آیه تبلیغ و شبهات: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۳۸: خط ۳۳۸:
البته بعيد و محال نيست كه داستان آمدن عرب صحرايى از جمله اتفاقاتى باشد كه پيرامون نص غدير و نزول آيه به وجود آمده باشد و راويان ساده‏ لوح بدون توجه و دقت در جهات لازم پنداشته باشند كه اين آيه به خاطر موضوع اعرابى -  كه يك موضوع فرعى و اتفاقى بوده -  نازل شده است.
البته بعيد و محال نيست كه داستان آمدن عرب صحرايى از جمله اتفاقاتى باشد كه پيرامون نص غدير و نزول آيه به وجود آمده باشد و راويان ساده‏ لوح بدون توجه و دقت در جهات لازم پنداشته باشند كه اين آيه به خاطر موضوع اعرابى -  كه يك موضوع فرعى و اتفاقى بوده -  نازل شده است.


در حالى كه سبب بزرگ‏تر و مهم ‏ترى براى نزول آيه وجود داشته و آن امر ولايت كبرى بوده است. و گرنه اين حادثه به فرض وقوع، حادثه مهمى نبوده كه به خاطر آن آيه ‏اى نازل شود، و چه بسيار نظاير اين امر اتفاق افتاده كه مورد اهميت و توجه قرار نگرفته است. منتهى چنين اتفاقى به فرض وقوع و صحت، چون مقارن با نص ولايت حضرت امیر ‏عليه السلام اتفاق افتاده، اشخاص بسيط و ساده ‏لوح را به چنين وهم و پندارى افكنده است.
در حالى كه سبب بزرگ‏تر و مهم ‏ترى براى نزول آيه وجود داشته و آن امر ولايت كبرى بوده است.
 
و گرنه اين حادثه به فرض وقوع، حادثه مهمى نبوده كه به خاطر آن آيه ‏اى نازل شود، و چه بسيار نظاير اين امر اتفاق افتاده كه مورد اهميت و توجه قرار نگرفته است.
 
منتهى چنين اتفاقى به فرض وقوع و صحت، چون مقارن با نص ولايت حضرت امیر ‏عليه السلام اتفاق افتاده، اشخاص بسيط و ساده ‏لوح را به چنين وهم و پندارى افكنده است.


طبرى از ابن ‏جريح روايت كرده كه پيامبر صلى الله عليه و آله از قريش انديشناک بود. وقتى آيه «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» نازل شد، آن حضرت دراز كشيد و دو يا سه بار فرمود:
طبرى از ابن ‏جريح روايت كرده كه پيامبر صلى الله عليه و آله از قريش انديشناک بود. وقتى آيه «وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» نازل شد، آن حضرت دراز كشيد و دو يا سه بار فرمود:


هر كس مى ‏خواهد مرا خوار گرداند بيايد. البته چه مانعى دارد كه آن امرى رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله به خاطر آن از قريش انديشناک بود همان نص خلافت باشد؟ چنانكه احاديث و روايات مذكور به تفصيل بدان تصريح دارد. بنابراين، اين روايت هم با آنچه ما مى گوييم ضديت و منافاتى نخواهد داشت.
هر كس مى ‏خواهد مرا خوار گرداند بيايد. البته چه مانعى دارد كه آن امرى رسول‏ خدا صلى الله عليه و آله به خاطر آن از قريش انديشناک بود همان نص خلافت باشد؟
 
چنانكه احاديث و روايات مذكور به تفصيل بدان تصريح دارد. بنابراين، اين روايت هم با آنچه ما مى گوييم ضديت و منافاتى نخواهد داشت.
 
طبرى به چهار سند از عايشه روايت كرده كه گفت: هر كس گمان كند كه محمد صلى الله عليه و آله امرى از كتاب خدا را كتمان نموده، هر آينه مرتكب بهتان و افتراى بزرگى به خداى متعال گشته است.


طبرى به چهار سند از عايشه روايت كرده كه گفت: هر كس گمان كند كه محمد صلى الله عليه و آله امرى از كتاب خدا را كتمان نموده، هر آينه مرتكب بهتان و افتراى بزرگى به خداى متعال گشته است. در حالى كه خداى متعال مى‏ فرمايد: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...» .
در حالى كه خداى متعال مى‏ فرمايد: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ...».


عايشه با گفتار اين مطلب در صدد بيان سبب نزول نبوده، بلكه به فرموده اين آيه كريمه حضرتش هيچ آيه ‏اى از كتاب خدا را فرو گذار ننموده مگر آنكه آن را ابلاغ و بيان كرده است.
عايشه با گفتار اين مطلب در صدد بيان سبب نزول نبوده، بلكه به فرموده اين آيه كريمه حضرتش هيچ آيه ‏اى از كتاب خدا را فرو گذار ننموده مگر آنكه آن را ابلاغ و بيان كرده است.