد كه داستان بلند آن را با جمعبندى چند روايت مى خوانيم<ref>كتاب سليم: ص | <big>در چنين گير و دارى بين ابليس و لشكريانش - در پشت پرده غدير - وقايعى به وقوع مى پيوندد كه داستان بلند آن را با جمعبندى چند روايت مى خوانيم<ref>كتاب سليم: ص ۱۴۵. الكافى: ج ۸ ص ۳۴۵. تفسير القمى: ج ۲ ص ۲۰۱. تأويل الآيات: ج ۲ ص۴۷۳، ۴۷۴ ح۵، ۶. تفسیر العیاشی: ج۲ ص۳۰۱ ح۱۱۱. الاقبال: ج۲ ص۲۴۹. شرح الاخبار: ج۲ ص۲۳۶. مدینة المعاجز: ج۲ ص۲۴۳. بحارالانوار: ج۲۸ ص۲۵۶ ح۴۰ و ج۳۱ ص۶۳۷ ح۱۴۷ و ج۳۷ ص۱۱۹، ۱۳۵، ۱۶۴، ۱۶۸ و ج۶۳ ص۲۵۶. عوالم العلوم: ج۳/۱۵ ص۱۲۵، ۱۴۱، ۳۰۳.</ref></big>: | ||
<big>روز غدير، همين كه پيامبرصلى الله عليه وآله بر فراز منبر اميرالمؤمنين عليه السلام را بر سر دست بلند كرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ...» ابليس - كه در آنجا حاضر بود - فريادى كشيد و همه لشكريانش را فرا خواند. با اين فرياد، همه شياطين در هر جا كه بودند نزد او جمع شدند و گفتند: اى آقاى ما واى مولاى ما ! اين چه فريادى بود؟ مگر چه چيزى تو را به وحشت انداخته؟! ما تا كنون فريادى وحشتناک تر از اين از تو نشنيده بوديم.</big> | <big>روز غدير، همين كه پيامبرصلى الله عليه وآله بر فراز منبر اميرالمؤمنين عليه السلام را بر سر دست بلند كرد و فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ...» ابليس - كه در آنجا حاضر بود - فريادى كشيد و همه لشكريانش را فرا خواند. با اين فرياد، همه شياطين در هر جا كه بودند نزد او جمع شدند و گفتند: اى آقاى ما واى مولاى ما ! اين چه فريادى بود؟ مگر چه چيزى تو را به وحشت انداخته؟! ما تا كنون فريادى وحشتناک تر از اين از تو نشنيده بوديم.</big> | ||
خط ۲۶۲: | خط ۲۶۲: | ||
==== <big>نكته اول: وحشتناک ترين روز شيطان</big> ==== | ==== <big>نكته اول: وحشتناک ترين روز شيطان</big> ==== | ||
<big>در روايات متعددى وارد شده كه ابليس در طول عمر خود چند بار فرياد وحشتناكى كشيده است. با در نظر گرفتن اينكه يک بارِ آن در غدير بوده<ref>بحار الانوار: ج | <big>در روايات متعددى وارد شده كه ابليس در طول عمر خود چند بار فرياد وحشتناكى كشيده است. با در نظر گرفتن اينكه يک بارِ آن در غدير بوده<ref>بحار الانوار: ج ۳۷ ص ۱۲۱ و ج ۶۰ ص ۲۴۱. </ref>اين نكته بسيار جالب است كه وقتى در آن روز فرياد برآورد و لشكريانش جمع شدند، اولين سخنشان اين بود كه: ما سَمِعْنا لَكَ صَرْخَةً اوْحَشُ مِنْ صَرْخَتِكَ هذِهِ: ما تا كنون فريادى وحشتناک تر از اين از تو نشنيده بوديم.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۷. </ref></big> | ||
خط ۳۲۱: | خط ۳۲۱: | ||
<big>اين جمله يک اصطلاح ادبى و كنايى است كه امام باقرعليه السلام در بيان آن فرموده است: تأويل اين آيه پس از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله اتفاق افتاد، به اين صورت كه وقتى منافقين در غدير گفتند:</big> | <big>اين جمله يک اصطلاح ادبى و كنايى است كه امام باقرعليه السلام در بيان آن فرموده است: تأويل اين آيه پس از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله اتفاق افتاد، به اين صورت كه وقتى منافقين در غدير گفتند:</big> | ||
<big>«پيامبر از هواى نفس سخن مى گويد»، شيطان به آنان اميدوار شد و اطمينان پيدا كرد كه براى شكستن پيمان غدير منافقينى هستند كه پيگير اين اقدام ضد خدا و رسول باشند. وقتى پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت آنان گمان و اميد ابليس را به مرحله عمل رساندند و صدق گمان او را ثابت كردند (آنگاه كه سقيفه را بر پا كردند و صاحب غدير را از مقام خود كنار زدند).<ref>بحار الانوار: ج | <big>«پيامبر از هواى نفس سخن مى گويد»، شيطان به آنان اميدوار شد و اطمينان پيدا كرد كه براى شكستن پيمان غدير منافقينى هستند كه پيگير اين اقدام ضد خدا و رسول باشند. وقتى پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت آنان گمان و اميد ابليس را به مرحله عمل رساندند و صدق گمان او را ثابت كردند (آنگاه كه سقيفه را بر پا كردند و صاحب غدير را از مقام خود كنار زدند).<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۶ ح ۴۰. تأويل الآيات: ج ۲ ص ۴۷۴. الكافى: ج ۸ ص ۳۴۵.</ref></big> | ||
====== <big>فراز دوم</big> ====== | ====== <big>فراز دوم</big> ====== |