۲۱٬۹۷۲
ویرایش
خط ۸۶۷: | خط ۸۶۷: | ||
* <big>وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ: به آنان مهلت داده نمى شود، چه در رفتن به سوى جهنم كه به آنان اجازه هيچ گونه توقفى داده نمى شود، و چه در داخل جهنم كه لحظه اى عذاب قطع نمى شود.</big> | * <big>وَ لا هُمْ يُنْظَرُونَ: به آنان مهلت داده نمى شود، چه در رفتن به سوى جهنم كه به آنان اجازه هيچ گونه توقفى داده نمى شود، و چه در داخل جهنم كه لحظه اى عذاب قطع نمى شود.</big> | ||
== <big>اخطار به ارتداد در غدير</big><ref>ژرفاى غدير: ص | == <big>اخطار به ارتداد در غدير</big><ref>ژرفاى غدير: ص ۴۸. </ref> == | ||
<big>يكى از مسائلى كه پس از اعلام نزديكى شهادت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله و طبعاً در روزها و ماه ها و سال هاى اول پس از شهادت آن حضرت اسلام را تهديد مى كرد و مى بايست به طور شفاف براى مردم بيان مى شد ارتداد امت بود.</big> | <big>يكى از مسائلى كه پس از اعلام نزديكى شهادت پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله و طبعاً در روزها و ماه ها و سال هاى اول پس از شهادت آن حضرت اسلام را تهديد مى كرد و مى بايست به طور شفاف براى مردم بيان مى شد ارتداد امت بود.</big> | ||
<big>پس تعيين جانشين براى يک امت بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله، برنامه اى بود كه به اقتضاى عقلايى بايد انجام مى شد، و اگر انجام نمى شد مردم بهانه هاى بسيارى براى بازگشت از اسلام براى خود مى يافتند.</big> | <big>پس تعيين جانشين براى يک امت بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله، برنامه اى بود كه به اقتضاى عقلايى بايد انجام مى شد، و اگر انجام نمى شد مردم بهانه هاى بسيارى براى بازگشت از اسلام براى خود مى يافتند.</big> | ||
== <big>ارتداد در خطبه غدير و قرآن</big><ref>واقعه قرآنى غدير: ص | == <big>ارتداد در خطبه غدير و قرآن</big><ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۹۵. سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۷۹-۱۸۶.</ref> == | ||
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش ششم [[خطبه غدير]] خطر ارتداد مردم را گوشزد كرد، چرا كه لازم بود مردم بدانند در معرض خطر عظيم ارتداد قرار دارند.</big> | <big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فرازى از بخش ششم [[خطبه غدير]] خطر ارتداد مردم را گوشزد كرد، چرا كه لازم بود مردم بدانند در معرض خطر عظيم ارتداد قرار دارند.</big> | ||
<big>آيه | <big>آيه ۱۴۴ سوره آل عمران گوياترين سندى بود كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اين فراز خطبه آن را شاهد عقبگرد و بازگشت مردم به جاهليت قرار داد، آنجا كه در قرآن آمده است:</big> | ||
<big>«وَ ما مُحَمَّدٌ اِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، اَفَاِنْ ماتَ اَو قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى اَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّهُ الشّاكِرينَ».</big> | <big>«وَ ما مُحَمَّدٌ اِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ، اَفَاِنْ ماتَ اَو قُتِلَ انْقَلَبْتُمْ عَلى اَعْقابِكُمْ وَ مَنْ يَنْقَلِبْ عَلى عَقِبَيْهِ فَلَنْ يَضُرَّ اللَّهَ شَيْئاً وَ سَيَجْزِى اللَّهُ الشّاكِرينَ».</big> | ||
خط ۸۸۵: | خط ۸۸۵: | ||
<big>اى مردم، شما را مى ترسانم و انذار مى نمايم كه من رسول خدا هستم، و قبل از من پيامبران بوده اند. آيا اگر من بميرم يا كشته شوم شما عقبگرد مى نماييد؟ هر كس به عقب برگردد به خدا ضررى نمى رساند، و خداوند به زودى شاكرين و صابرين را پاداش مى دهد.</big> | <big>اى مردم، شما را مى ترسانم و انذار مى نمايم كه من رسول خدا هستم، و قبل از من پيامبران بوده اند. آيا اگر من بميرم يا كشته شوم شما عقبگرد مى نماييد؟ هر كس به عقب برگردد به خدا ضررى نمى رساند، و خداوند به زودى شاكرين و صابرين را پاداش مى دهد.</big> | ||
== <big>انكار غدير يعنى ارتداد</big><ref>غدير در قرآن: ج | == <big>انكار غدير يعنى ارتداد</big><ref>غدير در قرآن: ج ۳ ص۳۳۴، ۳۳۵.</ref> == | ||
<big>شناسايى آنان كه سه بار كافر شدند و در واقع «اشربوا فى قلوبهم الكفر» بودند، با استناد به آيه قرآن و نشان دادن مراحل كفر آنان احتجاجى از امام صادق عليه السلام درباره غدير است كه نشان مى دهد در چنين كسانى اثرى از ايمان باقى نمانده است.</big> | <big>شناسايى آنان كه سه بار كافر شدند و در واقع «اشربوا فى قلوبهم الكفر» بودند، با استناد به آيه قرآن و نشان دادن مراحل كفر آنان احتجاجى از امام صادق عليه السلام درباره غدير است كه نشان مى دهد در چنين كسانى اثرى از ايمان باقى نمانده است.</big> | ||
<big>آن حضرت درباره آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لن تقبل توبتهم»<ref>نساء/ | <big>آن حضرت درباره آيه «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لن تقبل توبتهم»<ref>نساء/۱۳۷.</ref>فرمود: اين آيه درباره اولى و دومى و سومى است. اينان ابتدا به دين پيامبرصلى الله عليه وآله گرويدند، ولى آنگاه كه ولايت بر آنان عرضه شد و پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ كافر شدند.</big> | ||
<big>سپس به ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام اقرار كردند ولى آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت كافر شدند و بر بيعت خود ثابت نماندند.</big> | <big>سپس به ولايت اميرالمؤمنين عليه السلام اقرار كردند ولى آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت كافر شدند و بر بيعت خود ثابت نماندند.</big> | ||
<big>سپس كفر خود را بالاتر بردند و از آنان كه با على عليه السلام بيعت كرده بودند براى خود بيعت گرفتند!! اينان كسانى اند كه از ايمان برايشان هيچ نمانده است.<ref>اثبات الهداة: ج | <big>سپس كفر خود را بالاتر بردند و از آنان كه با على عليه السلام بيعت كرده بودند براى خود بيعت گرفتند!! اينان كسانى اند كه از ايمان برايشان هيچ نمانده است.<ref>اثبات الهداة: ج ۲ ص ۷ ح ۱۸.</ref></big> | ||
== <big>بازگشت مردم به جاهليت</big><ref>غدير در قرآن: ج | == <big>بازگشت مردم به جاهليت</big><ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۱۳۰. </ref> == | ||
<big>مسئله ارتداد مردم از اسلام و بازگشت به جاهليت در دو مرحله فرض مى شود:</big> | <big>مسئله ارتداد مردم از اسلام و بازگشت به جاهليت در دو مرحله فرض مى شود:</big> | ||
خط ۹۰۱: | خط ۹۰۱: | ||
<big>آنچه مورد ترس بود ضعيف الايمان ها و سست عقيده ها بودند كه احتمال انحرافشان و بازگشتشان به جاهليت بسيار قوى بود، و ترس ديگر از اين بود كه منافقان رجوع به جاهليت را علنى كنند و عملاً اسم اسلام را محو كنند.</big> | <big>آنچه مورد ترس بود ضعيف الايمان ها و سست عقيده ها بودند كه احتمال انحرافشان و بازگشتشان به جاهليت بسيار قوى بود، و ترس ديگر از اين بود كه منافقان رجوع به جاهليت را علنى كنند و عملاً اسم اسلام را محو كنند.</big> | ||
<big>آنچه بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله رخ داد و در غدير خداوند مانع از وقوع آن شد، همين بازگشت از دين بود كه فرمود: «انَّ النَّبِىَّ لَمّا قُبِضَ ارْتَدَّ النّاسُ عَلى اعْقابِهِمْ كُفّاراً الاّ ثَلاثاً»<ref>بحار الانوار: ج | <big>آنچه بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله رخ داد و در غدير خداوند مانع از وقوع آن شد، همين بازگشت از دين بود كه فرمود: «انَّ النَّبِىَّ لَمّا قُبِضَ ارْتَدَّ النّاسُ عَلى اعْقابِهِمْ كُفّاراً الاّ ثَلاثاً»<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۵۹ ح ۴۲. همچنين مراجعه شود به كتاب: غدير در قرآن: ج ۲ ص۲۶۵-۲۷۳.</ref></big>: | ||
<big>«آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت مردم از دين به عقب برگشتند و كافر شدند مگر سه نفر»؛ ولى تمام صبر و سكوت اميرالمؤمنين عليه السلام به سفارش پيامبرصلى الله عليه وآله باعث شد تا منافقينى كه زمام امور را به دست گرفته بودند علناً بازگشت از اسلام و رجوع به جاهليت را اعلام نكنند. اگر چه عملاً در همين راه قدم بر مى داشتند. نتيجه اين ها بقاى نام اسلام براى آيندگانى بود كه ممكن بود بار ديگر تحت پرچم اسلام حقيقت آن را زنده كنند، همان گونه كه نسل هاى تشيع چنين كردند.</big> | <big>«آنگاه كه پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت مردم از دين به عقب برگشتند و كافر شدند مگر سه نفر»؛ ولى تمام صبر و سكوت اميرالمؤمنين عليه السلام به سفارش پيامبرصلى الله عليه وآله باعث شد تا منافقينى كه زمام امور را به دست گرفته بودند علناً بازگشت از اسلام و رجوع به جاهليت را اعلام نكنند. اگر چه عملاً در همين راه قدم بر مى داشتند. نتيجه اين ها بقاى نام اسلام براى آيندگانى بود كه ممكن بود بار ديگر تحت پرچم اسلام حقيقت آن را زنده كنند، همان گونه كه نسل هاى تشيع چنين كردند.</big> | ||
== <big>پيشگويى ارتداد در قرآن</big><ref>غدير در قرآن: ج | == <big>پيشگويى ارتداد در قرآن</big><ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص۵۰-۵۲.</ref> == | ||
<big>در سفر [[حجةالوداع]]، قافله غدير تا مِنا آمده بود و بايد آماده تمام عيار براى اعلان ولايت مى شد. پيش از حركت، نزول شش آيه پى در پى پس از يک سخنرانى كوتاه درباره مقام على بن ابى طالب عليه السلام، بيدار باشِ جدى از سوى خداوند بود تا مردم شكوه غدير را در بالاترين قله فكر خود ترسيم كنند و در انتظارش لحظه شمارى كنند، و از طرفى پيشگويى از ارتداد امت و خطر منافقين باشد:</big> | <big>در سفر [[حجةالوداع]]، قافله غدير تا مِنا آمده بود و بايد آماده تمام عيار براى اعلان ولايت مى شد. پيش از حركت، نزول شش آيه پى در پى پس از يک سخنرانى كوتاه درباره مقام على بن ابى طالب عليه السلام، بيدار باشِ جدى از سوى خداوند بود تا مردم شكوه غدير را در بالاترين قله فكر خود ترسيم كنند و در انتظارش لحظه شمارى كنند، و از طرفى پيشگويى از ارتداد امت و خطر منافقين باشد:</big> | ||
<big>«فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ. أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِى وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ. فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ. وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ»<ref>زخرف/ | <big>«فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ. أَوْ نُرِيَنَّكَ الَّذِى وَعَدْناهُمْ فَإِنَّا عَلَيْهِمْ مُقْتَدِرُونَ. فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ. وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ»<ref>زخرف/۴۱-۴۴.</ref></big>: | ||
<big>«اگر تو را از دنيا ببريم از آنان انتقام خواهيم گرفت. يا به تو نشان مى دهيم آنچه به آنان وعده داديم و ما بر آنان تسلط داريم. به آنچه به تو وحى شده تمسک نما، كه تو بر راه راست هستى. آن يادآورى براى تو و قومت است و به زودى مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».</big> | <big>«اگر تو را از دنيا ببريم از آنان انتقام خواهيم گرفت. يا به تو نشان مى دهيم آنچه به آنان وعده داديم و ما بر آنان تسلط داريم. به آنچه به تو وحى شده تمسک نما، كه تو بر راه راست هستى. آن يادآورى براى تو و قومت است و به زودى مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».</big> | ||
<big>«وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ»<ref>زخرف/ | <big>«وَ إِنَّهُ لَعِلْمٌ لِلسَّاعَةِ فَلا تَمْتَرُنَّ بِها وَ اتَّبِعُونِ هذا صِراطٌ مُسْتَقِيمٌ»<ref>زخرف/۶۱.</ref>: «آن علمى براى ساعتِ معهود است، پس درباره آن شك نكنيد؛ و از من پيروى كنيد كه اين راه راست است».</big> | ||
<big>«قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّى ما يُوعَدُونَ. رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِى فِى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»<ref>مؤمنون/ | <big>«قُلْ رَبِّ إِمَّا تُرِيَنِّى ما يُوعَدُونَ. رَبِّ فَلا تَجْعَلْنِى فِى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ»<ref>مؤمنون/۹۳، ۹۴.</ref>: «بگو: پروردگارا، اگر به من نشان دادى آنچه وعده داده شده اند، مرا در قوم ظالمين قرار مده».</big> | ||
<big>در واقع با نزول اين آيات و ابلاغ آن، پيامبرصلى الله عليه وآله بر فراز منبر مِنا مردم را از ارتداد و اختلاف بر حذر مى دارد و به آنان هشدار مى دهد كه اگر چنين كنيد به جنگ شما خواهم آمد، و اگر من نباشم على به جنگتان مى آيد.</big> | <big>در واقع با نزول اين آيات و ابلاغ آن، پيامبرصلى الله عليه وآله بر فراز منبر مِنا مردم را از ارتداد و اختلاف بر حذر مى دارد و به آنان هشدار مى دهد كه اگر چنين كنيد به جنگ شما خواهم آمد، و اگر من نباشم على به جنگتان مى آيد.</big> | ||
خط ۹۴۱: | خط ۹۴۱: | ||
<big>در پى آن چنين نازل شد: «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ - فى امْرِ عَلِىٍّ - إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»: «تمسك نما به آنچه - درباره على - بر تو وحى شد، كه تو بر راه راست هستى»؛ و اين آيه نازل شد كه على نشانه روز قيامت است، و نيز نازل شد: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عن على بن ابى طالب: «و او يادآورى براى تو و قومت است و بزودى - درباره على - مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».<ref>بحار الانوار: ج | <big>در پى آن چنين نازل شد: «فَاسْتَمْسِكْ بِالَّذِى أُوحِىَ إِلَيْكَ - فى امْرِ عَلِىٍّ - إِنَّكَ عَلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ»: «تمسك نما به آنچه - درباره على - بر تو وحى شد، كه تو بر راه راست هستى»؛ و اين آيه نازل شد كه على نشانه روز قيامت است، و نيز نازل شد: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عن على بن ابى طالب: «و او يادآورى براى تو و قومت است و بزودى - درباره على - مورد سؤال قرار خواهيد گرفت».<ref>بحار الانوار: ج ۳۲ ص ۱۹۳ ح ۱۴۱، ص ۲۹۱ ح ۲۴۴ و ج ۳۶ ص ۲۳ و ج ۳۷ ص ۱۸۳. الطرائف: ص ۱۴۲ ح ۲۱۷. شواهد التنزيل: ج ۱ ص ۵۲۶ . تأويل الآيات: ج ۲ ص ۵۶۱ . عوالم العلوم: ج ۳ / ۱۵ ص ۶۹ ح ۴۶.</ref></big> | ||
خط ۹۵۱: | خط ۹۵۱: | ||
* <big>جانشينى و نيابت مطلق على عليه السلام از پيامبرصلى الله عليه وآله، به خصوص در مقابله با فتنه هاى منافقين و دشمنان اسلام، كه در انتظار رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله و خالى شدن عرصه براى فتنه هايشان لحظه شمارى مى كردند. اين مهم با نزول آيه اول و تفسير آن اعلام شد:</big> | * <big>جانشينى و نيابت مطلق على عليه السلام از پيامبرصلى الله عليه وآله، به خصوص در مقابله با فتنه هاى منافقين و دشمنان اسلام، كه در انتظار رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله و خالى شدن عرصه براى فتنه هايشان لحظه شمارى مى كردند. اين مهم با نزول آيه اول و تفسير آن اعلام شد:</big> | ||
<big>«فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ» بِعَلِىِّ بْنِ ابى طالِبٍ. در طول عمر سى ساله اميرالمؤمنين عليه السلام بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله - حتى | <big>«فَإِمَّا نَذْهَبَنَّ بِكَ فَإِنَّا مِنْهُمْ مُنْتَقِمُونَ» بِعَلِىِّ بْنِ ابى طالِبٍ. در طول عمر سى ساله اميرالمؤمنين عليه السلام بعد از رحلت پيامبرصلى الله عليه وآله - حتى دوران۲۵ ساله خانه نشينى حضرت حضور پيامبرگونه على عليه السلام بود كه در برابر بسيارى از فتنه ها ايستاد و از پيشروى بسيارى ديگر مانع شد، و اين مقابله در جنگ هاى جمل و صفين و نهروان به اعلا درجه ظهور رسيد.</big> | ||
* <big>نشان دادن نمونه هايى از عذاب الهى بر دشمنان در غدير، كه نمونه بارز آن ماجراى حارث فِهرى در انكار مقام ولايت و فرود سنگ آسمانى بر سر او بود كه خداوند قدرت خود را در غدير در حضور پيامبرش نشان داد.</big> | * <big>نشان دادن نمونه هايى از عذاب الهى بر دشمنان در غدير، كه نمونه بارز آن ماجراى حارث فِهرى در انكار مقام ولايت و فرود سنگ آسمانى بر سر او بود كه خداوند قدرت خود را در غدير در حضور پيامبرش نشان داد.</big> | ||
خط ۹۶۱: | خط ۹۶۱: | ||
* <big>ولايت على عليه السلام براى مسلمانان آمده و درباره آن مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. آيه پنجم بيدار باش مسلمين بود كه قوم پيامبرند، انجا كه فرمود: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عن على بن ابى طالب.</big> | * <big>ولايت على عليه السلام براى مسلمانان آمده و درباره آن مورد بازخواست قرار خواهند گرفت. آيه پنجم بيدار باش مسلمين بود كه قوم پيامبرند، انجا كه فرمود: «وَ إِنَّهُ لَذِكْرٌ لَكَ وَ لِقَوْمِكَ وَ سَوْفَ تُسْئَلُونَ» عن على بن ابى طالب.</big> | ||
== <big>شبهه عمل صحابه در امر امامت</big><ref>مائده غدير (جعفرپور): | == <big>شبهه عمل صحابه در امر امامت</big><ref>مائده غدير (جعفرپور): ص۹۲-۹۵.</ref> == | ||
<big>يكى از دانشمندان اهل سنت در حاشيه آيه اكمال دين گفته است: اگر پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله موضوع ولايت و خلافت بعد از خود را مانند احكام نماز و روزه و حج و جهاد و ساير احكام براى اصحاب خود روشن مى ساخت، آنها مخالفت نمى ورزيدند و على عليه السلام را رها نمى كردند، همانطور كه با نماز خواندن و ساير احكامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيان كرد مخالفت نكردند. پس بعيد است كه پيامبرصلى الله عليه وآله درباره اميرالمؤمنين عليه السلام سفارش كرده باشد و اصحاب مخالفت كرده باشند.</big> | <big>يكى از دانشمندان اهل سنت در حاشيه آيه اكمال دين گفته است: اگر پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله موضوع ولايت و خلافت بعد از خود را مانند احكام نماز و روزه و حج و جهاد و ساير احكام براى اصحاب خود روشن مى ساخت، آنها مخالفت نمى ورزيدند و على عليه السلام را رها نمى كردند، همانطور كه با نماز خواندن و ساير احكامى كه پيامبرصلى الله عليه وآله بيان كرد مخالفت نكردند. پس بعيد است كه پيامبرصلى الله عليه وآله درباره اميرالمؤمنين عليه السلام سفارش كرده باشد و اصحاب مخالفت كرده باشند.</big> | ||
خط ۹۶۸: | خط ۹۶۸: | ||
=== <big>اولاً</big> === | === <big>اولاً</big> === | ||
<big>از جمله مسلّمات تاريخى و قرآنى و حديثى در كل فرقه هاى اسلامى و حتى اديان ديكر داستان بنى اسرائيل و قوم حضرت موسى عليه السلام است؛ كه چگونه در نبودن حضرت موسى عليه السلام از راه راست برگشتند و حضرت هارون عليه السلام - جانشين حضرت موسى عليه السلام - را خوار كردند و [[گوساله سامرى]] را خداى خود دانستند و فريفته آن شدند، و تا حضرت [[موسى عليه السلام]] از ميقات برنگشت دست از گوساله پرستى بر نداشتند.<ref>اعراف/ | <big>از جمله مسلّمات تاريخى و قرآنى و حديثى در كل فرقه هاى اسلامى و حتى اديان ديكر داستان بنى اسرائيل و قوم حضرت موسى عليه السلام است؛ كه چگونه در نبودن حضرت موسى عليه السلام از راه راست برگشتند و حضرت هارون عليه السلام - جانشين حضرت موسى عليه السلام - را خوار كردند و [[گوساله سامرى]] را خداى خود دانستند و فريفته آن شدند، و تا حضرت [[موسى عليه السلام]] از ميقات برنگشت دست از گوساله پرستى بر نداشتند.<ref>اعراف/۱۴۸-۱۵۰.</ref></big> | ||
<big>با دانستن اين قصه، نبايد مخالفت اكثر صحابه پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله با اميرالمؤمنين عليه السلام را بعيد بدانيم، زيرا ارتداد بنى اسرائيل بنا به عللى بعيدتر از انحراف امت اسلام بود:</big> | <big>با دانستن اين قصه، نبايد مخالفت اكثر صحابه پيامبر اسلام صلى الله عليه وآله با اميرالمؤمنين عليه السلام را بعيد بدانيم، زيرا ارتداد بنى اسرائيل بنا به عللى بعيدتر از انحراف امت اسلام بود:</big> | ||
<big>الف) بنى اسرائيل در آن موقع پشت در پشت موحد و يكتاپرست بودند و انتظار ظهور پيامبر خود (حضرت موسى عليه السلام) را داشتند، ولى اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله در جاهليت پرورش يافته بودند و بيشتر عمرشان در پرستش بت ها گذشته بود. حتى بيشتر آن ها بر اثر ترس يا به طمع دنيا مسلمان شدند، چنانچه خداوند مى فرمايد: «قالت الاعراب آمنّا قل لم تؤمنوا ولكن قولوا اسلمنا»<ref>حجرات/ | <big>الف) بنى اسرائيل در آن موقع پشت در پشت موحد و يكتاپرست بودند و انتظار ظهور پيامبر خود (حضرت موسى عليه السلام) را داشتند، ولى اصحاب پيامبرصلى الله عليه وآله در جاهليت پرورش يافته بودند و بيشتر عمرشان در پرستش بت ها گذشته بود. حتى بيشتر آن ها بر اثر ترس يا به طمع دنيا مسلمان شدند، چنانچه خداوند مى فرمايد: «قالت الاعراب آمنّا قل لم تؤمنوا ولكن قولوا اسلمنا»<ref>حجرات/۱۴. </ref></big>: | ||
<big>عرب هاى باديه نشين گفتند ايمان آورديم بگو ايمان نياورده ايد بلكه بگوييد اسلام آورده ايم. و عده اى هم منافق بودند، كه خداوند آيات سوره منافقون را درباره آنها نازل فرمود.</big> | <big>عرب هاى باديه نشين گفتند ايمان آورديم بگو ايمان نياورده ايد بلكه بگوييد اسلام آورده ايم. و عده اى هم منافق بودند، كه خداوند آيات سوره منافقون را درباره آنها نازل فرمود.</big> |