۲۶٬۳۷۴
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== انشراح<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۶.</ref> == | == انشراح<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۶.</ref> == | ||
در حالى كه سفر حج در پيش بود و [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] از پايان عمر خود خبر مى داد و نشانه هاى ختمِ نبوّتِ حضرت خاتم ظاهر شده بود، در | در حالى كه سفر حج در پيش بود و [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] از پايان عمر خود خبر مى داد و نشانه هاى ختمِ نبوّتِ حضرت خاتم ظاهر شده بود، در يک آيه كوتاه دستورالعمل ادامه اين سفر داده شد كه پس از فراغت از حج - كه ابلاغ همه [[احکام|احکام الهی]] كامل مى شود - نوبت اعلان آخرين دستور يعنى [[ولایت]] و منصوب كردن [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] به [[جانشین|خلافت]] است: | ||
«فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» : «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن» . | «فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ»: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن». | ||
البته اثبات نزول اين آيه درباره غدير باز مى گردد به تفسير «فَرَغْتَ» و «فَانْصَبْ» در روايات | البته اثبات نزول اين آيه درباره غدير باز مى گردد به تفسير «فَرَغْتَ» و «فَانْصَبْ» در روايات [[معصومین علیهم السلام|اهل بیت علیهم السلام]] كه در عنوان «قرآن» آمده است. | ||
آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه: | آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه: | ||
سوره انشراح حاكى از گشايش اساسى در رسالت | سوره انشراح حاكى از گشايش اساسى در رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله است و خداوند خبر از انشراح سينه و آسودگى قلب آن حضرت مى دهد. | ||
مسئوليت عظيمى ياد شده كه با انجام آن سنگينى از دوش | در اين سوره از مسئوليت عظيمى ياد شده كه با انجام آن سنگينى از دوش پيامبر صلى الله عليه و آله برداشته شده و دوران عسر و سختى پشت سر گذاشته مى شود و دوران يُسر و آسايش به استقبال مى آيد. | ||
كليد همه اين گشايش ها اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام است، كه آرامش نهايى و مطلق با منصوب كردن او به مقام [[امامت]] و ولايت و خلافت حاصل | كليد همه اين گشايش ها اميرالمؤمنين على بن ابى طالب عليه السلام است، كه آرامش نهايى و مطلق با منصوب كردن او به مقام [[امامت]] و ولايت و خلافت حاصل مى شود. | ||
اين تسلسلِ مراحل اسلام و ارتباط نهايى آن با غدير در كلام [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] و [[امام صادق علیه السلام|امام صادق علیهما السلام]] چنين ترسيم شده است: | |||
كلام خداوند «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ»، يعنى: آيا به تو نفهمانيديم جانشينت كيست؟ آيا او را يار تو و خوار كننده دشمن تو قرار نداديم؟ همان دشمنى كه كمر تو را مى | كلام خداوند «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ»، يعنى: آيا به تو نفهمانيديم جانشينت كيست؟ آيا او را يار تو و خوار كننده دشمن تو قرار نداديم؟ همان دشمنى كه كمر تو را مى شكست. | ||
آيا از نسل على عليه السلام فرزندان [[پیامبران علیهم السلام]] را قرار نداده كه [[هدایت]] يافته اند؟ | |||
«وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ»، تا آنجا كه هر جا نام من (خدا) برده شود تو هم (اى پيامبر) همراه من نام برده مى شوى؟ | «وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ»، تا آنجا كه هر جا نام من (خدا) برده شود تو هم (اى پيامبر) همراه من نام برده مى شوى؟ | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
هرگاه از دنياى خود فارغ شدى على را براى ولايت منصوب كن تا به وسيله او از اختلاف هدايت يابند.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref> | هرگاه از دنياى خود فارغ شدى على را براى ولايت منصوب كن تا به وسيله او از اختلاف هدايت يابند.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref> | ||
در حديث فوق فرازهاى سوره انشراح، انسجام مقام نبوت و ولايت را در مسير ۲۳ ساله رسالت نشان داده است. | در حديث فوق فرازهاى سوره انشراح، انسجام مقام [[رسالت|نبوت]] و ولايت را در مسير ۲۳ ساله رسالت نشان داده است. | ||
پرداخته شده است: | در حديثى ديگر به جزئيات بيشترى از اين ارتباط پرداخته شده است: | ||
«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» : «آيا سينه تو را فراخ قرار نداديم» ، فرمود: | «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» : «آيا سينه تو را فراخ قرار نداديم» ، فرمود: | ||
به وسيله على عليه السلام كه او را جانشين تو قرار داديم. آنگاه كه مكه را فتح كرد و | به وسيله على عليه السلام كه او را جانشين تو قرار داديم. آنگاه كه مكه را فتح كرد و [[قریش]] به [[اسلام]] داخل شدند، خداوند سينه پيامبر صلى الله عليه و آله و باطن او را گشايش عنايت فرمود. | ||
«وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ»: «مشكل تو را از دوشت برداشتيم»، فرمود: به وسيله على، جنگى را كه كمرت را مى شكست يعنى بار آن بر كمرت سنگينى مى كرد از دوشت برداشتيم. | |||
«وَ | «وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ»: «و ياد تو را بلند آوازه قرار داديم»، فرمود: هرگاه نام من (خدا)برده شود نام تو هم ذكر مى شود، و اين همان كلام مردم است كه مى گويند: | ||
«اشْهَدُ انْ لا الهَ الاَّ اللَّه، وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه». | |||
سپس مى فرمايد: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً»: «با هر سختى آسانى هست»، فرمود: مادامى كه در سختى بودى آسانى برايت آمد. | |||
«فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ»: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن»، فرمود: آنگاه كه از [[حجةالوداع]] فراغت يافتى اميرالمؤمنين را منصوب كن. | |||
«وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ»: «و به سوى پروردگارت رغبت كن».<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳. تفسيرالقمى: ج ۲ ص ۴۲۸.</ref> | |||
== تفسير سه سوره كامل در خطبه غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۳ - ۴۴.</ref>== | |||
در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است. اين نشانه [[اهمیت]] سوره هاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است. | |||
== توحيد<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۳۷ - ۱۴۶.</ref>== | |||
== توحيد | |||
يكى از مسائل توحيدى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اولين فراز از بخش اول [[خطبه غدير]] بيان فرمود اينكه همه بندگان در پناه خداوند هستند. آن حضرت در جملاتى | يكى از مسائل توحيدى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اولين فراز از بخش اول [[خطبه غدير]] بيان فرمود اينكه همه بندگان در پناه خداوند هستند. آن حضرت در جملاتى | ||