سند مکتوب غدیر: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۸ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Modir صفحهٔ مکتوب را به سند مکتوب غدیر که تغییرمسیر بود منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== دستور پیامبر صلی الله علیه و آله به مکتوب شدن غدیر<ref>سخنرانی استثنائی غدیر: ص۵۷ ، ۹۳. غدیر در قرآن: ج۱ ص۲۰۰ - ۲۰۵. واقعه قرآنی غدیر: ص ۱۴۸.</ref> ==
== دستور پیامبر صلی الله علیه و آله به مکتوب شدن غدیر<ref>سخنرانی استثنائی غدیر: ص۵۷ ، ۹۳. غدیر در قرآن: ج۱ ص۲۰۰ - ۲۰۵. واقعه قرآنی غدیر: ص ۱۴۸.</ref> ==


   پس از اتمام خطبه غدير توسط پيامبر صلى الله عليه و آله، شايعات منافقين و شبهه اندازى آنان تأثيراتى بين عده ‏اى مردم ضعيف الايمان ايجاد كرده بود.
   پس از اتمام [[خطبه غدیر]] توسط پيامبر صلى الله عليه و آله، شايعات [[منافقین]] و شبهه اندازى آنان تأثيراتى بين عده ‏اى مردم ضعيف الايمان ايجاد كرده بود.


گروهى مى ‏گفتند: «محمد گمراه شده است»!  
گروهى مى ‏گفتند: «محمد گمراه شده است»!  


عده ‏اى ديگر مى ‏گفتند: «[[اِغوا]] شده است».  
عده ‏اى ديگر مى ‏گفتند: «اِغوا شده است».  


گروه ديگرى مى ‏گفتند: «درباره اهل ‏بيت و پسر عمويش از روى هواى نفس سخن مى ‏گويد» .
گروه ديگرى مى ‏گفتند: «درباره اهل ‏بيت و پسر عمويش از روى هواى نفس سخن مى ‏گويد» .
خط ۱۳: خط ۱۳:
پيامبر صلى الله عليه و آله امر كرد تا سند مكتوبى براى غدير آماده شود. براى اين كار دستور داد تا بلال ندا دهد: «الصلاة جامعة» تا همه جمع شوند.
پيامبر صلى الله عليه و آله امر كرد تا سند مكتوبى براى غدير آماده شود. براى اين كار دستور داد تا بلال ندا دهد: «الصلاة جامعة» تا همه جمع شوند.


وقتى مهاجرين و انصار و ساير گروه ‏هاى مردم جمع شدند حضرت فرمود: «اى قريش، امروز شرف از آن شماست، صف‏ هاى خود را مرتب كنيد».  
وقتى [[مهاجرین]] و [[انصار]] و ساير گروه ‏هاى مردم جمع شدند حضرت فرمود: «اى قريش، امروز شرف از آن شماست، صف‏ هاى خود را مرتب كنيد».  


سپس فرمود: «اى عرب، امروز شرف از آن شماست، صف‏ هاى خود را مرتب كنيد».  
سپس فرمود: «اى عرب، امروز شرف از آن شماست، صف‏ هاى خود را مرتب كنيد».  
خط ۲۹: خط ۲۹:
گفتند: آرى به خدا قسم.  
گفتند: آرى به خدا قسم.  


فرمود: آيا مى‏ دانيد كه من مولى و صاحب اختيار شما هستم؟  
فرمود: آيا مى‏ دانيد كه من مولى و [[صاحب اختیار]] شما هستم؟  


گفتند: آرى به خدا قسم. در اين جا حضرت بازوى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را گرفت و آن را بلند كرد به حدى كه سفيدى زير بازوى حضرت ظاهر شد و در آن حال فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»، و سپس فرمود: «اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» .
گفتند: آرى به خدا قسم. در اين جا حضرت بازوى على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام را گرفت و آن را بلند كرد به حدى كه سفيدى زير بازوى حضرت ظاهر شد و در آن حال فرمود: «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَهذا عَلِىٌّ مَوْلاهُ»، و سپس فرمود: «اللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ وَ عادِ مَنْ عاداهُ وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ» .
خط ۴۳: خط ۴۳:
اين بدان معناست كه اسناد مكتوب پشتوانه‏ هايى پابرجا هستند كه جزئيات موضوع مورد نظر در آن تبيين مى ‏شود و قابل تغيير و تحريف نيست، اما سخنرانى مجموعه‏ اى از گفتار است كه معمولاً اجمالى از آن در خاطره ‏ها مى‏ ماند و بسيارى از جزئيات آن فراموش مى ‏شود.
اين بدان معناست كه اسناد مكتوب پشتوانه‏ هايى پابرجا هستند كه جزئيات موضوع مورد نظر در آن تبيين مى ‏شود و قابل تغيير و تحريف نيست، اما سخنرانى مجموعه‏ اى از گفتار است كه معمولاً اجمالى از آن در خاطره ‏ها مى‏ ماند و بسيارى از جزئيات آن فراموش مى ‏شود.


هنگام استناد نيز همين تفاوت بين سند مكتوب و اسناد منقول وجود دارد. اكنون اگر خطيب خصوصيتِ يك سخنرانى را به عنوان يك سند رسمى و دائمى اعلام كرد همه موظف مى‏ شوند كه متن آن را با تمام جزئياتش به خاطر بسپارند و حفظ كنند، و در واقع آن را تبديل به يك سند مكتوب نمايند.  
هنگام استناد نيز همين تفاوت بين سند مكتوب و اسناد منقول وجود دارد. اكنون اگر خطيب خصوصيتِ يک سخنرانى را به عنوان يک سند رسمى و دائمى اعلام كرد همه موظف مى‏ شوند كه متن آن را با تمام جزئياتش به خاطر بسپارند و حفظ كنند، و در واقع آن را تبديل به يک سند مكتوب نمايند.  


اين بدان معناست كه كلمه به كلمه و جمله جمله گفتار را از دست ندهند و عيناً آن را در صفحه كاغذ منعكس كنند تا سندى باشد براى همه كسانى كه مى ‏خواهند به فرازهاى آن در مسائل مختلف استناد نمايند.
اين بدان معناست كه كلمه به كلمه و جمله جمله گفتار را از دست ندهند و عيناً آن را در صفحه كاغذ منعكس كنند تا سندى باشد براى همه كسانى كه مى ‏خواهند به فرازهاى آن در مسائل مختلف استناد نمايند.


اين همان نكته بى‏ سابقه ‏اى بود كه مردم براى اولين بار در يک سخنرانى پيامبر صلى الله عليه و آله از آن حضرت مى ‏شنيدند كه خطبه غدير را اتمام حجتى قرار داد بر آنان كه مقابل منبر غدير حاضرند و بر كسانى كه در آنجا حضور ندارند، و حتى بر آنان كه به دنيا نيامده ‏اند.  
اين همان نكته بى‏ سابقه ‏اى بود كه مردم براى اولين بار در يک سخنرانى [[حضرت محمّد صلی الله علیه وآله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] از آن حضرت مى ‏شنيدند كه خطبه غدير را اتمام حجتى قرار داد بر آنان كه مقابل منبر غدير حاضرند و بر كسانى كه در آنجا حضور ندارند، و حتى بر آنان كه به دنيا نيامده ‏اند.  


آن حضرت در اين باره فرمود: من رسانيدم آن چه مأمور به ابلاغش بودم، تا حجت باشد بر حاضر و غايب و بر همه كسانى كه حضور دارند يا ندارند، و به دنيا آمده ‏اند يا نيامده ‏اند.
آن حضرت در اين باره فرمود: من رسانيدم آن چه مأمور به ابلاغش بودم، تا حجت باشد بر حاضر و غايب و بر همه كسانى كه حضور دارند يا ندارند، و به دنيا آمده ‏اند يا نيامده ‏اند.
خط ۵۹: خط ۵۹:
ديگرى شعر بلند [[حسان بن ثابت]] بود كه داستان غدير را در خود جاى داد.
ديگرى شعر بلند [[حسان بن ثابت]] بود كه داستان غدير را در خود جاى داد.


سوم اعلان روز غدير به عنوان يك عيد دائمى براى مسلمانان بود.
سوم اعلان روز غدير به عنوان يک عيد دائمى براى مسلمانان بود.


چهارم علامت گذارى محل سخنرانى به عنوان مسجد غدير براى هميشه تاريخ بود.
چهارم علامت گذارى محل سخنرانى به عنوان [[مسجد غدیر]] براى هميشه تاريخ بود.


در مورد ماجراى سند مكتوب غدير بايد گفت: دست نوشته‏ اى كه به امر پيامبر صلى الله عليه و آله در حضور آن حضرت و اجتماع بزرگان صحابه در غدير به ثبت رسيد، به همه فهماند كه مسئله غدير ركن همه احكام الهى است، چرا كه فقط در اين مورد چنين اقدامى صورت گرفت و سابقه چنين اقدامى در هيچ يك از احكام الهى به چشم نمى‏ خورد.
در مورد ماجراى سند مكتوب غدير بايد گفت: دست نوشته‏ اى كه به امر [[حضرت محمّد صلی الله علیه وآله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] در حضور آن حضرت و اجتماع بزرگان صحابه در غدير به ثبت رسيد، به همه فهماند كه مسئله غدير ركن همه احكام الهى است، چرا كه فقط در اين مورد چنين اقدامى صورت گرفت و سابقه چنين اقدامى در هيچ يک از احكام الهى به چشم نمى‏ خورد.


برنامه چنين بود كه پس از سخنرانى غدير، در فرصت مناسبى از ايام سه روزه غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله امر كرد تا سند مكتوبى براى غدير آماده شود. براى اجراى اين دستور سه مرحله طى شد:
برنامه چنين بود كه پس از سخنرانى غدير، در فرصت مناسبى از ايام سه روزه غدير، پيامبر صلى الله عليه و آله امر كرد تا سند مكتوبى براى غدير آماده شود. براى اجراى اين دستور سه مرحله طى شد:
خط ۷۱: خط ۷۱:
وقتى مهاجرين و انصار جمع شدند حضرت فرمود: اى قريش! امروز شرف از آن شماست، صف‏ هاى خود را مرتب كنيد. سپس فرمود: اى عرب! امروز شرف از آن شماست، صف‏ هاى خود را مرتب كنيد. سپس فرمود: اى موالى و هم پيمانان! امروز شرف از آن شماست، صف‏ هاى خود را مرتب كنيد.
وقتى مهاجرين و انصار جمع شدند حضرت فرمود: اى قريش! امروز شرف از آن شماست، صف‏ هاى خود را مرتب كنيد. سپس فرمود: اى عرب! امروز شرف از آن شماست، صف‏ هاى خود را مرتب كنيد. سپس فرمود: اى موالى و هم پيمانان! امروز شرف از آن شماست، صف‏ هاى خود را مرتب كنيد.


حضرت با اين كلمات همه گروه‏ ها را فراخواند و همه را مخاطب قرار داد. سپس دوات و كاغذى طلب كرد و دستور داد كاتب آن چه حضرت مى‏ گويد و مردم اقرار مى ‏كنند به صورت مكتوب در آورد و آن را ثبت كند. نوشته به دستور حضرت چنين آغاز شد.
حضرت با اين كلمات همه گروه‏ ها را فراخواند و همه را مخاطب قرار داد. سپس دوات و كاغذى طلب كرد و دستور داد كاتب آن چه حضرت مى‏ گويد و مردم [[اقرار]] مى ‏كنند به صورت مكتوب در آورد و آن را ثبت كند. نوشته به دستور حضرت چنين آغاز شد.


در مرحله دوم دستور داد صف ‏ها را مرتب كنند و در برابر حضرت به حالت سان ديدن منظم بايستند و منتظر سخنان حضرت باشند.
در مرحله دوم دستور داد صف ‏ها را مرتب كنند و در برابر حضرت به حالت سان ديدن منظم بايستند و منتظر سخنان حضرت باشند.
خط ۸۳: خط ۸۳:
سپس پرسيد: آيا به اين مطلب شهادت مى‏ دهيد؟ گفتند: آرى. در اين جا نويسنده آن را ثبت كرد.
سپس پرسيد: آيا به اين مطلب شهادت مى‏ دهيد؟ گفتند: آرى. در اين جا نويسنده آن را ثبت كرد.


سپس فرمود: آيا مى‏ دانيد كه خداوند مولى و صاحب اختيار شماست؟ گفتند: آرى به خدا قسم. اين مطلب هم ثبت شد.
سپس فرمود: آيا مى‏ دانيد كه [[خداوند]] مولى و صاحب اختيار شماست؟ گفتند: آرى به خدا قسم. اين مطلب هم ثبت شد.


بعد از آن فرمود: آيا مى‏ دانيد كه من مولى و صاحب اختيار شما هستم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. اين فراز هم ثبت شد.
بعد از آن فرمود: آيا مى‏ دانيد كه من مولى و صاحب اختيار شما هستم؟ گفتند: آرى به خدا قسم. اين فراز هم ثبت شد.
خط ۹۷: خط ۹۷:
گويد. آن چه مى‏ گويد نيست مگر وحيى كه نازل مى‏ شود» .<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۲۸۲. تفسير فرات: ص ۴۵۰ ح ۵۹۰ .</ref>
گويد. آن چه مى‏ گويد نيست مگر وحيى كه نازل مى‏ شود» .<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۲۸۲. تفسير فرات: ص ۴۵۰ ح ۵۹۰ .</ref>


بدين صورت پيامبر صلى الله عليه و آله در سند ابدى غدير ولايت على‏ عليه السلام را متصل به ولايت خود، و ولايت خود را متصل به ولايت خدا اعلام كرد و همه بدان  
بدين صورت پيامبر صلى الله عليه و آله در سند ابدى غدير [[ولایت]] على‏ عليه السلام را متصل به ولايت خود، و ولايت خود را متصل به ولايت خدا اعلام كرد و همه بدان  


اقرار كردند؛ و اين اقرارنامه به عنوان يادگارى ماندگار از غدير به پرونده اسلام افزوده شد، تا در آينده ‏هاى بلند مدت تا قيامت بدانند در غدير سخن از چه بوده و  
اقرار كردند؛ و اين اقرارنامه به عنوان يادگارى ماندگار از غدير به پرونده اسلام افزوده شد، تا در آينده ‏هاى بلند مدت تا قيامت بدانند در غدير سخن از چه بوده و  


سخنرانى يك ساعته اول شخص عالم بر چه محورى ايراد شده است.
سخنرانى يک ساعته اول شخص عالم بر چه محورى ايراد شده است.


در اين جا لازم است چند تحليل اعتقادى بيان شود:
در اين جا لازم است چند تحليل اعتقادى بيان شود:
خط ۱۱۲: خط ۱۱۲:


==== نكته دوم: سند مكتوب براى آيندگان ====
==== نكته دوم: سند مكتوب براى آيندگان ====
انتخاب روش كتابت و تنظيم سندى كه براى روزهاى آينده و نسل‏ هاى آينده ارزش خاصى دارد در برابر فراموش كاران نقش ويژه ‏اى ايفا مى‏ كند. دقيقاً مانند مسئله كتف كه پيامبر صلى الله عليه و آله در ساعات آخر عمر درخواست آن را كردند تا سندى محكم به دست مؤمنين بدهند؛ ولى عمر مانع شد و به هر قيمتى بود نگذاشت براى آن حضرت [[كتف و دوات]] بياورند، و حتى حاضر به توهين به ساحت مقدس رسول اللَّه‏ صلى الله عليه و آله شد!<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۴۶۶، ۴۶۷، ۵۲۹. الغدير: ج ۵ ص ۳۴۰.</ref>
انتخاب روش كتابت و تنظيم سندى كه براى روزهاى آينده و نسل‏ هاى آينده ارزش خاصى دارد در برابر فراموش كاران نقش ويژه ‏اى ايفا مى‏ كند. دقيقاً مانند مسئله [[قرطاس|کتف]] كه پيامبر صلى الله عليه و آله در ساعات آخر عمر درخواست آن را كردند تا سندى محكم به دست مؤمنين بدهند؛ ولى عمر مانع شد و به هر قيمتى بود نگذاشت براى آن حضرت كتف و دوات بياورند، و حتى حاضر به توهين به ساحت مقدس رسول اللَّه‏ صلى الله عليه و آله شد!<ref>بحار الانوار: ج ۳۰ ص ۴۶۶، ۴۶۷، ۵۲۹. الغدير: ج ۵ ص ۳۴۰.</ref>


==== نكته سوم: ثبت اقرار مردم ====
==== نكته سوم: ثبت اقرار مردم ====
خط ۱۱۸: خط ۱۱۸:


==== نكته چهارم: غدير متعلق به همه ====
==== نكته چهارم: غدير متعلق به همه ====
در اين مراسم حضرت تعمد داشته كه هيچ گروهى را مورد توجه خاص قرار ندهد، بلكه از يك سو قريش را مورد خطاب قرار مى ‏دهد، سپس همه عرب را و بعد همه موالى را كه منظور غير عرب هستند.
در اين مراسم حضرت تعمد داشته كه هيچ گروهى را مورد توجه خاص قرار ندهد، بلكه از يک سو قريش را مورد خطاب قرار مى ‏دهد، سپس همه عرب را و بعد همه موالى را كه منظور غير عرب هستند.


اين بدان معناست كه غدير متعلق به همه است و مخاطب آن همه مسلمانانند، و عمل كننده به آن هم بايد همه عرب و عجم از هر قبيله و گروهى، و به هر رنگى از سياه و سفيد و زرد و سرخ باشند؛ چنانكه در متن خطابه غدير مى ‏فرمايد:
اين بدان معناست كه غدير متعلق به همه است و مخاطب آن همه مسلمانانند، و عمل كننده به آن هم بايد همه عرب و عجم از هر قبيله و گروهى، و به هر رنگى از سياه و سفيد و زرد و سرخ باشند؛ چنانكه در متن خطابه غدير مى ‏فرمايد:
خط ۱۳۶: خط ۱۳۶:
پس از اعلام ولايت -  به جز عده ‏اى كه كاملاً در برابر امر ولايت سر تسليم فرود آوردند -  بقيه مردم استنكاف و نپذيرفتن ولايت را در دل خود با يكى از سه جهت عنوان كردند: عده ‏اى مى‏ گفتند كه به تشخيص ما پيامبر صلى الله عليه و آله از راه حق منحرف شده است!! عده ‏اى ديگر برنامه غدير را سخنان جالبى براى اغواى مردم تلقى كردند! عده‏ اى ديگر هم به صراحت گفتند: او خواسته دل خود را مى‏ گويد.
پس از اعلام ولايت -  به جز عده ‏اى كه كاملاً در برابر امر ولايت سر تسليم فرود آوردند -  بقيه مردم استنكاف و نپذيرفتن ولايت را در دل خود با يكى از سه جهت عنوان كردند: عده ‏اى مى‏ گفتند كه به تشخيص ما پيامبر صلى الله عليه و آله از راه حق منحرف شده است!! عده ‏اى ديگر برنامه غدير را سخنان جالبى براى اغواى مردم تلقى كردند! عده‏ اى ديگر هم به صراحت گفتند: او خواسته دل خود را مى‏ گويد.


اگر چه اين سه ديدگاه قابل جمع در يك عنوان است ولى با ديده دقت كه بنگريم حاكى از فساد اعتقادى آنان در گونه‏ هاى متفاوت است. يعنى عده اى كار حضرت را  
اگر چه اين سه ديدگاه قابل جمع در يک عنوان است ولى با ديده دقت كه بنگريم حاكى از فساد اعتقادى آنان در گونه‏ هاى متفاوت است. يعنى عده اى كار حضرت را  


اشتباه تلقى مى‏ كردند و عده‏ اى ديگر آن را حيله و تزوير به شمار مى ‏آوردند و عده اى حمل بر نفس پرستى و پيروى از خواهش دل مى ‏كردند.
اشتباه تلقى مى‏ كردند و عده‏ اى ديگر آن را حيله و تزوير به شمار مى ‏آوردند و عده اى حمل بر نفس پرستى و پيروى از خواهش دل مى ‏كردند.
خط ۱۴۲: خط ۱۴۲:
خداوند همه اين برخوردهاى كفرآميز را كه برخاسته از ضعف ايمان يا عدم اعتقاد بود با اين آيات پاسخ داد، و بار ديگر مقام عظيم پيامبر صلى الله عليه و آله را به همه  
خداوند همه اين برخوردهاى كفرآميز را كه برخاسته از ضعف ايمان يا عدم اعتقاد بود با اين آيات پاسخ داد، و بار ديگر مقام عظيم پيامبر صلى الله عليه و آله را به همه  


كوردلانى كه بر سر مسئله ولايت چنين جسارتى به آن حضرت روا داشتند، خاطر نشان ساخت. امام صادق‏ عليه السلام اين مرحله غدير را چنين بيان فرموده است:
كوردلانى كه بر سر مسئله ولايت چنين جسارتى به آن حضرت روا داشتند، خاطر نشان ساخت. [[امام صادق‏ علیه السلام]] اين مرحله غدير را چنين بيان فرموده است:


هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير اميرالمؤمنين‏ عليه السلام را معرفى كرد، مردم سه دسته شدند: عده‏ اى گفتند: محمد گمراه شده است. عده ‏اى ديگر
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در روز غدير [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] را معرفى كرد، مردم سه دسته شدند: عده‏ اى گفتند: محمد گمراه شده است. عده ‏اى ديگر


گفتند: اغوا شده است. گروه ديگرى گفتند: درباره اهل‏بيتش و پسر عمويش از روى هواى نفس سخن مى ‏گويد.اين جا بود كه خداوند سبحان چنين نازل كرد:
گفتند: اغوا شده است. گروه ديگرى گفتند: درباره اهل‏بيتش و پسر عمويش از روى هواى نفس سخن مى ‏گويد.اين جا بود كه خداوند سبحان چنين نازل كرد:
خط ۱۵۳: خط ۱۵۳:


=== '''۲.تحليل دوم''' ===
=== '''۲.تحليل دوم''' ===
آن چه به عنوان تفسير از اين آيه در ارتباط با غدير بايد استفاده كرد ارتباط مستقيم مراسم اعلام ولايت در غدير با منبع وحى است. خداوند متعال در غدير به گونه ‏هاى  
آن چه به عنوان تفسير از اين آيه در ارتباط با غدير بايد استفاده كرد ارتباط مستقيم مراسم اعلام [[ولایت]] در غدير با منبع وحى است. [[خداوند]] متعال در غدير به گونه ‏هاى  


مختلف در صدد اثبات اين ارتباط براى مردم بود تا بدانند هر گونه مخالفتى با ولايت در واقع مخالفت با خداوند است و هر گونه بهانه‏ اى در اين رابطه ناپذيرفته است.
مختلف در صدد اثبات اين ارتباط براى مردم بود تا بدانند هر گونه مخالفتى با ولايت در واقع مخالفت با خداوند است و هر گونه بهانه‏ اى در اين رابطه ناپذيرفته است.


يك بار با [[سنگ آسمانی]] بر سر [[حارث بن نعمان فهری|حارث فهری]] اين مطلب بر همگان ثابت شد، و بار ديگر با ظهور جبرئيل براى مردم اين مهم به اثبات رسيد. چند مورد هم آيات قرآن نازل شد كه اين مورد يكى از آن هاست. در اين جا خداوند از دو سوى نفى و اثبات وَحْيانى بودن غدير را مطرح مى‏ نمايد كه به توضيح آن مى ‏پردازيم:
يك بار با [[سنگ آسمانی]] بر سر [[حارث بن نعمان فهری|حارث فهری]] اين مطلب بر همگان ثابت شد، و بار ديگر با ظهور [[جبرئیل]] براى مردم اين مهم به اثبات رسيد. چند مورد هم آيات قرآن نازل شد كه اين مورد يكى از آن هاست. در اين جا خداوند از دو سوى نفى و اثبات وَحْيانى بودن غدير را مطرح مى‏ نمايد كه به توضيح آن مى ‏پردازيم:


==== الف. نفى هواى نفس درباره غدير: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى» ====
==== الف. نفى هواى نفس درباره غدير: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى» ====