امامت: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۱ اکتبر ۲۰۲۱
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸۰۹: خط ۸۰۹:
<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[حديث غدير]] /  محور خطبه غدير: حديث غدير.</big>
<big>براى توضيح بيشتر مراجعه شود به عنوان: [[حديث غدير]] /  محور خطبه غدير: حديث غدير.</big>


== <big>محور خطبه غدير: امامت</big><ref>اسرار غدير: ص 193. سخنرانى استثنائى غدير: ص 65.</ref> ==
== <big>محور خطبه غدير: امامت</big><ref>اسرار غدير: ص ۱۹۳. سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۵.</ref> ==
<big>هنگامى كه دستور سفر «حجة الوداع» از طرف خداوند به پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد خطاب الهى چنين بود كه همه فرامين مهم الهى به مردم ابلاغ شده بجز حج و ولايت. اعمال حج هم در طول اين سفر به طور كامل تبيين شد، و آنچه براى غدير باقى ماند يک موضوع بود: «ولايت».</big>
<big>هنگامى كه دستور سفر «حجة الوداع» از طرف خداوند به پيامبرصلى الله عليه وآله نازل شد خطاب الهى چنين بود كه همه فرامين مهم الهى به مردم ابلاغ شده بجز حج و ولايت. اعمال حج هم در طول اين سفر به طور كامل تبيين شد، و آنچه براى غدير باقى ماند يک موضوع بود: «ولايت».</big>


خط ۸۱۸: خط ۸۱۸:
<big>با يک نظر دقيق مى ‏توان ادعا كرد كه كلام حضرت در اين سخنرانى از سه موضوع خارج نشده است: مواردى از خطبه صريحاً درباره ولايت و امامت است، و مواردى از آن به عنوان مقدمه چينى و تمهيد براى موضوعِ ولايت است، و مواردى در بيان شئون امامت و حد ولايت امامان و فضائل ايشان و برنامه ‏هاى اجتماعى آنان، و نيز درباره دشمنان ايشان و رؤساى ضلالت و انحراف است.</big>
<big>با يک نظر دقيق مى ‏توان ادعا كرد كه كلام حضرت در اين سخنرانى از سه موضوع خارج نشده است: مواردى از خطبه صريحاً درباره ولايت و امامت است، و مواردى از آن به عنوان مقدمه چينى و تمهيد براى موضوعِ ولايت است، و مواردى در بيان شئون امامت و حد ولايت امامان و فضائل ايشان و برنامه ‏هاى اجتماعى آنان، و نيز درباره دشمنان ايشان و رؤساى ضلالت و انحراف است.</big>


== <big>موضوع اصلى بيعت غدير: امامت</big><ref>اسرار غدير: ص 225.</ref> ==
== <big>موضوع اصلى بيعت غدير: امامت</big><ref>اسرار غدير: ص ۲۲۵.</ref> ==
<big>عنوان اصلى بيعت در غدير عبارت بود از [[اقرار]] و قبولِ امامت اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام و امامان از فرزندان او تا آخرينِ آنها كه حضرت مهدى ‏عليه السلام بوده و امامتشان تا روز قيامت است، با قبول تمام شئون و مقاماتى كه درباره آنان در متنِ خطبه ذكر شده است.</big>
<big>عنوان اصلى بيعت در غدير عبارت بود از [[اقرار]] و قبولِ امامت اميرالمؤمنين على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام و امامان از فرزندان او تا آخرينِ آنها كه حضرت مهدى ‏عليه السلام بوده و امامتشان تا روز قيامت است، با قبول تمام شئون و مقاماتى كه درباره آنان در متنِ خطبه ذكر شده است.</big>


<big>پس موضوع اصلى بيعت غدير فقط امامت و خلافتِ على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام نيست، بلكه امامت همه ائمه‏ عليهم السلام است كه امامتشان تا روز قيامت ادامه دارد و قبل و بعد از ايشان امامى نيست و كسى جز آن ها حق چنين ادعايى را ندارد. مردم كه با على‏ عليه السلام بيعت كردند، در واقع مستقيماً با همه امامان بيعت نمودند.</big>
<big>پس موضوع اصلى بيعت غدير فقط امامت و خلافتِ على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام نيست، بلكه امامت همه ائمه‏ عليهم السلام است كه امامتشان تا روز قيامت ادامه دارد و قبل و بعد از ايشان امامى نيست و كسى جز آن ها حق چنين ادعايى را ندارد. مردم كه با على‏ عليه السلام بيعت كردند، در واقع مستقيماً با همه امامان بيعت نمودند.</big>


== <big>مهم ‏ترين امر به معروف</big><ref>واقعه قرآنى غدير: ص 106. </ref> ==
== <big>مهم ‏ترين امر به معروف</big><ref>واقعه قرآنى غدير: ص ۱۰۶. </ref> ==
<big>در فرازى از بخش دهم خطبه غدير، پيامبر صلى الله عليه وآله دو نكته مهم درباره امر به معروف و نهى از منكر يادآور شد كه اگر آن حضرت نفرموده بود به ذهن كسى خطور نمى‏ كرد:</big>
<big>در فرازى از بخش دهم خطبه غدير، پيامبر صلى الله عليه وآله دو نكته مهم درباره امر به معروف و نهى از منكر يادآور شد كه اگر آن حضرت نفرموده بود به ذهن كسى خطور نمى‏ كرد:</big>


خط ۸۳۰: خط ۸۳۰:
<big>ب) امر به معروف و نهى از منكر بايد طبق دستور مقام عصمت باشد، و گرنه معروف و منكر شناخته نمى‏ شود تا كسى بخواهد امر و نهى كند.</big>
<big>ب) امر به معروف و نهى از منكر بايد طبق دستور مقام عصمت باشد، و گرنه معروف و منكر شناخته نمى‏ شود تا كسى بخواهد امر و نهى كند.</big>


<big>در اينجا پيامبرصلى الله عليه وآله تأكيد خاصى داشت كه امامتِ فرزندان معصوم على ‏عليه السلام در متن قرآن است و آيه 28 سوره زخرف «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ» را شاهد آن قرار داده فرمود: «آنجا كه خدا مى ‏فرمايد: امامت را مطلبى باقى در نسل او قرار داديم»، و سپس به حديث ثقلين اشاره كردند كه «لَنْ تَضِلُّوا ما اِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما».</big>
<big>در اينجا پيامبرصلى الله عليه وآله تأكيد خاصى داشت كه امامتِ فرزندان معصوم على ‏عليه السلام در متن قرآن است و آيه ۲۸ سوره زخرف «وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً فى عَقِبِهِ» را شاهد آن قرار داده فرمود: «آنجا كه خدا مى ‏فرمايد: امامت را مطلبى باقى در نسل او قرار داديم»، و سپس به حديث ثقلين اشاره كردند كه «لَنْ تَضِلُّوا ما اِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِما».</big>


== <big>نسل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و امامت</big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص201-212.</ref> ==
== <big>نسل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام و امامت</big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص۲۰۱-۲۱۲.</ref> ==
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فراز پايانى بخش هفتم خطبه غدير نسبت خود را با على ‏عليه السلام در چند جمله بيان فرمود. از جمله فرمود:</big>
<big>پيامبرصلى الله عليه وآله در فراز پايانى بخش هفتم خطبه غدير نسبت خود را با على ‏عليه السلام در چند جمله بيان فرمود. از جمله فرمود:</big>


خط ۸۳۹: خط ۸۳۹:
<big>اى مردم، بدانيد كه من پيامبرم و على امام و وصى بعد از من است، و امامان بعد از او فرزندان او هستند. بدانيد كه من پدر آنانم و آنها از صلب او به وجود مى‏ آيند.</big>
<big>اى مردم، بدانيد كه من پيامبرم و على امام و وصى بعد از من است، و امامان بعد از او فرزندان او هستند. بدانيد كه من پدر آنانم و آنها از صلب او به وجود مى‏ آيند.</big>


== <big>نسل پيامبر صلى الله عليه وآله و امامت</big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص179-186.</ref> ==
== <big>نسل پيامبر صلى الله عليه وآله و امامت</big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص۱۷۹-۱۸۶.</ref> ==
<big>پيامبر صلى الله عليه وآله در فرازى از بخش ششم [[خطبه غدير]]، براى آنكه در مقابل امامان ضلالت سخن قاطعى مطرح كرده و راه را به طور كلى بر آنان بسته باشد فرمود: «من خلافت را به عنوان امامت آن هم در نسل خود تا روز قيامت به وديعه مى‏ گذارم» و اين بدان معنى بود كه اميد ديگران را قطع نمايد:</big>
<big>پيامبر صلى الله عليه وآله در فرازى از بخش ششم [[خطبه غدير]]، براى آنكه در مقابل امامان ضلالت سخن قاطعى مطرح كرده و راه را به طور كلى بر آنان بسته باشد فرمود: «من خلافت را به عنوان امامت آن هم در نسل خود تا روز قيامت به وديعه مى‏ گذارم» و اين بدان معنى بود كه اميد ديگران را قطع نمايد:</big>