سوره: تفاوت میان نسخه‌ها

۷۸ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۰ فوریهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== انشراح<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۶.</ref> ==
== انشراح<ref>غدير در قرآن: ج ۱ ص ۴۶.</ref> ==
در حالى كه سفر حج در پيش بود و [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] از پايان عمر خود خبر مى ‏داد و نشانه ‏هاى ختمِ نبوّتِ حضرت خاتم ظاهر شده بود، در يك آيه كوتاه دستورالعمل ادامه اين سفر داده شد كه پس از فراغت از حج -  كه ابلاغ همه احكام الهى كامل مى ‏شود -  نوبت اعلان آخرين دستور يعنى [[ولايت]] و منصوب كردن اميرالمؤمنين‏ عليه السلام به خلافت است:
در حالى كه سفر حج در پيش بود و [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] از پايان عمر خود خبر مى ‏داد و نشانه ‏هاى ختمِ نبوّتِ حضرت خاتم ظاهر شده بود، در يک آيه كوتاه دستورالعمل ادامه اين سفر داده شد كه پس از فراغت از حج -  كه ابلاغ همه [[احکام|احکام الهی]] كامل مى ‏شود -  نوبت اعلان آخرين دستور يعنى [[ولایت]] و منصوب كردن [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین‏ علیه السلام]] به [[جانشین|خلافت]] است:


«فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» : «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن» .
«فَاِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ»: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن».


البته اثبات نزول اين آيه درباره غدير باز مى‏ گردد به تفسير «فَرَغْتَ» و «فَانْصَبْ» در روايات اهل‏بيت‏ عليهم السلام كه در عنوان «قرآن» آمده است.
البته اثبات نزول اين آيه درباره غدير باز مى‏ گردد به تفسير «فَرَغْتَ» و «فَانْصَبْ» در روايات [[معصومین علیهم السلام|اهل ‏بیت‏ علیهم السلام]] كه در عنوان «قرآن» آمده است.


آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه:
آنچه در اينجا قابل ذكر است اينكه:


سوره انشراح حاكى از گشايش اساسى در رسالت پيامبرصلى الله عليه وآله است و خداوند خبر از انشراح سينه و آسودگى قلب آن حضرت مى‏ دهد. در اين سوره از
سوره انشراح حاكى از گشايش اساسى در رسالت پيامبر صلى الله عليه و آله است و خداوند خبر از انشراح سينه و آسودگى قلب آن حضرت مى‏ دهد.  


مسئوليت عظيمى ياد شده كه با انجام آن سنگينى از دوش پيامبرصلى الله عليه وآله برداشته شده و دوران عسر و سختى پشت سر گذاشته مى‏ شود و دوران يُسر و آسايش به استقبال مى‏ آيد.
در اين سوره از مسئوليت عظيمى ياد شده كه با انجام آن سنگينى از دوش پيامبر صلى الله عليه و آله برداشته شده و دوران عسر و سختى پشت سر گذاشته مى‏ شود و دوران يُسر و آسايش به استقبال مى‏ آيد.  


كليد همه اين گشايش‏ ها اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است، كه آرامش نهايى و مطلق با منصوب كردن او به مقام [[امامت]] و ولايت و خلافت حاصل  
كليد همه اين گشايش‏ ها اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است، كه آرامش نهايى و مطلق با منصوب كردن او به مقام [[امامت]] و ولايت و خلافت حاصل مى ‏شود.


مى ‏شود. اين تسلسلِ مراحل اسلام و ارتباط نهايى آن با غدير در كلام امام باقر و امام صادق‏ عليهما السلام چنين ترسيم شده است:
اين تسلسلِ مراحل اسلام و ارتباط نهايى آن با غدير در كلام [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] و [[امام صادق علیه السلام|امام صادق‏ علیهما السلام]] چنين ترسيم شده است:  


كلام خداوند «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ»، يعنى: آيا به تو نفهمانيديم جانشينت كيست؟ آيا او را يار تو و خوار كننده دشمن تو قرار نداديم؟ همان دشمنى كه كمر تو را مى‏  
كلام خداوند «أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ»، يعنى: آيا به تو نفهمانيديم جانشينت كيست؟ آيا او را يار تو و خوار كننده دشمن تو قرار نداديم؟ همان دشمنى كه كمر تو را مى‏ شكست.


شكست. آيا از نسل على‏ عليه السلام فرزندان پيامبران عليهم السلام را قرار نداده كه هدايت يافته ‏اند؟
آيا از نسل على‏ عليه السلام فرزندان [[پیامبران علیهم السلام]] را قرار نداده كه [[هدایت]] يافته ‏اند؟  


«وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ»، تا آنجا كه هر جا نام من (خدا) برده شود تو هم (اى پيامبر) همراه من نام برده مى‏ شوى؟
«وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ»، تا آنجا كه هر جا نام من (خدا) برده شود تو هم (اى پيامبر) همراه من نام برده مى‏ شوى؟
خط ۲۴: خط ۲۴:
هرگاه از دنياى خود فارغ شدى على را براى ولايت منصوب كن تا به وسيله او از اختلاف هدايت يابند.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref>
هرگاه از دنياى خود فارغ شدى على را براى ولايت منصوب كن تا به وسيله او از اختلاف هدايت يابند.<ref>مناقب ابن شهرآشوب: ج ۲ ص ۲۲۶.</ref>


در حديث فوق فرازهاى سوره انشراح، انسجام مقام نبوت و ولايت را در مسير ۲۳ ساله رسالت نشان داده است. در حديثى ديگر به جزئيات بيشترى از اين ارتباط
در حديث فوق فرازهاى سوره انشراح، انسجام مقام [[رسالت|نبوت]] و ولايت را در مسير ۲۳ ساله رسالت نشان داده است.  


پرداخته شده است:
در حديثى ديگر به جزئيات بيشترى از اين ارتباط پرداخته شده است:  


«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» : «آيا سينه تو را فراخ قرار نداديم» ، فرمود:
«أَ لَمْ نَشْرَحْ لَكَ صَدْرَكَ» : «آيا سينه تو را فراخ قرار نداديم» ، فرمود:


به وسيله على‏ عليه السلام كه او را جانشين تو قرار داديم. آنگاه كه مكه را فتح كرد و قريش به  
به وسيله على‏ عليه السلام كه او را جانشين تو قرار داديم. آنگاه كه مكه را فتح كرد و [[قریش]] به [[اسلام]] داخل شدند، خداوند سينه پيامبر صلى الله عليه و آله و باطن او را گشايش عنايت فرمود.


اسلام داخل شدند، خداوند سينه پيامبرصلى الله عليه وآله و باطن او را گشايش عنايت فرمود.
«وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ»: «مشكل تو را از دوشت برداشتيم»، فرمود: به وسيله على، جنگى را كه كمرت را مى‏ شكست يعنى بار آن بر كمرت سنگينى مى ‏كرد از دوشت برداشتيم.


«وَ وَضَعْنا عَنْكَ وِزْرَكَ» : «مشكل تو را از دوشت برداشتيم» ، فرمود: به وسيله على، جنگى را كه كمرت را مى‏ شكست يعنى بار آن بر كمرت سنگينى مى ‏كرد از دوشت برداشتيم.
«وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ»: «و ياد تو را بلند آوازه قرار داديم»، فرمود: هرگاه نام من (خدا)برده شود نام تو هم ذكر مى ‏شود، و اين همان كلام مردم است كه مى‏ گويند:


«وَ رَفَعْنا لَكَ ذِكْرَكَ» : «و ياد تو را بلند آوازه قرار داديم» ، فرمود: هرگاه نام من (خدا)برده شود نام تو هم ذكر مى ‏شود، و اين همان كلام مردم است كه مى‏ گويند:
«اشْهَدُ انْ لا الهَ الاَّ اللَّه، وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه».


«اشْهَدُ انْ لا الهَ الاَّ اللَّه، وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّه» .
سپس مى‏ فرمايد: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً»: «با هر سختى آسانى هست»، فرمود: مادامى كه در سختى بودى آسانى برايت آمد.


سپس مى‏ فرمايد: «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً» : «با هر سختى آسانى هست» ، فرمود: مادامى كه در سختى بودى آسانى برايت آمد.
«فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ»: «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن»، فرمود: آنگاه كه از [[حجةالوداع]] فراغت يافتى اميرالمؤمنين را منصوب كن.  


«فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» : «آنگاه كه فراغت يافتى منصوب كن» ، فرمود: آنگاه كه از حجةالوداع فراغت يافتى اميرالمؤمنين را منصوب كن. «وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ» : «و به  
«وَ إِلى رَبِّكَ فَارْغَبْ»: «و به سوى پروردگارت رغبت كن».<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳. تفسيرالقمى: ج ۲ ص ۴۲۸.</ref>


سوى پروردگارت رغبت كن» .<ref>بحار الانوار: ج ۳۶ ص ۱۳۳. تفسيرالقمى: ج ۲ ص ۴۲۸.</ref>
== تفسير سه سوره كامل در خطبه غدير<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۳ - ۴۴.</ref>==
در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است. اين نشانه [[اهمیت]] سوره‏ هاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است.


براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: قرآن /  آيه «فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ» .
== توحيد<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۳۷ - ۱۴۶.</ref>==
 
== تفسير سه سوره كامل در خطبه غدير'''<ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۴  - ۳۳.</ref>''' ==
در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است. اين نشانه اهميت سوره‏ هاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از
 
سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است.
 
  براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: سوره /  حمد، و عنوان: سوره /  عصر، و عنوان: سوره /  هل‏اتى.
 
== توحيد'''<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۴۶  - ۱۳۷</ref>''' ==
يكى از مسائل توحيدى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اولين فراز از بخش اول [[خطبه غدير]] بيان فرمود اينكه همه بندگان در پناه خداوند هستند. آن حضرت در جملاتى  
يكى از مسائل توحيدى كه پيامبرصلى الله عليه وآله در اولين فراز از بخش اول [[خطبه غدير]] بيان فرمود اينكه همه بندگان در پناه خداوند هستند. آن حضرت در جملاتى