پرش به محتوا

ارتداد امت: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۹ اکتبر ۲۰۲۱
خط ۸۶۷: خط ۸۶۷:
* <big>وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ: به آنان مهلت داده نمى‏ شود، چه در رفتن به سوى جهنم كه به آنان اجازه هيچ گونه توقفى داده نمى ‏شود، و چه در داخل جهنم كه لحظه ‏اى عذاب قطع نمى‏ شود.</big>
* <big>وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ: به آنان مهلت داده نمى‏ شود، چه در رفتن به سوى جهنم كه به آنان اجازه هيچ گونه توقفى داده نمى ‏شود، و چه در داخل جهنم كه لحظه ‏اى عذاب قطع نمى‏ شود.</big>


== <big>اخطار به ارتداد در غدير</big><ref>ژرفاى غدير: ص 48. </ref> ==
== <big>اخطار به ارتداد در غدير</big><ref>ژرفاى غدير: ص ۴۸. </ref> ==
<big>يكى از مسائلى كه پس از اعلام نزديكى شهادت پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله و طبعاً در روزها و ماه ‏ها و سال ‏هاى اول پس از شهادت آن حضرت اسلام را تهديد مى‏ كرد و مى‏ بايست به طور شفاف براى مردم بيان مى‏ شد ارتداد امت بود.</big>
<big>يكى از مسائلى كه پس از اعلام نزديكى شهادت پيامبر اكرم ‏صلى الله عليه وآله و طبعاً در روزها و ماه ‏ها و سال ‏هاى اول پس از شهادت آن حضرت اسلام را تهديد مى‏ كرد و مى‏ بايست به طور شفاف براى مردم بيان مى‏ شد ارتداد امت بود.</big>


<big>پس تعيين جانشين براى يک امت بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله، برنامه ‏اى بود كه به اقتضاى عقلايى بايد انجام مى‏ شد، و اگر انجام نمى ‏شد مردم بهانه‏ هاى بسيارى براى بازگشت از اسلام براى خود مى ‏يافتند.</big>
<big>پس تعيين جانشين براى يک امت بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله، برنامه ‏اى بود كه به اقتضاى عقلايى بايد انجام مى‏ شد، و اگر انجام نمى ‏شد مردم بهانه‏ هاى بسيارى براى بازگشت از اسلام براى خود مى ‏يافتند.</big>


== <big>ارتداد در خطبه غدير و قرآن</big><ref>واقعه قرآنى غدير: ص 95. سخنرانى استثنائى غدير: ص179-186.</ref> ==
== <big>ارتداد در خطبه غدير و قرآن</big><ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۹۵. سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۷۹-۱۸۶.</ref> ==
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش ششم [[خطبه غدير]] خطر ارتداد مردم را گوشزد كرد، چرا كه لازم بود مردم بدانند در معرض خطر عظيم ارتداد قرار دارند.</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش ششم [[خطبه غدير]] خطر ارتداد مردم را گوشزد كرد، چرا كه لازم بود مردم بدانند در معرض خطر عظيم ارتداد قرار دارند.</big>


<big>آيه 144 سوره آل عمران گوياترين سندى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اين فراز خطبه آن را شاهد عقبگرد و بازگشت مردم به جاهليت قرار داد، آنجا كه در قرآن آمده است:</big>
<big>آيه ۱۴۴ سوره آل عمران گوياترين سندى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اين فراز خطبه آن را شاهد عقبگرد و بازگشت مردم به جاهليت قرار داد، آنجا كه در قرآن آمده است:</big>


<big>«وَ ما مُحَمَّدٌ اِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، اَفَاِنْ ماتَ اَو قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى اَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّهُ الشّاكِرينَ».</big>
<big>«وَ ما مُحَمَّدٌ اِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، اَفَاِنْ ماتَ اَو قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى اَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّهُ الشّاكِرينَ».</big>
خط ۸۸۵: خط ۸۸۵:
<big>اى مردم، شما را مى‏ ترسانم و انذار مى ‏نمايم كه من رسول خدا هستم، و قبل از من پيامبران بوده ‏اند. آيا اگر من بميرم يا كشته شوم شما عقب‏گرد مى‏ نماييد؟ هر كس به عقب برگردد به خدا ضررى نمى‏ رساند، و خداوند به زودى شاكرين و صابرين را پاداش مى‏ دهد.</big>
<big>اى مردم، شما را مى‏ ترسانم و انذار مى ‏نمايم كه من رسول خدا هستم، و قبل از من پيامبران بوده ‏اند. آيا اگر من بميرم يا كشته شوم شما عقب‏گرد مى‏ نماييد؟ هر كس به عقب برگردد به خدا ضررى نمى‏ رساند، و خداوند به زودى شاكرين و صابرين را پاداش مى‏ دهد.</big>


== <big>انكار غدير يعنى ارتداد</big><ref>غدير در قرآن: ج 3 ص334، 335.</ref> ==
== <big>انكار غدير يعنى ارتداد</big><ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص۳۳۴، ۳۳۵.</ref> ==
<big>شناسايى آنان كه سه بار كافر شدند و در واقع «اشربوا فى قلوبهم الكفر» بودند، با استناد به آيه قرآن و نشان دادن مراحل كفر آنان احتجاجى از امام صادق‏ عليه السلام درباره غدير است كه نشان مى ‏دهد در چنين كسانى اثرى از ايمان باقى نمانده است.</big>
<big>شناسايى آنان كه سه بار كافر شدند و در واقع «اشربوا فى قلوبهم الكفر» بودند، با استناد به آيه قرآن و نشان دادن مراحل كفر آنان احتجاجى از امام صادق‏ عليه السلام درباره غدير است كه نشان مى ‏دهد در چنين كسانى اثرى از ايمان باقى نمانده است.</big>


<big>آن حضرت درباره آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لن تقبل توبتهم»<ref>نساء/137.</ref>فرمود: اين آيه درباره اولى و دومى و سومى است. اينان ابتدا به دين پيامبرصلى الله عليه وآله گرويدند، ولى آنگاه كه ولايت بر آنان عرضه شد و پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ كافر شدند.</big>
<big>آن حضرت درباره آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لن تقبل توبتهم»<ref>نساء/۱۳۷.</ref>فرمود: اين آيه درباره اولى و دومى و سومى است. اينان ابتدا به دين پيامبرصلى الله عليه وآله گرويدند، ولى آنگاه كه ولايت بر آنان عرضه شد و پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ كافر شدند.</big>


<big>سپس به ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اقرار كردند ولى آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت كافر شدند و بر بيعت خود ثابت نماندند.</big>
<big>سپس به ولايت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام اقرار كردند ولى آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت كافر شدند و بر بيعت خود ثابت نماندند.</big>


<big>سپس كفر خود را بالاتر بردند و از آنان كه با على‏ عليه السلام بيعت كرده بودند براى خود بيعت گرفتند!! اينان كسانى ‏اند كه از ايمان برايشان هيچ نمانده است.<ref>اثبات الهداة: ج 2 ص 7 ح 18.</ref></big>
<big>سپس كفر خود را بالاتر بردند و از آنان كه با على‏ عليه السلام بيعت كرده بودند براى خود بيعت گرفتند!! اينان كسانى ‏اند كه از ايمان برايشان هيچ نمانده است.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷ ح ۱۸.</ref></big>


== <big>بازگشت مردم به جاهليت</big><ref>غدير در قرآن: ج 1 ص 130. </ref> ==
== <big>بازگشت مردم به جاهليت</big><ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۳۰. </ref> ==
<big>مسئله ارتداد مردم از اسلام و بازگشت به جاهليت در دو مرحله فرض مى ‏شود:</big>
<big>مسئله ارتداد مردم از اسلام و بازگشت به جاهليت در دو مرحله فرض مى ‏شود:</big>


خط ۹۰۱: خط ۹۰۱:
<big>آنچه مورد ترس بود ضعيف الايمان‏ ها و سست عقيده ‏ها بودند كه احتمال انحرافشان و بازگشتشان به جاهليت بسيار قوى بود، و ترس ديگر از اين بود كه منافقان رجوع به جاهليت را علنى كنند و عملاً اسم اسلام را محو كنند.</big>
<big>آنچه مورد ترس بود ضعيف الايمان‏ ها و سست عقيده ‏ها بودند كه احتمال انحرافشان و بازگشتشان به جاهليت بسيار قوى بود، و ترس ديگر از اين بود كه منافقان رجوع به جاهليت را علنى كنند و عملاً اسم اسلام را محو كنند.</big>


<big>آنچه بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله رخ داد و در غدير خداوند مانع از وقوع آن شد، همين بازگشت از دين بود كه فرمود: «انَّ النَّبِىَّ لَمّا قُبِضَ ارْتَدَّ النّاسُ عَلى اعْقابِهِمْ كُفّاراً الاّ ثَلاثاً»<ref>بحار الانوار: ج 28 ص 259 ح 42. همچنين مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج 2 ص265-273.</ref></big>:
<big>آنچه بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله رخ داد و در غدير خداوند مانع از وقوع آن شد، همين بازگشت از دين بود كه فرمود: «انَّ النَّبِىَّ لَمّا قُبِضَ ارْتَدَّ النّاسُ عَلى اعْقابِهِمْ كُفّاراً الاّ ثَلاثاً»<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۹ ح ۴۲. همچنين مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۲ ص۲۶۵-۲۷۳.</ref></big>:


<big>«آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت مردم از دين به عقب برگشتند و كافر شدند مگر سه نفر»؛ ولى تمام صبر و سكوت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به سفارش پيامبرصلى الله عليه وآله باعث شد تا منافقينى كه زمام امور را به دست گرفته بودند علناً بازگشت از اسلام و رجوع به جاهليت را اعلام نكنند. اگر چه عملاً در همين راه قدم بر مى‏ داشتند. نتيجه اين ها بقاى نام اسلام براى آيندگانى بود كه ممكن بود بار ديگر تحت پرچم اسلام حقيقت آن را زنده كنند، همان گونه كه نسل‏ هاى تشيع چنين كردند.</big>
<big>«آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت مردم از دين به عقب برگشتند و كافر شدند مگر سه نفر»؛ ولى تمام صبر و سكوت اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به سفارش پيامبرصلى الله عليه وآله باعث شد تا منافقينى كه زمام امور را به دست گرفته بودند علناً بازگشت از اسلام و رجوع به جاهليت را اعلام نكنند. اگر چه عملاً در همين راه قدم بر مى‏ داشتند. نتيجه اين ها بقاى نام اسلام براى آيندگانى بود كه ممكن بود بار ديگر تحت پرچم اسلام حقيقت آن را زنده كنند، همان گونه كه نسل‏ هاى تشيع چنين كردند.</big>


== <big>پيشگويى ارتداد در قرآن</big><ref>غدير در قرآن: ج 1 ص50-52.</ref> ==
== <big>پيشگويى ارتداد در قرآن</big><ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص۵۰-۵۲.</ref> ==
<big>در سفر [[حجةالوداع]]، قافله غدير تا مِنا آمده بود و بايد آماده تمام عيار براى اعلان ولايت مى ‏شد. پيش از حركت، نزول شش آيه پى در پى پس از يک سخنرانى كوتاه درباره مقام على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام، بيدار باشِ جدى از سوى خداوند بود تا مردم شكوه غدير را در بالاترين قله فكر خود ترسيم كنند و در انتظارش لحظه شمارى كنند، و از طرفى پيشگويى از ارتداد امت و خطر منافقين باشد:</big>
<big>در سفر [[حجةالوداع]]، قافله غدير تا مِنا آمده بود و بايد آماده تمام عيار براى اعلان ولايت مى ‏شد. پيش از حركت، نزول شش آيه پى در پى پس از يک سخنرانى كوتاه درباره مقام على بن ابى‏ طالب ‏عليه السلام، بيدار باشِ جدى از سوى خداوند بود تا مردم شكوه غدير را در بالاترين قله فكر خود ترسيم كنند و در انتظارش لحظه شمارى كنند، و از طرفى پيشگويى از ارتداد امت و خطر منافقين باشد:</big>


<big>«فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ. أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِى وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ. فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ. وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ»<ref>زخرف/41-44.</ref></big>:
<big>«فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ. أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِى وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ. فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ. وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ»<ref>زخرف/۴۱-۴۴.</ref></big>:


<big>«اگر تو را از دنيا ببريم از آنان انتقام خواهيم گرفت. يا به تو نشان مى ‏دهيم آنچه به آنان وعده داديم و ما بر آنان تسلط داريم. به آنچه به تو وحى شده تمسک نما، كه تو بر راه راست هستى. آن يادآورى براى تو و قومت است و به زودى مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».</big>
<big>«اگر تو را از دنيا ببريم از آنان انتقام خواهيم گرفت. يا به تو نشان مى ‏دهيم آنچه به آنان وعده داديم و ما بر آنان تسلط داريم. به آنچه به تو وحى شده تمسک نما، كه تو بر راه راست هستى. آن يادآورى براى تو و قومت است و به زودى مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».</big>




<big>«وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ»<ref>زخرف/61.</ref>: «آن علمى براى ساعتِ معهود است، پس درباره آن شك نكنيد؛ و از من پيروى كنيد كه اين راه راست است».</big>
<big>«وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ»<ref>زخرف/۶۱.</ref>: «آن علمى براى ساعتِ معهود است، پس درباره آن شك نكنيد؛ و از من پيروى كنيد كه اين راه راست است».</big>


<big>«قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّى ما يُوعَدُونَ. رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِى فِى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»<ref>مؤمنون/93، 94.</ref>: «بگو: پروردگارا، اگر به من نشان دادى آنچه وعده داده شده ‏اند، مرا در قوم ظالمين قرار مده».</big>
<big>«قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّى ما يُوعَدُونَ. رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِى فِى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»<ref>مؤمنون/۹۳، ۹۴.</ref>: «بگو: پروردگارا، اگر به من نشان دادى آنچه وعده داده شده ‏اند، مرا در قوم ظالمين قرار مده».</big>


<big>در واقع با نزول اين آيات و ابلاغ آن، پيامبرصلى الله عليه وآله بر فراز منبر مِنا مردم را از ارتداد و اختلاف بر حذر مى ‏دارد و به آنان هشدار مى‏ دهد كه اگر چنين كنيد به جنگ شما خواهم آمد، و اگر من نباشم على به جنگتان مى ‏آيد.</big>
<big>در واقع با نزول اين آيات و ابلاغ آن، پيامبرصلى الله عليه وآله بر فراز منبر مِنا مردم را از ارتداد و اختلاف بر حذر مى ‏دارد و به آنان هشدار مى‏ دهد كه اگر چنين كنيد به جنگ شما خواهم آمد، و اگر من نباشم على به جنگتان مى ‏آيد.</big>
خط ۹۴۱: خط ۹۴۱:




<big>در پى آن چنين نازل شد: «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ -  فى امْرِ عَلِىٍّ -  إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»: «تمسك نما به آنچه -  درباره على -  بر تو وحى شد، كه تو بر راه راست هستى»؛ و اين آيه نازل شد كه على نشانه روز قيامت است، و نيز نازل شد: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عن على بن ابى‏ طالب: «و او يادآورى براى تو و قومت است و بزودى -  درباره على -  مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».<ref>بحار الانوار: ج 32 ص 193 ح 141، ص 291 ح 244 و ج 36 ص 23 و ج 37 ص 183. الطرائف: ص 142 ح 217. شواهد التنزيل: ج 1 ص 526 . تأويل الآيات: ج 2 ص 561 . عوالم العلوم: ج / 15 ص 69 ح 46.</ref></big>
<big>در پى آن چنين نازل شد: «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ -  فى امْرِ عَلِىٍّ -  إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»: «تمسك نما به آنچه -  درباره على -  بر تو وحى شد، كه تو بر راه راست هستى»؛ و اين آيه نازل شد كه على نشانه روز قيامت است، و نيز نازل شد: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عن على بن ابى‏ طالب: «و او يادآورى براى تو و قومت است و بزودى -  درباره على -  مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۱۹۳ ح ۱۴۱، ص ۲۹۱ ح ۲۴۴ و ج ۳۶ ص ۲۳ و ج ۳۷ ص ۱۸۳. الطرائف: ص ۱۴۲ ح ۲۱۷. شواهد التنزيل: ج ۱ ص ۵۲۶ . تأويل الآيات: ج ۲ ص ۵۶۱ . عوالم العلوم: ج ۳  / ۱۵ ص ۶۹ ح ۴۶.</ref></big>




خط ۹۵۱: خط ۹۵۱:
* <big>جانشينى و نيابت مطلق على ‏عليه السلام از پيامبرصلى الله عليه وآله، به خصوص در مقابله با فتنه ‏هاى منافقين و دشمنان اسلام، كه در انتظار رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله و خالى شدن عرصه براى فتنه ‏هايشان لحظه شمارى مى‏ كردند. اين مهم با نزول آيه اول و تفسير آن اعلام شد:</big>
* <big>جانشينى و نيابت مطلق على ‏عليه السلام از پيامبرصلى الله عليه وآله، به خصوص در مقابله با فتنه ‏هاى منافقين و دشمنان اسلام، كه در انتظار رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله و خالى شدن عرصه براى فتنه ‏هايشان لحظه شمارى مى‏ كردند. اين مهم با نزول آيه اول و تفسير آن اعلام شد:</big>


<big>«فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ» بِعَلِىِّ بْنِ ابى ‏طالِبٍ. در طول عمر سى ساله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله -  حتى دوران 25 ساله خانه ‏نشينى حضرت‏ حضور پيامبرگونه على‏ عليه السلام بود كه در برابر بسيارى از فتنه‏ ها ايستاد و از پيشروى بسيارى ديگر مانع شد، و اين مقابله در جنگ ‏هاى جمل و صفين و نهروان به اعلا درجه ظهور رسيد.</big>
<big>«فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ» بِعَلِىِّ بْنِ ابى ‏طالِبٍ. در طول عمر سى ساله اميرالمؤمنين‏ عليه السلام بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله -  حتى دوران۲۵ ساله خانه ‏نشينى حضرت‏ حضور پيامبرگونه على‏ عليه السلام بود كه در برابر بسيارى از فتنه‏ ها ايستاد و از پيشروى بسيارى ديگر مانع شد، و اين مقابله در جنگ ‏هاى جمل و صفين و نهروان به اعلا درجه ظهور رسيد.</big>


* <big>نشان دادن نمونه ‏هايى از عذاب الهى بر دشمنان در غدير، كه نمونه بارز آن ماجراى حارث فِهرى در انكار مقام ولايت و فرود سنگ آسمانى بر سر او بود كه خداوند قدرت خود را در غدير در حضور پيامبرش نشان داد.</big>
* <big>نشان دادن نمونه ‏هايى از عذاب الهى بر دشمنان در غدير، كه نمونه بارز آن ماجراى حارث فِهرى در انكار مقام ولايت و فرود سنگ آسمانى بر سر او بود كه خداوند قدرت خود را در غدير در حضور پيامبرش نشان داد.</big>
خط ۹۶۱: خط ۹۶۱:
* <big>ولايت على ‏عليه السلام براى مسلمانان آمده و درباره آن مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. آيه پنجم بيدار باش مسلمين بود كه قوم پيامبرند، انجا كه فرمود: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عن على بن ابى‏ طالب.</big>
* <big>ولايت على ‏عليه السلام براى مسلمانان آمده و درباره آن مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. آيه پنجم بيدار باش مسلمين بود كه قوم پيامبرند، انجا كه فرمود: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عن على بن ابى‏ طالب.</big>


== <big>شبهه عمل صحابه در امر امامت</big><ref>مائده غدير (جعفرپور): ص92-95.</ref> ==
== <big>شبهه عمل صحابه در امر امامت</big><ref>مائده غدير (جعفرپور): ص۹۲-۹۵.</ref> ==
<big>يكى از دانشمندان اهل‏ سنت در حاشيه آيه اكمال دين گفته است: اگر پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله موضوع ولايت و خلافت بعد از خود را مانند احكام نماز و روزه و حج و جهاد و ساير احكام براى اصحاب خود روشن مى‏ ساخت، آنها مخالفت نمى ‏ورزيدند و على ‏عليه السلام را رها نمى ‏كردند، همانطور كه با نماز خواندن و ساير احكامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيان كرد مخالفت نكردند. پس بعيد است كه پيامبرصلى الله عليه وآله درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام سفارش كرده باشد و اصحاب مخالفت كرده باشند.</big>
<big>يكى از دانشمندان اهل‏ سنت در حاشيه آيه اكمال دين گفته است: اگر پيامبر اكرم‏ صلى الله عليه وآله موضوع ولايت و خلافت بعد از خود را مانند احكام نماز و روزه و حج و جهاد و ساير احكام براى اصحاب خود روشن مى‏ ساخت، آنها مخالفت نمى ‏ورزيدند و على ‏عليه السلام را رها نمى ‏كردند، همانطور كه با نماز خواندن و ساير احكامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيان كرد مخالفت نكردند. پس بعيد است كه پيامبرصلى الله عليه وآله درباره اميرالمؤمنين‏ عليه السلام سفارش كرده باشد و اصحاب مخالفت كرده باشند.</big>


خط ۹۶۸: خط ۹۶۸:


=== <big>اولاً</big> ===
=== <big>اولاً</big> ===
<big>از جمله مسلّمات تاريخى و قرآنى و حديثى در كل فرقه‏ هاى اسلامى و حتى اديان ديكر داستان بنى ‏اسرائيل و قوم حضرت موسى‏ عليه السلام است؛ كه چگونه در نبودن حضرت موسى ‏عليه السلام از راه راست برگشتند و حضرت هارون‏ عليه السلام -  جانشين حضرت موسى‏ عليه السلام -  را خوار كردند و [[گوساله سامرى]] را خداى خود دانستند و فريفته آن شدند، و تا حضرت [[موسى‏ عليه السلام]] از ميقات برنگشت دست از گوساله ‏پرستى بر نداشتند.<ref>اعراف/148-150.</ref></big>
<big>از جمله مسلّمات تاريخى و قرآنى و حديثى در كل فرقه‏ هاى اسلامى و حتى اديان ديكر داستان بنى ‏اسرائيل و قوم حضرت موسى‏ عليه السلام است؛ كه چگونه در نبودن حضرت موسى ‏عليه السلام از راه راست برگشتند و حضرت هارون‏ عليه السلام -  جانشين حضرت موسى‏ عليه السلام -  را خوار كردند و [[گوساله سامرى]] را خداى خود دانستند و فريفته آن شدند، و تا حضرت [[موسى‏ عليه السلام]] از ميقات برنگشت دست از گوساله ‏پرستى بر نداشتند.<ref>اعراف/۱۴۸-۱۵۰.</ref></big>


<big>با دانستن اين قصه، نبايد مخالفت اكثر صحابه پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه وآله با اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را بعيد بدانيم، زيرا ارتداد بنى‏ اسرائيل بنا به عللى بعيدتر از انحراف امت اسلام بود:</big>
<big>با دانستن اين قصه، نبايد مخالفت اكثر صحابه پيامبر اسلام ‏صلى الله عليه وآله با اميرالمؤمنين ‏عليه السلام را بعيد بدانيم، زيرا ارتداد بنى‏ اسرائيل بنا به عللى بعيدتر از انحراف امت اسلام بود:</big>


<big>الف) بنى ‏اسرائيل در آن موقع پشت در پشت موحد و يكتاپرست بودند و انتظار ظهور پيامبر خود (حضرت موسى‏ عليه السلام) را داشتند، ولى اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله در جاهليت پرورش يافته بودند و بيشتر عمرشان در پرستش بت‏ ها گذشته بود. حتى بيشتر آن ها بر اثر ترس يا به طمع دنيا مسلمان شدند، چنانچه خداوند مى‏ فرمايد: «قالت الاعراب آمنّا قل لم تؤمنوا ولكن قولوا اسلمنا»<ref>حجرات/14. </ref></big>:
<big>الف) بنى ‏اسرائيل در آن موقع پشت در پشت موحد و يكتاپرست بودند و انتظار ظهور پيامبر خود (حضرت موسى‏ عليه السلام) را داشتند، ولى اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله در جاهليت پرورش يافته بودند و بيشتر عمرشان در پرستش بت‏ ها گذشته بود. حتى بيشتر آن ها بر اثر ترس يا به طمع دنيا مسلمان شدند، چنانچه خداوند مى‏ فرمايد: «قالت الاعراب آمنّا قل لم تؤمنوا ولكن قولوا اسلمنا»<ref>حجرات/۱۴. </ref></big>:


<big>عرب‏ هاى باديه ‏نشين گفتند ايمان آورديم بگو ايمان نياورده ‏ايد بلكه بگوييد اسلام آورده ‏ايم. و عده ‏اى هم منافق بودند، كه خداوند آيات سوره منافقون را درباره آنها نازل فرمود.</big>
<big>عرب‏ هاى باديه ‏نشين گفتند ايمان آورديم بگو ايمان نياورده ‏ايد بلكه بگوييد اسلام آورده ‏ايم. و عده ‏اى هم منافق بودند، كه خداوند آيات سوره منافقون را درباره آنها نازل فرمود.</big>