پرش به محتوا

معصومین علیهم السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(قرار دادن عنوان اهل بیت علیهم السلام)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
== <big>آيه «فَآمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِى أَنْزَلْنا وَ الله بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ»</big><ref>تغابن/8. غدير در قرآن: ج 2 ص197-206.</ref> ==
== <big>آيه «فَآمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِى أَنْزَلْنا وَ الله بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ»</big><ref>تغابن/۸. غدير در قرآن: ج ۲ ص۱۹۷-۲۰۶.
 
</ref> ==
<big>غدير همان اندازه كه يک اعتقاد بود يک دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف آن، كه مجموعه ‏اى از ايمان و اطاعت و پيمان در يک سو و حمد و سپاس و تشكر از اين نعمت در سوى ديگرِ آن به چشم مى‏ خورد.</big>
<big>غدير همان اندازه كه يک اعتقاد بود يک دستور نيز بود. دستورى به گستردگى جوانب مختلف آن، كه مجموعه ‏اى از ايمان و اطاعت و پيمان در يک سو و حمد و سپاس و تشكر از اين نعمت در سوى ديگرِ آن به چشم مى‏ خورد.</big>


<big>اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه‏ اى براى آينده ‏ها تعيين كرد.</big>
<big>اين فرامين خاص كه در غدير به مردم داده شد وظايف آنان را در آن مقطع خاص به عنوان مقدمه‏ اى براى آينده ‏ها تعيين كرد.</big>


<big>بسيار جالب است كه آيات قرآن پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام پيامبر صلى الله عليه وآله بدان ها استشهاد شده است. آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده مى‏ شود 10 آيه است، كه يكى از آنها آيه 8 سوره تغابن و آيه 157 سوره اعراف است:</big>
<big>بسيار جالب است كه آيات قرآن پشتيبانِ اين اوامر غديرى است كه مستقيماً در كلام پيامبر صلى الله عليه وآله بدان ها استشهاد شده است. آياتى كه به اين عنوان در غدير به صورت تركيب و تضمين در كلام حضرت ديده مى‏ شود ۱۰ آيه است، كه يكى از آنها آيه 8 سوره تغابن و آيه ۱۵۷سوره اعراف است:</big>


<big>«فَآمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِى أَنْزَلْنا وَ الله بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ»: «به خدا و رسولش و نورى كه نازل كرديم ايمان آوريد و خداوند به آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است».</big>
<big>«فَآمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِى أَنْزَلْنا وَ الله بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ»: «به خدا و رسولش و نورى كه نازل كرديم ايمان آوريد و خداوند به آنچه انجام مى‏ دهيد آگاه است».</big>


<big>«الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ النَّبِىَّ الْأُمِّىَّ الَّذِى يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِى التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِى كانَتْ عَلَيْهِمْ، فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِى أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»<ref>اعراف/157.</ref></big>:
<big>«الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ النَّبِىَّ الْأُمِّىَّ الَّذِى يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِنْدَهُمْ فِى التَّوْراةِ وَ الْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّباتِ وَ يُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبائِثَ وَ يَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلالَ الَّتِى كانَتْ عَلَيْهِمْ، فَالَّذِينَ آمَنُوا بِهِ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِى أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»<ref>اعراف/۱۵۷.</ref></big>:


<big>«آنان كه پيروى مى‏ كنند از پيامبر امّى كه ذكر او را در تورات و انجيل نوشته شده مى ‏يابند، او كه آنان را به معروف امر مى ‏كند و از منكر نهى مى‏ نمايد و طيبات را بر آنان حلال مى‏ كند و بار سنگين و زنجيرهايى كه بر گردنشان است از آنان بر مى‏ دارد. پس آنان كه به او ايمان آورند و تعظيمش نمايند و ياريش كنند و از نورى كه همراه او نازل شده پيروى نمايند رستگارند».</big>
<big>«آنان كه پيروى مى‏ كنند از پيامبر امّى كه ذكر او را در تورات و انجيل نوشته شده مى ‏يابند، او كه آنان را به معروف امر مى ‏كند و از منكر نهى مى‏ نمايد و طيبات را بر آنان حلال مى‏ كند و بار سنگين و زنجيرهايى كه بر گردنشان است از آنان بر مى‏ دارد. پس آنان كه به او ايمان آورند و تعظيمش نمايند و ياريش كنند و از نورى كه همراه او نازل شده پيروى نمايند رستگارند».</big>
خط ۲۱: خط ۲۳:
<big>اى مردم، ايمان آوريد به خدا و پيامبرش و نورى كه همراه او نازل شده است.</big>
<big>اى مردم، ايمان آوريد به خدا و پيامبرش و نورى كه همراه او نازل شده است.</big>


<big>اى مردم، نور از طرف خداوند عز و جل در من نهاده شده و سپس در على بن ابى‏ طالب و سپس در نسل او تا مهدى قائم قرار داده شده است.<ref>اسرار غدير: ص 148 بخش 6.</ref></big>
<big>اى مردم، نور از طرف خداوند عز و جل در من نهاده شده و سپس در على بن ابى‏ طالب و سپس در نسل او تا مهدى قائم قرار داده شده است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۸ بخش ۶.</ref></big>


=== <big>موقعيت تاريخى</big> ===
=== <big>موقعيت تاريخى</big> ===
<big>در اواسط خطابه غدير كه پيامبرصلى الله عليه وآله مسئله امامت را به شدت مورد تأكيد قرار داده و دشمنان امامت را نيز معرفى مى ‏نمايد، ايمان به نور الهى را مطرح مى ‏فرمايد به عنوان دستورى كه به زير بناى خلافت غدير باز مى‏ گردد. حضرت براى اين منظور آيه 8 سوره تغابن را عيناً در كلام خود تضمين مى ‏نمايد و حرف «فاء» را از اول آن بر مى‏ دارد و كلمه «مَعَهُ» را با تغيير فعل «أَنْزَلْنا» به «انْزِل» تركيب مى ‏نمايد. ممكن است آيه 157 سوره اعراف نيز مورد توجه حضرت بوده و بدين صورت در كلام حضرت تضمين شده باشد.</big>
<big>در اواسط خطابه غدير كه پيامبرصلى الله عليه وآله مسئله امامت را به شدت مورد تأكيد قرار داده و دشمنان امامت را نيز معرفى مى ‏نمايد، ايمان به نور الهى را مطرح مى ‏فرمايد به عنوان دستورى كه به زير بناى خلافت غدير باز مى‏ گردد. حضرت براى اين منظور آيه ۸ سوره تغابن را عيناً در كلام خود تضمين مى ‏نمايد و حرف «فاء» را از اول آن بر مى‏ دارد و كلمه «مَعَهُ» را با تغيير فعل «أَنْزَلْنا» به «انْزِل» تركيب مى ‏نمايد. ممكن است آيه ۱۵۷ سوره اعراف نيز مورد توجه حضرت بوده و بدين صورت در كلام حضرت تضمين شده باشد.</big>


=== <big>موقعيت قرآنى</big> ===
=== <big>موقعيت قرآنى</big> ===
<big>آيه سوره تغابن در قرآن به دنبال چند آيه درباره كسانى كه از پذيرفتن دين الهى سر باز مى ‏زنند آمده است، كه از آيه 5 اين سوره آغاز مى‏ شود. در اين آيات چنين مطرح مى‏ كند كه آيا خبر كافرين به شما نرسيده است كه وقتى پيامبران براى هدايتشان مى‏ آمدند آنان مى‏ گفتند: آيا بشرى مى ‏خواهد ما را هدايت كند؟!</big>
<big>آيه سوره تغابن در قرآن به دنبال چند آيه درباره كسانى كه از پذيرفتن دين الهى سر باز مى ‏زنند آمده است، كه از آيه ۵ اين سوره آغاز مى‏ شود. در اين آيات چنين مطرح مى‏ كند كه آيا خبر كافرين به شما نرسيده است كه وقتى پيامبران براى هدايتشان مى‏ آمدند آنان مى‏ گفتند: آيا بشرى مى ‏خواهد ما را هدايت كند؟!</big>


<big>آنگاه در پاسخ به چنين تفكرى نورانيت نازل شده به همراه انبياء را مطرح مى‏ فرمايد تا آنان را با بشر عادى قياس نكنند و مى ‏فرمايد: «ايمان بياوريد به خدا و رسولش و نورى كه نازل كرديم ...». اين جمله با كلام حضرت كه در خطبه مى ‏فرمايد: «نورى كه همراه او نازل شده» شباهت زيادى دارد، ولى كلمه «مَعَهُ» همراه آن نيست.</big>
<big>آنگاه در پاسخ به چنين تفكرى نورانيت نازل شده به همراه انبياء را مطرح مى‏ فرمايد تا آنان را با بشر عادى قياس نكنند و مى ‏فرمايد: «ايمان بياوريد به خدا و رسولش و نورى كه نازل كرديم ...». اين جمله با كلام حضرت كه در خطبه مى ‏فرمايد: «نورى كه همراه او نازل شده» شباهت زيادى دارد، ولى كلمه «مَعَهُ» همراه آن نيست.</big>
خط ۴۹: خط ۵۱:
<big>با اذعان به اينكه معرفت به چنين مقام نورانى دلى نورانى مى ‏طلبد، و ما خود را بسيار ضعيف ‏تر و كوچک ‏تر از آن مى‏ دانيم كه قابليت درک چنان منزلتى را در خود بدانيم، ولى كلمات خود معصومين ‏عليهم السلام در شناساندن اين نورانيت ما را كافى است و گوياى بسيارى از زواياى آن است.</big>
<big>با اذعان به اينكه معرفت به چنين مقام نورانى دلى نورانى مى ‏طلبد، و ما خود را بسيار ضعيف ‏تر و كوچک ‏تر از آن مى‏ دانيم كه قابليت درک چنان منزلتى را در خود بدانيم، ولى كلمات خود معصومين ‏عليهم السلام در شناساندن اين نورانيت ما را كافى است و گوياى بسيارى از زواياى آن است.</big>


<big>امام باقر عليه السلام در ترسيم بسيار ظريفى از اين نور الهى در وجود معصومين ‏عليهم السلام و آثار آن همين آيه «فَآمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِى أَنْزَلْنا» را مطرح نموده فرمود: «به خدا قسم مقصود از نور در آيه، نورِ امامان آل محمد عليهم السلام تا روز قيامت است. به خدا قسم آنانند نور خدايى كه نازل شده است. به خدا قسم آنانند نور خداوند در آسمان و زمين. به خدا قسم نور امام در قلوب مؤمنين از آفتاب تابان در روز نورانى ‏تر است. به خدا قسم امامان قلوب مؤمنين را نورانى مى ‏كنند، و خداوند نور آنان را از هر كس به خواهد مانع مى‏ شود و قلب او ظلمانى مى‏ شود. به خدا قسم بنده اى ما را دوست نمى‏ دارد و ولايت ما را نمى‏ پذيرد تا خداوند قلب او را پاک گرداند؛ و قلب بنده مسلمانى را پاک نمى ‏كند تا در برابر ما تسليم شود و با ما در سِلم و صفا باشد...».<ref>بحار الانوار: ج 23 ص 308.</ref></big>
<big>امام باقر عليه السلام در ترسيم بسيار ظريفى از اين نور الهى در وجود معصومين ‏عليهم السلام و آثار آن همين آيه «فَآمِنُوا بِالله وَ رَسُولِهِ وَ النُّورِ الَّذِى أَنْزَلْنا» را مطرح نموده فرمود: «به خدا قسم مقصود از نور در آيه، نورِ امامان آل محمد عليهم السلام تا روز قيامت است. به خدا قسم آنانند نور خدايى كه نازل شده است. به خدا قسم آنانند نور خداوند در آسمان و زمين. به خدا قسم نور امام در قلوب مؤمنين از آفتاب تابان در روز نورانى ‏تر است. به خدا قسم امامان قلوب مؤمنين را نورانى مى ‏كنند، و خداوند نور آنان را از هر كس به خواهد مانع مى‏ شود و قلب او ظلمانى مى‏ شود. به خدا قسم بنده اى ما را دوست نمى‏ دارد و ولايت ما را نمى‏ پذيرد تا خداوند قلب او را پاک گرداند؛ و قلب بنده مسلمانى را پاک نمى ‏كند تا در برابر ما تسليم شود و با ما در سِلم و صفا باشد...».<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۰۸.</ref></big>


<big>آنچه در اين كلام امام باقر عليه السلام آمده در خطابه غدير به عنوان نتيجه ‏گيرى مطرح شده است. پيامبرصلى الله عليه وآله پس از ذكر آيه «وَ النُّورِ الَّذِى أَنْزَلْنا»، و قبل از تفسير آن فرمود: فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ عَلى ما يَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ، يعنى: پس هر كس عمل كند مطابق آنچه در قلبش از حب يا بغض نسبت به على مى ‏يابد!!</big>
<big>آنچه در اين كلام امام باقر عليه السلام آمده در خطابه غدير به عنوان نتيجه ‏گيرى مطرح شده است. پيامبرصلى الله عليه وآله پس از ذكر آيه «وَ النُّورِ الَّذِى أَنْزَلْنا»، و قبل از تفسير آن فرمود: فَلْيَعْمَلْ كُلُّ امْرِئٍ عَلى ما يَجِدُ لِعَلِىٍّ فى قَلْبِهِ مِنَ الْحُبِّ وَ الْبُغْضِ، يعنى: پس هر كس عمل كند مطابق آنچه در قلبش از حب يا بغض نسبت به على مى ‏يابد!!</big>
خط ۵۶: خط ۵۸:
<big>اكنون جا دارد كيفيت آميختن نورانيت در وجود ايشان را از لسان مباركشان بشنويم، تا عظمت آن را در اعتقاد خويش جاى دهيم و سرچشمه آن را بدانيم.</big>
<big>اكنون جا دارد كيفيت آميختن نورانيت در وجود ايشان را از لسان مباركشان بشنويم، تا عظمت آن را در اعتقاد خويش جاى دهيم و سرچشمه آن را بدانيم.</big>


<big>امام صادق‏ عليه السلام آغاز خلقت جهان را از نورى به تصوير مى‏ كشد كه آغاز همه انوار است و مى‏ فرمايد: «خداوند (در آغاز خلقت) نور الانوار را خلق فرمود كه انوار از آن نورانى شدند و از نور خود در آن جارى ساخت كه نورها از آن نورانى شدند، و اين همان نورى است كه محمد و على از آن خلق شدند».<ref>بحار الانوار: ج 15 ص 24.</ref></big>
<big>امام صادق‏ عليه السلام آغاز خلقت جهان را از نورى به تصوير مى‏ كشد كه آغاز همه انوار است و مى‏ فرمايد: «خداوند (در آغاز خلقت) نور الانوار را خلق فرمود كه انوار از آن نورانى شدند و از نور خود در آن جارى ساخت كه نورها از آن نورانى شدند، و اين همان نورى است كه محمد و على از آن خلق شدند».<ref>بحار الانوار: ج ۱۵ ص ۲۴.</ref></big>


<big>اين آغاز نورى است كه مى‏ خواهد در وجود معصومين‏ عليهم السلام قرار گيرد. ادامه اين مسير را پيامبرصلى الله عليه وآله چنين بيان مى‏ فرمايد: «اولين خلقى كه خدا خلق فرموده نور من است كه آن را از نور خود خلق كرده و آن را از جلال عظمت خويش مشتق نموده است».<ref>بحار الانوار: ج 15 ص 24.</ref></big>
<big>اين آغاز نورى است كه مى‏ خواهد در وجود معصومين‏ عليهم السلام قرار گيرد. ادامه اين مسير را پيامبرصلى الله عليه وآله چنين بيان مى‏ فرمايد: «اولين خلقى كه خدا خلق فرموده نور من است كه آن را از نور خود خلق كرده و آن را از جلال عظمت خويش مشتق نموده است».<ref>بحار الانوار: ج ۱۵ ص ۲۴.</ref></big>


<big>آنگاه اعتقاد ما را با بيان ديگرى كامل‏ تر مى‏ نمايد و مى ‏فرمايد: آنگاه كه خداوند خواست ما را خلق كند كلمه‏ اى فرمود كه نورى از آن خلق كرد. سپس كلمه ديگرى فرمود كه از آن روحى خلق نمود. آنگاه نور را با روح ممزوج نمود، و مرا و على و فاطمه و حسن و حسين را خلق كرد.<ref>بحار الانوار: ج 15 ص 10 و ج 25 ص 23 و ج 26 ص 291 و ج 53 ص 46.</ref></big>
<big>آنگاه اعتقاد ما را با بيان ديگرى كامل‏ تر مى‏ نمايد و مى ‏فرمايد: آنگاه كه خداوند خواست ما را خلق كند كلمه‏ اى فرمود كه نورى از آن خلق كرد. سپس كلمه ديگرى فرمود كه از آن روحى خلق نمود. آنگاه نور را با روح ممزوج نمود، و مرا و على و فاطمه و حسن و حسين را خلق كرد.<ref>بحار الانوار: ج ۱۵ ص ۱۰ و ج ۲۵ ص ۲۳ و ج ۲۶ ص ۲۹۱ و ج ۵۳ ص ۴۶.</ref></big>


<big>اگر دقيق بنگريم وارد محيطى با ظرافت شده‏ ايم كه در هر مرحله حسّ كنجكاوى بيش از پيش تحريک مى ‏شود. امام باقر عليه السلام مى‏ فرمايد: اولين مخلوقى كه خدا خلق كرد محمد و عترت هدايت كننده و هدايت شده او بودند كه اشباح نورى در پيشگاه خداوند بودند. پرسيدند: اشباح چيست؟ فرمود: سايه نور! بدن ‏هاى نورانى بدون ارواح كه به يک روح واحد تأييد مى‏ شدند، و آن روح القدس بود.<ref>بحار الانوار: ج 15 ص 25.</ref></big>
<big>اگر دقيق بنگريم وارد محيطى با ظرافت شده‏ ايم كه در هر مرحله حسّ كنجكاوى بيش از پيش تحريک مى ‏شود. امام باقر عليه السلام مى‏ فرمايد: اولين مخلوقى كه خدا خلق كرد محمد و عترت هدايت كننده و هدايت شده او بودند كه اشباح نورى در پيشگاه خداوند بودند. پرسيدند: اشباح چيست؟ فرمود: سايه نور! بدن ‏هاى نورانى بدون ارواح كه به يک روح واحد تأييد مى‏ شدند، و آن روح القدس بود.<ref>بحار الانوار: ج ۱۵ ص ۲۵.</ref></big>


==== <big>تحليل اعتقادى چهارم</big> ====
==== <big>تحليل اعتقادى چهارم</big> ====
<big>اكنون نوبتِ آن است كه ارتباط آن خلقت نورانى را با مسئله نبوت و امامت بدانيم تا نكته اصلى در آيه «وَ النُّورِ الَّذى انْزِلَ مَعَهُ» را دريابيم. امام صادق‏ عليه السلام تاريخچه اعتقادى اين ارتباط را چنين بيان مى ‏فرمايد: محمد و على‏ عليهما السلام دو هزار سال قبل از خلقت مخلوقات نورى در پيشگاه خداوند جل جلاله بودند. آنگاه كه ملائكه خلق شدند آن نور را ديدند كه سرچشمه ‏اى داشت و شعاع هاى نورانى از آن منشعب بود. پرسيدند: خداى ما و سيد ما، اين نور چيست؟ خداوند عز و جل فرمود: اين نورى است كه اصل آن نبوت و فرع آن امامت است. نبوت براى محمد بنده و پيامبر من، و امامت براى على حجت و ولى من است، كه اگر آن دو نبودند مخلوقات را خلق نمى‏ كردم.<ref>بحار الانوار: ج 15 ص 11 و ج 38 ص 80.</ref></big>
<big>اكنون نوبتِ آن است كه ارتباط آن خلقت نورانى را با مسئله نبوت و امامت بدانيم تا نكته اصلى در آيه «وَ النُّورِ الَّذى انْزِلَ مَعَهُ» را دريابيم. امام صادق‏ عليه السلام تاريخچه اعتقادى اين ارتباط را چنين بيان مى ‏فرمايد: محمد و على‏ عليهما السلام دو هزار سال قبل از خلقت مخلوقات نورى در پيشگاه خداوند جل جلاله بودند. آنگاه كه ملائكه خلق شدند آن نور را ديدند كه سرچشمه ‏اى داشت و شعاع هاى نورانى از آن منشعب بود. پرسيدند: خداى ما و سيد ما، اين نور چيست؟ خداوند عز و جل فرمود: اين نورى است كه اصل آن نبوت و فرع آن امامت است. نبوت براى محمد بنده و پيامبر من، و امامت براى على حجت و ولى من است، كه اگر آن دو نبودند مخلوقات را خلق نمى‏ كردم.<ref>بحار الانوار: ج ۱۵ ص ۱۱ و ج ۳۸ ص ۸۰.</ref></big>


<big>در جلوه ‏اى ديگر پيامبرصلى الله عليه وآله مى ‏فرمايد: من و على چهارده هزار سال قبل از خلق آدم در پيشگاه خداوند نورى بوديم. آنگاه كه خدا آدم را خلق نمود آن نور را دو قسمت نمود: جزئى من و جزء ديگر على.<ref>بحار الانوار: ج 35 ص 24 ح 18.</ref></big>
<big>در جلوه ‏اى ديگر پيامبرصلى الله عليه وآله مى ‏فرمايد: من و على چهارده هزار سال قبل از خلق آدم در پيشگاه خداوند نورى بوديم. آنگاه كه خدا آدم را خلق نمود آن نور را دو قسمت نمود: جزئى من و جزء ديگر على.<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۲۴ ح ۱۸.</ref></big>


<big>امام زين‏ العابدين ‏عليه السلام اتحاد رشته نبوت و امامت با ذكر همه معصومين‏ عليهم السلام را چنين بيان فرموده است: خداوند محمد و على و يازده امام بعد از او را از نور عظمتش ارواحى خلق نمود كه در پرتو نورش قبل از خلقت مخلوقات او را عبادت مى‏ كردند.<ref>بحار الانوار: ج 15 ص 23.</ref></big>
<big>امام زين‏ العابدين ‏عليه السلام اتحاد رشته نبوت و امامت با ذكر همه معصومين‏ عليهم السلام را چنين بيان فرموده است: خداوند محمد و على و يازده امام بعد از او را از نور عظمتش ارواحى خلق نمود كه در پرتو نورش قبل از خلقت مخلوقات او را عبادت مى‏ كردند.<ref>بحار الانوار: ج ۱۵ ص ۲۳.</ref></big>


<big>اين نورانيت پيچيدگى خاصى دارد كه اقتضا مى‏ كند آن را ساده ننگريم و تعمق بيشترى در اين فصل اعتقادى داشته باشيم. همان گونه كه يک سوى اين نور محمد و على صلوات الله عليهما هستند سوى ديگر آن حضرت زهرا عليها السلام است.</big>
<big>اين نورانيت پيچيدگى خاصى دارد كه اقتضا مى‏ كند آن را ساده ننگريم و تعمق بيشترى در اين فصل اعتقادى داشته باشيم. همان گونه كه يک سوى اين نور محمد و على صلوات الله عليهما هستند سوى ديگر آن حضرت زهرا عليها السلام است.</big>
خط ۷۵: خط ۷۷:
<big>جا دارد كلام امام صادق‏ عليه السلام در اين باره را با دقت مورد توجه قرار دهيم، آنگاه كه از حضرتش پرسيدند: چرا حضرت فاطمه‏ عليها السلام «زهرا» ناميده شده است؟ فرمود: زيرا خداوند او را از نور عظمتش خلق نمود. وقتى نور او تابيد آسمان‏ ها و زمين به نور او روشن شد و چشمان ملائكه را خيره كرد. آنان به سجده افتادند و گفتند: خداى ما و سيد ما، اين نور چيست؟ خداوند در پاسخ آنان چنين وحى فرستاد:</big>
<big>جا دارد كلام امام صادق‏ عليه السلام در اين باره را با دقت مورد توجه قرار دهيم، آنگاه كه از حضرتش پرسيدند: چرا حضرت فاطمه‏ عليها السلام «زهرا» ناميده شده است؟ فرمود: زيرا خداوند او را از نور عظمتش خلق نمود. وقتى نور او تابيد آسمان‏ ها و زمين به نور او روشن شد و چشمان ملائكه را خيره كرد. آنان به سجده افتادند و گفتند: خداى ما و سيد ما، اين نور چيست؟ خداوند در پاسخ آنان چنين وحى فرستاد:</big>


<big>اين نورى از نور من است كه او را در آسمان جاى داده ‏ام و او را از عظمت خويش خلق نموده ‏ام. او را از صلب پيامبرى از پيامبرانم بيرون مى‏ آورم كه او را بر همه پيامبرانم فضيلت داده‏ ام. از اين نور امامانى بيرون مى‏ آورم كه براى بپا داشتن امر من قيام مى‏ كنند و مردم را به سخن حق من هدايت مى ‏نمايند آنان را پس از پايان وَحيَم جانشينانم در زمين قرار مى‏ دهم.<ref>بحار الانوار: ج 43 ص 12.</ref></big>
<big>اين نورى از نور من است كه او را در آسمان جاى داده ‏ام و او را از عظمت خويش خلق نموده ‏ام. او را از صلب پيامبرى از پيامبرانم بيرون مى‏ آورم كه او را بر همه پيامبرانم فضيلت داده‏ ام. از اين نور امامانى بيرون مى‏ آورم كه براى بپا داشتن امر من قيام مى‏ كنند و مردم را به سخن حق من هدايت مى ‏نمايند آنان را پس از پايان وَحيَم جانشينانم در زمين قرار مى‏ دهم.<ref>بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۱۲.</ref></big>


==== <big>تحليل اعتقادى پنجم</big> ====
==== <big>تحليل اعتقادى پنجم</big> ====
<big>اكنون نوبت آن است كه آثار اين نور را در كلام معصومين ‏عليهم السلام پى بگيريم. حضرت زهرا عليها السلام درياى علم را منشعب از اين خلقت نورانى بيان مى‏ كند و مى ‏فرمايد: «خداوند نور مرا خلق كرد و من مشغول تسبيح خدا شدم. سپس نور مرا به درختى از درختان بهشت سپرد و از آن درخت نور ساطع شد. (شب معراج كه) پدرم وارد بهشت شد خداوند به او الهام كرد ميوه آن درخت را چيده تناول كند.</big>
<big>اكنون نوبت آن است كه آثار اين نور را در كلام معصومين ‏عليهم السلام پى بگيريم. حضرت زهرا عليها السلام درياى علم را منشعب از اين خلقت نورانى بيان مى‏ كند و مى ‏فرمايد: «خداوند نور مرا خلق كرد و من مشغول تسبيح خدا شدم. سپس نور مرا به درختى از درختان بهشت سپرد و از آن درخت نور ساطع شد. (شب معراج كه) پدرم وارد بهشت شد خداوند به او الهام كرد ميوه آن درخت را چيده تناول كند.</big>


<big>پدرم آن ميوه را ميل كرد و خداوند اين گونه مرا به صلب پدرم منتقل نمود. سپس مرا به خديجه منتقل نمود و او مرا به دنيا آورد. از آن نور، من به آنچه واقع شده و آنچه خواهد شد و آنچه نبايد اتفاق بيفتد علم دارم».<ref>بحار الانوار: ج 43 ص 8 ح 11.</ref></big>
<big>پدرم آن ميوه را ميل كرد و خداوند اين گونه مرا به صلب پدرم منتقل نمود. سپس مرا به خديجه منتقل نمود و او مرا به دنيا آورد. از آن نور، من به آنچه واقع شده و آنچه خواهد شد و آنچه نبايد اتفاق بيفتد علم دارم».<ref>بحار الانوار: ج ۴۳ ص ۸ ح ۱۱.</ref></big>


<big>اين كلام حضرت زهرا عليها السلام دريچه‏ اى بزرگ از آثار اين خلقت نورانى را به روى ما مى ‏گشايد، و ما را مشتاق مطالب بيشترى در اين زمينه مى‏ نمايد. امام باقر عليه السلام درباره آيه «الله نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِى زُجاجَةٍ ...» مى‏ فرمايد: مشكاتى كه در آن مصباح است (چراغدانى كه در آن چراغ است) منظور علم در سينه پيامبرصلى الله عليه وآله است. مصباحى كه در زجاجه است (چراغى كه در شيشه است) منظور همان علم در سينه على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است.<ref>بحار الانوار: ج 23 ص 311.</ref></big>
<big>اين كلام حضرت زهرا عليها السلام دريچه‏ اى بزرگ از آثار اين خلقت نورانى را به روى ما مى ‏گشايد، و ما را مشتاق مطالب بيشترى در اين زمينه مى‏ نمايد. امام باقر عليه السلام درباره آيه «الله نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فِيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فِى زُجاجَةٍ ...» مى‏ فرمايد: مشكاتى كه در آن مصباح است (چراغدانى كه در آن چراغ است) منظور علم در سينه پيامبرصلى الله عليه وآله است. مصباحى كه در زجاجه است (چراغى كه در شيشه است) منظور همان علم در سينه على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام است.<ref>بحار الانوار: ج ۲۳ ص ۳۱۱.</ref></big>


<big>در همين زمينه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در توصيف شب معراج مى ‏فرمايد: در آن شب نور چشمانِ پيامبرصلى الله عليه وآله را فراگرفت، و آن حضرت عظمت پروردگارش را با قلب خود ديد نه با چشمانش.<ref>بحارلانوار: ج 3 ص 320 و ج 17 ص 289 و ج 18 ص 339 ح 42.</ref></big>
<big>در همين زمينه اميرالمؤمنين‏ عليه السلام در توصيف شب معراج مى ‏فرمايد: در آن شب نور چشمانِ پيامبرصلى الله عليه وآله را فراگرفت، و آن حضرت عظمت پروردگارش را با قلب خود ديد نه با چشمانش.<ref>بحارلانوار: ج ۳ ص ۳۲۰ و ج ۱۷ ص ۲۸۹ و ج ۱۸ ص ۳۳۹ ح ۴۲.</ref></big>


<big>تشبيه اين نورانيت به چراغ و چراغدان و شيشه همه براى فهماندن آثار هدايت در آن است. امام باقر عليه السلام اين نكته را به صورت روشن ‏ترى چنين بيان مى ‏نمايد: خداوند علم خود را نزد جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله قرار داده است، آنجا كه مى‏ فرمايد:</big>
<big>تشبيه اين نورانيت به چراغ و چراغدان و شيشه همه براى فهماندن آثار هدايت در آن است. امام باقر عليه السلام اين نكته را به صورت روشن ‏ترى چنين بيان مى ‏نمايد: خداوند علم خود را نزد جانشين پيامبرصلى الله عليه وآله قرار داده است، آنجا كه مى‏ فرمايد:</big>


<big>«الله نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، يعنى: من هدايت كننده آسمان‏ ها و زمينم. «مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ»، يعنى: مَثَل علمى كه به او عطا كرده‏ام و با آن هدايت مى ‏شوند مانند چراغدانى است كه چراغى داخل آن است. بنابراين چراغدان قلب محمد صلى الله عليه و آله است، و چراغ همان نورى است كه علم در آن است... .<ref>بحار الانوار: ج 4 ص 19 ح 7.</ref></big>
<big>«الله نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»، يعنى: من هدايت كننده آسمان‏ ها و زمينم. «مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ»، يعنى: مَثَل علمى كه به او عطا كرده‏ام و با آن هدايت مى ‏شوند مانند چراغدانى است كه چراغى داخل آن است. بنابراين چراغدان قلب محمد صلى الله عليه و آله است، و چراغ همان نورى است كه علم در آن است... .<ref>بحار الانوار: ج ۴ ص ۱۹ ح ۷.</ref></big>


<big>اكنون كه مسير اين نور نهاده شده در وجود معصومين‏ عليهم السلام را دانستيم، آثار نورانى آن در هدايت مستقيم مردم برايمان شگفت ‏انگيز خواهد بود. در شب معراج خداوند به پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: يا محمد، به على خبر بده كه او پرچم هدايت و امام اوليائم، و نور كسانى است كه مرا اطاعت كنند.<ref>بحار الانوار: ج 18 ص 339.</ref></big>
<big>اكنون كه مسير اين نور نهاده شده در وجود معصومين‏ عليهم السلام را دانستيم، آثار نورانى آن در هدايت مستقيم مردم برايمان شگفت ‏انگيز خواهد بود. در شب معراج خداوند به پيامبرصلى الله عليه وآله فرمود: يا محمد، به على خبر بده كه او پرچم هدايت و امام اوليائم، و نور كسانى است كه مرا اطاعت كنند.<ref>بحار الانوار: ج ۱۸ ص ۳۳۹.</ref></big>


<big>در فرمايشى پيامبرصلى الله عليه وآله نورِ بهشت را كه آخرين منزل هدايت يافتگان است به اين نور ارتباط مى‏ دهد و مى ‏فرمايد:</big>
<big>در فرمايشى پيامبرصلى الله عليه وآله نورِ بهشت را كه آخرين منزل هدايت يافتگان است به اين نور ارتباط مى‏ دهد و مى ‏فرمايد:</big>


<big>آنگاه كه خداوند عز و جل بهشت را خلق فرمود آن را از نور عرش خود خلق كرد. سپس از آن نور گرفت و ثُلثى را به من و ثلثى به فاطمه و ثلثى را به على و اهل ‏بيتش داد. به هر كس از آن نور رسيده باشد به ولايت آل محمد هدايت مى‏ شود، و به هر كس از آن نور نرسيده باشد از ولايت آل محمد منحرف مى ‏شود.<ref>بحار الانوار: ج 8 ص 188 و ج 43 ص 44.</ref></big>
<big>آنگاه كه خداوند عز و جل بهشت را خلق فرمود آن را از نور عرش خود خلق كرد. سپس از آن نور گرفت و ثُلثى را به من و ثلثى به فاطمه و ثلثى را به على و اهل ‏بيتش داد. به هر كس از آن نور رسيده باشد به ولايت آل محمد هدايت مى‏ شود، و به هر كس از آن نور نرسيده باشد از ولايت آل محمد منحرف مى ‏شود.<ref>بحار الانوار: ج ۸ ص ۱۸۸ و ج ۴۳ ص ۴۴.</ref></big>


<big>آثار آن نور هدايت در شيعيان تأثير عجيبى مى ‏گذارد و به آنجا مى ‏رسد كه «الْمُؤْمِنُ يَنْظُرُ بِنُورِ الله». اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در پاسخ اين سؤال كه مؤمن چگونه با نور خدا مى نگرد، فرمود: زيرا ما از نور خدا خلق شده ‏ايم و شيعيان ما از نور ما خلق شده ‏اند. لذا آنان برگزيدگان ابرار و پاكان نشاندار هستند، كه نورشان مانند ماه شب چهارده در شب تاريک به ديگران روشنى مى‏ بخشد.<ref>بحار الانوار: ج 25 ص 21. </ref></big>
<big>آثار آن نور هدايت در شيعيان تأثير عجيبى مى ‏گذارد و به آنجا مى ‏رسد كه «الْمُؤْمِنُ يَنْظُرُ بِنُورِ الله». اميرالمؤمنين ‏عليه السلام در پاسخ اين سؤال كه مؤمن چگونه با نور خدا مى نگرد، فرمود: زيرا ما از نور خدا خلق شده ‏ايم و شيعيان ما از نور ما خلق شده ‏اند. لذا آنان برگزيدگان ابرار و پاكان نشاندار هستند، كه نورشان مانند ماه شب چهارده در شب تاريک به ديگران روشنى مى‏ بخشد.<ref>بحار الانوار: ج ۲۵ ص ۲۱. </ref></big>




خط ۱۰۵: خط ۱۰۷:
<big>خدايا، اكنون ما در عصر نور چهاردهم قرار گرفته ‏ايم و دوران ظلمانى غيبت او را با شعاع پر تلألؤ نورش از پس ابرهاى فتنه به سر مى‏ آوريم. اين آرزوى ما را برآور كه با ظهورش مظهر كامل نور الانوار را ببينيم، و از پرتو نورش عقول خود را نورانى كنيم، و راه سبز هدايت را سريع ‏تر بپيماييم.</big>
<big>خدايا، اكنون ما در عصر نور چهاردهم قرار گرفته ‏ايم و دوران ظلمانى غيبت او را با شعاع پر تلألؤ نورش از پس ابرهاى فتنه به سر مى‏ آوريم. اين آرزوى ما را برآور كه با ظهورش مظهر كامل نور الانوار را ببينيم، و از پرتو نورش عقول خود را نورانى كنيم، و راه سبز هدايت را سريع ‏تر بپيماييم.</big>


== <big>اثر ولايت و محبت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام</big><ref>حمد/6. اسرار غدير: ص 50.</ref> ==
== <big>اثر ولايت و محبت اهل‏ بيت‏ عليهم السلام</big><ref>حمد/۶. اسرار غدير: ص ۵۰.</ref> ==
<big>سخنرانى تاريخى پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير كه حدود يک ساعت طول كشيد در يازده بخش قابل ترسيم است.</big>
<big>سخنرانى تاريخى پيامبرصلى الله عليه وآله در غدير كه حدود يک ساعت طول كشيد در يازده بخش قابل ترسيم است.</big>


خط ۱۱۲: خط ۱۱۴:
<big>سپس آياتى از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آن ها را به شيعيان و پيروان آل‏ محمد عليهم السلام تفسير فرمودند. آياتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كردند و آنها را به دشمنان آل‏ محمد عليهم السلام معنى كردند.</big>
<big>سپس آياتى از قرآن درباره اهل بهشت تلاوت فرمودند و آن ها را به شيعيان و پيروان آل‏ محمد عليهم السلام تفسير فرمودند. آياتى هم درباره اهل جهنم تلاوت كردند و آنها را به دشمنان آل‏ محمد عليهم السلام معنى كردند.</big>


== <big>اهل‏ بيت ‏عليهم السلام در قرآن</big><ref>چهارده قرن با غدير: ص 67. اسرار غدير: ص 275.</ref> ==
== <big>اهل‏ بيت ‏عليهم السلام در قرآن</big><ref>چهارده قرن با غدير: ص ۶۷. اسرار غدير: ص ۲۷۵.</ref> ==
<big>امام باقرعليه السلام به ابوبصير فرمود: آيه «اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى‏ الامر منكم» درباره  على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام نازل شده است.</big>
<big>امام باقرعليه السلام به ابوبصير فرمود: آيه «اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى‏ الامر منكم» درباره  على بن ابى‏ طالب‏ عليه السلام نازل شده است.</big>


خط ۱۱۹: خط ۱۲۱:
<big>حضرت فرمود: به مردم بگوييد: خداوند نماز را بر پيامبرش نازل كرده و سه و چهار ركعت بودن آن را ذكر نكرده تا آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را براى مردم تفسير نموده است. (و همچنين زكات و حج را)، و نيز نازل كرده «اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم» كه درباره على و حسن و حسين ‏عليهم السلام است.</big>
<big>حضرت فرمود: به مردم بگوييد: خداوند نماز را بر پيامبرش نازل كرده و سه و چهار ركعت بودن آن را ذكر نكرده تا آنكه پيامبرصلى الله عليه وآله آن را براى مردم تفسير نموده است. (و همچنين زكات و حج را)، و نيز نازل كرده «اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولى الامر منكم» كه درباره على و حسن و حسين ‏عليهم السلام است.</big>


<big>(دربيان كلمه «اولى الامر») پيامبرصلى الله عليه وآله درباره على‏ عليه السلام فرموده: «من كنت مولاه فعلى مولاه»، و نيز فرموده: «شمارا به كتاب خدا و اهل ‏بيتم وصيت مى ‏كنم...». اگر پيامبرصلى الله عليه وآله سكوت مى‏ كرد و اهل آيه «اولى الامر» را معرفى نمى‏ كرد آل عباس و آل عقيل و ديگران آن را ادعا مى‏ كردند!!... وقتى پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت على‏ عليه السلام صاحب اختيار مردم بود... . چون پيامبرصلى الله عليه وآله ولايت او را به مردم ابلاغ فرموده و او را منصوب نموده بود.<ref>بحار الانوار: ج 35 ص 311.</ref></big>
<big>(دربيان كلمه «اولى الامر») پيامبرصلى الله عليه وآله درباره على‏ عليه السلام فرموده: «من كنت مولاه فعلى مولاه»، و نيز فرموده: «شمارا به كتاب خدا و اهل ‏بيتم وصيت مى ‏كنم...». اگر پيامبرصلى الله عليه وآله سكوت مى‏ كرد و اهل آيه «اولى الامر» را معرفى نمى‏ كرد آل عباس و آل عقيل و ديگران آن را ادعا مى‏ كردند!!... وقتى پيامبرصلى الله عليه وآله از دنيا رفت على‏ عليه السلام صاحب اختيار مردم بود... . چون پيامبرصلى الله عليه وآله ولايت او را به مردم ابلاغ فرموده و او را منصوب نموده بود.<ref>بحار الانوار: ج ۳۵ ص ۳۱۱.</ref></big>


== <big>پايه‏ هاى اعتقادى خطبه غدير</big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص 67.</ref> ==
== <big>پايه‏ هاى اعتقادى خطبه غدير</big><ref>سخنرانى استثنائى غدير: ص ۶۷.</ref> ==
<big>در يک جمع‏ بندى، بنيان‏ه اى اساسى ولايت در خطبه غدير، به گونه ‏اى بنا نهاده شده كه درجات و جايگاه هر يک از آن ها در اعتقاد معين باشد. يكى از پايه‏ هاى اعتقادى خطبه غدير بيان فضائل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است.</big>
<big>در يک جمع‏ بندى، بنيان‏ه اى اساسى ولايت در خطبه غدير، به گونه ‏اى بنا نهاده شده كه درجات و جايگاه هر يک از آن ها در اعتقاد معين باشد. يكى از پايه‏ هاى اعتقادى خطبه غدير بيان فضائل اميرالمؤمنين‏ عليه السلام است.</big>


== <big>تفسير سوره هل اتى</big><ref>غدير در قرآن: ج 2 ص41-44.</ref> ==
== <big>تفسير سوره هل اتى</big><ref>غدير در قرآن: ج ۲ ص۴۱-۴۴.</ref> ==
<big>در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است. اين نشانه اهميت سوره ‏هاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است.</big>
<big>در آن زمانِ محدود در خطبه بلندِ غدير، سه سوره قرآن به طور كامل مورد تفسير قرار گرفته است. اين نشانه اهميت سوره ‏هاى مزبور در ارتباط با ولايت است، و از سوى ديگر گوياى حضور گسترده قرآن در غدير است.</big>


<big>يكى از آن ها سوره هل ‏اتى است. پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير فرمود:</big>
<big>يكى از آن ها سوره هل ‏اتى است. پيامبرصلى الله عليه وآله در خطبه غدير فرمود:</big>


<big>وَ لا شَهِدَ الله بِالْجَنَّةِ فى «هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ» الاّ لَهُ، وَ لا انْزَلَها فى سِواهُ وَ لا مَدَحَ بِها غَيْرَهُ: خداوند در سوره «هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ» شهادت به بهشت نداده مگر براى على، و اين سوره را درباره غير او نازل نكرده و با اين سوره غير او را مدح ننموده است.<ref>اسرار غدير: ص 147 بخش 5.</ref></big>
<big>وَ لا شَهِدَ الله بِالْجَنَّةِ فى «هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ» الاّ لَهُ، وَ لا انْزَلَها فى سِواهُ وَ لا مَدَحَ بِها غَيْرَهُ: خداوند در سوره «هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ» شهادت به بهشت نداده مگر براى على، و اين سوره را درباره غير او نازل نكرده و با اين سوره غير او را مدح ننموده است.<ref>اسرار غدير: ص ۱۴۷ بخش ۵.</ref></big>


<big>اين سوره از دو بُعد قابل بررسى است:</big>
<big>اين سوره از دو بُعد قابل بررسى است:</big>


=== <big>موقعيت تاريخى</big> ===
=== <big>موقعيت تاريخى</big> ===
<big>در اواسط خطبه كه پيامبرصلى الله عليه وآله فضايل عظيم على‏ عليه السلام را بر مى‏ شمرد بر نقطه‏ اى بلند از آن توقف كرد تا به شرح بيشتر آن بپردازد. آن قُله فضيلت رضاى خدا و رسول از على‏ عليه السلام بود، كه يكى از شواهد آن را سوره هل اتى مطرح نمود و در جملاتى كوتاه سوره ‏اى با 31 آيه را در دو جهت تفسير فرمود: اول شأن نزول آن است، و دوم شهادت پروردگار به بهشت.</big>
<big>در اواسط خطبه كه پيامبرصلى الله عليه وآله فضايل عظيم على‏ عليه السلام را بر مى‏ شمرد بر نقطه‏ اى بلند از آن توقف كرد تا به شرح بيشتر آن بپردازد. آن قُله فضيلت رضاى خدا و رسول از على‏ عليه السلام بود، كه يكى از شواهد آن را سوره هل اتى مطرح نمود و در جملاتى كوتاه سوره ‏اى با ۳۱ آيه را در دو جهت تفسير فرمود: اول شأن نزول آن است، و دوم شهادت پروردگار به بهشت.</big>


=== <big>موقعيت قرآنى</big> ===
=== <big>موقعيت قرآنى</big> ===
<big>از آيه 5 تا 22 سوره دهر مربوط به اصل داستان است كه على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام و خانواده ‏اش براى شفاى دو فرزند خود امام حسن و امام حسين ‏عليهما السلام، سه روز روزه نذر كردند.</big>
<big>از آيه ۵ تا ۲۲ سوره دهر مربوط به اصل داستان است كه على بن ابى ‏طالب ‏عليه السلام و خانواده ‏اش براى شفاى دو فرزند خود امام حسن و امام حسين ‏عليهما السلام، سه روز روزه نذر كردند.</big>


<big>پس از شفاى فرزندان همه اهل خانه سه روز روزه گرفتند، و هر روز هنگام افطار مستمندى بر در خانه از آنان كمكى خواست. روز اول مسكين و روز دوم يتيم و روز سوم اسيرى بود. همه اهل خانه تنها افطارشان را كه قرص ‏هاى نان بود به فقير دادند و با آب افطار كردند. روز سوم كه ايثار اهل اين خانه به اوج خود رسيد و جز آب خوراك ديگرى نداشتند، ذات الهى سوره ‏اى را با ثنايى بلند براى آنان نازل كرد:</big>
<big>پس از شفاى فرزندان همه اهل خانه سه روز روزه گرفتند، و هر روز هنگام افطار مستمندى بر در خانه از آنان كمكى خواست. روز اول مسكين و روز دوم يتيم و روز سوم اسيرى بود. همه اهل خانه تنها افطارشان را كه قرص ‏هاى نان بود به فقير دادند و با آب افطار كردند. روز سوم كه ايثار اهل اين خانه به اوج خود رسيد و جز آب خوراك ديگرى نداشتند، ذات الهى سوره ‏اى را با ثنايى بلند براى آنان نازل كرد:</big>
خط ۱۵۸: خط ۱۶۰:
<big>سپس طناب بر گردن بزرگِ خانه انداختند و او را براى بيعت با سركرده سقيفه با شمشيرهاى آخته بردند، و تا مرز قتل او پيش رفتند، و تا او را خانه ‏نشين نكردند دست بر نداشتند. گويا اين پاسخى به مدح خداوند و شهادت او به بهشت براى اين خاندان بود!</big>
<big>سپس طناب بر گردن بزرگِ خانه انداختند و او را براى بيعت با سركرده سقيفه با شمشيرهاى آخته بردند، و تا مرز قتل او پيش رفتند، و تا او را خانه ‏نشين نكردند دست بر نداشتند. گويا اين پاسخى به مدح خداوند و شهادت او به بهشت براى اين خاندان بود!</big>


== <big>تلاش اهل‏ بيت‏ عليهم السلام براى زنده نگه داشتن غدير</big><ref>بر بلنداى هزار و چهار صد ساله غدير (سيد على ميرشريفى): 47-50.</ref> ==
== <big>تلاش اهل‏ بيت‏ عليهم السلام براى زنده نگه داشتن غدير</big><ref>بر بلنداى هزار و چهار صد ساله غدير (سيد على ميرشريفى): ۴۷-۵۰.</ref> ==
<big>اولين فردى كه مى‏ كوشيد تا از فراموش شدن غدير جلوگيرى نمايد خود رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله بود. حضرتش هنگام شهادت قلم و كاغذ طلبيد تا درباره واقعه غدير و جانشينى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام سفارش نمايد و از فراموش شدن آن پيشگيرى كند.</big>
<big>اولين فردى كه مى‏ كوشيد تا از فراموش شدن غدير جلوگيرى نمايد خود رسول‏ خدا صلى الله عليه وآله بود. حضرتش هنگام شهادت قلم و كاغذ طلبيد تا درباره واقعه غدير و جانشينى اميرالمؤمنين‏ عليه السلام سفارش نمايد و از فراموش شدن آن پيشگيرى كند.</big>