۲۶٬۳۷۰
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
== توحيد<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۳۷ - ۱۴۶.</ref>== | == توحيد<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۳۷ - ۱۴۶.</ref>== | ||
يكى از مسائل توحيدى كه | يكى از مسائل توحيدى كه پيامبر صلى الله عليه و آله در اولين فراز از بخش اول [[خطبه غدیر]] بيان فرمود اينكه همه بندگان در پناه خداوند هستند. | ||
با گنجانيدن سوره توحيد در كلام خود وحدانيت خدا را ياد كرد كه نه شبيهى دارد و نه ضدّى، و نه مى زايد و نه زاييده شده است «وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ». | آن حضرت در جملاتى با گنجانيدن سوره توحيد در كلام خود وحدانيت خدا را ياد كرد كه نه شبيهى دارد و نه ضدّى، و نه مى زايد و نه زاييده شده است «وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ». | ||
لَمْ يَكُنْ لَهُ ضِدٌّ وَ لا مَعَهُ نِدٌّ. اَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْيَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ: براى او ضدّى و همراه او معارضى نبوده است. يكتا و بى نياز است. زاييده نشده و نمى | لَمْ يَكُنْ لَهُ ضِدٌّ وَ لا مَعَهُ نِدٌّ. اَحَدٌ صَمَدٌ لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ وَ لَمْيَكُنْ لَهُ كُفْواً اَحَدٌ: براى او ضدّى و همراه او معارضى نبوده است. يكتا و بى نياز است. زاييده نشده و نمى زايد، و براى او هيچ همتايى نيست. | ||
== حمد<ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۵۹، ۱۳۷ - ۱۴۶، ۱۷۹ - ۱۸۶، ۲۰۱ - ۲۱۲. اسرار غدير: ص ۲۰۱. ژرفاى غدير: ص ۹۰. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۳۵ - ۳۸. واقعه قرآنى غدير: ص ۹۸.</ref>== | |||
تمام همت يک پيامبر كشاندن مردم از بيراهه ها به سوى صراط مستقيم است. معرفى اين راه و علامتگذارى محدوده هاى آن وظايفى است كه انبياء و اوصيا به ثمر مى رسانند. | |||
يک گونه متفاوت از بلاغ و ابلاغ در خطابه غدير، چنان نهيبى بر مردم در شناخت صراط مستقيم زد كه تا ابد كسى قادر به آوردن نظير آن نخواهد بود. | |||
مى | پيامبر صلى الله عليه و آله با يک جمله كوتاه اذهان مردم را متوجه سوره اى از قرآن نمود كه همه مردم روزانه حداقل ده بار آن را در نمازهاى خود مى خوانند، و آن سوره حمد بود كه نماز بدون آن شكل نمى گيرد. در اين سوره همه مردم از پروردگارشان درخواست [[هدایت]] به راه راست را مى نمايند و مى گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ». | ||
اكنون سؤال اين است كه آيا درخواست كننده اين حاجت نبايد بداند كه اين صراط مستقيم كدام است؟ آيا «اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» كيانند، و منظور از «مَغْضُوب عَلَيْهِمْ» چه كسانى هستند و «ضالّين» كدامند؟ | |||
بنابر اين سخنى كه پيامبر صلى الله عليه و آله بايد با مقدمات بسيارى مردم را براى درک آن آماده مى كرد، با يک اشاره به سوره حمد به هدف زد؛ و همه را متوجه كرد كه اگر روزانه ده بار از خداوند هدايت به راه راست را التماس مى كنيد اين صراط مستقيم منم و پس از من امامان هستند. | |||
حضرت پس از قرائت كامل سوره حمد فرمود: «فِىَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ وَ اللَّهِ نَزَلَتْ، وَ لَهُمْ عَمَّتْ، وَ اِيّاهُمْ خَصَّتْ»: | |||
اين سوره درباره من نازل شده، و به خدا قسم درباره امامان نازل شده است. به طور عموم شامل آنان است و به طور خاص درباره آنان است. | |||
امامان نازل شده است. به طور عموم شامل آنان است و به طور خاص درباره آنان است. | |||
اين سياق از كلام يكى از بليغ ترين شكل هاى ابلاغ در فصيحترين و بديع ترين گونه آن بود، كه در خطابه غدير به نمايش گذاشته شد. | اين سياق از كلام يكى از بليغ ترين شكل هاى ابلاغ در فصيحترين و بديع ترين گونه آن بود، كه در خطابه غدير به نمايش گذاشته شد. | ||
يكى از جهاتى كه در خطبه غدير به عنوان نتيجه گيرى از جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...» تلقى مى شود ائمه | يكى از جهاتى كه در خطبه غدير به عنوان نتيجه گيرى از جمله «مَنْ كُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌّ مَوْلاهُ...» تلقى مى شود [[معصومین علیهم السلام|ائمه اثنی عشر علیهم السلام]] به عنوان «صراط مستقيم» است. | ||
چنانچه در قرآن و احاديث نيز تأكيد شده كه صراط مستقيم فقط راه امامان عليهم السلام است. در اين باره دو جمله جامع در خطبه فرموده است: | |||
را | '''الف)''' «مَنَم صراط مستقيم خداوند كه به شما دستور پيروىِ آن را داده است و بعد از من على، و سپس فرزندانم از صلب او كه امامان هدايت كننده هستند» | ||
عَلَيْهِمْ»و «ضالّين» هستند. | '''ب)''' «سوره حمد درباره امامان نازل شده است»، يعنى مسلمانان كه هر روز لااقل ده مرتبه مى گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ»، در واقع از خدا مى خواهند كه آنان را به راه ائمه معصومين عليهم السلام هدايت كند، و كسانى كه به اين راه هدايت مى شوند «اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ» هستند، و آنان كه از اين راه منحرف مى شوند «مَغْضُوبٌ عَلَيْهِمْ»و «ضالّين» هستند. | ||
'''به بيان ديگر''': | '''به بيان ديگر''': | ||
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش هفتم خطبه غدير - كه خطبه از نيمه گذشته بودحضرت در يك نگاه تبيين كامل درباره ابعاد مسئله ولايت و برخى ناگفته هاى ديگر را آغاز كرد. | |||
از آنجا كه در فراز قبلى آيه «وَ اَنَّ هذا صِراطى مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ» تفسير شده بود، اكنون «صراط مستقيم» در سوره حمد نشان داده مى شد كه مسلمانان هر روز حداقل ده بار در نمازهاى واجب از خدا درخواست هدايت به آن را دارند و اين خواسته را با تفصيل تمام از خدا مى خواهند و مى گويند: «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ، صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضّالّينَ». | |||
در اين بخش سخن، حضرت با اشاره به آيه ۱۵۳ سوره انعام به صراحت اعلام كرد كه «صراط مستقيم» من و على و امامان بعد از او هستيم، و نيز به آيه ۱۸۶ سوره اعراف اشاره كرد كه «وَ مِمَّنْ خَلَقْنا اُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ». | |||
سپس پيامبر صلى الله عليه و آله بدون هيچ مقدمه اى سوره حمد را به طور كامل قرائت كرد، و مخاطبين بى اختيار متوجه مطلب جديدى شدند. | |||
واجب از خدا درخواست | از آنجا كه در فراز قبلى آيه «وَ اَنَّ هذا صِراطى مُسْتَقيماً فَاتَّبِعُوهُ» تفسير شده بود، اكنون «صراط مستقيم» در سوره حمد نشان داده مى شد كه مسلمانان هر روز حد اقل ده بار در نمازهاى واجب از خدا درخواست [[هدایت]] به آن را دارند و اين خواسته را با تفصيل تمام از خدا مى خواهند و مى گويند: | ||
الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضّالّينَ». | «اِهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقيمَ، صِراطَ الَّذينَ اَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضّالّينَ». | ||
حضرت پس از قرائت سوره حمد قسم ياد كرد كه اين سوره درباره من و امامان بعد از من نازل شده است، و راه راستى كه هر مسلمان در پى آن است جز پيروى از | حضرت پس از قرائت سوره حمد قسم ياد كرد كه اين سوره درباره من و امامان بعد از من نازل شده است، و راه راستى كه هر مسلمان در پى آن است جز پيروى از چهارده معصوم عليهم السلام راه ديگرى نمى تواند باشد. | ||
در نظر گرفتن اين نكته بسيار مهم است كه در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است: حمد، عصر، هل اتى. | |||
اين نشانه اهميت سوره هاى مزبور در ارتباط با [[ولایت]] است، و از سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است. | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله در چند مورد از خطبه غدير فرمود: | |||
مَعاشِرَ النّاسِ، انَا صِراطُ اللَّه الْمُسْتَقيمُ الَّذى امَرَكُمْ بِاتِّباعِهِ، ثُمَّ عَلِىٌّ مِنْ بَعْدى ثُمَّ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ ائِمَّةُ الْهُدى ... - ثُمَّ قَرَأَ: - «بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للَّه رَبِّ الْعالَمِينَ، الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ، مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ، إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ، اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ، صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّينَ» ، وَ قالَ: فِىَّ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ وَ اللَّه نَزَلَتْ وَ لَهُمْ عَمَّتْ وَ ايّاهُمْ خَصَّتْ: | |||
اى مردم، من صراط مستقيم خدايم كه شما را به پيروىِ آن دستور داده، و بعد از من على و سپس فرزندانم از نسل او كه امامان هدايتند ... . | |||
سپس سوره حمد را تا آخر خواندند و فرمودند: اين سوره درباره من نازل شده و به خدا قسم درباره ايشان نازل شده و به طور عموم شامل آنان است و به طور خاص درباره آنان است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷.</ref> | |||
... فيهِمْ نَزَلَتْ وَ فيهِمْ ذُكِرَتْ، لَهُمْ شَمَلَتْ، ايّاهُمْ خَصَّتْ وَ عَمَّتْ: سوره حمد درباره امامان نازل شده و درباره آنان در قرآن آمده است. | |||
هم شامل آنان است و هم به طور عموم آنان را در بر مى گيرد و هم به خصوص درباره ايشان است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷ پاورقى ۷ از نسخه «ب»</ref> | |||
فيمَنْ ذُكِرَتْ؟ ذُكِرَتْ فيهِمْ. وَ اللَّه فيهِمْ نَزَلَتْ وَ لَهُمْ وَ اللَّه شَمِلَتْ وَ ايّاهُمْ خَصَّتْ وَ عَمَّتْ: سوره حمد درباره چه كسى در قرآن آمده است؟ درباره امامان است. | |||
به خدا قسم درباره آنان نازل شده است. به خدا قسم شامل آنان است، و به طور خاص و عام مربوط به ايشان است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷ پاورقى ۷ از نسخه «ج» و «و» .</ref> | |||
قسم درباره آنان نازل شده است. به خدا قسم شامل آنان است، و به طور خاص و عام مربوط به ايشان است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۵۱ بخش ۷ پاورقى ۷ از نسخه «ج» و «و» .</ref> | |||
'''در اينجا دو بُعد قابل بررسى است:''' | '''در اينجا دو بُعد قابل بررسى است:''' | ||
=== | === موقعيت تاريخى === | ||
تفسير سوره حمد در غدير حامل سنگين ترين پيام آن است و موقعيت آن در خطبه هنگامى است كه | تفسير سوره حمد در غدير حامل سنگين ترين پيام آن است و موقعيت آن در خطبه هنگامى است كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] پس از معرفى [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|علی بن ابى طالب علیه السلام]]، به مسئله حضور جدى دشمنان آن حضرت در جامعه مسلمانان پرداخته؛ و اكنون مى خواهد شاخص ها و مميّزهاى قرآنى دوستان و [[دشمنان اهل بیت و غدیر|دشمنان اهل بیت علیهم السلام]] را به مردم معرفى كند. | ||
آغاز سخن از تفسير سوره حمد است كه ضابطه اصلى را به دست مى دهد، و بعد از آن به شناساندن اولياء و اعداء مى پردازد. | آغاز سخن از تفسير سوره حمد است كه ضابطه اصلى را به دست مى دهد، و بعد از آن به شناساندن اولياء و اعداء مى پردازد. | ||
=== | === تحليل اعتقادى === | ||
با توجه به اينكه سوره حمد به عنوان مهمترين درخواست هاى بشر از خداوند، روزانه حداقل ده بار در نمازهاى واجب تكرار مى شود، و اگر نمازهاى مستحبى و موارد غير | با توجه به اينكه سوره حمد به عنوان مهمترين درخواست هاى بشر از خداوند، روزانه حداقل ده بار در نمازهاى واجب تكرار مى شود، و اگر نمازهاى مستحبى و موارد غير نماز را هم به آن بيفزاييم مى توان آن را خلاصه خواسته هاى بشر از خداوند تلقى كرد كه ذات الهى به بشر آموخته است. | ||
در غدير كه سخن از «[[ولایت]]» است، نام سوره حمد به ميان مى آيد و ارتباطى عميق و ناگسستنى بين فاتحة الكتاب و خاتمة الغدير تثبيت مى شود. | |||
نماز را كه با اين سوره آغاز مى كنيم از خدا يک خواسته بزرگ داريم كه همه امور دنيا و آخرتمان بدان بستگى دارد، و آن دست يافتن به راه راست و صراط مستقيم است. | |||
«اهْدِنَا الصِّراطَ الْمُسْتَقِيمَ» يعنى خدايا، يافتن راه راست كار آسانى نيست. ظلمات فتنه و حيله هاى دشمنانت چه بسيار كه ما را به اشتباه مى اندازد و راه راست را بر ما مخفى مى نمايد. | |||
در اين ظلماتِ مكر و آشوب از تو مى خواهيم كه فكر و عمل ما را به راه راست هدايت كنى. يعنى نه فقط آن را به ما نشان دهى بلكه ما را در مسير هدايت بيندازى. | |||
«صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّينَ»، خداوند به بشر خاطر نشان مى كند كه راهِ پيش روى بشر از سه راه بيرون نيست: | «صِراطَ الَّذِينَ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ غَيْرِ الْمَغْضُوبِ عَلَيْهِمْ وَ لا الضَّالِّينَ»، خداوند به بشر خاطر نشان مى كند كه راهِ پيش روى بشر از سه راه بيرون نيست: | ||
خط ۱۷۱: | خط ۱۴۵: | ||
براى شيوايى و صراحت اين بيان ابتدا خود و على بن ابى طالب عليه السلام و امامان بعد از او را صراط مستقيم مى خواند و سپس بى درنگ سوره حمد را مى خواند كه قُطب پَرگارش صراط مستقيم است. | براى شيوايى و صراحت اين بيان ابتدا خود و على بن ابى طالب عليه السلام و امامان بعد از او را صراط مستقيم مى خواند و سپس بى درنگ سوره حمد را مى خواند كه قُطب پَرگارش صراط مستقيم است. | ||
آنگاه تفسيرى به ظرافت الماس بر آن مى فرمايد و آن را با قَسَم به ذات الهى مؤكد مى كند و گويا مى فرمايد: اين سوره درباره من و آنان است | آنگاه تفسيرى به ظرافت الماس بر آن مى فرمايد و آن را با قَسَم به ذات الهى مؤكد مى كند و گويا مى فرمايد: اين سوره درباره من و آنان است. | ||
صراط مستقيم را به طور عام هم در نظر بگيريم در تحقق خارجى بر ايشان منطبق است، و اگر منظور خاص خدا را هم بخواهيد مقصود فقط آنانند. | |||
خدايا تو را شكر كه ما را از كسانى قرار دادى كه اين دعاى هر روزه را به استجابت رساندى. | بنا بر اين ميلياردها مسلمان كه هر روز در نمازهاى خود از خدا راه راست را درخواست مى كنند، در حقيقت از او مى خواهند كه آنان را به راه «ولايت اهل بيت عليهم السلام» هدايت كند كه با اعتقاد و عمل بر طبق آن هم از راه باطل و هم از گمراهى نجات يافته اند، و در كنار آن از غضب الهى به لطف و انعام پروردگار قدم نهاده اند. | ||
خدايا تو را شكر كه ما را از كسانى قرار دادى كه اين دعاى هر روزه را به استجابت رساندى. اينک از تو مى خواهيم ما را بر آن ثابت قدم فرمايى، و براى عمل در راه آن كوشاتر نمايى و بينش و بصيرت ما را در اعماق اين هدايت بيشتر فرمايى. | |||
== سوره اى كامل درباره اميرالمؤمنين عليه السلام'''<ref>ژرفاى غدير: ص ۲۰۰. غدير از زبان مولى: ص ۳۴. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۱۹-۳۲۰.</ref>''' == | == سوره اى كامل درباره اميرالمؤمنين عليه السلام'''<ref>ژرفاى غدير: ص ۲۰۰. غدير از زبان مولى: ص ۳۴. غدير در قرآن: ج ۳ ص ۳۱۹-۳۲۰.</ref>''' == | ||
از جمله احتجاجات اميرالمؤمنين عليه السلام در غصب [[جانشین|خلافت]] وقتى بود كه [[ابوبکر بن ابی قحافه|ابوبکر]] و [[عمر بن خطاب|عمر]] براى [[بیعت]] گرفتن از [[امیرالمؤمنین علی علیه السلام|امیرالمؤمنین علیه السلام]] به خانه آن حضرت آمدند و پس از صحبت هايى در اين باره بيرون آمدند. | |||
بلافاصله اميرالمؤمنين عليه السلام به [[مسجد]] آمد و پس از حمد و ثنا مطالبى در پيشگيرى از توطئه هاى پيش ساخته [[سقیفه]] بيان داشت، و از جمله با اشاره به آيه «الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَ أَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِى» فرمود: | |||
ابوبكر و عمر نزد من آمدند و از من طلب بيعت نمودند با كسى كه او بايد با من بيعت كند ... . | |||
من صاحب روز غديرم و درباره من سوره اى از قرآن نازل شده است. منم وصى بر رفتگان اهلبيتش، منم يادگار و باقيمانده او بر زندگان از امتش. | |||
[[تقوی]] پيشه كنيد تا شما را ثابت قدم بدارد و نعمتش را بر شما تمام كند.<ref>بحار الانوار: ج ۲۸ ص ۲۴۸.</ref> | |||
== عصر<ref>اسرار غدير: ص ۲۰۶. غدير در قرآن: ج ۲ ص ۴۰،۳۹. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۱۷۹ - ۱۸۶.</ref> == | |||
از جمله نكاتى كه [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] در [[خطبه غدیر]] در مورد فضائل اميرالمؤمنين عليه السلام بيان داشتند اينكه سوره «والعصر»درباره او نازل شده است. | |||
پيامبر صلى الله عليه و آله در فرازى از بخش چهارم خطبه غدير، تقوى و ايمان و اخلاص را مظهر ولاى على عليه السلام و شقاوت را از آنِ مبغضين على عليه السلام دانست. | |||
در فراز بعد با قرائت سوره عصر قسم ياد كرد كه مصداق «وَ تَواصَوْا بِالْحَقِّ وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ» در آخر اين سوره على بن ابى طالب عليه السلام است. | |||
به بيان ديگر: در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است. | |||
اين نشانه [[اهمیت]] سوره هاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است. | |||
يكى از آنها سوره عصر است. | يكى از آنها سوره عصر است. پيامبر صلى الله عليه و آله در دو مورد از خطبه غدير فرمود: | ||
اَلا وَ اِنَّهُ لا يُبْغِضُ عَلِيّاً اِلاّ شَقِىٌّ، وَ لا يُوالى عَلِيّاً اِلاّ تَقِىٌّ، وَ لا يُؤمِنُ بِهِ اِلاّ مُؤمِنٌ مُخْلِصٌ. وَ فى عَلِىٍّ - وَ اللَّه - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: «بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِى خُسْرٍ» الاّ عَلِىٌّ الَّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَ الصَّبْرِ. | اَلا وَ اِنَّهُ لا يُبْغِضُ عَلِيّاً اِلاّ شَقِىٌّ، وَ لا يُوالى عَلِيّاً اِلاّ تَقِىٌّ، وَ لا يُؤمِنُ بِهِ اِلاّ مُؤمِنٌ مُخْلِصٌ. وَ فى عَلِىٍّ - وَ اللَّه - نَزَلَتْ سُورَةُ الْعَصْرِ: «بِسْمِ اللَّه الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ وَ الْعَصْرِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِى خُسْرٍ» الاّ عَلِىٌّ الَّذى آمَنَ وَ رَضِىَ بِالْحَقِّ وَ الصَّبْرِ. | ||
خط ۲۰۳: | خط ۱۸۱: | ||
وَ فى عَلِىٍّ نَزَلَتْ وَ الْعَصْرِ، وَ تَفْسيرُها: وَ رَبِّ عَصْرِ الْقِيامَةِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِى خُسْرٍ: اعْداءُ آلِ مُحَمَّدٍ، إِلاّ الَّذِينَ آمَنُوا: بِوِلايَتِهِمْ، وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ بِمُواساةِ اخْوانِهِمْ، وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ: فى غَيْبَةِ قائِمِهِمْ: | وَ فى عَلِىٍّ نَزَلَتْ وَ الْعَصْرِ، وَ تَفْسيرُها: وَ رَبِّ عَصْرِ الْقِيامَةِ، إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِى خُسْرٍ: اعْداءُ آلِ مُحَمَّدٍ، إِلاّ الَّذِينَ آمَنُوا: بِوِلايَتِهِمْ، وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ بِمُواساةِ اخْوانِهِمْ، وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ: فى غَيْبَةِ قائِمِهِمْ: | ||
بدانيد كه با على دشمنى نمى كند مگر شقى و با على دوستى نمى كند مگر با تقوى، و به او | بدانيد كه با على دشمنى نمى كند مگر شقى و با على دوستى نمى كند مگر با تقوى، و به او [[ایمان]] نمى آورد مگر مؤمن مخلص. به خدا قسم سوره عصر درباره على نازل شده است: | ||
«بسم اللَّه الرحمن الرحيم، قسم به عصر، انسان در زيان است» ،مگر على كه ايمان آورد و به حق و صبر راضى شد.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۷ بخش ۵ .</ref> | |||
سوره والعصر درباره على نازل شده است و تفسير آن چنين است: قسم به پروردگارِ روز قيامت، انسان در زيان است: يعنى دشمنان آل محمد، مگر آنان كه ايمان آوردند: يعنى با پذيرفتن ولايت، و عمل صالح انجام دادند: يعنى با هميارى و مواسات با برادران دينیشان و به صبر سفارش نمودند در غيبت غائبشان.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۷ بخش ۵ پاورقى ۹ از كتاب اقبال.</ref> | سوره والعصر درباره على نازل شده است و تفسير آن چنين است: قسم به پروردگارِ روز قيامت، انسان در زيان است: | ||
يعنى دشمنان آل محمد، مگر آنان كه ايمان آوردند: يعنى با پذيرفتن ولايت، و عمل صالح انجام دادند: يعنى با هميارى و مواسات با برادران دينیشان و به صبر سفارش نمودند در غيبت غائبشان.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۷ بخش ۵ پاورقى ۹ از كتاب اقبال.</ref> | |||
اين سوره از دو بُعد قابل بررسى است: | اين سوره از دو بُعد قابل بررسى است: | ||
=== | === موقعيت تاريخى === | ||
اندكى پس از آنكه اميرالمؤمنين عليه السلام بر سر دست | اندكى پس از آنكه اميرالمؤمنين عليه السلام بر سر دست پيامبر صلى الله عليه و آله قرار گرفت و حضرت نزول [[آیه اکمال و شبهات ابن کثیر|آیه اکمال]] دين را با ولايت على عليه السلام اعلام فرمود، عنان سخن را به سمت مدح على عليه السلام كشانيد و نزول آيات و سور قرآنى در شأن او را به ميان آورد، و در حالى كه مى فرمود:جز مؤمن مخلص به على ايمان نمى آورد، بلافاصله فرمود: سوره عصر در شأن او نازل شده است، و سپس به تفسير آن پرداخت. | ||
=== | === تحليل اعتقادى === | ||
تكيه گاه سوره عصر بر زيان انسان است. هر انسانى از جهت يا جهاتى يا از همه جهات در زيان است. | تكيه گاه سوره عصر بر زيان انسان است. هر انسانى از جهت يا جهاتى يا از همه جهات در زيان است. | ||
در يك عبارت آن كسى كه هيچ گونه زيانى در حياتش راه ندارد على بن ابى طالب عليه السلام معرفى شده كه طبعاً امامان بعداز او هم اين گونه اند. | در يك عبارت آن كسى كه هيچ گونه زيانى در حياتش راه ندارد على بن ابى طالب عليه السلام معرفى شده كه طبعاً امامان بعداز او هم اين گونه اند. | ||
در تعبير دوم انسان ها به دو گروه زيانكار در زندگى و سود برنده در آن تقسيم شده اند. دشمنان آل محمدعليهم السلام همانا زيانكارانند، و دوستان آل | در تعبير دوم انسان ها به دو گروه زيانكار در زندگى و سود برنده در آن تقسيم شده اند. دشمنان آل محمدعليهم السلام همانا زيانكارانند، و دوستان آل محمد عليهم السلام و پذيرندگان ولايتشان كسانى اند كه از حيات خود سود برده اند. | ||
دو علامت مذكور در آيه - كه يكى عمل صالح است - به يارى برادران دينى تفسير شده كه نشان ارزش اعتقادى آن عمل است، و ديگرى تحمل و صبر در غيبت امام غائبشان كه مدار اعتقاد آنان است، و با نديدن او از عقيده شان دست بر نمى دارند، بلكه يكديگر را دلدارى مى دهند و سفارش به صبر مى نمايند. | دو علامت مذكور در آيه - كه يكى عمل صالح است - به يارى برادران دينى تفسير شده كه نشان ارزش اعتقادى آن عمل است، و ديگرى تحمل و صبر در غيبت امام غائبشان كه مدار اعتقاد آنان است، و با نديدن او از عقيده شان دست بر نمى دارند، بلكه يكديگر را دلدارى مى دهند و سفارش به صبر مى نمايند. | ||
خط ۲۲۴: | خط ۲۰۶: | ||
از جمله نكاتى كه در مورد سوره كوثر و حضرت زهراعليها السلام مى توان بيان كرد اينكه: | از جمله نكاتى كه در مورد سوره كوثر و حضرت زهراعليها السلام مى توان بيان كرد اينكه: | ||
پيامبرصلى الله عليه وآله روز غدير از مردم پرسيد: آيا به رسالت الهى خود عمل كردم، و آيا نسبت به شما اولى و والى هستم؟ حاضران گفتند: آرى. | پيامبرصلى الله عليه وآله روز غدير از مردم پرسيد: آيا به رسالت الهى خود عمل كردم، و آيا نسبت به شما اولى و والى هستم؟ حاضران گفتند: آرى. | ||
نگاه فرمود: هر كس من ولىّ و سرپرست اويم، على عليه السلام والى او است. در اين زمينه آيه اكمال نازل شد، و اعلام داشت: | |||
«امروز كافران از كارشكنى در دين شما نوميد شدند پس از ايشان مترسيد و از من بترسيد امروز دين شما را برايتان كامل و نعمت خود را بر شما تمام كردم و اسلام را براى شما برگزيدم».<ref>مائده / ۳.</ref> | |||
در آيه اكمال دو بار واژه «اليوم» آمده است. در قرآن كريم اغلب، كلمه «يوم» و «يومئذ» درباره معاد است، و در اين آيه واژه «يوم» درباره ظهور ولايت و امامت به كار رفته است. | در آيه اكمال دو بار واژه «اليوم» آمده است. در قرآن كريم اغلب، كلمه «يوم» و «يومئذ» درباره معاد است، و در اين آيه واژه «يوم» درباره ظهور ولايت و امامت به كار رفته است. | ||
همچنين قرآن تبيين مطالب مهم را با | همچنين قرآن تبيين مطالب مهم را با «ألا» يا «اليوم» آغاز مى كند. در بسيارى از آيات كه درباره احكام نازل شده خدا نفرموده «اليوم». اما در اين گونه موارد «اليوم» - يعنى امروز - خبر مهمى رسيده و آن ولايت است، كه دوستان بر اثر تولاى اولياى حق به كمال و تمام رسيده و شادمان اند، و دشمنان كه طمعشان قطع شده و نااميد اند. | ||
دشمنان پيامبر اكرم صلى الله عليه | دشمنان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله مى گفتند: «نَتَرَبَّصُ بِهِ رَيْبَ الْمَنُونِ»<ref>طور / ۳۰.</ref>؛ ما مرگ پيامبر صلى الله عليه و آله را انتظار مى كشيم كه با مرگ او بساطش برچيده شود. | ||
چون با كتاب و قانون مى شود مبارزه كرد، ولى با رهبر محيى و مجرى قانون نمى شود مبارزه كرد. | |||
بارزترين مصداق كوثر وجود مبارك فاطمه عليها السلام است. پس روزى كه حضرت فاطمه عليها السلام چشم به جهان مى گشايد و روزى كه على عليه السلام در غدير به خلافت منصوب مى شود، دوام و بقاى دين تضمين مى شود، و دشمن در آن روز ابتر و نااميد است. | در غدير خم حادثه اى اتفاق افتاد كه كافران نااميد شدند. همان گونه كه بر اساس سوره مباركه كوثر، خدا به [[حضرت محمّد صلی الله علیه و آله|پیامبر صلی الله علیه و آله]] چيزى داد كه دشمن نااميد شد. | ||
پيام سوره كوثر اين است كه خدا به پيامبر صلى الله عليه و آله كوثرى داد كه مايه بقا و دوام نبوتش خواهد بود. از اين رو به آن حضرت مى فرمايد: | |||
تو ابتر نيستى؛ يعنى بى نتيجه و عقيم نيستى، بلكه دشمن تو عقيم و كارش نافرجام است: «إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ»: كسى كه كارش بى هدف است و به مقصد نمى رسد ابتر است. | |||
بارزترين مصداق كوثر وجود مبارك فاطمه عليها السلام است. پس روزى كه حضرت فاطمه عليها السلام چشم به جهان مى گشايد و روزى كه على عليه السلام در غدير به [[جانشین|خلافت]] منصوب مى شود، دوام و بقاى دين تضمين مى شود، و دشمن در آن روز ابتر و نااميد است. | |||
== مائده<ref>از غدير تا الغدير: ص ۳۲-۵۲.</ref> == | == مائده<ref>از غدير تا الغدير: ص ۳۲-۵۲.</ref> == | ||
سوره مائده سوره اى است كه آيه تبليغ و آيه اكمال و آيه ولايت، هر سه در اين سوره آمده است. غير از اين سه آيه، آيات ديگرى نيز آمده كه مرتبط با غدير و ولايت و امامت است. غير از این موارد، شالوده اين سوره نيز نكات و ظرائف جالبى دارد كه اشاره به آنها مى تواند بسيار كارگشا باشد: | سوره مائده سوره اى است كه آيه تبليغ و آيه اكمال و آيه ولايت، هر سه در اين سوره آمده است. غير از اين سه آيه، آيات ديگرى نيز آمده كه مرتبط با غدير و ولايت و امامت است. | ||
غير از این موارد، شالوده اين سوره نيز نكات و ظرائف جالبى دارد كه اشاره به آنها مى تواند بسيار كارگشا باشد: | |||
=== | === سوره مائده و فتنه هاى بعد از شهادت پيامبر === | ||
در مآخذ امر ولايت، در رأس همه قرآن است. در بين آياتى از قرآن كه به عقيده شيعه در موضوع ولايت است، سوره مائده از مهمترين هاست. اين سوره درست همه حوادثى را كه | در مآخذ امر ولايت، در رأس همه قرآن است. در بين آياتى از قرآن كه به عقيده شيعه در موضوع ولايت است، سوره مائده از مهمترين هاست. اين سوره درست همه حوادثى را كه پيامبر صلى الله عليه وآله از آنها مى ترسيده در بردارد. اگر اسامى امت ها و ملل مختلف را كنار بگذاريم، درست با جامعه مسلمان بعد از شهادت پيامبرصلى الله عليه وآله انطباق كامل دارد. | ||
مثلاً داستان يهود و نصارى و پيمان شكنى آنها و تحريف كتاب هاى آسمانى را نقل مى كند. اين اسم ها را كه برداريم، مى بينيم دقيقاً همان اعمالى است كه مسلمين بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله انجام دادند؛ همان پيمان شكنى ها، همان تبديل و تحريف احكام خدا. البته الفاظ قرآن محفوظ ماند، ولى معانيش را تحريف كردند و تغيير دادند. همچنين ساير امور. | مثلاً داستان يهود و نصارى و پيمان شكنى آنها و تحريف كتاب هاى آسمانى را نقل مى كند. اين اسم ها را كه برداريم، مى بينيم دقيقاً همان اعمالى است كه مسلمين بعد از پيامبرصلى الله عليه وآله انجام دادند؛ همان پيمان شكنى ها، همان تبديل و تحريف احكام خدا. البته الفاظ قرآن محفوظ ماند، ولى معانيش را تحريف كردند و تغيير دادند. همچنين ساير امور. | ||
خط ۲۴۶: | خط ۲۴۰: | ||
در اينجا تا آنجا كه حوصله بحث اقتضا دارد اين مسئله را تجزيه و تحليل خواهيم كرد، و بر روى آيات فرعى تكيه نمى كنيم تا از مطلب دور نيفتيم. | در اينجا تا آنجا كه حوصله بحث اقتضا دارد اين مسئله را تجزيه و تحليل خواهيم كرد، و بر روى آيات فرعى تكيه نمى كنيم تا از مطلب دور نيفتيم. | ||
=== | === روش مزجى در آيات مورد بحث === | ||
روش مزجى قرآن را در اينجا ملاحظه بفرماييد: يك مطلب عقلى - اخلاقى و يك سلسله احكام فرعى و يك برهان علمى و يك عقيده اصولى، پشت سر هم آمده است. در عين حال يك نوع ارتباط بين آنها برقرار است، و با كيفيت خاصى پهلوى هم قرار گرفته اند كه هر مخاطبى را به تفكر وا مى دارد؛ كه چرا در اينجا قرآن رعايت تناسب موضوع را نكرده و اين مطالب را با هم جمع نكرده، تا هر يك از موضوعات جداگانه مورد بحث قرار گيرد؟ | روش مزجى قرآن را در اينجا ملاحظه بفرماييد: يك مطلب عقلى - اخلاقى و يك سلسله احكام فرعى و يك برهان علمى و يك عقيده اصولى، پشت سر هم آمده است. در عين حال يك نوع ارتباط بين آنها برقرار است، و با كيفيت خاصى پهلوى هم قرار گرفته اند كه هر مخاطبى را به تفكر وا مى دارد؛ كه چرا در اينجا قرآن رعايت تناسب موضوع را نكرده و اين مطالب را با هم جمع نكرده، تا هر يك از موضوعات جداگانه مورد بحث قرار گيرد؟ | ||